بحث:علم معصوم به تمام موارد قرآن

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

  • از برخی روایات، معلوم می‌شود که پس از پیامبر اکرم(ص) مفسران آگاه به همه معانی و معارف قرآن منحصر به امیرمؤمنان و یازده امام پس از ایشان است؛ مانند روایاتی که کلینی در کافی در باب «انّه لم یجمع القرآن کلّه الاّ الائمه علیهم السلام و انّهم یعلمون علمه کلّه» آورده است. نمونه آن روایات چنین است:

از امام باقر(ع) روایت شده است که فرمود: « مَا يَسْتَطِيعُ أَحَدٌ أَنْ يَدَّعِيَ أَنَّ عِنْدَهُ جَمِيعَ الْقُرْآنِ كُلِّهِ ظَاهِرِهِ وَ بَاطِنِهِ غَيْرُ الْأَوْصِيَاء‏»[۱] با توجه به روایاتی که اوصیای نبی اکرم(ص) را به دوازده نفر تفسیر می‌کنند، دلالت این روایت بر اینکه مفسّران آگاه به همه معانی قرآن فقط آن دوازده نفرند، آشکار است. «عَنْ بُرَيْدِ بْنِ مُعَاوِيَةَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ (ع) ﴿قُلْ كَفى بِاللَّهِ شَهيداً بَيني وَ بَيْنَكُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتاب قَالَ إِيَّانَا عَنَى وَ عَلِيٌّ أَوَّلُنَا وَ أَفْضَلُنَا وَ خَيْرُنَا بَعْدَ النَّبِيِّ(ص)[۲] سند این روایت صحیح است و از نظر دلالت هم با توجه به روایات دیگر، تردیدی نیست که منظور از « إِيَّانَا‏» ـ در حدیث مزبور ـ علی(ع)، و یازده امام پس از ایشان است.[۳]. در بحث دومین مفسّر عالم به همه معانی قرآن، ظهور «علم الکتاب» در همه علوم قرآن توضیح داده شد. بر این اساس، این روایت دلالت دارد بر اینکه همه معانی و علوم قرآن نزد یازده امام پس از حضرت علی علیه السلام نیز هست. از تقدیم « إِيَّانَا‏» بر « عَنَى‏» اختصاص همه علوم قرآن به آنان به دست می‌آید[۴]. و این اختصاص نیز دلیل دیگری بر ظهور «﴿ عِلْمُ الْكِتاب» در همه علوم قرآن است؛ زیرا بعضی از علوم قرآن اختصاص به آنان ندارد. در روایت دیگری از امام صادق(ع) نقل شده است که فرمودند: «به خدا سوگند، همه علم کتاب نزد ماست.»[۵]. این روایات نیز مؤکد آگاه بودن آنان به همه علوم و معانی قرآن هستند. جمله﴿وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ. در این آیه روایاتی که «راسخان در علم» را به خصوص امامان معصوم(ع) تفسیر کرده، دلیل دیگری بر حصر همه علوم و معانی قرآن در دوازده امام است؛ زیرا این جمله دلالت می‌کند بر اینکه علم تأویل قرآن ـ که بخشی از معارف آن است ـ مخصوص خدا و راسخان در علم است و هیچکس جز راسخان در علم به این بخش از معانی قرآن آگاهی ندارد. روایات نیز دلالت دارند بر اینکه راسخان در علم تنها امامان معصوم هستند. کلینی در «کتاب الحجّه» کافی، بابی با عنوان « أَنَ‏ الرَّاسِخِينَ‏ فِي‏ الْعِلْمِ‏ هُمُ‏ الْأَئِمَّةُ (ع)» باز کرده و در آن روایاتی آورده است. اولین روایت، که سندش نیز صحیح می‌باشد، چنین است: «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: نَحْنُ‏ الرَّاسِخُونَ‏ فِي‏ الْعِلْمِ‏ وَ نَحْنُ‏ نَعْلَمُ‏ تَأْوِيلَه‏» [۶].

منظور از «نَحْنُ»‏ به دلیل روایات بعدی همین باب، اوصیای پیامبر یعنی امام علی(ع) و امامان بعد از ایشان است. معرفه بودن خبر، یعنی «الرَّاسِخُونَ‏ فِي‏ الْعِلْمِ‏» نیز دلیل حصر راسخان در علم در آنان است؛ زیرا اصل در خبر این است که نکره باشد و یکی از وجوه معرفه بودن آن دلالت بر حصر است[۷] کلینی در باب دیگر چنین آورده است:«قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) ...نَحْنُ قَوْمٌ فَرَضَ اللَّهُ طَاعَتَنَا ... وَ نَحْنُ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْم‏‏»[۸] سند این روایت نیز صحیح است [۹] و با توجه به آنچه در توضیح دلالت روایت قبل گفته شد، دلالت این روایت نیز بر مدعا آشکار است. نهج البلاغه نیز آمده است: «کجایند کسانی که به دروغ و از روی حسدورزی بر ما، گمان برده‌اند که آنان راسخان در علم‌اند، نه ما؟ و حال آنکه خدا ما را رفعت بخشیده و آنان را فرو گذاشته و به ما عطا فرموده و آنان را محروم کرده است»[۱۰] این زمینه، روایات دیگری نیز وجود دارند[۱۱] اما افزون بر روایات، خود کلمه «الرَّاسِخُونَ‏ فِي‏ الْعِلْمِ‏» معنایی دارد که بر غیر پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) انطباق ندارد؛ زیرا «راسخ» در لغت، به معنای ثابت، و الف و لام «العلم» الف و لام جنس است. بر این اساس، راسخان در علم کسانی هستند که در مطلق علم ثابت و پابر جا باشند و کسانی در مطلق علم ثابت و پا برجایند که بر اثر رسیدن به حقیقت علم در همه امور، در هیچ موردی نظرشان عوض نشود. چنین افرادی جز پیامبر و امامان معصوم(ع) نیستند؛ زیرا تنها آنان هستند که چون علمشان از وحی سرچشمه گرفته و با قلبشان حقیقت علم را یافته‌اند، نظرشان تغییر نمی‌کند»[۱۲].

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. هیچکس غیر از اوصیا نمی‌تواند ادعا کند که همه قرآن و ظاهر وباطن آن نزد اوست؛ اصول کافی، ج ۱، ص ۲۸۶، ح ۲.
  2. برید بن معاویه می‌گوید: به امام باقر(ع) گفتم: بگو کافی است که خدا و کسی که علم کتاب نزد اوست، گواه بین من و شماست یعنی این آیه را نزد آن حضرت تلاوت کردم تا در معنای آن توضیحی دهد. فرمود: خدا از ﴿مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتاب خصوص ما را قصد کرده و علی نخستین و برترین و بهترین ماست.
  3. نک: تفسیر برهان، ج ۲، ذیل آخرین آیه سوره رعد، حدیث ۱۶.
  4. ر.ک: مسعود بن عمر تفتازانی، مختصرالمعانی، ص ۷۷.
  5. ر.ک: تفسیر برهان، ج ۲، ص ۳۰۲، ذیل آخرین آیه سوره رعد، حدیثهای ۲ و ۳ و ۶؛ اصول کافی، ج ۱، ص ۵۷، حدیث ۳؛ بصائرالدرجات، ص ۲۱۳، حدیث ۳، ص ۲۳۰، حدیث ۵؛ بحارالانوار، ج ۲۶، ص ۱۷۰، حدیث ۳۸ و ص ۱۹۷، حدیث ۸
  6. از امام صادق(ع) نقل شده است که فرمود: ما راسخان در علم هستیم و ما تأویل قرآن را می‌دانیم؛ اصول کافی، ح ۱. نیز ر.ک: بصائرالدرجات، جز ۴، باب ۱۰، ح۵.
  7. شرح المختصر علی تلخیص المفتاح، ص ۶۷ و ۶۸.
  8. امام صادق(ع) فرمود: «ما گروهی هستیم که خدای اطاعت از ما را واجب کرده است... و ما راسخان در علم هستیم؛ اصول کافی، کتاب «الحجه»، باب «فرض طاعه الائمّه(ع)»، حدیث ۶ و نیز نک: بصائرالدرجات، جز ۴، باب ۱۰، حدیث ۱.
  9. رجال سند احمد بن محمد، محمدبن ابی عمیر، سیف بن عمیره و ابی الصباح کنانی است و همه آنها «ثقه» هستند.
  10. نهج البلاغه، ترجمه علینقی فیض الاسلام، ص ۴۳۷، خطبه ۱۴۴.
  11. بحارالانوار، ج ۲۳، ص ۱۸۹، باب «انّهم اهل علم القرآن»، حدیث ۳، ص ۱۹۱، حدیث ۱۲، ص ۲۰۴، حدیث ۵۳، ج ۹۲، ص ۸۱، حدیث ۱۰؛ تفسیر عیاشی، ج ۱، ص ۱۶۳، حدیث ۴؛ کتاب سلیم بن قیس، ص ۱۹۵؛ محمد بن یعقوب کلینی، روضه کافی، ص ۱۸۴، حدیث ۳۹۷.
  12. اهل بیت پیامبر مفسران آگاه به تمام قرآن، ماهنامه معرفت، شماره ۷۳، دی ۱۳۸۲، ص ۲۷.