بحث:افضلیت امام در کلام اسلامی

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

عنوان بندی آقای فرقانی

معناشناسی افضلیت

معنای لغوی

معنای اصطلاحی

ضرورت افضلیت امام

گستره افضلیت امام

افضلیت در کمالات انسانی

افضلیت در پاداش اخروی

دیدگاه متکلمان اسلامی

امامیه

افضلیت شرط امامت

دیدگاه اهل سنت

جواز امامت مفضول

ملاک افضلیت

افضلیت امام

دیدگاه امامیه

دیدگاه معتزله

دیدگاه اشاعره

ادله افضلیت امام

ادله عقلی

دلیل اول

دلیل دوم

دلیل سوم

ادله نقلی

برهان افضلیت امیرالمؤمنین (ع)

افضلیت سایر ائمه

جمع‌بندی

سرشناسه افضلیت امام در کلام اسلامی نوشته شده توسط آقای شیخ شعاعی

اصطلاح "افضلیت امام"، به معنای برتری امام نسبت به دیگران در دو امر است: نخست در زیادی ثواب و قرب به خداوند و دیگری در صفات کمال انسانی. این سوال که "آیا امام باید افضل از دیگران باشد یا خیر؟" از دیرباز مورد نزاع میان شیعه امامیه و اهل سنت بوده و در باب شروط امامت، بدان پرداخته شده است[۱]. شیعه شرط لازم امامت را "افضلیت" می‌‌داند و در مقابل،اکثریت اهل سنت تقدیم فرد عادی (مفضول) بر افضل را جائز می‌‌دانند[۲]. گستره افضلیت امام از نظر شیعه دو معنای"برتری در پاداش اخروی و برتری در کمالات انسانی" را شامل می‌‌شود. علمای شیعه برای افضلیت به معنای اول، پنج دلیل اقامه کرده‌اند که تیتروار چنین است: استلزام کثرت تکلیف و افضلیت امام؛ استلزام برتری در کمالات نفسانی و افضلیت امام؛ استلزام عصمت و افضلیت امام[۳]؛ لزوم تعظیم بر امام و افضلیت؛ حجت بودن امام و افضلیت[۴]. افضلیت به معنای دوم (برتری امام بر دیگران در کمالات انسانی و هر امری که راستای اهداف امامت و مسؤولیت امام است)، صفاتی مثل علم به مسائل دین،‌ شجاعت، سخاوت،[۵] مدیریت، تدبیر سیاسی و... را شامل می‌‌شود[۶]. علمای شیعه به دلیل عقلی (قبح تقدیم مفضول بر افضل) و نقلی (سوره یونس آیه ۳۵ و...) استناد کرده‌اند و اشکالاتی که از سوی علمای اهل سنت مطرح شده را پاسخ داده‌اند[۷].



پیامدهای نظریه لزوم افضلیت امام

نخست: لزوم منصوص بودن امام

دوم: مشروعیت نداشتن امامت مفضول

سوم: افضلیت امام ناطق نسبت به امام صامت

چهارم: برتری امام ناطق بر امام صامت تا پایان دوران امامت

پنجم: لزوم افضلیت امام تنها در دوران امامت

ششم: عدم لزوم افضلیت امام در تمام دوران قبل از امامت

هفتم: تفاوت رتبه امامان

هشتم: تفاوت در هدایت بندگان از سوی امامان

افضلیت امام در ولایت و امامت از منظر عقل و نقل

دلایل روایی

در این زمینه روایات متعدّدی در منابع روایی اهل عامّه و امامیّه وجود دارد که برای نمونه برخی از آنها ذکر می‌گردد.

روایات عامّه

بیانات گوناگونی از رسول اکرم(ص) نقل شده که نشان می‌دهد ایشان هرگز در امور مهم و خصوصاً امارت بر مسلمین، اجازه نمی‌دادند که مفضول (با علم به اینکه افضل از او وجود دارد) خود را در معرض مقام صدارت قراردهد:

  1. «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص): مَنِ اسْتَعْمَلَ رَجُلًا مِنْ عِصَابَةٍ وَفِي تِلْكَ الْعِصَابَةِ مَنْ هُوَ أَرْضَى لِلَّهِ مِنْهُ فَقَدْ خَانَ اللَّهَ وخانَ رَسُولَهُ وخانَ الْمُؤْمِنِينَ»[۸].
  2. «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص): أَيُّمَا رَجُلٍ اسْتَعْمَلَ رَجُلًا عَلَى عَشَرَةِ أَنْفُسٍ عَلِمَ أَنَّ فِي الْعَشَرَةِ أَفْضَلَ مِمَّنِ اسْتَعْمَلَ فَقَدْ غَشَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ»[۹].
  3. «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص): مَنِ اسْتَعْمَلَ عَامِلًا مِنَ الْمُسْلِمِينَ وَهُوَ يَعْلَمُ أَنَّ فِيهِمْ أَوْلَى بِذَلِكَ مِنْهُ وَأَعْلَمُ بِكِتَابِ اللهِ وَسُنَّةِ نَبِيِّهِ فَقَدْ خَانَ اللهَ وَرَسُولَهُ وَجَمِيعَ الْمُسْلِمِينَ»[۱۰].[۱۱]

روایات شیعه

با مرور بیانات اهل بیت(ع)، می‌توان این قاعده کلّی را دریافت که کسی حق ندارد امام جمعی شود، در حالی که می‌داند در میان آنان فردی افضل ازاو در آن مقام وجود دارد: «عَنِ الْفُضَيْلِ بْنِ يَسَارٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ(ع) يَقُولُ‏ مَنْ خَرَجَ يَدْعُو النَّاسَ وَ فِيهِمْ مَنْ‏ هُوَ أَفْضَلُ‏ مِنْهُ‏ فَهُوَ ضَالٌ‏ مُبْتَدِعٌ وَ مَنِ ادَّعَى الْإِمَامَةَ مِنَ اللَّهِ وَ لَيْسَ بِإِمَامٍ فَهُوَ كَافِرٌ»[۱۲].

«عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ الْمُخْتَارِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع) جُعِلْتُ فِدَاكَ‏ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ تَرَى الَّذِينَ كَذَبُوا عَلَى اللَّهِ[۱۳] قَالَ كُلُّ‏ مَنْ‏ زَعَمَ‏ أَنَّهُ إِمَامٌ وَ لَيْسَ بِإِمَامٍ قُلْتُ وَ إِنْ كَانَ فَاطِمِيّاً عَلَوِيّاً قَالَ وَ إِنْ كَانَ فَاطِمِيّاً عَلَوِيّاً»[۱۴].

بر این اساس، چون فاصله مرتبه علمی و سایر فضایل امام نسبت به سایر افراد امّت، مانند فاصله رسول خدا(ص) و امّت است، می‌توان گفت که همه ادلّه نقلی که در بیان فضایل امامت در کلمات اهل بیت(ع) وجود دارد، بر ضرورت حاکمیّت امام معصوم نیز در جامعه دلالت دارد؛ زیرا فضایل امام، همگی اموری غیبی و مستند به اختیار خداوند است که برای بندگان برگزیده‌اش قرارداده. در چنان مقام ارجمندی، سخن از مقایسه میان امام و سایر افراد امّت نیست؛ تا سخن در چگونگی تقدیم مفضول بر فاضل باشد[۱۵]. چنان که امام هشتم(ع) در بیانی مبسوط، پیرامون مقام امامت فرمودند: «إِنَّ الْإِمَامَةَ أَجَلُّ قَدْراً وَ أَعْظَمُ‏ شَأْناً وَ أَعْلَى مَكَاناً وَ أَمْنَعُ جَانِباً وَ أَبْعَدُ غَوْراً مِنْ أَنْ يَبْلُغَهَا النَّاسُ بِعُقُولِهِمْ أَوْ يَنَالُوهَا بِآرَائِهِمْ أَوْ يُقِيمُوا إِمَاماً بِاخْتِيَارِهِمْ إِنَّ الْإِمَامَةَ خَصَّ اللَّهُ بِهَا إِبْرَاهِيمَ الْخَلِيلَ(ع) بَعْدَ النُّبُوَّةِ وَ الْخُلَّةِ مَرْتَبَةً ثَالِثَةً وَ فَضِيلَةً شَرَّفَهُ بِهَا وَ أَشَادَ بِهَا ذِكْرَهُ فَقَالَ عَزَّ وَ جَلَّ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا[۱۶] فَقَالَ الْخَلِيلُ(ع) سُرُوراً بِهَا وَمِنْ ذُرِّيَّتِي[۱۷] ‏ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ‏ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ[۱۸] فَأَبْطَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ إِمَامَةَ كُلِّ ظَالِمٍ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ صَارَتْ فِي الصَّفْوَةِ»[۱۹].

همچنین در زیارت جامعه کبیره، که خطاب به همه حضرات ائمّه(ع) خوانده می‌شود، درباره مقام و منزلت مقام امامت در فرهنگ اهل بیت(ع) چنین می‌خوانیم: «آتَاكُمُ‏ اللَّهُ‏ مَا لَمْ‏ يُؤْتِ أَحَداً مِنَ الْعَالَمِينَ طَأْطَأَ كُلُّ شَرِيفٍ لِشَرَفِكُمْ وَ بَخَعَ كُلُّ مُتَكَبِّرٍ لِطَاعَتِكُمْ‏ وَ خَضَعَ كُلُّ جَبَّارٍ لِفَضْلِكُمْ وَ ذَلَّ كُلُّ شَيْ‏ءٍ لَكُمْ»[۲۰].[۲۱]


مقدمه

  1. اکثر اهل سنت می‌گویند: افضلیت معتبر نیست و مَفضُول هم می‌تواند خلیفۀ رسول خدا شود به دلیل اینکه خلفای ثُلُث، نسبت به علی(ع) مفضول بودند ولی با وجود این با اجماع امت انتخاب شدند و "ابن ابی الحدید" در ابتدای شرح نهج البلاغه خود می‌نویسد: الحمد للَّه الّذى قدّم المفضول على الأفضل[۲۵].
  2. دانشمندان شیعه می‌گویند: جانشین پیامبر، باید از همه افراد امت پس از رسول خدا، افضل و کامل‌تر باشد. علامه حلّی در لزوم افضل بودن امام از دیگران، سه احتمال را مطرح کرده[۲۶] و با رد احتمال اوّل و دوم، احتمال سوم را اثبات میکنند[۲۷]:
  1. یا امام با آنان برابر است،
  2. یا امام از آنان ناقص‌تر است،
  3. یا امام افضل از آنهاست.

افضلیت

  1. متکلّمان شیعه امامیه افضلیت را یکی از شرایط مهم امام(ع) می‌دانند و در این باره هیچ استثنایی قائل نیستند[۳۳].
  2. برخی چون قاضی ابوبکر باقلانی افضلیت را از شرایط امام می‌دانند ولی معتقدند که هرگاه انتخاب امام افضل در میان مسلمانان اختلاف ایجاد کند، امامت مفضول مشروع و لازم خواهد شد[۳۴].
  3. عده‌ای دیگر از متکلمان معتزله، امامت افضل را ارجح و اولی می‌دانند، نه واجب و لازم، و هرگاه این اولویت با موانعی روبه رو شود امامت غیر افضل اولویت خواهد داشت[۳۵].
  4. گروه دیگر از متکلمان معتزله، اشاعره و دیگران افضلیت را نه شرط مشروعیت امامت می‌دانند و نه شرط کمال آن[۳۶].

ضرورت عقلی افضلیت امام

  1. امام در کمالات بر مردم برتری دارد[۳۹].
  2. نسبت به دیگران مفضول باشد[۴۰].
  3. امام با مردم در کمالات مساوی است.

استدلال به آیه

دیدگاه باقلانی دربارۀ افضلیت امام

ادله افضلیت امام

تقدیم مفضول بر فاضل و نیز تقدیم یکی از دو فردی که در فضایل، با دیگری مساوی باشد، عقلاً قبیح و صدور قبیح از خدای متعال، ممتنع است. افزون بر آن، آیات قرآن نیز دلالت دارد که هدایت و رهبری، درخور کسی است که به هدایت خداوند هدایت شده باشد نه کسی که محتاج هدایت دیگران باشد و روشن است که مفضول نیازمند هدایت دیگران است و آیات قرآن کریم، صلاحیت او را برای پیشوایی دیگران نفی می‌کند: «کسی که راه را می‌نماید، شایسته پیروی است یا کسی که راه نمی‌نماید»[۸۳]؛ «آیا آنان که می‌دانند و آنان که نمی‌دانند، مساوی هستند؟»[۸۴]. بنابراین امام باید در تمام فضایل و کمالات نفسانی، از همه مردم برتر باشد و به همین جهت این صفت، بسیاری از صفات دیگر را همچون شجاعت، عفت، حسن تدبیر و... نیز فرا می‌گیرد وجهی برای جدا ذکر کردن آن اوصاف وجود ندارد؛ چنان که صفت اعلم بودن را نیز شامل است، لکن از آنجا که صفت اعلم بودن، منشأ بسیاری از صفات دیگر است و بنا به نظریه صحیح، حتی عصمت نیز به علم و آگاهی بر می‌گردد، درخور آن است تا به صورت مستقل و مبسوطی مورد بررسی قرار گیرد.[۸۵].

منابع

پانویس

  1. علیرضا نجف زاده، افضلیت امام از دیدگاه فرق کلامی،(مطالعات اسلامی، فلسفه و کلام، شماره ۴۲)ص۱۷۸-۱۸۴.
  2. علیرضا نجف زاده، افضلیت امام از دیدگاه فرق کلامی،(مطالعات اسلامی، فلسفه و کلام، شماره ۴۲)ص۱۸۵.
  3. الذخیرة فی علم الکلام، ص۴۳۴؛ المنقذ من التقلید، ج۲، ص۲۸۶ و المسلک فی اصول الدین، ص۲۰۶.
  4. ربانی گلپایگانی، علی، امامت در بینش اسلامی،ص۲۰۳-۲۰.
  5. خواجه نصیر طوسی، تلخیص المحصل ۴۳۱.
  6. ربانی گلپایگانی،علی، امامت در بینش اسلامی،ص۱۸۸.
  7. ربانی گلپایگانی، علی، امامت در بینش اسلامی،ص۱۹۱-۲۰۳.
  8. المستدرک علی الصحیحین، ج۴، ص۱۰۴، ح۷۰۲۳.
  9. المطالب العالیة، ج۲، ص۲۳۳، ح۲۲۱۰.
  10. السنن الکبری، ج۱۰، ص۲۰۱، ح۲۰۳۶۴، عن ابن عبّاس.
  11. فیاض‌بخش، محمد تقی و محسنی، فرید، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۲ ص ۴۸.
  12. الغیبة، ص۱۱۵.
  13. «و در روز رستخیز، کسانی را که بر خداوند دروغ بستند خواهی دید که رویشان سیاه است؛ آیا در دوزخ جایگاهی برای کبرورزان نیست؟» سوره زمر، آیه ۶۰.
  14. الکافی، ج۱، ص۳۷۲: باب من ادعی الإمامة و لیس لها بأهل.
  15. در این باره کتاب‌های مستقلی نگاشته شده برای نمونه می‌توان به کتاب بصائرالدرجات فی فضائل آل محمد(ع) نوشته صفار، محمد بن حسن، مراجعه نمود؛ نیز در منابع عامه و خاصه، کتاب‌های درباره مناقب اهل بیت(ع) فراوان است.
  16. «من تو را پیشوای مردم می‌گمارم» سوره بقره، آیه ۱۲۴.
  17. «و از فرزندانم (چه کس را)؟» سوره بقره، آیه ۱۲۴.
  18. «فرمود: پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.
  19. عیون أخبار الرضا(ع)، ج۱، ص۲۱۶.
  20. من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۶۱۶.
  21. فیاض‌بخش، محمد تقی و محسنی، فرید، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۲ ص ۴۹-۵۱.
  22. فاریاب، محمد حسین، معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان، ص ۱۱۲.
  23. گفتنی است در روایات رسیده از امامان پاک(ع) نیز تمام مقامات یاد شده برای خلیفة الله برای امامان ذکر شده است تا آنجا که زنده کردن مردگان نیز، برای آنها نقل شده است. ر.ک: محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات «باب فی ان الائمة احیوا الموتی باذن الله تعالی»، ص۲۷۲-۲۷۴.
  24. فاریاب، محمد حسین، معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان، ص ۱۵۳.
  25. علی محمدی، شرح کشف المراد، ص۴۲۱.
  26. چون این سه احتمال حصر عقلی است، لذا با ابطال دو احتمال، احتمال سوم عقلاً اثبات می‌شود.
  27. علی شیروانی، ترجمه و شرح کشف المراد، ج۲، ص۷۱.
  28. «بگو آیا از شریکانتان کسی هست که به سوی «حق» رهنمون باشد؟ بگو خداوند به «حق» رهنماست؛ آیا آنکه به حقّ رهنمون می‌گردد سزاوارتر است که پیروی شود یا آنکه راه نمی‌یابد مگر آنکه راه برده شود؟ پس چه بر سرتان آمده است؟ چگونه داوری می‌کنید؟» سوره یونس، آیه ۳۵.
  29. علی محمدی، شرح کشف المراد، ص۴۲۳.
  30. علی شیروانی، ترجمه و شرح کشف المراد، ج۲، ص۷۲.
  31. اکبری ملک‌آبادی، هادی و یوسفی سوته، رقیه ، ولایت از دیدگاه علامه طباطبایی، ص۹۰-۹۱.
  32. ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۵۷.
  33. ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۵۷.
  34. ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۵۷.
  35. ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۵۷.
  36. ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۵۷.
  37. کشف المراد، ص ۳۶۶.
  38. ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۵۷.
  39. ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۵۷.
  40. ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۵۷.
  41. تلخیص المحصل، ص ۴۳۱؛ قواعد المرام، ص ۱۸۰و سرمایه ایمان، ص ۱۱۶.
  42. ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۵۷.
  43. مغنی، الامامه، ج۱، ص ۲۱۶.
  44. ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۵۷.
  45. ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۵۷.
  46. شرح المواقف، ج۸، ص ۳۷۳؛ شرح المقاصد، ج۵، ص ۲۴۶ و النبراس، ص ۵۳۵.
  47. ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۵۷.
  48. الشافی، ج۳، ص ۱۷۸و دلائل الصدق، ج۳، ص ۲۹ـ ۳۰.
  49. ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۵۷.
  50. شرح المقاصد، ج۵، ص ۲۴۶.
  51. ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۵۷.
  52. گوهرمراد، ص ۳۴۳ـ ۳۴۵.
  53. ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۵۷.
  54. المسلک فی أُصول الدین، ص ۲۰۷.
  55. شرح المقاصد، ج۵، ص ۲۴۷.
  56. ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۵۷.
  57. تاریخ یعقوبی، ج۱، ص ۳۸۴.
  58. المسلک فی أُصول الدین، ص ۲۰۸ و المنقذ من التقلید، ج۲، ص ۲۹۰.
  59. شرح المقاصد، ج۵، ص ۲۴۷.
  60. ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۵۷.
  61. آیا آنکه به حقّ رهنمون می‌گردد سزاوارتر است که پیروی شود یا آنکه راه نمی‌یابد مگر آنکه راه برده شود؟ پس چه بر سرتان آمده است؟ چگونه داوری می‌کنید؟؛ سوره یونس، آیه:۳۵.
  62. ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۵۷.
  63. ارشاد الطالبین فی شرح نهج المسترشدین، ص ۳۳۶؛ نهج الحق وکشف الصدق، ص ۱۶۸۸و کشف المراد، ص ۴۹۵.
  64. ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۵۷.
  65. دلائل الصدق، ج۲، ص ۲۸ و ربطی به موضوع بحث ندارد.
  66. ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۵۷.
  67. ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۵۷.
  68. شرح المقاصد، ج۵، ص ۲۴۶ـ ۲۴۷.
  69. ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۵۷.
  70. ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۵۷.
  71. تمهید الأوائل و تلخیص الدلائل، ص ۴۷۱.
  72. ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۵۷.
  73. " يؤم‏ القوم‏ أفضلهم‏ ".
  74. تمهید الأوائل و تلخیص الدلائل، ص ۴۷۴.
  75. ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۵۷.
  76. تمهید الأوائل و تلخیص الدلائل، ص ۴۷۴ـ ۴۷۵.
  77. ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۵۷.
  78. تمهید الأوائل و تلخیص الدلائل، ص ۴۷۱.
  79. ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۵۷.
  80. ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۵۷.
  81. ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۵۷.
  82. الهی راد، صفدر، انسان‌شناسی، ص ۲۱۵ - ۲۱۶.
  83. قُلْ هَلْ مِنْ شُرَكَائِكُمْ مَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ قُلِ اللَّهُ يَهْدِي لِلْحَقِّ أَفَمَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لَا يَهِدِّي إِلَّا أَنْ يُهْدَى «بگو آیا از شریکانتان کسی هست که به سوی «حق» رهنمون باشد؟ بگو خداوند به «حق» رهنماست؛ آیا آنکه به حقّ رهنمون می‌گردد سزاوارتر است که پیروی شود یا آنکه راه نمی‌یابد مگر آنکه راه برده شود؟ پس چه بر سرتان آمده است؟ چگونه داوری می‌کنید؟» سوره یونس، آیه ۳۵.
  84. قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ «بگو: آیا آنان که می‌دانند با آنها که نمی‌دانند برابرند؟» سوره زمر، آیه ۹.
  85. عارفی، محمد اسحاق، خاتمیت و پرسش‌های نو ج۲ ص ۵۳.