وکالت

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۳۶ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
این مدخل مرتبط با مباحث پیرامون امام مهدی(ع) است. "امام مهدی" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امام مهدی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

  • منصبی است که به شخص مورد اعتماد واگذار می‌شود و ائمه (ع) و نایبان آنان، گاهی افرادی را به‌عنوان وکیلان خود انتخاب می‌کردند. هدف اصلی وکالت در اوایل، جمع‌آوری خمس، زکات و انواع دیگر خیرات و مبرات برای امامان از ناحیه شیعیان بود؛ گرچه امکان دارد اهداف دیگری در آن زمان دربر داشته باشد، لیکن مآخذ به ندرت آن‌ها را ثبت کرده‌اند.
  • امام صادق (ع) آن‌چنان هوشیارانه فعالیت‌های سازمان وکالت را هدایت می‌کرد که عباسیان به هیچ عنوان قادر نبودند از وجود آن آگاهی یابند. آن حضرت از روی تقیه، از پیروانش می‌خواست تا وظایفی را نسبت به سازمان انجام دهند، بی‌آن‌که بدانند در واقع کارگزاران او هستند[۱]. شیخ طوسی روایت می‌کند: "نصر بن قابوس لخمی، بیست سال وظیفه وکالت او را انجام داد، بدون آن‌که بداند واقعا به‌عنوان وکیل حضرت منصوب است[۲].
  • خلفای عباسی از سال ۱۹۷ ه‍‌.ق به بعد، از زمان مأمون سیاست و روش جدیدی را برای کنترل و مراقبت بیشتر و دقیق‌تر امامان اتخاذ نمودند و آن عبارت از اقامت اجباری آن‌ها در پایتخت بود. این سیاست بر امام رضا، امام جواد، امام هادی و امام حسن عسکری (ع) تحمیل شد. لذا آن‌ها جهت ارتباط‍‌ با پیروان خود مجبور شدند به گسترش سازمان وکالت بپردازند، تا در هرشرایطی بتوانند اهداف الهی خود را که هدایت و راهنمایی مردم باشد، پی‌گیری کنند. به مرور زمان ائمه (ع) به علت عدم امکان تماس مستقیم با پیروانشان، مسؤولیت‌های بیشتری را به وکلا واگذار می‌کردند.
  • و اما در دوران غیبت صغری، غیر از چهار نائب خاص، افراد دیگری نیز از سوی حضرت ولی عصر (ع) سمت وکالت داشته‌اند. این افراد در گوشه و کنار در میان شیعیان بوده و با ارتباط‍‌ با آن حضرت، مشکلات مردم و شیعیان را حل می‌کرده‌اند. تفاوت عمده این وکلا با چهار نائب خاص در این بوده که:
  1. نائب با خود حضرت روبه‌رو می‌شد، نامه‌ها و اموال را تسلیم می‌کرد و خواسته‌های آنان را به عرض آن حضرت می‌رساند و پاسخ‌های لازم را دریافت می‌کرد، ولی نمایندگان مستقیما با امام در ارتباط‍‌ نبودند، بلکه با واسطه نائب بوده است.
  2. مسؤولیت نائب در نگهداری مردم و حفظ‍‌ دین در غیاب امام، مخصوص منطقه‌ای خاص نبود، ولی وکیل و نماینده فقط‍‌ در یک ناحیه و شهر مسؤولیت داشت، لذا نائب در هرزمان بیش از یک نفر نبود، ولی تعداد نمایندگان بیشتر بوده‌اند.

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ص ۱۳۵.
  2. غیبة طوسی، ص ۳۴۷.
  3. آخرین امید، داود الهامی، ص ۱۲۲.
  4. مجتبی تونه‌ای، موعودنامه، ص:۷۵۸.