محمد بن نصیر نمیری

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۷ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۲۰ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

این مدخل مرتبط با مباحث پیرامون امام مهدی(ع) است. "امام مهدی" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امام مهدی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

  • محمد بن نصیر نمیری، یکی از رقبای محمد بن عثمان بود که نیابت وی را قبول نداشت و خود مدعی نیابت بود.
  • شیخ طوسی، در اصحاب امام جواد(ع) دو بار از او نام برده و هیچ شرحی درباره او نداده است[۱]. و علامه حلی نیز، دو جا از او نام برده، می‌‏نویسد: "محمد بن نصیر نمیری کسی است که امام هادی(ع) او را لعن کرده است".
  • در جای دیگر می‏‌نویسد: ابن غضائری درباره او گفته است: محمد بن نصیر از نگاه علمی، از فضلای بصره بود و از نظر عقیدتی‏ ضعیف بود. فرقه "نصیریه" را او تأسیس کرده و به او منسوب است[۲].
  • در رجال کشی نیز شرح حال او مطرح است. به نظر مرحوم کشی امام هادی(ع) سه نفر را لعن کرده که یکی از آن‏ها محمد بن نصیر نمیری است[۳]. در جای دیگر از عبیدی نقل می‏‌کند: "امام عسکری(ع)- بدون این‏که من چیزی از او بپرسم- نامه‏ای برایم فرستاد و در آن نامه، از محمد بن نصیر نمیری و حسن بن محمد بن باباقمی، اعلان انزجار کرده، فرمود: "تو و همه دوستداران ما، از آنان دوری جویید و من آن‏ها را لعن می‏‌کنم و لعنت خدا نیز بر آن‏ها باد! آنان از نام ما سوءاستفاده کرده و اموال مردم را می‏‌خورند و فتنه انگیزی می‏‌کنند. آنان ما و شیعیان ما را اذیت کردند. خداوند سبحانه و تعالی آن‏ها را اذیت کند و آنان را در فتنه‌‏ای که ایجاد کرده‌‏اند، مغلوب و نابود سازد"[۴].
  • وی عقاید کفرآمیز و الحادی داشت که سعی می‏‌کرد آن را در بین عامّه مردم منتشر سازد. محمد بن موسی بن حسن بن فرات نیز اسباب کار او را فراهم و او را پشتیبانی می‌‏کرد[۵]. ابن فرات از خاندان معروف به نوفرات بود. وی در بغداد و کوفه محدثی معروف بود و به نظر می‌‏رسد نخستین فرد از خاندان بنوفرات است که در حکومت عباسی مقامی به دست آورد[۶]. از این‏جا نقش حکومت در حمایت و پشتیبانی از خطوط انحرافی روشن می‌‏شود. عقاید نمیری در کتاب "الغیبة"، "رجال کشی" و "فرق الشیعه" بیان شده است.
  • سعد بن عبد اللّه اشعری گوید: محمد بن نصیر نمیری مدعی بود پیغمبر است و امام هادی(ع) او را مبعوث کرده است. عقیده به تناسخ داشت و معتقد به خدایی امام هادی(ع) بود، نزدیکی با محارم را جایز می‌‏دانست و ....[۷]. سعد بن عبد اللّه گوید: نمیری در آخر عمر بیمار شد و در آن حال مرد. در آن بیماری از وی پرسیدند: جانشین تو کیست؟ او با زبان ضعیف و گرفته‌‏ای گفت: احمد؛ ولی کسی نفهمید احمد کیست؛ به همین سبب این حرف، موجب انشعاب پیروان او شد؛ عده‏‌ای گفتند: مقصود نمیری، احمد فرزندش بوده است. جمعی گفتند: احمد بن محمد بن موسی بن فرات است. و گروهی گفتند: منظور وی احمد بن موسی بن فرات است. و فرقه‌‏ای گفتند: منظور وی احمد بن ابو الحسین بن بشر بن یزید است. این انشعاب باعث پراکندگی اتباع او شد[۸][۹].

محمد بن نصیر نمیری در موعودنامه

نایب امام زمان (ع) من هستم، اما خداوند او را رسوا گردانید؛ زیرا الحاد و نادانی وی آشکار گردید. محمد بن عثمان هم او را لعنت کرد و از وی دوری نمود و خود را از او پنهان نگاه داشت. نمیری پس از شریعی به دروغ ادعای نیابت کرد"[۱۰].

  • وی عقاید کفرآمیز و الحادی داشت و سعی می‌نمود آن را میان عامه مردم منتشر سازد. سعد بن عبدالله اشعری می‌گوید: "محمد بن نصیر نمیری مدعی بود که پیغمبر است و امام هادی (ع) او را مبعوث کرده است و عقیده به تناسخ داشت. وی معتقد به خدایی امام هادی (ع) بود. ازدواج با محارم را جایز می‌دانست و عمل لواط‍‌ را حلال کرده بود. نمیری این را موجب تواضع و فروتنی مفعول و لذت و کامرانی فاعل می‌دانست و می‌گفت: خدا هیچ‌یک از این‌ها را بر بندگانش حرام نکرده است"[۱۱].
  • فرقه "نمیریّه" منسوب به محمد بن نصیر نمیری است. "نمیریّه" فرقه‌ای از قائلین به امامت امام هادی (ع) در زمان حیات او بودند و بعدا منحرف شدند و قائل به نبوت محمد بن نصیری نمیری شدند و ادعا کردند که محمد بن نصیر را امام هادی (ع) مبعوث کرده است[۱۲]. چون نمیری جزء شیعیان نبود، ادعاهای وی نه موقعیت محمد بن عثمان را تضعیف کرد و نه هیچ‌یک از پیروانش را به جانب خود کشانید. از این‌رو نفوذ وی عمدتا به غلات محدود می‌شد[۱۳][۱۴].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. شیخ طوسی، رجال الطوسی، ص ۴۰۵، رقم ۷ و ص ۴۰۷ رقم ۲۳
  2. علامه حلی، رجال العلامه، ص ۲۵۴ و ۲۵۷
  3. کشی، اختیار معرفة الرجال، ج ۲، ص ۸۰۵
  4. کشی، اختیار معرفة الرجال، ج ۲، ص ۸۰۵
  5. شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۹۸
  6. جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ص ۱۶۹
  7. شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۹۸، ح ۳۷۱؛ کشی، اختیار معرفة الرجال، ج ۲، ص ۸۰۵؛ نوبختی، فرق الشیعه، ص ۱۰۳
  8. ر. ک: شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۹۹، ح ۳۷۳
  9. سلیمیان، خدامراد،فرهنگ‌نامه مهدویت، ص: ۳۸۵ - ۳۸۶.
  10. غیبة طوسی، ص ۳۹۸.
  11. غیبة طوسی، ص ۳۹۸؛ فرق الشیعه، ص ۱۰۳.
  12. فرق الشیعه، ص ۱۰۲.
  13. آخرین امید، داود الهامی، ص ۱۲۵.
  14. مجتبی تونه‌ای، موعودنامه، ص۶۲۲.