تقیه در حدیث

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

تقیه در سنت

در منابع شیعه و اهل سنت آمده است که رسول الله(ص) فرمود: «لَا ضَرَرَ وَ لَا ضِرَارَ»؛ در عبارتی دیگر «لَا ضَرَرَ وَ لَا ضِرَارَ فِي الْإِسْلَامِ» آمده است[۱]. این حدیث، با کلیتی که دارد، مصادیق فراوانی را شامل می‌شود. سیوطی می‌گوید: «به خاطر همین قاعده، خوردن مردار در هنگام مخمصه و عسر و حرج جایز است و همچنین فرو بردن لقمه با خمر و تلفظ نمودن به کلمه کفرآمیز به خاطر اکراه جایز است»[۲]. رسول الله(ص) در اوایل بعثت، از ترس اینکه دین و مسلمانان از هجمه مشرکین مصون بمانند، تقیه می‌نمود و به طور پنهانی تبلیغ می‌کرد. این چیزی است که همه پیروان مذاهب بر آن اعتقاد و اتفاق دارند[۳]. لازم به ذکر است همان‌گونه که پیش از این اشاره شد، تقیه شامل فعل نیز می‌شود[۴]؛ چون ملاک، که عبارت از حفظ جان باشد، در فعل و گفتار وجود دارد.[۵]

صحابه و تقیه

با توجه به اینکه تقیه، هم یک امر عقلایی است و هم در قرآن و سنت ریشه دارد، از این رو اصحاب رسول الله‌(ص) از این وسیله و تاکتیک در وقت لزوم استفاده می‌کردند. عبدالله بن مسعود، که یکی از اصحاب مطرح و صاحب نام پیامبر خداست، می‌گفت: ما من ذي سلطان يريد أن يكلفني كلاما يدرأ عني سوطا أو سوطين إلا كنت متكلما به[۶]. هر سلطه‌گری بخواهد مرا به گفتن سخنی وادار کند که سبب دفع یک یا دو تازیانه از من است، من آن سخن را بر زبان خواهم آورد. به دنبال آن، ابن حزم اضافه می‌کند: و لا يعرف له من الصحابة رضي الله عنهم محالف[۷]؛ «و برای او در میان صحابه مخالفی شناخته نشده است».

لازم به یادآوری است که تقیه از نگاه این صحابی رسول الله(ص) منحصر به گفتار نیست؛ بلکه گستره آن عمل را نیز شامل می‌گردد. از این رو وی در برابر ولید بن عقبة بن ابی معیط، که از سوی عثمان حاکم مدینه بود، تقیه کرد و در پشت سر او نماز خواند. با توجه به اینکه ولید گاهی به صورت مست به مسجد پیامبر می‌آمد و بر صحابه پیش‌نمازی می‌کرد و حتی روزی نماز صبح را چهار رکعت خواند و سپس گفت: «آیا می‌خواهید برای شما بر تعداد رکعات بیفزایم»؟ ابن مسعود به او گفت: «ما با تو از آغاز امروز همواره در زیاده و افزایشیم»[۸]. از ابودردا روایت شده که او گفته است: إنا لنكشر في وجوه أقوام، و إن قلوبنا لتلعنهم[۹]؛ «ما به گروهی لبخند می‌زدیم؛ در حالی که در دل‌هایمان آنها را لعنت می‌کردیم». مطابق برخی روایات «ابوهریره» از «عمر بن خطاب» در نقل حدیث تقیه می‌نمود؛ او می‌گوید: حفظت عن رسول الله وعاءين فأما أحدهما فبثثته و أما الآخر فلو بثثته قطع هذا البلعوم[۱۰]. از رسول خدا(ص) دو ظرف پر از حدیث حفظ نموده‌ام که هر آنچه تاکنون روایت کرده‌ام، یکی از این دو ظرف بوده است که اگر بنا باشد ظرف دیگر را نیز بگشایم، گردنم زده خواهد شد![۱۱]

منابع

پانویس

  1. ابن ماجه، السنن، ج۳، ص۴۳۰.
  2. و من ثم جاز اكل الميتة عند المخمصة و اساغة اللقمة بالخمر و التلفظ بكلمة الكفر للاكراه؛ (سیوطی، الاشباه و النظائر، ص۸۵).
  3. ابن هشام، سیره ابن هشام، ج۱، ص۲۸۰.
  4. رشید رضا، تفسیر القرآن الحکیم، ج۳، ص۲۳۱.
  5. مقاله «ائمه و دعوت به تقیه»، موسوعه رد شبهات ج۱۷ ص ۱۶۲.
  6. ابن حزم، المحلی بالآثار، ج۷، ص۲۱۲.
  7. ابن حزم، المحلی بالآثار، ج۷، ص۲۱۲.
  8. ابن ابی العز، شرح العقیدة الطحاویة، ج۲، ص۵۳۲.
  9. بخاری، صحیح البخاری، ج۸، ص۳۱.
  10. بخاری، صحیح البخاری، ج۱، ص۳۵.
  11. مقاله «ائمه و دعوت به تقیه»، موسوعه رد شبهات ج۱۷ ص ۱۶۳.