جفر یکی از معروف‌ترین منابع و کتب نزد امامان (ع) است. کتابی است شامل علم منایا و بلایا و مرگ و میرها و آنچه در جهان اتفاق افتاده و آنچه در آینده روی خواهد داد، در این کتاب منعکس گردیده است. این کتاب، هم‌اکنون در دست مبارک حضرت ولی عصر (ع) است.

مقدمه

امامان معصوم (ع) همواره بر این حقیقت پای فشرده‌اند که دانش آنان از پدرانشان و سرانجام از رسول خدا (ص) به ارث رسیده است و بخشی از این انتقال به کمک صحیفه‌هائی همچون "جفر" و "جامعه" و مصحف فاطمه (س) صورت پذیرفته است. در روایات فراوانی که در آنها سخن از منابع علم امامان (ع) به میان آمده است، نام و اوصاف برخی از این کتب به چشم می‌خورد که هر یک حاوی پاره‌ای از علوم غیبی‌اند[۱].

معناشناسی

جفر کتابی است شامل علم منایا و بلایا و مرگ و میرها. آنچه در جهان اتفاق افتاده و آن‌چه در آینده روی خواهد داد، در این کتاب منعکس گردیده است. این کتاب، هم‌اکنون در دست مبارک حضرت ولی عصر (ع) است[۲].[۳]

این کتاب یکی از معروف‌ترین منابع و کتب نزد امامان (ع) است. جفر به معنای مخزنی از چرم است، حاوی علوم انبیا و اوصیاء و گذشتگان از بنی اسرائیل. این کتاب از نشانه‌ها و اختصاصات امامت بوده و اکنون نزد امام زمان (ع) است[۴].

محتوای جفر بر اساس روایات

روایات محتوای خاصی برای جفر بیان کرده‌اند مانند:

  1. جفر حاوی «عِلْمُ الأَوَّلِینَ‏ وَ الاخِرِین‏» است: امام صادق (ع) برای ابوحمزۀ ثمالی جریان مفصل الواح حضرت موسی (ع) بعد از رحلتش و نحوه رسیدن آن به دست مبارک پیامبر اکرم (ص) و کیفیت فراگیری امیرالمؤمنین (ع) را بیان داشته و در پایان می‌فرماید: "رسول خدا (ص) به امیرالمؤمنین (ع) امر فرمود که الواح را استنساخ نماید و ایشان آنها را در پوست گوسفندی نوشت و آن جفر است و در آن است علم اولین و آخرین و آن نزد ماست و..." [۵].[۶]
  2. علم حوادث گذشته و آینده تا روز قیامت در جفر است: «عِلْمِ‏ الْمَنَایَا وَ الْبَلَایَا وَ الرَّزَایَا وَ عِلْمِ‏ مَا کَانَ‏ وَ مَا یَکُونُ‏ إِلَی‏ یَوْمِ‏ الْقِیَامَة‏»[۷].[۸] در روایتی سدیر صیرفی می‌‌گوید: من و مفضل بن عمر و داوود بن کثیر رقی و ابوبصیر و ابان بن تغلب بر مولایمان امام صادق (ع) وارد شدیم... سپس فرمودند: "وای بر شما، من امروز صبح در کتاب جفر نگریستم و آن کتابی است مشتمل بر علم منایا و بلایا و رزایا و علم آنچه در گذشته بوده و آنچه در آینده تا روز قیامت به وقوع خواهد پیوست، که خداوند مخصوص گردانیده به آن محمد (ص) و ائمه (ع) بعد از وی را..."[۹].[۱۰]
  3. برخی از روایات دیگر جفر را حاوی "جَمِیع الْعُلُوم‏‏" وصف می‌کنند: حسن بن فضال نقل می‌‌کند امام رضا (ع) فرمودند: "امام نشانه‌هایی دارد... و جفر اکبر و جفر اصغر که جمیع علوم در آنهاست نزد وی است"[۱۱].[۱۲]
  4. برخی از روایات هم جفر را شامل «عِلْمُ النَّبِیِّینَ وَ الْوَصِیِّینَ وَ عِلْمُ الْعُلَمَاءِ الَّذِینَ مَضَوْا مِنْ بَنِی إِسْرَائِیلَ»[۱۳] دانسته‌اند. ابوبصیر می‌‌گوید بر امام صادق (ع) وارد شده و عرض کردم: فدایت شوم سؤالی دارم، آیا کسی در اینجا هست که سخنم را بشنود؟ امام صادق (ع) پرده بین خود و اتاق دیگر را بالا زده و درون آن را نگریسته و فرمودند: ای ابو محمد از آنچه در نظر داری سؤال نما. عرض کردم: فدایت شوم، شیعیانت حدیثی نقل می‌نمایند که رسول خدا (ص) به علی (ع) بابی تعلیم نمود که از آن، هزار باب گشوده می‌شود؟ امام صادق (ع) فرمود: ای ابو محمد، پیامبر (ص) به علی (ع) هزار باب آموخت که از هر بابش هزار باب گشوده می‌شود... سپس مدتی سکوت نموده و بعد فرمود: همانا جفر نزد ماست و آنان چه می‌دانند که جفر چیست. پرسیدم: جفر چیست؟ فرمود: ظرفی از پوست‌های دباغی شده است که در آن علم انبیاء و اوصیاء و علم علمای گذشته بنی‌ اسرائیل وجود دارد"[۱۴].[۱۵]

جفر و مهدویت

  1. در حدیث است که پیغمبر (ص) جفر و جامعه را به حضرت علی (ع) املاء نمود که در حدیث، تفسیر شده به پوست بزی و پوست قوچی که همه علوم، حتی خون‌بهای خراش و یک تازیانه و نیم تازیانه در آن است. از محقق شریف در شرح مواقف نقل شده که جفر و جامعه دو کتاب‌اند از حضرت علی (ع) که در آن، به روش علم حروف، همه حوادث تا انقراض عالم ثبت شده و حضرات ائمه معصومین (ع) بدان آگاه بوده و طبق آن حکم می‌کرده‌اند. گواه این، حدیث امام صادق (ع) است که فرمود: "جفر ابیض، نزد من است". زید بن ابی العلاء ـ راوی حدیث ـ عرض کرد: چه چیزی در آن است‌؟ فرمود: "زبور داود، تورات موسی، انجیل عیسی، صحف ابراهیم (ع) و احکام حلال و حرام و مصحف فاطمه (س) در آن است. نیز در آن است، آنچه که مردم در آن به ما نیاز دارند و فرمود: جفر احمر نزد ما است و چه می‌دانند آن چیست‌؟ در آن سلاح است، و به جهت خون گشوده می‌شود که صاحب شمشیر (حضرت ولی عصر (ع)) آن را برای کشتن می‌گشاید"[۱۶].
  2. رفید می‌گوید: به امام صادق (ع) عرض کردم: فدایت شوم! آیا حضرت قائم (ع) با اهل عراق به همان روشی که امیر المؤمنین (ع) با آنها داشت عمل می‌کند؟ فرمود: خیر، ای رفید! علی (ع) با آنها برطبق جفر ابیض عمل می‌نمود، ولی قائم (ع) با عرب‌ها طبق جفر احمر عمل خواهد کرد. عرض کردم: فدایت شوم، جفر احمر چیست‌؟ حضرت به انگشت به گلوی خویش اشاره نمود و فرمود: این‌چنین، یعنی کشتار[۱۷].
  3. گروهی از اصحاب امام صادق (ع) به خدمت آن حضرت شرفیاب شدند و آن حضرت را دیدند که روی زمین نشسته و در حالی که به شدّت می‌گریست، فرمود: "سرور من! غیبت تو خواب از دیدگانم ربوده، خاطرم را پریشان ساخته و آرامش دلم را از من سلب کرده است..." یکی از یاران عرضه نمود: مولای من! خدا دیدگانت را نگریاند، چه چیزی موجب شده که این چنین سیلاب اشک بر صورت مبارکت جاری شود؟ امام صادق (ع) آهی کشید که قفسه‌های سینه‌اش باز شد و لرزه بر اندامش افتاد و فرمود: "وای بر شما! امروز صبح کتاب "جفر" را مطالعه می‌کردم، در زندگی قائم می‌اندیشیدم که از دیده‌ها غائب می‌شود و غیبتش طولانی می‌گردد و عمرش بسیار طولانی می‌شود و مؤمنان در آن زمان به سختی آزموده می‌شوند و از طول غیبتش دچار شک‌ و تردید شده، بیشترشان از دین خود مرتدّ می‌شوند... از مطالعه وضع آنها رشته افکارم گسست و کوه غم و اندوه بر تنم فرو ریخت"[۱۸].[۱۹]

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ر.ک: بخارایی زاده، سیدحبیب، علم غیب امامان از نگاه عقل کتاب و سنت، ص۱۶۳ ـ ۱۷۰؛ امام خان، عسکری، منشأ و قلمرو علم امام، فصل پنجم؛ افتخاری، سید ابراهیم، بررسی مقایسه‌ای شئون امامت در مکتب قم و بغداد، ص۶۲ ـ ۶۶؛ شیخ‌زاده، قاسم علی، رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا، ص۶۷ ـ ۷۱؛ نیرومند، رضا، محمدزاده نقاشان، الهام، رابطه الهام و تحدیث در علم امامان شیعه، ص۱۴۰؛ پارسانسب، گل‌افشان، پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا، ص۳۸.
  2. اصول کافی، ج ۱، ص۲۳۹؛ الزام الناصب، ص۷ و ۹.
  3. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۲۴۹.
  4. ر.ک: سبحانی، سید محمد جعفر، منابع علم امامان شیعه، ص۹۹ ـ ۱۳۰؛ باقری، سید محمد فائز، بررسی علم اولیای الهی، ص۱۱۶ ـ ۱۲۹؛ افقی، داوود، بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات، ص۴۴ ـ ۵۰؛ بخارایی زاده، سیدحبیب، علم غیب امامان از نگاه عقل کتاب و سنت، ص۱۶۳ ـ ۱۷۰؛ خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ج ۲، ص۳۹۲ ـ ۳۹۶؛ عرفانی، محمد نظیر، بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین، ص۱۸۳؛ غلامی، اصغر، آفاق علم امام در الکافی.
  5. «فَأَمَرَهُ رَسُولُ اللَّهِ صأَنْ یَنْسَخَهَا فَنَسَخَهَا فِی جِلْدِ شَاةٍ وَ هُوَ الْجَفْرُ وَ فِیهِ عِلْمُ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ وَ هُوَ عِنْدَنَا وَ الْأَلْوَاحُ وَ عَصَا مُوسَی عِنْدَنَا وَ نَحْنُ وَرِثْنَا النَّبِیَّ ص»؛ صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص۱۹۴.
  6. ر.ک: بخارایی‌زاده، سید حبیب، علم غیب امامان از نگاه عقل کتاب و سنت، ص۱۶۳ ـ ۱۷۰؛ افتخاری، سید ابراهیم، بررسی مقایسه‌ای شئون امامت در مکتب قم و بغداد، ص۶۲ ـ ۶۶.
  7. ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، ج ۲، ص۳۵۳.
  8. ر.ک: نمازی شاهرودی، علی، علم غیب، ص۱۱۰.
  9. «وَیْکَمُ إِنِّی نَظَرْتُ صَبِیحَةَ هَذَا الْیَوْمِ فِی کِتَابِ الْجَفْرِ الْمُشْتَمِلِ عَلَی عِلْم الْبَلَایَا وَ الْمَنَایَا وَ عِلْمِ مَا کَانَ وَ مَا یَکُونُ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ الَّذِی خَصَّ اللَّهُ تَقَدَّسَ اسْمُهُ بِهِ مُحَمَّداً وَ الْأَئِمَّةَ مِنْ بَعْدِهِ ع‏»؛ ‏طوسی، محمد بن حسن، الغیبة للحجة، ص۱۶۷.
  10. ر.ک: بخارایی‌زاده، سید حبیب، علم غیب امامان از نگاه عقل کتاب و سنت، ص۱۶۳ ـ ۱۷۰؛ افتخاری، سید ابراهیم، بررسی مقایسه‌ای شئون امامت در مکتب قم و بغداد، ص۶۲ ـ ۶۶؛ فائز باقری، سید محمد، بررسی علم اولیای الهی، ص۱۱۶ ـ ۱۲۹.
  11. «و یکون عنده الجفر الأکبر و الجفر الأصغر إهاب ماعز و إهاب کبش فیهما جمیع العلوم»؛ حرعاملی، محمد بن حسن، اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج ۵، ص۳۴۴.
  12. ر.ک: بخارایی‌زاده، سید حبیب، علم غیب امامان از نگاه عقل کتاب و سنت، ص۱۶۳ ـ ۱۷۰.
  13. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص۲۳۹.
  14. «عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَی أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع)فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنِّی أَسْأَلُکَ عَنْ مَسْأَلَةٍ هَاهُنَا أَحَدٌ یَسْمَعُ کَلَامِی قَالَ فَرَفَعَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع)سِتْراً بَیْنَهُ وَ بَیْنَ بَیْتٍ آخَرَ فَاطَّلَعَ فِیهِ ثُمَّ قَالَ یَا أَبَا مُحَمَّدٍ سَلْ عَمَّا بَدَا لَکَ قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنَّ شِیعَتَکَ یَتَحَدَّثُونَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صعَلَّمَ عَلِیّاً (ع)بَاباً یُفْتَحُ لَهُ مِنْهُ أَلْفُ بَابٍ قَالَ فَقَالَ یَا أَبَا مُحَمَّدٍ عَلَّمَ رَسُولُ اللَّهِ صعَلِیّاً (ع)أَلْفَ بَابٍ یُفْتَحُ مِنْ کُلِّ بَابٍ أَلْفُ بَابٍ قَالَ قُلْتُ هَذَا وَ اللَّهِ الْعِلْمُ قَالَ فَنَکَتَ سَاعَةً فِی الْأَرْض... َ وَ إِنَّ عِنْدَنَا الْجَفْرَ وَ مَا یُدْرِیهِمْ مَا الْجَفْرُ قَالَ قُلْتُ وَ مَا الْجَفْرُ قَالَ وِعَاءٌ مِنْ أَدَمٍ فِیهِ عِلْمُ النَّبِیِّینَ وَ الْوَصِیِّینَ وَ عِلْمُ الْعُلَمَاءِ الَّذِینَ مَضَوْا مِنْ بَنِی إِسْرَائِیل‏»؛ ‏کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۲۳۹.
  15. ر.ک: مظفر، محمد حسین، پژوهشی در باب علم امام، ص۷۹ ـ ۸۲؛ بخارایی‌زاده، سید حبیب، علم غیب امامان از نگاه عقل کتاب و سنت، ص۱۶۳ ـ ۱۷۰؛ رستمی، محمد زمان، آل‌بویه، طاهره، علم امام؛ پارسانسب، گل‌افشان، پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا، ص۳۸.
  16. «إِنَّ عِنْدِی الْجَفْرَ الْأَبْیَضَ قَالَ قُلْتُ فَأَیُّ شَیْ‏ءٍ فِیهِ قَالَ زَبُورُ دَاوُدَ وَ تَوْرَاةُ مُوسَی وَ إِنْجِیلُ عِیسَی وَ صُحُفُ إِبْرَاهِیمَ (ع)وَ الْحَلَالُ وَ الْحَرَامُ وَ مُصْحَفُ فَاطِمَةَ مَا أَزْعُمُ أَنَّ فِیهِ قُرْآناً وَ فِیهِ مَا یَحْتَاجُ النَّاسُ إِلَیْنَا وَ لَا نَحْتَاجُ إِلَی أَحَدٍ حَتَّی فِیهِ الْجَلْدَةُ وَ نِصْفُ الْجَلْدَةِ وَ رُبُعُ الْجَلْدَةِ وَ أَرْشُ الْخَدْشِ وَ عِنْدِی الْجَفْرَ الْأَحْمَرَ قَالَ قُلْتُ وَ أَیُّ شَیْ‏ءٍ فِی الْجَفْرِ الْأَحْمَرِ قَالَ السِّلَاحُ وَ ذَلِکَ إِنَّمَا یُفْتَحُ لِلدَّمِ یَفْتَحُهُ صَاحِبُ السَّیْفِ لِلْقَتْلِ فَقَالَ لَهُ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ أَبِی یَعْفُورٍ أَصْلَحَکَ اللَّهُ أَ یَعْرِفُ هَذَا بَنُو الْحَسَنِ فَقَالَ إِی وَ اللَّهِ کَمَا یَعْرِفُونَ اللَّیْلَ أَنَّهُ لَیْلٌ وَ النَّهَارَ أَنَّهُ نَهَارٌ وَ لَکِنَّهُمْ یَحْمِلُهُمُ الْحَسَدُ وَ طَلَبُ الدُّنْیَا عَلَی الْجُحُودِ وَ الْإِنْکَارِ وَ لَوْ طَلَبُوا الْحَقَّ بِالْحَقِّ لَکَانَ خَیْراً لَهُمْ»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص۲۴۰.
  17. «قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع)جُعِلْتُ فِدَاکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ یَسِیرُ الْقَائِمُ بِسِیرَةِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ فِی أَهْلِ السَّوَادِ فَقَالَ لَا یَا رُفَیْدُ إِنَّ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ سَارَ فِی أَهْلِ السَّوَادِ بِمَا فِی الْجَفْرِ الْأَبْیَضِ وَ إِنَّ الْقَائِمَ یَسِیرُ فِی الْعَرَبِ بِمَا فِی الْجَفْرِ الْأَحْمَرِ قَالَ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ وَ مَا الْجَفْرُ الْأَحْمَرُ قَالَ فَأَمَرَّ إِصْبَعَهُ عَلَی حَلْقِهِ فَقَالَ هَکَذَا یَعْنِی الذَّبْح»؛ مجلسی، محمد باقر، ‏بحارالانوار، ج ۵۲، ص۳۱۳.
  18. «عَنْ سَدِیرٍ الصَّیْرَفِیِّ قَالَ دَخَلْتُ أَنَا وَ الْمُفَضَّلُ بْنُ عُمَرَ وَ أَبُو بَصِیرٍ وَ أَبَانُ بْنُ تَغْلِبَ عَلَی مَوْلَانَا أَبِی عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ (ع)فَرَأَیْنَاهُ جَالِساً عَلَی التُّرَابِ وَ عَلَیْهِ مِسْحٌ خَیْبَرِیٌّ مُطَوَّقٌ بِلَا جَیْبٍ مُقَصَّرُ الْکُمَّیْنِ وَ هُوَ یَبْکِی بُکَاءَ الْوَالِهِ الثَّکْلَی ذَاتِ الْکَبِدِ الْحَرَّی قَدْ نَالَ الْحُزْنُ مِنْ وَجْنَتَیْهِ وَ شَاعَ التَّغَیُّرُ فِی عَارِضَیْهِ وَ أَبْلَی الدُّمُوعُ مَحْجِرَیْهِ وَ هُوَ یَقُولُ سَیِّدِی غَیْبَتُکَ نَفَتْ رُقَادِی وَ ضَیَّقَتْ عَلَیَّ مِهَادِی وَ أَسَرَتْ مِنِّی رَاحَةَ فُؤَادِی سَیِّدِی غَیْبَتُکَ أَوْصَلَتْ مُصَابِی بِفَجَائِعِ الْأَبَدِ وَ فَقْدُ الْوَاحِدِ بَعْدَ الْوَاحِدِ یُفْنِی الْجَمْعَ وَ الْعَدَدَ فَمَا أُحِسُّ بِدَمْعَةٍ تَرْقَی مِنْ عَیْنِی وَ أَنِینٍ یَفْتُرُ مِنْ صَدْرِی عَنْ دَوَارِجِ الرَّزَایَا وَ سَوَالِفِ الْبَلَایَا إِلَّا مُثِّلَ لِعَیْنِی عَنْ عَوَائِرِ أَعْظَمِهَا وَ أَفْظَعِهَا وَ تَرَاقِی أَشَدِّهَا وَ أَنْکَرِهَا وَ نَوَائِبَ مَخْلُوطَةٍ بِغَضَبِکَ وَ نَوَازِلَ مَعْجُونَةٍ بِسَخَطِکَ قَالَ سَدِیرٌ فَاسْتَطَارَتْ عُقُولُنَا وَلَهاً وَ تَصَدَّعَتْ قُلُوبُنَا جَزَعاً عَنْ ذَلِکَ الْخَطْبِ الْهَائِلِ وَ الْحَادِثِ الْغَائِلِ وَ ظَنَنَّا أَنَّهُ سِمَةٌ لِمَکْرُوهَةٍ قَارِعَةٍ أَوْ حَلَّتْ بِهِ مِنَ الدَّهْرِ بَائِقَةٌ»؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص۲۱۹؛ غیبة طوسی، ص۱۰۵؛ منتخب الاثر، ص۲۵۹.
  19. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۲۴۹.