اگر فرشتگان علم غیب ندارند پس از کجا میدانستند که انسانها روی زمین جنگ و خونریزی برپا خواهند کرد؟ (پرسش)
اگر فرشتگان علم غیب ندارند پس از کجا میدانستند که انسانها روی زمین جنگ و خونریزی برپا خواهند کرد؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب |
مدخل اصلی | علم غیب |
اگر فرشتگان علم غیب ندارند پس از کجا میدانستند که انسانها روی زمین جنگ و خونریزی برپا خواهند کرد؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث علم غیب معصوم است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.
پاسخ نخست
آیتالله مکارم شیرازی در کتاب «تفسیر نمونه» در اینباره گفته است:
«گاه گفته میشود خداوند قبلاً آینده انسان را بهطور اجمال برای آنها بیان فرموده بود، در حالی که بعضی احتمال دادهاند ملائکه خودشان این مطلب را از کلمه "فی الارض" دریافته بودند، زیرا میدانستند انسان از خاک آفریده میشود و ماده بخاطر محدودیتی که دارد طبعا مرکز نزاع و تزاحم است ، چه این که جهان محدود مادی، طبع زیاده طلب انسانها را نمیتواند اشباع کند، حتی اگر همه دنیا را به یک فرد بدهند باز ممکن است سیر نشود، این وضع مخصوصا در صورتیکه توأم با احساس مسئولیت کافی نباشد سبب فساد و خونریزی میشود.
بعضی دیگر از مفسران معتقدند پیشگوئی فرشتگان بخاطر آن بوده که آدم نخستین مخلوق روی زمین نبود، بلکه پیش از او نیز مخلوقات دیگری بودند که به نزاع و خونریزی پرداختند پرونده سوء پیشینه آنها سبب بدگمانی فرشتگان نسبت به نسل آدم شد! این تفسیرهای سه گانه چندان منافاتی با هم ندارند یعنی ممکن است همه این امور سبب توجه فرشتگان به این مطلب شده باشد، و اتفاقا این یک واقعیت بود که آنها بیان داشتند، و لذا خداوند هم در پاسخ هرگز آن را انکار نفرمود، بلکه اشاره کرد در کنار این واقعیت، واقعیتهای مهمتری درباره انسان و مقام او وجود دارد که فرشتگان از آن آگاه نیستند، این تفسیرهای سهگانه چندان منافاتی با هم ندارند یعنی ممکن است همه این امور سبب توجه فرشتگان به این مطلب شده باشد»[۱]
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. حجت الاسلام و المسلمین هاشمی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید علی هاشمی نویسنده کتاب «ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی» در پاسخ به این پرسش گفته است:
«فرشتگان علم غیب ذاتی ندارند؛ چون آن علم مختص خداست؛ ولی علم غیب غیر ذاتی که از جانب خدا به آنها تعلیم شود، دارا هستند. برخی مفسران درباره آگاهی ملائک از جنگ و خونریزی فرمودهاند که آنان از تعبیر "جانشینی در زمین" این مطلب را فهمیدند، زیرا زمین عالم ماده است و در عالم ماده تزاحم وجود دارد و قاعدتاً این موجودی که در زمین باشد نمیتواند از این جدا باشد؛ چراکه سنخِ زندگی ماده این اقتضا را دارد. احتمال دیگر این است که قبل از انسان موجوداتی در زمین بوده و فرشتگان سابقه این موجودات را دیده بودند. روایاتی هم هست که بیان میکند شما تنها آدمهایی نیستید که در این زمین زندگی کردهاید؛ آدمهای قبل از حضرت آدم (ع) نیز بودهاند؛ نسلهای گذشتهای هم وجود داشتند. گرچه این روایات به لحاظ سندی محکم نیست، اما به عنوان احتمال میتوان در نظر گرفت. به هر حال فرشتگان یا از طریق آگاهی از سابقه ساکنان زمین یا شواهد و قرائن دیگر از ماجرای جنگ و خونریزی انسان اطلاع داشتند»[۲].
|
۲. حجت الاسلام و المسلمین صمدی آملی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین داوود صمدی آملی در بیاناتی با عنوان «آیا امام علم به جزئیات دارد؟» در اینباره گفته است:
«بعضی از مفسرین میگویند از کلمه فی الارض متوجه شدند. گفتند همین که خدا فرمود میخواهم در زمین خلیفه جعل کنم، دیدند هر موجودی در زمین بخواهد خلق شود، همواره دارای تزاحم است. زمین که همیشه جای جنگ و دعوا است و نمیشود در تزاحم و تضاد، تعدی به حدود تحقق نیابد. تقریبا امکانپذیر نیست که کسی درون تضاد باشد، اما یکی از دو ضد، به ضد دیگر ضربه نزند. اشکال وارد بر اینها این است که اگر از کلمه ارض این را فهمیدند، پس از جمله إِنِّي جَاعِلٌ فِي الأَرْضِ از این متوجه میشدند که این خلیفه خونریز نباشد، زیرا انسان خلیفه خداست، خدا یک موجود خونریز را خلیفه خودش نمیکند. خدا مصلح است، خدا میخواهد بیافریند. در آفرینش و خلقت هم حکمت و کمال و خیر محض است. یکی از اسمای شریف خدای متعال "خیرٌ" است. پس چرا میگویند از کلمه الارض متوجه شدند انسان خونریز است؟ پس چرا از جمله إِنِّي جَاعِلٌ فِي الأَرْضِ، متوجه نشدند که موجود خوبی است و به جای این که اعتراض کنند یا استفسار کنند که چرا میخواهی او را خلیفه قرار بدهی؟ موافقت میکردند و میگفتند تو که خدای خوبی و خیر محض هستی، حتما خلیفه تو نیز خیر محض است، تو که علیم و رحمان و رحیمی، حتما خلیفه تو نیز رحمان و رحیم و عطوف است. تفاسیر متعدد از اعتراض ملائک به خداوند به جهت انتخاب خلیفه در زمین فلذا مفسران نتوانستند این مطلب را تفهیم کنند. بعضی دیگر آمدند گفتند "ظاهراً در دورههای قبلی زمین، آدم وجود داشته است." سطح خشکی بر کره برتری دارد. مثل این که گروه دیگری بودند که درگیری بینشان بوده و آن قدر خونریزی و فساد شده که نسلشان منقرض شده است. فرض کنیم اگر قضیه رتق و فتق را، به معنایی که در دروس هیات تبیین شد، بگوییم دور کره زمین آب است. جز قسمتی که به نام ربع مسکون است و سطح خاکی است، بقیه آن سطح محدب زمین است که به سطح مقعر کره آب متصل شده است. فلذا یک روز آب فروکش کرد، خشکی به وجود آمد، و خدا آدم را به عنوان نماینده و خلیفه آفرید و این خلیفه نسلش در زمین منتشر شد و بین این نسل، مفسدین و جنایتکاران و ... بود. بعد دوباره دریاها به یکدیگر متصل شد، این کره زمین مستغرق در آب شد، حتی خشکیهای به وجود آمده هم مجددا زیر آب رفت و آن دوره بشر تمام شد و دوباره براساس یک تطور تکوینی، که مربوط به ستارههای ثوابت و حرکت آنها میشود، دوباره خشکی پدید آمد؛ با این تفاوت که این دوره خشکی از زیر کعبه به وجود آمد. که در دعای بیست و پنجم ماه ذیالقعده میخوانید: "اللَّهُمَّ دَاحِی الْکَعْبَةِ"[۳] که در روایات ما هم از امام صادق (ع) سؤال شده و ایشان فرموده: "آب دریاها، کل کره زمین را فراگرفته بود، سپس سیلابها و بارانها کم و آب دریا به تعبیری تبخیر شد، کم کم آب دریاها و اقیانوسها فروکش کرد (که در این صورت کل کره زمین مستغرق در یک اقیانوس است. یک اقیانوس که محیط بر زمین است)". وقتی تلاطم دریاها فروکش کرد و آب تبخیر شد، آبها به یکدیگر برخورد میکردند و (بارها در زمینهای کشاورزی دیده ایم که اگر زمین مسطح باشد و جایی از آن برآمده باشد یا گوشههای زمین که آب به دیواره میخورد و برمی گردد نوعاً کف بر میخیزد) اولین نقطهای که بیرون آمده و مدتی طول کشیده تا آبها دیگر به این نقطه نیامدند، کوهی از کف در این نقطه ایستاد، که این را بیت العتیق مینامند. این کوه کف با نام بیت العتیق در قرآن آمده است. (و لذا قبل از آن که اسم کعبه، کعبه یا بیت الحرام یا ... بشود، در قرآن آمده است که بیت العتیق بوده و کف ایجاد شده در آغاز ایجاد خشکی را بیت العتیق میگفتهاند. بعدها اسم کعبه بر این ناحیه نهاده شد، زیرا وقتی ساخته شد و قسمت بالای آن پوشانده شد، مکعب شد و ما میگوییم ای خدایی که کعبه را گسترش دادی "اللَّهُمَّ دَاحِی الْکَعْبَةِ". یعنی از بیت العتیق خشکی گسترش پیدا کرد. وقتی خشکی گسترده شد خداوند به ملائکه فرمود: وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الأَرْضِ خَلِيفَةً...، یعنی ملائکه دورههای قبلی را دیده بودند و ملائکه گفتند: بازهم میخواهی خونریز مفسد در زمین قرار بدهی»[۴].
|
۳. خانم رابیل (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛ |
---|
خانم سیده رابیل در مقاله «جستاری در مسئله علم غیب» اینباره گفته است:
«مقدمتاً باید یادآور شد که مطابق با صریح آیات قرآن کریم، ملائکه الهی تا خداوند به آنها علمی نداده است، از چیزی آگاهی ندارند: ملائکه گفتند: لَا عِلْم لَنَا إلَّا مَا عَلَّمْتنَا[۵]. از مطالب پیشین نیز به دست میآید که اساسا یکی از طرقی که پیامبران به وسیله آن، از امور غیبی آگاه میشوند، از راه فرشتگان است. بنابراین میتوان مدعی شد که خداوند متعال ملائکه رسول را آگاه از محتوای پیام وحی کرده و آنها چنین پیامی را به پیامبران ابلاغ میکنند. روشن است که در این فرایند، ملائکه نیز به طور طبیعی از امور غیبی آگاه میشوند. به این آیات توجه کنید: وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلاَّ وَحْيًا أَوْ مِن وَرَاء حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاء إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ[۶] و نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الأَمِينُ عَلَى قَلْبِكَ[۷] با توجه به آنچه که گذشت، فرشتگان نیز عالم به غیب هستند»[۸].
|
۴. پژوهشگران وبگاه پرسمان؛ |
---|
پژوهشگران «وبگاه پرسمان» وابسته به «نهاد نمايندگى مقام معظم رهبرى در دانشگاهها» در پاسخ به این پرسش آوردهاند:
«درباره آيه ۳۰ سوره بقره و اعتراض فرشتگان دو نظريه هست:
|
۵. پژوهشگران مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولیعصر (ع). |
---|
پژوهشگران «مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولیعصر» در اینباره گفتهاند:
«رسول در آیه عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا* إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى عمومیت دارد و شامل فرستادگان ملکی و بشری میباشد. مراد از رسول، همه فرستادگان الهی است مطلب دوم این است که مراد از رسول تنها پیامبران نیست؛ بلکه شامل مطلق فرستادگان الهی میشود؛ چه این فرستاده بشر باشد یا فرشته. علمای اهل سنت این مطلب را ذیل آیه بیان کردهاند. ابن کثیر، از علمای اهل سنت، در شرح این آیه مینویسد: کلمه رسول، شامل فرستادگان خداوند، اعم از بشر و فرشتگان میشود. هم چنین پیش از این گذشت که بقاعی نیز رسول را به فرشتگان و فرستادگان بشری تفسیر کرده است. هم چنین زحیلی، از دیگر مفسرین، نیز مینویسد: رسول: همان فرشته یا صاحب شریعت آسمانی است؛ یعنی شامل فرستاده از جنس فرشته و بشر میشود. راغب اصفهانی از واژه شناسان قرآنی، پس از عبارت «إلا من ارتضی من رسول» مینویسد: در این آیه، اشاره به این است که خداوند علمی دارد که ویژه اولیای اوست. باقلانی در کتاب تمهید الأوائل فی تلخیص الدلائل، پس از عبارت "من ارتضی من رسول"، سخنی دارد که نشان میدهد، خداوند متعال غیر خودش را نیز، از علم غیب با خبر میسازد و از دیدگاه او، این غیر خداوند منحصر در پیامبران نیست: در آیات همانند این آیات، آمده است که علم آن چه را که در عالم وجود دارد، جز دانای غیبها خداوند متعال یا کسی که او را خداوند آگاه ساخته، نمیداند. سلمی یکی دیگر از مفسران اهل سنت، من ارتضی را به گونهای معنا کرده است که شامل افراد دیگری غیر از پیامبران نیز میشود: من ارتضی کسی است که از اوصاف خود رهیده و به اوصاف حق آراسته شده است. از مجموع نوشتههای مفسرین و علمای اهل سنت نتیجه گرفته میشود که واژه من، در من رسول، بیانیه است که تنها یک مصداق از من ارتضی را بیان میکند و واژه رسول نیز مطلق است و شامل رسول بشری و فرشتگان میشود»[۱۰]. |
پرسشهای وابسته
- آیا در میان مخلوقات فقط انسان عالم به غیب میشود؟ (پرسش)
- چه کسی غیر از خدا عالم به غیب است؟ (پرسش)
- آیا همه پیامبران علم غیب داشتهاند؟ (پرسش)
- آیا همه امامان علم غیب داشتهاند؟ (پرسش)
- آیا امام معصوم عالم به غیب است؟ (پرسش)
- آیا غیر از پیامبران و امامان انسانی عالم به غیب میشود؟ (پرسش)
- آیا غیر از پیامبران و امامان انسانی توان پیشگویی را دارد؟ (پرسش)
- تفاوت علم غیب خدا و معصوم چیست؟ (پرسش)
- آیا از راه غیر مشروع میتوان به علم غیب دست یافت؟ (پرسش)
- با توجه به عقیده بداء آیا بهرهمندی انسان از علم غیب به معنای برتری مخلوق بر خالق نیست؟ (پرسش)
- آیا شیطان و فرشتگان میتوانند به افکار ما آگاهی داشته باشند؟ (پرسش)
- آیا اطلاع از سرنوشت به نفع انسان ها است یا به ضرر آنها؟ (پرسش)
پانویس
- ↑ تفسیر نمونه ،ج۱ ص ۱۷۳ و ۱۷۴.
- ↑ مکاتبه اختصاصى دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
- ↑ ای خدایی که کعبه را گسترش دادهای.
- ↑ پایگاه اطلاعرسانی و خبری جماران_تهران
- ↑ علمی برای ما نیست، مگر آنچه که خود به ما یاد دادهای؛ سوره بقره، آیه ۳۲.
- ↑ و هیچ بشری نسزد که خداوند با او سخن گوید مگر با وحی یا از فراسوی پردهای یا فرستادهای فرستد که به اذن او آنچه میخواهد وحی کند؛ بیگمان او فرازمندی فرزانه است؛ سوره شوری، آیه ۵۱.
- ↑ روح الامین قرآن را بر قلب تو نازل کرد؛ سوره الشعراء، آیه ۱۹۳.
- ↑ جستاری در مسئله علم غیب، منتشر شده در نشریه الکترونیکی قرآنپژوهی
- ↑ وبگاه پرسمان.
- ↑ مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولیعصر