آیا امام صادق علم غیب داشت؟ (پرسش)
آیا امام صادق علم غیب داشت؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب |
مدخل اصلی | علم غیب |
آیا امام صادق (ع) علم غیب داشت؟ یکی از سؤالهای مصداقی پرسشی تحت عنوان «آیا امامان از اهل بیت پیامبر خاتم علم غیب داشتهاند؟» است. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.
پاسخ نخست
آیتالله عبدالله جوادی آملی، در مقاله «علم موروثی، علم لدنی، پیشگوییهای امام علی (ع)» در اینباره گفته است:
«ائمه معصومین (ع) همگی نور واحد و دارای سمت مظهریت علم الهی هستند، چنان که حماد از امام صادق (ع) نقل کرده است:«نَحْنُ وَ اللَّهِ نَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِي الْأَرْضِ وَ مَا فِي الْجَنَّةِ وَ مَا فِي النَّارِ وَ مَا بَيْنَ ذَلِكَ؛ فَبُهِتُّ أَنْظُرُ إِلَيْهِ فَقَالَ: یا حَمَّادُ إِنَّ ذَلِكَ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ إِنَّ ذَلِكَ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ إِنَّ ذَلِكَ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآيَةَ»:[۱] وَيَوْمَ نَبْعَثُ فِي كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا عَلَيْهِم مِّنْ أَنفُسِهِمْ وَجِئْنَا بِكَ شَهِيدًا عَلَى هَؤُلاء...[۲] چون امامان معصوم (ع) عدل قرآن کریم هستند، مانند قرآن همه چیز را تبیین میکنند و پیداست که بیان، بی علم و آگاهی میسور نیست. پس آنان علمی دارند که دیگران از آن محرومند. گفتنی است که ائمه معصومین (ع) همگی نور واحد و دارای سمت مظهریت علم الهی هستند، چنان که حماد از امام صادق (ع) نقل کرده است: سوگند به خدا، ما آن چه را که در زمین و آسمان است، میدانیم و نیز از آن چه در جهنم و بهشت و میان آنهاست با خبریم، آن گاه آن حضرت به آیه قرآن استشهاد میکند. چون امامان معصوم (ع) عدل قرآن کریم هستند، مانند قرآن همه چیز را تبیین میکنند و پیداست که بیان، بی علم و آگاهی میسور نیست. پس آنان علمی دارند که دیگران از آن محرومند و آن علم لدنی است»[۳].
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. آیتالله امینی؛ |
---|
آیتالله ابراهیم امینی، در کتاب «بررسی مسائل کلی امامت» در اینباره گفته است:
«ابوالفرج اصفهانی مینویسد: بنی هاشم در مجلسی اجتماع کرده و تصمیم داشتند که محمد بن عبداللَّه بن حسن را به خلافت برگزیده و با وی بیعت کنند. از امام صادق (ع) نیز خواهش کردند در مجلس حضور یافت. آن گاه عبداللَّه بن حسن از آن جناب خواست که با محمد بیعت کند، امام صادق (ع) در پاسخ او فرمود: خلافت نه به تو خواهد رسید نه به فرزندانت محمد و ابراهیم، بلکه ابتدا به این شخص میرسد و به سفاح اشاره کرد، سپس به این شخص و به منصور اشاره نمود، بعد از آن در اولاد عباس خواهد بود تا وقتی که اطفال به امارت برسند و بانوان مورد مشورت واقع شوند؛ دو فرزند تو محمد و ابراهیم هم کشته خواهند شد»[۴][۵].
|
۲. آیتالله محمدی ریشهری؛ |
---|
آیت الله محمد محمدی ریشهری در کتاب «دانشنامهٔ امام مهدی» در این باره گفته است:
«خبر دادن امام صادق (ع) از غیبت امام مهدی (ع): «عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ صَفْوَانَ الْجَمَّالِ قَالَ: قَالَ: الصَّادِقُ (ع) أَمَا وَ اللَّهِ لَيَغِيبَنَّ عَنْكُمْ مَهْدِيُّكُمْ حَتَّى يَقُولَ الْجَاهِلُ مِنْكُمْ مَا لِلَّهِ فِي آلِ مُحَمَّدِ حَاجَةٌ ثُمَّ يُقْبِلُ كَالشِّهَابِ الثَّاقِبِ فَيَمْلَؤُهَا عَدْلًا وَ قِسْطاً كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً»[۶]. «عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِاللَّهِ (ع) يَقُولُ إِنْ بَلَغَكُمْ عَنْ صَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ غَيْبَةٌ فَلَا تُنْكِرُوهَا»[۷]. «عَنْ عُبَيْدِ بْنِ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِاللَّهِ (ع) قَالَ: لِلْقَائِمِ غَيْبَتَانِ يَشْهَدُ فِي إِحْدَاهُمَا الْمَوَاسِمَ يَرَى النَّاسَ وَ لَا يَرَوْنَهُ» [۸]. «عَنْ حَازِمِ بْنِ حَبِيبٍ قَالَ: قَالَ لِي أَبُو عَبْدِاللَّهِ (ع) يَا حَازِمُ إِنَّ لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ غَيْبَتَيْنِ يَظْهَرُ فِي الثَّانِيَةِ إِنْ جَاءَكَ مَنْ يَقُولُ إِنَّهُ نَفَضَ يَدَهُ مِنْ تُرَابِ قَبْرِهِ فَلَا تُصَدِّقْه» [۹] [۱۰]. |
۳.آیتالله میرباقری؛ |
---|
آیتالله سید محمد مهدی میرباقری در بیاناتی با عنوان «حقیقت علم امیرالمؤمنین» در اینباره گفته است:
«در روایتی از امام صادق (ع) نقل شده است که «قَدْ وَلَدَنِي رَسُولُ اللَّهِ (ص) وَ أَنَا أَعْلَمُ كِتَابَ اللَّهِ وَ فِيهِ بَدْءُ الْخَلْقِ وَ مَا هُوَ كَائِنٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ فِيهِ خَبَرُ السَّمَاءِ وَ خَبَرُ الْأَرْضِ وَ خَبَرُ الْجَنَّةِ وَ خَبَرُ النَّارِ وَ خَبَرُ مَا كَانَ وَ خَبَرُ مَا هُوَ كَائِنٌ أَعْلَمُ ذَلِكَ كَمَا أَنْظُرُ إِلَى كَفِّي إِنَّ اللَّهَ يَقُولُ فِيهِ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ»من فرزند رسول الله (ص) هستم و همه کتاب الهی را میدانم، من از آن چه بوده و خواهد بود خبر دارم و خبر آسمانها و زمین را میدانم. بعضی از اطرافیان حضرت ظرفیت نداشتند و گفتند: این حرفها چیست که امام (ع) میزند؟! حضرت عرض کردند که: خداوند درباره قرآن فرمودهاند: همه حقایق در قرآن است و علم قرآن نیز پیش ما اهل بیت (ع) است. از امام صادق (ع) در کافی نقل شده است که: آیا در قرآن دیدهای که خداوند در باب کسی که در خدمت حضرت سلیمان بود و علم الکتاب داشت و تخت بلقیس را از یمن به شام آورد میفرماید: قالَ عِفْرِیتٌ مِنَ الْجِنِّ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ تَقُومَ مِنْ مَقامِ[۱۱] بعد قرآن میفرماید: قالَ الَّذی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتاب[۱۲]. امام صادق (ع) به صدیق فرمود: میدانی آن شخص چقدر علم الکتاب داشت؟ گفت: خیر، حضرت فرمود: او فقط دارای قطرهای از دریای علم الکتاب بود! بعد فرمودند: همه علم الکتاب در نزد ماست. حتی در بعضی از روایات آمده است که آن شخص به اندازهایی که پر پشه هنگام تماس با آب از آن برخوردار میشود به همان اندازه از علم الکتاب بهرهمند بود. لذا ائمه (ع) به همه عالم احاطه دارند».[۱۳].
|
۴. حجت الاسلام و المسلمین فاریاب؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد حسین فاریاب در مقاله «امامت در مکتب صادق آل محمد» در اینباره گفته است:
«مسئله علم نیز همچون دیگر مسائل موجود در اصل امامت، در دوران امام صادق (ع) نمودی چشمگیر داشته است؛ تا آنجا که در برخی روایات، از امام تنها با عنوان عالم یاد کردهاند؛ چنانکه در روایتی فرمودند: "همانا علمی که همراه با حضرت آدم (ع) به زمین نازل شد، همراه او به بالا برنگشت و هر عالمی که از دنیا رفت، علم او را به ارث برد. همانا زمین خالی از عالم نمیماند"[۱۴]. در بیانات امام صادق (ع) بارها با عبارت "وَ خُزَّانُهُ عَلَى عِلْمِهِ وَ الْقَائِمُونَ بِذَلِكَ"[۱۵]. بر عظمت علمی امام (ع) تأکید شده است؛ چنانکه گاه امیرالمؤمنین (ع) وارث علوم تمام پیامبران معرفی میشود. در این دوران است که همه کتابهای آسمانی نزد ائمه (ع) دانسته میشود؛ "أَيْنَ لَكُمُ التَّوْرَاةُ وَ الْإِنْجِيلُ وَ كُتُبُ الْأَنْبِيَاءِ فَقَالَ هِيَ عِنْدَنَا وِرَاثَةً مِنْ عِنْدِهِمْ نَقْرَؤُهَا كَمَا قَرَءُوهَا وَ نَقُولُهَا كَمَا قَالُوهَا "[۱۶]. علم ایشان برتر از علم حضرت موسی (ع) و حضرت خضر (ع) و به طور کلی، عالم به گذشته و حال آینده معرفی میگردند: "لَوْ كُنْتُ بَيْنَ مُوسَى وَ الْخَضِرِ لَأَخْبَرْتُهُمَا أَنِّي أَعْلَمُ مِنْهُمَا وَ لَأَنْبَأْتُهُمَا بِمَا لَيْسَ فِي أَيْدِيهِمَا لِأَنَّ مُوسَى وَ الْخَضِرَ أُعْطِيَا عِلْمَ مَا كَانَ وَ لَمْ يُعْطَيَا عِلْمَ مَا هُوَ كَائِنٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ أُعْطِيَ عِلْمَ مَا كَانَ وَ مَا هُوَ كَائِنٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ فَوَرِثْنَاهُ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ (ص) وِرَاثَةً "[۱۷]. در سخنان امام صادق (ع) متصدی منصب امامت، وارث مصحف فاطمه (س) و نیز مصحف امیرالمؤمنین (ع) است[۱۸]. علم امام چنان گسترده معرفی میشود که گویا امام، حجت و خلیفه خدا کسی است که هر پرسشی از او شود، باید پاسخ آن را بداند[۱۹]. امام آگاه به آنچه در آسمان و زمین و بهشت و جهنم است، معرفی میگردد.مسئله علم امام (ع) به ۷۲ اسم از ۷۳ اسم اعظم، و برتری علم ائمه (ع) از علم پیامبرانی همچون حضرت موسی (ع) و حضرت عیسی (ع)، از مسائلی است که به برخی اصحاب گفته میشود[۲۰]. امام صادق (ع) در دیگر سخنان خود نیز بر مسئله علم حجت الله تأکید کردهاند. ایشان به هشام بن حکم فرمودند: "ای هشام! هر کس تردید کند که خداوند به وسیله حجتی، بر مردم احتجاج میکند که نزد او تمام چیزهایی که مردم به آن نیاز دارند، وجود ندارد، بر خداوند افترا زده است"[۲۱]. امام صادق (ع) مانند همین کلام را به ابراهیم بن عمر نیز فرموده است. در این دوران، امام صادق (ع) بر این مسئله تأکید دارد که هرگاه بخواهد چیزی را بداند، میداند. برای نمونه، در روایتی فرمودند: " خداوند روی زمین حجتی قرار نمیدهد که از او درباره چیزی پرسش شود و او بگوید: نمیدانم"[۲۲]. ایشان در سخنی دیگر، خطاب به صفوان فرمودند: " خداوند بزرگوارتر و بزرگتر از آن است که به بندهای از بندگان خود احتجاج کند؛ سپس چیزی از اخبار آسمان و زمین را از او مخفی نگهدارد"[۲۳]. در این روایت، چنین تبیین میشود که اساساً دادن چنین علومی به حجت الله، اقتضای حکمت خداوند حکیم است. ایشان همچنین در روایتی خطاب به هشام بن حکم آنگاه که هشام از گستره علمی امام در شگفت مانده بود فرمودند: "ای هشام! خداوند تبارک و تعالی بر بندگانش به کسی احتجاج نمیکند که نزد او تمام آنچه که به آن نیاز دارند، نباشد[۲۴]. در روایتی دیگر امام صادق (ع) از امام حسن مجتبی (ع) نقل میکند که فرمود: "همانا برای خداوند دو شهر است: یکی در مشرق و دیگری در مغرب... بر هر کدام از آنها هزار هزار در است و در هر کدام از آنها هزار هزار زبان است که هر کدام به زبانی سخن میگوید که با زبان دیگری متفاوت است و من تمام زبانها را میشناسم و آنچه در آن دو شهر و میان آنهاست میدانم و بر آنها حجتی جز من و برادرم امام حسین (ع) نیست"[۲۵]. روایات پیشگفته بهویژه روایت اخیر نشانگر این واقعیتاند که علم امام تنها به علوم مربوط به دین محدود نمیشود؛ بلکه خداوند متعال علومی بیشمار به ایشان عنایت کرده است. افزون بر آن، احتجاجات امام صادق (ع) با دانشمندان علوم مختلف نیز ممکن است گواه بر مدعای یاد شده مبنی بر بهرهمندی امام (ع) از علوم غیر دینی باشد؛ چنانکه در مناظره خود با طبیب هندی، از ریزترین مسائل در عصب مغز انسان سخن گفته است؛ به گونهای که طبیب، متحیر و شگفتزده میشود. امام به طبیب هندی فرمود: "آیا گمان میکنی من این مطالب را از کتابهای پزشکی فرا گرفتهام؟ طبیب گفت: بلی. امام فرمود: خیر؛ به خدا سوگند آن را فقط از خداوند سبحان گرفتهام. پس به من بگو آیا من به طب عالمتر هستم یا تو؟ هندی گفت: من[۲۶]. امام صادق (ع) در ادامه، نوزده سؤال طبی از وی پرسید که او در پاسخ همه آنها گفت: لا اعلم. وی پس از شنیدن پاسخهای امام مسلمان شد و گفت: "وَ أَنَا أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ وَ عَبْدُهُ وَ أَنَّكَ أَعْلَمُ أَهْلِ زَمَانِك "[۲۷]. با وجود این، امام صادق (ع) تأکید دارد که از بهکاربردن اصطلاح علم غیب برای خود پرهیز کند و در مقابل، بر جنبه اعطایی بودن این علم از جانب خداوند تأکید میفرماید[۲۸]. چنانکه وقتی عمار ساباطی پرسید: آیا امام علم غیب دارد یا نه؟ امام فرمود: "لَا وَ لَكِنْ إِذَا أَرَادَ أَنْ يَعْلَمَ الشَّيْءَ عَلَّمَهُ اللَّهُ ذَلِكَ "؛ ضمن آنکه تأکید فراوان بر محدَّث بودن امامان نیز تبیینی دیگر از اعطایی بودن علم امامان است. از سوی دیگر، بر این نکته نیز تأکید میشود که امام علم خود را همواره و به تدریج از خداوند دریافت میکند: "لَيْسَ هَذَا هُوَ الْعِلْمَ إِنَّمَا الْعِلْمُ مَا يَحْدُثُ بِاللَّيْلِ وَ النَّهَارِ يَوْماً بِيَوْمٍ وَ سَاعَةً بِسَاعَة "؛ و در برخی مواقع، مانند شبهای جمعه، علم امام فزونی مییابد»[۲۹].
|
۵. حجت الاسلام و المسلمین نقوی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید نسیم عباس نقوی در پایاننامه دکتری خود با عنوان «علم پیامبر و ائمه به غیب» در اینباره گفته است:
«صنوان یحیی نقل میکند: جعفر ابن محمد بن اشعث به من گفت: که میدانی سبب معرفت و اعتقاد من به امر ولایت امام چه بود با آن که هیچ اسمی از آن نزد ما نبوده است؟ گفتم بگو، گفت: منصور دوانقی به پدرم گفت که برای انجام کاری یک مرد فهمیده و با تدبیر را حاضر کن، پدرم رفت و دایی مرا حاضر کرد، منصور پول زیادی به او داد و گفت که به سوی مدینه بیرون شو و به فرزندان حسن مجتبی (ع) و اولاد فاطمه (س) بگو من مرد غریبی هستم و از خراسان آمدهام، شیعیان خراسان برای شما پول فرستادهاند به آنان مهربانی نما میان شان پول تقسیم کن و از هر یک قبضی با خط خودش بگیر. او نیز مال را از منصور گرفت به مدینه آمد و چنان کرد. سپس نزد منصور برگشت در حالی که پدرم محمد نزد او بود او سفر خود را چنین شرح داد من به دستور عمل کردم و همه را فریبفتم به غیر از جعفر ابن محمد (ع). یک روز ایشان در مسجد مدینه نماز میخواندند که من رفتم و پشت سر او نشستم. به قصد آن که او را نیز مانند دیگران بفریبم ناگهان دیدم که آن حضرت در نماز خود شتاب کردند و بعد از نماز در حالی که هنوز کلامی نگفته بودم به من روی نمودند و فرمودند: از خدا بترس و اهل بیت پیامبر را گول نزن که محتاجاند. به آن حضرت گفتم مگر چه شده است؟ حضرت سر مبارک را نزدیک من آوردند و تمام جریانی که بین ما واقع شده بود برای من شرح دادند گویا روحی بوده است، منصور گفت: در اهل بیت پیامبر همواره شخصی محدّث وجود دارد و امروز جعفر ابن محمد الصادق (ع) محدّث است. ای صفوان سبب معرفت من این بوده است»[۳۰].
|
۶. آقای عرفانی (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة). |
---|
آقای محمد نظیر عرفانی در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین» در اینباره گفته است:
«احادیث بسیاری دلالت دارند که امام از اعمال انسانها آگاه بوده است و گاهی به برخی افراد متذکر میشدند که از فلان عمل که مثلا دیروز انجام داده است توبه نماید. از جمله امام صادق (ع) فردی را که کنیز نامحرمی را با دست لمس کرده بود به توبه فرا خواند. و مورد دیگر در زمانی است که مردم خراسان در مورد ولایت امام صادق (ع) به سه گروه موافق، مخالف و متوقف تقسیم شدند. آنها نمایندهای نزد امام (ع) فرستادند که جزو متوقفین بود. وی شب قبل از دیدار با امام، خطایی را مرتکب شد و در ملاقات با امام، ورع خود را عامل توقف خود دانست، امام فرمود: پس ورع تو در فلان زمان و مکان کجا بوده است، که آن مرد متنبه شد. همچنین روایاتی از ائمه (ع) نقل شده که فرمودهاند: در هنگام سخن گفتن تقوا پیشه کنید زیرا سخن شما به ما میرسد و ما آن را میشنویم»[۳۱]. |
پرسشهای مصداقی
- آیا امام علی علم غیب دارد؟ (پرسش)
- آیا امام حسن علم غیب دارد؟ (پرسش)
- آیا امام حسین علم غیب دارد؟ (پرسش)
- آیا امام سجاد علم غیب دارد؟ (پرسش)
- آیا امام باقر علم غیب دارد؟ (پرسش)
- آیا امام کاظم علم غیب دارد؟ (پرسش)
- آیا امام رضا علم غیب دارد؟ (پرسش)
- آیا امام جواد علم غیب دارد؟ (پرسش)
- آیا امام هادی علم غیب دارد؟ (پرسش)
- آیا امام عسکری علم غیب دارد؟ (پرسش)
- آیا امام مهدی علم غیب دارد؟ (پرسش)
پرسشهای وابسته
- آیا در میان مخلوقات فقط انسان عالم به غیب میشود؟ (پرسش)
- چه کسی غیر از خدا عالم به غیب است؟ (پرسش)
- آیا همه پیامبران علم غیب داشتهاند؟ (پرسش)
- آیا غیر از پیامبران و امامان انسانی عالم به غیب میشود؟ (پرسش)
- تفاوت علم غیب خدا و معصوم چیست؟ (پرسش)
- آیا از راه غیر مشروع میتوان به علم غیب دست یافت؟ (پرسش)
- با توجه به عقیده بداء آیا بهرهمندی انسان از علم غیب به معنای برتری مخلوق بر خالق نیست؟ (پرسش)
- دیدگاه های علمای اصول دین اسلام در باره علم غیب غیر خدا چیست؟ (پرسش)
جستارهای وابسته
- علم غیب معصوم (پرسش)
- علم غیب معصوم (نمایه موضوعی)
- علم غیب غیر خدا (نمایه)
- بحثی درباره علم غیب امام علی (مقاله)
- بررسی علم غیب معصومان (پایاننامه)
- علم الأئمة بالغیب (مقاله)
- علم النبی و الأئمة بالغیب علی هدی الکتاب و السنة (کتاب)
- علم امامان به غیب از منظر قرآن با تأکید بر دیدگاه علامه طباطبایی (مقاله)
پانویس
- ↑ «سوگند به خدا، ما آن چه را که در زمین و آسمان است، میدانیم و نیز از آن چه در جهنم و بهشت و میان آنهاست باخبریم، آنگاه آن حضرت به آیه قرآن استشهاد میکند»، تفسیر عیاشی، ج ۲، ص ۲۶۶.
- ↑ «و (یاد کن) روزی را که در هر امّتی گواهی از خودشان بر آنان برانگیزیم و تو را بر اینان گواه آوریم»، سوره نمل، آیه ۸۹.
- ↑ علم موروثی، علم لدنی، پیشگوییهای امام علی (ع)
- ↑ مقاتل الطالبیین، ص ۱۷۲
- ↑ بررسی مسائل کلی امامت، ص ۲۸۷.
- ↑ به نقل از صفوان بن مهران جمال: امام جعفر صادق (ع) فرمود: هان! به خدا سوگند، مهدی شما از دیدههایتان پنهان میشود، تا آن جا که ناآگاهانتان میگویند: خدا را با خاندان محمد، کاری نیست! سپس مانند شهابی نورافشان میآید و زمین را از عدل و داد میآکند، همانگونه که از ظلم و ستم پر شده است؛ کمال الدین: ص ۳۴۱، ح ۲۲، بحار الأنوار: ج۵۱ ص ۱۴۵ ح ۱۱.
- ↑ به نقل از محمد بن مسلم: شنیدم که امام صادق (ع) میفرماید: اگر به شما خبر رسید که صاحب این امر "قیام" غیبت کرده است، انکار نکنید؛ الکافی: ج ۱، ص ۳۳۸، ح ۱۰؛ الغیبة: ص ۱۶۰، ح ۱۱۸؛ بحار الأنوار: ج ۵۱، ص ۱۴۶، ح۱۵.
- ↑ به نقل از عبید بن زراره: امام صادق (ع) فرمود: قائم (ع)، دو غیبت دارد. در یکی از آنها، در موسمهای حج حاضر میشود و مردم را میبیند؛ ولی مردم او را نمیبینند؛ الکافی: ج ۱، ص ۳۳۹، ح ۱۲؛ الغیبة: ص ۱۷۵، ح ۱۶.
- ↑ به نقل از حازم بن حبیب: امام صادق (ع) به من فرمود: ای حازم! صاحب این امر "قیام" دو غیب دارد که در دومی ظهور میکند. پس اگر کسی نزد تو بیاید و بگوید که دستش را از خاک قبر او تکانده است" و تردیدی ندارد که او درگذشته است"، تصدیقش مکن؛ بحار الأنوار: ج ۵۲، ص ۱۵۴، ح ۸؛ الغیبة: ص ۴۲۳، ح ۱۶.
- ↑ دانشنامهٔ امام مهدی، ج ۳، ص۱۱۴ - ۱۱۶.
- ↑ «عفریتی از میان جنها به سلیمان پاسخ داد قبل از این که از جایت برخیزی تخت را حاضر میکنم». (نمل۳۹).
- ↑ «کسی که در نزد او علمی از کتاب بود نه همه علم الکتاب از اسم اعظمی که در نزدش بود استفاده کرد و در یک چشم به هم زدن فاصله بین یمن تا شام را جمع کرد و تخت را آورد و بعد زمین را دوباره پهن کرد». (نمل۴۰).
- ↑ فرهنگستان علوم اسلامی قم
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ص۲۲۳.
- ↑ بصائر الدرجات، ص ۱۰۵.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۱، ص۲۵۸ و ۲۵۹؛ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۱۵۶ - ۱۵۹.
- ↑ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۱۲.
- ↑ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۱۶۳–۱۹۰؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۱، ص۲۴۱ و ۲۴۲.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۱، ص۲۲۴– ۲۲۷؛ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۱۴۲.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۱، ص۲۳۰.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۱، ص۱۲۳.
- ↑ "وَ اللَّهُ لَا يَجْعَلُ حُجَّةً فِي أَرْضِهِ يُسْأَلُ عَنْ شَيْءٍ فَيَقُولُ لَا أَدْرِي "؛ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۱۳۵؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۱، ص۲۵۸ و ۲۵۹.
- ↑ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۱۲۶.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۱، ص۲۶۲.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۱، ص۴۶۲.
- ↑ شیخ صدوق، الخصال، ج۲، ص۵۱۱.
- ↑ شیخ صدوق، علل الشرایع، ج۱، ص۱۰۱.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۱، ص۲۵۶.
- ↑ امامت در مکتب صادق آل محمد؛ دوفصلنامه معرفت کلامی؛ شماره۳. ص۳۵.
- ↑ علم پیامبر و ائمه به غیب (پایاننامه)|علم پیامبر و ائمه به غیب]]، ص۵۹.
- ↑ بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین، ص ۱۹۸.