آیا آیه ۱۰۵ سوره توبه علم غیب معصوم را اثبات می‌کند؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
آیا آیه ۱۰۵ سوره توبه علم غیب معصوم را اثبات می‌کند؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب
مدخل اصلیعلم غیب

آیا آیه ۱۰۵ سوره توبه علم غیب معصوم (ع) را اثبات می‌کند؟ یکی از سؤال‌های مصداقی پرسشی تحت عنوان «آیاتی که موافقان علم غیب غیر خدا به آنها استدلال می‌کنند کدام‌اند؟» است. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مجموعه پرسش‌های مرتبط به این بحث (علم غیب معصوم) یا به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.

آیه مورد اشاره پرسش

وَقُلِ اعْمَلُواْ فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ وَسَتُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ

«و بگو (آنچه در سر دارید) انجام دهید، به زودی خداوند و پیامبرش و مؤمنان کار شما را خواهند دید و به سوی داننده پنهان و آشکار بازگردانده خواهید شد و او شما را از آنچه انجام می‌داده‌اید آگاه خواهد ساخت».

پاسخ نخست

علامه طباطبایی

علامه طباطبایی در کتاب «المیزان» در این‌باره گفته‌ است:

  • «جمله ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ.[۱] دلالت می‌‏کند بر اینکه اولا جمله فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ ناظر به قبل از بعث و قیامت و مربوط به دنیا است، چون می‌‏فرماید "سپس برمی‌‏گردید به عالم غیب و شهادت"، پس معلوم می‌‏شود این دیدن قبل از برگشتن به عالم قیامت و مربوط به دنیا است. (...) وقتی‌ علم منافقین به حقایق اعمالشان را منحصر کرده به روز قیامت، آنهم به خبر دادن خدا به ایشان، و از سوی‌ دیگری‌ فرموده که خدا و رسول و مؤمنین قبل از روز قیامت و در همین دنیا اعمال ایشان را می‌‏بینند، (...) چنین می‌‏فهمیم که منظور از آن، دیدن حقیقت اعمال منافقین است، و قهرا منظور از این مؤمنین، آن افراد انگشت‏‌شماری‌ از مؤمنین هستند که شاهد اعمالند، نه عموم مؤمنین، آن افرادی‌ که آیه شریفه وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِّتَكُونُواْ شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا.[۲] بدانها اشاره می‌‏کند. بنابراین، معنای‌ آیه چنین می‌‏شود: ای‌ محمد! بگو هر کاری‌ که می‌‏خواهید چه خوب و چه بد، بکنید، که بزودی‌ خدای‌ سبحان حقیقت عمل شما را می‌‏بیند، و رسول او و مؤمنین (شهدای‌ اعمال) نیز می‌‏بینند، آن وقت پس از آنکه به عالم غیب و شهود بازگشتید، حقیقت عمل شما را به شما نشان می‌‏دهد. و به عبارت دیگر: آنچه از خیر و یا شر انجام دهید حقیقتش در دنیا برای‌ خدای‌ عالم غیب و شهادت، و همچنین برای‌ رسول او و مؤمنین مشهود است، پس وقتی‌ به قیامت آمدید برای‌ خودتان هم مشهود خواهد گشت».
  • «آنچه از خیر و یا شر انجام دهید حقیقتش در دنیا برای خدای عالم غیب و شهادت، و همچنین برای رسول او و مؤمنین مشهود است، پس وقتی به قیامت آمدید برای خودتان هم مشهود خواهد گشت. پس، این آیه مردم را وادار می‏‌کند به اینکه مواظب کارهای خود باشند و فراموش نکنند که برای اعمال نیک و بدشان حقایقی است که به هیچ وجه پنهان نمی‌‏ماند، و برای هر یک یک افراد بشر مراقب‏‌هایی هست که از اعمال ایشان اطلاع یافته، حقیقت آن را می‌‏بینند، و آن مراقبان عبارتند از رسول خدا (ص) و مؤمنینی که شهدای اعمال بندگانند»[۳].

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. آیت‌الله قاضی طباطبایی؛
آیت‌الله سید محمد علی قاضی طباطبایی در مقاله «مقدمه‌ای بر کتاب علم امام» در این‌باره گفته‌ است: «ائمه (ع) به اعمال و افعال ما علم دارند و یا می‌بینند، چنانچه قرآن مجید بر این امر ناطق است. و برای فهم مردم، به آنها فرموده‌اند که در هر شهری عمودی از نور است به واسطه آن ما واقف و مطّلع بر اعمال شما می‌شویم؛ و در بعضی روایات فرموده‌اند که خیال نکنید آن عمود از آهن است؛ و در بعضی فرموده‌اند: عمود عبارت از مَلَک است. در اینجا خوب است درباره آیه شریفه از سوره توبه تأمل نموده و آنچه گفته شد که ائمه (ع) به اعمال ماها مطّلع هستند از روی علم یا با دید چشم، دلیل آورده باشیم و معلوم باشد که این اعتقاد ما از نقطه نظر تأمل در قرآن کریم و احادیث اهل‌ بیت (ع) است. خداوند احدیت در قرآن مجید می‌فرماید: وَقُلِ اعْمَلُواْ فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ وَسَتُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ [۴]. در این آیه شریفه، خداوند امر می‌کند به پیغمبر خود که به مکلّفین بگوید: عمل کنید به آنچه خداوند به شماها امر کرده و اجتناب کنید از معاصی، عمل کردن کسی که بر عملش جزا و پاداش داده خواهد شد. زیرا خداوند عمل شما را می‌بیند و اینکه حرف "سین" که برای استقبال است، داخل کلمه فَسَيَرَى شده، برای این است که مادام که چیزی هنوز حادث نشده، به آن دید علاقه نمی‌گیرد؛ مثل این است که فرموده: هر چیزی که شما عمل کرده باشید، خداوند آن را می‌بیند. این معنا بنابراین است که مراد از کلمه "یَری" معنی دیدن و رؤیت باشد، چنانچه ظاهر کلمه "یَری" حقیقت در آن است. و ممکن است "یَری" به معنی علم باشد، چنانچه زیاد در این معنی استعمال می‌شود؛ یعنی خدا علم و معرفت دارد به اعمال شما و شاید به این جهت است که کلمه مزبوره را به مفعول واحد متعدّی کرده است؛ یعنی خداوند عالم است به اعمال شما و معرفت دارد به آنها و پاداش می‌دهد به شما برای آن اعمال. و رسولش نیز عالِم است و شهادت می‌دهد برای نفع شما در پیشگاه خداوند تعالی و مؤمنین نیز عالِم هستند بر اعمال شما»[۵]
۲. آیت‌الله جوادی آملی؛
آیت الله عبدالله جوادی آملی در دو کتاب «تسنیم» و «تفسیر موضوعی» در این‌باره گفته است:
  • «رؤیت شهودی درجاتی دارد:
  1. دیدن خدای سبحان که بالذات و بالاصاله است.
  2. رؤیت بالغیر و بالتّبع پیغمبر (ص) و ائمه (ع) که از گناه و اشتباه معصوم‌اند و برپایه احادیثی که در بحث روایی می‌آیند، مراد از "و المُؤمِنون" آنان هستند. رؤیت حقیقی و کامل، همان شهود معصومانۀ اهل بیت عصمت (ع) است که رؤیت، هم شهودی است نه حصولی؛ هم معصومانه و برابر با واقع. براساس رویاتی که یاد خواهند شد، ایشان همۀ کارهای بیرونی و درونی اشخاص را می‌بینند.

۳. مشاهدۀ شاگردان ویژۀ ایشان؛ مانند: حارثه بن مالک که از مرز عصمت و مقام "أنّ" نازل‌تر و در حدّ "کأنّ" است»[۶].

  • از مقام‌های منیع رسالت، اطلاع بر غیب است، خدای سبحان می‌فرماید: وَقُلِ اعْمَلُواْ فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ [۷]. یعنی مقام رسالت که مقام اطلاع بر غیب آگاهی بر نهان و نهاد انسانها، قلوب و افکار و اسرار دیگران است، از کارهای شما اطلاع دارد و پیامبر (ص) ضمن ابلاغ این پیام، ادعای ضمنی خود را اعلام می‌کند که من با عنایت الهی عالم غیب و آگاه بر اسرارم. اینکه خدا فرمود: بگو پیامبر می‌بیند، تنها اخبار نیست بلکه با این بیان پیامبر اکرم را عالم غیب و شهادت کرده است[۸].
۳. آیت‌الله شریعتمدار جزایری؛
آیت‌الله شریعتمدار جزایری در مقاله «امام حسین و علم به شهادت» در این باره گفته است:

«در این‌ آیه‌ به‌ خدا رؤیت‌ و دیدن‌ نسبت‌ داده‌ شده‌ که‌ مقصود دیدن‌ به‌ چشم‌ نیست‌، زیرا خداوند چشم‌ ندارد بلکه‌ مقصود علم‌ و ادراک‌ می‌نماید، پس‌ مقصود این‌ است‌ که خداوند و پیامبر و مؤمنان‌ اعمال‌ شما را می‌دانند.

مقصود از مؤمنان‌، امامان‌ معصوم‌ هستند، زیرا تمام‌ مؤمنان‌ اراده‌ نشده‌اند بلکه گروه‌ خاصی‌ اراده‌ شده‌ است‌ و آن‌ گروه‌ خاص‌ امامان‌ هستند زیرا آنان‌ سزاوار این‌ مقام هستند، نه‌ غیر آنان‌. از راهی‌ دیگر نیز این‌ علم‌ و ادراک‌ برای‌ امامان‌ ثابت‌ می‌شود، و آن جانشین‌ بودن‌ امام‌ برای‌ پیامبر است‌ و چون‌ آیه‌ به‌ روشنی‌ این‌ علم‌ را برای‌ پیامبر ثابت می‌کند پس‌ برای‌ خلیفه‌ و جانشین‌ پیامبر نیز ثابت‌ می‌شود. علم‌ پیامبر و امام‌ نیز چونان علم‌ خدا حضوری‌ است‌، زیرا تمام‌ این‌ علوم‌ یعنی‌ علم‌ خدا و پیامبر و مؤمنان‌ در یک جمله‌ و به‌ یک‌ سیاق‌ آمده‌ است‌. این‌ که‌ علم‌ خدا حضوری‌ است‌ و به‌ چیزی‌ وابسته‌ نیست‌،اما روشن‌ است‌ برای‌ اثبات‌ دلالت‌ آیه‌ بر علم‌ حضوری‌ پیامبر و امام‌ باید به‌ چند موضوع‌اشاره‌ کنیم‌: اوّل‌: حرف‌ "سین‌" در جمله‌ "سیری‌ الله‌" حرف‌ استقبال‌ نیست‌، زیرا معنا ندارد که بگوییم‌ خداوند در آینده‌ خواهد دانست‌ بلکه‌ آگاهی‌ خدا در حال‌ حاضر است‌، پس‌ حرف‌ "سین‌" برای‌ تأکید است‌، نه‌ استقبال‌. دوم‌: علم‌ خدا حضوری‌ است‌ نه‌ حصولی‌ و بر چیزی‌ توقف‌ ندارد، زیرا علم‌ او عین‌ذات‌ اوست‌. سوم‌: عمل‌ انسان‌ فرع‌ وجود انسان‌ است‌ و خدایی‌ که‌ به‌ اعمال‌ بندگان‌ آگاهی‌ دارد، به‌ خود آنان‌ نیز آگاه‌ است‌ و کسی‌ که‌ عمل‌ را می‌بیند، عامل‌ آن‌ را نیز می‌بیند. چهارم‌: رؤیت‌ که‌ به‌ خدا نسبت‌ داده‌ شده‌، دیدن‌ به‌ چشم‌ نیست‌، زیرا خداوند جسم نیست‌ و چشم‌ ندارد تا به‌وسیله‌ آن‌ ببیند، پس‌ رؤیت‌ به‌ معنای‌ علم‌ و آگاهی‌ است‌. پنجم‌: در این‌ آیه‌ وحدت‌ سیاق‌ میان‌ علم‌ خدا و علم‌ پیامبر و مؤمنان‌، سه‌ موضوع را می‌رساند:

موضوع‌ اوّل‌ این‌ که‌ علم‌ پیامبر و امام‌ بر گذشتن‌ زمان‌ و بر چیزی‌ متوقف‌ نیست‌.

موضوع‌ دوّم‌ علم‌ آنان‌ حضوری‌ است‌، نه‌ حصولی‌، زیرا توقف‌ بر شرطی‌ ندارد.

موضوع‌ سوم‌ خدا و پیامبر و مؤمنان‌ آگاهند، به‌ اعمال‌ و عمل‌ کنندگان‌ و آن‌ چه‌عمل‌ وابسته‌ به‌ آن‌ است‌، پس‌ تمام‌ جهان‌ هستی‌ که‌ به‌ گونه‌ای‌ درباره‌ عمل‌ انسان‌ است‌، مورد آگاهی‌ و اطلاع‌ خدا و پیامبر و امام‌ است‌»[۹].
۴. حجت الاسلام و المسلمین بخارایی‌زاده؛
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید حبیب بخارایی‌زاده در پایان‌نامه دکتری خود با عنوان «علم غیب امامان از نگاه عقل كتاب و سنت» در این‌باره گفته‌ است:

«این آیه شریفه دلالت دارد بر اینکه عده‌ای از مؤمنان، اعمال انسان‌ها را می‌بینند. همان‌طور که رسول اکرم (ص) می‌بیند؛ هم از نظر کمیت و هم از نظر کیفیت؛ یعنی هم تمامی اعمال را می‌بینند و چیزی از آنها فوت نمی‌شود و هم از نیات و ضمایر اشخاص آگاهند و عمل منافقانه را از عمل با اخلاص تمیز می‌دهند؛ و به عبارت دیگر حقایق اعمال انسان‌ها را مشاهده می‌نمایند؛ و این عبارت اخرای همان "شهید" و "شاهد" در آیات سابق می‌باشد و لذا شامل جمیع مؤمنان نبوده بلکه اختصاص به عده‌ای معدود دارد که به تعبیر آیه شریفه سوره بقره شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ [۱۰] هستند. در برخی از روایات وارد در ذیل این آیة شریفه به همین مطلب تصریح شده که: "إِنَّهُمْ‏ شُهُودُ اللَّهِ‏ فِي‏ أَرْضِهِ‏‏"[۱۱].

مرحوم علامه طباطبایی در این‌باره می‌نویسند: "آری، جمله وَسَتُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ دلالت می‌کند بر اینکه: اولاً: جمله فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ ناظر به قبل از بعث و قیامت و مربوط به دنیاست. چون می‌فرماید: "سپس بر می‌گردید به عالم غیب و شهادت" پس معلوم می‌شود این دیدن قبل از برگشتن به عالم قیامت، و مربوط به دنیاست. و ثانیاً: منافقین تنها در روز قیامت به حقیقت اعمال خود واقف می‌شوند. و اما قبل از آن، تنها و تنها ظاهر اعمال را می‌بینند. وقتی علم منافقین به حقایق اعمالشان را منحصر کرده به روز قیامت، آن هم به خبر دادن خدا به ایشان، و از سوی دیگر فرموده که خدا و رسول و مؤمنین قبل از روز قیامت و در همین دنیا اعمال ایشان را می‌بینند، و در این دیدن خودش را با پیغمبرش و عده مؤمنین ذکر کرده، چنین می‌فهمیم که منظور از آن، دیدن حقیقت اعمال منافقین است. و قهراً منظور از این مؤمنین، آن افراد انگشت‌شماری از مؤمنین هستند که شاهد اعمالند، نه عموم مؤمنین؛ آن افرادی که آیه شریفه وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِّتَكُونُواْ شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا [۱۲] بدان‌ها اشاره می‌کند. بنابراین معنای آیه چنین می‌شود: "ای محمد! بگو هر کاری که می‌خواهید، چه خوب و چه بد، بکنید، که به زودی خدای سبحان حقیقت عمل شما را می‌بیند و رسول او و مؤمنین "شهدای اعمال" نیز می‌بینند. آن وقت پس از آن که به عالم غیب و شهود بازگشتید، حقیقت عمل شما را به شما نشان می‌دهد". و به عبارت دیگر: آنچه از خیر و یا شر انجام دهید حقیقتش در دنیا برای خدای عالِم غیب و شهادت و همچنین برای رسول او و مؤمنین، مشهود است؛ پس وقتی به قیامت آمدید، برای خودتان هم مشهود خواهد گشت.[۱۳]

حال باید دید مراد از الْمُؤْمِنُونَ این عده انگشت‌شماری که شاهدان بر اعمالند چه کسانی هستند؟ روایات فراوانی در تفسیر آیه شریفه وارد شده که مراد از الْمُؤْمِنُونَ را ائمه (ع) می‌داند. این روایات دو دسته‌اند: برخی کیفیت رؤیت اعمال را مشخص نکرده‌اند و به‌طور مطلق ائمه (ع) را "شهود" دانسته و یا فقط الْمُؤْمِنُونَ را تفسیر و تطبیق بر ائمه (ع) کرده‌اند. اما دسته دیگر کیفیت رؤیت اعمال را، به عرض آنها بر پیامبر اکرم (ص) و ائمه (ع) دانسته است، آن هم با اختلاف روایات: هر روز و شب، هر روز، هر دوشنبه و پنجشنبه و یا هر پنجشنبه و ... . روشن است که اطلاع یافتن بر اعمال اگر به صورت عرض اعمال باشد، آن هم در روزهای مشخص، قاعدةً بعد از انجام عمل خواهد بود و فقط "علم بعد العمل" را بیان می‌دارد اما به "علم حین العمل" کاری ندارد. بنابراین، از این جهت، این دسته از روایات نمی‌توانند یکی از ویژگی‌های مورد بحث علمِ ائمه (ع) یعنی فعلیت آن را اثبات نمایند.

اما با دقت معلوم می‌شود که این روایات دو مدلول مستقل از یکدیگر دارند:

  1. تطبیق الْمُؤْمِنُونَ بر ائمه (ع).
  2. تفسیر "رؤیت" در آیه شریفه نسبت به رسول خدا (ص) و ائمه (ع) و تعیین نحوه آن "عرض اعمال". ::::::درست است که خود این روایات از آن جهت که نحوه خاصی از رؤیت اعمال را "عرض اعمال" بیان داشته‌اند، مفید برای این جهت بحث نیستند. اما از آن جهت که مؤمنون را ائمه (ع) دانسته‌اند با ضمیمه شدن به آیه شریفه که مطلق رؤیت را بیان می‌دارد "نه رؤیت به طریقه عرض اعمال را" مفید خواهد بود و به عبارت دیگر همان رؤیتی را که به خداوند نسبت داده، به رسول او و مؤمنون هم نسبت داده است.

توضیح اینکه: بر اساس روایات فراوان، ائمه (ع) انحاء مختلفی از علم دارند که هیچ کدام با دیگری تنافی نداشته و همه با هم قابل جمعند، همانند علم حضوری بالفعل به همه اشیاء، علم حضوری بالفعل به اعمال انسان‌ها، علمی که از عرض اعمال حاصل می‌شود، علمی که از ناحیه نزول فرشته است، علمی که هر شب جمعه افاضه می‌شود و... [۱۴] لذا هیچ مانعی ندارد که آیه شریفه: فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ اطلاق خود همه انحاء علمِ به اعمال را که شامل "علم حین العمل" هم می‌شود را در برگیرد و دسته دوم از روایات، فقط قسم خاصی از علوم ائمه (ع) را بیان کند. حال ممکن است گفته شود: این روایات، مقید اطلاق آیه شریفه خواهند بود و نتیجه آن خواهد شد که این آیه هم، فقط این نحوه از علم را در مورد پیامبر اکرم (ص) و ائمه (ع) بیان می‌دارد. همچنان که در هر مطلق و مقیدی چنین است. جواب آن است که این مطلق و مقید مثبتین هستند و در مطلق و مقید مثبتین –آن چنان که در علم اصول مقرّر گشته- فقط در یک صورت، مطلق، حمل بر مقید می‌شود، آن هم در صورت احراز وحدتِ حکم، اما در صورت عدم احراز وحدت حکم و یا احراز تعدد حکم، تقییدی صورت نخواهد گرفت. و اینجا همان‌طور که اشاره شد از قسم سوم است یعنی احراز تعدد حکم، چه اینکه با ادله نقلی فراوان، انحاء مختلفی از علم برای امامان (ع) ثابت گشته است. بنابراین نحوه واحدی از علم نداریم که ناچار از حمل مطلق بر مقید شویم. با این توضیح معلوم شد که هر دو دسته از روایات وارد در ذیل آیه شریفه در این بحث مفیدند. چون آنچه در این بحث لازم است تعیین مصداق الْمُؤْمِنُونَ در آیه شریفه است که در هر دو دسته از روایات وجود دارد.

و اما روایات: در کتاب شریف بصائر الدرجات جزء نهم، باب‌های چهارم، پنجم و ششم روایات زیادی درباره عرض اعمال نقل شده که در چهارده عدد آن الْمُؤْمِنُونَ بر ائمه (ع) تطبیق شده است.[۱۵] در بحارالانوار بیش از سی روایت از کتب مختلف در این مورد نقل گردیده است. [۱۶]

برخی از این روایات در کتاب‌های کافی، فقیه، تهذیب، استبصار و در بیشتر تفاسیر روایی نقل شده و مورد اعتماد قرار گرفته‌اند»[۱۷].
۵. حجت الاسلام و المسلمین شریعتی؛
حجت الاسلام و المسلمین غلام محمد شریعتی در مقاله «علم امامان به غیب از منظر قرآن» در این‌باره گفته‌است:

«خدای سبحان در این آیه شریفه از طریق پیامبرش‌ به‌ همه مردم ابلاغ می‌کند‌ که‌ اعمال آنان از خوب یا بد در معرض دید خدا، رسول او و مؤمنان‌ قرار‌ دارد و در قیامت نیز خدای سبحان‌ آنها‌ را از اعمالشان‌ آگاه‌ می‌کند. (...) درباره مراد از "مؤمنان" و مصداق آن در آیه شریفه، مفسران‌ دیدگاه‌‌های گوناگونی مطرح ساخته‌اند که عبارت‌اند از:

  1. عموم مؤمنان؛[۱۸].
  2. شهدا؛[۱۹]؛.
  3. فرشتگانی كه اعمال بندگان را ثبت می‌كنند‌؛[۲۰].
  4. اولیای خاص الهی که در رأس‌ آنها‌ امامان‌ معصوم (ع) قرار دارند؛[۲۱].
  5. خصوص ائمه اهل بیت (ع) که در آیات دیگر از‌ آنها‌ به‌ شاهدان اعمال یاد شده است.[۲۲]
در میان مفسران مكتب اهل بیت (ع) با توجه به اخبار فراوانی كه از امامان (ع) رسیده‌، نظر‌ معروف‌ و مشهور این است كه مصداق "مؤمنون" در این آیه شریفه‌ ائمه (ع) هستند.(...) شواهد دیگری نیز‌ در‌ قرآن یافت می‌شود که نشان می‌دهد مراد از مؤمنان یاد شده، خصوص امامان‌ اهل بیت (ع) است. (...) بر این اساس به طور قطع می‌توان گفت مصداق بارز‌ و شاخص شاهدان اعمال، کسانی از ذریه حضرت ابراهیم (ع) یعنی حضرت‌ رسول‌ اکرم (ص) و ائمه اهل بیت (ع) هستند. خداوند سبحان در مقام استجابت دعای ‌‌حضرت‌ ابراهیم (ع) در آیه ابتلاء[۲۳]، برخی ذریه طاهر او را‌ که‌ از‌ هرگونه ظلم به دورند، امام قرار داده تا خلیفه خدا و شاهد حقایق و باطن اعمال مردم‌ در زمین باشند. نتیجه اینکه از میان غیر پیامبران تنها کسانی شایستگی شهادت‌ بر اعمال را دارند‌ که‌ معصوم به عصمت الهی باشند و دروغ و گزاف از آنها سر نزند؛ افزون بر صورت ظاهری عمل، نیت درونی صاحب عمل را نیز بدانند، و دانای به عمل حاضر و غایب هر دو باشند‌، و در پرتو علم غیب، باطن و حقایق اعمال مردم را ببینند. با توجه به ویژگی‌های یادشده تنها مصداق مؤمنان در آیه شریفه، اهل بیت نبوت (ع) هستند» [۲۴].
۶. حجت الاسلام و المسلمین نقوی؛
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید نسیم عباس نقوی در پایان‌نامه دکتری خود با عنوان «علم پیامبر و ائمه به غیب» در این‌باره گفته‌ است: «این آیه نشان می‌دهد که در این دنیا همان طوری که خداوند عالم به غیب و شهادت است و اعمال شما را می‌بیند همچنین برای رسول اکرم (ص) و مؤمنین نیز مشهود است و از اعمال شما خبر دارند و در قیامت برای خودتان هم مشهود خواهد گشت. به جهت تقارن "المؤمنون" با رسول خدا (ص) و تلازم آن حضرت با عصمت بالملازمه ثابت می‌شود که آنان مؤمنان خاص هستند و کسانی هستند که تالی تلو رسول خدا (ص) باشند. بنابراین مراد از "مؤمنون" غیر از ائمه (ع) کسی دیگر نخواهد بود چون آنان مقارن رسول خدا (ص) و معصوم هستند. لذا همانطوری که خداوند همیشه بر اعمال بشر احاطه دارد و اختصاص به زمان خاص نیست رسول خدا (ص) و امامان (ع) نیز برای همیشه و بدون قید بر اعمال بشر احاطه دارند. پس منظور از مؤمنان در این آیه کسانی هستند که به فرمان خداوند از اسرار غیب آگاه‌اند یعنی ائمه (ع) که جانشینان پیامبر (ص) هستند و احادیث گواه بر این مطلب می‌باشند»[۲۵].
۷. حجت الاسلام و المسلمین امام‌خان؛
حجت الاسلام و المسلمین عسکری امام‌خان در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «منشأ و قلمرو علم امام» در این‌باره گفته‌ است: «صاحب تفسیر مجمع البیان می‌نویسد: در روایات ما شیعیان آمده که اعمال این امّت را در هر روز دوشنبه و پنچشنبه به نظر رسول خدا (ص) و ائمه (ع) می‌رسانند و آن بزرگواران آنها را مشاهده می‌کنند، و منظور از مؤمنان نیز در این آیه همان ائمه (ع) هستند[۲۶]. پس معلوم می‌شود که همانطور که خدای سبحان عالم است رسول اکرم (ص) نیز مظهر آن عالم ذاتی به غیب است از نهان‌ها خبر دارد»[۲۷].
۸. آقای نقوی (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛
آقای نقوی در پایان‌نامه کارشناسی خود با عنوان «علم غیب ائمه معصومین (ع)» در پاسخ به این پرسش گفته‌ است:

«وَقُلِ اعْمَلُواْ فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ وَسَتُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ[۲۸].

نکات:

خداوند تأکید می‌کند و به پیامبر دستور می‌دهد که با همه مردم این موضوع را ابلاغ کن و بگو اعمال وظایف خود را انجام دهید و بدانید هم خدا و رسول و هم مؤمنان خاص اعمال شما را می‌بینند.

این آیه تایید روایاتی است که در مورد عرضه اعمال بر ائمه (ع) وارد شده است.

جمله وَسَتُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيْبِ دلالت می‌کند بر این که جمله فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ ناظر به قبل از بعثت و قیامت و مربوط به دنیا است. چون می‌فرماید: پس بر می‌گردید به عالم غیب و شهاده پس معلوم شد این دیدن قبل از برگشتن به عالم قیامت است و مربوط به همین دنیا است.

و در پایان آیه فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ که شامل تمام اعمال اعم از آشکار و مخفی در قیامت شامل می‌شود پس منظور آیه اول و آخر از عمل یکی است یعنی چه مخفی باشد و چه آشکار.

و منظور از این مؤمنان ائمه (ع) هستند که تفاسیر شیعه به این تفسیر پرداخته اند. مثل شیخ طبرسی در تفسیر می‌فرماید: و منظور از مؤمنان نیز در این آیه همان ائمه معصومین هستند[۲۹]. و شیخ طوسی در تفسیر التبیان فرمود: بر ائمه (ع) اعمال عرضه می‌شود و مراد و منظور از مؤمنون در این آیه فقط ائمه (ع) هستند.[۳۰]»[۳۱].
۹. آقایان دکتر کرباسی‌زاده و رضایی؛
آقای دکتر علی کرباسی‌زاده و آقای محمد جعفر رضایی در مقاله «علم امام در اندیشه علمای معاصر حوزه اصفهان» در این‌باره گفته‌اند:

«استدلال به این آیه را می‌توان اینگونه خلاصه کرد:

  1. چون رؤیت در این آیه، به خدا هم نسبت داده شده است، کنایه از لازمۀ رؤیت، یعنی ادراک و علم است؛
  2. اعملوا اطلاق دارد و شامل همۀ اعمال می‌شود؛
  3. عمل مصدر است و مصدر اگر اضافه شد، اطلاق دارد. پس عَمَلَكُمْ حاکی از مطلق کارهاست؛
  4. ضمیر "واو" در اعْمَلُواْ و "کم" در عَمَلَكُمْ به همۀ مردم اشاره دارد؛ یعنی ای مکلفان! هر کاری که انجام دهید، خدا و پیامبر اکرم و ائمه بدان علم دارند؛
  5. به ضرورت عقل تمام مؤمنان به تمام اعمال بندگان علم ندارند؛ بنابراین الف و لام در وَالْمُؤْمِنُونَ برای جنس نیست، بلکه برای عهد است و قدر متیقن از معهود ائمه هستند؛
  6. سین در فَسَيَرَى برای استقبال نیست، زیرا به خدا نیز اسناد داده شده است؛
  7. لازمۀ علم به فعل شخص، علم به خود او و علم به متعلقات فعل او نیز هست و اینگونه امور همه از جزئیات و موضوعات‌اند.
بر طبق این آیه، پیامبر اکرم (ص) و ائمه (ع) به همۀ اعمال و در نتیجه به خود آنها و متعلقات افعال آنها علم دارند. علامه فانی همچنین بین علم به افعال با علم به حالات تفاوت نمی‌گذارد و معتقد است اگر ائمه (ع) از دعای انسانی بیمار به درگاه خدا آگاهند، به اصل بیماری او نیز عالم اند. وی حتی از این آیه علم ائمه به حیوانات و نباتات و امور دیگر را نیز استفاده می‌کند[۳۲]»[۳۳].
۱۰. آقای عرفانی (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛
آقای محمد نظیر عرفانی در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین» در این‌باره گفته‌ است:
  • دیدگاه برخی از مهم‌ترین تفاسیر شیعه در مورد آیه عبارتست از اینکه خداوند و رسول اعمال بندگان را می‌بینند و در مورد مؤمنون، گفته شده مراد یا شهداء است یا ملائکه‌ای که مسئول ثبت اعمال می‌باشند. ولی روایات متعددی نقل شده که اعمال امت بر نبی (ص) و ائمه (ع) هر دوشنبه و پنج شنبه عرضه می‌شود و مراد از مؤمنون امام علی (ع) می‌باشد.
  • مؤلف تفسیر اطیب البیان می‌نویسد: خداوند هیچگونه احتیاج به نامه عمل یا اقامه شهود ندارد لکن دستگاه سلطنتی او برای تنبه بندگان کتبه اعمال و نامه عمل و اقامه شهود از ملائکه و اعضاء و جوارح و انبیا و ائمه و ازمنه و امکنه و قرآن مقرر فرموده، و اما حضرت رسالت (ص) و ائمه اطهار (ع) و صدیقه طاهره این چهارده نور پاک در همان عالم نورانیت که انوار مقدسه آنها را خلق فرمود افاضه جمیع کمالات و علم ما کان و ما یکون قبل از خلقت عالم و آدم به آنها فرمود. و این آیه شریفه بر طبق جریان قانون سلطنت که ملائکه کتبه کلیه اعمال بند‏گان را از حسنات و سیئات می‌نویسند و می‌برند در پیشگاه احدیت و روزهای دوشنبه و پنجشنبه عرضه می‌دارند بر پیغمبر (ص) و ائمه اطهار (ع) حیا و میتا و فردای قیامت به‌دست صاحبش می‌دهند و شهود شهادت می‌دهند و میزان می‌کنند و حساب می‌نمایند تماماً روی جریان قانون سلطنت است و الّا همان علم الهی کافیست و احدی را نمی‌رسد که بگوید العیاذ خدا نمی‌داند یا اشتباه کرده یا ظلم می‌کند پس از این بیان مفاد آیه واضح می‌شود و احتیاج به احتمالات مفسرین نداریم.
  • صاحب مجمع البیان می‌گوید این دستوری است که خدای سبحان به پیغمبر خود می‌دهد که به مسلمانان گوشزد کند هر آنچه را خدا به شما دستور داده انجام دهید با توجه به آنکه خدا پاداش اعمالتان را می‌دهد زیرا که او عمل شما را می‌‏بیند، و مثل آن است که فرموده باشد: هر کاری بکنید خدا آن را می‏‌بیند. و برخی گفته‏‌اند منظور از دیدن خدا آگاه بودن و دانستن او است، یعنی خدا کارهای شما را می‌داند و بدان پاداش می‌دهد. و اضافه می‌فرماید که پیغمبر او هم آن را می‌داند و در نزد خدا بدان گواهی می‌دهد و هم چنین مؤمنان نیز آن را می‌دانند و در اینکه منظور از مؤمنان در آیه چه کسانی هستند اختلاف است، دسته‏‌ای گفته‌‏اند: منظور شهیدان هستند. و برخی گویند: مؤمنان در این آیه فرشتگانی هستند که اعمال بندگان را یادداشت می‌کنند. و در روایات ما شیعیان آمده که اعمال این امت را در هر روز دوشنبه و پنجشنبه به نظر رسول‌خدا (ص) و ائمه هدی (ع) می‌رسانند و آن بزرگواران آنها را مشاهده می‌کنند، و منظور از مؤمنان نیز در این آیه همان ائمه هدی (ع) هستند.
  • قرطبی در تفسیر آیه می نویسد: خداوند بر اعمال شما آگاه است و رسول و مومنان را نیز به آن آگاه می‌گرداند.
  • صاحب تفسیر لباب التأویل می‌گوید مشاهده اعمال توسط رسول الله (ص) به‌وسیله اطلاع یافتن و آگاه شدن توسط خداوند است اما این مشاهده توسط مؤمنین به‌وسیله آنچه است که خداوند در قلوب آنها قرار می‌دهد از محبت به صالحین و دشمنی با گناهکاران.
  • آلوسی در تفسیر آیه بیان کرده که مراد از مشاهده اعمال همان اطلاع یافتن بر آن و آگاهی یافتن است که از خداوند چیزی مخفی نیست و او رسول و مؤمنین را بر آن آگاه و مطلع می کند یا به‌وسیله وحی و یا غیر آن.
  • بررسی و جمع‌بندی دیدگاه‌ها
  1. اعمال بندگان را خداوند و رسولش و مؤمنون مشاهده می‌کنند؛
  2. اعمال عرضه می‌شود بر نبی (ص) و ائمه (ع) هر دوشنبه و پنج‌شنبه؛
  3. به چهارده معصوم (ع) در عالم نورانیت، افاضه جمیع کمالات و علم ما کان و ما یکون قبل از خلقت آدم شده است و خداوند هم احتیاج به نامه عمل و...ندارد این امر جهت تنبه بندگان است؛
  4. مراد از مؤمنون: حضرت علی (ع)؛ ائمه (ع)؛ شهداء؛ فرشتگانی که اعمال بندگان را یاد داشت می‌کنند.
  5. رؤیت اعمال بندگان توسط رسول خدا به وسیله اطلاع خداوند به ایشان می‌باشد و رؤیت مؤمنین به وسیله آنچه است که خداوند در قلوب آنها می‌افکند از محبت صالحین و بُغض گناه کاران؛
  6. خداوند، رسول و مؤمنین را از اعمال بندگان مطلع می‌سازد یا با وحی و یا غیر آن.
در بررسی این آیه با توجه به نظرات مفسران به دست می‌آید که در خود آیه شواهدی بر این امر است که اعمال از طرق عادی بر پیامبر و مؤمنان ظاهر نمی‌شود زیرا آیه اطلاق دارد، و تمام اعمال را شامل می‌‏شود و همه اعمال از طرق عادی بر پیامبر (ص) و مؤمنان آشکار نخواهد شد، چرا که بیشتر اعمال خلاف در پنهانی و به‌طور مخفیانه انجام می‏‌شود و در پرده استتار غالبا پوشیده می‏‌ماند، و حتی بسیاری از اعمال نیک مستور و مکتوم چنین است. و اگر کسی ادعا کند که همه اعمال اعم از نیک و بد و یا غالب آنها بر همه روشن می‌‏شود سخنی دور از منطق و عقل است. بنابر این آگاهی پیامبر (ص) و مؤمنان از اعمال مردم باید از طرق غیر عادی و به تعلیم الهی باشد. از سویی در پایان آیه می‏‌فرماید "خداوند شما را در قیامت به آنچه عمل کرده‏‌اید آگاه می‌‏سازد" شکی نیست که این جمله تمام اعمال آدمی را اعم از مخفی و آشکار شامل می‌‏شود، و ظاهر تعبیر آیه این است که منظور از عمل در اول و آخر آیه یکی است، بنابر این آغاز آیه نیز همه اعمال را چه آشکار باشد چه پنهان باشد شامل می‏‌شود، و آگاهی بر همه اینها از طرق عادی ممکن نیست. پایان آیه از جزای همه اعمال سخن می‌‏گوید، آغاز آیه نیز از اطلاع خداوند و پیامبر (ص) و مؤمنان نسبت به همه اعمال بحث می‌‏کند، یکی مرحله آگاهی است، و دیگری مرحله جزا، و موضوع در هر دو قسمت یکی است. و نیز تکیه و اهمیت روی مؤمنان در صورتی صحیح است که منظور همه اعمال و از طرق غیر عادی باشد، و الا اعمال آشکار را هم مؤمنان می‌‏بینند و هم غیر مؤمنان از اینجا این نکته روشن می‌‏شود که منظور از مؤمنان در این آیه تمام افراد با ایمان نیست، بلکه گروه خاصی از آنها است که به فرمان خدا از اسرار غیب آگاهند. و نیز با توجه به دیدگاه برخی از مفسران که ذکر کردیم رؤیت در جمله وَقُلِ اعْمَلُواْ فَسَیَرَی اللَّهُ عَمَلَکُمْ... به معنی معرفت است، نه به معنی علم، چرا که یک مفعول بیشتر نگرفته و اگر رؤیت به معنی علم باشد دو مفعول می‏‌گیرد. ولی مانعی ندارد که رؤیت را به همان معنی اصلیش که مشاهده محسوسات باشد بگیریم نه به معنی علم و نه به معنی معرفت، این موضوع در مورد خداوند که همه جا حاضر و ناظر است و به همه محسوسات احاطه دارد جای بحث نیست، و اما در مورد پیامبر (ص) و امامان (ع) نیز مانعی ندارد که آنها خود اعمال را به هنگام عرضه شدن ببینند، زیرا اعمال انسان فانی نمی‌‏شود بلکه تا قیامت باقی می‌ماند»[۳۴].
۱۱. آقای مطهری (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛
آقای منصف علی مطهری در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «علم ائمه از نظر عقل و نقل» در این‌باره گفته‌ است: «خداوند متعال تأکید می‌کند و به پیامبر دستور می‌دهد که به همه مردم این موضوع را ابلاغ کن، و بگو اعمال و وظائف خود را انجام دهید، و بدانید هم خدا و هم رسول و هم مؤمنان اعمال شما را خواهد دید. اشاره به این است که کسی تصور نکند که در خلوت از دیدگاه علم خدا عملی انجام دهد و گمان کند که از خدا پنهان می‌ماند بلکه علاوه بر خدا رسول خدا (ص) و مؤمنین هم بر آن اعمالی که در خفا انجام می‌دهند آگاه‌اند»[۳۵].
۱۲. پژوهشگران وبگاه گفتگوی دینی.
پژوهشگران وبگاه گفتگوی دینی، در پاسخ به این پرسش آورده‌اند: «آیه فوق می‌رساند که عده‌ای از مؤمنین همراه پیامبر (ص) ناظر اعمال مردمند، و قطعاً این افراد، انسان‌های لایق و شایسته‌ای باید باشند، و به شهادت تمام فرق اسلامی، در اعمال و رفتار شایسته‌تر از ائمه اطهار (ع) وجود ندارد، و در روایات هم بیان شده است که مراد از مؤمنان ائمه اطهار (ع) می‌باشند چنانکه امام صادق (ع) فرمود مراد از مؤمنان در آیه فوق ائمه هستند. قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ بگو برای شهادت میان من و شما، خدا و کسی که علم الکتاب دارد کفایت می‌کند در این آیه شهادت عالم به تمام کتاب، در ردیف شهادت خداوند ذکر شده است، آیه دیگر می‌گوید،وَيَتْلُوهُ شَاهِدٌ مِّنْهُ وَمِن قَبْلِهِ كِتَابُ این شاهد از خاندان رسول خدا (ص) و از اهل بیت (ع) اوست، حال این کسی که علم الکتاب را دارا است چه کسی می‌باشد. روایات متعددی از طریق شیعه و اهل سنّت، نقل شده که منظور از این شاهد که علم الکتاب را دارد امام علی (ع) می‌باشد. اهمیّت علم الکتاب داشتن، هنگامی روشن می‌شود که در داستان حضرت سلیمان (ع) و احضار تخت بلقیس توسط کسی که بهره‌ای از علم الکتاب داشت دقت کنیم، کسی که بهره‌ای از علم الکتاب داشت گفت: من تخت بلقیس را حاضر می‌کنم پیش از آنکه چشم به هم بزنی. وقتی آگاه بودن از برخی از علم الکتاب چنین اثر شگفت‌انگیزی داشته باشد، می‌توان حدس زد که داشتن همه علم الکتاب چه آثار عظیم‌تری را در بر خواهد داشت. در نتیجه امام علی (ع) عالم به غیب و آگاه به علم الکتاب می‌باشد، ائمه دیگر با کمک روایت مشمول آیهی فوق قرار می‌گیرند چنانکه امام صادق (ع) فرمود به خدا قسم آن کسی که علم همه کتاب را دارد، ما هستیم، به خدا قسم علم همه کتاب نزد ماست؟ آیا با این حال نمی‌توانند به إذن الهی، بر غیب آگاهی داشته باشند؟»[۳۶].

پرسش‌های مصداقی همطراز

  1. با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)
  2. آیا آیه ۹۴ سوره توبه علم غیب پیامبر را اثبات می‌کند؟ (پرسش)
  3. آیا آیه ۷۵ سوره حجر که سخن از متوسمین آورده درباره علم غیب غیر خداست؟ (پرسش)
  4. آیا آیه ۴۴ سوره آل عمران علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)
  5. آیا آیه ۴۹ سوره هود علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)
  6. آیا آیه ۱۰۲ سوره یوسف علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)
  7. آیا آیه ۱۷۹ سوره آل عمران علم غیب پیامبر خاتم را اثبات می‌کند؟ (پرسش)
  8. آیا آیه ۲۵۵ سوره بقره نافی علم غیب غیر از خدا نیست؟ (پرسش)
  9. آیا آیه ۴۹ سوره آل عمران علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)
  10. آیا آیه ۳ و ۴ سوره تحریم علم غیب پیامبر خاتم را اثبات می‌کند؟ (پرسش)
  11. آیا آیه ۱۴ سوره بقره علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)
  12. آیا آیه ۱۱۹ و ۱۲۰ سوره آل عمران علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)
  13. آیا آیه ۸۹ سوره نساء علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)
  14. آیا آیه ۱ سوره منافقون علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)
  15. آیا آیه ۲۷ سوره فتح علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)
  16. آیا آیه ۲ تا ۴ سوره روم علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)
  17. آیا آیه ۱ تا ۵ سوره مسد علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)
  18. آیا آیه ۷ سوره آل عمران علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)
  19. آیا آیه ۴۹ سوره عنکبوت علم غیب امامان را اثبات می‌کند؟ (پرسش)
  20. آیا آیه ۶ سوره صف علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)
  21. آیا آیه ۲۲ تا ۲۴ سوره تکویر علم غیب پیامبر خاتم را اثبات می‌کند؟ (پرسش)
  22. آیا آیه ۴۰ سوره نمل علم غیب معصوم را اثبات می‌کند؟ (پرسش)
  23. آیا آیه ۳۱ سوره بقره علم غیب معصوم را اثبات می‌کند؟ (پرسش)
  24. آیا آیه ۳۷ سوره یوسف علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)
  25. آیا آیه ۱۶ سوره نمل علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)
  26. آیا آیه ۶۵ سوره کهف علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)
  27. آیا آیه ۱۰۱ سوره یوسف علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)
  28. آیا آیه ۴۱ سوره یوسف علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)
  29. آیا آیه ۴۷ تا ۴۹ سوره یوسف علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)
  30. آیا آیه ۶ سوره یوسف علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)
  31. آیا آیه ۹۳ سوره یوسف علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)
  32. آیا آیه ۶۴ سوره هود علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)
  33. آیا آیه ۲۶ و ۲۷ سوره نوح علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)
  34. آیا آیه ۱۸ و ۱۹ سوره نمل علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)
  35. آیا آیه ۴۳ سوره رعد علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)

پرسش‌های وابسته

  1. آیا نمونه‌هایی از علم غیب غیر خدا در قرآن موجود است؟ (پرسش)
  2. آیا نمونه‌هایی از علم غیب غیر خدا در حدیث موجود است؟ (پرسش)
  3. آیاتی که مخالفان علم غیب غیر خدا به آنها استدلال می‌کنند کدام‌اند؟ (پرسش)
  4. با وجود آیاتی که علم غیب غیر خدا را نفی می‌کنند چگونه این علم اثبات می‌شود؟ (پرسش)
  5. چگونه آیات نافی علم غیب از غیر خدا با آیات مثبت علم غیب برای غیر او قابل جمع هستند؟ (پرسش)
  6. آیاتی که مخالفان علم غیب پیامبر خاتم به آنها استدلال می‌کنند کدام‌اند؟ (پرسش)
  7. آیا روایاتی وجود دارند که علم غیب غیر خدا را نفی می‌کنند؟ (پرسش)
  8. چگونه روایات نافی علم غیب از غیر خدا با روایات مثبت علم غیب برای غیر او قابل جمع هستند؟ (پرسش)
  9. دلیل عقلی علم غیب پیامبران چیست؟ (پرسش)
  10. دلیل قرآنی علم غیب پیامبران چیست؟ (پرسش)
  11. دلیل حدیثی علم غیب پیامبران چیست؟ (پرسش)
  12. شاهد تاریخی بر علم غیب پیامبران وجود دارد؟ (پرسش)
  13. آیا پیامبران اخبارات غیبی داشته‌اند؟ (پرسش)
  14. بر فرض اثبات علم غیب پیامبران علم غیب امامان چگونه ثابت می‌شود؟ (پرسش)
  15. دلیل عقلی علم غیب امامان چیست؟ (پرسش)
  16. دلیل قرآنی علم غیب امامان چیست؟ (پرسش)
  17. دلیل حدیثی علم غیب امامان چیست؟ (پرسش)
  18. شاهد تاریخی بر علم غیب امامان وجود دارد؟ (پرسش)
  19. آیا امامان اخبارات غیبی داشته‌اند؟ (پرسش)
  20. چرا امامان علم غیب خود را انکار می‌کردند؟ (پرسش)
  21. نشانه وجود علم غیب نزد معصوم چیست؟ (پرسش)

پانویس

  1. آنگاه به سوی دانای پنهان و آشکار بازگردانده می‌شوید و شما را از آنچه می‌کردید آگاه می‌کنند؛ سوره جمعه: ۸.
  2. و این چنین ما شما را (مانند شاهین ترازو) امتی‌ وسط قرار دادیم تا بر مردم شاهد باشید و رسول هم بر شما شاهد باشد؛ سوره بقره آیه ۱۴۳.
  3. ترجمه تفسیر المیزان، ج‏ ۹، ص ۵۱۵.
  4. و بگو (آنچه در سر دارید) انجام دهید، به زودی خداوند و پیامبرش و مؤمنان کار شما را خواهند دید و به سوی داننده پنهان و آشکار بازگردانده خواهید شد و او شما را از آنچه انجام می‌داده‌اید آگاه خواهد ساخت؛ سوره توبه، آیه: ۱۰۵.
  5. مقدمه‌ای بر کتاب علم امام، ص ۵۱۳.
  6. تسنیم، ج ۳۵، ص ۲۵۴.
  7. و بگو (آنچه در سر دارید) انجام دهید، به زودی خداوند و پیامبرش و مؤمنان کار شما را خواهند دید؛ سوره توبه، آیه:۱۰۵.
  8. جوادی آملی، تفسیر موضوعی، ج8، ص ۱۹۲.
  9. مقاله امام حسین و علم شهادت؛ ص: ۱۰.
  10. گواه بر مردم باشید؛ سوره بقره، آیه: ۱۴۳.
  11. بصائر الدرجات صفحه ۵۵۴ ح ۱۰.
  12. و بدین گونه شما را امّتی میانه کرده‌ایم تا گواه بر مردم باشید و پیامبر بر شما گواه باشد؛ سوره بقره، آیه: ۱۴۳.
  13. طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، قم، انتشارات جامعه مدرسین، ۱۳۷۴ش، ترجمه سید محمد باقر موسوی همـدانی، ج۹،ص ۵۱۵.
  14. برای هر كدام از اینها بابی مخصوص در كتاب‌های همچون كافی و بصائر الدرجات وجود دارد.
  15. بصائر الدرجات صص۵۶۲-۵۵۳.
  16. بیست عدد از این روایات در بابی تحت عنوان باب عرض الاعمال علیهم (ع) و انهم الشداء علی الخلق ج ۲۳ صص ۳۵۳-۳۳۳ مجتمعاً نقل گردیده كه بعضاً از كتب اهل سنت و با اسناد آنها می‌باشد، و بقیه روایات در ابواب مختلف، متفرقند.
  17. علم غیب امامان از نگاه عقل كتاب و سنت، ص ۱۳۸ - ۱۴۰.
  18. سید محمود آلوسی، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج۶، ص۱۶.
  19. فضل بن حسن طبرسى، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‏۵، ص۱۰۵.
  20. همان‌.
  21. عبدالله جوادی آملی، تسنيم تفسير قرآن‌ کريم، ج۷، ص۳۳۴.
  22. علامه طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۹، ص۳۷۹‌.
  23. وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي قَالَ لاَ يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ، و یاد کن آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم. ابراهیم گفت: و از فرزندانم چه کس را؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد؛ سوره بقره، آیه ۱۲۴
  24. علم امامان به غیب از منظر قرآن، دوفصلنامه قرآن‌شناخت، ص ۳۷-۳۱.
  25. علم پیامبر و ائمه به غیب (پایان‌نامه)|علم پیامبر و ائمه به غیب]]، ص۳۹.
  26. شیخ طبرسی، مجمع البیان، ج ۱۱، ص۲۰۵.
  27. عسکری امام‌خان، منشأ و قلمرو علم امام، فصل پنجم.
  28. و بگو (آنچه در سر دارید) انجام دهید، به زودی خداوند و پیامبرش و مؤمنان کار شما را خواهند دید و به سوی داننده پنهان و آشکار بازگردانده خواهید شد و او شما را از آنچه انجام می‌داده‌اید آگاه خواهد ساخت.
  29. طبرسی، ابو علی بن حسن، تفسیر مجمع البیان، مترجم میر باقری، ج ۱۱، ص۲۰۵.
  30. طوسی، محمد بن حسن، تفسیر تبیان، ج ۵، ص ۲۹۵.
  31. علم غیب ائمه معصومین (ع)؛ ص۱۵.
  32. حسینی اصفهانی، بینش کلی اما، ص۳۷ -۴۰.
  33. علم امام در اندیشه علمای معاصر حوزه اصفهان، فصلنامه نقد و نظر؛ شماره ۶۹؛ بهار ۱۳۹۲؛ ص ۱۳۶.
  34. بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین، ص ۱۶۱.
  35. پایان‌نامه علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص۱۲۴.
  36. وبگاه گفتگوی دینی