حکومت جهانی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Saqi (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۴ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۴۷ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

این مدخل مرتبط با مباحث پیرامون امام مهدی(ع) است. "امام مهدی" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امام مهدی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

  • از مهم‏ترین اهداف قیام جهانی حضرت مهدی(ع)‏
  • یکی از ویژگی‏‌های دولت مهدوی (ع)، جهانی بودن آن است.
  • حکومت مهدی(ع)، شرق و غرب عالم را فرامی‌‏گیرد و آبادی‌‏ای در زمین نمی‌‏ماند، مگر این‏که گلبانگ محمدی از آن برمی‌‏خیزد و سراسر گیتی از عدل‏ و داد آکنده می‌‏شود. در آن دوران به دست آن حضرت، آرمان والای تشکیل جامعه بزرگ بشری و خانواده انسانی تحقّق می‌‏پذیرد و آرزوی دیرینه همه پیامبران، امامان، مصلحان و انسان‌‏دوستان برآورده می‌‏شود.
  • امام رضا(ع) از پدرانش از پیامبر اکرم(ص) نقل کرده است: "خداوند سبحانه و تعالی در شب معراج در بخشی از بیانی طولانی فرمود: و به درستی زمین را به وسیله واپسین آنان ائمه(ع) از دشمنانم پاک خواهم ساخت و تمام گستره زمین را در فرمانروایی او قرار خواهم داد ...."[۱]
  • در دوران رهبری امام مهدی(ع)، با ایجاد مدیریت و حاکمیت یگانه برای همه اجتماعات، نژادها و منطقه‏‌ها، یکی از عوامل اصلی تضاد و جنگ و ستم از بین می‌‏رود[۲].
  • پیامبر اکرم(ص) فرمود:"پیشوایان پس از من دوازده نفرند؛ نخستین آنان تو هستی‏ ای علی و واپسین آنان قائم است؛ همو که خداوند سبحانه و تعالی بر دستانش مشارق و مغارب زمین را فتح خواهد کرد"[۳].
  • امام صادق(ع) نیز در این‏ باره فرمود: " سپس خدای عز و جل او را ظاهر سازد و مشرق‏‌ها و مغرب‌‏های زمین را به دست او بگشاید و ...."[۴]
  • این امید به آمدن مصلح جهانی، ریشه در افکار و عقاید تمام اقوام و ملل دارد و کم‏ و بیش به گونه‏‌های متفاوت همه جا وجود دارد؛ اما در تفکر شیعی به طور روشن و شفاف مطرح است. در این تفکر، امام منتظر و منجی نهایی، زنده است و روزی به فرمان خداوند سبحانه و تعالی ظهور کرده و جهان را پر از عدل ‏و داد خواهد کرد. بر اساس دیدگاه "تشکیل حکومت جهانی"، با ظهور امام غایب(ع)، اسلام، یگانه دین حق و کامل و دارای شریعت جامع، مقبول همگان‏ خواهد شد. در آن زمان ستمگران و جباران از مسند قدرت به زیر کشیده می‌‏شوند. پس از آن حکومت جهانی اسلام با زعامت و رهبری امام معصوم و عادل برپا شده و عدالت بر بنیاد دیانت و اخلاق در مقیاسی جهانی اجرا می‏‌گردد.
  • در برخی آیات قرآن، به این حاکمیت اشاره شده است و آیات مربوط به جهانی بودن اسلام نیز مؤید این معنا است. جهانی بودن دین اسلام و عدم اختصاص آن به قوم یا منطقه خاصّی، از ضروریات این آیین الهی است و حتی کسانی که ایمان به آن ندارند، می‌‏دانند که دعوت اسلام، همگانی بوده و به منطقه جغرافیایی خاصّی محدود نبوده است.
  • از جمله آیه‌‏هایی که به حکومت حضرت مهدی(ع)‏ تفسیر شده، آیه ارسال است. در این آیه می‌‏خوانیم:﴿ هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ [۵]. آیه یادشده، با همین الفاظ در "سوره صف"، آمده و با تفاوت مختصری در "سوره فتح"، تکرار شده است و از رویدادی مهم خبر می‌‏دهد. این اهمیت، موجب تکرار آن شده است و از جهانی شدن اسلام و فراگیری این آیین بر روی زمین خبر می‌‏دهد.
  • شکی نیست در حال حاضر، این موضوع تحقق نیافته است؛ ولی این وعده حتمی خدا به تدریج در حال تحقق است. طبق روایات، تکامل این برنامه، هنگامی خواهد بود که حضرت مهدی(ع)‏ ظهور کند و برنامه جهانی شدن اسلام را تحقق بخشد. شیخ صدوق، از امام صادق(ع)، در تفسیر این آیه نقل می‌‏کند: به خدا سوگند! هنوز تأویل این آیه نازل نشده و نخواهد شد، تا آن‏که قائم(ع) خروج کند. وقتی او ظهور کرد، دیگر هیچ کافر به خدا و منکر امامی نمی‌‏ماند؛ مگر این‏که از خروج آن حضرت ناراحت می‌‏شود. حتی اگر کافری در دل سنگی پنهان شود، آن سنگ می‏‌گوید: ای مؤمن! در دل من کافری پنهان شده است، مرا بشکن و او را بیرون بیاور و به قتل برسان[۶].
  • در تفسیر قمی آمده است: این آیه درباره قائم آل محمد(ص) نازل شده و این‏که درباره آن حضرت نازل شده، بدین معنا است که خروج او تأویل این آیه است. از روایت شیخ صدوق هم این برداشت استفاده می‏‌شد.
  • افزون بر این، شواهد تاریخی فراوانی وجود دارد که پیامبر اکرم(ص) به سران کشورها مانند قیصر روم و پادشاه ایران و فرمانروایان مصر و حبشه و شامات و نیز به رؤسای قبایل گوناگون عرب و ... نامه نوشت همگان را به پذیرفتن این دین مقدس دعوت کرد و از پیامدهای وخیم کفر و روی‏گردانی از اسلام، بر حذر داشت.
  • اگر دین اسلام جهانی نبود، چنین دعوت عمومی انجام نمی‌‏گرفت و دیگر اقوام و امت‏ها هم برای عدم پذیرش، عذری می‌‏داشتند[۷].
  • مبانی و مقدماتی که ناگزیر به آرمان حکومت واحد جهانی شیعی می‌‏انجامد، از این قرار است:
  1. اعتقاد به برتری اسلام و جهانی بودن آن‏: به اجماع تمام مسلمانان، اسلام دینی است که در واپسین حلقه از سلسله طولانی نبوت ظاهر شده و از هرجهت کامل‌‏ترین و جامع‌‏ترین دین‏ها است و تا روز قیامت نیز بشریت را از هر جهت کفایت می‌‏کند. دین اسلام، روزی تمام انسان‌‏ها را پیرو و مطیع خود خواهد کرد و بدین‌ ‏ترتیب جهان در تسخیر آموزه‌‏های بلند و آسمانی اسلام در خواهد آمد. از آیاتی چون:﴿ إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللَّهِ الإِسْلامُ [۸]، ﴿ وَمَن يَبْتَغِ غَيْرَ الإِسْلامِ دِينًا فَلَن يُقْبَلَ مِنْهُ [۹]، ﴿ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ [۱۰]، ﴿ مَّا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِكُمْ وَلَكِن رَّسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ [۱۱]، ﴿ وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ[۱۲]، ﴿هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ [۱۳] به دست می‏‌آید که مسلمانان، به حقانیت، جامعیت، خاتمیت، جهان شمولی و سرانجام جهان‏‌گستری و پیروزی و غلبه نهایی آن دست خواهند یافت.
  2. اعتقاد به مهدویت‏: چیرگی اسلام بر تمام ادیان و مکاتب و استیلا بر جباران و فرمان‌روایان غیر الهی و تأسیس حکومت جهانی، لازمه اعتقاد به مهدویت و ظهور منجی دادگستر است. از نگاه شیعیان، تاریخ اسلام پس از پیامبر اکرم(ص) با حذف امام علی بن ابی طالب(ع) و فرزندان معصوم او(ع)، در حوزه سیاست و حکومت به انحراف گرایید و پیامدهای منفی متعددی نیز در پی داشت که یکی از آن‏ها محرومیت جامعه از رهبری معنوی و آسمانی است؛ چرا که امام علی(ع) و پس از او بقیه امامان دوازده‌گانه، پیشوایان دینی- سیاسی بر حق و دارای حق خلافت و امامت انحصاری‌‏اند. دیگران- هر کس باشد- غاصب حق معصوم‌اند و لذا جائر و باطل می‌‏باشند. این انحراف تاکنون ادامه پیدا کرده است. از آن‏جا که شیعیان دوازده‏‌ امامی در عصر امامان، هرگز به قدرت و تأسیس دولت دست نیافتند، منتظرند که واپسین بازمانده از امامان(ع) که از سال ۳۲۹ ق غیبت کبرا برای او آغاز شده است، ظهور کند و تاریخ اسلام و در نهایت تاریخ انسان را به مسیر طبیعی و الهی‏اش بازگرداند. در آن عصر، اسلام، عزیز، مسلّط و همگانی می‏شود و مسلمانان، قدرتمند و بر جهان چیره می‌‏گردند. طبق این تفسیر، تشکیل حکومت واحد جهانی اجتناب ‏ناپذیر خواهد بود.

ویژگی‌‏ها و اختیارات مهدی منتظر

  • در منابع روایی اسلامی "به ویژه شیعی"، از ویژگی‌‏ها، اختیارات و عملکردهایی یاد شده است که آن‏ها جز با تشکیل حکومت واحد جهانی محقق نخواهند شد؛ از جمله گفته شده است: حضرت مهدی(ع)‏ ستم و جور را برای همیشه برمی‌‏اندازد و عدالت و دین حق را در سطح جهان برای همیشه مستقر می‏‌کند. در برخی روایات، از اختیارات قدرت و امکانات مطلق و جهانی امام غایب یاد شده است که نتیجه آن، چیرگی بر جهان و تشکیل حکومت مقتدر جهانی است. امام باقر(ع) فرمود: "قائم ما، با درانداختن بیم و هراس در دل ستمگران یاری می‌‏شود، با پشتیبانی و حمایت از سوی خداوند سبحانه و تعالی تأیید می‌‏گردد. زمین برایش خاضع و تسلیم می‏‌شود، گنج‏ها برایش آشکار و نمایان می‌‏شود. حکومت او شرق و غرب عالم را فرا می‌‏گیرد. خداوند سبحانه و تعالی به وسیله او دینش را بر همه دین‏‌ها چیرگی می‏‌بخشد؛ هرچند مشرکان را ناخوشایند باشد. در عصر ظهور در زمین خرابی و ویرانی‏‌ای نمی‏‌ماند، مگر آن‏که آباد می‌‏شود. عیسی بن مریم(ع) فرود آید و پشت سر او نماز گزارد[۱۴].
  • بر این اساس، حکومت جهانی واحد از دیرباز به عنوان یکی از باورهای مسلّم شیعی و یکی از نیازهای بشر مطرح بوده است. اکنون نیز شیعیان امامی در انتظار روزی به سر می‏‌برند که چنین حکومتی، با ظهور منجی غایب تشکیل شود و تاریخ بشر در مسیر حق قرار گیرد و بشریت از برکات واقعی و همه‌‏جانبه آن بهره‌‏مند شوند.
  • با این‏که آرمان‌‏هایی چون عدل‏ جهانی و حکومت جهانی سابقه‌‏ای دیرینه دارد؛ اما در قرن اخیر به دلیل‌‏های خاصّ سیاسی، فرهنگی و اجتماعی- به ویژه گسترش ارتباطات- آرمان جهانی شدن تشدید و تقویت شده و عملی‌‏تر به نظر می‌‏رسد. در جنبش‏های اسلامی معاصر نیز بار دیگر آرمان دیرین جهانی و چیره شدن اسلام با قدرت تمام مطرح شده و مفاهیمی چون دین جهانی، عدل جهانی، حکومت جهانی یا بین الملل اسلامی و ... گسترش یافته است.
  • آرمان‏‌های یاد شده در میان شیعیان در سطح گسترده‌‏تر مطرح و تقویت شده و اکنون در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل جمهوری اسلامی در ایران، از آن آرمان‏ها- از جمله حکومت واحد جهانی- تبلیغ می‏‌شود.
  • برخی از ویژگی‏‌های حکومت جهانی حضرت مهدی(ع)‏‏:
  1. این حکومت دارای رهبری است که مشروعیت خود را از پروردگار متعال گرفته و از هرگونه خطا و عصیان به دور است. افزون بر این، کسانی که او را در اجرای حکومت جهانی یاری خواهند کرد، انسان‏‌هایی هستند برگزیده و دارای صفات اخلاقی ویژه که این خود بر عظمت این حکومت می‌‏افزاید.
  2. در حکومت جهانی حضرت مهدی(ع) قانون‏گذار خداوند سبحانه و تعالی است، از این‌‏رو تمام نیازهای مادی و معنوی انسان‌‏ها مورد توجه واقع شده و از هرگونه خطا دور خواهد بود.
  3. محور تمام قوانین در حکومت جهانی حضرت مهدی(ع)‏ امور دینی و اخلاقی است؛ در حالی که تمام نیازهای مادی و معنوی بشر در تمام قوانین مورد توجه واقع شده است.
  4. دانش، در دولت مهدوی در کل جامعه بشری گسترش می‌‏یابد و هرگز در انحصار عده‌‏ای خاص نخواهد بود؛ از این‌‏رو همگان از دانشی بس ارجمند برخوردار خواهند بود. البته از این دانش نیز در راه رشد و تعالی جامعه بشری استفاده خواهد شد، نه در راه ستم و تعدی به دیگران.
  5. حکومت جهانی حضرت مهدی(ع)‏ بر عالی‌‏ترین اندیشه‌‏های عاقلانه مبتنی است؛ چرا که در آن دولت مبارک است که عقول بشری به کامل‏ترین وجه امکان رشد خواهد کرد.
  6. حکومت جهانی مهدی(ع) مبتنی بر بهره‌‏مندی عاقلانه، عالمانه و عابدانه از همه منابع موجود و ظرفیت‌‏های ممکن در کره زمین است و این بدان معنا است که مردم در عین بهره‏‌مندی از تمام مواهب الهی هرگز گرد اتراف و اسراف نمی‌‏گردند. افزون بر آن، با وجود فراوانی نعمت، حالت استغنایی در روح انسان‏ها بوجود می‏‌آید که باعث می‏‌شود با وجود در اختیار داشتن موهبت‏‌های فراوان هرگز دست به طغیان و عصیان نزنند.
  • در جامعه مهدوی، به سبب وجود تمام شرایط ممکن، راه رشد و تعالی به سوی پروردگار بر همگان باز خواهد بود و در عین اختیار داشتن، همگان بر دینی توحیدی و باوری الهی خواهند بود.
  • از دستاوردهای مهم برپایی حکومت جهانی مهدی(ع):
  1. امنیت‏: امنیت مصدر جعلی از ریشه "ا م ن"، و با مشتقاتی مانند: ایمان، ایمنی و استیمان، به کار برده می‏‌شود. امنیت در لغت فارسی به ایمن شدن، در امان بودن و بی‏‌بیمی[۱۵]، اطمینان خاطر یافتن و برطرف شدن ترس و بیم[۱۶]، معنا شده است. و در زبان عربی به معانی پرشماری آمده است. برخی امن و امنیت را در اصل به معنای آرامش نفس و از بین رفتن ترس دانسته[۱۷]، برخی با ذکر مثال " أمن زید الأسد أمنا‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏" معنای امنیت را آرامش و زوال ترس یاد نموده است. آنگاه این واژه را هم از نظر وزن و هم از نظر معنا همانند " سلم" دانسته است‏[۱۸]. و برخی دیگر امن را به ضد ترس و خوف معنا کرده، و مأمن را موضع بدون ترس دانسته است[۱۹]. آنچه از مجموع دیدگاه اهل لغت به دست می‌‏آید، این‏که امنیت به معنای آرامش، نترسیدن، وحشت نداشتن و اضطراب نداشتن است. با توجه به معانی لغوی، می‏‌توان گفت "امن" شامل دو جهت ایجابی و سلبی می‌‏شود. ایجاب در آن‏جا که سخن از اطمینان، آرامش فکری و روحی است، و سلب در آن‏جا که نبود ترس، دلهره و نگرانی مقصود است. امنیت از امور اساسی است که در تمام ابعاد زندگی فردی و اجتماعی انسان به گونه‌‏ای قابل‏ توجه، مورد نیاز است. و آموزه‏‌های قرآن - بدان جهت که پاسخ‏گوی نیازهای واقعی انسان‏هاست- بدین مهم نیز توجه شایسته‌‏ای نموده است. پیوند تنگاتنگ و محکم این واژه با کلمه‌‏های اسلام، ایمان و مؤمن گویای اهمیت فوق العاده امنیت است. روایت‏‌های بسیاری از پیامبر(ص) و امامان(ع) وارد شده که خود و اهل بیت را مایه امان ساکنان زمین به شمار آورده‌‏اند[۲۰]. بدین ترتیب، حضور امام عصر(ع)- چه به صورت پنهان و چه به صورت آشکار و در زمان قیام- مایه بارش فیض و نعمت‏‌های الهی به سوی مردم است. طبیعی است در دوره حکومت مهدوی، این جریان به کمال خود خواهد رسید و همه موانع موجود بر سر اتصال فیض میان خداوند سبحانه و تعالی و مردم از طریق امام، برطرف خواهد شد[۲۱].
  2. آبادانی جهان‏: از مهم‏ترین ویژگی‏‌های جهان در آستانه ظهور حضرت مهدی(ع)، پر شدن زمین از ظلم و بیداد است. مهم‏ترین پیآمد این ستمگری‏‌ها، خرابه‌‏هایی است که برای انسان‏های فرودست و ستم کشیده به جای خواهد ماند؛ اگرچه اندک‏شماری انسان ستمگر، از دنیایی به ظاهرآباد برخوردار خواهند بود. حضرت مهدی(ع) با برپایی نظامی جهانی بر پایه‏‌های عدل و قسط، همه ویرانه‏‌های جهان را آباد خواهد ساخت. و دست ستم ستمگران را از زندگی مستضعفان برای همیشه کوتاه خواهد کرد. امام باقر(ع)، در این‏ باره فرمود: "روی زمین، خرابه‌‏ای باقی نمی‌‏ماند، جز این‏که آباد می‌‏شود"[۲۲] ک: ابن منادی، الملاحم و الفتن، ص ۹۹</ref>. و خداوند سبحانه و تعالی در قرآن وعده فرموده است چنانچه مردمان ایمان بیاورند و پروا پیشه کنند، درهای برکت‏های آسمان و زمین بر ایشان گشوده خواهد شد و جامعه عصر ظهور، بی‏‌گمان توحیدی‏‌ترین جامعه در تاریخ انسان‏هاست و این وعده خداوند تحقق خواهد یافت. روشن است که این آبادانی نه فقط در جنبه‌‏های مادی که در جنبه‌‏های معنوی زندگی فردی و اجتماعی انسان‏ها، در پرتو آن حکومت عدل جهانی رخ خواهد نمود. این آبادانی در کنار دیگر ویژگی‌‏ها، زندگی را در آن دوران به گونه‌‏ای فراهم خواهد کرد که مردمان آرزومند زنده شدن درگذشتگان خویش می‌‏شوند[۲۳].

مدت حکومت حضرت مهدی(ع)‏‏

  • گویی بنابراین بوده است که مدت دقیق حکومت حضرت مهدی(ع)‏- مانند برخی موضوعات دیگر مربوط به آن حضرت- به روشنی بیان نشود. روایاتی که از معصومان(ع)- اعم از روایات شیعه و اهل سنت- در دست است، دیدگاه‌‏های متفاوتی را در این‌‏باره، نقل کرده‌‏اند. اگرچه با یک بررسی عمیق می‌‏توان نظرهای پرشماری ارائه کرد[۲۴]. اما به طور عمده روایات به چهار دیدگاه کلّی قابل تقسیم است:
  1. روایاتی که مدت حکومت حضرت را هفت سال و حدود هفت سال، ذکر کرده‏‌اند: این دیدگاه، به ویژه در روایات اهل سنت[۲۵] بسیار به چشم می‏‌خورد و در برخی از منابع روایی شیعی نیز با سند راویان اهل سنت مورد اشاره قرار گرفته است. علامه مجلسی در بحار الانوار از ابو سعید خدری نقل کرده که پیامبر اکرم(ص) فرمود: مهدی- با پیشانی بلند و بینی کشیده- از من است. زمین را از قسط و عدل سرشار می‌‏سازد آن گونه که از بیداد و ستم آکنده شده باشد. هفت سال حکومت می‌‏کند[۲۶]. آن‏گاه پس از اشاره به حسن بودن روایت می‌‏نویسد: این روایت را حافظ أبو داود سجستانی در صحیح خود و غیر او از راویان بزرگ حدیث همچون طبرانی و دیگران نقل کرده‏‌اند. جالب توجه این‏که تمام روایاتی که مدت حکومت حضرت را هفت سال ذکر کرده‏‌اند به روایت ابو سعید خدری برمی‌‏گردد. البته در برخی روایات بین هفت و هشت و نه سال تردید شده است[۲۷]. این نامعین بودن به دو گونه است: الف. به دلایلی در کلام معصوم(ع) به صورت نامعین ذکر شده است. ب. در کلام معصوم(ع) معین شده و تردید از راوی است. برخی از این‏که مدت حکومت در روایات یاد شده هفت سال ذکر شده به شگفت آمده، دنبال توجیه آن برآمده‌‏اند. به ویژه که در برخی روایات نیز سخنی بس تعجب‌‏برانگیز دیده‌‏اند. و آن این‏که شیخ طوسی روایتی نقل کرده از فضل از عبد اللّه بن القاسم الحضرمی از عبد الکریم بن عمرو الخثعمی که گفت: به امام صادق(ع) عرض کردم: چه مدت قائم(ع) حکومت خواهد کرد؟ فرمود: هفت سال. که به سال‏های شما هفتاد سال می‌‏شود[۲۸]. البته سخنان فراوانی در توجیه این روایت - که اساس روایاتی از این قبیل است- به میان آوردند که برخی شگفت‏‌آورتر از خود روایت است. افزون بر آن‏که در سند روایت عبد اللّه بن القاسم الحضرمی[۲۹] و عبد الکریم بن عمرو الخثعمی[۳۰]، به شدت تضعیف شده‏‌اند؛ هیچ عقلی چنین تحولی را نمی‌‏پذیرد. چرا که نظام امروزین آفرینش، نظام احسن است و لزومی ندارد به گونه‌‏ای که می‌‏گویند تغییر داده شود.
  2. روایاتی که مدت حکومت حضرت را نوزده سال گفته‌‏اند: امام صادق(ع) فرمود: حکومت قائم، نوزده سال و چند ماه خواهد بود[۳۱].
  3. روایاتی که مدت حکومت حضرت را چهل سال دانسته‏‌اند[۳۲].
  4. روایاتی که مدت حکومت حضرت را سیصد و نه سال ذکر کرده‏‌اند[۳۳].
  • برخی این تفاوت را اشاره به مراحل و دوران‏‌های حکومت آن حضرت می‏‌دانند[۳۴]؛ ولی به هرحال، داوری نهایی درباره مدت حکومت آن حضرت- به دلیل نبود اخبار و منابع کافی- امکان‏‌پذیر نیست. اما با این حال می‏‌توان چنین نتیجه گرفت: قطع نظر از روایات اسلامی، مسلم است که این همه آوازه‌‏ها و مقدمات برای یک دوران کوتاه مدت نیست؛ بلکه قطعا برای مدتی است طولانی که ارزش این همه تحمل زحمت و کوشش را داشته باشد[۳۵].
  • البته این مدت - هر قدر باشد- در مقایسه با کل تاریخ، بسیار ناچیز است. این‏جا پرسش جدیدی رخ می‏‌نماید که آیا مدتی چنین کوتاه در مقایسه با کل تاریخ، دردها و رنج‏های انسان‏ها را در طول تاریخ جبران می‏کند؟ در پاسخ می‌‏توان گفت: فلسفه امام مهدی(ع) همانند فلسفه بعثت انبیا و رسولان الهی است. منظور از برانگیخته شدن رسولان الهی، ابلاغ دستورهای خداوند سبحانه و تعالی و نصب مشعل فروزان هدایت بر سر راه کاروان بشریت است. طولانی یا کوتاه بودن مدت ابلاغ رسالت، به اصل آن آسیب نمی‌‏رساند. دوران پیامبر اسلام(ص) بیست و سه سال بود؛ ولی واپسین پیام الهی را ابلاغ کرد و این مشعل هدایت را برافروخت. از سوی دیگر، می‌‏توان به مدت نبوت حضرت نوح(ع) اشاره کرد که بر خلاف مدت طولانی آن، به دلیل عدم تحقق‏ شرایط مساعد، نتیجه قابل ‏توجهی به بار نیاورد.
  • دوران امامت و حکومت حضرت مهدی(ع)‏ نیز چنین است. مقصود اصلی ابلاغ رسالت الهی و تحقق بخشیدن به حکومت جهانی خداوند سبحانه و تعالی و حاکمیت مستضعفان است؛ هر چند در مقایسه با کل تاریخ، سالیانی محدود باشد. افزون بر آن، شیعه با اعتقاد به رجعت، بهترین پاسخ را به محدود بودن مدّت حکومت مهدی(ع) داده است[۳۶].

حکومت جهانی در موعودنامه

  • "دولت کریمه" از بارزترین ویژگی حکومت حضرت مهدی (ع) است. آرمان تشکیل حکومتی عدل‌پرور و فضیلت‌گستر و تحقّق جامعه‌ای حق‌محور، اندیشمندان بسیاری را بر آن داشته که به طرّاحی مدل آن شهر طلایی و ایده‌آل بپردازند و جامعه بشری را بدان بشارت دهند یا برای نیل به آن تشویق کنند. افلاطون نقشه "اتوپیا" را تهیه کرد. فارابی تابلوی "مدینه فاضله" را ترسیم کرد. توماس کامپا نلّا، ماکت "شهر آفتاب" یا "کشور خورشیدی" را طراحی کرد. تاموس مور "بهشت زمینی" را نوید داد. و کارل مارکس "جامعه بی‌طبقه" را وعده‌گاه آخرین منزل تاریخ دانست.
  • باری همه انسان‌ها که فطرت تکامل‌جو و کمال‌طلب‌شان، انان را از وضع نامطلوب کنونی حاکم بر جوامع بشری گریزان ساخته، به نیک‌شهری می‌اندیشند که بستر مناسبی را برای شکوفایی گرایش‌های عمیق فطری آدمی و رشد فضایل ناب انسانی فراهم سازد. این‌جاست که مکتب اسلام که دستورالعملِ جامعِ حیات طیبه بوده، موهبت "امید" را در سه مرحله به خیر الامم (امت رسول الله (ص)) ارزانی داشته است:
  1. لزوم امید داشتن به مدد و رحمت الهی ﴿وَلاَ تَيْأَسُواْ مِن رَّوْحِ اللَّهِ[۳۷]،
  2. وعده وراثت و امامت صالحان و مستضعفان ﴿وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ[۳۸]،
  3. تأمین ضمانت اجرایی وعده فوق با ظهور منجی آخر الزّمان، مهدی موعود (ع) و تشکیل آرمان‌شهر آسمانی "دولت کریمه" به دست حضرتش ﴿بَقِيَّةُ اللَّهِ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ[۳۹].
  • آری پس از تحقق وعده الهی و ظهور حکومت عدل مهدی (ع)، آرمان‌شهر حقیقی و "دولت کریمه" شکل می‌گیرد و تمام افراد از مزایای حقوق و عدالت اجتماعی برخوردار می‌شوند و در پرتو آن دولت، توحید و ایمان در سراسر زمین حکومت می‌کند. در دعای افتتاح هم می‌خوانیم: "اللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَيْكَ فِي دَوْلَةٍ كَرِيمَةٍ..."[۴۰]؛ خدایا، ما با یک دنیا اشتیاق، دولت کریمه را از تو می‌خواهیم[۴۱].

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. " وَ لَأُطَهِّرَنَ‏ الْأَرْضَ‏ بِآخِرِهِمْ‏ مِنْ‏ أَعْدَائِي‏ وَ لَأُمَلِّكَنَّهُ‏ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبَهَا ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"، شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا علیه السّلام، ج ۱، ص ۲۶۲، ح ۲۲؛ همو، علل الشرایع، ج ۱، ص ۵، ح ۱. همچنین ر. ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۴۳۲، ح ۹۱
  2. محمد حکیمی، عصر زندگی، ص ۱۶۲
  3. " الْأَئِمَّةُ مِنْ‏ بَعْدِي‏ اثْنَا عَشَرَ، أَوَّلُهُمْ‏ أَنْتَ‏ يَا عَلِيُ‏، وَ آخِرُهُمُ‏ الْقَائِمُ‏ الَّذِي‏ يَفْتَحُ‏ اللَّهُ‏- تَعَالَى‏ ذِكْرُهُ‏- عَلَى‏ يَدَيْهِ‏ مَشَارِقَ‏ الْأَرْضِ‏ وَ مَغَارِبَهَا‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"، شیخ صدوق، الامالی، ص ۹۷، ح ۹؛ فتال نیشابوری، روضه الواعظین، ص ۱۰۲؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۹۸
  4. " ثُمَ‏ يُظْهِرُهُ‏ اللَّهُ‏ عَزَّ وَ جَلَ‏ فَيَفْتَحُ‏ اللَّهُ‏ عَلَى‏ يَدِهِ‏ مَشَارِقَ‏ الْأَرْضِ‏ وَ مَغَارِبَهَا ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۱۵، ح ۳۱
  5. او کسی است که پیامبرش را با هدایت و دین درست فرستاد، تا آن را بر هرچه دین است پیروز گرداند؛ هرچند مشرکان خوش نداشته باشند؛ سوره توبه، آیه: ۳۳.
  6. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۶۷۰
  7. محمد تقی مصباح، آموزش عقاید، ج ۲، ص ۱۱۶
  8. در حقیقت، دین نزد خداوند سبحانه و تعالی همان اسلام است؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۹.
  9. و هرکه جز اسلام، دینی دیگر جوید، هرگز از وی پذیرفته نشود؛ سوره آل عمران، آیه: ۸۵.
  10. امروز دین شما را برایتان کامل گردانیدم؛ سوره مائده، آیه:۳.
  11. محمد، پدر هیچ‏یک از مردان شما نیست، ولی فرستاده خدا و خاتم پیامبران است؛ سوره احزاب ، آیه: ۴۰.
  12. و در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد؛ سوره انبیاء ، آیه: ۱۰۵.
  13. او کسی است که پیامبرش را با هدایت و دین حق فرستاد تا آن را بر هرچه دین است پیروز گرداند؛ سوره توبه، آیه: ۳۳.
  14. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۳۱، ح ۱۶
  15. محمد معین، فرهنگ فارسی، ص ۱۲۲
  16. محمد بندریگی، فرهنگ بندر ریگی، ص ۳۲۳
  17. راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص ۲۵
  18. فیومی، المصباح المنیر، ص ۲۴
  19. خلیل بن احمد، العین، ج ۸، ص ۳۷۷
  20. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۲۰۵
  21. محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۱۰، ص ۱۰۴
  22. " فَلَا يَبْقَى‏ فِي‏ الْأَرْضِ‏ خَرَابٌ‏ إِلَّا عُمِر‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"، علی بن عیسی اربلی، کشف الغمة، ج ۲، ص ۵۳۴؛ نیز: ر
  23. عماد الدین طبری، بشارة المصطفی لشیعة المرتضی، ص ۲۵۰
  24. البته برخی از این دیدگاه‏ها، مستند روایی محکمی ندارد
  25. مسند احمد، ج ۳، ص ۲۸
  26. " الْمَهْدِيُ‏ مِنِّي‏ أَجْلَى‏ الْجَبْهَةِ أَقْنَى‏ الْأَنْفِ‏ يَمْلَأُ الْأَرْضَ‏ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ‏ جَوْراً وَ ظُلْماً يَمْلِكُ‏ سَبْعَ‏ سِنِينَ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"، محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۹۰
  27. ابن ابی شیبة، المصنف، ج ۱۵، ح ۱۹۴۸۴
  28. " كَمْ‏ يَمْلِكُ‏ الْقَائِمُ‏ قَالَ‏ سَبْعَ‏ سِنِينَ‏ يَكُونُ‏ سَبْعِينَ‏ سَنَةً مِنْ‏ سِنِيكُمْ‏ هَذِهِ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"، شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۴۷۴
  29. نجاشی، رجال، ص ۲۲۶؛ نیز ر. ک: علامه حلی، خلاصة الاقوال، ص ۳۷۰، سید ابو القاسم خویی، معجم رجال الحدیث، ج ۱۱، ص ۳۰۴؛ شیخ طوسی، رجال الطوسی، ص ۳۴۱؛ علامه حلی، ایضاح الاشتباه، ص ۲۴۱؛ ابن غضایری، رجال، ج ۴، ص ۴۷
  30. شیخ طوسی، رجال الطوسی، ص ۳۳۹؛ سید ابو القاسم خویی، معجم رجال الحدیث، ج ۱۱، ص ۷۱
  31. نعمانی، الغیبة، ص ۳۳۱
  32. ر. ک: طبری، دلایل الامامة، ص ۲۵۸
  33. ر. ک: طبری، دلایل الامامة، ص ۲۴۱
  34. ناصر مکارم شیرازی، حکومت جهانی مهدی عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف، ص ۳۱۴
  35. ناصر مکارم شیرازی، حکومت جهانی مهدی عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف، ص ۳۱۴
  36. سلیمیان، خدامراد،فرهنگ‌نامه مهدویت، ص:۱۷۲ - ۱۸۴.
  37. سوره یوسف، ۸۷.
  38. سوره قصص، ۵.
  39. سوره هود، ۸۶.
  40. مفاتیح الجنان، دعای افتتاح.
  41. مجتبی تونه‌ای، موعودنامه، ص:۳۳۵.