تحدیث فرشتگان با معصوم

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(تغییرمسیر از تحدیث فرشتگان)

یکی از منابع ائمه(ع) تحدیث است و ایشان بخشی از علم خود را از این راه و سخن گفتن با فرشتگان الهی به دست می‌آورند که نوعی الهام به حساب می‌آید. علم و آگاهی که توسط قلب انسان درک می‌گردد، الهام و تأثیرپذیری و معرفتی که توسط دستگاه شنیداری محقق می‌گردد، تحدیث دانسته شده است. محدث کسی است که فرشته با او سخن بگوید؛ بدون اینکه پیامبر باشد و یا فرشته را ببیند و یا کسی که در او دانشی به طریق الهام و مکاشفه ایجاد گردد و یا آنکه در قلب او حقایقی پدید آید که از دیگران مخفی است.

معناشناسی تحدیث و الهام

علوم اهل بیت(ع) منحصر در آنچه از پیامبر اکرم(ص) شنیده بودند نبوده است، بلکه یکی دیگر از منابع علوم اهل بیت(ع) محدث بودن ایشان است. امامان(ع) بخشی از علم خود را از راه "تحدیث" و سخن گفتن با فرشتگان الهی به دست می‌آورند که نوعی الهام به حساب می‌آید[۱].

علم و آگاهی که توسط قلب انسان درک می‌گردد، الهام و تأثیرپذیری و معرفتی که توسط دستگاه شنیداری محقق می‌گردد، تحدیث دانسته شده است[۲]. محدث کسی است که فرشته با او سخن بگوید؛ بدون اینکه پیامبر باشد و یا فرشته را ببیند و یا کسی که در او دانشی به طریق الهام و مکاشفه ایجاد گردد و یا آنکه در قلب او حقایقی پدید آید که از دیگران مخفی است[۳]. لغویون محدّث را به مُلهَم ترجمه کرده و می‌گویند: "مُلهَم کسی است که چیزی در قلبش القاء می‌شود، پس به خاطر قوۀ حدس قوی و فراستی که دارد، به او خبر داده می‌شود و این روشی است که خداوند آن را به بندگان برگزیده‌اش داده است، مثل این است که به آنها چیزی الهام می‌شود، سپس آن را می‌گویند"[۴]. در این زمینه محمد بن مسلم می‌‏گوید: نزد امام صادق(ع) صحبت از محدّث به میان آمد، فرمود: "محدّث کسی‌ است که صدای‌ فرشته را می‌‏شنود ولی‌ شخص او را نمی‌‏بیند". عرض کردم: فدایت شوم از کجا تشخیص می‌‏دهد که کلام فرشته است؟ فرمود: "به واسطه آرامش خاطر و وقاری‌ که در آن حال به وی‌ عطا می‌‏شود می‌‏فهمد فرشته است"[۵]. سخن گفتن فرشتگان با حضرت مریم(س)[۶] و ساره همسر حضرت ابراهیم(ع)[۷] و با حضرت زهرا(ع)[۸] نمونه‌ایی از تحدیث ملائکه است. برخی از امامان(ع) که در دوران طفولیت به مقام امامت می‌رسیدند و از همه چیز آگاه بودند، از این طریق بوده است[۹].

تفاوت مقام تحدیث با الهام و وحی

مقام تحدیث به این معناست که امام(ع) در اثر نزاهت روحی، صفای باطن و شایستگی علمی به مرتبه‌ای می‌رسد که فرشتگان آسمانی با او به گفتگو می‌پردازند. مقام تحدیث را باید مرتبه‌ای بالاتر از الهام و پایین‌تر از وحی دانست. بالاتر بودن مقام تحدیث از الهام از دو جهت است:

  1. الهام موهبت و رهنمونی است الهی که همه بندگان به میزان صفای باطن یا مصالحی دیگر از آن بهره دارند و اختصاص به افرادی خاص ندارد، چنانکه خداوند در قرآن به صراحت از الهام به مادر موسی یاد کرده است. در حالی که تحدیث مقامی است خاص، که تنها شماری محدود از بندگان صالح خداوند همچون اوصیا و امامان(ع) از آن بهره دارند.
  2. در عموم موارد منشأ الهام مبهم است و فقط انسان در می‌‏یابد که بارقه‌ای در دل او درخشیدن گرفته و راهی برای گریز از مهلکه یا برون رفت از یک بحران و مسأله برای او گشوده شده است. اما این که این بارقه توسط چه کسی و چگونه در قلب او افکنده شده، نامشخص است. در حالی که در تحدیث منشأ آنکه فرشته است، برای ولی خداوند از هر جهت آشکار و مشخص است.

از سویی دیگر، پایین‌تر بودن مقام تحدیث از مرتبه وحی به دو جهت است:

  1. وحی نوعی از ارتباط خداوند به صورت مستقیم، یا با واسطه فرشته است که تنها به پیامبران اختصاص دارد و از رهگذر آن دین یا شریعت یا سایر فرامین الهی به آنان ابلاغ می‌‏گردد، اما تحدیث نوع ضعیف‌تری از ارتباط فرشته با ولی خداوند است که از رهگذر آن دانش افزایی اتفاق می‏‌افتد.
  2. در وحی با وساطت فرشته، پیامبر فرشته را در خواب یا بیداری می‌‏بیند، اما در تحدیث ولی خدا تنها صدای فرشته را می‏‌شنود، اما او را نمی‌‏بیند[۱۰].

تفاوت رسول، نبی و محدَّث

از نکات حساس در مسئله تحدیث، چیستی تفاوت میان محدث و نبی و ایجاد تمایز میان آنهاست. در تفاوت میان محدث و نبی هر چند روایاتی ویژه این مسئله وارد شده است، اما تلفیق و جمع‌بندی میان این روایات و روایات دیگری که به توصیف تحدیث و مجاری علم امام پرداخته‌اند با ابهاماتی روبه‌روست. به صورت خلاصه می‌توان گفت؛ در بیان ویژگی رسول، موضوع آشکار شدن فرشته و سخن گفتن با وی مطرح است[۱۱] در بیان ویژگی نبی، دیده شدن فرشته در خواب، شنیدن صدای او و عدم معاینه و رؤیت او در بیداری مطرح شده است[۱۲] و در بیان ویژگی محدث آمده است، محدث صدا را می‌شنود و صورت فرشته را در بیداری و خواب نمی‌بیند[۱۳]. در مقابل، در گزارش‌هایی دیگر ارتباط محدث یا امام با ملائکه به گونه‌های دیگر مطرح شده است. در این موارد از مصافحه با فرشتگان[۱۴] مشاهده و سخن گفتن با برخی از ملائکه[۱۵] دیدن فرشته در خواب[۱۶]، مخاطب فرشته قرار گرفتن[۱۷]سخن به میان آمده است. اینکه روایات میان رسول نبی و امام چه تمایز و تفاوت‌هایی قائلند، شارحان اصول کافی را در ذیل باب "الفرق بین النبی و المحدث" به تبیین مراد روایات کشانده است، که به مهم‌ترین آن اشاره و آنگاه دیدگاه برگزیده و دلایل آن بیان می‌شود[۱۸].

برخی روایات دربارۀ تحدیث

دربارۀ تحدیث فرشتگان با امامان معصوم(ع) روایاتی وجود دارد که به برخی از آنها اشاره می‌کنیم:

  1. امام باقر(ع) می‌‌فرماید: "امام علی(ع) به کتاب خدا و سنت پیامبر(ص) عمل می‌کرد. هنگامی‌ که با مسئله جدیدی روبه‌رو می‌شد که نه در کتاب خدا بود و نه در سنت پیامبر، خداوند به او الهام می‌‌کرد"[۱۹].[۲۰]
  2. همچنین آن حضرت فرمودند: "به درستی که اوصیای محمد(ص) محدثند"[۲۱] و در جای دیگر فرمودند: "به درستی که اوصیای علی(ع) محدثند"[۲۲].[۲۳]
  3. امام صادق(ع) فرمودند: "ما دوازده نفر محدث هستیم"[۲۴].[۲۵]
  4. امام کاظم(ع) فرمودند: "ائمه، دانشمندان، راستگویان، فهمیدگان و محدثان‌اند"[۲۶].[۲۷]

نظر علمای شیعه و اهل سنت دربارۀ مقام تحدیث

برخی از بزرگان شیعه با توجه به روایات، محدث بودن امامان(ع) را صحیح می‌‌دانند. شیخ مفید در این زمینه می‌‌گوید: "نظر من این است که شنیدن صدای ملائک، از نظر عقلی جایز است، از راستگویان شیعه که معصومند، ممتنع نیست. روایاتی در تأیید صحت آن وارد شده است. البته ‌این عمل مخصوص امامان معصوم(ع) است؛ همچنین برای برخی از شیعیان که به صالحین و ابرار و برگزیدگان معروفند، امکان دارد. این نظر فقهای محدث شیعه است"[۲۸]. ایشان در جای دیگر می‌‌نویسد: "ما معتقدیم خداوند متعال بعد از پیامبر(ص)، به اولیای خود کلماتی را القا می‌کند که به آنها وحی گفته نمی‌شود"[۲۹]. از نگاه شیخ مفید، تحدیث و الهام، دو منبع اساسی علم امام، عقلاً و نقلاً پذیرفته شده است. بزرگان دیگری همچون شیخ طوسی[۳۰] هم قائل به چنین نظریه ایی هستند[۳۱].

بر این اساس می‌توان گفت در دستگاه معرفتی شیعه آموزه "الهام یا «نَکْتٌ‏ فِی‏ الْقَلْب‏» و تحدیث «یا نَقْرٌ فِی‏ الْأَسْمَاع» دو مجرای تحقق آگاهی و دو شیوه برای رهیافت امام به حقیقت است که گاه از مجموعه این دو به تحدیث یاد شده است[۳۲].

اصل وجود محدث در اسلام اجماعی بوده و پیامبر از آن خبر داده که در امت اسلام هم مانند اقوام گذشته محدث وجود دارد، اختلافی اگر هست در مصداق آن است که اهل سنت مصداق آن را برخی از خلفا دانسته و شیعیان مصداق محدث را ائمه اهل بیت(ع) می‌دانند[۳۳]

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

  1. مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقاید
  2. امینی، ابراهیم، بررسی مسائل کلی امامت
  3. هاشمی، سید علی، علم امام تام یا محدود؟
  4. امام خان، عسکری، منشأ و قلمرو علم امام
  5. خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی ج۲
  6. شاکر، محمد تقی و برنجکار، رضا، حقیقت تحدیث و رابطه آن با نبوت
  7. نادم، محمد حسن، علم غیب از نگاه عقل و وحی
  8. نادم، محمد حسن و افتخاری، سید ابراهیم، منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد
  9. مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل
  10. رحمان ستایش، محمد کاظم و شهیدی، روح‌الله، اندیشه امامت‌پژوهانه صفار در بصائرالدرجات
  11. اوجاقی، ناصرالدین، علم امام از دیدگاه کلام امامیه
  12. موسوی، سید علی، تبیین و بررسی گستره علم امام از دیدگاه علامه طباطبایی و امام خمینی
  13. عظیمی، محمد صادق، سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی
  14. محمدزاده نقاشان، الهام و نیرومند، رضا، رابطه الهام و تحدیث در علم امامان شیعه
  15. شیخ‌زاده، قاسم علی، رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا
  16. غلامی، اصغر، آفاق علم امام در الکافی
  17. افقی، داوود، بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات
  18. نصیری، محمد حسین، گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات
  19. سبحانی، سید محمد جعفر، منابع علم امامان شیعه

پانویس

  1. ر.ک: مصباح یزدی، محمدتقی، آموزش عقاید، ص۳۲۱؛ نادم، محمد حسن، علم غیب از نگاه عقل و وحی، ص۳۳۰؛ خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ص۳۹۶ ـ ۳۹۷؛ امام خان، عسکری، منشأ و قلمرو علم امام، فصل پنجم؛ برنجکار، رضا، شاکر، محمدتقی، ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی، ص۴۸؛ سبحانی، سید محمد جعفر، منابع علم امامان شیعه، ص۱۳۰ ـ ۱۴۰؛ هاشمی، سید علی، علم امام تام یا محدود؟، فصلنامه مشرق موعود، ش ۳۷؛ رحمان ستایش، محمد کاظم، بازشناخت نظام اندیشگی نص گرایان و محدثان متقدم، ص۱۱۶ ـ ۱۱۹؛ مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص۷۱.
  2. مفید، محمد بن محمد، ارشاد، ج ۲، ص۱۸۶؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱ ص۳۱۸ و ۳۹۸.
  3. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۲۷۱، ح۴.
  4. ابن اثیر، النهایة فی غریب الحدیث و الأثر، ج ۱، ص۳۵۰؛ ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج ۲، ص۱۳۴.
  5. «ذُکِرَ الْمُحَدَّثُ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع)فَقَالَ إِنَّهُ یَسْمَعُ الصَّوْتَ وَ لَا یَرَی الشَّخْصَ فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ کَیْفَ یَعْلَمُ أَنَّهُ کَلَامُ الْمَلَکِ قَالَ إِنَّهُ یُعْطَی السَّکِینَةَ وَ الْوَقَارَ حَتَّی یَعْلَمَ أَنَّهُ کَلَامُ مَلَکٍ»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص۲۷۱.
  6. سورۀ آل عمران، آیۀ ۴۲ ـ ۴۵.
  7. سورۀ هود، آیۀ ۷۱.
  8. ابن بابویه، محمد بن علی، علل الشرایع، ج۱، ص۲۱۶، باب ۱۴۶، ح۱؛ ابن جریر طبری، محمد، دلائل الامامه، ص۲۸.
  9. ر.ک: مصباح یزدی، محمدتقی، آموزش عقاید، ص۳۲۱؛ امینی، ابراهیم، بررسی مسائل کلی امامت، ص۲۴۹؛ برنجکار، رضا، شاکر، محمدتقی، حقیقت تحدیث و رابطه آن با نبوت، فصلنامۀ آینۀ معرفت، ش ۳۷، ص۱۵۲؛ نادم، محمد حسن، افتخاری، سید ابراهیم، منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد، ص۵۹؛ خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی ج۲، ص۳۹۶ ـ ۳۹۷؛ عظیمی، محمد صادق، سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۱۷۶؛ موسوی، سید علی، تبیین و بررسی گستره علم امام از دیدگاه علامه طباطبایی و امام خمینی، ص۸۸.
  10. ر.ک: نصیری، محمد حسین، گسترۀ علم امام از دیدگاه آیات و روایات.
  11. کلینی، ج ۱، ص۱۷۷؛ شیخ مفید، ص۳۲۹، ۳۲۸؛ صفار، ص۳۷۳، ج۱۹، ص۳۶۸، ج ۲.
  12. شیخ مفید، ص۳۲۸، ۳۲۹؛ کلینی، ج ۱، ص۱۷۷.
  13. کلینی، ج ۱ ص۱۷۷؛ شیخ مفید، ص۳۲۸؛ صفار، ص۳۷۲، ج۱۳.
  14. صفار، ص۳۱۸، ۳۱۷؛ شیخ مفید، ص۲۸۶.
  15. صفار، ص۳۲۲؛ راوندی، ج ۲، ص۸۳۰؛ شیخ مفید، ص۲۸۶.
  16. طوسی، ص۴۰۷؛ صفار، ص۲۳۲؛ تمیمی مغربی، ج ۱، ص۵۰.
  17. صفار، ص۲۳۱.
  18. ر.ک: شاکر، محمد تقی، برنجکار، رضا؛ حقیقت تحدیث و رابطه آن با نبوت؛ فصلنامه آینه معرفت، شماره ۳۷، زمستان ۱۳۹۲، ص۱۵۳ و ۱۵۴.
  19. «کَانَ عَلِیٌّ(ع)یَعْمَلُ بِکِتَابِ اللَّهِ وَ سُنَّةِ نَبِیِّهِ فَإِذَا وَرَدَ عَلَیْهِ شَیْ‏ءٌ حَادِثٌ وَ الَّذِی لَیْسَ فِی الْکِتَابِ وَ لَا فِی السُّنَّةِ أَلْهَمَهُ اللَّهُ الْحَقَّ إِلْهَاماً وَ ذَلِکَ وَ اللَّهِ مِنَ الْمُعْضِلَاتِ»؛ صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ج ۱، ص۲۳۵.
  20. ر.ک: نادم، محمد حسن و افتخاری، سید ابراهیم، منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد، ص۵۹.
  21. «أَنَّ أَوْصِیَاءَ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمُ السَّلَامُ مُحَدَّثُونَ»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص۲۷۰.
  22. «أَنَّ أَوْصِیَاءَ عَلِیٍّ مُحَدَّثُون‏»؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج ۲۶، ص۷۲.
  23. ر.ک: سبحانی، سید محمد جعفر، منابع علم امامان شیعه، ص۱۳۰ ـ ۱۴۰.
  24. «نَحْنُ اثْنَا عَشَرَ مُحَدَّثاً»؛ صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ج ١، ص٣١٩.
  25. ر.ک: سبحانی، سید محمد جعفر، منابع علم امامان شیعه، ص۱۳۰ ـ ۱۴۰؛ شیخ‌زاده، قاسم علی، رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا، ص۵۷؛ نادم، محمد حسن و افتخاری، سید ابراهیم، منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد، ص۵۹.
  26. «الْأَئِمَّةُ عُلَمَاءُ صَادِقُونَ مُفَهَّمُونَ مُحَدَّثُون‏»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ١، ص٢٧١؛ طوسی، محمد بن حسن، امالی، ص٢۴۵.
  27. ر.ک: سبحانی، سید محمد جعفر، منابع علم امامان شیعه، ص۱۳۰ ـ ۱۴۰؛ اوجاقی، ناصرالدین، علم امام از دیدگاه کلام امامیه، ص۶۴؛ افقی، داوود، بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات، ص۵۰ ـ ۵۲؛ غلامی، اصغر، آفاق علم امام در الکافی.
  28. مفید، محمد بن محمد، اوائل المقالات، ص۶۹ ـ ۷۰ و تصحیح الاعتقاد، ص۹۹.
  29. مفید، محمد بن محمد، تصحیح الاعتقاد، ص۹۹.
  30. مانند امالی شیخ طوسی، ص۲۴۵ ـ ۴۰۷ و ۴۰۸ و....
  31. ر.ک: نادم، محمد حسن و افتخاری، سید ابراهیم، منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد، ص۵۹؛ عظیمی، محمد صادق، سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۱۷۶؛ شیخ‌زاده، قاسم علی، رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا، ص۵۷.
  32. ر.ک: شاکر، محمد تقی و برنجکار، رضا، حقیقت تحدیث و رابطه آن با نبوت، فصلنامۀ آینۀ معرفت، ش ۳۷، ص۱۵۲.
  33. ر.ک: سبحانی، سید محمد جعفر، منابع علم امامان شیعه، ص۱۳۰ ـ ۱۴۰؛ عظیمی، محمد صادق، سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۱۷۶؛ شیخ‌زاده، قاسم علی، رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا، ص۵۷؛ محمدزاده نقاشان، الهام و نیرومند، رضا، رابطه الهام و تحدیث در علم امامان شیعه، ص۵۹.