آیا آیه ۲۲ تا ۲۴ سوره تکویر علم غیب پیامبر خاتم را اثبات می‌کند؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
آیا آیه ۲۲ تا ۲۴ سوره تکویر علم غیب پیامبر خاتم را اثبات می‌کند؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب
مدخل اصلیعلم غیب
تعداد پاسخ۱ پاسخ

آیا آیه ۲۲ تا ۲۴ سوره تکویر علم غیب پیامبر خاتم (ص) را اثبات می‌کند؟ یکی از سؤال‌های مصداقی پرسشی تحت عنوان «آیاتی که موافقان علم غیب غیر خدا به آنها استدلال می‌کنند کدام‌اند؟» است. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مجموعه پرسش‌های مرتبط به این بحث (علم غیب معصوم) یا به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.

آیه مورد اشاره پرسش

وَمَا صَاحِبُكُم بِمَجْنُونٍ وَلَقَدْ رَآهُ بِالأُفُقِ الْمُبِينِ وَمَا هُوَ عَلَى الْغَيْبِ بِضَنِينٍ

«و همنشین شما، دیوانه نیست، و بی‌گمان او (- جبرئیل) را در افق روشن دیدار کرده است، و او در (رساندن) وحی، تنگ‌چشمی نمی‌ورزد».

پاسخ نخست

جوادی آملی

آیت الله عبدالله جوادی آملی در جلسه «تفسیر سوره تکویر» و در جلسه «چهارم؛ تفسیر قرآن به سنت» در این‌باره گفته است:

  • «وَمَا هُوَ عَلَى الْغَيْبِ بِضَنِينٍ[۱] یعنی وجود مبارک پیغمبر (ص) ضِنّت نمی‌ورزد، بخل ندارد که اسرار غیبی را برای مردم بازگو کند هر غیبی را که ما از راه وحی به پیامبر (ص) ابلاغ کردیم او موظّف است که به مردم برساند و می‌رساند نه چیزی را بدون اذن ما می‌گوید: یک؛ و نه چیزی را که ما گفتیم او کتمان می‌کند دو؛ اینها در بحث وحی و نبوّت به عنوان دو تا قضیه ایجابی و سلبی گذشت یکی اینکه هر چه او می‌گوید گفته ماست، یکی اینکه هر چه ما گفتیم او به مردم می‌گوید هیچ کدام از این دو قضیه مُغنی از دیگری نیست آن قضیه‌ای که می‌گوید هر چه ما گفتیم به مردم می‌رساند کتمان نمی‌کند ثابت نمی‌کند که اضافه ندارد که آن آیه سوره "نجم" که می‌گوید هر چه می‌گوید گفته ماست ثابت نمی‌کند که هر چه ما گفتیم آن را هم می‌گوید نه خیر هر چه که او می‌گوید گفته ماست اما بعضی از چیزهایی که ما گفتیم ممکن است به شما نگوید لذا این دو قضیه کاملاً از هم جداست هیچ کدام مغنی از دیگری نیست یکی موجبه است و دیگری سالبه قهراً هویّت پیغمبر (ص) را معصوم نگه می‌دارد یعنی هر چه او می‌گوید گفته ماست، هر چه ما به او گفتیم به شما می‌رساند لذا می‌شود رسول امین آن درباره مسائل غیبی و معنوی و علمی است»[۲].
  • «خداوند سبحان پیامبر (ص) خود را به جود و سخا ستود و هر گونه ضنت و بخل را درباره نشر معارف الهی از آن حضرت سلب کرده، فرمود: رسول خدا (ص) هیچ گونه ضنت و بخلی نسبت به بازگویی مطالب غیبی ندارد و هر چه را از نشئه ملکوت دریافت کرد به نشئه ملک ابلاغ می کند: وَمَا هُوَ عَلَى الْغَيْبِ بِضَنِينٍ [۳]؛ چنانکه هر چه در نشئه ملک املاء، ابلاغ و انشاء فرموده است، همگی برگرفته از نشئه ملکوت بوده است: وَمَا يَنطِقُ عَنِ الْهَوَى* إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْيٌ يُوحَى[۴]. پس ‍رسول اکرم (ص) هم از جهت نقل معارف از غیب به شهادت، جواد و امین و معصوم است و چیزی را کتمان نمی‌کند و هم از جهت املاء، انشاء و ابلاغ متعبد و متوقف و معصوم است؛ به طوری که تا چیزی را نیابد نمی‌گوید. عصمت پیامبر گرامی (ص) از این دو جهت قطعی است و آنچه فعلا مورد نظر است عدم کتمان گزارش‌های غیبی است. آیه مزبور گرچه به طور یقین شامل آیات قرآن می‌شود، لکن منحصر در آن نیست؛ بلکه می‌توان معارف قدسی را که از آن به حدیث قدسی یاد می‌شود مشمول آیه یاد شده دانست؛ یعنی رسول گرامی (ص) نسبت به هیچ معرفتی، ضنین و بخیل نبود تا آن را نگوید و کتمان کند؛ مگر آن که مطلب سری و خصوصی در میان باشد که اغیار نسبت به آن نامحرم باشند و دستور کتمان آن از طرف خداوند باشد»[۵].

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. حجج الاسلام و المسلمین مطهری و کاردان؛
حجج الاسلام و المسلمین احمد مطهری و غلام رضا کاردان در کتاب «ع‍ل‍م‌ پ‍ی‍ام‍ب‍ر و ام‍ام‌ در ق‍رآن‌» در این‌باره گفته‌اند: «این آیه نیز ضمن تکذیب نسبت ناروای جنون درباره پیامبر اسلام و تنزیه پیامبر از بخل ورزیدن نسبت به آگاهی‌های غیبی، اطلاع پیامبر را نسبت به غیب به طور اجمال و مشاهده فرشته به طور صریح بیان می‌کند و بدین ترتیب بر اصل آگاهی پیامبر از غیب دلالت دارد» [۶].
۲. حجت الاسلام و المسلمین موسوی؛
حجت الاسلام و المسلمین موسوی، در کتاب «گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی» در این‌باره گفته‌ است:

«این آیه متضمن قسم و لام تأکید است، این افق مبین که خود را می‌نمایاند نمی‌توان هیچ یک از آفاق زمین و فضای جهانی باشد که آفتاب و ستارگان در آن طلوع و غروب می‌نمایند، زیرا این آفاق دریابنده و منعکس کننده انوار حسی است که خود آنها شعاع‌هایی از عقل و اراده برتر می‌باشند.

برتر و وسیع‌تر از این آفاق، افق ذهن انسان است که در آن هزارها خورشید و ستارگان با حساب و دقت و بررسی‌های علمی می‌درخشد، و این فروغ‌های ذهن شعاع و پرتوی از آن ذِي قُوَّةٍ [۷] است، که به صورت الهام و کشف در اذهان مستعد و ناآلوده می‌تابد. افق ذهنی می‌تواند دریافت‌کننده و تاباننده جوهر عقل و علم باشد که هیچ‌گونه ناهنجاری در قوای ادراکی و اختلالی در اقشار بدنی و عصبی و نفسانی‌اش نباشد پرده‌های تقالید و اوهام ذهنش را تیره نساخته باشد: وَمَا صَاحِبُكُم بِمَجْنُونٍ [۸] و حجاب‌های اصطلاحات و معارف محدود آن را نپوشانده و برتر از همه آنان باشد: وَهُوَ بِالأُفُقِ الأَعْلَى[۹]، تا آن حقیقت اعلی را بنمایاند و آن را بنگرد: وَلَقَدْ رَآهُ بِالأُفُقِ الْمُبِينِ[۱۰] در میان اذهان بشر، ذهن‌های سالمی که دچار اختلال‌ها و پوشش‌های اوهام و تقالید و آثار محیط نباشد بس اندک است. آن ذهن‌های پاک و درخشان و درّاک نیز در میان دیوار معلومات اکتسابی محدود می‌گردد و در پرده مفاهیم و اصطلاحات و عناوینی که نمایاننده جزئی از اسرار و مظاهر وجود است، پوشیده می‌شود. معلومات محدود مانند چراغی در فضای وسیع است که پیرامون چراغدار را اندکی روشن می‌دارد ولی خود حجاب ماوراء است. مفاهیم و اصطلاحات که نمایاننده حد ادراک است، حقیقت و عظمت ادراک‌شده را چنان محدود می‌کند که آن را دگرگون می نمایاند.

افق عالی و مبین، آن ذهن وسیع و درخشانی است که انواع حجاب‌ها را از میان برداشته و از سطح عالی نفسی برآمده است؛ و از ریشه‌ها و مواریث فضیلت و تقوا و قوای موزون درونی تکوین یافته و بدنی سالم و قوای آن قوای سالم را در برگرفته باشد. حکمت و رحمت پروردگار این شرایط روحی و جسمی را در وجود محمد (ص) و دیگر پیغمبران با درجات مختلف پدید آورد، تا در مرتبه اول، وحی خداوند را صریح و روشن بشنوند و ابلاغ نمایند و در مرتبه برتر فرشته وحی را به صورت تمثّل یافته‌ای بنگرند[۱۱] لذا شخصیت پیامبر اکرم (ص) بر غیب اطلاع و تفوق یافته و هیچ‌گونه مانعی در بیان و ابلاغ آن نیست، یعنی روح او بر اطلاع به غیب و اسرار آن شیفته و منجذب است و هیچ‌گونه موانع نفسانی در وجود او نیست تا از این سیر و کمال روحی و عقلی بازش دارد.

بنابراین، این آیه در تنزیه رسول خدا (ص) از بخل ورزیدن نسبت به آگاهی‌های غیبی، اطلاع او را نسبت به غیب به طور اجمال و مشاهده فرشته، بیان می‌کند و بدین ترتیب بر اصل آگاهی پیامبر (ص) از غیب دلالت دارد»[۱۲].
۳. حجج الاسلام و المسلمین برنجکار و شاکر؛
حجج الاسلام و المسلمین دکتر رضا برنجکار و محمد تقی شاکر در مقاله «مسئله آگاهی از غیب و امکان آن از نگاه مفسران» در این‌باره گفته‌اند: «در آیه ۲۴ سوره تکویر، یکی از صفات و ویژگی‌های حضرت رسول (ص) این‌گونه بیان شده است: وَمَا هُوَ عَلَى الْغَيْبِ بِضَنِينٍ [۱۳] ضَنِينٍ‏ چنان‌که کتب لغت و مفسرین اشاره نموده‌اند، به‌معنای بخل ورزیدن و امساک نمودن می‌باشد؛[۱۴]. یعنی پیامبر (ص) آنچه به او وحی می‌گردید، مکتوم و مخفی نمی‌نمود؛ بلکه آنچه از جانب خدا می‌گرفت را تعلیم می‌داد[۱۵]. راغب در مفردات می‌نویسد: "الضنة یعنی بخل ورزیدن به شیئی نفیس"[۱۶]. مفسرین غیب را به‌ معنای وحی الهی و خبرهای غیبی که پیامبر (ص) از آن آگاه می‌گردید، تفسیر کرده‌اند[۱۷]. ایشان تصریح دارند که غیب اعم از قرآن است؛ یعنی شامل اخبار و امور غیبی دیگر نیز می‌گردد. تنها در تفسیر لاهیجی[۱۸]. و مفاتیح الغیب[۱۹]. تصریح شده که مراد از غیب در آیه، ‌قرآن است. سیوطی در الدر المنثور از قتاده نقل می‌کند:"کان هذا القرآن غیباً اعطاه الله تعالی محمدا فبذله و علمه و دعا الیه و ما ضن به ‏‏‏‏‏"[۲۰]. به‌ هر حال، آیه شریفه به‌ صراحت بر این نکته دلالت دارد که پیامبر (ص) آگاه و عالم به غیب بوده و واسطه‌ای امین و صادق در آگاه نمودن انسان‌ها به غیب قرار داده شده است»[۲۱].
۴. حجت الاسلام و المسلمین مهدی‌فر؛
حجت الاسلام و المسلمین دکتر حسن مهدی‌فر در پایان‌نامه دکتری خود با عنوان «علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن» در این‌باره گفته‌ است: «ثعلبی در تفسیر آیه فوق می‌نویسد: "وما هو یعنی محمد (ص) علی الغیب أی الوحی وخبر السماء وما اطلع علیه من علم الغیب بظنین "[۲۲]. بغوی نیز مشابه ثعلبی را در تفسیرش ذکر کرده است[۲۳] إِن تَتُوبَا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُمَا وَإِن تَظَاهَرَا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَجِبْرِيلُ وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمَلائِكَةُ بَعْدَ ذَلِكَ ظَهِيرٌ[۲۴] پیامبر گرامی اسلام (ص)، رازی را به یکی از همسران خود گفت (و به او سفارش کرد که آن راز را فاش نکند) ولی او، راز پیامبر (ص) را به دیگری گفت، خدا پیامبر (ص) را از جریان آگاه ساخت و به او خبر داد که همسرش، راز او را به دیگری گفته است پیامبر (ص) با این که آگاه شد همسرش همه راز را به دیگری گفته اما به قسمتی از آن اشاره کرد و به قسمت دیگر اشاره نکرد یعنی به همسرش گفت از رازی که به تو سپردم فاش ساخته‌إی؟ همسرش او را تصدیق کرد و پرسید چه کسی تو را از این جریان آگاه ساخت ؟ پیامبر (ص) فرمود: خدای دانا و آگاه مرا با خبر ساخت[۲۵]»[۲۶].
۵. حجت الاسلام و المسلمین امام‌خان؛
حجت الاسلام و المسلمین عسکری امام‌خان در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «منشأ و قلمرو علم امام» در این‌باره گفته‌ است: «عبدالحسین طیب در تفسیر اطیب البیان فی تفسیر القرآن می‌نویسد: که مراد از غیب در این آیه شریفه آنچه به پیغمبر (ص) وحی می‌رسد از بالا است. توضیح: علوم و معارف و درک حقایق دو نحو است یک نحو کسبی است که انسان در مقام تحصیل آن برآید و خدمت اساتید فن برسد و از آنها اخذ کند و رجوع به کتب علمیه آن فن کند پس این قسم بر افراد بشر ممکن و میسر است و مخصوصاً تحصیل علوم دینیّه، اعتقادیه، اخلاقیه، دستورات و فروعات فقهیه، که بر فرد فرد واجب است تعلیم آنها و طلب علم به آنها که امیرالمومنین (ع) فرمود: "طَلَبَ الْعِلْمِ أَوْجَبُ عَلَيْكُمْ مِنْ طَلَبِ الْمَالِ إِنَّ الْمَالَ مَقْسُومٌ بَيْنَكُمْ " چنانچه خداوند می‌فرماید: وَفِي السَّمَاء رِزْقُكُمْ وَمَا تُوعَدُونَ فَوَرَبِّ السَّمَاء وَالأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِّثْلَ مَا أَنَّكُمْ تَنطِقُونَ[۲۷] و در حدیث است: "لا يموت نفس حتّى تستكمل رزقها" البته می‌رسد و این امر به‌تحصیل آن شده برای اینکه انسان لش و بیکار بار نیاید بلکه عبادتش ثمر دهد که فرمودند: نه عشر عبادت کسب هلال است. و اما علم فرمود "مَخْزُونٌ عِنْدَ أَهْلِهِ " باید رفت و پرسید و أخذ کرد و إلاّ در جهل می‌ماند و فردای قیامت خطاب "فَهَلَّا تَعَلَّمْتُ " به او می‌شود. و نوع دوم موهوبی است که بشر راه به او ندارد، و باید از جانب حق بوحی و الهام به او افاضه شود که فرمود: "الْعِلْمُ نُورٌ يَقْذِفُهُ اللَّهُ فِي قَلْبِ مَنْ يَشَاءُ " این را علم غیب می‌گویند، پیغمبر اکرم (ص) علم کسبی نداشت درس نخوانده بود آنچه داشت خداوند باو تعلیم فرموده بود. که می فرماید: "وَ أَوْدَعْتَهُ عِلْمَ مَا كَانَ وَ مَا يَكُونُ إِلَى انْقِضَاءِ خَلْقِكَ " و همچنین سایر انبیاء (ع) و ائمه هدی (ع) از حضرت آدم (ع) تا حضرت بقیة الله (ع) که می‌فرماید: وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء كُلَّهَا[۲۸] و علومی که ازین طریق به پیغمبر اکرم (ص) إفاضه شده دو قسم است یک قسم که مأمور شده به ابلاغ به امّت مثل قرآن مجید و اخبار و احادیث. و یک قسم که سپرده شده به او است، امّا آنچه سپرده شده مثل علم به بواطن قرآن و تأویل متشابهات آنها سپرده به امیرالمؤمنین (ع) و ائمه طاهرین (ع) که از ودایع امامت است مثل سایر ودایع، و اما آنچه مأمور به تبلیغ بوده کوتاهی در تبلیغ نکرده و این است مفاد آیه شریفه[۲۹] پس معلوم می‌شود این آیه ضمن تکذیب نسبت ناروای جنون درباره پیامبر اسلام (ص) و تنزیه پیامبر (ص)از بخل ورزیدن نسبت به آگاهی های غیبی، اطلاع پیامبر (ص) را نسبت به غیب به‌طور اجمال و مشاهده فرشته به‌طور صریح بیان می‌کند چنانکه از شأن نزول این آیه فهمیده می‌شود و بدین ترتیب بر اصل آگاهی پیامبر (ص) از غیب دلالت دارد. و روایت فراوانی در مورد این آیه وجود دارد که انشاء الله در جای خودش به بحث می‌پردازیم»[۳۰].
۶. آقای عرفانی (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة).
آقای محمد نظیر عرفانی در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین» در این‌باره گفته‌ است:
  • شیخ طوسی در تفسیر آیه می‌نویسد: یعنی محمّد (ص)، جبرئیل را دید بر صورتی که خدای تعالی او را به آن آفریده در افق اعلی از طرف مشرق جایی که خورشید طلوع می‌کند. ابن عبّاس و سعید بن جبیر و ابراهیم و ضحّاک گویند: یعنی بر وحی خدای تعالی و آنچه او از اخبار غیبی خبر می‌دهد متّهم نیست. زیرا احوال او ناطق و گویای به صداقت و امانت او است و کسی که آن را با ضاد (ضنین) خوانده، مقصود و معنایش این است که او در رسانیدن آنچه از خدا به او اعلام شده بخیل نیست چنانچه خداوند او را تعلیم نمود.
  • محمد جواد مغنیه می‌گوید: ضمیر "هو" به رسول الله بر می‌گردد و مراد از غیب قرآن است یعنی پیامبر، قرآن را از ترس اینکه مشرکین به او تهمت جنون بزنند، پنهان نکرد. بلکه آن را اعلان نمود.
  • سید عبد الحسین طیب در تفسیر آیه می‌گوید: مراد از غیب آنچه به او وحی می‌رسد از عالم بالا می‌باشد... یک نحوه از علوم موهوبی است که بشر راه به او ندارد و باید از جانب حق به وحی و الهام به او افاضه شود که فرمود: «الْعِلْمُ‏ نُورٌ یَقْذِفُهُ اللَّهُ فِی قَلْبِ مَنْ یَشَاء»[۳۱] این را علم غیب می‌گویند پیغمبر اکرم علم کسبی نداشت درس نخوانده بود آنچه داشت خداوند به او تعلیم فرموده بود که می‌فرماید: «علمته علم ما کان و ما یکون الی انقضاء خلقک»[۳۲] و همچنین سایر انبیا و ائمه هدی از آدم تا حضرت بقیه اللَّه که می‌فرماید: «وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ کُلَّها ...». و علومی که از این طریق به پیغمبر (ص) افاضه شده دو قسم است یک قسم که مأمور شده به ابلاغ به امت مثل قرآن مجید و اخبار و احادیث، و یک قسم که سپرده شده به او است اما آنچه سپرده شده مثل علم به بواطن قرآن و تأویل متشابهات آنها را سپرده به امیرالمؤمنین (ع) و ائمه طاهرین (ع) که از ودایع امامت است مثل سایر ودایع، و اما آنچه مأمور به تبلیغ بوده کوتاهی در تبلیغ نکرده.
  • محمد بن جریر طبری ذیل آیه می‌گوید: محمد (ص) مشاهده نمود جبرئیل را به صورت اصلیش؛ قراء در قرائت ضنین اختلاف نظر دارند عامه قراء مدینه و کوفه آن را با ضاد خوانده‌اند به معنی بخیل یعنی پیامبر بخیل نیست در تعلیم دادن آنها در آنچه که خداوند به او علم و آگاهی داده است و به او نازل نموده در کتابش. بعضی از قراء مکه و بصره آن را با ظاد خوانده‌اند یعنی پیامبر در آنچه که از خداوند دریافت می‌کند و به آنها خبر می‌دهد متهم نیست.
  • ثعلبی نیشابوری می‌نویسد: پیامبر در رساندن غیب یعنی وحی و اخبار آسمان‌ها و آنچه از علمش غائب است بر شما بخیل یا متهم نیست.
  • فخرالدین رازی در تفسیر آیه می‌نویسد: مراد از غیب در اینجا قرآن است و آنچه که در آن از اخبار و قصص است و ظنین به معنای متهم است. حضرت محمد (ص) نسبت به قرآن متهم نیست یعنی او ثقه است در آنچه که از خداوند دریافت می‌کند و آنها که با ضاد تلفظ نموده‌اند به معنای بخل می‌باشد که مراد این است حضرت محمد (ص) بخیل نیست در آنچه که خداوند به او نازل کرده است.
  • ابن کثیر در تفسیر آیه فوق می‌نویسد: حضرت محمد (ص)، جبرئیل را که برایش وحی الهی را آورده بود به صورت اصلیش دید و محمد (ص) بر آنچه که از خداوند دریافت می‌کند متهم نیست و یا بخیل نیست بلکه آن را در اختیار همه قرار می‌دهد. و از قتاده نقل شده که قرآن همان غیبی است که خداوند بر محمد (ص) نازل نموده و ایشان در نشر و رساندن آن به مردم بخل و کوتاهی نکرده‌اند.‏
  • ابن عاشور در تفسیر آیه آورده است: مشرکین ادعا نداشتند که جبرئیل نسبت به بیان غیب بخیل است بلکه این ادعا را نسبت به پیامبر داشتند و غیب هر آنچه است که از چشمان مردم و آگاهی و علم آنها پنهان باشد و مراد آنچه است از علم و آگاهی که خداوند به بعضی از فرستادگانش اعطاء نموده همانند وحی شرائع و علم به صفات خداوند و مشاهده فرشته وحی.

بررسی و جمع‌بندی دیدگاه‌ها:

  1. بخل نورزیدن خداوند در تعلیم علم غیب بر پیامبر؛
  2. متهم نبودن پیامبر در آنچه از وحی و اخبار غیبی که از آنها خبر می‌دهد یعنی تغییر و تبدیلی در آن نمی‌دهد؛
  3. رؤیت فرشته به صورت اصلی‌اش که مربوط به عالم غیب است، توسط پیامبر؛
  4. پیامبر در رسانیدن وحی خداوند کوتاهی نمی‌کند و مراد از غیب آنچه به او وحی می‌شود، است؛
  5. مراد از غیب قرآن است و مراد اعلان قرآن و عدم پنهان نمودن آن می‌باشد.
  6. پیامبر، جبرئیل را مشاهده نموده است؛
  7. بخیل نبودن پیامبر در تعلیم آنچه خداوند بر او در کتابش نازل نموده؛
  8. مراد از غیب قرآن و متهم نبودن پیامبر نسبت به قرآن و ثقه بوده او در آنچه دریافت می‌کند؛
  9. در رساندن غیب یعنی وحی و اخبار آسمان‌ها و آنچه علمش از مردم غائب است، بخیل یا متهم نیست؛
  10. مطلع شدن از غیب وحی شرائع، علم به صفات، مشاهده فرشته به وسیله وحی.
با توجه به دیدگاه مفسران فریقین این آیه نیز ضمن تکذیب نسبت ناروای جنون دربارۀ پیامبر اسلام (ص)، تنزیه پیامبر (ص) را از بخل ورزیدن نسبت به غیب به طور اجمال و مشاهده فرشته را به طور صریح بیان می‌کند، و بدین ترتیب بر اصل آگاهی پیامبر از علم به غیب دلالت دارد»[۳۳].

پرسش‌های مصداقی همطراز

  1. با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)
  2. آیا آیه ۹۴ سوره توبه علم غیب پیامبر را اثبات می‌کند؟ (پرسش)
  3. آیا آیه ۷۵ سوره حجر که سخن از متوسمین آورده درباره علم غیب غیر خداست؟ (پرسش)
  4. آیا آیه ۱۰۵ سوره توبه علم غیب معصوم را اثبات می‌کند؟ (پرسش)
  5. آیا آیه ۴۴ سوره آل عمران علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)
  6. آیا آیه ۴۹ سوره هود علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)
  7. آیا آیه ۱۰۲ سوره یوسف علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)
  8. آیا آیه ۱۷۹ سوره آل عمران علم غیب پیامبر خاتم را اثبات می‌کند؟ (پرسش)
  9. آیا آیه ۲۵۵ سوره بقره نافی علم غیب غیر از خدا نیست؟ (پرسش)
  10. آیا آیه ۴۹ سوره آل عمران علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)
  11. آیا آیه ۳ و ۴ سوره تحريم علم غیب پیامبر خاتم را اثبات می‌کند؟ (پرسش)
  12. آیا آیه ۱۴ سوره بقره علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)
  13. آیا آیه ۱۱۹ و ۱۲۰ سوره آل عمران علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)
  14. آیا آیه ۸۹ سوره نساء علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)
  15. آیا آیه ۱ سوره منافقون علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)
  16. آیا آیه ۲۷ سوره فتح علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)
  17. آیا آیه ۲ تا ۴ سوره روم علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)
  18. آیا آیه ۱ تا ۵ سوره مسد علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)
  19. آیا آیه ۷ سوره آل عمران علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)
  20. آیا آیه ۴۹ سوره عنكبوت علم غیب امامان را اثبات می‌کند؟ (پرسش)
  21. آیا آیه ۶ سوره صف علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)
  22. آیا آیه ۴۰ سوره نمل علم غیب معصوم را اثبات می‌کند؟ (پرسش)
  23. آیا آیه ۳۱ سوره بقره علم غیب معصوم را اثبات می‌کند؟ (پرسش)
  24. آیا آیه ۳۷ سوره یوسف علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)
  25. آیا آیه ۱۶ سوره نمل علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)
  26. آیا آیه ۶۵ سوره کهف علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)
  27. آیا آیه ۱۰۱ سوره یوسف علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)
  28. آیا آیه ۴۱ سوره یوسف علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)
  29. آیا آیه ۴۷ تا ۴۹ سوره یوسف علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)
  30. آیا آیه ۶ سوره یوسف علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)
  31. آیا آیه ۹۳ سوره یوسف علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)
  32. آیا آیه ۶۴ سوره هود علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)
  33. آیا آیه ۲۶ و ۲۷ سوره نوح علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)
  34. آیا آیه ۱۸ و ۱۹ سوره نمل علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)
  35. آیا آیه ۴۳ سوره رعد علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)

پرسش‌های وابسته

  1. آیا نمونه‌هایی از علم غیب غیر خدا در قرآن موجود است؟ (پرسش)
  2. آیا نمونه‌هایی از علم غیب غیر خدا در حدیث موجود است؟ (پرسش)
  3. آیاتی که مخالفان علم غیب غیر خدا به آنها استدلال می‌کنند کدام‌اند؟ (پرسش)
  4. با وجود آیاتی که علم غیب غیر خدا را نفی می‌کنند چگونه این علم اثبات می‌شود؟ (پرسش)
  5. چگونه آیات نافی علم غیب از غیر خدا با آیات مثبت علم غیب برای غیر او قابل جمع هستند؟ (پرسش)
  6. آیاتی که مخالفان علم غیب پیامبر خاتم به آنها استدلال می‌کنند کدام‌اند؟ (پرسش)
  7. آیا روایاتی وجود دارند که علم غیب غیر خدا را نفی می‌کنند؟ (پرسش)
  8. چگونه روایات نافی علم غیب از غیر خدا با روایات مثبت علم غیب برای غیر او قابل جمع هستند؟ (پرسش)
  9. دلیل عقلی علم غیب پیامبران چیست؟ (پرسش)
  10. دلیل قرآنی علم غیب پیامبران چیست؟ (پرسش)
  11. دلیل حدیثی علم غیب پیامبران چیست؟ (پرسش)
  12. شاهد تاریخی بر علم غیب پیامبران وجود دارد؟ (پرسش)
  13. آیا پیامبران اخبارات غیبی داشته‌اند؟ (پرسش)
  14. بر فرض اثبات علم غیب پیامبران علم غیب امامان چگونه ثابت می‌شود؟ (پرسش)
  15. دلیل عقلی علم غیب امامان چیست؟ (پرسش)
  16. دلیل قرآنی علم غیب امامان چیست؟ (پرسش)
  17. دلیل حدیثی علم غیب امامان چیست؟ (پرسش)
  18. شاهد تاریخی بر علم غیب امامان وجود دارد؟ (پرسش)
  19. آیا امامان اخبارات غیبی داشته‌اند؟ (پرسش)
  20. چرا امامان علم غیب خود را انکار می‌کردند؟ (پرسش)
  21. نشانه وجود علم غیب نزد معصوم چیست؟ (پرسش)

منبع‌شناسی جامع علم غیب معصوم

پانویس

  1. و او در رساندن وحی، تنگ‌چشمی نمی‌ورزد؛ سوره مبارکه تکویر، آیه ۲۴.
  2. [۱]
  3. (و او در (رساندن) وحی، تنگ‌چشمی نمی‌ورزد)؛ سوره مبارکه تکویر، آیه ۲۴.
  4. و از سر هوا و هوس سخن نمی‌گوید آن (قرآن) جز وحیی نیست که بر او وحی می‌شود؛ سوره مبارکه نجم، آیات ۳و۴.
  5. چهارم؛ تفسیر قرآن به سنت
  6. ع‍ل‍م‌ پ‍ی‍ام‍ب‍ر و ام‍ام‌ در ق‍رآن‌، ص ۸۶.
  7. سوره تکویر، آیه: ۲۰.
  8. سوره تکویر، آیه: ۲۲.
  9. سوره نجم، آیه: ۷.
  10. سوره تکویر، آیه: ۲۳.
  11. پرتوی از قرآن، سید محمود طالقانی، ج۳، ص۲۰۰ - ۲۰۱.
  12. گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی؛ ص: ۱۷۱.
  13. (و او در (رساندن) وحی، تنگ‌چشمی نمی‌ورزد)؛ سوره مبارکه تکویر، آیه ۲۴.
  14. طریحی، مجمع البحرین، ج۶، ص۲۷۶؛ ‌فراهیدی، کتاب العین، ‌ج۷، ص۱۰.
  15. ابن‌منظور، لسان العرب، ‌ج۱۳، ص۲۶۱.
  16. راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ‌ص:۵۱۲؛ ‌مصطفوی، ‌التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ‌ج۷، ص۴۵.
  17. طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۱۰، ص۲۸۶؛ ‌طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۲۶، ص۳۳۹.
  18. لاهیجی، تفسیر لاهیجی، ج۴، ص۷۲۵.
  19. رازی، مفاتیح الغیب، ‌ج۷، ص۳۱.
  20. سیوطی، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ‌ج۶، ص۳۲۲.
  21. مسئله آگاهی از غیب و امکان آن از نگاه مفسران، فصلنامه مطالعات تفسیری، شماره ۱۰، تابستان ۱۳۹۱، ص ۷۰.
  22. تفسیر الثعلبی ج ۱۰، ص ۱۴۲.
  23. تفسیر البغوی، ج ۴، ص ۴۵۴.
  24. (گر شما دو زن به درگاه خداوند توبه کنید (بسی شایسته است) چرا که به راستی دلتان برگشته است و اگر از هم در برابر پیامبر پشتیبانی کنید بی‌گمان خداوند و جبرئیل و (آن) مؤمن شایسته، یار اویند و فرشتگان هم پس از آن پشتیبان وی‌اند)؛ سوره مبارکه تحریم، آیه ۴.
  25. نَبَّأَنِيَ الْعَلِيمُ الْخَبِيرُ ؛ سوره تحریم، آیه:۴.
  26. علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن، ص۱۰۴.
  27. و روزی شما و آنچه به شما نوید می‌دهند در آسمان است پس، سوگند به پروردگار آسمان و زمین که این (سخن) به همان‌گونه که سخن می‌گویید راستین است؛ سوره مبارکه ذاریات، آیه ۲۲ و ۲۳.
  28. و همه نام‌ها را به آدم آموخت؛ سوره مبارکه بقره، آیه ۳۱.
  29. عبدالحسین، طیب، اطیب البیان، ج ۱۴، ص ۱۴.
  30. عسکری امام‌خان، منشأ و قلمرو علم امام، فصل سوم.
  31. «علم نور است که خداوند متعال آن را در قلب هر کس بخواهد قرار می دهد.»
  32. «به او دانش گذشته و آینده -تا پایان خلقت- را آموختم.»
  33. بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین، ص ۱۴۵.