آیا علم غیب غیر خدا که شامل آگاهی بر احوال مردم است با ستاریت الهی منافات ندارد؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
آیا علم غیب غیر خدا که شامل آگاهی بر احوال مردم است با ستاریت الهی منافات ندارد؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب
مدخل اصلیعلم غیب

آیا علم غیب غیر خدا که شامل آگاهی بر احوال مردم است با ستاریت الهی منافات ندارد؟ یکی از سؤال‌های مصداقی پرسشی تحت عنوان «اگر معصوم علم غیب دارد پس چرا کاری می‌کند که منجر به مرگش می‌شود؟» است. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.

پاسخ نخست

سید علی هاشمی

حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید علی هاشمی نویسنده کتاب «ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی» در پاسخ به این پرسش گفته‌ است:

«ستارالعیوب بودن خدواند باقی است و این نوع علم غیب‌ها با آن تنافی ندارد؛ چرا که اولاً تمام علم غیب معصوم (ع) فعلی نیست، بلکه بخشی از آن شأنی است و خداوند هر وقت بخواهد و اراده کند به آنها می‌د‌هد بنابراین ممکن است امام به اذن خداوند از برخی امور آگاه نشود. از طرفی گاهی مصلحتی در این نوع آگاهی‌ها وجود دارد؛ به‌گونه‌ای‌ که هیچ مفسده‌ای برآن بار نمی‌شود. امام (ع) منبع علم الهی است و با افراد عادی فرق دارد و این‌گونه نیست که اگر امام (ع) از گناه فردی آگاه شود گفته شود به ستاریت خداوند خدشه وارده شده است؛ بلکه در مسیر هدایت، مصلحتِ این آگاهی بر هرچیزی رجحان دارد»[۱].

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. پژوهشگران وبگاه برهان؛
پژوهشگران در «وبگاه برهان» ، در پاسخ به این پرسش آورده‌اند:

«این دیدگاه شیعه، که اولیای الهی می‌توانند به علم غیب دسترسی داشته باشند، با ستار بودن خداوند منافات دارد علاوه بر آن چیزی که فقط خاص خداست را به خدا نسبت داده اید و مشرک هم خواهید بود.

باید در نظر داشته باشید که علم غیب اوالیای الهی دارای ویژگی‌های زیر است:

  1. به هر اندازه‏‌ای که باشد باز هم به لحاظ کمی و کیفی محدود به حدود خاصی است. و چیز محدود، هر اندازه هم بزرگ باشد، در مقابل بی‌نهایت، چیزی بحساب نمی‌آید.
  2. اکتسابی و عارضی است و ذاتی نیست.
  3. مسبوق به عدم است و ازلی نیست، و دارای انتها است، و سرمدی نمی‏‌باشد.
  4. نشأت گرفته از فیض خود الهی است و مطابق واقع و حقیقت است.
  5. فرشتگان اعمال خوب و بد ما را می‌بینند: إِذْ يَتَلَقَّک الْمُتَلَقِّيَانِ عَنِ الْيَمِينِ وَعَنِ الشِّمَالِ قَعِيدٌ مَا يَلْفِظُ مِن قَوْلٍ إِلاَّ لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ [۲].
  6. مقام اولیای الهی از فرشتگان بالاتر است. و بسیاری از انها امین الله هستند «متناسب با مراتبشان»: فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي فَقَعُواْ لَهُ سَاجِدِينَ فَسَجَدَ الْمَلائِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ[۳].
  7. خدا در مورد قیامت می‌فرماید: يَوْمَ تُبْلَى السَّرَائِرُ [۴].
  8. و هم چنین خدا می‌فرماید: وَقُلِ اعْمَلُواْ فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ وَسَتُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ[۵]این آیه ذکری از مرده یا زنده بودن رسول و مومنین مورد نظر ندارد. بنابراین طبق قاعده ادبیات عرب، ما این حکم را به‌صورت مطلق جاری می‌کنیم ، مضافا به اینکه خدا همواره حی است و حکم به اینکه این آیه فقط برای زمان حیات پیامبر است حکمی بی دلیل و بدون قرینه می‌باشد. لفظ مؤمن در این آیه از قرآن به مؤمنین خاص و معدود و واقعی اطلاق می‌شود چون در این آیه الْمُؤْمِنُونَ عطف به الله و رسول شده است : فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ.
  9. در این دنیا، بعد از اینکه فردی گناهی مرتکب شد، ممکن است با توجه به راههایی که خدا گذاشته است، افرادی از گناه وی در همین دنیا آگاه شوند «با اسبابی که خدا قرار داده است، چه به صورت خواسته و چه به‌صورت ناخواسته»، واگر با مبنای فکری دوستان به این قضیه نگاه کنیم، ستاریت خدا، با این قضیه زیر سؤال می‌رود و آنگاه خدا دیگر ستار نیست.
پس با توجه به این قضیه و با عنایت به آیاتی که ذکر شد و آیاتی که ذکر نشد، می‌توانیم نتیجه بگیریم: ستاریت خدا مطلق نیست و شرایطی دارد که اگر مطلق بود با این براهین باطل می‌شد.
۲.نویسندگان کتاب «آفتاب مهر»؛
نویسندگان کتاب «آفتاب مهر» در این باره گفته‌اند:

«معنای ستار بودن خدا، آن است که اعمال انسان‌ها را از دیگر انسان‌ها می‌پوشاند تا آبروی آنان حفظ گردد. پیامبر (ص) و امامان (ع) مظهر اسما و صفات الهی هستند. همان‌گونه که خداوند، ناظر بر اعمال مردم است، پیامبر (ص) و امامان (ع) نیز چشم خدا میان خلق هستند و اعمال آنان را می‌بینند.[۶]. ضمن آن که نظارت پیامبر (ص) و امام (ع) بر اعمال مردم، همانند نظارت خداوند، آثار سازنده فراوانی دارد؛ یعنی همان‌گونه که ستّاریت پروردگار، برای تربیت و رشد مردم است، عرضه اعمال مردم بر پیامبر (ص) و امامان (ع) نیز در همین جهت است؛ زیرا آنان، هادیان امت از طرف خدایند و فیض الهی از طریق آن بزرگواران بر بندگان نازل می‌شود؛ بنابراین، هیچ تنافی و تناقضی مشاهده نمی‌شود.

  • آیت الله جوادی آملی می‌فرماید: خداوند متعال که ستّار العیوب است، می‌داند کجا ستّاری بکند و کجا ستّاری نکند. اگر کسی ستّار عیوب دیگران باشد و در عین حال مخفیانه مرتکب گناهی شود، ذات اقدس اله اجازه نخواهد داد اسرارش نزد دیگران افشا شود. حتی در قیامت خداوند اجازه نمی‌دهد کسانی که کنار یک دیگرند از اعمال هم باخبر شوند؛ بنابر این، عملکرد خود شخص بسیار مهم است. اگر کسی پرده دیگران را نَدَرد و آشکارا به گناه دست نیازد، خداوند پرده اش را نمی‌درد. بر این اساس، کسی که با قلم و بیان و اندیشه‌های ناصواب خود، آبروی دین خدا و مردم را می‌برد، به جایی می‌رسد که شایسته نیست خداوند متعال آبروی او را حفظ کند. در این موقعیت، خدای سبحان اجازه می‌دهد صاحب‌دلان ببینند او چه کرده است و حتی احتمال دارد در قیامت، مقابل دیگران رسوا شود.[۷]»[۸].

پرسش‌های مصداقی همطراز

پرسش‌های وابسته

پانویس

  1. مکاتبه اختصاصى دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
  2. آدمی باید یاد کند هنگامی را که دو فرشته فراگیرنده که از راست و چپ او نشسته‌اند، کارهای او را فرا می‌گیرند. هیچ سخنی بر زبان نمی‌آورد مگر آنکه نزد او فرشته مراقبی حاضر است تا آن سخن را بنویسد؛ سوره ق، آیه ۱۷ - ۱۸.
  3. پس هنگامی که او را باندام برآوردم و در او از روان خویش دمیدم، برای او به فروتنی در افتید! آنگاه همه فرشتگان، همگان فروتنی کردند؛ سوره حجر، آیه ۲۹ - ۳۰.
  4. روزی که رازهای نهان، آشکار گردد؛ سوره طارق، آیه ۹.
  5. و بگو (آنچه در سر دارید) انجام دهید، به زودی خداوند و پیامبرش و مؤمنان کار شما را خواهند دید و به سوی داننده پنهان و آشکار بازگردانده خواهید شد و او شما را از آنچه انجام می‌داده‌اید آگاه خواهد ساخت؛ سوره توبه، آیه ۱۰۵.
  6. آن روایتی که فرموده است خدا، اعمال را حتی از چشم پیامبر (ص) مخفی می‌کند، به مواردی خاص اشاره دارد، تا رحمت بیکران الهی را به تصویر کشد.
  7. پرسش ها و پاسخ ها، ج۲، ص ۵۶.
  8. آفتاب مهر، ج۱، ص ۵۷ - ۵۹.