بازگشت عیسی مسیح در روایات اسلامی چگونه تفسیر می‌شود؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بازگشت عیسی مسیح در روایات اسلامی چگونه تفسیر می‌شود؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / آشنایی با معارف مهدویت / مهدویت در ادیان و مکاتب / منجی در اندیشه مسیحیان
تعداد پاسخ۱ پاسخ

بازگشت عیسی مسیح در روایات اسلامی چگونه تفسیر می‌شود؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

پاسخ نخست

علی کورانی

حجت الاسلام و المسلمین علی کورانی، در کتاب «عصر ظهور» در این‌باره گفته است:

«مسلمانان در فرود آمدن حضرت عیسی روح الله (ع) از آسمان به زمین، در آخر الزمان اتفاق‌نظر دارند. و بیشتر مفسران این آیه را که: "هیچکس از اهل کتاب نیست مگر آنکه پیش از مرگ، به وی (عیسی) ایمان‌ خواهد آورد و روز قیامت او بر نیک و بد آنان گواه خواهد بود"[۱].

به همین معنا تفسیر کرده‌اند و صاحب مجمع البیان این تفسیر را از ابن عباس و ابو مالک و قتاده و ابن زید و بلخی نقل نموده است و می‌گوید طبری نیز این گفته را برگزیده است و مجلسی این تفسیر را در بحار از امام باقر (ع) به همین معنا روایت کرده است که فرمود: "پیش از قیامت (عیسی) به دنیا فرود می‌آید و هیچکس از ملت یهود و مسیحی نمی‌ماند مگر آنکه قبل از مرگ به او ایمان می‌آورد و آن حضرت پشت سر مهدی نماز می‌گزارد" روایات راجع به فرود آمدن مسیح در منابع شیعه و سنی فراوان است، از جمله این روایت مشهور از پیامبر (ص) که فرمود: "چگونه خواهید بود آنگاه که عیسی بن مریم در میان شما فرود آید و پیشوای شما از خود شما باشد"[۲]

این روایت را بخاری و دیگران در باب "فرود آمدن عیسی" آورده‌اند[۳]. و ابن حماد در نسخه خطی کتاب خود از ص ۱۵۹ تا ۱۶۲ حدود سی روایت را تحت عنوان "فرود عیسی بن مریم سلام الله علیه و روش او" و عنوان "مدت زندگانی آن حضرت بعد از فرود آمدن وی" آورده است، از آن جمله روایتی که در صحاح و بحار از پیامبر (ص) نقل شده است که فرمود: "سوگند به آنکه جانم به‌دست اوست به‌طور یقین عیسی بن مریم به‌عنوان داوری عادل و پیشوایی دادگر در میان شما فرود خواهد آمد و صلیب را شکسته و خوک را می‌کشد و مالیات (جزیه) وضع می‌کند و آن‌قدر مال می‌بخشد که دیگر کسی نمی‌پذیرد"[۴]. و در همین مأخذ آمده است: "پیامبران با یکدیگر برادراند به سبب‌هایی، آئین‌شان یکی و مادرانشان مختلف است، سزاوارترین ایشان نسبت به من عیسی بن مریم است، چرا که بین من و او پیامبری نیست، او در میان شما فرود خواهد آمد پس او را بشناسید، مردی چهارشانه و درشت اندام و سرخ و سفیدگونه است، خوک را می‌کشد و صلیب را می‌شکند و مالیات وضع می‌کند و بجز اسلام آئینی را نمی‌پذیرد و دعوت او یک جهت داشته که منحصر به پروردگار جهانیان است" در شماری از روایت‌های ابن حماد آمده است که محل فرود آمدن عیسی (ع) در قدس خواهد بود و در برخی دیگر آمده که در محل پل سفید بر دروازه دمشق و در بعضی دیگر، در کنار مناره‌ای در محل دروازه شرقی دمشق و بر طبق پاره‌ای از روایات، در دروازه لد در فلسطین می‌باشد. البته ممکن است همان‌گونه که مشهور است، نخست در قدس فرود آید و سپس رهسپار شام و دیگر نقاط شود. در بعضی از روایات آمده است که او پشت سر امام مهدی (ع) نماز می‌گزارد و هر سال به حج خانه خدا مشرف می‌شود و مسلمانان به همراهی وی به نبرد یهود، روم و دجال می‌پردازند. آن بزرگوار مدت چهل سال زندگی می‌کند و آنگاه خداوند جان او را می‌گیرد و مسلمانان وجود مقدس او را بخاک می‌سپارند.

در روایتی از اهل بیت (ع) آمده است که حضرت مهدی (ع) مراسم دفن او را به‌طور آشکار و در برابر دیدگان مردم برگزار می‌کند که دیگر مسیحیان حرفهای گذشته را بر زبان نیاورند و پیکر او را با پارچه‌ای که دستباف مادرش حضرت مریم علیها السلام است کفن نموده و در کنار قبر مادر در قدس به خاک می‌سپارد. در زمینه فرود آمدن حضرت عیسی (ع) احتمال قوی بنظر من این است که با توجه به گفتار خداوند متعال در قرآن که: "هیچکس از اهل کتاب نیست مگر اینکه به او ایمان می‌آورد" می‌توان گفت همه ملل مسیحی و یهودی به او ایمان می‌آورند. و فلسفه عروج او به آسمان و طولانی شدن عمر آن حضرت این است که خداوند او را برای ایفای نقش بزرگ وی در مرحله حساس تاریخی که امام مهدی (ع) ظهور می‌کند و مسیحیان بزرگترین قدرت جهانی را تشکیل می‌دهند. و این خود بزرگترین مانع رسیدن پرتو اسلام به ملت‌های جهان و بر پایی حکومت و تمدن الهی وی می‌باشد ذخیره نموده است.

ازاین‌رو جا دارد که تظاهرات مردمی و یک نوع خوشحالی عمومی جهان مسیحیت را فراگیرد زیرا آنها فرود آمدن عیسی (ع) را برای خود و در برابر ظهور مهدی (ع) برای مسلمانان، موهبتی می‌پندارند و طبیعی است که حضرت مسیح (ع) از کشورهای مختلف آنان دیدن می‌کند و خداوند نشانه و معجزه‌هایی را به‌دست او آشکار می‌سازد و جهت هدایت تدریجی مسیحیان به اسلام در درازمدت اقدام می‌نماید. نخستین ثمره‌ها و نتایج سیاسی فرود آمدن آن حضرت کاهش دشمنی حکومت‌های غربی نسبت به اسلام و مسلمانان و به گفته روایات، قرارداد صلح و آتش‌بس بین آنها و حضرت مهدی (ع) خواهد بود.

و چنانکه روایات می‌گوید ممکن است نمازگزاردن پشت‌سر حضرت مهدی (ع) در پی نقض قرارداد صلح و آتش‌بس توسط غربی‌ها و اقدام به جنگ نمودن آنان با لشکری انبوه در منطقه باشد که حضرت مسیح موضع صریح خود را در طرفداری از مسلمانان اعلان نموده و پشت‌سر حضرت مهدی (ع) نماز می‌گزارد.

اما شکستن صلیب و کشتن خوک، بعید نیست که بعد از جنگ غربی‌ها در منطقه و شکست آنها در این نبرد بزرگ به‌دست مهدی (ع) باشد ... چنانکه سزاوار است حرکت موج مردمی غرب طرفدار حضرت مسیح را بحساب آورد که بر حکومت‌های غرب قبل از نبرد بزرگ آنها با حضرت مهدی (ع) و پس از آن، تأثیر شگرفی خواهد داشت.

اما ظاهر شدن دجال، با توجه به روایات مربوط به آن، احتمال قوی نزد من این است که آن جنبش بعد از مدتی نه چندان کوتاه، پس از بر پائی حکومت جهانی حضرت مهدی (ع) و رفاه عمومی ملت‌های جهان و پیشرفت حیرت‌انگیز علوم خواهد بود.

و خروج دجال جنبشی نشأت گرفته از یهود و همانند جریان (هیپی‌گری) غربی است که ناشی از عیش‌ونوش و خوشگذرانی می‌باشد. لکن جنبش دجال یک چشم بسیار پیشرفته و دارای ابعاد عقیدتی و سیاسی گسترده‌ای است بگونه‌ای که دجال کلیه ابزار علم را در تبلیغات و ترفندهایش به‌کار می‌گیرد و یهودیان که خود در حقیقت پشتوانه حرکت او می‌باشند از او پیروی کرده و با فریب دختران و پسران جوان آنان را استثمار می‌نمایند و خلاصه اینکه فتنه و آشوب دجال بر مسلمانان سخت و ناگوار خواهد بود.

درباره روایاتی که می‌گوید: مسیح (ع) دجال را می‌کشد، باید دقت و بررسی به عمل‌ آید زیرا این عقیده مسیحیان است که در کتابهای انجیل آنان آمده است در حالی که فرمانروای حکومت جهانی، بنابر اتفاق‌نظر مسلمانان، حضرت مهدی (ع) می‌باشد و حضرت مسیح (ع) به‌عنوان معاون و یاور او خواهد بود. و در روایات اهل بیت (ع) آمده است که مسلمانان به رهبری حضرت مهدی (ع) دجال را به هلاکت می‌رسانند»[۵].

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. آقای کامل سلیمان؛
آقای کامل سلیمان، در کتاب «روزگار رهایی» در این‌باره گفته است:

«پیامبر اکرم (ص) می‌فرماید: "کسی که عیسی بن مریم (ع) در پشت سر او نماز می‌خواند از ماست"[۶]. "امتی که من در آغاز آن، عیسی بن مریم در پایان آن، و مهدی (ع) در میان آنست، هرگز هلاک نمی‌شود"[۷]. "چگونه خواهید بود هنگامی که عیسی بن مریم در میان شما نازل شود و پیشوای شما از میان خود شما خواهد بود؟!"[۸].

امیر مؤمنان (ع) می‌فرماید:"... آنگاه مهدی (ع) به بیت المقدس بازمی‌گردد و چند روزی با مردم نماز می‌خواند. چون روز جمعه شود و نماز برپا گردد، عیسی بن مریم در آن ساعت از آسمان فرود آید، به هنگام نزول دو جامه سرخ بر تن او خواهد بود و از سر او قطره‌های عرق چون روغن خواهد ریخت. او مردی‌ زیبا و خوش‌اندام است، شبیه‌ترین مردم به حضرت ابراهیم (ع) است. به سوی مهدی (ع) می‌آید و با او مصافحه می‌کند و به او نوید پیروزی می‌دهد. آن هنگام حضرت مهدی به او می‌گوید: ای روح الله! جلو بایست و با مردم نماز بخوان. پس عیسی می‌گوید: ای فرزند پیامبر! نماز برای تو برپا شده است. آنگاه حضرت عیسی اذان می‌گوید، و پشت سر مهدی (ع) نماز می‌خواند"[۹]. در این حدیث و در احادیث گذشته، کیفیت نزول عیسی (ع) از آسمان طوری صریح و روشن بیان شده که از هرگونه توجیه و تأویل بی‌نیاز است. و راه تأویل بر روشنفکرنماها بسته شده است. دیگر کسی نمی‌تواند او را مرده پنداشته و نزول او را به‌گونه‌ای دیگر توجیه کند. بلکه آنچنانکه عقیده قطعی ما شیعیان است، حضرت عیسی زنده است و در آسمان است و به‌هنگام ظهور حضرت مهدی (ع) او نیز از آسمان نزول کرده، به یاری حضرت بقیة الله برخواهد خاست. و طبق احادیث، دجال به دست او به هلاکت خواهد رسید. به‌طوریکه صعود او به آسمان با قدرت خدا و معجزه‌آسا بوده است، نزول او نیز معجزه روشن دیگری خواهد بود و سپاه حق با یاری او نصرت بیشتری پیدا خواهد کرد و حجت بر اهل کتاب تمام خواهد شد. حضرت عیسی (ع) مردم را به پذیرش آئین حق و شریعت محمدی (ص) دعوت خواهد نمود. و به‌طوریکه حضرت عیسی (ع) در زمان پیامبری‌اش خبر داده شریعت رسول اکرم (ص) تا پایان جهان بر اعتبار و مشروعیت خود باقی خواهد بود و هرگز حلال و حرام آن نسخ نخواهد شد. و در لحظه فرود که با شکوه و عظمت بسیار چشمگیری نازل خواهد شد، همگان را به پذیرش ولایت حضرت بقیة الله (ع) فرا خواهد خواند.

امام باقر (ع) می‌فرماید:"پسر مریم، عیسی روح الله، نازل شده، پشت سر او نماز می‌خواند"[۱۰]. پیشوای پنجم شیعیان، در تفسیر آیه شریفه: وَإِنْ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ إِلَّا لَيُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكُونُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا[۱۱] فرمود: "به‌طور مسلم، عیسی پیش از قیامت به این جهان فرود خواهد آمد. پیرو هیچ آئینی از یهود و غیر آن در روی زمین نمی‌ماند جز اینکه پیش از وفاتش به او ایمان می‌آورد. و او در پشت سر مهدی (ع) نماز می‌خواند"[۱۲].

امام صادق (ع) می‌فرماید:"قائم (ع) به قدس بازمی‌گردد و چند روزی با مردم نماز می‌خواند، چون روز جمعه فرارسد و نماز به‌پا شود، عیسی (ع) با هفتاد هزار فرشته، درحالی که عمامه سبزی به سر دارد و شمشیرش را حمایل کرده، و سلاحی به دست گرفته، بر فراز اسبی فرود می‌آید. منادی ندا می‌کند: ای گروه مسلمانان! حق آمد و باطل نابود شد"[۱۳].

از مجموع این احادیث به‌خوبی روشن می‌شود که:

  1. نزول عیسی (ع) بعد از آنست که حضرت بقیة الله (ع) وارد قدس شده، از قدس خارج شده، سپاه سفیانی را نابود کرده، با تمام یاران به سرزمین قدس بازگردد.
  2. نزول عیسی، در بامداد روز جمعه، و به هنگام منظم شدن صف‌های مردم برای اقامه نماز صبح خواهد بود. چنانکه امام صادق (ع) با استفاده از فضای باز سیاسی، آن را به تفصیل بیان فرموده است.
  3. قسمت اعظم تورات و انجیل در رابطه با نزول حضرت عیسی (ع) از تحریف مصون مانده است، زیرا دقیقا با این احادیث منطبق است چنانکه در همین بخش متن آنها را به خوانندگان گرامی تقدیم خواهیم نمود.
  4. نزول حضرت عیسی (ع) با این خصوصیات که در این احادیث و در متن اناجیل آمده است، برای داوری به حق، و الزام خصم و اتمام حجت بر پیروان همه ادیان و به ویژه یهود عنود و لجوج است. و آنروز نزول او با چنان شکوه و عظمتی خواهد بود که دیگر کسی را یارای تکذیب و انکار نخواهد بود.
اگرچه امروز هم هیچ فرد عاقلی نمی‌تواند صعود او را انکار نماید. زیرا قرآن کریم صریحا آن را بیان فرموده و دانش بشری امکان آن را اثبات کرده است. و به‌خصوص در عصر ما که انسان به تسخیر فضا پرداخته بر فراز کره ماه گام سپرده، راه تسخیر دیگر کرات آسمانی را در پیش گرفته است. اکنون که سفینه‌های فضائی ساخت بشر، به‌سوی کره مریخ و زهره پرتاب شده و اندیشه تسخیر منظومه شمسی را در سر می‌پرورانند زهی جهالت و نادانی است که صعود حضرت مسیح به‌صورت اعجازآمیز و به استناد قدرت آفریدگار توانا مورد تشکیک و تردید قرار بگیرد!!. در عصری که انسان بر فراز کره زمین از مرکز کنترل زمینی با به حرکت درآوردن یکی از ابزارهای سیستم کنترل فضائی، می‌تواند دستور خود را از ملیون‌ها کیلومتر به سفینه بی‌سرنشین یا باسرنشین صادر کند، هرگونه تردید در برنامه صعود و نزول حضرت مسیح از جهالت عمیق و نادانی گسترده او سرچشمه می‌گیرد!!»[۱۴].
۲. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن؛
پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، در کتاب «مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها» در این‌باره گفته‌اند:

«مسلمانان در فرود آمدن حضرت مسیح از آسمان، در آخر الزمان اتفاق نظر دارند و بیش تر مفسران این آیه را که: و از اهل کتاب، کسی نیست مگر آن که پیش از مرگ خود حتماً به او ایمان می‌آورد، و روز قیامت کسی نیز بر آنان شاهد خواهد بود،[۱۵] به همین معنا تفسیر کرده‌اند.

منابع شیعه و سنی، روایات فراوانی درباره فرود آمدن مسیح از آسمان ذکر کرده‌اند. از جمله آنها روایات ذیل است که به حتمی بودن این امر اشاره دارد. پیامبر اکرم (ص) فرمود: چگونه خواهید بود آن گاه که عیسی بن مریم (ع) در میان شما فرود آید و پیشوای شما از خود شما باشد[۱۶].

این روایت را بخاری و دیگران در باب فرود آمدن عیسی آورده‌اند[۱۷]. ابن حماد حدود سی روایت ذیل عنوان فرود عیسی بن مریم (ع) و روش او و مدت زندگانی آن حضرت بعد از فرود آمدن وی آورده که از جمله آنها، روایتی است که در صحاح و بحار الانوار از پیامبر اکرم (ص) نقل شده است: سوگند به آن که جانم به دست اوست، به طور یقین عیسی بن مریم که داوری عادل و پیشوایی دادگر است، در میان شما فرود خواهد آمد و صلیب را شکسته، خوک را می‌کشد و مالیات (جزیه) وضع می‌کند و آن قدر مال می‌بخشد که دیگر کسی نمی‌پذیرد[۱۸].

پیامبران با یکدیگر به سبب‌هایی برادرند و آیینشان یکی و مادرانشان مختلف است. سزاوارترین ایشان به من عیسی بن مریم است؛ چراکه بین من و او پیامبری نیست. او در میان شما فرود خواهد آمد، پس او را بشناسید: مردی چهارشانه و درشت اندام و سرخ و سفیدگونه است، خوک را می‌کشد، صلیب را می‌شکند، مالیات را ملغی می‌کند و آیینی را به جز اسلام نمی‌پذیرد. دعوت او یک جهت داشته که منحصر به پروردگار جهانیان است.

در بعضی از روایات آمده است که حضرت مسیح (ع) پشت سر امام مهدی (ع) نماز می‌گزارد و هر سال به خانه خدا مشرف می‌شود و مسلمانان به همراهی وی با یهود، روم و دجال می‌جنگند. آن حضرت مدت چهل سال زندگی می‌کند و آن گاه خداوند جان او را می‌گیرد و مسلمانان وجود مقدس او را به خاک می‌سپارند. در روایتی آمده است که حضرت مهدی (ع) مراسم دفن او را به طور آشکار و در برابر دیدگان مردم برگزار می‌کند که دیگر مسیحیان حرف‌های گذشته را بر زبان نیاورند و پیکر او را با پارچه‌ای که دست باف حضرت مریم (ع) است، کفن می‌کند و در کنار قبر مادر در قدس به خاک می‌سپارد. به نظر می‌رسد، نخستین اثر سیاسی پدیده ظهور مسیح، کاهش خصومت دنیای غرب و نهایت گرایش آنها به اسلام و مسلمانان باشد. به شهادت روایات، اقتدای آن حضرت به نماز حضرت مهدی (ع)، می‌تواند اعلان موضع صریح حضرت عیسی (ع) باشد که وی در جبهه اسلام قرار دارد و کسانی که حقیقتاً منتظر مسیح بوده‌اند، با دیدن این کنش از موعود خویش، به اسلام خواهند گروید»[۱۹].

پرسش‌های وابسته

  1. منجی نزد مسیحیان کیست؟ (پرسش)
  2. منجی و نجات در دین مسیحیت به چه معناست؟ (پرسش)
  3. دیدگاه انجیل و مسیحیت درباره موعود چیست؟ (پرسش)
  4. ظهور منجی در انجیل در چه وقتی معین شده است؟ (پرسش)
  5. مقصود از مسیحیت صهیونیستی چیست؟ (پرسش)
  6. مقصود از مسیحیت سیاسی آمریکا چیست؟ (پرسش)
  7. اوصاف یاران منجی در انجیل چیست؟ (پرسش)
  8. آیا در انجیل به علائم ظهور منجی اشاره شده است؟ (پرسش)
  9. آیا علائم منجی در ادیان دیگر مانند هندیان و مسیحیان بیان شده است؟ (پرسش)
  10. آیا در دین مسیحیت به منجی و مصلح بشارت داده شده است؟ در چه کتاب‌هایی؟ (پرسش)
  11. مسیحاباوری در ادیان ابراهیمی به چه معناست و ماشیح چه فرقی با مسیحا دارد؟ آیا ماشیح زنده است و در غیبت به سر می‌برد؟ (پرسش)
  12. آیا مسیحیان موعودباورند یعنی معتقد به آمدن منجی در آخر الزمان هستند؟ نام منجی آنان چیست؟ آنان آمدن منجی را چگونه ترسیم می‌کنند؟ (پرسش)
  13. موعودباوری اسلامی و مسیحی چه وجوه اشتراک و چه اختلافاتی دارد؟ (پرسش)
  14. بازگشت عیسی مسیح در روایات اسلامی چگونه تفسیر می‌شود؟ (پرسش)
  15. کاتولیک‌های مسیحی درباره بازگشت عیسی چه نظری دارند؟ (پرسش)
  16. از نظر مسیحیان بازگشت و ظهور مسیح چه مراحلی دارد؟ آیا عیسی مسیح حکومت هم خواهد نمود؟ (پرسش)
  17. انجیل درباره منجی و ظهور او چه پیشگویی کرده است؟ (پرسش)
  18. چه نشانه‌هایی برای ظهور منجی در انجیل آمده است؟ (پرسش)
  19. نقاط اشتراک تورات و انجیل با منابع اسلامی درباره حوادث پیش از ظهور منجی و جهان پس از آن کدام‌اند؟ (پرسش)

پانویس

  1. نساء، ۱۵۹.
  2. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۸۳.
  3. صحیح بخاری، ج ۲، ص ۲۵۶.
  4. نسخه خطی ابن حماد، ص ۱۶۲.
  5. کورانی، علی، عصر ظهور، ص۳۲۳.
  6. " مِنَّا الَّذِي يُصَلِّي عِيسَى بْنِ مَرْيَمَ خَلْفَهُ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ کشف الغمه، ج ۳، ص ۲۶۴ و ۲۶۹؛ منتخب الاثر، ص ۳۱۶ و ۱۰۰؛ ینابیع الموده، ج ۳، ص ۱۱۰ و ۱۶۷؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۸۴؛ المهدی، ص ۸۸ و ۲۱۸؛ بشارة الاسلام، ص ۹۹ و ۲۸۸ و ۲۹۲؛ الامام المهدی، ص ۹۵؛ الزام الناصب، ص ۵۲؛ نور الابصار، ص ۲۱ و ۱۷۰؛ الحاوی للفتاوی، ج ۲، ص ۱۳۴.
  7. " لَنْ تَهْلِكُ أُمَّةٍ أَنَا فِي أَوَّلِهَا وَ عِيسَى بْنِ مَرْيَمَ فِي آخِرِهَا وَ الْمَهْدِيِّ فِي وَسَطِهَا ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ کشف الغمه، ج ۳، ص ۲۶۵؛ البیان، ص ۸۸؛ منتخب الاثر، ص ۱۵۵؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۸۵؛ ینابیع الموده، ج ۳، ص ۱۰۹؛ الصواعق المحرقه، ص ۱۶۴؛ الملاحم و الفتن، ص ۱۲۶؛ بشارة الاسلام، ص ۲۸۸؛ المهدی، ص ۹۱؛ اسعاف الراغبین، ص ۱۵۱؛ الامام المهدی، ص ۷۶؛ الزام الناصب، ص ۱۰۰؛ غایة المرام، ص ۶۵۷.
  8. "كَيْفَ أَنْتُمْ إِذَا نَزَلَ ابْنُ مَرْيَمَ‏ فِيكُمْ‏ وَ إِمَامُكُمْ‏ مِنْكُمْ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۰۲؛ ج ۵۲، ص ۳۸۳؛ کشف الغمه، ج ۳، ص ۲۶۹؛ بشارة الاسلام، ص ۲۵۵ و ۲۹۱؛ البیان، ص ۷۵؛ صحیح البخاری، ج ۲، ص ۱۵۸؛ ج ۴، ص ۲۰۵؛ الامام المهدی، ص ۶۴، ۷۲ و ۲۹۵؛ ینابیع الموده، ج ۳، ص ۸۸، ۱۱۰ و ۱۶۷؛ الزام الناصب، ص ۲۵۴.
  9. " ثُمَّ إِنَّ الْمَهْدِيِّ يَرْجِعَ إِلَى بَيْتِ الْمَقْدِسِ فَيُصَلِّي بِالنَّاسِ أَيَّاماً فَإِذَا كَانَ يَوْمُ الْجُمُعَةِ وَ قَدْ أُقِيمَتِ الصَّلَاةُ فَيَنْزِلُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ فِي تِلْكَ السَّاعَةُ مِنِ السَّمَاءِ عَلَيْهِ ثَوْبَانِ أَ حُمْرَانَ وَ كَأَنَّمَا يَقْطُرُ مِنْ رَأْسِهِ الدُّهْنِ وَ هُوَ رَجُلُ صَبِيحِ الْمَنْظَرِ وَ الْوَجْهُ أَشْبَهَ الْخَلْقِ بأبيكم إِبْرَاهِيمَ فَيَأْتِي إِلَى الْمَهْدِيِّ وَ يُصَافِحُهُ وَ يُبَشِّرُهُ بِالنَّصْرِ فَعِنْدَ ذَلِكَ يَقُولُ لَهُ الْمَهْدِيُّ : تَقَدَّمْ يَا رُوحَ اللَّهِ وَ صَلِّ بِالنَّاسِ ، فَيَقُولُ عِيسَى : بَلِ الصَّلَاةُ لَكَ يَا ابْنَ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ ، فَعِنْدَ ذَلِكَ يُؤَذِّنُ عِيسَى وَ يُصَلِّي خَلْفَ الْمَهْدِيِّ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ الزام الناصب، ص ۲۰۲.
  10. "وَ يُنَزِّلُ رُوحَ اللَّهُ عِيسَى بْنِ مَرْيَمَ فَيُصَلِّي خَلْفَهُ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ الامام المهدی، ص ۲۲۶.
  11. «و کسی از اهل کتاب نیست مگر آنکه پیش از مرگش به وی ایمان می‌آورد و در روز رستخیز بر آنان گواه است» سوره نساء، آیه ۱۵۹.
  12. " إِنَّ عِيسَى قَبْلَ الْقِيَامَةِ يَنْزِلُ إِلَى الدُّنْيَا فَلَا يَبْقَى أَهْلِ مِلَّةٍ يَهُودِيُّ وَ لَا غَيْرِهِ إِلَّا آمَنَ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَ يُصَلِّي خَلْفَ الْمَهْدِيِّ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۵۰؛ الزام الناصب، ص ۱۹ و ۲۳۹؛ ینابیع الموده، ج ۳، ص ۷۷؛ الامام المهدی، ص ۳۸.
  13. " يَعُودُ الْقَائِمِ الي الْقُدُسِ وَ يُصَلِّيَ بِالنَّاسِ أَمَاماً حتي اذا کان يَوْمَ الْجُمُعَةِ وَ أُقِيمَتِ الصَّلَاةُ يَنْزِلُ يَعْنِي عيسي وَ مَعَهُ سَبْعُونَ أَلْفاً مِنَ الملائکة وَ هُوَ بِعِمَامَةٍ خَضْرَاءَ ، متقلد بِسَيْفٍ عَلِيِّ فَرَسُ وَ بِيَدِهِ حَرْبَةُ فاذا نَزَلَ الي الارض نَادِيَ مُنَادٍ : يَا مَعَاشِرَ الْمُسْلِمِينَ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ الزام الناصب، ص ۲۲۹.
  14. کامل سلیمان، روزگار رهایی، ج1، ص 388-394.
  15. سوره نساء، آیه ۱۵۹
  16. بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۸۳
  17. صحیح بخاری، ج۲، ص۲۵۶
  18. نک: الفتن، ابن حماد، ج۲، ص۵۶۶ - ۵۷۷
  19. مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ص ۶۲.