خراسانی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Saqi (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۹ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۳:۵۶ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

واژه‌شناسی لغوی

از مشهور ترین تعبیرها برای انقلاب جهانی حضرت مهدی(ع) «قیام» است. این واژه به معنای «ایستادن».[۱] و در اصطلاح عبارت از: نهضت جهانی حضرت مهدی(ع) در برابر ستمگران، برای برپایی قسط و عدل در سراسر کره زمین است[۲].

در زبان عامه و منابع متأخر و آثار جدید، از قیام فردی به نام سید خراسانی نام برده می‌شود و مهم‌ترین نشانه‌های ظهور به شمار می‌رود. اولاً باید توجه داشت که عنوان سید برای خراسانی درست نیست و در دو سه روایتی که دربارۀ این نشانه وجود دارد، حرفی از سیادت وی یا علوی بودنش نیست[۳]

سید خراسانی در روایات

حدیث نخست، به امام صادق(ع) منسوب است که فرمود: "پیش از این امر، پنج علامت وجود دارد: ندا، سفیانی، خراسانی، نفْس زکیه و خَسْف در بیدا" [۴]. در سند این روایت، محمد رازی و ابو سمینه وجود دارند که تضعیف شده‌اند[۵]. به علاوه قطعی نیست که مراد از "این امر"، ظهور امام زمان باشد؛ بلکه ممکن است مراد ایشان، گشایش شیعیان و فرج عمومی باشد نه خصوص فرج امام عصر؛ کما این که در بیان آن بزرگواران، فَرَج، به معنای گشایش شیعه آمده است[۶]

حدیث دوم از امام باقر(ع) است: "بنی عباس حتماً به حکومت خواهند رسید و آن گاه که حاکم شوند، اختلاف پیدا کنند و پراکندگی میان آنان ایجاد شود و خراسانی و سفیانی، خروج خواهند کرد. یکی از شرق و دیگری از غرب. آن دو به سرعت به کوفه می‌آیند و بنی عباس را نابود می‌کنند و کسی از آنان را باقی نمی‌گذارند"[۷]

این حدیث در جای دیگری ضمن خبری طولانی آمده و اضافه می‌کند که قیام سفیانی و یمانی و خراسانی، در یک روز خواهد بود. اما در سند آن، افراد مجهولی قرار دارند[۸] و نمی‌توان به آن اعتماد کرد. از نظر متن هم اشکالاتی در آن به چشم می‌خورد که عبارت‌اند از:

  1. در بخش اول حدیث، بر حکومت بنی عباس تصریح شده و بنی عباس قرن‌ها پیش از صفحۀ روزگار محو شده‌اند.
  2. سخن از بنی عباس و بنی امیه و پرچم‌های سیاه و ندای ابلیس به قتل مظلومانه که احتمالاً شعار بنی امیه دربارۀ عثمان است و کشتار فراوان از بنی امیه که در آغاز حکومت عباسیان اتفاق افتاد، همه و همه مربوط به عصر حضور ائمه و بخصوص دوران امام صادق(ع) است که انتساب مطالبی به ائمه(ع) رواج داشته است.
  3. این که خراسانی و یمانی و سفیانی در یک روز قیام کنند، با دیگر احادیث تناقض دارد و این سه حادثۀ مهم در یک روز اتفاق بیفتد، جای تأمل دارد.
  4. در هیچ حدیثی از این سه نفر سفیانی، یمانی و خراسانی در کنار هم یاد نشده، بخصوص که خراسانی در دو روایت بیشتر نیامده و به نظر می‌رسد که راوی یا راویان، در نام او به اشتباه افتاده باشند.
  5. با توجه به راویان واقفی این گزارش علی بن ابی حمزه و وهیب بن حفص احتمال جعل و سوء استفادۀ آنان از این متن با توجه به حوادث پدید آمده در دوران آنها بسیار جدی است[۹]

از مجموع کتب متأخر و معاصری که خراسانی یاد کرده‌اند، استفاده می‌شود که مؤلفان آنها چنین عنوان و نشانه‌ای را از برخی احادیث مربوط به خراسان یا غیر آن برداشت کرده و آن را رواج داده‌اند وگرنه در احادیث علائم، چنین شهرتی وجود ندارد و یکی از دو روایت نقل شده هم برای استناد به آن کافی نیست. به نظر می‌رسد که خراسانی، عنوانی است که از احادیث مربوط به خراسانی و مشرق زمین و مردی که همراه اهل خراسان قیام می‌کند، انتزاع شده و در واقع، متأخران با استفاده از مضمون احادیث، چنین عنوانی را پدید آورده‌اند. شاهد، آن که در معجم احادیث المهدی که منبعی برای کتب معاصر به شمار می‌رود، مکرر از خراسانی نام برده شده؛ اما به احادیث ارجاع شده که نام از خراسانی و حتی مردی از خراسان در آنها نیست. مثلاً در فهرست این کتاب می‌خوانیم: «روایتی که می‌گوید آمدن خراسانی شعیب ۷۲ ماه پیش از ظهور مهدی است...» [۱۰]آن گاه به خبری از الفتن ابن حماد آدرس می‌دهد که می‌گوید: «تخرج رایة سواء لبنی العاس قم تخرج من خراسان اخری سوداء قلانسهم سود و قیابهم بیض علی مقدمتهم رجل یقال له شعیب بن صالح... یکون بین خروجه و ان یسلم الأمر للمهدی اثنان و سبعون شهراً» [۱۱][۱۲]

مورد دگیری که در معجم از او به خراسانی تعبیر شده [۱۳]، مردی از ماوراء النهر است: "یخرج من وراء النهر یقال له الحارث". [۱۴]در مجموع از این کتاب و کتاب عصر الظهور که در آن هم نام خراسانی زیاد آمده است استفاده می‌شود که نویسندۀ آن دو، صاحب پرچم‌های سیاه خراسان را همان خراسانی دانسته‌اند حال آن که احادیثی که به آنها استدلال شده، اولاً به صراحت نامی از خراسان نبرده و ثانیاً قابل قبول نیست؛ زیرا منبع آن الفتن نعیم بن حماد است و بسیاری از این احادیث معصوم صادر نشده است [۱۵] [۱۶]

خراسانی در موعودنامه

  • اندکی پیش از ظهور حضرت، در میان ایرانیان، شخصی با عنوان سید خراسانی ظاهر شده که رهبری سیاسی مردم را به عهده می‌گیرد و شعیب بن صالح نیز رهبری نظامی را و ایرانیان تحت رهبری این دو تن، نقش مهمی را در حرکت ظهور آن حضرت ایفا می‌کنند. سید خراسانی و شعیب جنگ را در مرزهای ایران، ترکیه و عراق هدایت می‌کنند و نیروهای مستقر در شام، خود را به پیش رانده و در همان زمان، از دو جناح عراق و شام، اماده پیشروی بزرگ به سوی فلسطین و قدس می‌شوند.
  • پیرامون شخصیت سید خراسانی، سؤال‌های بسیاری مطرح است. از مهم‌ترین آن‌ها این است که آیا مراد از خراسانی در روایات، فرد معینی است و یا این‌که تعبیر از رهبر ایران است که در زمان ظهور حضرت مهدی (ع) وجود خواهد داشت‌؟ روایات به روشنی دلالت دارد بر این‌که آن شخصیت از ذریه امام مجتبی (ع) و یا امام حسین (ع) است و از او به‌عنوان هاشمی خراسانی یاد شده است و صفات جسمی وی را که دارای صورتی نورانی و خال بر گونه راست و یا دست راست دارد، بیان کرده است.
  • اما روایاتی که در منابع حدیث درجه اوّل شیعه -مانند غیبت نعمانی و طوسی- در خصوص این شخص وارد شده است، احتمال دارد ایشان را به یاور خراسانیان و یا رهبر اهالی خراسان و یا فرمانده لشکر خراسان تفسیر کرد. زیرا این روایات تعبیر به "خراسانی" تنها نموده نه هاشمی خراسانی، اما مجموعه قرائن موجود، پیرامون شخصیت او دلالت دارد که مشخص است وی همزمان با خروج سفیانی و یمنی ظاهر می‌شود و نیروهای خود را به سوی عراق اعزام می‌دارد که سپاهیان سفیانی را شکست می‌دهند.
  • نسبت ایشان به خراسان به این معنا نیست که حتما اهل استان خراسان فعلی باشد، چون در صدر اسلام، نسبت دادن به خراسان به مشرق‌زمین اطلاق می‌شده است که شامل ایران و سایر مناطق اسلامی متّصل به آن‌که امروز تحت اشغال شوروی است، می‌شود. بنابراین شخص خراسانی اهل هرمنطقه‌ای که از این محدوده باشد، نسبت او به خراسان صحیح است، چنان‌که از منابع درجه اول حدیثی شیعه استفاده نمی‌شود که او سید حسنی و یا حسینی است؛آن‌گونه که در منابع روائی برادران اهل سنت به آن تصریح شده است. سید خراسانی، اخرین شخصی است که پیش از ظهور حضرت مهدی (ع) بر ایران حکومت کرده و یا معاصر با آخرین فردی است که فرمانروای ایران خواهد بود[۱۷][۱۸].

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. لسان العرب، ج۵، ص۳۴۵؛ مجمع البحرین، ج۳، ص۱۵۳۱.
  2. درسنامه مهدویت: ج۳ ، ص ۱۰۲.
  3. دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص:۴۴۵.
  4. الغیبة، نعمانی: ص۳۰۱.
  5. رجال النجاشی: ج۲ ص۲۲۶ و ۲۱۶.
  6. دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص:۴۴۵.
  7. دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص:۴۴۵.
  8. احمد بن یوسف و یوسف بن کلیب.
  9. دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص:۴۴۷.
  10. معجم أحادیث المهدی: ج۲ ص۵۰۳.
  11. پرچم سیاهی از بنی عباس آشکار می‌شود. سپس پرچم سیاه دیگری از خراسان بیرون می‌آید که صاحبان آن پرچم‌ها کلاه سیاه و لباس سفید بر تن دارند و جلودارشان مردی از بنی تمیم به نام شعیب بن صالح است. قیام او تا واگذاری حکومت به مهدی ۷۲ ماه طول می‌کشد؛ الفتن: ج۱ ص۱۸۸، معجم أحادیث المهدیريال ج۱ ص۳۹۷).
  12. دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص:۴۴۷.
  13. معجم أحادیث المهدی، ج۲ ص۵۰۳: قد یکون الحارث المذکور فی بعض الروایات هو نفس الخراسانی.
  14. سنن ابی داود: ج۲ ص۳۱۱ ح۴۲۹۰، الملاحم ابن منادی: ص۱۸۵، به نقل از آن، معجم أحادیث المهدی، ج ۱ ص۳۹۷.
  15. دربارۀ این احادیث: ر.ک: معجم أحادیث المهدی: ج۲ ص۵۰۳ و ۵۰۴. مقایسه کنید با ج۱ ص۳۷۴ و ۴۰۵؛ عصر الظهور: ص۲۳۸ و ۲۴۵.
  16. دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص:۴۴۸.
  17. عصر ظهور، علی کورانی، ترجمه عباس جلالی، ص ۲۷۰.
  18. مجتبی تونه‌ای، موعودنامه، ص:۴۱۶.

پیوند به بیرون