به چه دلیل حسین بن روح به عنوان سومین نایب امام دوازدهم انتخاب شد؟ (پرسش)
به چه دلیل حسین بن روح به عنوان سومین نایب امام دوازدهم انتخاب شد؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / غیبت امام مهدی / عصر غیبت صغری / نایب سوم امام مهدی: حسین بن روح نوبختی |
تعداد پاسخ | ۱ پاسخ |
به چه دلیل حسین بن روح به عنوان سومین نایب امام دوازدهم انتخاب شد؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
پاسخ نخست
پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، در کتاب «مهدویت پرسشها و پاسخها» در اینباره گفتهاند:
«شکی نیست که حسین بن روح، یکی از افراد مورد اطمینان و اعتماد محمد بن عثمان بوده است و نقل شده که ایشان اسرار درونی خانوادگی خویش را با ایشان در میان میگذاشته است و لکن محمد بن عثمان غیر از ایشان نُه وکیل دیگر در بغداد داشت که زیر نظر وی به فعالیت و انجام مأموریت مشغول بودند و حسین بن روح از همه آنها نزدیک تر به محمد بن عثمان بود و به همین خاطر با وجود این افراد، حسین بن روح به نیابت امام زمان (ع) انتخاب گردید. در ضمن، حسین بن روح ویژگیهایی داشت که در دیگران نبود، از جمله:
- و فاداری و هوشیاری، صبر و بردباری و در یک کلمه اخلاص اویکی از عوامل جانشینی وی بود. در آن موقعیت خاص سیاسی، صبر و بردباری، هوشیاری و اخلاص، مهم تر از متکلم و فقیه بودن بود؛ چون نواب، احکام و مسائل دینی مورد نیاز را به طور مستقیم از امام زمان (ع) دریافت میکردند. برای تأیید مطالب بالا روایتی را ذکر میکنیم: عدهای از ابوسهل نوبختی سؤال کردند: چطور شد که امر نیابت به شیخ ابوالقاسم حسین بن روح واگذار گردید، ولی به تو و اگذار نشد؟ او پاسخ داد: آنان [[[ائمه]] (ع)] بهتر از هر کسی میدانند چه کسی را به این مقام برگزینند. من آدمی هستم که با دشمنان رفت و آمد دارم و با ایشان مناظره میکنم. اگر آن چه را که ابو القاسم درباره امام میداند، میدانستم، شاید در بحث هایم با دشمنان و جدال با آنان میکوشیدم تا دلایل بنیادی را بر وجود امام ارائه دهم و در نتیجه محل اقامت او را آشکار سازم؛ اما اگر ابو القاسم امام را در زیر جامه خود پنهان داشته باشد، بدنش را با قیچی قطعه قطعه کنند تا او را نشان دهد، هرگز چنین نخواهد کرد.
از این حدیث، اراده او در مخفی کردن مسائل مربوط به امام غایب (ع) و درجه ایمان او در مقابل شکنجه دشمن و استقامت او در برابر مصائب و ناملایمات، روشن میگردد که این از عوامل انتخاب او به شمار میرود[۱].
- حسین بن روح بر طبق گواهی مورخین و محدثین، خردمندترین شخص زمان خویش در نزد دوست و دشمن بود و در فضایل حسین بن روح به همین مطلب اشاره شده که ابو القاسم حسین بن روح از نظر مخالف و موافق، عاقل ترین مردم زمانهاش بود و البته به تقیه عمل میکرد[۲].
- یکی دیگر از عوامل مؤثر در انتصاب او، مسدود کردن شک و شبههای بود که ممکن بود از ناحیه مخالفین القا گردد. اگر افراد دیگری غیر از ایشان به نیابت منصوب میگشت، ممکن بود دشمنان و بعضی از ناآگاهان تصور کنند که این انتخاب، به خاطر روابط نزدیک محمد بن عثمان با آن فرد است و لذا نتیجه بگیرند که نظر شخصی محمد بن عثمان است، نه نظر امام زمان (ع)؛ چون آگاهان و روشن فکران اجتماعی آن زمان، و اگذاری نیابت به ایشان را بعید میدانستند، ایجاد چنین شبههای منتفی گردید و به زودی اصحاب او را پذیرفتند و در نیابت او تردید به خود راه نداند و معلوم گردید که انتخاب او به اذن و رضایت امام زمان (ع) صورت پذیرفته است[۳]»[۴].
پرسشهای وابسته
- سومین سفیر و نایب خاص امام مهدی چه کسی بود و چگونه به نیابت رسید؟ (پرسش)
- سومین نایب امام دوازدهم چه کسی بود؟ (پرسش)
- چرا حسین بن روح برای نیابت خاص امام مهدی انتخاب شد؟ (پرسش)
- آیا حسین بن روح امام یازدهم امام حسن عسکری را دیده است؟ (پرسش)
- علما و مورخان حسین بن روح را با چه عناوینی معرفی کردهاند؟ (پرسش)
- حسین بن روح به دستور چه کسی به مقام نیابت رسید؟ (پرسش)
- آیا برای حسین بن روح کراماتی گزارش شده است؟ آن کرامات چیستند؟ (پرسش)
- حسین بن روح در نزد امام چه جایگاهی داشت و آیا مورد وثاقت امام بود؟ (پرسش)
- حسین بن روح در چه تاریخی به دنیا آمد و کی از دنیا رفت و در کجا دفن شده است؟ (پرسش)
- حسین بن روح نزد نایب دوم (محمد بن عثمان) چه جایگاهی داشته است؟ (پرسش)
- حسین بن روح چند سال نایب بوده است؟ (پرسش)
- به چه دلیل حسین بن روح به عنوان سومین نایب امام دوازدهم انتخاب شد؟ (پرسش)
پانویس
- ↑ زندگانی نواب خاص امام زمان، علی غفارزاده، ص۲۴۷- ۲۴۸
- ↑ الغیبة، شیخ طوسی، ص۶۶۷
- ↑ زندگانی نواب خاص امام زمان، ص۲۵۲ (به نقل از: تاریخ الغیبة الصغری، سید محمد صدر، ج۲، ص۴۰۹)
- ↑ مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۲۳۵.