آیا امام مهدی به دیدار فقهای اسلام میروند و با آنها ارتباط دارند و یا آنها را به حضور میپذیرند؟ (پرسش)
آیا امام مهدی به دیدار فقهای اسلام میروند و با آنها ارتباط دارند و یا آنها را به حضور میپذیرند؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل اصلی | مهدویت |
تعداد پاسخ | ۱ پاسخ |
آیا امام مهدی به دیدار فقهای اسلام میروند و با آنها ارتباط دارند و یا آنها را به حضور میپذیرند؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. در ذیل، پاسخ به این پرسش را بیابید. تلاش بر این است که پاسخها و دیدگاههای متفرقه این پرسش، در یک پاسخ جامع اجمالی تدوین گردد. پرسشهای وابسته به این سؤال در انتهای صفحه قرار دارند.
پاسخ نخست
حجت الاسلام و المسلمین سید جعفر موسوینسب، در کتاب «دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان» در اینباره گفته است:
«امام زمان (ع) هرچند دوران غیبت را میگذرانند امّا بیگانه از مسائل جامعه و حوادث نبوده، در متن موضوعاتی قرار دارند که بر امّت میگذرد، وجود امدادهای گوناگون از آن حضرت بر فقیهان برگزیده که زمامداران دین و اعتقاد مردم در دوران غیبت ایشانند، نشانگر حضور همیشگی آن امام بزرگوار در صحنه رهبری در این زمان است. از سوی دیگر، در طول دوازده قرن گذشته از همان آغاز تا به حال شاهد جلوهها و مشکلگشاییهای آن حضرت بر جمعی از مردم عادی با ویژگیهای گوناگون بودهایم که این نیز خود نشانی دیگر از حقیقت وجود آن حضرت است و تاریخ، بخشی از این ذرهپروری و عطوفتها را در دل صفحات خود ضبط کرده است[۱] و چه بسیار نمونههای دیگر که با مرگ صاحبانش در دل خاک جای گرفته و یادی از آنها باقی نمانده است.
در این بخش به ملاحظه روند بحثهایمان بیشتر به موضوع اوّل یعنی جلوه بر فقیهان و عالمان دین، پرداخته میشود و دراینباره نیز تنها به چند نمونه بسنده میکنیم، تا از این رهگذر، دیدگان نافذ و همیشه بیدار آن حضرت را در جامعه احساس نماییم و در نهانخانه دل خود، دل به این واقعیت بسپریم که به راستی او چشم خدا در میان خلق است که "السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ اللَّهِ فِي خَلْقِهِ"[۲].
۱. شیخ صدوق (متوفای سال ۳۸۱) نام این یگانه دهر برای آنان که راه به متون اسلامی و شیعی داشته و با تاریخ علوم دین آشنایند بسیار معروف بوده و شخصیت او از اهمیت ویژهای برخوردار است. پدرش علی بن محمد بابویه قمی از دانشمندان دینی عصر خود در قم بود توفیق دیدار سومین نایب خاص امام عصر (ع) جناب حسین بن روح نوبختی را در سال ۳۰۵ هجری قمری در بغداد بهدست آورد، در نامهای که از طریق وی به حضور حضرت تقدیم داشت درخواست نمود که ایشان برای داشتن فرزندی برای او دعا کنند هنوز زمان زیادی نگذشته بود که نامهای به این مضمون به او رسید که "از این همسر فرزندی نخواهی داشت ما در اینباره دعا کردیم و بزودی پروردگار عالم از همسری دیگر که از طایفه دیلمان خواهد بود، فرزند فقیه و نیکو و بابرکت به تو روزی میکند"[۳].
پس از این علی بن محمد با بانوی دیلمی ازدواج نموده و از او دارای دو فرزند به نامهای محمد و حسین گردید که محمد به لحاظ نبوغ فوقالعاده و استعداد قوی و هوش سرشار و نیز صداقت و امانتی که در حفظ و نقل حدیث داشته به صدوق شهرت یافت. مردم معاصر او ملاحظه این همه رشد و تعالی را حاصل دعای امام عصر (ع) دانسته و خود او نیز بارها بر این مطلب مباهات مینمود.
مرحوم شیخ صدوق در آغاز کتاب "کمال الدین و تمام النعمة" خود داستان مفصّلی از چگونگی برخورداری از عنایت امام عصر (ع) را نقل میکند که در آن تجلی، حضرتش به او میفرمایند: "چرا درباره غیبت کتابی تألیف نمیکنی؟" و آن هنگام که او به حضرت عرضه میدارد من قبلاً چیزهایی در این باب نوشتهام مجدّداً حضرت به او میفرمایند: "آنها به این روشی که من دستور میدهم نیستند. اکنون مستقلاً کتابی در غیبت تألیف کن و غیبتهایی را که پیامبران داشتهاند در آن درج نما"[۴].
بر این اساس مرحوم صدوق امر مولایمان امام عصر (ع) را اطاعت نمود و دو جلد کتاب ارزنده "کمال الدین" را در همین مبحث نگاشت که از جمله مصادر و مآخذ قدیمی و ارزنده و مستند کسانی است که در آن زمینه تحقیق کرده و میکنند. در اینجا شاهدیم که هرچند غیبت در انبیای سلف بیسابقه نبود، امّا در شرایط آغازین دوران غیبت کبری و پیدایش دروغگویان مدّعی نیابت خاصه و حیرانی شیعه در مواجهه با این مسأله ضرورت ایجاب مینمود تا مجموعه مدوّن و مستندی در این باب نگاشته شود. امام عصر (ع) این مهم را شخصاً دنبال نموده و به این بزرگوار دستور تدوین آن را میدهند، تا در زمانهای طولانی بتوانند به عنوان سند و منبعی ارزنده در این مبحث مورد مراجعه و دقّت و بهرهبرداری قرار گیرد.
۲. شیخ مفید (متوفای سال ۴۱۳) وی سرآمد شاگردان شیخ صدوق است و بسا که انفاس قدسی استادی که خود به دعای امام عصر (ع) پای بر جهان هستی گذارده بود و مورد عنایت حضرتش قرار داشت در دل و روح این شاگرد زبده نیز تأثیرات به سزایی گذاشت تا آنجا که امام عصر (ع) در توقیعی که به افتخار مفید صادر فرمودند او را با واژههایی چون "ای دوست مخلص در دین"، "ای یاریکننده حقّ"، "ای دعوت کننده مردم به سوی حق با کلمه صدق"، "ای دوست بااخلاص و ای ملهم به حق" ستودند[۵].
شیخ مفید این افتخار را یافته که در سه نوبت نامههایی به خط خود آن حضرت از ناحیه مقدسه دریافت داشته و مخاطب ابلاغات مستقیم آن حضرت قرار گیرد. در فرازی از نامهای سخن از یاری رسانی حضرتش و عواقب شوم وارهانیدن مردم از آن حضرت به میان آمده، آنجا که میفرماید: "إِنَّا غَيْرُ مُهْمِلِينَ لِمُرَاعَاتِكُمْ وَ لَا نَاسِينَ لِذِكْرِكُمْ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَنَزَلَ بِكُمُ اللَّأْوَاءُ وَ اصْطَلَمَكُمُ الْأَعْدَاءُ"[۶]؛ ما در رعایت حال شما کوتاهی نمیکنیم و یاد شما را از خاطر خود نمیبریم که اگر جز این بود گرفتاریها به شما روی میآورد و دشمنان، شما را در هم میشکستند.
به راستی آیا میتوان پشتوانهای از این قویتر سراغ داد که امام این چنین قاطعانه اجرای وظایف ناشی از امامت خود را در یاری مردم وعده دهند. حال اگر ما در خود چنین توجّه به عنایت را ندیده و دست بزرگمردی را بر سرمان احساس نمیکنیم باید به بازنگری خویش بپردازیم. آنجا که ما خویش را در زمره عنایات و الطاف حضرتش قرار نمیدهیم دیگر چگونه توقع سروری از ساحتش را داشته باشیم.
۳. سید بن طاووس (متوفای سال ۶۶۴) از بزرگان علمای شیعه و از معاریفی است که مشهور است مکرراً از فیوضات وجودی حضرت در خواب و بیداری بهرهمند شده است وی آنچنان شیفته حضرت بوده که بیان آن دشوار است. خود او فرزندش محمد را مورد خطاب و سفارش قرار داده و در این باب ضمن اشاره به اینکه من ترا بنده مولایمان مهدی -(ع)- و متعلق به او قرار دادم میگوید: "مکرر در حوادثی برای تو پیش آمده و به حضرتش پناهنده شده و به ذیل عنایتش متوسل شدم. و حضرتش را مکرر در خواب دیده و بر ما احترام فرموده و متولّی قضای حوایج تو شده است که وصف آن را نمیتوانم بیان بنمایم".
پس در موالات و دوستی و وفای به حقّ آن حضرت و تعلّق خاطر و توجّه قلبی به حضرتش طوری بوده باش که خدا و رسول و آن حضرت و پدران بزرگوارش خواستهاند.
آنگاه ضمن سفارش بر دادن صدقه برای سلامتی آن حضرت و مقدّم داشتن دعا برایشان نسبت به دعای بر خود و عرض حوایج به طوری جاری در روزهای دوشنبه و پنجشنبه به ساحت قدس آن عزیز به وی توصیه میکند که چونان برادران خطاکار یوسف، و به بیان قرآن آن حضرت را مورد خطاب قرار داده و بگو: يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُّزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَا إِنَّ اللَّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِينَ * تَاللَّهِ لَقَدْ آثَرَكَ اللَّهُ عَلَيْنَا وَإِن كُنَّا لَخَاطِئِينَ * يَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَاطِئِينَ[۷]؛ و سرانجام بگو که: ای سید ما تو سزاوارتری از یوسف به اینکه ما را مشمول رحمت و حلم و کرم خود قرار دهی که او برادرانش را مشمول عطوفت و مهربانی و احسان خود قرار داد»[۸].
پانویس
- ↑ مجموعههاى ارزنده چون جنة المأوى، نجم الثاقب از مرحوم حاج میرزا حسین نورى، تبصرة الولى ضمن رأى القائم از سید هاشم بحرانى، العبقرى الحسان فى الاحوالات مولانا صاحب الزمان، از شیخ على اکبر نهاوندى.
- ↑ شیخ عباس قمى، مفاتیح الجنان، فرازى از زیارت مخصوص امام عصر (ع) در روزهاى جمعه.
- ↑ شیخ طوسى، کتاب غیبت، ص ۱۸۸، ص ۱۹۰.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین، ج ۱، ص ۳.
- ↑ علامه مجلسى قدّس سرّه، بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۱۵۰ تا ۱۹۸،(باب ما خرج من توقیعاته).
- ↑ علامه مجلسى قدّس سرّه، بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۱۷۵.
- ↑ سوره یوسف، آیات ۸۸ و ۹۱ و ۹۷.
- ↑ دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۲۷۰-۲۷۶.