غریم

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۴ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۳:۱۶ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

این مدخل مرتبط با مباحث پیرامون امام مهدی(ع) است. "امام مهدی" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امام مهدی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

  • این واژه در کتاب‌‏های لغت، هم به معنای طلبکار آمده است و هم به معنای بدهکار[۱]. در روایات فراوانی آن را یکی از القاب حضرت مهدی(ع)‏ یاد کرده‏‌اند. بیشتر به نظر می‏‌رسد مقصود، معنای نخست آن باشد. این لقب نیز، از روی تقیه بوده که هرگاه شیعیان می‏‌خواستند مالی نزد آن حضرت یا وکیلان ایشان بفرستند، یا وصیت کنند و یا از جانب آن حضرت مطالبه کنند، این لقب را به کار می‏‌بردند.
  • شیخ مفید به این نکته تصریح کرده، می‏‌نویسد: "کلمه غریم، رمزی بود بین شیعه که وقتی حضرت مهدی(ع)‏ را از روی تقیه یاد می‌‏کردند، از آن‏ استفاده می‏‌نمودند"[۲].
  • بنابراین استفاده از این لقب، بیشتر در ارتباطات مالی شیعیان با حضرت مهدی(ع)- آن هم در طول غیبت صغرا- بوده است[۳].
  • محمد بن صالح گوید: " وقتی پدرم از دنیا رفت و امر به من رسید، حواله‌‏هایی نزد پدرم بود که نشان می‏داد، مربوط به اموال غریم است"[۴][۵].

غریم در موعودنامه

  • "غریم" علمای رجال تصریح کرده‌اند که از القاب خاصه آن حضرت است. "غریم" هم به‌معنای طلبکار است و هم بدهکار، ولی در این‌جا به‌معنای اول از روی تقیه بوده است. هرگاه شیعیان می‌خواستند مالی را نزد آن حضرت یا وکلایش بفرستند یا وصیت کنند، حضرت را می‌خواندند و ایشان از بیشتر صاحبان کشاورزی، تجارت و صنعت طلبکار بود. شیخ مفید می‌گوید: این رمزی بود که شیعه در قدیم، آن را میان خود می‌شناختند و خطاب کردن غریم به آن حضرت، برای تقیه بوده است[۶][۷].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. طریحی، مجمع البحرین، ج ۶، ص ۱۲۵؛ ابن منظور، لسان العرب، ج ۱۲، ص ۴۳۶
  2. شیخ مفید، الارشاد، ص ۳۵۴
  3. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۵، ح ۵
  4. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۵۲۱، ح ۱۵
  5. سلیمیان، خدامراد،فرهنگ‌نامه مهدویت، ص: ۳۱۳ - ۳۱۴.
  6. نجم الثاقب، باب دوم.
  7. مجتبی تونه‌ای، موعودنامه، ص۵۱۷.