تأدیب

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(تغییرمسیر از تادیب)

مقدمه

منظور آن دسته از آیاتی است که افزون بر تعلیم پیامبر، به تأدیب یا توبیخ در قالب هشدارها و کلمات تند و قاطع که جز جنبه تربیتی نوعی پیشگیری او را دارد و به مسائلی نیز توجه می‌کند که در جهت عصمت و صیانت شخصیت نبی است. به این جهت این هشدارها و یا درخواست و طلب استغفار یا توبیخ و انذار نسبت به رسول الله برای تضمین عصمت پیامبر است، که خود متکفل راهنمایی و مواظبت و پیشگیری از خطای او شده است، لذا همواره هشدار می‌دهد، توبیخ می‌کند، پیشگیری می‌نماید، تا شخصیت وحیانی حضرت خدشه‌دار نگردد و مردم با طیب خاطر به سخنان او گوش فرا دهند.

  1. وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا[۱] نکته: این آیه دستور العملی آموزشی تربیتی و تأدیبی راهبردی است به پیامبر برای تنظیم روابط اجتماعی، و خانوادگی و فردی، به معنای رابطه انسان با خودش که تکیه گاه و ایستادن وجودی و رفتاری انسان بر اساس علم و آگاهی باید باشد و برنقطه‌های تاریک بدون علم وآگاهی نایستد.
  2. وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَلَا تُبَذِّرْ تَبْذِيرًا[۲] نکته: فرهنگ‌سازی تعاون اجتماعی و جنبه‌های آموزشی تربیتی آن مورد نظر آیه است. و به ویژه برحفظ تعادل ودوری از اسراف وتبذیر تأکید شده است: وَلَا تُبَذِّرْ تَبْذِيرًا[۳]
  3. وَلَا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِكَ وَلَا تَبْسُطْهَا كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَحْسُورًا[۴] نکته: دستور العمل تعادل اقتصادی برای پیامبر یک دستور راهبردی است که رسول خدا تحت امر تأدیبی آموزشی و تعلیمی خداوند قرار گرفته است.
  4. وَلَا تَمْشِ فِي الْأَرْضِ مَرَحًا إِنَّكَ لَنْ تَخْرِقَ الْأَرْضَ وَلَنْ تَبْلُغَ الْجِبَالَ طُولًا * كُلُّ ذَلِكَ كَانَ سَيِّئُهُ عِنْدَ رَبِّكَ مَكْرُوهًا[۵] نکته: در این آیه پیامبر مخاطب دستور اخلاقی دوری از کبر و تکبر قرار گرفته که البته همه مردم به گونه‌ای مخاطب آیه هستند.
  5. ذَلِكَ مِمَّا أَوْحَى إِلَيْكَ رَبُّكَ مِنَ الْحِكْمَةِ وَلَا تَجْعَلْ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ فَتُلْقَى فِي جَهَنَّمَ مَلُومًا مَدْحُورًا[۶]
  6. وَقَضَى رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِنْدَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلَاهُمَا فَلَا تَقُلْ لَهُمَا أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْهُمَا وَقُلْ لَهُمَا قَوْلًا كَرِيمًا * وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُلْ رَبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرًا[۷] نکته: در این آیه مسئله مهمی که مطرح گردیده است توجه به نهاد خانواده به ویژه نقش پدر، ومادر در تربیت و تکامل انسان است، که پیامبر ابتدا مخاطب توحید وعبادت خدا واقع شده و در کنار توحید و عبادت خدا، موضوع والدین وچگونگی رابطه با آنها مطرح شده که باید در کمال مهربانی و رأفت رفتاری وگفتاری باشد مخصوصا به هنگام پیری و از کار افتادگی آنها و حتی دستور نیایش به پیامبر داده شده که بگو خدایا به آنها رحم کن، همان گونه من کودک بودم آنها به من رحم کردند و با مهربانی من را بزرگ و تربیت کردند.
  7. وَلَا تَقُولَنَّ لِشَيْءٍ إِنِّي فَاعِلٌ ذَلِكَ غَدًا * إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ وَاذْكُرْ رَبَّكَ إِذَا نَسِيتَ وَقُلْ عَسَى أَنْ يَهْدِيَنِ رَبِّي لِأَقْرَبَ مِنْ هَذَا رَشَدًا[۸] نکته: توجه دائم به خداوند از نکات مهمی است که خدا پیامبر را اینگونه خواسته و تأدیب و تربیت نموده وحتی از نظر فرهنگ گفتاری هم خدا به پیامبر می‌فرماید: وَلَا تَقُولَنَّ لِشَيْءٍ إِنِّي فَاعِلٌ ذَلِكَ غَدًا[۹] و هر گز در باره چیزی مگوی که فردا آن را انجام می‌دهم: مگر این که [بگوئی اگر] خدا بخواهد.
  8. فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلَا تَكُنْ كَصَاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نَادَى وَهُوَ مَكْظُومٌ * لَوْلَا أَنْ تَدَارَكَهُ نِعْمَةٌ مِنْ رَبِّهِ لَنُبِذَ بِالْعَرَاءِ وَهُوَ مَذْمُومٌ[۱۰] نکته: در این آیه تأدیب و آموزش صبر به پیامبر را مطرح نموده است و با توجه دادن به داستان یونس پیامبر که کم صبری کرد به پیامبر تذکر می‌دهد که مثل او مباش: وَلَا تَكُنْ كَصَاحِبِ الْحُوتِ[۱۱] وشکیبا باش.
  9. وَاحْذَرْهُمْ أَنْ يَفْتِنُوكَ عَنْ بَعْضِ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُصِيبَهُمْ بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ وَإِنَّ كَثِيرًا مِنَ النَّاسِ لَفَاسِقُونَ[۱۲]
  10. يَحْسَبُونَ كُلَّ صَيْحَةٍ عَلَيْهِمْ هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ[۱۳]
  11. وَإِنْ كَادُوا لَيَفْتِنُونَكَ عَنِ الَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ لِتَفْتَرِيَ عَلَيْنَا غَيْرَهُ وَإِذًا لَاتَّخَذُوكَ خَلِيلًا[۱۴] نکته: در این سه آیه خداوند به پیامبر هشدارهای تحذیری و تأدیبی داده است که در مقابل فتنه‌ها هشیار باشد که گروهای مخالف و اهل کتاب و منافق در صدد فریب پیامبر و ایجاد فتنه هستند و خداوند در مقابل جریان‌های اجتماعی مخالف و منافق پیامبر را هوشیار می‌کند وحتی ویژه گی‌های روحی، روانی منافقین برای پیامبر ذکر می‌کند.
  12. يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ لِمَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكَ تَبْتَغِي مَرْضَاتَ أَزْوَاجِكَ[۱۵]
  13. إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاكَ اللَّهُ وَلَا تَكُنْ لِلْخَائِنِينَ خَصِيمًا[۱۶]
  14. وَإِنْ كَادُوا لَيَفْتِنُونَكَ عَنِ الَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ لِتَفْتَرِيَ عَلَيْنَا غَيْرَهُ وَإِذًا لَاتَّخَذُوكَ خَلِيلًا * وَلَوْلَا أَنْ ثَبَّتْنَاكَ لَقَدْ كِدْتَ تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ شَيْئًا قَلِيلًا * إِذًا لَأَذَقْنَاكَ ضِعْفَ الْحَيَاةِ وَضِعْفَ الْمَمَاتِ ثُمَّ لَا تَجِدُ لَكَ عَلَيْنَا نَصِيرًا[۱۷]
  15. وَتُخْفِي فِي نَفْسِكَ مَا اللَّهُ مُبْدِيهِ وَتَخْشَى النَّاسَ وَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَاهُ[۱۸]
  16. اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لَا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِنْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِينَ مَرَّةً فَلَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ[۱۹]
  17. مَا كَانَ لِنَبِيٍّ أَنْ يَكُونَ لَهُ أَسْرَى حَتَّى يُثْخِنَ فِي الْأَرْضِ تُرِيدُونَ عَرَضَ الدُّنْيَا وَاللَّهُ يُرِيدُ الْآخِرَةَ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ[۲۰]
  18. عَفَا اللَّهُ عَنْكَ لِمَ أَذِنْتَ لَهُمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَتَعْلَمَ الْكَاذِبِينَ[۲۱]
  19. وَلَقَدْ أُوحِيَ إِلَيْكَ وَإِلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَلَتَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ[۲۲].

نکات

  1. قرآن خبر می‌دهد که کفار امیدوار بودند بتوانند در وحی پیامبر تصرفی بکنند و کاری نمایند تا پیامبر به اشتباه بیافتد و میان کلمات خود و قرآن امتزاجی ایجاد شود، اما از آنجا که خداوند نگه دار پیامبر بود و عصمت او را با این مواظبت‌ها تضمین کرده بود وَاحْذَرْهُمْ أَنْ يَفْتِنُوكَ عَنْ بَعْضِ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكَ[۲۳].
  2. باز در مرحله‌ای به پیامبر هشدار می‌دهد که درحکم وقضاوت مبادا جانبدار خیانتکاران باشد. إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاكَ اللَّهُ وَلَا تَكُنْ لِلْخَائِنِينَ خَصِيمًا[۲۴].
  3. خداوندپیامبرش را ادب می‌کند که استغفار او برای منافقان بی‌فایده است. از این رو یاد آور می‌شود که طلب بخشش نکند، اگر هفتاد بار هم استغفار بکند، باز بخشیده نمی‌شوند. اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لَا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِنْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِينَ مَرَّةً فَلَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ[۲۵].وَلَوْلَا أَنْ ثَبَّتْنَاكَ لَقَدْ كِدْتَ تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ شَيْئًا قَلِيلًا[۲۶].
  4. همچنین می‌گوید که چیزی نمانده بود که تو را از آنچه به سوی تو وحی کرده ایم گمراه کنند، تا غیر از آن را بر ما بندی و ما موظبت کردیم و نگذاشتیم و در آن صورت تو را به دوستی خود بگیرند.
  5. و اگر تو را استوار نمی‌داشتیم، قطعاً نزدیک بود کمی به سوی آنان متمایل شوی. اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لَا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِنْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِينَ مَرَّةً فَلَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ[۲۷].وَلَوْلَا أَنْ ثَبَّتْنَاكَ لَقَدْ كِدْتَ تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ شَيْئًا قَلِيلًا[۲۸] در این آیه چند نکته استفاده می‌شود: الف: چیزی نمانده بود که پیامبر تحت تأثیر آنان قرار گیرد و از آنچه به سوی او وحی شده، برگردانند و گمراه کنند. ب: پیامبر با این نقشه برخدا افترایی به بندد، درآن صورت به گمان خود پیامبررا دوست خود بگیرند وَإِنْ كَادُوا لَيَفْتِنُونَكَ عَنِ الَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ لِتَفْتَرِيَ عَلَيْنَا غَيْرَهُ وَإِذًا لَاتَّخَذُوكَ خَلِيلًا[۲۹]. ج: اگر خداوند پیامبر را استوار نگردانده بود و مواظبت نمی‌کرد، قطعا نزدیک بود کمی به سوی آنان متمایل شود. د: خداوند براساس قانونی که نسبت به پیامبران دارد: در برابر تخلفات الهی دو برابر در این دنیا، و دو برابر در آخرت، پیامبر را عذاب می‌کند. إِذًا لَأَذَقْنَاكَ ضِعْفَ الْحَيَاةِ وَضِعْفَ الْمَمَاتِ ثُمَّ لَا تَجِدُ لَكَ عَلَيْنَا نَصِيرًا[۳۰]
  6. همه انسان‌ها از آن جمله پیامبر در معرض توجه و آزمایش و فتنه خدا هستند، مگر کسانی که خداوند آنان را صیانت کند.
  7. همچنین پیامبر را توبیخ می‌کند که چرا می‌خواهی اسیر بگیری، گویی می‌خواهد بفهماند که این اسیرگرفتن، متاع دنیا و ترجیح دادن آن بر آخرت است. مَا كَانَ لِنَبِيٍّ أَنْ يَكُونَ لَهُ أَسْرَى حَتَّى يُثْخِنَ فِي الْأَرْضِ تُرِيدُونَ عَرَضَ الدُّنْيَا وَاللَّهُ يُرِيدُ الْآخِرَةَ[۳۱].
  8. بالحنی شگفت به صورت خبری می‌گوید وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِيلِ[۳۲]. لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْيَمِينِ[۳۳]. ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِينَ[۳۴] و اگر او پاره‌ای گفته‌ها برما بسته بود، دست راستش را سخت می‌گرفتیم، سپس رگ قلبش را پاره می‌کردیم.
  9. به پیامبر هشدار می‌دهد که به تو و به کسانی پیش از تو وحی شده است: «اگر شرک به ورزی حتماً کردارت تباه و مسلماً از زیانکاران خواهی شد. وَلَقَدْ أُوحِيَ إِلَيْكَ وَإِلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَلَتَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ[۳۵] بنابراین، منظور از تأدیب پیامبر، همه آیاتی است که دلالت بر تربیت، و مؤدب به آداب کردن خاص پیامبر، دارد، چه به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم، همراه با هشدار و انذار و یا توبیخ و یا تشویق و نوعی پیشگیری از خطا از طرف خداوند. در این رابطه نسبت به اصل تأدیب، به سه حدیث از احادیث اهل بیت و پیامبر استناد می‌شود.
    1. علی ابن ابراهیم به نقل از امام صادق (ع) که به برخی از اصحاب خود فرمودند: «ان الله عزوجل ادب َنَبِیه فلما اکمل له الادب قال انک لعلی خلق عظیم»[۳۶]. وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ[۳۷].
    2. مشابه این حدیث از اسحاق بن عماراز آن حضرت نقل شده: «قال ان الله تبارک و تعالی ادبَ نَبِیه فلما انتهی به مااراد قال:» وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ[۳۸][۳۹]
    3. حدیث دیگر که از خود پیامبر نقل شده است: «أدبَنی رَبی فَاَحسَنَ تأدیبی»[۴۰].[۴۱].

منابع

پانویس

  1. «و آنچه تو را بدان دانشی نیست، پی مگیر که از گوش و چشم و دل، هر یک، خواهند پرسید» سوره اسراء، آیه ۳۶.
  2. «و حقّ خویشاوند را به او برسان و نیز (حقّ) مستمند و در راه مانده را و هیچ‌گونه فراخ‌رفتاری مورز» سوره اسراء، آیه ۲۶.
  3. سوره اسراء، آیه ۲۶.
  4. «و (هنگام بخشش) نه دست خود را فرو بند و نه یکسره بگشای که نکوهیده دریغ خورده فرو مانی» سوره اسراء، آیه ۲۹.
  5. «و بر زمین، خرامان گام برمدار که هرگز نه زمین را می‌توانی شکافت و نه به بلندای کوه‌ها می‌توانی رسید* زشتی همه اینها نزد پروردگارت ناپسند است» سوره اسراء، آیه ۳۷-۳۸.
  6. «این (بخشی) از آن حکمت است که پروردگارت به تو وحی کرده است و با خداوند خدایی دیگر مگمار که نکوهیده و رانده در دوزخ افتی» سوره اسراء، آیه ۳۹.
  7. «و پروردگارت فرمان داده است که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نکویی کنید؛ اگر هر یک از آن دو یا هر دو، نزد تو به پیری رسند به آنان اف مگو و بر آنها بانگ مزن و با ایشان سخن به نکویی بگوی! * و از سر مهر برای آنان به خاکساری افتادگی کن و بگو پروردگارا! بر آنان بخشایش آور چنان که آنها مرا در کودکی پروردند» سوره اسراء، آیه ۲۳-۲۴.
  8. «و هرگز در هیچ کار مگو: «من فردا انجام دهنده آن خواهم بود* مگر اینکه (بگویی اگر) خداوند بخواهد و چون فراموش کردی پروردگارت را یاد کن و بگو: امید است پروردگارم مرا به رهیافتی نزدیک‌تر از این رهنمایی کند» سوره کهف، آیه ۲۳-۲۴.
  9. «و هرگز در هیچ کار مگو: «من فردا انجام دهنده آن خواهم بود».» سوره کهف، آیه ۲۳.
  10. «پس برای (رسیدن) فرمان پروردگارت شکیبایی پیشه کن و چون «همراه ماهی» (یونس) مباش آنگاه که بانگ برداشت در حالی که اندوهگین بود* اگر نعمتی از پروردگارش او را درنمی‌یافت نکوهیده به کرانه افکنده شده بود» سوره قلم، آیه ۴۸-۴۹.
  11. «پس برای (رسیدن) فرمان پروردگارت شکیبایی پیشه کن و چون «همراه ماهی» (یونس) مباش آنگاه که بانگ برداشت در حالی که اندوهگین بود» سوره قلم، آیه ۴۸.
  12. «و در میان آنان بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری کن و از خواسته‌های آنان پیروی مکن و از آنان بپرهیز مبادا تو را در برخی از آنچه خداوند به سوی تو فرو فرستاده است به فتنه اندازند و اگر رو برتابند بدان که خداوند جز این نمی‌خواهد که آنان را به برخی ا» سوره مائده، آیه ۴۹.
  13. «و هنگامی که آنان را ببینی، پیکرهاشان تو را به شگفتی می‌آورد و چون چیزی گویند به گفتارشان گوش می‌سپاری (اما) گویی چوب‌هایی خشکند پشت داده بر دیوار، هر بانگی را به زیان خود می‌پندارند، آنان دشمنند، از آنها دوری گزین! خدایشان لعنت کناد! چگونه (از حق) بازگر» سوره منافقون، آیه ۴.
  14. «و نزدیک بود که تو را از آنچه ما به تو وحی کردیم (به ترفند) باز دارند تا جز آن را بر ما بربندی و آنگاه تو را بی‌گمان دوست می‌گرفتند» سوره اسراء، آیه ۷۳.
  15. «ای پیامبر! چرا چیزی را که خداوند بر تو حلال کرده است برای کسب خشنودی همسرانت حرام می‌داری؟ و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره تحریم، آیه ۱.
  16. «ما این کتاب (آسمانی) را بر تو، به حق فرو فرستاده‌ایم تا در میان مردم بدانچه خداوند به تو نمایانده است داوری کنی و طرفدار خائنان مباش» سوره نساء، آیه ۱۰۵.
  17. «و نزدیک بود که تو را از آنچه ما به تو وحی کردیم (به ترفند) باز دارند تا جز آن را بر ما بربندی و آنگاه تو را بی‌گمان دوست می‌گرفتند* و اگر ما تو را پابرجا نمی‌داشتیم نزدیک بود اندکی به آنان گرایش یابی* آنگاه بی‌گمان دو چندان در زندگی و دو چندان پس از مرگ به تو (از عذاب) می‌چشاندیم سپس در برابر ما برای خویش یاوری نمی‌یافتی» سوره اسراء، آیه ۷۳-۷۵.
  18. «و (یاد کن) آنگاه را که به کسی که خداوند و خود تو بدو نعمت رسانده بودید گفتی که:» سوره احزاب، آیه ۳۷.
  19. «چه برای آنان آمرزش بخواهی چه نخواهی (سودی ندارد زیرا) اگر هفتاد بار برای آنها آمرزش بخواهی هیچ‌گاه خداوند آنان را نخواهد آمرزید؛ این از آن روست که آنان به خداوند و پیامبرش کافر شده‌اند و خداوند این گروه نافرمان را راهنمایی نمی‌کند» سوره توبه، آیه ۸۰.
  20. «بر هیچ پیامبری روا نیست که اسیرانی داشته باشد تا (آنگاه که) در (سر) زمین (خویش دشمن را) از توان بیندازد؛ (شما از گرفتن اسیر) کالای ناپایدار این جهان را می‌خواهید و خداوند جهان واپسین را (برای شما) می‌خواهد و خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره انفال، آیه ۶۷.
  21. «خداوند از تو در گذراد! چرا پیش‌تر از آنکه راستگویان بر تو آشکار گردند و دروغگویان را بشناسی به آنان اجازه دادی؟» سوره توبه، آیه ۴۳.
  22. «و به تو و به پیشینیان تو وحی شده است که اگر شرک بورزی بی‌گمان کردارت از میان خواهد رفت و بی‌شک از زیانکاران خواهی بود» سوره زمر، آیه ۶۵.
  23. «و در میان آنان بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری کن و از خواسته‌های آنان پیروی مکن و از آنان بپرهیز مبادا تو را در برخی از آنچه خداوند به سوی تو فرو فرستاده است به فتنه اندازند و اگر رو برتابند بدان که خداوند جز این نمی‌خواهد که آنان را به برخی ا» سوره مائده، آیه ۴۹.
  24. «ما این کتاب (آسمانی) را بر تو، به حق فرو فرستاده‌ایم تا در میان مردم بدانچه خداوند به تو نمایانده است داوری کنی و طرفدار خائنان مباش» سوره نساء، آیه ۱۰۵.
  25. «چه برای آنان آمرزش بخواهی چه نخواهی (سودی ندارد زیرا) اگر هفتاد بار برای آنها آمرزش بخواهی هیچ‌گاه خداوند آنان را نخواهد آمرزید؛ این از آن روست که آنان به خداوند و پیامبرش کافر شده‌اند و خداوند این گروه نافرمان را راهنمایی نمی‌کند» سوره توبه، آیه ۸۰.
  26. «و اگر ما تو را پابرجا نمی‌داشتیم نزدیک بود اندکی به آنان گرایش یابی» سوره اسراء، آیه ۷۴.
  27. «چه برای آنان آمرزش بخواهی چه نخواهی (سودی ندارد زیرا) اگر هفتاد بار برای آنها آمرزش بخواهی هیچ‌گاه خداوند آنان را نخواهد آمرزید؛ این از آن روست که آنان به خداوند و پیامبرش کافر شده‌اند و خداوند این گروه نافرمان را راهنمایی نمی‌کند» سوره توبه، آیه ۸۰.
  28. «و اگر ما تو را پابرجا نمی‌داشتیم نزدیک بود اندکی به آنان گرایش یابی» سوره اسراء، آیه ۷۴.
  29. «و نزدیک بود که تو را از آنچه ما به تو وحی کردیم (به ترفند) باز دارند تا جز آن را بر ما بربندی و آنگاه تو را بی‌گمان دوست می‌گرفتند» سوره اسراء، آیه ۷۳.
  30. «آنگاه بی‌گمان دو چندان در زندگی و دو چندان پس از مرگ به تو (از عذاب) می‌چشاندیم سپس در برابر ما برای خویش یاوری نمی‌یافتی» سوره اسراء، آیه ۷۵.
  31. «بر هیچ پیامبری روا نیست که اسیرانی داشته باشد تا (آنگاه که) در (سر) زمین (خویش دشمن را) از توان بیندازد؛ (شما از گرفتن اسیر) کالای ناپایدار این جهان را می‌خواهید و خداوند جهان واپسین را (برای شما) می‌خواهد و خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره انفال، آیه ۶۷.
  32. «و اگر (این پیامبر) بر ما برخی سخنان را می‌بست،» سوره حاقه، آیه ۴۴.
  33. «دست راستش را می‌گرفتیم،» سوره حاقه، آیه ۴۵.
  34. «سپس شاهرگش را می‌بریدیم» سوره حاقه، آیه ۴۶.
  35. «و به تو و به پیشینیان تو وحی شده است که اگر شرک بورزی بی‌گمان کردارت از میان خواهد رفت و بی‌شک از زیانکاران خواهی بود» سوره زمر، آیه ۶۵.
  36. (اصول کافی ج ۱ ص ۲۶۶ - خداوند پیامبرش را تأدیب نمود و هنگامی که تربیت او کامل شد گفت.
  37. «و به راستی تو را خویی است سترگ» سوره قلم، آیه ۴.
  38. «و به راستی تو را خویی است سترگ» سوره قلم، آیه ۴.
  39. (همان، ص ۲۶۷) «امام صادق فرمود خداوند پیامبرش را تربیت نمود تا هنگامی که اراده خدا بر تربیت و تأدیب او تحقق یافت فرمود براستی تو دارای خلق عظیم هستی»
  40. (بحار الانوار، ج ۱۶، ص ۲۱۰) «خداوند من را تربیت نمود، پس بسیار خوب من را تأدیب فرمود»
  41. سعیدیان‌فر و ایازی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱، ص ۲۵۹-۲۶۴.