آیا دین پیامبر خاتم صرفا دینی برای جهاد و جنگ بوده است؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
آیا دین پیامبر خاتم صرفا دینی برای جهاد و جنگ بوده است؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ پیامبر خاتم
مدخل اصلیپیامبر خاتم

آیا دین پیامبر خاتم صرفا دینی برای جهاد و جنگ بوده است؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث پیامبر خاتم است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی پیامبر خاتم مراجعه شود.

پاسخ به این پرسش

پورامینی

حجت الاسلام و المسلمین محمد باقر پورامینی در کتاب «پیامبر اسلام (ص)» به نقل از آثار شهید مطهری در این باره گفته است:

«کشیش‌های مسیحی، اسلام را دین شمشیر می‌نامند یعنی دینی که فقط از شمشیر استفاده می‌کند. آنان جنگ‌های صدر اسلام را دستاویز قرار داده، عامل نشر و توسعه اسلام را زور و جبر معرفی می‌کنند.

  1. اگر در جوهر یک دعوت دینی، قدرت اقناع وجدان‌ها وجود نداشته باشد محال است که زور و جبر بتواند در مردم ایمان و علاقه و شور و احساسات به‌وجود آورد. آری! در صدر اسلام جنگ‌هایی صورت گرفت و اسلام به حکم اینکه دینی است اجتماعی و تنها مسئولیت سعادت فردی بشر را بر عهده نگرفته است، بلکه مسئولیت سعادت جمعی بشر را نیز تعهد کرده است؛ به علاوه تفکیک سعادت فردی از سعادت جمعی، و اصل «کار قیصر را به قیصر و کار خدا را به خدا وابگذار» را نادرست می‌داند، قانون جهاد را جزء دین قرار داد و عملی کرد.[۱]
  2. در سال دوم هجرت برای اولین بار آیات جهاد نازل شد: خدا از اهل ایمان دفاع می‌کند، خدا خیانتکارهای کافر پیشه را دوست نمی‌دارد (اشاره به اینکه اینها به شما خیانت کردند، اینها کفران نعمت کردند)، آن وقت می‌فرماید: أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا؛ اجازه داده شد به این مردم که دیگران به جنگ‌شان آمده‌اند، که بجنگند. یعنی ای مسلمانان، حالا که کافران به جنگ شما آمده‌اند، پس بجنگید. این درست حالت دفاع است؛ چرا که مظلوم باید از خودش دفاع کند. بعد هم وعده یاری می‌دهد: ... وَإِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ * الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِن دِيَارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلاَّ أَن يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ؛ ما به این مردم که آنها را از شهر و دیار خودشان به ناحق بیرون کردند و جرمی نداشتند جز اینکه می‌گفتند پروردگار ما خدا است اجازه جهاد می‌دهیم. جرمشان این بود که گفتند: رَبُّنَا اللَّهُ. لحن آیه لحن دفاع است. بعد فلسفه کلی جهاد را ذکر می‌کند؛ گویا قرآن با همین پرسش‌ها و اشکال‌هایی که مسیحی‌ها می‌کنند مواجه شده است که می‌گویند: ای قرآن، تو کتاب آسمانی هستی، تو یک کتاب دینی‌ای، چگونه اجازه جنگ می‌دهی؟ جنگ چیز بدی است، تو همه‌اش بگو صلح، بگو صفا، بگو عبادت! قرآن می‌گوید: نه، اگر در مواقعی که تهاجم از نقطه مقابل شروع می‌شود این طرف دفاع نکند، سنگ روی سنگ بند نمی‌شود، تمام مراکز عبادت هم از میان می‌رود: وَلَوْلا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لَّهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ؛[۲] اگر خدا به‌وسیله بعضی جلوی تهاجم بعضی دیگر را نگیرد تمام این صومعه‌ها و مراکز عبادت، خراب می‌شود، مراکز یهودی‌ها از بین می‌رود، مساجد عبادت مسلمان‌ها از بین می‌رود. یعنی هیچ‌کس آزادی پیدا نمی‌کند خدا را به این شکل عبادت کند. قرآن بعد هم وعده نصرت می‌دهد: وَلَيَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ؛ خدا هرکسی که او را یاری کند، یعنی حقیقت را یاری کند. یاری می‌کند، خداوند نیرومند و غالب است.[۳]
  3. اسلام دین شمشیر است، اما شمشیرش همیشه آماده دفاع است؛ یا از جان مسلمانان، یا از مال مسلمانان، یا از سرزمین آنها و یا از توحید، اگر به خطر افتاده باشد. اسلام هرجا که توحید به خطر بیفتد برای نجات آن می‌کوشد؛ چون توحید عزیزترین حقیقت انسانی است.[۴]
  4. جهاد یعنی سربازی، یعنی جنگ. آن دینی که به پند و اندرز قناعت نکرده است بلکه بر سراسر زندگی بشر چنگ انداخته و آمده اجتماع بسازد، دینی که تشکیل دولت جزء دستوراتش است، آیا می‌تواند دستور جهاد نداشته باشد؟ یک دین در دنیا اعلام بکند که من می‌خواهم دولت تشکیل بدهم و تعلیمات من مکتبی است که یکی از شئون آن زندگی اجتماعی است و می‌خواهد مسلمانان را به‌صورت یک واحد اجتماعی مستقل درآورد؛ آیا این دین می‌تواند دولت داشته باشد، ولی ارتش و سرباز نداشته باشد، دستور جهاد و دفاع نداشته باشد؟ اسلام را نباید با ادیانی که همه محتوایشان چهار کلمه اندرز است مقایسه کرد. اسلام خودش را در مقابل همه بدبختی‌های اجتماع مسئول می‌داند. همیشه در دنیا زور وجود دارد؛ یا باید در مقابل زور تسلیم بود، یا باید در مقابلش ایستاد. کسی که می‌گوید من جهاد ندارم، معنایش این است که در مقابل زورهای دنیا تسلیمم. زور در مقابل زور یکی از سنن خلقت است. قرآن دستور به جهاد می‌دهد و هدف جهاد را هم مشخص می‌کند: حَتَّى لاَ تَكُونَ فِتْنَةٌ برای اینکه زمینه فتنه را از میان ببرید، آشوبی در میان نباشد. ...وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّه...[۵] و دین تنها از آن خدا باشد، یعنی بشر تسلیم خدا باشد، تسلیم حقیقت باشد.[۶]»[۷]

پرسش‌های وابسته

پانویس

  1. مطهری، مرتضی، خدمات متقابل اسلام و ایران مجموعه آثار، ج ۱۴، ص ۳۶۶.
  2. حج، آیه ۴۰.
  3. جهاد، صص ۱۹-۲۲.
  4. مطهری، مرتضی، سیری در سیره نبوی مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۱۸۳.
  5. انفال، آیه ۳۹.
  6. آشنایی با قرآن، ج ۳، صص ۵۴-۵۷.
  7. پورامینی، محمد باقر، پیامبر اسلام؛ چلچراغ حکمت، ص ۱۰۳ تا ۱۰۶.