وظیفه مسلمانان درباره اطاعت و نصرت امام مهدی چیست؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
وظیفه مسلمانان درباره اطاعت و نصرت امام مهدی چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت - غیبت امام مهدی
مدخل اصلیاطاعت از امام مهدی - نصرت امام مهدی
تعداد پاسخ۲۷ پاسخ

وظیفه مسلمانان درباره اطاعت و نصرت امام مهدی است؟ یکی از سؤال‌های مصداقی پرسشی تحت عنوان «مسلمانان درباره تولی به امام مهدی چه وظیفه‌ای دارند؟» است. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

پاسخ جامع اجمالی

ضرورت اطاعت از امام زمان (ع)

امام زمان (ع) احیا کنندۀ آموزه‌های نورانی قرآن و معارف پیامبر اکرم و ائمه هدی (ع) است[۱] و رهاورد ایشان همان اسلام ناب و معارف والای پیامبر اسلام (ص) است و اگر چه ایشان غایب هستند ولی اراده و فرمانشان در میان همۀ خلایق جاری است؛ بنابراین، دستورات حضرت را باید شناخت و فرمان‌هایش را اطاعت کرد[۲] چرا که بزرگ‌ترین مشکلی که در طول تاریخ زندگانی امامان (ع) دیده می‌شود آن است که با وجود محبت به آنها، مردم عملاً از آنها حرف شنوی نداشتند؛ این در حالی است که اگر انسان‌ها خواستار ظهور امام هستند، باید امام را الگوی خود دانسته[۳] و آمادگی عملی و اطاعت پذیری از ایشان را داشته باشند[۴]، چرا که آمادگی تنها صرف ادعا نیست، بلکه ایمان و عمل است که آمادگی را جلوه می‌‌دهد. قرآن کریم [۵]یاوران حضرت مهدی (ع) را بندگان صالح می‌داند که ایمان به خدا دارند و کارهای نیک و شایسته انجام می‌‌دهند[۶]. به همین خاطر امام صادق (ع) می‌‌فرماید[۷]: «خوشا به حال دوستان قائم ما که در غیبتش ظهور او را انتظار می‌کشند و در ظهورش از او اطاعت می‌کنند»[۸].

از آنجایی که منتظران خود را منسوب به امام (ع) می‌دانند، به این نتیجه می‌رسند که در پیروی از آن حضرت پیش‌قدم باشند و الگوی رفتاری و اخلاقی خود را امام (ع) قرار دهند. از آثار این الگو گرفتن این است که آنان در رفتار فردی و اجتماعی طبق خواست امام (ع) حرکت و مسیر زندگی خویش را بر اساس آن تنظیم می‌کنند. از طرفی چون خواست امام (ع) طبق خواست خداوند است و بر محور آن می‌چرخد و غیر از آن نیست، رفتار فردی و اجتماعی منتظران نیز متأثر از اوامر و نواهی الهی و بر محور رضایتمندی خداوند خواهد بود و در محدوده تعیین‌شده خداوند دور می‌زند[۹].

اطاعت از امامان در آیات و روایات

قرآن کریم در کنار اطاعت خدا و پیامبر، به اطاعت از اولی الأمر فرمان می‌دهد[۱۰]: ْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَ أَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَ أُوْلىِ الْأَمْرِ مِنكم‏[۱۱] اولی الامر به ائمه اهل بیت (ع) تفسیر شده[۱۲] و اطاعت از امام یک فریضه و بزرگداشت امامت[۱۳] از مهم‌ترین ویژگی‌های منتظران شمرده شده است[۱۴]. در سراسر قرآن، پس از اطاعت خداوند، اطاعت از رسول خدا ذکر شده است، و در یازده مورد، بعد از عبارت ْ اتَّقُواْ اللَّهَ جمله َ أَطيعُونِ آمده است؛ یعنی لازمه تقوای الهی، اطاعت از رسول اوست.با اینکه اطاعت از خدا و رسول، هر دو لازم است، در این آیه تنها از سرپیچی از رسول نهی شده است که معلوم می‌‌شود مشکل آنان در اطاعت از رسول بوده است[۱۵].

رسول اکرم (ص) فرمودند: «به فرمانبرداری از امامان خود تمسّک جویید و با آنان مخالفت نکنید، چرا که اطاعت آنان اطاعت خداست»[۱۶]، امام باقر (ع) هم می‌‌فرمایند: «اساس دین اسلام و کلید همه خزائن رحمت و فضل کبریایی و نیز وسیله معرفت اشیا و فلاح و رستگاری و ایمن بودن از سخط و غضب ساحت کبریایی، بر اطاعت امام مفترض الطاعه استوار خواهد بود، پس از این که او را شناخته و به ولایت عامه او معتقد باشد»[۱۷]. در زیارت جامعۀ کبیره هم می‌خوانیم: «من أطاعکم فقد أطاع اللّه»[۱۸]. بنابراین اطاعت از امام واجب[۱۹] و معیار اطاعت الهی، اطاعت از اهل بیت و امامان است[۲۰]. چون ایشان تسلیم محضِ اوامر و نواهی الهی هستند و به دلیل بهره‌مندی از عصمت[۲۱]، بدون خطا و اشتباه‌اند و به مقامی رسیده‌اند که امر و نهی آنها عین امر و نهی الهی است[۲۲]، چون آنها بر حقند و حق پیوسته با آنان است و از آنها جدا نمی‌‌شود[۲۳].

راه‌های اطاعت از امام زمان (ع)

مأموریت امام زمان (ع) ایجاد حکومت عدل جهانی است. و این مأموریت، تنها به وسیله شخص امام زمان با اعجاز و اعمال خارق‌العاده تحقق نمی‌پذیرد، بلکه یاری و نصرت مؤمنین نیز لازم است[۲۴]. برای اطاعت و نصرت امام زمان (ع) راه‌هایی وجود دارد:

  1. آشنایی با قرآن و آموزه‌های آن به همراه شناخت سیره و معالم اهل بیت (ع)، تا بتوان بدین وسیله آمادگی حضور در محضر امام زمان (ع) را پیدا کرد[۲۵]. چون پیروی از پیشوایان معصوم (ع) در گرو شناخت آموزه‌های دینی و رفتار دین‌مدارانه است و رفتار هر کسی رهاورد آگاهی و نوع بینش اوست و آنچه شخص پیرو را به امام (ع) پیوند می‌دهد، ایمان و بصیرت برخاسته از آموزه‌های دینی است که زمینه‌ساز الگوپذیری می‌گردد[۲۶]، به گونه‌ای که فرد ارادۀ‌ امام را بر ارادۀ خود مقدَّم می‌‌دارد و در برابر امام تسلیم و خاضع است[۲۷] و اطاعت او‌ از‌ امام، از فرمانبرداری کنیز‌ در‌ برابر مولایش بیشتر است[۲۸].
  2. پیروی از دستورات و فرمایشات امامان پیشین (ع): از آنجایی که همۀ امامان (ع) نور یگانه‌ای هستند، دستورات و فرموده‌های ایشان نیز یک هدف را دنبال می‌کند؛ بنابراین، در زمانی که یکی از آنها در دسترس نیست، فرامین امامان دیگر چراغ راه هدایت است[۲۹] و هر کس به آنها تمسک جوید، به خدا تمسک جسته است[۳۰]. راوی می‌‌گوید: به امام صادق عرض کردم، اگر دوران فترتی فرا رسد که مسلمانان امام خود را نمی‌شناسند یا او را نمی‌بینند چه باید بکنند؟ امام در پاسخ فرمود: «هرگاه چنین شرایطی پیش آید، پس به امام قبلی متوسل شوید، و دستورات او را نصب‌العین خود قرار دهید تا امام آخرین ظهور کند»[۳۱].[۳۲] خدا به پیامبرش دستور می‌‌دهد: قُلْ إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونىِ يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ[۳۳] بر اساس این آیه، اطاعت از دستورات اهل بیت (ع) بیانگر محبت به آنان است و محبت زمینه ساز اطاعت بوده و سختی‌های مسیر بندگی را هموار می‌‌سازد[۳۴]. بنابراین، اگر کسی در اعتقادات، عبادات و بندگی و صفات، مانند آن بزرگواران عمل کند نسبت به خداوند متعال نیز مطیع و تابع خواهد بود[۳۵].
  3. الگو قرار دادن امام: یکی از عومل مهم در تربیت و خودسازی، الگو قراردادن انبیا و بزرگان دین است؛ زیرا با الگو قراردادن رفتار آنان، انگیزۀ لازم برای پیروی از آنان در افراد به وجود می‌آید و فرد سعی خواهد کرد برای بهره‌مندی از رفتار نیک و دستاوردهای مثبت زندگی‌شان، خود را ملزم به پیروی از آنان کند. امیرالمؤمنین (ع) می‌فرماید: «آگاه باشید هر مأموم و پیروی‌کننده‌ای را پیشوایی است که از او پیروی کرده، به نور دانش او روشنی می‌جوید»[۳۶] اصولاً امام را بدین جهت امام می‌گویند که نمونه و الگو برای مردم است. بنابراین بر مردم لازم است از امام پیروی کنند. البته افرادی می‌توانند از هدایت امام برخوردار شوند که به او باور داشته باشند؛ بر همین اساس تفاوت آشکاری میان زندگی انسان معتقد به امامت با غیرمعتقد به آن وجود دارد[۳۷].
  4. مراجعه به نایبان خاص در زمان غیبت صغری و نایبان عام در زمان غیبت کبری: به این معنا که پیوند امام (ع) در زمان غیبت با مردم به طور کلی قطع و گسسته نشده است؛ زیرا در هر دو غیبت، امر سفارت و نیابت وجود داشته و دارد و از طریق نایبان، پیوند امام با مردم برقرار بوده و هست؛ در زمان غیبت صغری نیابت نایبان خاص بوده و در زمان غیبت کبری نیابت نایبان عام، که همان اطاعت فقهاء جامع‌الشرایط است[۳۸]. همانطور که حضرت می‌‌فرمایند[۳۹]: «اما حوادثی که پیش می‌آید به راویان حدیث ما مراجعه کنید زیرا آنها حجت و نمایندگان من هستند بر شما و من حجت خدا بر آنها»[۴۰].

نصرت و یاری امام زمان (ع)

دربارۀ اهمیت‌ نصرت و یاری امام نیز در روایات و زیارات تذکر داده شده است[۴۱] چون نصرت ائمه (ع) تقویت راه آنهاست که راه‌ خدا‌ و رسول خداست و تجلی نصرت خداوند در یاری دین خداست[۴۲].[۴۳]. بنابراین، نصرت ائمه (ع) بر هر فرد به قدر توان و امکانات واجب‌ است[۴۴]، نصرت و یاری پیامبر اکرم (ص) و ائمّه هدی (ع) یعنی عمل نمودن به دستورهای ایشان و این در زمان‌های مختلف متفاوت است. گاهی نظامی، گاهی دعا و صدقه، گاهی تشکیل مجلس و ذکر فضیلت و مبارزه فرهنگی... و در هر شرایطی یاری نمائیم[۴۵]، به ویژه در جهت تقویت حکومت حضرت مهدی (ع) که امام صادق (ع) می‌‌فرماید: «نه تنها اعتقاد به امام زمان (ع) واجب است بلکه خداوند یاری حضرت را در زمان غیبت واجب گردانیده است»[۴۶] و یاری حضرت در دوران غیبت در سه مرحله صورت می‌‌گیرد:

  1. مرحله اول: نصرت قلبی نعمت که همان معرفت صحیح حضرت است؛
  2. مرحله دوم: نصرت زبانی نعمت که امام را به دیگران معرفی می‌‌نماید؛
  3. مرحله سوم: نصرت عملی نعمت که فرد به اصلاح اعمال خود می‌‌پردازد[۴۷].

برای منتظران حقیقی، فرقی بین غیبت و ظهور امام زمان (ع) نیست[۴۸] و در‌ زمان ظهور نیز امام را بر دو گونه نصرت می‌‌دهند:

  1. نصرت مادی: بذل‌ جان برای حفظ جان‌ امام‌؛ مانند اینکه در معرکۀ جنگ از وجود امام دفاع کنیم[۴۹] و وقتی امام مجاهدت می‌‌کند، ما هم باید مجاهدت کنیم[۵۰]؛ یا بذل مال در راه نصرت امام؛ مانند کمک مالی برای برطرف شدن گرفتاری شیعیان[۵۱].
  2. نصرت معنوی: این نصرت‌، بالاتر از نصرت مادی است؛ مثل اینکه واسطۀ نشر معارف ائمه (ع) بشویم[۵۲].

نتیجه‌گیری

بنابراین بر اساس آیه اولی الامر اطاعت از ائمه (ع)، اطاعت از خداست و اطاعت از امام زمان (ع) که احیا کنندۀ آموزه‌های نورانی قرآن و معارف پیامبر اکرم و ائمه هدی (ع) است؛ واجب بوده و وظیفۀ اصلی انسان منتظِر در اطاعت امام منتظَر (ع)، عبارت است از شناخت آموزه‌های قرآنی، فراگیری گفتار، رفتار و سیره اهل بیت (ع) و نیز، مراجعه به نایبان عام؛ یعنی مراجع دینی و فقهای جامع الشرایط.

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. آیت الله موسوی اصفهانی؛
آیت الله سید محمد تقی موسوی اصفهانی، در کتاب «تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌» در این‌باره گفته است:

«زیرا که هر کس آن حضرت را یاری نماید در حقیقت خدای - عزوجل - را یاری نموده، خدای تعالی فرموده است: وَلَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ[۵۳]. و نیز خدای - عزوجل - فرموده: إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ[۵۴].

و سخن در این زمینه در سه مطلب بیان می‌گردد؛

مطلب اول: بدون تردید خدای قادر متعال هیچ گونه نیازی و احتیاجی به یاری کسی ندارد، زیرا که او واجب الوجود است، غنی بالذات می‌باشد و همه مخلوقات نیازمند به اویند، چنان که خداوند - تعالی شأنه - فرموده: أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ[۵۵]. بنابراین منظور از یاری کردن خداوند - چنان که مفسرین یادآور شده‌اند و اخبار بر آن دلالت دارند - عبارت است از یاری کردن دین خدا، و یاری کردن پیغمبر و ائمه اطهار و اولیای بزرگوار (ع)، و به عبارت دیگر، هر آن که در یاری کردنش رضای خدای تعالی هست، یاری او در حقیقت یاری کردن خداوند می‌باشد، و این مطلب آن قدر روشن و واضح است که دیگر احتیاج به شاهد و برهانی بر آن نیست.

مطلب دوم: بدان که منظور از یاری نمودن آن حضرت (ع)، اقدام کردن و همکاری نمودن در هر کاری است که شخص بداند موردنظر و خواست آن بزرگوار است، لذا چگونگی یاری کردن بر حسب زمان‌ها و احوال و مکان‌ها متفاوت می‌شود، یاری کردن در زمان حضورش به گونه خاصی انجام می‌گردد، و در زمان غیبتش نحوه دیگری دارد، پس گاهی یاری کردن به وسیله تقیه انجام می‌شود، و گاهی با دعوت به او است، و گاهی با جهاد کردن در رکاب او، و گاهی هم به دعا کردن برای تعجیل فَرَج و ظهورش، و گاهی با ذکر فضایل و صفات و دلایل و معجزات و نشانه‌های آن جناب، و گاهی با یاری کردن دوستان و محبانش، و گاهی با تألیف و نشر کتاب‌ها انجام می‌گردد، و گونه‌های دیگر یاری کردن که بسیار است و بر صاحبان بینش پوشیده نیست.

مطلب سوم: در بیان چگونگی یاری کردن خداوند است نسبت به بندگانش که آن را جزای نصرت و یاری آنها به اولیای خدای تعالی و دین و رسولان خود قرار داده است، بر اساس آنچه از روایات استفاده کرده‌ایم.

می‌گوییم: ممکن است منظور از این نصرت آن است که خدای تعالی بنده‌اش را در آسانی و سختی، و گرفتاری و راحتی یاری فرماید، به این که بنده را از اموری که او را از رحمتش دور می‌سازد محفوظ بدارد، از قبیل شرارت و تبختُر و سرکشی و طغیان و صفات هلاک کننده دیگر که هنگام رفاه و خوشی بر بندگان عارض می‌شود، و مانند: بی‌تابی و جزع و کسالت و خود باختگی و امثال اینها که در موقع بلا و گرفتاری در بندگان پدید می‌آید. اما پیروزی بر دشمنان در این دنیای فانی، تابع مصالح و حکمت‌های الهی است، و به حسب زمینه‌ها و زمان‌ها متفاوت می‌گردد، پس گاهی دوستانش در دنیا غالب می‌شوند، و گاهی مغلوب می‌گردند، به خاطر حکمت‌ها و علت‌های خاصی، که بعضی از آنها در اخباری که از امامان معصوم (ع) روایت شده بیان گردیده‌اند، و آوردن آن اخبار با رعایت اختصار سازگار نیست. و این که خداوند فرموده است: وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ[۵۶]. ممکن است استواری گام‌ها در آخرت بر صراط باشد، چنان که ظاهر عطف به وسیله حروف، آن است که معطوف علیه غیر از معطوف می‌باشد. احتمال ضعیفی هم هست که عطف تفسیری برای اولی باشد، که معنی آن استوار کردن گام‌ها در دنیا و حفظ آنها در موارد لغزش‌ها باشد، که از افتادن به گرداب گناه و خلاف کاری محفوظ بمانند»[۵۷].
۲. آیت‌الله خامنه‌ای؛
آیت‌الله سید علی حسینی خامنه‌ای، در کتاب «مهدویت از منظر ولایت» در این‌باره گفته است: «امام زمان باید به صورت یک الگو برای مؤمنین در آید. اگر آن حضرت با کفر میجنگد و برای عدالت زحمت می‌‌کشد و مجاهدت می‌‌کند، ما هم که مأموم و دنباله‌رو او هستیم، باید برای گسترش عدالت مجاهدت کنیم. اگر آن حضرت پرچم دین و قرآن و نظام الهی را در سراسر عالم خواهد گستراند، ما هم که دنباله رو و معتقد به او هستیم باید تا حدی که در توان ماست در گوشه‌ای از دنیا پرچم اسلام را بر افراشته نگاه داریم. فاصله میان ما و امام زمان به معنای فاصله یک امام و مأموم است. این برداشت مثبت موجب شد که دل‌های روشن و فکرهای صحیح در صدد مبارزه بر آیند[۵۸]»[۵۹].
۳. آیت‌‌الله جوادی آملی؛
آیت‌‌الله عبدالله جوادی آملی، در دو کتاب «امام مهدی موجود موعود» و «ادب فنای مقربان» در این‌باره گفته است:
۴. آیت‌‌الله اراکی؛
آیت الله محسن اراکی، در کتاب «نگاهی به رسالت و امامت» در این‌باره گفته است:

«برای پاسخ به این سؤال لازم است به موارد زیر توجه شود:

  1. مأموریت امام زمان (ع) ایجاد حکومت عدل جهانی و برچیدن بساط ظلم و بی‌عدالتی، در سراسر جهان است.
  2. این مأموریت، تنها به وسیله شخص امام زمان تحقق نمی‌پذیرد، بلکه یاری و نصرت مؤمنین نیز لازم است.
  3. در این مأموریت، از امکانات و وسائل عادی استفاده می‌شود و بنا نیست با اعجاز و اعمال خارق‌العاده فوق بشری، به اهداف مورد نظر که در برپایی حکومت عدل جهانی خلاصه می‌شود، دست یافت.

با کمی تأمل در این سه مطلب معلوم خواهد شد که کاملترین شکل انتظار عملی امام زمان (ع) تشکیل حکومت اسلامی به رهبری فقیه عادل، آگاه، مدیر و مدبر است؛ زیرا برچیدن بساط ظلم حاکم بر جهان به وسیله امام زمان (ع) و یارانش، به وسیله معجزه صورت نخواهد گرفت، بلکه طبق روش‌های متعارف و جاری در جوامع انسانی و با استفاده از امکانات عادی تحقق می‌پذیرد. و اگر به این نکته توجه کنیم که به طور طبیعی، نهضتی که هدفش براندازی ظلم در سراسر جهان باشد با مقاومت شدید و یکپارچه قوای شرک و ظلم روبرو خواهد شد و کلیه قدرتمندان ظالم و سردمداران جنایت و تبعیض در جامعه بشر، به طور جمعی به مخالفت با آن خواهند پرداخت و از کلیه امکانات خود برای نابودی چنین نهضتی -و لااقل ایجاد مانع بر سر راه پیشرفت آن- استفاده خواهند کرد، این نتیجه به دست خواهد آمد که بدون تشکیل حکومتی با مشخصات زیر، آغاز چنین نهضتی امکان‌پذیر نیست:

  1. رهبری آن حکومت، در دست کسی باشد که بتواند به نام امام زمان و به نیابت از او، مردم را رهبری کند تا زمینه برای پذیرش رهبری امام زمان در سطح جهانی، از سوی نیروهای طرفدار عدل و حقیقت فراهم شود. طبیعی است تنها کسی که صلاحیت نیابت از امام زمان (ع) را در زمان غیبت داراست، فقیه عادل کارآمد است.
  2. حکومت مزبور بتواند با پیاده کردن نظام اسلامی در همه ابعادش، اذهان عمومی جهانیان را برای پذیرش نظام حکومت اسلامی آماده کند و با ارائه یک نمونه عینی، امکان تحقق ارزش‌های متعالی نظام اسلامی را در عمل به اثبات رساند.
  3. حکومت مزبور بتواند امکانات مادی و معنوی مورد نیاز نهضت جهانی ولی عصر (ع) و نیز نیروها و افراد لازم را برای چنین برنامه عظیم و گسترده‌ای فراهم و آنان را برای اجرای مأموریت‌های بزرگ آماده سازد. حکومتی که مشخصات مزبور را دارا باشد، همان حکومت اسلامی به رهبری فقیه آگاه با کفایت است و با تشکیل و حمایت همه جانبه از چنین حکومتی، انتظار عملی و حقیقی امام زمان (ع) تحقق می‌یابد»[۶۷].
۵. آیت‌‌الله حسینی میلانی؛
آیت‌‌الله سید علی حسینی میلانی، در کتاب «با پیشوایان هدایتگر» و مقاله «وظایف امت در برابر امام» در این‌باره گفته است:
  • «راغب اصفهانی واژه "ولاء" را خیلی لطیف معنا کرده است. وی می‌گوید: ولاء و توالی یعنی چند چیز با هم در خارج حصول پیدا کنند، بین این دو هیچ فاصله‌ای نباشد؛ یعنی این انسان پا در جای پای او بگذارد که فاصلی اجنبی بین آن دو وجود نداشته باشد، چنان طابق النعل بالنعل دنبال او برود که غیر این دو بین آنها فاصل نباشد و بین آن دو، خلأ و فاصلی اجنبی وجود نداشته باشد.[۶۸]

در "ولاء" معتبر است که بین دو شیء، فصل نباشد و اگر بود به اجنبی نباشد، دو شیء یا بیشتر باید طوری باشند که یکی حساب شوند، چون بینشان هیچ گونه اختلافی وجود ندارد.

یعنی اگر کسی، تالی و تابع کسی باشد در اعتقاد به او چسبیده و در عقیده بینشان مساوات هست. پس باید در امور اعتقادی به مقدار سر سوزنی با او اختلاف و تفاوتی نداشته باشد، همین طور در امور عملی و در صفات نفسانی. می‌گویند: فلانی تالی تلو فلانی است. به تعبیر دیگر، فلانی نسخه مطابق اصل است.

بنابراین، اگر کسی با ائمه این حالت را داشته باشد که در اعتقادات، عبادات و بندگی و صفات دقیقاً مانند آن بزرگواران باشد ناگزیر نسبت به خداوند متعال نیز این چنین خواهد بود؛ چرا که تمام این عقاید حقه؛ واجبات، محرّمات، آداب و سنن، خوبی‌ها و صفات حسنه از خداوند متعال است و ائمه (ع) تربیت شده دست الاهی هستند»[۶۹].

  • «اهمیت‌ اعتقاد‌ به یاری امام در روایات و زیارات فراوانی تذکر داده شده است. این فراز زیارت جامعه کبیره که می‌فرماید: «وَ نُصْرَتِي مُعَدَّةٌ لَكُمْ» اشاره‌ به‌ همین مهم دارد؛ یعنی یاری ما‌ برای امام همیشه باید آماده باشد. کلمه «نُصْرَة» مصدر است و مصدر مضاف بر عموم دلالت دارد؛ یعنی تمام قدت و نیروی بدنی و مادی من و هر‌ آن‌ چه که در توانم‌ دارم‌، به خدمت شماست. آری؛ ما باید در برابر ائمه (ع) این طور باشیم، آماده به خدمت؛ نه بی‌تفاوت.

نصرت ائمه (ع) تقویت راه آنهاست که راه‌ خدا‌ و رسول است. تجلی نصرت خداوند در یاری دین خداست و طبق فرموده خداوند متعال، ثمره نصرت دین خدا این است که مورد نصرت الهی قرار می‌گیریم[۷۰] و کسی که خداوند‌ متعال‌ یاورش باشد‌، غلبه‌ناپذیر می‌گردد[۷۱]. نصرت ائمه (ع) بر هر فرد به قدر توان و امکانات واجب‌ است؛ عالم و دانشمند از راه علم و تحقیق، سخنرانی، تدریس و تألیف کتاب‌، ثروتمند‌ از‌ راه کارهای مالی؛ اگر کسی آبرو و موقعیت اجتماعی دارد برای پیش برد مکتب اهل بیت (ع) ‌‌خرج‌ کند. خلاصه هرکس به هر نحوی که می‌تواند باید در مقام نصرت‌ آن‌ بزرگواران‌ باشد؛ به ویژه در جهت تقویت حکومت حضرت مهدی (ع) در‌ زمان ظهور ایشان.

نصرت امام بر دو گونه است:

  1. نصرت مادی: بذل‌ جان برای حفظ جان‌ امام‌؛ مانند اینکه در معرکه جنگ از وجود امام دفاع کنیم[۷۲]. یا بذل مال در راه نصرت امام؛ مانند کمک مالی برای برطرف شدن گرفتاری شیعیان[۷۳].
  2. نصرت معنوی: این نصرت‌، بالاتر از نصرت مادی است؛ مثل اینکه واسطه نشر معارف ائمه (ع) بشویم؛ چنان‌که پیامبر اکرم (ص) هدایت یک نفر را بسیار ارزشمند می‌دانند[۷۴]»[۷۵].
۶. آیت‌الله محمدی ری‌شهری؛
آیت‌الله محمد محمدی ری‌شهری، در کتاب «شرح زیارت جامعه کبیره» در این‌باره گفته است:

«در عبارت « مَنْ‏ وَالاكُمْ‏ فَقَدْ وَالَى‏ اللَّهَ‏...»، "وَلاء"، وقتی است که میان دو چیز، هیچ فاصله‌ای غیر از خودشان نباشد[۷۶] و به دیگر سخن، دو چیز، کاملاً به هم پیوسته باشند. از همین رو، واژه "وَلاء" و "تولّی" و مشتقات آنها، برای قُرب و نزدیکی‌ای به کار می‌رود که ملازمت و همراهیِ آنها، جدا ناشدنی است. بنا بر این، توجّه به دو عنصر "همراهی" و "پیوستگی"، در تمامی معانی "وَلیّ"، ضرور است و چنانچه ولیّ، به سرپرست، یاور و دوست ترجمه شود، مراد، سرپرستی است که جدایی از او، ممکن نیست و یاور و دوستی است که جدا ناشدنی است. با این توضیح، مفهوم عبارت « مَنْ‏ وَالاكُمْ‏ فَقَدْ وَالَى‏ اللَّهَ‏...»، یعنی: هر کس به شما نزدیک شد و یاورِ شما شد، به خدا نزدیک می‌شود و یاور اوست جمله « مَنِ‏ اعْتَصَمَ‏ بِكُمْ‏ فَقَدِ اعْتَصَمَ‏ بِاللَّهِ‏»؛ هر کس به شما تمسک جوید، به خدا تمسک جسته است" (...) یعنی اهل بیت (ع)، انوار الهی و جانشینان خدا بر زمین‌اند و هر یک از زمینیان که پیوند با خدا را می‌خواهد، باید به آنان تمسک جوید و به کمند لطف آنان، چنگ زند. این عبارات، برگرفته از اصطلاحی قرآنی هستند که مؤمنان را به تمسک به خدا، ترغیب می‌فرماید: إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَاعْتَصَمُوا بِاللَّهِ وَأَخْلَصُوا دِينَهُمْ لِلَّهِ فَأُولَئِكَ مَعَ الْمُؤْمِنِينَ[۷۷].

واژه "اعتصام"، با نوعی ممانعت و مصونیت، همراه است[۷۸] و کسی که خود را به خدا پیوند زند، از آفات فراوانی در امان خواهد بود. قرآن، دگرباره، مردم را به چنگ زدن به ریسمان الهی فرا می‌خوانَد: وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا[۷۹].

روایت شده که امام صادق (ع)، در تفسیر این آیه فرمود: « نَحْنُ‏ الْحَبْلُ‏»[۸۰]. آن ریسمان، ما هستیم. این تفسیر، از آن رو سودمند است که برای مردم، ریسمان الهی را تبیین می‌کند و کسانی که پیوند با خدا را می‌طلبند، با تمسک به سخن و رفتار اهل بیت (ع)، به آن خواهند رسید. مجموعه روایاتی که در باره تمسک به خاندان پیامبر خدا (ص) آمده، بسیار است[۸۱]. برای نمونه، پیامبر خدا (ص)، در تشبیهی زیبا، جایگاه اهل بیت (ع) را شناسانده و خداوند، دوستانش را به پیوند با ایشان، ترغیب فرمود: "من و اهل بیتم، درختی هستیم که در بهشت است و شاخه‌های آن، در دنیاست. پس هر که به ما چنگ آویزد، راهی به سوی پروردگارش در پیش گرفته است"[۸۲]. اهل بیت (ع)، مهم‌ترین و مطمئن‌ترین ریسمان الهی‌اند. آنان که به اهل بیت (ع) تمسک جویند، به سایر ریسمان‌های الهی نیز چنگ انداخته‌اند و آن که ارتباط خود را در دنیا با اهل بیت (ع)، محکم و استوار کند، با قرآن و خدا، مأنوس می‌شود و بدین‌سان، به خدا می‌رسد و در آرامش یافتنِ خدا، زندگی خوشی را سامان می‌دهد»[۸۳].
۷. آیت‌‌الله فاضل همدانی؛
آیت‌‌الله سید یحیی فاضل همدانی، در کتاب «نشانه‌های قائم آل محمد» در این‌باره گفته است:
۸. حجت الاسلام و المسلمین قرائتی؛
حجت الاسلام و المسلمین محسن قرائتی، در کتاب «شرایط ظهور از دیدگاه قرآن کریم» و در کتاب «زندگی مهدوی در سایه دعای عهد» در این‌باره گفته است:

«بزرگ‌ترین مشکلی که در طول تاریخ زندگانی امامان (ع) دیده می‌شود آن است که با وجود محبت به آنها، مردم عملاً از آن ها حرف شنوی نداشتند؛ این در حالی است که اگر انسان‌ها خواستار ظهور امام (ع) هستند، باید آمادگی عملی و اطاعت پذیری از ایشان را داشته باشند تا رضایت خدای متعال جلب شده و اذن ظهور فرماید. در سخنی از امام باقر (ع) می‌خوانیم:«" ذِرْوَةُ الْأَمْرِ وَ سَنَامُهُ‏ وَ مِفْتَاحُهُ‏ وَ بَابُ‏ الْأَشْيَاءِ وَ رِضَا الرَّحْمنِ‏- تَبَارَكَ‏ وَ تَعَالى‏- الطَّاعَةُ لِلْإِمَامِ‏ بَعْدَ مَعْرِفَتِه‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"» [۹۰]. خداوند نیز حتماً اگر این آمادگی را که نشانۀ صداقت در درخواست فرج است مشاهده کند، امر ظهور را نزدیک می‌فرماید»[۹۱].

«در سوره نساء، آیه ۵۹ می‌‌خوانیم: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا[۹۲]. این آیه به وظیفه مردم در برابر خدا و پیامبر اشاره می‌‌کند. با وجود سه مرجع "خدا"، "پیامبر" و "اولی الامر" هرگز مردم در بن بست قرار نمی‌گیرند. آمدن این سه مرجع برای اطاعت، با توحید قرآنی منافات ندارد؛ چون اطاعت از پیامبر و اولی الامر نیز شعاعی از اطاعت خدا و در طول آن است، نه در عرض آن و به فرمان خداوند، اطاعت از این دو لازم است.

تکرار فرمانِ "أَطِيعُوا رمز تنوّع دستورهاست؛ ولی قطعاً کسی که از فرمان‌های قرآن، پیامبر و اهل بیت (ع) اطاعت می‌‌کند، از امام زمان (ع) اطاعت کرده است. حسین بن ابی العلاء گوید: من عقیده‌ام را درباره اوصیای پیامبر و اینکه اطاعت آنها واجب است، بر امام صادق (ع) عرضه کردم؛ حضرت فرمود: "آری؛ چنین است. اینان همان کسانی هستند که خداوند درباره آنان فرموده: أَطِيعُوا اللَّهَ... و همان کسانی‌اند که درباره آنها فرموده: إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ... وَهُمْ رَاكِعُونَ[۹۳][۹۴].

اما چرا منتظر، از خداوند متعال چنین درخواستی را دوباره مطرح می‌‌کند و عرضه می‌‌دارد: پروردگارا! مرا از کسانی قرار بده که از فرمان‌های حضرت مهدی اطاعت می‌‌کند؟

در طول تاریخ، افرادی بوده‌اند که اعتقاد پیدا می‌‌کردند؛ ولی در میدان عمل، کم و کاستی داشتند. در سوره انفال، آیه ۲۰ می‌‌خوانیم: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ[۹۵]. در آیه ۲۱ نیز می‌‌خوانیم: وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ قَالُوا سَمِعْنَا وَهُمْ لَا يَسْمَعُونَ[۹۶].

در سراسر قرآن، پس از اطاعت خداوند، اطاعت از رسول خدا ذکر شده است، و در یازده مورد، بعد از عبارت اتَّقُوا اللَّهَ جمله أَطِيعُونِ آمده است؛ یعنی لازمه تقوای الهی، اطاعت از رسول اوست.

با اینکه اطاعت از خدا و رسول، هر دو لازم است، در این آیه تنها از سرپیچی از رسول نهی شده است که معلوم می‌‌شود مشکل آنان در اطاعت از رسول بوده است: با این توضیح، احتمال دارد برخی از منتظران در اطاعت از امام زمان (ع) کوتاهی کنند»[۹۷].
۹. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛
حجت الاسلام و المسلمین خدامراد سلیمیان، در کتاب «درسنامه مهدویت» و دو مقاله «انتظار و منتظران» و «زمینه‌سازان ظهور» و در مقاله «بایسته‌های عصر چشم به راهی» در این‌باره گفته است:

«از آنجا که همه امامان (ع) نور یگانه‌ای هستند، دستورها و فرموده‌های ایشان نیز یک هدف را دنبال می‌کند؛ بنابراین، پیروی از هر کدام، پیروی از همه آنهاست. در زمانی که یکی از آنها در دسترس نیست، دستورهای دیگران چراغ راه هدایت است. امام صادق (ع) در پاسخ کسی که گفت: "شنیده‌ایم صاحب الامر پنهان خواهد شد؛ پس چه کنیم؟ فرمود: چنگ بزنید به آنچه "از پیشوایان پیشین" در دستتان است، تا این که امر بر شما آشکار شود.[۹۸]. يونس بن عبدالرحمان گوید بر موسی بن جعفر (ع) وارد شدم و گفتم: ای فرزند رسول خدا! آیا شما قائم هستید» فرمود: من قائم به حق هستم؛ ولی قائمی که زمین را از دشمنان خدا پاک سازد و آن را از عدل و داد سرشار سازد هم چنان که پر از ظلم و جور شده باشد، او پنجمین از فرزندان من است. او را غیبتی دراز است زیرا بر خود می هراسد و گروه هایی در آن غیبت، مرتد شده و گروه‌هایی دیگر در آن ثابت قدم خواهند بود. آن حضرت سپس فرمود: خوشا بر احوال شیعیان ما که در غیبت قائم ما به رشته ما چنگ زنند و بر دوستی ما و بیزاری از دشمنان ما ثابت قدم هستند؛ آنها از ما و ما از آنهاییم. آنها ما را به امامت و ما نیز آنان را به شیعه بودن پذیرفته‌ایم، پس خوشا بر احوال شان! به خدا سوگند! آنان در روز رستاخیز هم درجه ما هستند.[۹۹]»[۱۰۰].

همسو کردن رفتارها، نیتها و جهت‌گیریها طبق خواست رهبر الهی از مهم‌ترین ویژگیهای رهروی راستین است و این صفت به خوبی در یاران امام مهدی (ع) وجود دارد.

شایان توجه اینکه اگر کسی در مرحله شناخت، در حد ممکن معرفت کسب نمود، در مرحله اطاعت دچار تردید نخواهد شد؛ حال آن‌که اگر کسی در آن مرحله دچار تردید و یا نقصان معرفتی شد، در مرحله اطاعت هرگز پیرو خوبی نخواهد بود.

در قرآن کریم اطاعت از امام، همسنگ اطاعت از خداوند و پیامبر او شمرده شده است؛ آنجا که خداوند می‌‌فرماید: أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ[۱۰۱]. اگر چه امروزه حضرت مهدی (ع) در پس پرده غیبت است، اما اراده و فرمانش را باید گردن نهاد؛ چرا که اگر کسی اکنون از دستورات آن حضرت اطاعت کرد در زمان ظهور نیز چنین خواهد بود.

رسول گرامی اسلام در این‌باره فرمود: "خوشا به حال کسی که، قائم اهل بیت را درک کند؛ حال آن‌که پیش از قیام او نیز پیرو او باشد. با دوست او دوست و با دشمن او دشمن [و مخالف] و با رهبران و پیشوایان هدایتگر پیش از او نیز دوست باشد. اینان همنشین و دوستان من و گرامی‌ترین امت من در نزد من هستند"[۱۰۲]»[۱۰۳].

«از آنجا که تمام امامان (ع) نور واحد هستند، دستورها و فرموده‌های ایشان نیز یک هدف را دنبال می‌کند؛ بنابراین پیروی از هر کدام، پیروی از همه آنها است و در زمانی که یکی از آنها در دسترس نیست، دستورهای دیگران چراغ راه هدایت است. امام صادق (ع) در پاسخ کسی که گفت: "شنیده‌ایم که صاحب الامر غایب خواهد شد؛ پس چه کنیم؟" فرمود: چنگ بزنید به آنچه [از پیشوایان قبل] در دستتان است، تا این که امر بر شما آشکار شود[۱۰۴]»[۱۰۵].
۱۰. حجت الاسلام و المسلمین رضایی اصفهانی؛
حجت الاسلام و المسلمین محمد علی رضایی اصفهانی، در کتاب «مهدویت» در این‌باره گفته است: «اگر چه امام زمان غایب است ولی اراده و فرمانش در میان همه خلایق جاری است. دستوراتش را باید شناخت و فرمان‌هایش را باید اطاعت کرد. از امام صادق (ع) حکایت شده که می‌فرماید: خوشا به حال شیعیان مهدی قائم (ع) آنان که در دوران غیبت او چشم انتظار ظهور اویند و در دوران ظهورش سرسپردگان اوامر او."[۱۰۶]. حال سؤال این است چگونه اوامر و دستورات امام زمان (ع) را در زمان غیبت ایشان بدانیم و به آنها عمل کنیم؟ در جواب این سؤال باید گفت که اگر چه در خصوص امام زمان ارتباط محسوس بین امام و مردم وجود ندارد ولی در هیچ یک از دو غیبت صغری و کبری امام زمان، پیوند امام با مردم به طور کلی قطع و گسسته نشده است زیرا در هر دو غیبت، امر سفارت و نیابت وجود داشته و دارد و از طریق نایبان، پیوند امام با مردم برقرار بوده و هست. در زمان غیبت صغری نیابت نایبان خاص بوده و در زمان غیبت کبری نیابت نایبان حضرت عام می‌باشد که با توجه به شرایط و ضوابطی که مطرح می‌کنند اطاعت فقهاء جامع‌الشرایط لازم و در ردیف اطاعت از امام زمان می‌باشد. و مخالفت با فقیه جامع‌الشرایط که نایب امام است، مخالفت با امام و مخالفت با امام، مخالفت با خداوند می‌باشد. سؤالاتی که برای مردم حاصل شده بود و برای خودش نیز "اسحاق بن یعقوب" مشکل بود در ذیل نامه‌ای به وسیله نایب دوم، یعنی محمد بن عثمان عمری به محضر حضرت مهدی (ع) فرستاد و پاسخ آنها را طلبید از جمله آن مسائل این بود که مردم در عصر غیبت در حوادث واقعه به چه کسی مراجعه کنند؟ حضرت پاسخ فرمودند: «وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِي عَلَيْكُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ»؛ "اما آنچه سؤال کرده‌ای خدا تو را هدایت کند و ثابت قدم نماید... اما حوادثی که پیش می‌آید به راویان حدیث ما مراجعه کنید زیرا آنها حجت و نمایندگان من هستند بر شما و من حجت خدا بر آنها..."[۱۰۷]. از این حدیث استفاده می‌شود که اطاعت از ائمه قبل، عین اطاعت از امام زمان است چون فقها با توجه به قرآن کریم و قول ائمه احکام شرعی را بیان می‌کنند»[۱۰۸].
۱۱. حجت الاسلام و المسلمین صمدی؛
حجت الاسلام و المسلمین قنبر علی صمدی، در کتاب «آخرین منجی» در این‌باره گفته است:

«چگونگی منش و رفتار هر کسی، برخاسته از نوع آگاهی و بینش اوست و چون پیشوایان دین، اسوه دین داری و پارسایی هستند، الگو پذیری از ایشان نیز در گرو رفتار دین‌مدارانه و پیروی از آنان است.

از این‌رو، پیامبر اکرم (ص) الگو پذیری از امام را مهم‌ترین ویژگی منتظران ظهور فرزندش مهدی (ع) معرفی کرده و گام نهادن در راه او و دیگر امامان (ع) را معیار تقرب به خدا و همنشینی با خود بیان فرموده است: «"طُوبي لمن ادرك قائمَ اهلِ بيتي و هو مقتدٍ به قبلَ قيامِهِ يأتِمُ به و بائمةِ الهُدي من قبلِهِ و يَبرَأُ الي الله من عدوِّهم اُولئِكَ رُفقائي و اكرمُ اُمَّتي"»[۱۰۹]؛خوشا به حال کسی که قائم اهل بیتم را درک کند و در غیبت او به امامانش معتقد باشد، با دوستانش دوست باشد و با دشمنانش دشمن. او در روز قیامت، از دوستان من و گرامی‌ترین فرد امت نزد من خواهد بود.

امام موسی بن جعفر (ع) نیز به یونس بن عبدالرحمن فرمود: «"طوبي لِشِيعَتِنَا، المتمسكين بحبلنا فِي غِيبَةٍ قَائِمُنَا، الثَّابِتِينَ عَلِيِّ مُوَالَاتِنَا وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَعْدَائِنَا، أُولَئِكَ مِنَّا وَ نَحْنُ مِنْهُمْ قَدْ رَضُوا بِنَا أَئِمَّةً وَ رَضِينَا بِهِمْ شِيعَةُ، فطوبي لَهُمْ، ثُمَّ طوبي لَهُمْ، وَ هُمْ وَ اللَّهِ مَعَنَا فِي دَرَجَاتِنَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ"»[۱۱۰]؛ خوشا بر شیعیان ما که در غیبت قائم ما به رشته ولایت ما چسبیده‌اند و بر دوستی ما پا برجا هستند و از دشمنان ما بیزارند. آنان از مایند و ما از آنهاییم. آنها ما را برای امامت پسندیده‌اند و ما هم پیروی آنان را پسندیده‌ایم. خوشا بر آنها و خوشا بر آنها. ایشان به خدا در روز قیامت هم درجه ما هستند.

به همین دلیل، امیرمؤمنان (ع) با فراخوان مردم به الگوپذیری از پیشوایان معصوم (ع) آنان را از هرگونه تندروی و کندروی برحذر داشته، خطاب به اصحاب پیامبر (ص) فرموده‌اند: «"انْظُرُوا أَهْلَ بَيْتِ نَبِيِّكُمْ، فَالْزَمُوا سَمْتَهُمْ وَ اتَّبِعُوا أَثَرَهُمْ، فَلَنْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ هُدًى وَ لَنْ يُعِيدُوكُمْ فِي رَدًى؛ فَإِنْ لَبَدُوا فَالْبُدُوا وَ إِنْ نَهَضُوا فَانْهَضُوا، وَ لَا تَسْبِقُوهُمْ فَتَضِلُّوا وَ لَا تَتَأَخَّرُوا عَنْهُمْ فَتَهْلِكُوا"»[۱۱۱]؛ از خاندان نبوت الگو بگیرید و در جای قدم‌های آنان گام نهید، زیرا آنان هیچ‌گاه شما را از راه راست بیرون نبرده و به پستی و هلاکت نمی‌افکنند. جایی که آنان سکوت کردند، شما نیز لب فرو بندید و با قیام آنان شما نیز بپاخیزید. مبادا از آنان پیشی گیرید که گمراه می‌شوید و هرگز از همراهی آنان باز نمانید که نابود می‌گردید.

ایشان در سخن دیگری مهم‌ترین شناسه پیروان راستین خویش را اخلاص و پای بندی به فرمان پیشوایان معصوم (ع) یاد کرده، فرمودند: «"أسعَدُ الناسِ مَن عَرَفَ فَضلَنا، وَ تَقَرَّبَ إلی اللّهِ بِنا، وَ أخلَصَ حُبَّنا، وَ عَمِلَ بما إلَیهِ نَدَبنا، وَ انتَهی عَمّا عَنهُ نَهَینا، فذاک مِنّا وَ هُو فِی دَارِ المُقامَةِ مَعَنا"»[۱۱۲]؛ سعادتمند‌ترین مردم کسانی هستند که با مهرورزی و الگوپذیری از امام خویش به سوی خدا نزدیکی جویند و نسبت به آن چه سفارش کرده ایم، پای بند و آن چه بر حذر داشته ایم، دوری گزینند. چنین کسانی از ما بوده و در بهشت نیز کنار ما خواهند بود. لزوم اقتدا به آنان، برای این است که آنان شاخصه حق و پایه‌های استوار دین‌اند و دیگران باید رویه آنان را الگوی عملی خویش قرار دهند؛ تندروان به آنان بازگردند و کندروان خود را به آنان برسانند.

بنابراین، راه و رسم مهدی زیستی، در عمل به دین و تلاش برای زمینه‌سازی ظهور حضرت است؛ چون هدف و فلسفه ظهور حضرت، احیای ارزش‌های الاهی در جامعه و رشد و تعالی انسانی است. لذا نمی‌توان منتظر ظهور بود، اما نسبت به اهداف ظهور، دغدغه نداشت. زیرا مأموریت اصلی امام مهدی (ع) تحقق حاکمیت اسلام در جهان و اجرای عدالت در جامعه است. از این نظر، آن حضرت، مجری دین و شریعت جدش پیامبر اکرم (ص) است؛ شریعت و دینی که تاکنون شرایط لازم برای تحقق کامل و همه جانبه آن، پدید نیامده است. بنابراین شرط چنین انتظاری، تأسی و اقتدای عملی به آن حضرت است»[۱۱۳].
۱۲. حجت الاسلام و المسلمین محدثی؛
حجت الاسلام و المسلمین جواد محدثی، در کتاب «فرهنگ غدیر» در این‌باره گفته است:

«در قرآن به اطاعت از اولی الامر فرمان داده شده است.أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُولِي الأَمْرِ مِنكُمْ[۱۱۴] اولو الامر به علی بن ابی طالب و ائمه اهل بیت (ع) و جانشینان رسول خدا (ص) از این خاندان تفسیر شده است. امام باقر (ع) دربارۀ آیه اولی الامر می‌فرماید: «"هی فی علیّ و فی الأئمّة، جعلهم اللّه مواضع الأنبیاء"»[۱۱۵] این آیه از موارد بحث‌انگیز میان شیعه و سنّت است و آنان طبق ظاهر آن، هرکس را که حاکم باشد، یا علمای دین را لازم الاتّباع می‌دانند، امّا شیعه مصداق آن را امامان معصوم و آنان که از سوی آنان ولایت دارند می‌دانند (--> آیۀ اولی الامر) ائمه شیعه با استناد به این آیه که خداوند اطاعت اولی الامر از اهل بیت (ع) را واجب ساخته است، با مخالفان احتجاج می‌کردند. امام صادق نیز فرموده است: «"اولو الأمر هم الأئمّة من أهل البیت"»[۱۱۶]. آمران و صاحب‌فرمانانی که اطاعتشان واجب است و پیروی از آنان، افراد را در مسیر اطاعت خدا و رسول قرار می‌دهد، اینانند که بندۀ خالص خدا و از هر خطا و گناه معصوم‌اند.

  • «قرآن کریم در کنار اطاعت خدا و پیامبر، به اطاعت از اولی الأمر (ائمه معصومین) فرمان می‌دهد: أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُولِي الأَمْرِ مِنكُمْ[۱۱۷] در کلام حضرت علی (ع)، اطاعت از امام، به عنوان یک فریضه و به خاطر بزرگداشت امامت شمرده شده است: «و الطّاعة تعظیما للإمامة»[۱۱۸] در احادیث مربوط به اهل بیت و ائمه (ع)، وظایفی همچون لزوم اقتدا به آنان، تمسّک به آنان، اعتقاد به آنان، تبعیّت از فرمان ایشان، عقب نماندن و جلو نیفتادن از آنان، مقدّم داشتن ایشان،... مطرح است. امام علی (ع) می‌فرماید: «" انْظُرُوا أَهْلَ بیت نبیّکم ، فَالْزَمُوا سَمْتَهُمْ وَ اتَّبِعُوا أَثَرَهُمْ..."»[۱۱۹] به خاندان پیامبرتان بنگرید، همراه راه‌ و روش آنان باشید و درپی آنان روید. پیامبر خدا (ص) نیز فرموده است: «" تمسّکوا بِطَاعَةِ أئمّتکم وَ لَا تُخَالِفُوهُمْ ، فَإِنْ طَاعَتُهُمْ طَاعَةِ اللَّهِ"»[۱۲۰] به فرمانبرداری از امامان خود تمسّک جویید و با آنان مخالفت نکنید، چرا که اطاعت آنان اطاعت خداست، در زیارت جامعۀ کبیره می‌خوانیم: «من أطاعکم فقد أطاع اللّه و من عصاکم فقد عصی اللّه» و اینگونه است که اطاعت از اهل بیت و امامان، با اطاعت الهی پیوند خورده است و معیار اطاعت الهی، پیروی از این خاندان است. این اطاعت، گاهی نیز با تعبیر عمل به سخنان و اخذ به قول بیان شده است، یا تسلیم امر بودن.
حضرت رضا (ع) در معرفی اوصاف شیعه فرمود: «" شیعتنا ، الْمُسَلِّمُونَ لِأَمْرِنَا ، ألآخذون بِقَوْلِنَا ، الْمُخَالِفُونَ لأعداءنا ، فَمَنْ لَمْ یکن کذلک فلیس مِنَّا"»[۱۲۱] در اینکه از اولی الأمر باید اطاعت کرد، سخنی نیست، لکن شیعه، اولی الأمر را ائمه معصومین (ع) می‌داند. برخی از اهل سنت، آنان را اهل حلّ و عقد می‌دانند، یا هرکه را که امّت بر آن اتّفاق کنند لازم الإطاعه می‌شمارند. حق اطاعت، یکی از دو حق امام بر امت است، حق دیگر، یاری و نصرت است. اگر اطاعت از امام نباشد، امام هم نمی‌تواند مسؤولیت رهبری و هدایت را انجام دهد. اطاعت مردمی، پشتوانۀ قدرت اجتماعی و بسط ید امام در عمل به اسلام است. امیرالمؤمنین (ع) در خطبۀ جهادیّۀ خویش، ضمن شکایت از سستی و کوتاهی همراهانش در نبرد با دشمن و ردّ این اتّهام که می‌گفتند: علی مرد شجاعی است، لکن دانش جنگ ندارد، از سابقۀ بیش از چهل ساله خویش در حضور در میدان‌های رزم و جنگاوری یاد می‌کند و می‌فرماید: «" وَ لکن لَا رأی لِمَنْ لَا یطاع"»[۱۲۲] از کسی که اطاعت نکنند، رأیی ندارد، یعنی اشکال در فرماندهی و پیشوایی او نیست، بلکه در عدم فرمانبری و پیروی مردم است.[۱۲۳]»[۱۲۴]
۱۳. حجت الاسلام و المسلمین روح‌بخش؛
حجت الاسلام و المسلمین سید مهدی روح‌بخش، در مقاله «انتظار و تأثیرات آن بر امنیت و صلح» در این‌باره گفته است: «درباره ولایت‌پذیری و مطیع بودن یاران و منتظران حضرت، امام صادق (ع) می‌فرمایند: "برای آن حضرت گنج‌هایی است در طالقان، نه از جنس طلا و نه از نقره بلکه مردانی...که اطاعت و فرمان‌پذیری آنها از امام زمان (ع)بیشتر از اطاعت کردن کنیزی از مالک خود می‌باشد". ایمان به خدا و اعتقاد به امامت یاران مورد اشارۀ بسیاری از روایات می‌باشد در این‌باره امام حسن عسکری (ع) به احمد بن اسحاق بن سعد اشعری فرمود: "ای احمد بن اسحاق به خدا قسم (فرزندم) غیبتی خواهد داشت که جزء آنها که خداوند در اعتقاد به امامت او استوارشان کرده برای دعا در تعجیل فرجش موفقشان کرده، کسی دیگر از نابودی رهایی نخواهد یافت.به آن حضرت عرض کردم یا ابن رسول الله (ص) آیا غیبتش به طول می‌انجامد؟ فرمود آری: به خدا قسم، آن‌قدر طولانی می‌شود که بیشتر معتقدان به او، از اعتقادشان برمی‌گردند و فقط کسانی بر اعتقاد به او باقی می‌مانند که خداوند درباره ولایت ما از آنها پیمان گرفته و ایمان را در قلبشان راسخ کرده و مورد تائیدشان قرار داده است"[۱۲۵]. از احادیث فوق می‌توان این نتیجه را برداشت نمود که روحیه انتظار باعث افزایش ایمان، اطاعت‌پذیری از امام و اعتقاد به امامت می‌شود»[۱۲۶].
۱۴. حجت الاسلام و المسلمین نقوی؛
حجت الاسلام و المسلمین سید محمد تقی نقوی ، در کتاب «شرح زیارت جامعه کبیره» در این‌باره گفته است:

«« مَنْ وَالاكُمْ فَقَدْ وَالَى اللَّهَ» کسی که متابعت نماید شما را پس به تحقیق که خدا را متابعت کرده است یا کسی که شما را نصرت دهد و یاری نماید به تحقیق خدا را یعنی دین خدا را نصرت کرده است و محصّل کلام آن است که اطاعت و پیروی از شما اطاعت و پیروی از حقّ است، تردیدی نیست که مسلمان واقعی کسسی است که تابع حقّ باشد زیرا در غیر این صورت معرفت و خدا‌شناسی مُحقّق نخواهد گشت و امام (ع) در این عبارت موالاة حقّ را فرع بر موالاة أولیاء حقّ قرار داده است یعنی نفرموده است: من والی الله فقد والاکم، بلکه فرموده است: « مَنْ وَالاكُمْ فَقَدْ وَالَى اللَّهَ» و در این تفریع یک نکته بسیار دقیقی است و آن این است که موالاة حق تعالی بدون موالاة ائمه معصومین ممکن نیست و اگر کسی بخواهد از حقّ پیروی کند و از موالیان حقّ باشد باید از طریق موالاة اهل بیت داخل شود تا موالاة حقّ ثابت گردد و اگر بخواهد بدون ولایت اهل بیت به مقصد برسد امکان‌پذیر نیست پس کسانی که تصورّ کرده‌اند بدون ولایت اهل بیت از موالیان حقّ تعالی به حساب خواهند آمد اشتباه نموده راه خطا پیموده‌اند، و دلیل بر این مدّعا از کلام آن حضرت آن است که متابعت حقّ را فرع بر متابعت اوصیاء قرار داده‌اند و لذا به فاء مفید تفریع جمله اداء شده و فرموده‌اند، « فَقَدْ وَالَى اللَّهَ»، و معلوم است که وجود فرع تابع وجود اصل است پس اگر اصل یعنی موالاة اهل بیت محقق نگردد چگونه فرع یعنی موالاة حقّ به وجود خواهد آمد، و موالاة حقّ بر هر مسلمانی واجب است بلکه بر تمام مردم واجب است و چون راه رسیده به آن منحصراً طریق مولاة اهل بیت است پس مُوالاة اهل بیت بر تمام مردم واجب است چون مقدّمه واجب است و هو المطلوب و نتیجه آن می‌شود که بگوییم کسانی که بدون اهل بیت و از غیر طریق ولایت آنان دم از توحید و خداشناسی زده یا می‌زنند سخت در اشتباه هستند پس مسلمانان واقعی و موالیان حقیقی پروردگار بدون تردید عبارت‌اند از اهل بیت و اتباع و شیعیان آنان و لذا بر اساس روایات اعمال کسانی که اهل بیت را به ولایت نشناخته‌اند مورد قبول حقّ واقع نمی‌گردد زیرا آنان در واقع تابع هوی و هوس‌اند نه تابع دستورات حقّ

« وَ قَرَنَ طَاعَتَكُمْ بِطَاعَتِهِ» یعنی طاعت شما را قرین طاعت خود ساخت و در این کلام اشاره است بر این که مخالفین ولایت اهل بیت نمی‌توانند دم از اطاعت حق بزنند؛ زیرا خداوند در قرآن مجید می‌فرماید: مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا[۱۲۷] و رسول خدا مکرّر امت را به پیروی از اهل بیت امر فرموده است و از مخالفت آنان برحَذَر داشته است. پس کسانی که توصیه‌ها و اوامر رسول را نادیده انگاشتند و راه مخالفت را پیمودند در حقیقت با خدا مخالفت کردند. اگر کسی بگوید: کلام حضرت صریح است بر این که خداوند طاعت آنان را مقارن با طاعت خود قرار داده است زیرا فاعل، در کلمه قرن، خداست. یعنی قرن الله طاعتکم بطاعته، و شما چه دلیلی از کلام خدا بر اثبات مدّعا دارید، در جواب می‌گوییم دلیل ما آیه شریفه است که می‌فرماید: أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ[۱۲۸] الایه در این آیه اطاعت خدا و اطاعت رسول و اطاعت اولی الامر بحکم واو عاطفه قرین یکدیگر قرار گرفته است. اما اطاعت خدا و رسول معلوم است و در آن بحثی نیست ولی اطاعت اوصیاء نبی چنین روایاتی که از معصومین نقل شده است با توجه به آیه است و اگر طاعت اوصیاء قرین طاعت حق نباشد پس وصیّ رسول نخواهند بود و ولایت نخواهند داشت؛ زیرا معقول نیست اطاعت از ولیّ خدا غیر از اطاعت از خدا باشد»[۱۲۹].
۱۵. حجت الاسلام و المسلمین آیتی؛
حجت الاسلام و المسلمین نصرت‌‏الله آیتی، در مقاله «آیینه انتظار یاوران مهدی» در این‌باره گفته است: «ثمره‌ درخت‌ بینش امام، "اطاعت" و مقدَّم داشتن اراده‌ او‌ بر اراده خود است. یاران امام عصر (ع)، این چنین‌اند و در برابر او تسلیم و خاضع‌اند: « هُمْ أَطْوَعُ لَهُ مِنَ الْأَمَةِ لِسَيِّدِهَا »[۱۳۰]؛ اطاعت آنان‌ از‌ امام، از فرمانبرداری کنیز‌ در‌ برابر مولایش بیشتر است. آنان در برابر قرائت امام، از خود قرائتی ندارند و اراده نفس اماره خود و اکثریت را، بر اراده و میل او مقدَّم نمی‌پندارند. یاران او، نیک می‌دانند که‌ حق‌، با امام است و او با حق؛ چه دیگران بپذیرند و چه انکار کنند. آنان به بهانه نواندیشی و روشن بینی، از امام خود سبقت نمی‌گیرند و گرچه پشت سر او در حرکت‌ اند‌، ولی پای‌ از دام‌ها بر می‌گیرند تا از او فاصله نگیرند. آنان نه تنها مطیع‌اند، بلکه بر خلاف‌ بسیاری - که به بهانه فقدان زمینه، امکانات، سختی راه و... - از خدمت‌ به‌ او‌ و اهدافش شانه خالی می‌کنند؛ در اطاعت او، اهل جدیت و تلاش‌اند و برای بر زمین نماندن آرمان‌های او، خود را به آب و آتش‌ می‌زنند‌ و از‌ هیچ کوششی فروگذاری نمی‌کنند: «مُجِدُّونَ فِي طَاعَتِهِ »[۱۳۱] و در این رسالت بزرگ همراه و هم پای‌ امام هستند: « بِهِمْ يَنْصُرُ اللَّهُ إِمَامَ الْحَقِّ»[۱۳۲]»[۱۳۳].
۱۶. حجت الاسلام و المسلمین گرجیان؛
حجت الاسلام و المسلمین محمد مهدی گرجیان، در مقاله «تحلیل کارآمدی انتظار در حیات طیبه» در این‌باره گفته است:

«مؤمنان‌ در‌ روزهای‌ سخت دوری از امام خود که به‌ انواع‌ بلاها‌ و سختی‌ها‌ آزموده‌ شده‌؛ ولی روحیه انتظار را با ایمان راسخ خود تقویت کرده و دست از اطاعت و فرمانبرداری اوامر الاهی بر نداشته‌اند؛ کسانی هستند که ‌ ‌با همراهی ایمان و عمل صالح، آمادگی‌ رسیدن به نوع جدیدی از حیات را که مخصوص مؤمنان است (حیات طیبه) کسب کرده‌اند. این حیات توحیدی به نحو اتم در زمان ظهور متجلی می‌گردد.

امام صادق (ع): « طُوبَى لِشِيعَةِ قَائِمِنَا الْمُنْتَظِرِينَ لِظُهُورِهِ فِي غَيْبَتِهِ وَ الْمُطِيعِينَ لَهُ فِي ظُهُورِهِ»؛ خوشا به حال دوستان قائم ما که در غیبتش ظهور او را انتظار می‌کشند و در ظهورش از او اطاعت می‌کنند! اینان‌ با‌ پرورش محبت به صاحب عصر (ع) و انتظار ظهور امامشان به مرحله اطاعت الاهی و عمل صالح می‌رسند که خود یکی از شرایط لازم تحقق حیات‌ طیبه‌ مؤمنانه است.

امام جعفر صادق‌(ع) نیز‌ ویژگی شیعیان واقعی را در اطاعت از اوامر الاهی و ترک نواهی پروردگار می‌داند: به خدا سوگند، شیعه علی (ع) نیست، مگر کسی که شکم و عورتش‌ را‌ از حرام نگه بدارد‌ و اعمالش‌ را برای [جلب رضایت] پروردگارش انجام دهد و انتظار ثواب و پاداش الاهی را بکشد و به آن امیدوار باشد و از کیفرش بهراسد[۱۳۴]»[۱۳۵].
۱۷. حجت الاسلام و المسلمین اباذری؛
حجت الاسلام و المسلمینمحمود اباذری، در کتاب «سیمای ماه دوازدهم در سی جزء قرآن» و در کتاب «ادعیه و زیارات مهدوی» در این‌باره گفته است:

«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا[۱۳۶]. جابر بن عبد الله انصاری گوید: نگامی که آیه شریفه يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ نازل گردید، خدمت حضرت رسول (ص) عرض کردم: ما خدا و رسول را شناختیم و اکنون می‌‌خواهیم بدانیم این اولوا الامر که طاعت آنان با طاعت خدا و رسول قرین شده، کدام افراد هستند؟ فرمود: "این افراد خلفای من هستند. ای جابر! اینان پیشوایان مسلمین می‌‌باشند که پس از من خواهند آمد، اول آنها علی بن ابی طالب است،... پس از اینها همنام و صاحب کنیه من که حجت پروردگار و نشانه او در زمین است... از شیعیان و پیروان و دوستان خود غیبت خواهد کرد، و جز افرادی که در ایمان امتحان داده باشند، کسی در امامت او باقی نخواهد ماند؛ به خداوندی که مرا به راستی برانگیخته، شیعیان از غیبت او استفاده خواهند کرد و از تابش انوار او مستفیض خواهند شد، همان‌طور که از خورشید بهره می‌‌برند حتی اگر در زیر ابر باشد"[۱۳۷]. امام صادق در پاسخ این سؤال که چرا نام اهل بیت در قرآن نیست فرمودند: (خلاصه روایت) بر رسول خدا حکم نماز نازل شد، اما در قرآن به این مطلب که چه نمازی سه رکعتی یا چهار رکعتی است تصریح نشد و این رسول الله بود (طبق فرمان إلهی در آیه ۴۴ سوره نحل) که نماز را تفسیر کرد و همین طور زکات بر رسول خدا نازل شد، اما این مطلب که از هرچهل درهم یک درهمِ آن زکات است در قرآن نام برده نشده است و رسول خدا آن را برای مردم تفسیر نمود و حج نیز نازل شد، اما در قرآن نگفت هفت شوط طواف کنید و رسول خدا آن را تفسیر نمود. در مورد إمامت و ولایت هم همین طور است؛ اصلِ إمامت در آیه يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ بیان شد و حضرت رسول مصادیق و جزئیات أُولِي الْأَمْرِ را در حدیث غدیر، ثقلین، منزلت و... بیان نموده است[۱۳۸].

نکته‌ها # اطاعت از خداوند فقط در پرتو اطاعت از رسولش و جانشینان الهی رسول امکان‌پذیر است مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ[۱۳۹].

  1. در قرآن در موارد متعدد از اطاعت مطلق از دیگران نهی شده است[۱۴۰]، اما در این آیه از ما خواسته شده است به طور مطلق از أُولِي الْأَمْرِ اطاعت نماییم و این نیست مگر به خاطر عصمت آنان. "آنان بر حقند و حق پیوسته با آنان است، نه حق از آنها جدا می‌‌شود و نه آنها از حق جدا می‌‌شوند"[۱۴۱]. بنابراین، اطاعت از آنها هرگز در تضادّ با اوامر خدا و رسول نخواهد بود. از سوی دیگر، تبیین رسول درباره مصادیق أُولِي الْأَمْرِ جای هیچ تردیدی باقی نمی‌گذارد که معنای لغوی این واژه مراد نیست و مراد از آن، فقط کسانی هستند که به وسیله همان خدایی که رسول را تعیین نموده، تعیین شده‌اند و حکم آنها ابلاغ شده است. "ای پیامبر! آنچه از سوی پروردگارت بر تو نازل شده است، کاملًا (به مردم) برسان! و اگر نکنی، رسالت او را انجام نداده‌‌ای! خداوند تو را از (خطرات احتمالی) مردم نگاه می‌‌دارد و خداوند، جمعیّت کافران (لجوج) را هدایت نمی‌کند"[۱۴۲].
  2. ثبات قدم بر ولایت دوازدهمین أُولِي الْأَمْرِ و اطاعت از او و الگو قرار دادن وی از مهم‌ترین آزمون‌های دوران غیبت به شمار می‌‌آید: «يَغِيبُ عَنْ شِيعَتِهِ وَ أَوْلِيَائِهِ غَيْبَةً لَا يَثْبُتُ فِيهَا عَلَى الْقَوْلِ بِإِمَامَتِهِ إِلَّا مَنِ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِيمَانِ» بنابراین فرمود: "خوشا به حال کسی که قائم اهل بیت مرا درک کند، به شرطی که در دوران غیبتش، او را مقتدا و الگوی خود قرار داده باشد"[۱۴۳].
  3. در دوران غیبت، می‌‌توان از پرتو انوار هدایت امام بهره‌مند شد؛ همانند بهره‌مندی از خورشید پشت ابر: «وَ الَّذِي بَعَثَنِي بِالنُّبُوَّةِ إِنَّهُمْ يَسْتَضِيئُونَ بِنُورِهِ وَ يَنْتَفِعُونَ بِوَلَايَتِهِ فِي غَيْبَتِهِ كَانْتِفَاعِ النَّاسِ بِالشَّمْسِ وَ إِنْ تَجَلَّلَهَا سَحَابٌ».
  4. چگونه می‌‌توان از نور امام بهره‌مند شد؟ با قلبی پاک و پیروی از امام می‌‌توان در دوران غیبت و ظهور از نور او بهره‌مند شد. امام باقر (ع) به ابا خالد کابلی فرمود: به خدا قسم ای ابا خالد! نور امام در دل مؤمنان از خورشیدِ فروزان، نورانی تر است و آنان به خدا قسم دل مؤمنان را روشن می‌‌کنند و خداوند نورشان را از کسانی که بخواهد (لیاقتش را نداشته باشند) باز می‌‌دارد، در نتیجه دل آنها تاریک خواهد ماند. به خدا قسم، ای ابا خالد! هیچ بنده‌ای ما را دوست نخواهد داشت و ولایت ما را نخواهد پذیرفت مگر اینکه خداوند قلبش را پاک و طاهر گرداند و او قلب بنده‌ای را طاهر نمی‌گرداند تا اینکه تسلیم ما باشد؛ پس وقتی این چنین بود، خداوند او را از حساب شدید و وحشت روز قیامت در امان خواهد داشت[۱۴۴]»[۱۴۵].

«اهل بیت (ع) "سبیل الله" و تنها راه رسیدن به رضوان و خشنودی خداوند می‌‌باشند؛ زیرا راهی که خود خداوند قرار داده است، به حکم صریح قرآن راهی جز این نیست، در نتیجه، این فراز از دعا یعنی « فَكَانُوا هُمُ السَّبِيلَ إِلَيْكَ، وَ الْمَسْلَكَ إِلَى رِضْوَانِكَ » که به دنبال سه آیه مودت آمده، در واقع نتیجه‌گیری از آیات است.

اهل بیت (ع) به دلیل بهره‌مندی از عصمت، برای بشر شاخص و عَلَم هدایت هستند و محال است کسی بدون تمسک به آنان در راه عبودیت و بندگی گمراه نشود؛ این بیان صریح پیامبر خدا در حدیث ثقلین و مانند آن است که: «مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِي أَبَدا»[۱۴۶]»[۱۴۷].
۱۸. حجت الاسلام و المسلمین هدایت‌نیا؛
حجت الاسلام و المسلمین فرج‌الله هدایت‌نیا، در مقاله «ابعاد انتظار در قرآن کریم و روایات» در این‌باره گفته است:

«در رابطه بین امام و مأموم، مأموم پیوسته دنباله‌رو امام خویش است که معنای شیعه نیز همین است. گفتار، رفتار و تقریرات امام برای او حجت است و این سه، وظایف فردی و اجتماعی او را تنظیم می‌کند.

در این میان غیبت امام ممکن است مأموم را در حالت تحیر و سرگردانی قرار دهد. برای پیشگیری از چنین حالتی چه باید کرد و خلأ حضور امام را چه چیزی پر می‌کند؟ خوشبختانه شیعه منتظر، گرفتار چنین حالتی نخواهد شد؛ زیرا روایات فراوانی از رسول گرامی اسلام و جانشینان پاکش وجود دارد که حتی تکلیف جزئی‌ترین مسائل را روشن کرده است.

بنابراین، شیعه منتظر در دوران انتظار بایستی از دستورات امامان پیش از امام غایب تبعیت کند. آنچه بیان شد در پاسخ امام صادق (ع) به پرسشی در همین باره است. راوی می‌‌گوید: به امام صادق عرض کردم، اگر دوران فترتی فرا رسد که مسلمانان امام خود را نمی‌شناسند یا او را نمی‌بینند چه باید بکنند؟ امام در پاسخ فرمود: "هرگاه چنین شرایطی پیش آید، پس به امام قبلی متوسل شوید، و دستورات او را نصب‌العین خود قرار دهید تا امام آخرین ظهور کند"[۱۴۸].

بنابراین تکلیف ما در دوران غیبت پیروی وجود از فرامین امامان پیشین است. با توجه به اینکه میان دستورات امامان تفاوتی وجود ندارد و همه آنان اراده تشریعی خداوند سبحان را برای ما بیان کرده‌اند، میان دوران حضور و دوران غیبت تفاوتی وجود نخواهد داشت[۱۴۹].
۱۹. آقای هرنجی (کارشناس ارشد فقه)؛
آقای منصور هرنجی، در کتاب «انتظار و وظایف منتظران» در این‌باره گفته است:

«یاران مهدی (ع)، عاشقان مولای خود و پاکباز راه او می‌باشند؛ و چون بندگان از او فرمان ببرند؛ و در انجام دستور از او پیشی نمی‌گیرند چنانچه پیامبر اسلام (ص) که فرمودند: «كَدَّادُونَ مُجِدُّونَ فِي طَاعَتِهِ». "تلاش‌گر و کوشا در پیروی از اویند"[۱۵۰]. یاران مهدی (ع) به خاطر عشق و علاقه قلبی به حضرت مهدی (ع) فرمانبر او هستند. و مثل پروانه، به دور شمع وجودش در گردشند. جاذبه سازنده و پر قدرتش آنان را مجذوب کرده است. حضرت را بیش از حد دوست می‌دارند و پیروی از او را بدون قید و شرط بر خود لازم می‌شمارند. امام حسن عسکری (ع) در سخنانی در آخرین روزهای عمر خود به فرزندش فرمود که یاران مخلص مهدی (ع) این‌گونه می‌باشند: "روزی را می‌بینم که پرچم‌های زرد و سفید در کنار کعبه، به اهتزار درآمده، دست‌ها برای بیعت تو، پی در پی صف کشیده‌اند. دوستان باصفا، کارها را چنان با نظم و ترتیب در آورده‌اند که همچون دانه‌های دُر گرانبها که در رشته‌ای قرار گیرند، شمع وجودت را احاطه کرده‌اند و دست‌های‌شان برای بیعت با تو، در کنار حجرالاسود به هم می‌خورد، قدمی به آستانه‌ات گرد آیند که خداوند آنها را از سرشتی پاکیزه و گرانبها آفریده شده است. دل‌هایشان از آلودگی نفاق و پلیدی شقایق پاکیزه، به فرمان‌های الهی فروتند و دل‌های‌شان از کینه و دشمنی پیراسته، رخسارشان برای پذیرش حق آماده است و سیمای‌شان با نور فضل و کمال آراسته، آیین حق را می‌پرستند و از اهل حق پیروی می‌کنند"[۱۵۱]»[۱۵۲].

۲۰. آقای ملکی‌راد؛
آقای محمود ملکی‌راد، در مقاله «رابطه تقویت مبانی کلامی با تقویت روحی منتظران» و در کتاب «خانواده و زمینه‌سازی ظهور» در این‌باره گفته است:

«بر همه معتقدان به امامت خصوصا منتظران لازم است تا شناخت صحیحی از امام مهدی (ع) پیدا کند، چون امامت و ولایت آن حضرت بابی است که مردم از راه آن می‌‌توانند به عبودیت و بندگی خداوند بپردازند و ایمان از طریق آن استکمال پیدا می‌‌کند و به تعبیر امام صادق (ع): "کمترین درجه شناخت امام آن است که او همتای نبوت است به جز در درجه نبوت، و امام وارث پیامبر (ص) است و اطاعت امام، اطاعت خداوند و اطاعت رسول خدا (ص) است"[۱۵۵].

بنابراین اطاعت از امام اطاعت از خدا و رسول خداست، اطاغت از خداوند و رسول او واجب است، پس اطاعت از امام واجب است، پس اطاعت از امام واجب است، بر این اساس بر منتظر واقعی لازم است تمام حالات خویش را بر طبق هدایت امام و خواست او قرار دهد و از نا فرمانی او بپرهیزد»[۱۵۶].

«از آنجایی که منتظران خود را منسوب به امام (ع) می‌دانند، به این نتیجه می‌رسند که در پیروی از آن حضرت پیش‌قدم باشند و الگوی رفتاری و اخلاقی خود را امام (ع) قرار دهند. از آثار این الگو گرفتن این است که آنان در رفتار فردی و اجتماعی طبق خواست امام (ع) حرکت و مسیر زندگی خویش را بر اساس آن تنظیم می‌کنند. از طرفی چون خواست امام (ع) طبق خواست خداوند است و بر محور آن می‌چرخد و غیر از آن نیست، رفتار فردی و اجتماعی منتظران نیز متأثر از اوامر و نواهی الهی و بر محور رضایتمندی خداوند خواهد بود و در محدوده تعیین‌شده خداوند دور می‌زند. سعی آنان بر این است که هیچ حرکت خلاف خواست خداوند از آنان سر نزند و همواره بر این امر مراقبت دائمی دارند. مداومت آنان بر این امر موجب می‌شود ورع و پرهیزکاری در آنان به صورت ملکه درآید و مزین به تقوای الهی شوند؛ زیرا اصحاب و یاران امام مهدی شاگردان مکتب قرآن و سنت معصومان‌اند (ع) و از سرچشمه این دو گوهر گرانقدر سیراب می‌شوند. قهراً همه تلاششان بر این خواهد بود تا خود را با همه معیارهای دینی و این دو منبع ارزشمند هماهنگ کنند و تحت تربیت آن درآورند.»[۱۵۷].

«یکی از عومل مهم در تربیت و خودسازی، الگو قراردادن انبیا و بزرگان دین است؛ زیرا با الگو قراردادن رفتار آنان، انگیزه لازم برای پیروی از آنان در افراد به وجود می‌آید و فرد سعی خواهد کرد برای بهره‌مندی از رفتار نیک و دستاوردهای مثبت زندگی‌شان، خود را ملزم به پیروی از آنان کند. با توجه به اهمیت الگو و اسوه در هدایت و تربیت، خداوند در قرآن کریم متذکر این مطلب می‌شود و از مردم می‌خواهد انبیای بزرگی چون ابراهیم (ع) و رسول گرامی اسلام (ص) را الگوی خویش قرار دهند. خداوند متعال درباره حضرت ابراهیم (ع) می‌فرماید: قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ[۱۵۸] و در مورد رسول اکرم (ص) که می‌فرماید: لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ[۱۵۹]. طبق این آیه، مقتضای ایمان و تصدیق رسالت رسول اکرم (ص) آن است که مسلمانان از سیره و روش آن حضرت پیروی کرده، به او تأسی نمایند؛ زیرا تمام اهداف و برنامه‌های ایشان صحیح و کامل و بدون نقص است؛ یعنی لازم است افراد خطوط کلی و مسائل اساسی و راهکارهای عملی زندگی را از ایشان فرا گیرند و او را در این راستا الگو قرار دهند. باید روحیات عالی، استقامت و شکیبایی، هوشیاری و درایت و اخلاص و توجه به خدا و تسلط بر حوداث و زانو نزدن در برابر سختی‌ها و مشکلات را از ایشان و سایر انبیا و پیشوایان معصوم (ع)، فرا گرفت. امیرالمؤمنین (ع) در این زمینه می‌فرماید: "روش پیامبر خدا برای الگوگیری شما بسنده است"[۱۶۰].

در روایات نیز بر اهمیت برگزیدنِ الگو تأکید شده است. امیرالمؤمنین علی (ع) می‌فرماید: "آگاه باشید هر مأموم و پیروی‌کننده‌ای را پیشوایی است که از او پیروی کرده، به نور دانش او روشنی می‌جوید"[۱۶۱]. نکته قابل توجه در این کلام این است که آن حضرت یکی از دلایل نیازمندی جامعه به امام را ضرورت الگو داشتن و الگوپذیری بیان کرده است؛ چراکه با الگو قرار دادن امام می‌توان از هدایت و راهنمایی و به طور اخص از نور علم امام بهره‌مند شد. اصولاً امام را بدین جهت امام می‌گویند که نمونه و الگو برای مردم است. علامه طباطبایی در این زمینه می‌گوید: "امامت به این معناست که شخص طوری باشد که دیگران به او اقتدا کرده و از او متابعت نمایند؛ یعنی گفتار و کردار خود را مطابق کردار او بیاورند"[۱۶۲].

بنابراین بر مردم لازم است از امام پیروی کنند و از نور او روشنایی برگیرند؛ البته افرادی می‌توانند از هدایت امام برخوردار شوند که به او باور داشته باشند؛ بر همین اساس تفاوت آشکاری میان زندگی انسان معتقد به امامت با غیرمعتقد به آن وجود دارد. با توجه به این نکته می‌توان گفت یکی دیگر از کارکردهای مهم اعتقاد به امامت و مهدویت در خانواده، الگوگیری از امام به است»[۱۶۳].
۲۱. آقای موسوی؛
آقای سید علی موسوی، در مقاله «فلسفه انتظار فرج با تأکید بر افضل اعمال بودن آن» در این‌باره گفته است: «در برخی روایات برای‌ منتظران‌، از‌ تمسک و پایبندی به آنچه از ائمه به‌ ایشان‌ رسیده به عنوان وظیفه یاد شده است و فرموده‌اند در زمان غیبت به‌ امر‌ اولی تمسک جویید تا امر‌ دیگر‌ برایتان روشن‌ گردد‌. امام‌ صادق در این باره می‌فرماید: «فَتَمَسَّكُوا بِالْأَمْرِ الْأَوَّلِ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْآخِرُ»[۱۶۴]؛ به امر اولی تمسک کنید‌ تا‌ زمانی که امر دیگر برای شما‌ آشکار شود. «فَتَمَسَّكُوا بِمَا فِي أَيْدِيكُمْ، حَتَّى يَتَّضِحَ لَكُمُ الْأَمْرُ»[۱۶۵]؛ تمسک کنید به آنچه در دستتان است تا امر برای شما واضح‌ گردد‌»[۱۶۶].
۲۲. آقای دکتر شفیعی سروستانی؛
آقای دکتر ابراهیم شفیعی سروستانی، در کتاب «او را بشناسیم» در این‌باره گفته است:

«امامان معصوم به دلیل دارا بودن ویژگی‌هایی چون سر سپردگی و تسلیم محض نسبت به اوامر و نواهی الهی، پاکی و پیراستگی از هرگونه خطا و اشتباه و فانی شدن در اراده و خواست خداوند به مقامی رسیده‌اند که امر و نهی آنها عین امر این و نهی الهی است. به همین دلیل، کسی که از آنها پیروی کند دقیقا مانند این است که از خدا پیروی کرده است و کسی که با آنها مخالفت کند، دقیقا مانند این است که با خدا مخالفت کرده است. شیخ صدوق این ویژگی امامان معصوم را اینگونه بیان می‌کند: واجب است معتقد باشد... دستور آنها دستور خدا، نهی آنها نهی خدا، پیروی از آنها پیروی از خدا، مخالفت با آنها مخالفت با خدا، دوست آنها دوست خدا و دشمن آنها دشمن خداست[۱۶۷]. همه ویژگی‌هایی که شیخ صدوق به آنها اشاره کرده در روایات ذکر شده است که در ادامه به برخی از آنها اشاره می‌کنیم. پیش از بررسی روایات با توجه داشت که این ویژگی‌ها در فرموده خدای متعال ریشه دارد آنجا که می‌فرماید: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ[۱۶۸] چنان که در بررسی نخستین ویژگی امامان گفته شد، مراد از “أولى الأمر" در آیه، امامان از آل محمد هستند. بر اساس این آیه همچنان که اطاعت خدا و رسول واجب است، اطاعت امامان هم واجب است و میان اطاعت از آنها و اطاعت از خدا هیچ تفاوتی وجود ندارد»[۱۶۹].

۲۳. آقای محمد‌هاشمی؛
آقای عبدالله محمد‌هاشمی، در مقاله «فرهنگ انتظار زمینه‌ساز تحقق جامعه مهدوی» در این‌باره گفته است: «ولایت‌مداری و پیروی در برابر امر امام از مهم‌ترین ویژگی منتظران و اصحاب آن حضرت است. چه‌بسا کسانی باشند که ادعای منتظر بودن را داشته باشند، اما در‌ میدان‌ عمل و اطاعت‌پذیری به‌گونه دیگری عمل کنند. از‌این‌رو، کسی‌که این ویژگی مهم را دارد دارای پاداش بسیاری است. امام علی بن الحسین (ع) می‌فرماید: "هر‌کس در زمان غیبت قائم (ع) بر دوستی و ولایت‌پذیری‌ ما ثابت‌قدم بماند، خدای عزوجل به او پاداش هزار شهید بدر‌ و احد‌ می‌دهد‌"[۱۷۲]»[۱۷۳].
۲۴. سرکار خانم فرحمند؛
سرکار خانم مهناز فرحمند، در مقاله «جامعه منتظر ظهور از منظر دعای عصر غیبت» در این‌باره گفته است:

«« وَ لَيِّنْ قَلْبِي لِوَلِيِّ أَمْرِكَ»[۱۷۴]. واژه "«لَيِّنْ»" به معنای نرمی، خوش خویی و ملاطفت آمده است. در واقع از خداوند می‌‌خواهیم که محبت و دوستی ولی خود را به ما القا نماید تا در مقابل فرامین آن بزرگوار اثرپذیری و آمادگی قبول داشته باشیم.

خداوند می‌‌فرماید: قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ[۱۷۵]. در تفسیر این آیه شریفه آمده است، راوی می‌‌گوید به خدمت امام باقر (ع) شرفیاب شدم و عرض کردم: پدر و مادرم به فدایت! بعضی اوقات در هنگام خلوت، شیطان ما را وسوسه می‌‌کند و نفس ما آلوده می‌‌شود، اما همین که متذکر به وجود مقدس شما می‌‌شویم و به دوستی شما توجه می‌‌نماییم، از خود بی‌خبر شده و آرامش خاطری به ما دست می‌‌دهد. امام فرمود: "دین جز دوستی و محبت ما نیست"[۱۷۶].

در روایت دیگری از امام صادق (ع) نیز آمده است: « وَ هَلِ الْإِيمَانُ إِلَّا الْحُبُّ وَ الْبُغْضُ؟»[۱۷۷] ایمان هر کس به اندازه «حُبٌّ فِي اللَّهِ» و « بُغْضٌ فِي اللَّهِ» در اوست؛ بنابراین حب و بغض در راه خدا، محور ایمان می‌‌باشد. بنده با ایمان در برابر رضا و سخط الهی از پیش خود رضا و سخطی ندارد، آنچه را که خدایش می‌‌پسندد، دوست دارد و از آنچه که خدا کراهت دارد، متنفر است. هر اندازه حب و بغض انسان منطبق بر محبوب‌ها و مبغوض‌های پروردگار باشد، به همان اندازه از ایمان بهره‌مند شده است. "«حُبٌّ فِي اللَّهِ»"، یعنی همه دوستی‌ها به خاطر خدا باشد و هر کس و یا هر چیزی را که محبوب خداست، دوست داشته باشد و از آنچه که مبغوض خداست، بدش بیاید.

حال که چنین است، باید دید چه چیز و چه کسانی محبوب خدا و یا مبغوض او هستند تا انسان محور حب و بغض الهی را بشناسد و بتواند ایمان خود را به آن وسیله محک بزند. فردی از پیامبر اکرم (ص) سؤال کرد: دوست خدا کیست تا با او دوستی کنم و دشمن او کیست تا با او دشمنی کنم؟ حضرت در پاسخ به امیرالمؤمنین (ع) اشاره کرد و فرمود: "دوست امیرالمؤمنین (ع) دوست خداست، پس با او دوستی کن و دشمن ایشان دشمن خداست، پس با او دشمن باش"[۱۷۸]؛ مطابق روایات شیعه و سنی، پیامبر اکرم (ص) حبیب خداست و به دنبال ایشان اهل بیت آن حضرت (ع) در این ویژگی از ایشان جدا نیستند؛ زیرا همه آنان نور واحدند. پس می‌‌توان گفت تنها محبوب‌های خدا، پیامبر (ص) و اهل بیت او (ع) هستند و مخلوقات دیگر در راه محبت به ایشان خلق شده‌اند. پس محور "«حُبٌّ فِي اللَّهِ» و « بُغْضٌ فِي اللَّهِ»"، حب و بغض در راه اهل بیت می‌‌باشد و این، همان چیزی است که به عنوان اجر رسالت پیامبر (ص) در قرآن کریم معرفی شده است[۱۷۹]: قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى[۱۸۰].

حال که روشن شد دین چیزی جز معرفت اهل بیت (ع) و قبول ولایت ایشان نیست و تجلی این امر هم در شدت محبت به ایشان است، باید به این مسئله نیز توجه کنیم که از جمله آثار ولایت و محبت اهل بیت (ع)، اطاعت از دستورات ایشان و تبعیت از آنان است؛ به طوری که هر چه محبت بیشتر باشد، تبعیت و پیروی از ایشان بیشتر و کامل‌تر است. خدا به پیامبرش دستور می‌‌دهد: قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ[۱۸۱].

بنابراین اگر کسی می‌‌خواهد مورد توجه و عنایت الهی قرار گیرد، باید از پیامبر (ص) و ائمه (ع) تبعیت کند. با این دیدگاه، محبت می‌‌تواند زمینه ساز اطاعت بوده و سختی‌های مسیر بندگی را هموار سازد»[۱۸۲].
۲۵. سرکار خانم صمیمی؛
سرکار خانم سیمین صمیمی، در مقاله «عرصه‌های تأثیرگذاری اعتقاد به مهدویت در اصلاح فرد از دیدگاه قرآن و حدیث» در این‌باره گفته است:

«امام علی (ع) افراد را تنها زمانی منتظر و پیرو امام عدالت‌گستر معرفی می‌‌نماید که در زندگی فردی و اجتماعی‌شان راه و روش مورد نظر او را اجرا نمایند. چنان‌که در نامه‌ای به نقل از حضرت خطاب به عثمان بن حنیف آمده که فرمود: "... مرا یاری کنید به پارسایی و کوشیدن و پاک‌دامنی و درستی ورزیدن"[۱۸۳]. منتظر بنابر تفسیر آیه: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ[۱۸۴]. به نقل از امام صادق (ع) که فرمود: "نه‌تنها اعتقاد به امام زمان (ع) واجب است بلکه خداوند یاری حضرت را در زمان غیبت واجب گردانیده است"[۱۸۵]. به یاری حضرت در دوران غیبت می‌‌پردازد. این یاری در سه مرحله صورت می‌‌گیرد؛

در مرحله اول: شکر قلبی نعمت که همان معرفت صحیح حضرت و تهذیب نفس فردی می‌‌باشد پرداخته.

در مرحله دوم: شکر زبانی نعمت با یاد کردن حضرت به زبان، امام را به دیگران معرفی می‌‌نماید.

در مرحله سوم: شکر عملی نعمت یعنی: فرد به اصلاح اعمال خود در مسیر بندگی پروردگار می‌‌پردازد»[۱۸۶].
۲۶. سرکار خانم رجایی؛
سرکار خانم محبوبه رجایی، در مقاله «مؤلفه­‌های انتظار توان­مند در قرآن کریم و سنت» در این‌باره گفته است:

«یکی از مؤلفه‌های انتظار توانمند، خودسازی و آمادگی برای ظهور امام غایب است؛ زیرا شوق دیدار امام (ع) آدمی را می‌سازد، و او را برای درک ظهور آماده می‌کند. آمادگی نیز، جز در سایه انجام فرامین حق و دستورات پیشوایان معصوم (ع) به دست نمی‌آید. چرا که "آمادگی" تنها صرف ادعا نیست، بلکه ایمان و عمل است که آمادگی را جلوه می‌‌دهد. قرآن کریم یاوران حضرت مهدی (ع) و منتظران واقعی آن حضرت را بندگان صالح و شایسته خدا، و افراد پرهیزکاری می‌داند که ایمان به خدا دارند و کارهای نیک و شایسته انجام می‌‌دهند. وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ[۱۸۷]

روایات اسلامی نیز، آنان را کسانی معرفی می‌‌کند که خدا را آن‌گونه که باید بشناسند، شناخته‌اند و پرهیزکارانه عمل می‌‌کنند. آنان به ولایت ائمه معصومین (ع) معترفند، و به امامت امام غائب از انظار عقیده دارند و خود را به اخلاق نیکو متخلق می‌‌سازند. به آداب و عقاید دینی تمسک می‌‌جویند، و بر ایمان و یقین خود می‌‌افزایند، و تسلیم دستورات دین می‌‌شوند. پرهیزکاران که به امام غایب می‌‌گروند، نماز برپا می‌‌دارند و از دارایی خود می‌‌بخشند. به قرآن و کتاب‌های آسمانی پیشین، ایمان آورده و به جهان ابدی یقین دارند. آنان مردمانی فرمانبردار، با اخلاص، نیکوکار، عزت‌مند، قناعت‌پیشه، ستمدیده، بردبار، پاکزاد، نیک‌سرشت و پاکدل هستند[۱۸۸]»[۱۸۹].
۲۷. پژوهشگران مسجد مقدس جمکران؛
[[]] پژوهشگران مسجد مقدس جمکران، در کتاب «انتظار بهار و باران» در این‌باره گفته‌اند: «امام صادق (ع) فرمود:"خوشا به حال شیعیان قائم ما (ع)! که در دوران غیبت او چشم انتظار ظهورش و در دوران ظهورش سرنهاده به فرمانش هستند"[۱۹۰] "انتظار در غیبت" و "اطاعت در ظهور" وصف دو گروه متمایز جدا از یکدیگر نیست، بلکه هر دو صفت، بیانگر چگونگی وضع و حال یک گروه است. اطاعت کنندگان امام در ظهور، همان‌هایند که در غیبت انتظار کشندگان او بودند و چشم انتظاران امام در غیبت، همانانند که در ظهور مطیع فرمان‌های اویند. اصلاً برای شیعیان حقیقی، فرقی بین غیبت و ظهور امام زمان (ع) نیست. آنها حتی در غیبت هم خود را در حضور می‌بینند. فرمان‌پذیری آنان به گونه‌ای است که هر لحظه غیبت برای‌شان به منزله مقدمه ظهور است. آن‌گونه زندگی می‌کنند که هر زمان امام‌شان ظاهر گشت، آنان را گوش به فرمان ببیند و تا پای جان آماده اطاعت بیابد. قوت عقل و اندیشه و فزونی درک و دانش: امام زین العابدین (ع) در بیان علت برتری مردمان زمان غیبت، نسبت به مردم سایر دوران‌ها می‌فرماید:"زیرا خدای تعالی آنقدر از عقل و اندیشه و دانش به آنان بخشیده که غیبت در نظر آنان به منزله مشاهده و حضور درآمده است"[۱۹۱]. در این ویژگی چهار نکته قابل تأمل وجود دارد: یکی اینکه این امتیاز به همه مردم در عصر غیبت داده نشده بلکه اختصاص به شیعیان حضرت مهدی (ع) و منتظران او دارد، چنان‌که امام سجاد (ع) تصریح می‌فرماید:«الْقَائِلُونَ بِإِمَامَتِهِ الْمُنْتَظِرُونَ لِظُهُورِهِ»[۱۹۲]. دیگر اینکه این قوت و فزونی عقل و دانش، وابسته به عطای خداوند است. فیض و رحمت اوست که چنین قدرت و رشدی را در اندیشه و فهمِ مردم ایجاد می‌کند. بنابراین باید پذیرفت که آنچه خارج از دایره فیض و عطای الهی است عقل و معرفت به شمار نمی‌آید. اگرچه بیگانگان آن را جزو افتخارات فلسفه و علم خود به حساب آورند. و یا حداقل باید قبول کرد که عقل و دانش شیعیان تعریفی متمایز از تعریف علم و خرد مادی‌گرانه اغیار، و محدوده‌ای به مراتب فراتر از آن دارد. سومین نکته اینکه عطای الهی هرگز به معنی اشراقی معجزه‌آسا و بدور از اسباب نیست و هیچ منافاتی با سعی و تلاش شیعیان منتظر در راه کسب معارف و تقویت بنیان‌های خود ندارد. بلکه برعکس انگیزه‌ها کوششِ بیشتر و پویایی عمیق‌تر در این راه را تقویت می‌نماید، زیرا عطای الهی همچون باران رحمتی است که اگر بر زمین شخم زده و آماده، و بر بذرهای پاشیده و آفت نزده نازل گردید ثمربخش و حیات‌آفرین و پربرکت و اعجاب‌انگیز است. چهارمین نکته اینکه ثمره چنین قدرت و رشدی در عقل و دانش منتظران، یکسان دیدن غیبت و ظهور، و برخورد همگون با نهانی و پیدایی امام زمان (ع) است، که این خود سر فصل بحثی گسترده پیرامون کیفیت مسئولیت‌پذیری و انجام وظایف آنان به شمار می‌آید و مجالی وسیع‌تر می‌طلبد»[۱۹۳].
]]

پرسش‌های مصداقی همطراز

پرسش‌های وابسته

  1. وظیفه مسلمانان نسبت به امام مهدی چیست؟ (پرسش)
    1. تکالیف و وظایف شیعیان برای زمینه‌سازی ظهور در غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
    2. تکالیف و وظایف شخصی شیعیان در زمان غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
    3. تکالیف و وظایف فردی شیعیان در زمان غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
    4. تکالیف و وظایف اجتماعی شیعیان در زمان غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
    5. تکالیف و وظایف شیعیان در حوزه امنیت اجتماعی در زمان غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
    6. تکالیف و وظایف علما در زمان غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
    7. تکالیف و وظایف دانشجویان در زمان غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
    8. تکالیف و وظایف مستمعان در زمان غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
    9. تکالیف و وظایف کنهسالان در زمان غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
    10. تکالیف و وظایف جوانان در زمان غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
    11. تکالیف و وظایف زنان در زمان غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
    12. تکالیف و وظایف ثروتمندان در زمان غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
    13. تکالیف و وظایف اقشار آسیب‌پذیر در زمان غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
    14. تکالیف و وظایف حاکمان و فرماندهان در زمان غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
    15. تکالیف و وظایف نیروی انتظامی در زمان غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
    16. تکالیف و وظایف توده مردم در زمان غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  2. وظایف عام مسلمانان نسبت به امام مهدی چیست؟ (پرسش)
    1. مسلمانان نسبت به شناخت امام مهدی چه وظیفه‌ای دارند؟ (پرسش)
    2. مسلمانان درباره تولی به امام مهدی چه وظیفه‌ای دارند؟ (پرسش)
      1. وظیفه مسلمانان درباره ایمان به امامت و ولایت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
      2. وظیفه مسلمانان درباره محبت و مودت به امام مهدی چیست؟ (پرسش)
      3. وظیفه مسلمانان درباره اطاعت و نصرت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
        1. برای یاری امام مهدی چه باید کرد؟ (پرسش)
    3. مسلمانان نسبت به تبری از دشمنان امام مهدی چه وظیفه‌ای دارند؟ (پرسش)
    4. مسلمانان نسبت به زیارت و یاد امام مهدی چه وظیفه‌ای دارند؟ (پرسش)
    5. مسلمانان درباره دعا برای امام مهدی چه وظیفه‌ای دارند؟ (پرسش)
    6. مسلمانان نسبت به اقتدا به سنت و سیره امام مهدی در امور استحبابی چه وظیفه‌ای دارند؟ (پرسش)
    7. مسلمانان نسبت به انجام اعمال عبادی به نیابت از امام مهدی چه وظیفه‌ای دارند؟ (پرسش)
  3. وظایف خاص مسلمانان نسبت به امام مهدی چیست؟ (پرسش)
    1. آیا انتظار فرج از وظایف خاص مسلمانان نسبت به امام مهدی است؟ (پرسش)
    2. آیا صبر بر سختی‌های دوران غیبت از وظایف خاص مسلمانان نسبت به امام مهدی است؟ (پرسش)
    3. آیا آمادگی و زمینه‌سازی برای ظهور از وظایف خاص مسلمانان نسبت به امام مهدی است؟ (پرسش)
      1. انواع آمادگی برای ظهور کدامند؟ (پرسش)
        1. آمادگی و زمینه‌سازی برای ظهور امام مهدی در عرصه فکری و اعتقادی یا علمی و معرفتی چیست؟ و چگونه محقق می‌شود؟ (پرسش)
        2. آمادگی و زمینه‌سازی برای ظهور امام مهدی در عرصه روحی و روانی چیست؟ و چگونه محقق می‌شود؟ (پرسش)
        3. آمادگی و زمینه‌سازی برای ظهور امام مهدی در عرصه اخلاقی و رفتاری چیست؟ و چگونه محقق می‌شود؟ (پرسش)
        4. آمادگی و زمینه‌سازی برای ظهور امام مهدی در عرصه سیاسی چیست؟ و چگونه محقق می‌شود؟ (پرسش)
        5. آمادگی و زمینه‌سازی برای ظهور امام مهدی در عرصه اقتصادی چیست؟ و چگونه محقق می‌شود؟ (پرسش)
        6. آمادگی و زمینه‌سازی برای ظهور امام مهدی در عرصه نظامی و انتظامی چیست؟ و چگونه محقق می‌شود؟ (پرسش)
    4. آیا پیروی از نواب عام از وظایف خاص مسلمانان نسبت به امام مهدی است؟ (پرسش)
    5. آیا دعا برای تعجیل فرج از وظایف خاص مسلمانان نسبت به امام مهدی است؟ (پرسش)
    6. آیا غمگین بودن در دوران غیبت و اشتیاق به ظهور از وظایف خاص مسلمانان نسبت به امام مهدی است؟ (پرسش)
  4. آثار نزدیک شمردن ظهور چیست؟ (پرسش)
  5. آفات دور دانستن ظهور چیست؟ (پرسش)
  6. آرزوها چگونه در شخصیت منتظران امام مهدی تأثیر می‌گذارد؟ (پرسش)
  7. برای ایجاد ارتباط قلبی با امام مهدی به جز تکالیف شرعی و دینی چه اعمالی لازم است تا بفهمیم ایشان از ما راضی هستند؟ (پرسش)
  8. وظیفه جامعه اسلامی در برابر اخباری که از سوی امام مهدی می‌رسد چیست؟ (پرسش)
  9. امام مهدی از نوجوانان جامعه امروز چه انتظاری دارند؟ (پرسش)
  10. دانش‌آموزان چگونه باید منتظر امام مهدی باشند؟ (پرسش)
  11. چگونه می‌توان برپایه خواست حقیقی امام مهدی عمل کرد؟ (پرسش)
  12. وظیفه مردم در عصر غیبت کبری برای برپایی عدالت چیست؟ (پرسش)
  13. آیا تکریم اماکن منسوب به امام مهدی از تکالیف عصر غیبت است؟ (پرسش)
  14. چرا رسیدگی به نیازهای مؤمنان مصداقی از برآوردن حوائج امام مهدی است؟ (پرسش)
  15. مرابطه با امام مهدی به چه معناست؟ (پرسش)
  16. آیا حفظ پیوند با مقام ولایت از وظایف خاص منتظران امام مهدی است؟ (پرسش)

جستارهای وابسته

پانویس

  1. ر.ک: صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص ۱۲۴.
  2. ر.ک: جوادی آملی، عبدالله، امام مهدی موجود موعود، ص ۱۹۳-۱۸۹؛ رضایی اصفهانی، محمد علی، مهدویت، ص ۱۱۷-۱۱۰؛ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ص ۲۲۸-۲۲۲ و انتظار و منتظران، ص ۲۰۹-۲۰۱؛ هرنجی، منصور، انتظار و وظایف منتظران، ص ۷۷.
  3. ر.ک: حسینی خامنه‌ای، سید علی، مهدویت از منظر ولایت، ص۶۰-۶۱: خطبه‌های نماز جمعه تهران، رسالت ۱۲/۱/۶۷.
  4. ر.ک: قرائتی، محسن، شرایط ظهور از دیدگاه قرآن کریم، ص ۹۳ ـ ۱۰۴.
  5. وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الأَرْضِ«خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند وعده داده است که آنان را به یقین در زمین جانشین می‌گرداند» سوره نور، آیه ۵۵.
  6. ر.ک: رجایی، محبوبه، مؤلفه­‌های انتظار توان­مند در قرآن کریم و سنت.
  7. «طُوبَی لِشِیعَةِ قَائِمِنَا الْمُنْتَظِرِینَ لِظُهُورِهِ فِی غَیْبَتِهِ وَ الْمُطِیعِینَ لَهُ فِی ظُهُورِهِ»؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۳۵۷.
  8. ر.ک: گرجیان، محمد مهدی، تحلیل کارآمدی انتظار در حیات طیبه، ص ۲۰.
  9. ر.ک: ملکی راد، محمود، خانواده و زمینه‌سازی ظهور، ص ۴۹.
  10. ر.ک: نقوی، سید محمد تقی، شرح زیارت جامعه کبیره، ص۲۹۷ - ۲۹۸.
  11. «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.
  12. ر.ک: موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج ۲ ص ۱۷۱ به نقل از تفسیر عیاشی؛ مناقب، ج ۳، ص ۱۵؛ قرائتی، محسن، زندگی مهدوی در سایه دعای عهد، ص۱۰۲-۱۰۴.
  13. «و الطّاعة تعظیما للإمامة»؛ نهج البلاغه (صبحی صالح)، حکمت ۲۵۲
  14. ر.ک: محمد‌هاشمی، عبدالله، فرهنگ انتظار زمینه‌ساز تحقق جامعه مهدوی، ص۳۵-۳۶.
  15. ر.ک: قرائتی، محسن، زندگی مهدوی در سایه دعای عهد، ص۱۰۲-۱۰۴.
  16. «تمسّکوا بِطَاعَةِ أئمّتکم وَ لَا تُخَالِفُوهُمْ، فَإِنْ طَاعَتُهُمْ طَاعَةِ اللَّهِ»؛ اهل البیت فی الکتاب و السنّه، ص ۳۶۹.
  17. «ذِرْوَةُ الْأَمْرِ وَ سَنَامُهُ‏ وَ مِفْتَاحُهُ‏ وَ بَابُ‏ الْأَشْیَاءِ وَ رِضَا الرَّحْمنِ‏- تَبَارَکَ‏ وَ تَعَالی‏- الطَّاعَةُ لِلْإِمَامِ‏ بَعْدَ مَعْرِفَتِه‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏»؛ کافی، ج۱، ص۱۸۵.
  18. «هر کس از شما اطاعت کند همانا از خدا اطاعت کرده است».
  19. ر.ک: ملکی‌راد، محمود، رابطه تقویت مبانی کلامی با تقویت روحی منتظران، ص۳۰۳-۳۰۴.
  20. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۰۸.
  21. ر.ک:اباذری، محمود، ادعیه و زیارات مهدوی، ص ۹۵.
  22. ر.ک: جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ج۸، ص۳۲۰، ۳۲۳؛ شفیعی سروستانی؛ ابراهیم، او را بشناسیم، ص ۱۰۹.
  23. ر.ک: اباذری، محمود، سیمای ماه دوازدهم در سی جزء قرآن، ص ۴۴-۴۷.
  24. ر.ک: اراکی، محسن، نگاهی به رسالت و امامت، ص۹۴-۹۶.
  25. ر.ک: جوادی آملی، عبدالله، امام مهدی موجود موعود، ص ۱۹۳-۱۸۹.
  26. ر.ک: جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ج۸، ص۳۲۰، ۳۲۳؛
  27. «هُمْ أَطْوَعُ لَهُ مِنَ الْأَمَةِ لِسَیِّدِهَا»؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸.
  28. ر.ک: آیتی، نصرت‌‏الله، آیینه انتظار یاوران مهدی، ص ۱۶۱-۱۶۲؛ روح‌بخش، سید مهدی، انتظار و تأثیرات آن بر امنیت و صلح، ص ۲۹۰.
  29. ر.ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ص ۲۲۲- ۲۲۸؛ انتظار و منتظران، ص ۲۰۱-۲۰۹؛ بایسته‌های عصر چشم به راهی.
  30. ر.ک: موسوی، سید علی، فلسفه انتظار فرج با تأکید بر افضل اعمال بودن آن، ص ۲۳۹-۲۴۴؛ محمدی ری‌شهری،محمد، شرح زیارت جامعه کبیره.
  31. «إِذَا کَانَ ذَلِکَ فَتَمَسَّکُوا بِالْأَمْرِ الْأَوَّلِ حَتَّی یَتَبَیَّنَ لَکُمُ الْآخِرُ»؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۳۲.
  32. . ر.ک: هدایت‌نیا، فرج‌الله، ابعاد انتظار در قرآن کریم و روایات، ص۱۲۳-۱۲۴.
  33. «بگو اگر خداوند را دوست می‌دارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد» سوره آل عمران، آیه ۳۱.
  34. ر.ک: فرحمند، مهناز، جامعه منتظر ظهور از منظر دعای عصر غیبت، ص؟؟؟
  35. ر.ک: حسینی میلانی، سید علی، با پیشوایان هدایتگر، ج۲، ص ۳۸۵-۳۸۶.
  36. «أَلَا وَ إِنَّ لِکُلِّ مَأْمُومٍ إِمَاماً یَقْتَدِی بِهِ وَ یَسْتَضِی‏ءُ بِنُورِ عِلْمِه‏»؛ نهج البلاغه، نامه ۴۵.
  37. ر.ک: ملکی راد، محمود، خانواده و زمینه‌سازی ظهور، ص ۱۸۸.
  38. ر.ک: رضایی اصفهانی، محمد علی، مهدویت، ص ۱۱۷-۱۱۰.
  39. «"وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِیهَا إِلَی رُوَاةِ حَدِیثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِی عَلَیْکُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ"». کمال‌الدین، ص۴۸۴.
  40. ر.ک: رضایی اصفهانی، محمد علی، مهدویت، ص ۱۱۰-۱۱۷.
  41. «"وَ نُصْرَتِی مُعَدَّةٌ لَکُمْ"»؛ زیارت جامعه کبیره.
  42. يَأَيهَُّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ إِن تَنصُرُواْ اللَّهَ يَنصُرْكُمْ وَ يُثَبِّتْ أَقْدَامَكم‏«ای مؤمنان! اگر (دین) خداوند را یاری کنید او نیز شما را یاری می‌کند و گام‌هایتان را استوار می‌دارد» سوره محمد، آیه ۷.
  43. ر.ک: موسوی اصفهانی، سید محمد تقی، تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌، ص۲۲۲-۲۲۵.
  44. ر.ک: حسینی میلانی، سید علی، وظایف امت در برابر امام، ص ۱۰۰.
  45. . ر.ک: موسوی اصفهانی، سید محمد تقی، تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌، ص۲۲۲-۲۲۵؛ فاضل همدانی، سید یحیی، نشانه‌های قائم آل محمد، ص ۷۵.
  46. «رابِطُوا إِمَامَکُمْ‏ وَ اتَّقُوا اللَّهَ‏ فِیمَا أَمَرَکُمْ بِهِ وَ افْتَرَضَ عَلَیْکُمْ‏»؛ بحار الأنوار، ج ۲۴، ص ۲۱۷.
  47. ر.ک: صمیمی، سیمین، عرصه‌های تأثیرگذاری اعتقاد به مهدویت در اصلاح فرد از دیدگاه قرآن و حدیث .
  48. ر.ک: پژوهشگران مسجد مقدس جمکران، انتظار بهار و باران، ص ۷۷- ۸۱.
  49. النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ وَأُولُو الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ فِي كِتَابِ اللَّهِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُهَاجِرِينَ إِلَّا أَنْ تَفْعَلُوا إِلَى أَوْلِيَائِكُمْ مَعْرُوفًا كَانَ ذَلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورًا«پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است و همسران او، مادران ایشانند و خویشاوندان نسبت به یکدیگر در کتاب خداوند از مؤمنان و مهاجران (به ارث) سزاوارترند مگر آنکه بخواهید به وابستگان خود، نیکی ورزید، این (حکم) در کتاب (خداوند) نگاشته است» سوره احزاب، آیه ۶.
  50. ر.ک: حسینی خامنه‌ای، سید علی، مهدویت از منظر ولایت، ص۶۰-۶۱.
  51. کافی، ج ۲، ص ۱۸۹.
  52. ر.ک: حسینی میلانی، سید علی، وظایف امت در برابر امام، ص ۱۰۰.
  53. «و بی‌گمان خداوند به کسی که وی را یاری کند یاری خواهد رساند که خداوند توانمندی پیروز است» سوره حج، آیه ۴۰.
  54. «اگر (دین) خداوند را یاری کنید او نیز شما را یاری می‌کند و گام‌هایتان را استوار می‌دارد» سوره محمد، آیه ۷.
  55. «شما نیازمندان درگاه خداوند هستید و خداوند است که بی‌نیاز ستوده است» سوره فاطر، آیه ۱۵.
  56. «و گام‌هایتان را استوار می‌دارد» سوره محمد، آیه ۷.
  57. موسوی اصفهانی، سید محمد تقی، تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌، ص۲۲۲-۲۲۵.
  58. خطبه‌های نماز جمعه تهران، رسالت ۱۲/۱/۶۷.
  59. حسینی خامنه‌ای، سید علی، مهدویت از منظر ولایت، ص۶۰-۶۱.
  60. جوادی آملی، عبدالله، امام مهدی موجود موعود، ص 189-193.
  61. الکافی، ج۱، ص۴۳؛ الامالی، صدوق، ص۴۲۱؛ آن حضرت در روایت دیگری فرمود: « الْعَامِلُ‌ عَلَى‌ غَيْرِ بَصِيرَةٍ كَالسَّائِرِ عَلَى‌ سَرَابٍ‌ بِقِيعَةٍ لَا تَزِيدُهُ سُرْعَةُ سَيْرِهِ إِلَّا بُعْداً». (الامالی، مفید، ص۴۲؛ وسائل الشیعه، ج۲۷، ص۱۶۶).
  62. الکافی، ج ۲، ص ۷۴ - ۷۵، الامالی، صدوق، ص ۶۲۵ - ۶۲۶.
  63. برای آگاهی‌های بیشتر، رک: فقره‌های « إِلَى‌ اللَّهِ‌ تَدْعُونَ‌ وَ عَلَيْهِ تَدُلُّونَ وَ بِهِ تُؤْمِنُونَ وَ لَهُ تُسَلِّمُونَ وَ بِأَمْرِهِ تَعْمَلُونَ وَ إِلَى سَبِيلِهِ تُرْشِدُونَ وَ بِقَوْلِهِ تَحْكُمُونَ»
  64. «از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.
  65. نهج البلاغه، حکمت ۱۶۵.
  66. جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ج۸، ص۳۲۰، ۳۲۳.
  67. اراکی، محسن، نگاهی به رسالت و امامت، ص۹۴-۹۶.
  68. الْوَلاءُ وَ التَّوَالِيُ أَنْ يَحْصُلَ شَيْئَانِ فَصَاعِداً حَصُولاً لَيْسَ بَيْنَهُمَا مَا لَيْسَ مِنْهُمَا، وَ يُسْتَعَارُ ذَلِكَ لِلْقُرْبِ مِنْ حَيْثُ الْمَكانِ وَ مِن حَيثُ النِّسبَةِ وَ مِنْ حَيْثُ الدِّينِ وَ مِنْ حَيْثُ الصَّدَاقَةِ وَ النُّصْرَةِ وَ الْإِعْتِقَادِالمفردات فی غریب القرآن: ۵۳۳.
  69. حسینی میلانی، سید علی، با پیشوایان هدایتگر، ج۲، ص 385-386.
  70. يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ «ای مؤمنان! اگر (دین) خداوند را یاری کنید او نیز شما را یاری می‌کند و گام‌هایتان را استوار می‌دارد» سوره محمد، آیه ۷.
  71. إِنْ يَنْصُرْكُمُ اللَّهُ فَلَا غَالِبَ لَكُمْ وَإِنْ يَخْذُلْكُمْ فَمَنْ ذَا الَّذِي يَنْصُرُكُمْ مِنْ بَعْدِهِ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ «اگر خداوند یاریتان کند هیچ کس بر شما چیره نخواهد شد و اگر شما را واگذارد پس از او کیست که یاریتان دهد؟ و مؤمنان باید تنها بر خداوند توکل کنند» سوره آل عمران، آیه ۱۶۰.
  72. النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ وَأُوْلُوا الأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ فِي كِتَابِ اللَّهِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُهَاجِرِينَ إِلاَّ أَن تَفْعَلُوا إِلَى أَوْلِيَائِكُم مَّعْرُوفًا كَانَ ذَلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورًا «پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است و همسران او، مادران ایشانند و خویشاوندان نسبت به یکدیگر در کتاب خداوند از مؤمنان و مهاجران (به ارث) سزاوارترند مگر آنکه بخواهید به وابستگان خود، نیکی ورزید، این (حکم) در کتاب (خداوند) نگاشته است» سوره احزاب، آیه ۶.
  73. کلینی، کافی، ۲ / ص ۱۸۹.
  74. همان، ۵ / ۲۸.
  75. حسینی میلانی، سید علی، وظایف امت در برابر امام، ص ۱۰۰.
  76. ر.ک: مفردات الفاظ القرآن، ص ۵۳۳.
  77. «مگر آنان که توبه کنند و به راه آیند و به خداوند توسّل جویند و دینشان را برای خداوند، ناب گردانند؛ که اینان با مؤمنان (همراه) اند» سوره نساء، آیه ۱۴۶.
  78. اِعْتَصَمَ فُلاَنٌ بِاللَّهِ إِذَا اِمْتَنَعَ بِهِ‏ (لسان العرب، ج ۱۲، ص ۴۰۴).
  79. «و همگان به ریسمان خداوند بیاویزید و مپراکنید» سوره آل عمران، آیه ۱۰۳.
  80. الأمالی، طوسی، ص ۲۷۲، ح ۵۱۰.
  81. ر.ک: اهل بیت (ع) در قرآن و حدیث، ج ۲، ص ۵۶۱ "تمسّک".
  82. « أَنَا وَ أَهْلُ‏ بَيْتِي‏ شَجَرَةٌ فِي‏ الْجَنَّةِ وَ أَغْصَانُهَا فِي الدُّنْيَا، فَمَنْ تَمَسَّكَ بِنَا اتَّخَذَ إِلى‏ رَبِّهِ سَبِيلًا»ذخائر العقبی، ص ۴۸.
  83. نقوی، سید محمد تقی، شرح زیارت جامعه کبیره، ص۴۷۶ - ۴۷۷.
  84. اصول کافی، کتاب الروضه، ج ۸، ص ۸۰، ح ۳۷.
  85. فاضل همدانی، سید یحیی، نشانه‌های قائم آل محمد، ص ۷۵.
  86. «بی‌گمان فرستاده خداوند برای شما نمونه‌ای نیکوست» سوره احزاب، آیه ۲۱.
  87. «و آنچه پیامبر به شما می‌دهد بگیرید و از آنچه شما را از آن باز می‌دارد دست بکشید» سوره حشر، آیه ۷.
  88. «به سامان دادن (امور) بپرداز و از راه و روش تبهکاران پیروی مکن!» سوره اعراف، آیه ۱۴۲.
  89. فاضل همدانی، سید یحیی، نشانه‌های قائم آل محمد، ص ۸۶.
  90. اساس دین اسلام و کلید همه خزائن رحمت و فضل کبریایی و نیز وسیله معرفت اشیا و فلاح و رستگاری و ایمن بودن از سخط و غضب ساحت کبریایی، بر اطاعت امام مفترض الطاعه استوار خواهد بود، پس از این که او را شناخته و به ولایت عامه او معتقد باشد؛ شیخ کلینی، کافی، ج۱، ص۱۸۵.
  91. قرائتی، محسن، شرایط ظهور از دیدگاه قرآن کریم، ص ۹۳ - ۱۰۴.
  92. «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است» سوره نساء، آیه ۵۹.
  93. «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آورده‌اند، همان کسان که نماز برپا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند» سوره مائده، آیه ۵۵.
  94. کافی، ج ۱، ص ۱۸۷.
  95. «ای مؤمنان! از خداوند و پیامبر او فرمان برید و در حالی که سخن او را می‌شنوید از او رو مگردانید» سوره انفال، آیه ۲۰.
  96. «و چون کسانی نباشید که گفتند: شنیدیم با آنکه نمی‌شنیدند» سوره انفال، آیه ۲۱.
  97. قرائتی، محسن، زندگی مهدوی در سایه دعای عهد، ص۱۰۲-۱۰۴.
  98. شیخ طوسی، کتاب الغيبة، ص ۱۵۹، ح ۴ و ۵.
  99. شیخ صدوق ، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۶۱، باب ۳۴، ح ۵.
  100. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ص ۲۲۲- ۲۲۸؛ انتظار و منتظران، ص ۲۰۱-۲۰۹.
  101. «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.
  102. « طُوبَى لِمَنْ أَدْرَكَ قَائِمَ أَهْلِ بَيْتِي وَ هُوَ مُقْتَدٍ بِهِ قَبْلَ قِيَامِهِ يَأْتَمُّ بِهِ وَ بِأَئِمَّةِ الْهُدَى مِنْ قَبْلِهِ وَ يَبْرَأُ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ عَدُوِّهِمْ أُولَئِكَ رُفَقَائِي وَ أَكْرَمُ أُمَّتِي عَلَيَّ»؛ کتاب الغیبة، شیخ طوسی، ص ۴۵۶؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۲۸۶.
  103. سلیمیان، خدامراد، زمینه‌سازان ظهور.
  104. شیخ طوسی، کتاب الغیبه، ص ۱۵۹، ح ۵ و ۴.
  105. سلیمیان، خدامراد، بایسته‌های عصر چشم به راهی.
  106. طوبی الشیعة...، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۵۰.
  107. شیخ صدوق، کمال‌الدین، ص۴۸۴. جهت مطالعه بیشتر به کتاب سیمای آفتاب سیری در زندگانی حضرت مهدی (ع) به قلم حجت‌الاسلام دکتر طاهری درس یازدهم (غیبت کبری و نواب عام، حضرت مهدی (ع)) مراجعه شود.
  108. رضایی اصفهانی، محمد علی، مهدویت، ص ۱۱۰-۱۱۷.
  109. کمال الدین و تمام النعمه، ج ۱، ص۲۸۷.
  110. کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۳۶۱.
  111. نهج البلاغه، خطبه ۹۷، ص۱۴۳.
  112. غرر الحکم، ص۱۱۵.
  113. صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص ۱۲۴.
  114. نساء، آیه ۵۹
  115. موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج ۲ ص ۱۷۱ به نقل از تفسیر عیاشی
  116. مناقب، ج ۳ ص ۱۵
  117. سوره نسا آیه ۵۹
  118. نهج البلاغه (صبحی صالح) حکمت ۲۵۲
  119. نهج البلاغه خطبه ۹۷
  120. اهل البیت فی الکتاب و السنّه، ص ۳۶۹
  121. «شیعیان ما آنانند که تسلیم امر ما باشند، به گفتۀ ما عمل کنند، با دشمنانمان مخالف باشند، پس هر که چنین نباشد از ما نیست»؛ وسائل الشیعه، ج ۱۸ ص ۸۳
  122. نهج البلاغه، خطبۀ ۲۷
  123. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۸۲.
  124. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۰۸.
  125. شیخ طوسی، اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۷۹.
  126. روح‌بخش، سید مهدی، انتظار و تأثیرات آن بر امنیت و صلح، ص ۲۹۰.
  127. «آنچه پیامبر به شما می‌دهد بگیرید و از آنچه شما را از آن باز می‌دارد دست بکشید» سوره حشر، آیه ۷.
  128. «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.
  129. نقوی، سید محمد تقی، شرح زیارت جامعه کبیره، ص۲۹۷ - ۲۹۸.
  130. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸.
  131. حضرت‌ محمد‌(ص): یوم الخلاص، ص ۲۲۳. (به نقل از بشارة الاسلام، ص ۹).
  132. امام صادق (ع): بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸‌.
  133. آیتی، نصرت‌‏الله، آیینه انتظار یاوران مهدی، ص ۱۶۱-۱۶۲.
  134. ابن بابویه، محمد بن علی، صفات الشیعه، مترجم: امیر توحیدی، ص۳۳.
  135. گرجیان، محمد مهدی، تحلیل کارآمدی انتظار در حیات طیبه، ص ۲۰.
  136. «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است» سوره نساء، آیه ۵۹.
  137. «جَابِرَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِيَّ يَقُولُ لَمَّا أَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى نَبِيِّهِ مُحَمَّدٍ (ص):» يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ «قُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ عَرَفْنَا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَمَنْ أُولُو الْأَمْرِ الَّذِينَ قَرَنَ اللَّهُ طَاعَتَهُمْ بِطَاعَتِكَ فَقَالَ (ع) هُمْ خُلَفَائِي يَا جَابِرُ وَ أَئِمَّةُ الْمُسْلِمِينَ مِنْ بَعْدِي أَوَّلُهُمْ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ثُمَّ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ ثُمَّ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ثُمَّ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ الْمَعْرُوفُ فِي التَّوْرَاةِ بِالْبَاقِرِ وَ سَتُدْرِكُهُ يَا جَابِرُ فَإِذَا لَقِيتَهُ فَأَقْرِئْهُ مِنِّي السَّلَامَ ثُمَّ الصَّادِقُ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ ثُمَّ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ ثُمَّ عَلِيُّ بْنُ مُوسَى ثُمَّ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ ثُمَّ عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ ثُمَّ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ ثُمَّ سَمِيِّي وَ كَنِيِّي حُجَّةُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ بَقِيَّتُهُ فِي عِبَادِهِ ابْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ ذَاكَ الَّذِي يَفْتَحُ اللَّهُ تَعَالَى ذِكْرُهُ عَلَى يَدَيْهِ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبَهَا ذَاكَ الَّذِي يَغِيبُ عَنْ شِيعَتِهِ وَ أَوْلِيَائِهِ غَيْبَةً لَا يَثْبُتُ فِيهَا عَلَى الْقَوْلِ بِإِمَامَتِهِ إِلَّا مَنِ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِيمَانِ قَالَ جَابِرٌ فَقُلْتُ لَهُ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَهَلْ يَقَعُ لِشِيعَتِهِ الِانْتِفَاعُ بِهِ فِي غَيْبَتِهِ فَقَالَ (ع) إِي وَ الَّذِي بَعَثَنِي بِالنُّبُوَّةِ إِنَّهُمْ يَسْتَضِيئُونَ بِنُورِهِ وَ يَنْتَفِعُونَ بِوَلَايَتِهِ فِي غَيْبَتِهِ كَانْتِفَاعِ النَّاسِ بِالشَّمْسِ وَ إِنْ تَجَلَّلَهَا سَحَابٌ»؛ (شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۱، ص۲۵۳، باب۲۳، ح۳).
  138. « عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع)... فَقُلْتُ لَهُ إِنَّ النَّاسَ يَقُولُونَ فَمَا لَهُ لَمْ يُسَمِّ عَلِيّاً وَ أَهْلَ بَيْتِهِ (ع) فِي كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ قَالَ فَقَالَ قُولُوا لَهُمْ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) نَزَلَتْ عَلَيْهِ الصَّلَاةُ وَ لَمْ يُسَمِّ اللَّهُ لَهُمْ ثَلَاثاً وَ لَا أَرْبَعاً حَتَّى كَانَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) هُوَ الَّذِي فَسَّرَ ذَلِكَ لَهُمْ وَ نَزَلَتْ عَلَيْهِ الزَّكَاةُ وَ لَمْ يُسَمِّ لَهُمْ مِنْ كُلِّ أَرْبَعِينَ دِرْهَماً دِرْهَمٌ حَتَّى كَانَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) هُوَ الَّذِي فَسَّرَ ذَلِكَ لَهُمْ وَ نَزَلَ الْحَجُّ فَلَمْ يَقُلْ لَهُمْ طُوفُوا أُسْبُوعاً حَتَّى كَانَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) هُوَ الَّذِي فَسَّرَ ذَلِكَ لَهُمْ وَ نَزَلَتْ» أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ «وَ نَزَلَتْ فِي عَلِيٍّ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) فِي عَلِيٍّ مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ وَ قَالَ (ص) أُوصِيكُمْ بِكِتَابِ اللَّهِ وَ أَهْلِ بَيْتِي...»؛ (محمد کلینی، کافی، ج۱، کتاب الحجه، باب ما نص الله و رسوله...ص۲۸۶، ح۱؛ حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ذیل آیه ۵۹ سوره نساء).
  139. «هر که از پیامبر فرمانبرداری کند بی‌گمان از خداوند فرمان برده است» سوره نساء، آیه ۸۰.
  140. سوره عنکبوت، آیه ۸؛ سوره شعراء، آیه ۱۵۱؛ سوره کهف، آیه ۲۸؛ سوره فرقان، آیه ۵۲؛ سوره احزاب، آیه ۱؛ سوره قلم، آیه ۸ و۱۰؛ سوره انسان، آیه ۲۴؛ سوره علق، آیه ۱۹؛ سوره انعام، آیه ۱۱۶.
  141. ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص۷۲، باب۴، ح۸.
  142. يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ سوره مائده، آیه ۶۷.
  143. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۱، ص۲۸۶، باب۲۵.
  144. «وَ اللَّهِ يَا أَبَا خَالِدٍ لَنُورُ الْإِمَامِ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ أَنْوَرُ مِنَ الشَّمْسِ الْمُضِيئَةِ بِالنَّهَارِ وَ هُمْ وَ اللَّهِ يُنَوِّرُونَ قُلُوبَ الْمُؤْمِنِينَ وَ يَحْجُبُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ نُورَهُمْ عَمَّنْ يَشَاءُ فَتُظْلِمُ قُلُوبُهُمْ وَ اللَّهِ يَا أَبَا خَالِدٍ لَا يُحِبُّنَا عَبْدٌ وَ يَتَوَلَّانَا حَتَّى يُطَهِّرَ اللَّهُ قَلْبَهُ وَ لَا يُطَهِّرُ اللَّهُ قَلْبَ عَبْدٍ حَتَّى يُسَلِّمَ لَنَا وَ يَكُونَ سِلْماً لَنَا فَإِذَا كَانَ سِلْماً لَنَا سَلَّمَهُ اللَّهُ مِنْ شَدِيدِ الْحِسَابِ وَ آمَنَهُ مِنْ فَزَعِ يَوْمِ الْقِيَامَةِ الْأَكْبَرِ»؛ (کلینی، کافی، ج۱، ص۱۹۴، باب ان الائمه نور الله عزّوجلّ).
  145. اباذری، محمود، سیمای ماه دوازدهم در سی جزء قرآن، ص ۴۴-۴۷.
  146. صحیح مسلم یک جلدی، ص۹۴۱، کتاب فضائل الصحابه، باب۴ فضائل علی بن ابی طالب ح۲۴۰۸؛ سنن ترمذی (یک جلدی)، کتاب المناقب، باب ۳۲، مناقب اهل بیت النبی، ح۳۷۹۷، ص۹۹۲.
  147. اباذری، محمود، ادعیه و زیارات مهدوی، ص ۹۵.
  148. «إِذَا كَانَ ذَلِكَ فَتَمَسَّكُوا بِالْأَمْرِ الْأَوَّلِ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْآخِرُ»؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۳۲. در همین مأخذ روایات دیگری به همین مضمون نقل شده است.
  149. هدایت‌نیا، فرج‌الله، ابعاد انتظار در قرآن کریم و روایات، ص۱۲۳-۱۲۴.
  150. یوم الخلاص، ص ۲۲۴.
  151. عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق، ج ۱، ص ۶۳.
  152. هرنجی، منصور، انتظار و وظایف منتظران، ص ۴۶-۶۳.
  153. آشتی با امام زمان، محمد شجاعی، ص ۲۴۸.
  154. هرنجی، منصور، انتظار و وظایف منتظران، ص ۷۷.
  155. تفسیر برهان، ج۲، ص۳۴، ح۳.
  156. ملکی‌راد، محمود، رابطه تقویت مبانی کلامی با تقویت روحی منتظران، ص۳۰۳-۳۰۴.
  157. ملکی راد، محمود، خانواده و زمینه‌سازی ظهور، ص ۴۹
  158. «بی‌گمان برای شما ابراهیم و همراهان وی نمونه‌ای نیکویند» سوره ممتحنه، آیه ۴.
  159. «بی‌گمان فرستاده خداوند برای شما نمونه‌ای نیکوست» سوره احزاب، آیه ۲۱.
  160. نهج البلاغه، خطبه ۱۶۰.
  161. نهج البلاغه، نامه ۴۵.
  162. طباطبایی، محمدحسین، المیزان، ج۱، ص۲۷۱.
  163. ملکی راد، محمود، خانواده و زمینه‌سازی ظهور، ص ۱۸۸
  164. همان، ص ١۵٨.
  165. همان‌، ص ١۵٩.
  166. موسوی، سید علی، فلسفه انتظار فرج با تأکید بر افضل اعمال بودن آن، ص ۲۳۹-۲۴۴.
  167. الهدایه ص ۳۷
  168. «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است» سوره نساء، آیه ۵۹.
  169. شفیعی سروستانی؛ ابراهیم، او را بشناسیم، ص ۱۰۹.
  170. الأمالی (شیخ صدوق)، ص ۸۸، ح ۶۰؛ بحارالأنوار، ج ۲۳، ص ۱۳۹، ح ۸۵؛ اهل بیت (ع) در قرآن و حدیث، ج ۲، ص ۵۷۷، ح ۸۷۴.
  171. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص۱۶۳-۱۷۲.
  172. « مَنْ ثَبَتَ عَلَى وَلَايَتِنَا فِي غَيْبَةِ قَائِمِنَا أَعْطَاهُ اللَّهُ أَجْرَ أَلْفِ شَهِيدٍ مِثْلِ شُهَدَاءِ بَدْرٍ وَ أُحُدٍ»؛ مجلسی، محمدباقر، بحار‌الانوار، ج۵۲، ص ۱۲۵.
  173. محمد‌هاشمی، عبدالله، فرهنگ انتظار زمینه‌ساز تحقق جامعه مهدوی، ص۳۵-۳۶.
  174. و قلبم را بر طاعت ولی امرت متمایز ساز.
  175. «بگو اگر خداوند را دوست می‌دارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد و گناهانتان را بیامرزد و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره آل عمران، آیه ۳۱.
  176. تفسیر جامع، ابراهیم بروجردی، ج ۱، ص ۴۱۸.
  177. آیا ایمان چیزی جز حبّ و بغض می‌‌باشد؟؛ اصول کافی، کتاب ایمان و کفر، باب الحب فی الله و...، ح ۵.
  178. « وَلِيُّ هَذَا وَلِيُّ اللَّهِ فَوَالِهِ وَ عَدُوُّ هَذَا عَدُوُّ اللَّهِ فَعَادِهِ»؛ بحارالانوار، ج ۶۹، ص ۲۳۶؛ وسائل الشیعه، ج ۱۶، ص ۱۷۸.
  179. معرفت امام عصر، محمد بنی هاشمی، ص ۱۳۸ - ۱۳۶.
  180. «بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را» سوره شوری، آیه ۲۳.
  181. «بگو اگر خداوند را دوست می‌دارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد» سوره آل عمران، آیه ۳۱.
  182. فرحمند، مهناز، جامعه منتظر ظهور از منظر دعای عصر غیبت.
  183. نهج البلاغة، ص ۳۱۷، نامه ۴۵.
  184. «ای مؤمنان! شکیبایی ورزید و یکدیگر را به شکیب فرا خوانید و از مرزها نگهبانی کنید و از خداوند پروا بدارید باشد که رستگار شوید» سوره آل عمران، آیه ۲۰۰.
  185. بحار الأنوار، ج ۲۴، ص ۲۱۷.
  186. صمیمی، سیمین، عرصه‌های تأثیرگذاری اعتقاد به مهدویت در اصلاح فرد از دیدگاه قرآن و حدیث .
  187. «خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند وعده داده است که آنان را به یقین در زمین جانشین می‌گرداند» سوره نور، آیه ۵۵.
  188. ظهور حضرت مهدی از دیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان، ص ۲۰۸.
  189. رجایی، محبوبه، مؤلفه­‌های انتظار توان­مند در قرآن کریم و سنت.
  190. «طُوبَی لِشِیعَةِ قَائِمِنَا الْمُنْتَظِرِینَ لِظُهُورِهِ فِی غَیْبَتِهِ وَ الْمُطِیعِینَ لَهُ فِی ظُهُورِهِ»؛ بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۱۵۰.
  191. «لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَی ذِکْرُهُ أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الْأَفْهَامِ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَیْبَةُ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةِ»؛ بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲.
  192. بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲.
  193. پژوهشگران مسجد مقدس جمکران، انتظار بهار و باران، ص ۷۷- ۸۱.