ائمه که علم غیب و از آینده افراد خبر دارند چرا کسانی را به وکالت و نمایندگی از جانب خود نصب کردند که بعدها به انحراف گراییدند؟ (پرسش)
ائمه که علم غیب و از آینده افراد خبر دارند چرا کسانی را به وکالت و نمایندگی از جانب خود نصب کردند که بعدها به انحراف گراییدند؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل اصلی | مهدویت |
تعداد پاسخ | ۱ پاسخ |
ائمه که علم غیب و از آینده افراد خبر دارند چرا کسانی را به وکالت و نمایندگی از جانب خود نصب کردند که بعدها به انحراف گراییدند؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
پاسخ نخست
حجت الاسلام و المسلمین رحیم لطیفی، در کتاب «پرسمان نیابت» در اینباره گفته است:
«از این پرسش پاسخهای گوناگونی داده شده[۱]، اینجا به ذکر چند نمونه بسنده میشود:
- اول: رهبری نهاد مانند دیگر امامان و خود پیامبر اکرم (ص) مأمور بود تا وظایفشان را بر مبنای علم ظاهری بشری انجام دهند، مگر در شرایط بسیار استثنایی که یا مشکل جدی بود و یا اینکه بروز کرامت و معجزه در میان میبود؛ پیامبر اکرم (ص) میان مردم به علم ظاهری بشری قضاوت میکرد[۲]، کسانی را برای وظایف مهمی مأمور ساختند که خطا و اشتباه کردند[۳]. برخورد پیامبر و امامان معصوم با انسانها، عادی و بر اساس قوانین جاری بود تا آزمایش، تکلیف و اختیار معنی پیدا کند. سنت الهی بر آن است که امور جهان و بشر روال عادی و طبیعی داشته باشد، اگر بهرهگیری از دانش غیبی و معجزات راهکار معمول میبود پیامبر اکرم (ص) و دیگر امامان چنین میکردند.
- دوم: از آنجا که سروکار وکلاء با اموال و وجوهات نقدی و این امور سخت فریبنده بود و از سوی دیگر انسان، موجود جایزالخطاء است، بنابراین ممکن است در هر دوره اشخاص درست کار به تعداد نیاز نهاد موجود نبوده، و اگر اشخاصی که در آینده به انحراف گرفتار میشدند، به استخدام نهاد درنمیآمدند کار مهم نهاد زمین میماند و فساد و زیانی بزرگتر از انحراف، دامنگیر نهاد و اداره شیعیان میشد. بنابراین در برخی موارد گزینش بعضی وکلاء از روی ناچاری و نبود اشخاص مطمئن بود نظیر کار امام حسن مجتبی (ع) که کسانی را به فرماندهی سپاه در برابر معاویه منصوب کرد که بیشتر آنها راه انحراف و خیانت را پیشه کردند.
- سوم: بیشتر وکلاء منحرف، در آغاز کار و حتی مدت پس از آن درستکار، پارسا، مورد اعتمادِ اکثریت و مفید به حال اجتماع بودند، ائمه (ع) حجت فعلی و همگانی در دست نداشتند تا از انتخاب آنها خودداری کنند؛ قصاص پیش از جنایت نیز مرسوم نبود، بنابراین گزینش وکلاء و نمایندگان در ظرف و موقعیت مناسب قرار داشته، که تصمیم مناسب نیز بوده است.
- چهارم: در بررسی موارد انحراف و مدعیان دروغین بابیت روشن شد که اکثر منحرفین به دام غلو افتادند و ائمه را تا سرحد خدایی رسانیدند، اگر ائمه در کارهای عادی و ضروری از علم غیبی بهره میگرفتند و هر روز کرامت و معجزه نشان میدادند، بازار غلو و انحراف داغ میشد و پیآمدی بدتر از انحراف یکی دو وکیل داشت»[۴].
پانویس
- ↑ برخی پاسخها ناتمام است مانند: ۱. گزینش چنین اشخاصی برای این بود که شیعه روش برخورد با منحرفین را یاد بگیرند تا در عصر غیبت بدانند با منحرفین چگونه برخورد کنند، جباری، سازمان وکالت، ص ۶۴۱، ۶۴۲؛ مراد از غیبت اگر غیبت صغری باشد که در توقیعات باز بود و خود امام زمان|امام عصر (ع) با منحرفین برخورد میکردند نیاز به اقدام دیگران نبود و اگر مراد غیبت کبری باشد، آغاز غیبت کبری پایان کار نهاد وکالت بود که خبری از وکیل صادق و کاذب نبود ۲. انحراف و خطاء در وکلاء و کارگزارانی بود که مستقیم توسط خود ائمه انتخاب نشده بودند؛ این پاسخ در مورد برخی از وکلاء منحرف تمام است ولی وکلایی بودند که توسط خود ائمه منصوب و بعدها منحرف شدند.
- ↑ عاملی، وسائل الشیعه، ج۲۷، ص ۲۲۳ و ۲۴۲، مسلسل [۳۳۶۶۳] "عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) إِنَّمَا أَقْضِي بَيْنَكُمْ بِالْبَيِّنَاتِ وَ الْأَيْمَانِ وَ بَعْضُكُمْ أَلْحَنُ بِحُجَّتِهِ مِنْ بَعْضٍ فَأَيُّمَا رَجُلٍ قَطَعْتُ لَهُ مِنْ مَالِ أَخِيهِ شَيْئاً فَإِنَّمَا قَطَعْتُ لَهُ بِهِ قِطْعَةً مِنَ النَّارِ".
- ↑ مانند خطاء نگهبانان تنگه در غزوه احد که بر خلاف دستور پیامبر کار کردند. ر.ک: سبحانی، فروغ ابدیت، ۵۳،۲، ۵۱، خطاکاری ولیدبنعقبه نماینده پیامبر در امر جمع زکات در میان بنیمصطلق سبحانی، فروغ ابدیت، ص ۱۷۲.
- ↑ لطیفی ، رحیم، پرسمان نیابت، ص۱۵۶-۱۵۸.