سرداب سامرا

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Wasity (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۱ آوریل ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۳۸ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

این مدخل مرتبط با مباحث پیرامون امام مهدی(ع) است. "امام مهدی" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امام مهدی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

  • در گذشته، بیشتر خانه‌‏ها در مناطق گرمسیر عراق، سرداب "زیرزمین" داشته است، تا ساکنان خانه، از شدت گرمای تابستان در امان باشند[۱]. خانه حضرت عسکری(ع) در سامرا نیز دارای سرداب بود. این سرداب، محل زندگی و عبادت امام هادی، امام حسن عسکری و حضرت مهدی(ع) بود و بیشتر دیدارها با حضرت ولی عصر(ع) در عهد پدر، در همین منزل و در همین سرداب انجام می‌‏گرفت؛ به همین سبب شیعیانی که پس از رحلت امام حسن عسکری(ع)، برای زیارت قبر آن امام و پدر بزرگوارش وارد سامرا می‏‌شدند، پس از زیارت قبر آن بزرگوار، در محل عبادت سه امام بزرگوار نماز می‌‏خواندند و آن‏جا را زیارت می‏‌کردند.
  • بدون تردید زائران، فقط از آن جهت به این مکان مقدس احترام می‏‌گذارند که محل سکونت، زندگی، عبادت، نیایش و تلاوت قرآن انسان‏‌های کامل بوده است. با این بیان، آن‏جا مکان مقدس و خانه پر برکتی است که خداوند سبحانه و تعالی اجازه داده است چنین مکانی، جایگاه بلندی یابد و در آن‏جا نام خدا به بزرگی برده شود؛ به همین سبب مسلمانان پیرو مذهب خاندان وحی و رسالت، آن‏جا نماز می‌‏خوانند و بر پیامبر(ص) و خاندانش (ع) درود می‏‌فرستند؛ آن‏جا را زیارت می‌‏کنند و کسی بر این عقیده نیست که امام مهدی(ع) در آن سرداب سکونت دارد یا از آن‏جا ظهور خواهد کرد[۲].

سرداب سامرا در موعودنامه

  • سرداب مقدس، زیرزمینی است در سامرّا، کنار مزار امام هادی و امام عسکری (ع). این سرداب محل زندگی و عبادت امام هادی و امام حسن عسکری و حضرت مهدی (ع) بوده و تمام دیدارها با حضرت مهدی (ع) در زمان پدرش در همین منزل و سرداب انجام می‌گرفته است. خانه امام عسکری (ع) همانند دیگر خانه‌های عراق، شامل غرفه‌ای برای مردان، غرفه‌ای برای زنان و سرداب بوده که سرداب نیز شامل غرفه‌هایی برای مردان و زنان بوده است و در تابستان از شدّت گرما به این سرداب پناه می‌برده‌اند. مقدس شمردن آن سرداب از سوی شیعیان موجب شد که دشمنان اهل بیت، شیعیان را متهم کنند بر این‌که آن‌ها می‌گویند امام زمان در این سرداب مخفی شده است؛ اما شیعیان از چنین اعتقادی منزّه هستند. شیعیان سرداب را به این دلیل مقدس می‌شمارند که محل زندگی و نیایش سه امام معصوم، همچنین محل زندگی حضرت حکیمه خاتون و نرجس‌خاتون بوده است.
  • و اما موقعیت کنونی سرداب سامرّا؛ امروزه هرکس از هرنقطه شهر سامرا به مرکز شهر نگاه کند، دو گنبد باشکوه می‌بیند که یکی از آن‌ها با کاشی‌های طلایی براق و دیگری با کاشی‌های رنگی زیبائی پوشیده شده است. هریک از این گنبدها به ساختمان مستقلی تعلق دارند. گنبد بزرگ طلایی بر بالای ضریح مطهر که مرقدهای مقدس امام دهم (ع) و امام یازدهم (ع) در آن جای دارد، قرار گرفته است. ولی گنبدهای کوچک بر بالای ساختمان مسجد جامع شهر ساخته شده است. ساختمان حرم مطهر به شکل مستطیل و ساختمان مسجد جامع به صورت مستقل از ساختمان حرم، ولی متصل به صحن حرم است و سرداب غیبت درست در زیر ساختمان مسجد قرار گرفته و در طول تاریخ بارها در بنا و بخش‌های مختلف آن تعمیرات و تغییراتی انجام شده است.
  • سرداب غیبت از جمله سرداب‌های عمیقی است که در زیر یک لایه سنگی حفر شده و در کل دارای سه قسمت عمده است: یک غرفه شش‌ضلعی، یک غرفه مستطیل کوچک و یک غرفه به شکل مستطیل بزرگ. توضیح بیشتر آن‌که غرفه مستطیل بزرگ در میان مردم به "مصلای مردان" و غرفه مستطیل‌شکل کوچک به "مصلای بانوان" معروف است. این بخش‌ها با دو راهرو بلند و طولانی به یکدیگر مربوط‍‌ می‌شوند؛ یعنی یک راهرو طولانی مصلای مردان و مصلای زنان را به هم وصل می‌کند و یک راهرو طولانی دیگر بین مصلای مردان و غرفه شش ضلعی وجود دارد.
  • همچنین این بخش‌های سه‌گانه هریک از طریق روزنه‌ای کوچک و طولانی که از قسمت‌های فوقانی دیوار آغاز شده، تا پایین‌ترین حد دیوار بیرونی مسجد جامع امتداد می‌یابد و نور و هوا دریافت می‌کند. پلکانی که راه ورود و خروج سرداب است و به غرفه شش‌ضلعی منتهی می‌شود دارای بیست پله است. ورودی این پلکان و سرداب در داخل ساختمان مسجد و بر دیواری قرار گرفته که ورودی نمازخانه نیز در آن واقع است.
  • طول مصلای مردان پنج متر و هشتاد سانتیمتر و عرض آن سه متر و پنجاه سانتیمتر است. در ضمن طول مصلای زنان چهار متر و شصت سانتی‌متر و عرض آن سه متر است. طول راهرویی که مصلای مردان و زنان را به هم مربوط‍‌ می‌سازد، چهار متر است. طول روزنه‌ای که نور غرفه شش‌ضلعی را تأمین می‌کند، حدود شش متر و طول روزنه‌ای که نور مصلای زنان را تأمین می‌کند، چهار متر و پنجاه سانتیمتر است. در انتهای غرفه مستطیل‌شکل یعنی انتهای همان مصلای مردان، یک در چوبی که معروف به باب غیبت است وجود دارد. در پشت این در، اتاق کوچکی قرار دارد که طول آن یک متر و پنجاه سانتیمتر است. این اتاق به نام محل غیبت شهرت پیدا کرده است که در حقیقت بخش مکمل غرفه مستطیل‌شکل بزرگ محسوب می‌شود و در جلوی آن حفاظ‍‌ مشبکی است که آن را از بقیه غرفه جدا می‌کند. چاه معروف به چاه غیبت هم در گوشه‌ای از همین اتاق قرار دارد.
  • اشاره به این نکته نیز خالی از فایده نیست که این سرداب در جهت غربی صحن عسکریین (ع) به سمت شمال واقع شده و در طول تاریخ اصلاحات و تعمیرات زیادی در آن انجام گرفته است. همیشه در موقع تعمیر و ترمیم بارگاه عسکریین (ع) در ساختمان سرداب نیز تغییرات و اصلاحاتی به عمل آمده است؛ به‌عنوان مثال در زمان‌های گذشته، از داخل بارگاه عسکریین (ع) از کنار مرقد حضرت نرجس‌خاتون به سرداب می‌رفتند و این وضع به همین صورت تا سال ۱۲۰۲ ق. ادامه داشت و در این سال احمد خان دنبلی برای سرداب، راهی جداگانه از طرف شمال باز کرد و راه سرداب از طرف روضه عسکریین (ع) را مسدود نمود و صحن سرداب را جداگانه ساخت که تقریبا از یک فضای بزرگی به طول ۶۰ متر و عرض ۲۰ متر برخوردار است. بنابراین اگر در کتاب‌هایی چون مزار شهید اول، اعمال و دعاهای مربوط‍‌ به زیارت این سه امام در یک مکان ذکر شده است؛ علت آن است که در زمان سابق راه سرداب نیز از پشت حرم عسکریین (ع) در یک ساختمان بوده است، لذا پس از زیارت عسکریین (ع) بلافاصله زیارت امام زمان (ع) و سپس زیارت حضرت نرجس‌خاتون ذکر شده است. در هر حال این سرداب در طول تاریخ به اندازه‌ای مورد توجه مردم بوده است که در آن آثار ارزشمندی از منبت‌کاری و کاشی‌کاری و سایر هنرهای معماری به کار رفته است. از جمله این اشیاء، در چوبی نفیسی است که از دوران خلافت عباسیان به جای مانده است و از ویژگی‌های هنری و تاریخی ارزشمندی برخوردار است[۳][۴].

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. فخر الدین طریحی، مجمع البحرین، ج ۱، ص ۴۶۷
  2. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص:۲۶۰ - ۲۶۱.
  3. نشریه موعود، شماره ۳۷، ص ۵۱.
  4. مجتبی تونه‌ای، موعودنامه، ص:۳۹۶.