علم امام
- اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل علم معصوم (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
شرط علم خدادای
- دیدگاه اهل سنت درباره علم امام، مبتنی بر تبیین آنها از حقیقت امامت است، که به صورت حداقلی و در حد قاضی و مفتی و مجتهد ضرورت دارد زیرا امامت را استمرار نبوت نمیدانند اما عالمان شیعه بر ضرورت علم لدنی و اعلمیت امام برای سعادت مردم تأکید دارند[۱].
- علومی هستند که از طریق عادی کسب دانشهای بشری به دست نمیآید و ضرورت چنین ویژگیای از بیانی که درباره نیاز امت به امام آوردیم، روشن میشود که امام باید از تمام اسرار قرآن و احکام شریعت و پاسخ شبهات آگاه باشد[۲].
- و اعلم بودن امام از صفات معتبر در افضلیت است[۳].
گستره علم امام
- یکی از پرسشهای مهم، بحث علم امام به چگونگی و زمان مرگشان است[۴].
- دو دیدگاه متفاوت از سوی عالمان شیعه مطرح شده است[۵]:
- امام به موجب اخبار کثیره، مقامی از قرب دارد که هر چه را بخواهد به اذن خدا میتواند بداند و از آن جمله است علم به تفصیل مرگ و شهادت خود با جمیع جزئیات آن[۸].
- پس ائمه اطهار(ع) به اذن الهی، دارای علم غیب هستند و غیب در اصطلاح به حقایقی گفته میشود که حواس و ابزار ادارکی بشر، راهی بدان نداشته باشند[۹].
- پس اعلمیت امام، علاوه بر علوم شرعی، علوم غیر شرعی را هم در بر میگیرد مثل سحر و شعبده را[۱۰].
- واجب نیست که امام، به کلیه امور، عالم باشد، عالم به ضمایر بودن هم از صفات واجب او نمیباشد و همچنین علم به سایر لغات. اما درباره ائمه معصومین(ع) اخباری رسیده که آنان چنین علومی داشتند زیرا خداوند میتواند چنین تفضلاتی را شامل حال آنها بگرداند و از طرفی مانع عقلی از وجود چنین علومی برای ائمه(ع) نمیباشد[۱۱].
دلایل علم و اعلمیت امام
- امامت به مفهوم صحیح و با درک مسئولیت آن، از دیدگاه عقل و اسلام، بدون علم، نه امکان پذیر و نه قابل قبول است. قرآن و احادیث، احراز مسئولیتهای اجرائی و اجتماعی و هر نوع پیشرفت را مشروط به علم میداند[۱۲] حکمت الهی وجود امامان عالم و اعلمی را اقتضا میکند که جلوگیری مردم از گمراهی و تأمین هدایت آنها را تضمین کنند. در غیر این صورت عقلاً، دور یا تسلسل و یا تقدم مفضول بر فاضل لازم میآید[۱۳].
- اعلمیت امام در علوم غیر شرعی به این دلیل است که تا در صورت مواجهه با ساحران و شعبده بازان، سحر آنان را خنثی نماید و از گمراه شدن مردم، جلوگیری کند[۱۴].
- آیۀ ﴿ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ ﴾[۱۵] و حدیث " طَلَبُ الْعِلْمِ فَرِيضَةٌ عَلَى كُلِ مُسْلِمٍ "[۱۶] بر این مطلب دلالت دارد که علم فی حد ذاته مطلوب است[۱۷].
منابع علم امام
- قرآن: آیات و روایات فراوانی بر استنباط احکام و معارف الهی توسط امامان(ع) از قرآن دلالت دارند و امام به فضل الهی از محکم و متشابه، عام و خاص، مطلق و مقید، ناسخ و منسوخ، اسباب نزول آیات و ... آگاه است. روایات متعددی بر این مطلب دلالت دارند که مصداق ﴿ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ ﴾[۱۸] ائمه اطهار(ع) هستند[۱۹].
- علم نبوی: در حدیث آمده: پیامبر(ص) هزار باب علم را به علی(ع) آموخت که از هر بابی، هزار باب دیگر گشوده شد و همینطور حضرت علی(ع)، این را به امام بعدی منتقل کرد تا یکی پس از دیگری به امام حجت(ع) رسید[۲۰].
- کتاب با جامعه امام علی(ع) که به املای پیامبر(ص) نگاشت[۲۱].
- منبع جفر: جفر به معنای مخزنی از چرم است که حاوی علم انبیاء و اوصیاء و گذشتگاه از بنی اسرائیل است. روایات فراوانی از وجود جفر و قرار گرفتن آن در اختیار ائمه(ع) خبر دادهاند[۲۲].
- مصحف فاطمه(س): که در بردارنده اخبار غیبی و وقایع نسبت به زمان آینده است و توسط جبرئیل امین، بعد از رحلت پیامبر اسلام(ص) به حضرت زهرا(س) عرضه و توسط امیر المؤمنین(ع) نگاشته شده است[۲۳].
- محدَّث بودن: محدث، کسی است که فرشته با او سخن بگوید بدون اینکه فرشته دیده شود و آن شخص پیامبر(ص) باشد. امام صادق(ع) " إِنَّهُ يَسْمَعُ الصَّوْتَ وَ لَا يَرَى الشَّخْصَ "[۲۴]. یا کسی که در او دانشی به طریق الهام و مکاشفه ایجاد گردد و یا آن که در قلب او حقایقی پدید آید که از دیگران مخفی است. آیات متعددی از قرآن، سخن گفتن خداوند و فرشتگان را با غیر پیامبران تایید میکند[۲۵].
- منابع دیگری از جمله: روح القدس، اسم اعظم، رؤیای صادقه، کتابهای پیامبران، عالم ملکوت و عقل نیز وجود دارد[۲۶].
جستارهای وابسته
منبعشناسی جامع علم معصوم
منابع
پانویس
- ↑ ر.ک. عبدالحسین خسروپناه، کلام نوین اسلامی، ج۲، ص: ۳۷۲ - ۳۷۳.
- ↑ ر.ک. محمد سعیدی مهر، همکار، معارف اسلامی، ج۲، ص:۱۴۸.
- ↑ جمعی از نویسندگان،امامتپژوهی، ص:۱۶۷.
- ↑ ر.ک. عبدالحسین خسروپناه، کلام نوین اسلامی، ج۲، ص: ۳۷۸ - ۳۸۷.
- ↑ ر.ک. عبدالحسین خسروپناه، کلام نوین اسلامی، ج۲، ص: ۳۷۸ - ۳۸۷.
- ↑ ر.ک. عبدالحسین خسروپناه، کلام نوین اسلامی، ج۲، ص: ۳۷۸ - ۳۸۷.
- ↑ ر.ک. عبدالحسین خسروپناه، کلام نوین اسلامی، ج۲، ص: ۳۷۸ - ۳۸۷.
- ↑ ر.ک. عبدالحسین خسروپناه، کلام نوین اسلامی، ج۲، ص: ۳۷۸ - ۳۸۷.
- ↑ ر.ک. عبدالحسین خسروپناه، کلام نوین اسلامی، ج۲، ص: ۳۷۸ - ۳۸۷.
- ↑ جمعی از نویسندگان،امامتپژوهی، ص:۱۶۷ - ۱۶۸.
- ↑ جمعی از نویسندگان،امامتپژوهی، ص:۱۶۷ - ۱۶۸.
- ↑ سوره یونس، آیه:۳۵ و سوره زمر، آیه:۹.
- ↑ جمعی از نویسندگان،امامتپژوهی، ص:۱۶۷؛ عبدالحسین خسروپناه، کلام نوین اسلامی، ج۲، ص: ۳۷۵ - ۳۷۷.
- ↑ جمعی از نویسندگان،امامتپژوهی، ص:۱۶۷.
- ↑ آیا آنان که میدانند با آنها که نمیدانند برابرند؟؛ سوره زمر، آیه:۹.
- ↑ کلینی، الکافی، ج۲، ص:۳۰.
- ↑ جمعی از نویسندگان،امامتپژوهی، ص:۱۶۷.
- ↑ و کسی که دانش کتاب نزد اوست؛ سوره رعد، آیه:۴۳.
- ↑ ر.ک. عبدالحسین خسروپناه، کلام نوین اسلامی، ج۲، ص: ۳۸۸؛ محمد سعیدی مهر، همکار، معارف اسلامی، ج۲، ص:۱۴۸.
- ↑ ر.ک. عبدالحسین خسروپناه، کلام نوین اسلامی، ج۲، ص: ۳۹۱؛ محمد سعیدی مهر، همکار، معارف اسلامی، ج۲، ص:۱۴۹.
- ↑ ر.ک. عبدالحسین خسروپناه، کلام نوین اسلامی، ج۲، ص: ۳۹۲.
- ↑ ر.ک. عبدالحسین خسروپناه، کلام نوین اسلامی، ج۲، ص: ۳۹۳ - ۳۹۵.
- ↑ ر.ک. عبدالحسین خسروپناه، کلام نوین اسلامی، ج۲، ص: ۳۹۳ - ۳۹۵.
- ↑ کلینی، الکافی، ج1، ص:۲۷۱.
- ↑ ر.ک. عبدالحسین خسروپناه، کلام نوین اسلامی، ج۲، ص: ۳۹۶؛ محمد سعیدی مهر، همکار، معارف اسلامی، ج۲، ص:۱۴۸.
- ↑ ر.ک. عبدالحسین خسروپناه، کلام نوین اسلامی، ج۲، ص: ۳۹۷.