تحدیث فرشتگان با معصوم در حدیث

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

یکی از مفاهیمی که حضوری پر رنگ و گسترده در متون روایی دارد، مفهوم “محدّث” است. این واژه که صیغه اسم مفعول است، به معنای کسی است که چیزی بر او خوانده و به وی فهمانده شده است. اگرچه این معنا عام بوده و هر گونه فهماندنی را شامل می‌شود، منتها در ادبیات روایی امامان (ع) چنان‌که روشن خواهد شد، به معنای آن است که خداوند متعال چیزی را از طریق غیر اکتسابی به امام (ع) فهمانده است.

وجود این مفهوم در متون روایی اهل سنت نیز از نکات توجه برانگیز در این باره است. نویسندگان اهل سنت با تأکید بر اینکه این واژه به فتح و تشدید “دال” نوشته می‌شود و محدّث به معنای ملهَم و مفهَم است، روایت را به طرق مختلف به پیامبر اکرم (ص) نسبت داده‌اند؛ چنان‌که از عایشه و ابوهریره نقل می‌کنند که پیامبر اکرم (ص) فرمودند: “در امت‌های پیشین محدثانی وجود داشت؛ اگر در امت من باشد، پس عمر است”[۱].

اخبار موجود در متون شیعه و سنی روشن می‌سازد که عمر در مسائل علمی بسیار ضعیف بوده[۲] و در این باره، پیاپی به امیر المؤمنین (ع) مراجعه کرده؛ تا آنجا که خود گفته است: لَوْ لَا عَلِيٌّ لَهَلَكَ عُمَرُ[۳]. از این‌رو، می‌توان گفت که دست جاعلان حدیث به جعل این روایات نیز آلوده شده است. افزون بر آن، می‌توان احتمال داد که پیامبر گرامی اسلام (ص) چنین تعابیری را در آن دوران، برای خاندان خود به کار برده است.

آنچه روشن است، به‌کارگیری فراوان این مفهوم در دوران امامت امامان پاک (ع) است. در این باره، امام جواد (ع) در روایتی معتبر، از امیر المؤمنین (ع) نقل می‌کند که به ابن عباس فرمود: “همانا شب قدر در هر سال است و در آن شب، امور آن سال نازل می‌شود و برای این کار پس از رسول خدا (ص)، متولیانی وجود دارد. ابن عباس گفت: آنها چه کسانی‌اند؟ امام فرمود: من و یازده نفر از صلبم که امامان محدّثیم”[۴]. زراره نیز در روایتی معتبر، از امام باقر (ع) نقل می‌کند که فرمود: “دوازده امام از آل محمد (ص) همگی محدّث‌اند”[۵].

بازخوانی متون روایی از اعتقاد اصحاب - دستِ کم برخی از آنها - نسبت به این حقیقت خبر می‌دهد. در این باره، در روایتی صحیح آمده است که ابن ابی یعفور به امام صادق (ع) گفت: “ما بر این بارویم که همانا در گوش علی (ع) خوانده می‌شود و... امام (ع) فرمود: همانا علی (ع) محدّث بود”[۶]. به نظر می‌رسد، این مفهوم برای اصحاب و معتقدان به مکتب اهل بیت (ع) آشنا بوده است؛ تا آنجا که منصور دوانیقی نیز به محدّث بودن امام صادق (ع) اذعان کرد[۷].[۸]

روایات دربارۀ تحدیث

دربارۀ تحدیث فرشتگان با ائمه (ع) روایاتی وجود دارد که برخی از آنها عبارت‌اند از:

  1. امام باقر (ع) می‌‌فرماید: "امام علی (ع) به کتاب خدا و سنت پیامبر (ص) عمل می‌کرد. هنگامی‌ که با مسئله جدیدی روبه‌رو می‌شد که نه در کتاب خدا بود و نه در سنت پیامبر، خداوند به او الهام می‌‌کرد"[۹].[۱۰]
  2. همچنین آن حضرت فرمودند: "به درستی که اوصیای محمد (ص) محدثند"[۱۱] و در جای دیگر فرمودند: "به درستی که اوصیای علی (ع) محدثند"[۱۲].[۱۳]
  3. امام صادق (ع) فرمودند: "ما دوازده نفر محدث هستیم"[۱۴].[۱۵]
  4. امام کاظم (ع) فرمودند: "ائمه، دانشمندان، راستگویان، فهمیدگان و محدثان‌اند"[۱۶].[۱۷]
  5. همچنین فرمودند: "علم، به سه وجه به ما می‌رسد: گذشته، آینده و حادث. امّا علم گذشته، علمی است که تفسیر شده و علم آینده، علم مزبور و مکتوب است و امّا علم حادث، چیزی است که در قلب انداخته و در گوش خوانده می‌شود. و بهترین علم ما همین است و پیامبری بعد از پیامبر ما وجود ندارد"[۱۸].
  6. ابوالخیر می‌گوید: به امام صادق (ع) عرض کردم: من از عبداللّه بن حسن سؤال کردم. او گمان می‌کند امام، در بین شما اهل بیت نیست. فرمود: "قسم به خدا ای پسر نجاشی! به درستی که از ماست آنکه علم به قلب او انداخته می‌شود و به گوش او خوانده می‌شود و ملائکه با او مصافحه می‌کنند"[۱۹].[۲۰]
  7. حمران بن اعین می‌‏گوید حضرت باقر (ع) فرمود: "علی (ع) محدّث بود. وقتی‌ پیش اصحاب رفتم گفتم: مطلب شگفت‌آوری‌ برایتان آورده‏ام! گفتند: چه آورده‏‌ای‌؟ گفتم: حضرت باقر (ع) فرمود: «علی (ع) محدّث بود!» اصحاب گفتند: "کار خوبی‌ نکردی‌، چرا نپرسیدی‌ که چه شخصی‌ برایش حدیث می‌‏گفت؟" حمران وقتی‌ سخن اصحاب را شنید خدمت حضرت باقر (ع) برگشت و گفت: "فرمایش شما را برای‌ اصحاب گفتم، به من گفتند: چرا نپرسیدی‌ حدیث کننده او، چه شخصی‌ بود؟" امام باقر (ع) فرمود: «فرشته برایش حدیث می‌‏کرد». حمران عرض کرد: "می‌‏گویی‌: علی‌ پیغمبر بود؟!" حضرت جواب داد: «نه پیغمبر نبود آن گاه دستش را حرکت داد و فرمود: از قبیل صاحب سلیمان یا صاحب موسی‌ یا مانند ذوالقرنین بود. آیا کلام رسول خدا به شما نرسیده که فرمود: در میان شما هم مانند آنها پیدا می‌‏شود"[۲۱].[۲۲]
  8. هشام بن سالم از عمار نقل می‌‏کند که می‏‌گوید: از امام صادق (ع) پرسیدم داوری شما به استناد چه چیز است؟ امام فرمود: "به حکم خداوند و حکم داوود و حکم محمد (ص) و اگر با چیزی برخورد کنیم که در کتاب امام علی (ع) نباشد روح القدس آن را به دل ما می‌‏افکند و خداوند از طریق الهام به ما الهام می‏‌کند"[۲۳].
  9. امام رضا (ع) فرمودند: "هرگاه خداوند بنده‌ای را برای تدبیر امور بندگانش برگزیند، برای چنین کاری به او شرح صدر عطا می‌‏کند و چشمه‌های حکمت را در دلش به ودیعت می‏‌نهد و با الهام، علم را به او الهام می‏‌کند، او با چنین حمایتی از دادن هیچ پاسخی در نمی‌‏ماند و در ارائه گفتار صواب دچار سرگردانی نمی‏‌شود. او معصوم و تأیید شده و بهره‌مند از توفیق و حمایت الهی است. او از اشتباهات، لغزش و خطا در امان است. خداوند این امتیاز را به او داده تا حجت او بر بندگانش و گواه او بر آفریده‌هایش باشد"[۲۴].
  10. حارث بن مغیره از امام صادق (ع) سؤال کرد: "برای من بازگو کنید که علم عالم شما چگونه است؟" امام فرمود: "از پیامبر (ص) و امام علی (ع) به صورت میراث بری است". راوی می‌گوید: "گفتم: برای ما حدیث نقل شده که در دل شما نقش بسته و در گوش‌های شما طنین‌افکنده می‌شود؟" امام فرمود: "این نیز هست"[۲۵].[۲۶]
  11. زراره می‌‌گوید: از امام باقر (ع) شنیدم می‌فرمود: "ما بعد از حضرت رسول (ص) دوازده امام، همه از آل محمد و همگی نیز محدث هستیم و علی بن ابی طالب (ع) جزء این دوازده امام است"[۲۷].[۲۸]
  12. امام صادق (ع) در تفسیر آیۀ: وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُوْلَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ می‌فرمایند: "پیشگامان همان رسولان الهی و خاصّان خداوند از خلقند، در آنها پنج روح قرار داده (از جمله اینکه) آنها را با روح القدس تقویت نموده که به وسیله آن اشیاء را می‌شناسند"[۲۹].
  13. ابوبصیر در ضمن روایت مفصلی می‌گوید: "از امام صادق (ع) پرسیدم از علمی که رسول خدا (ص) تعلیم فرمود به امیرالمؤمنین (ع) که از او هزار در علم گشوده شد. امام (ع) جواب فرمود، پس از جواب امام گفتم: به خدا سوگند این علمی است که مخصوص امامان است، امام (ع) لحظه‌ای سکوت کرد بعد فرمود: «آری این علم است و مخصوص امامان است، ولی این تمام علم نیست»، سپس فرمود: «نزد ماست (جامعه) و شرحی درباره آن فرمود»، و من عرض کردم: "این همان علمی است که مخصوص امامان است"، فرمود: «آری این علم است و مخصوص امامان است، ولی این تمام نیست»، سپس فرمود: «نزد ماست (جفر) و شرحی درباره آن فرمود»، و من عرض کردم: "این است علم امامت"، فرمود: «این یکی از علوم امام است، نه همه علم امام»، تا آنکه فرمود: «نزد ما هست علم آنچه بوده و خواهد بود، تا روز قیامت». گفتم: "به خدا سوگند این است علم امامت"، فرمود: «این از علم امامت است، ولی همه آن نیست». عرض کردم: "فدایت شوم پس چیست علم امامت؟" فرمود: «علم‌هائی است که بر ما عنایت می‌شود هر روز و شب از علوم الهی"[۳۰].[۳۱]
  14. زراره می‌‌گوید از امام صادق (ع) در مورد آیه شریفۀ: وَكَانَ رَسُولًا نَبِيًّا پرسیدم" "رسول کیست و نبی کیست؟" امام در جواب فرمود: "نبی کسی است که در خواب می‌بیند و صدا را می‌شنود، اما ملک "فرشته" را نمی‌بیند؛ اما رسول کسی است که صدا را می‌شنود و در خواب می‌بیند و ملک "فرشته" را هم با چشم می‌بیند". از امام (ع) پرسیدم: جایگاه امام چیست؟ فرمود: "فقط صدا را می‌شنود و نه در خواب می‌بیند و نه با چشم می‌بیند"[۳۲].[۳۳]
  15. امام باقر (ع) فرمودند: «نَحْنُ الَّذِینَ إِلَینَا تَخْتَلِفُ الْمَلَائِکَه»[۳۴].
  16. حمران بن اعین می‌‌گوید: خدمت امام باقر (ع) رسیدم و عرض کردم: "فدای شما شوم به ما خبر می‌رسد که فرشتگان بر شما نازل می‌شوند (آیا این‌گونه اخبار درست است؟)" امام (ع) فرمودند: "به خدا قسم! فرشتگان بر ما نازل می‌شوند و بر فرش‌های ما قدم می‌گذارند"[۳۵].[۳۶]
  17. ابوهاشم جعفری می‌‌گوید از امام رضا (ع) شنیدم می‌‌فرمود: «الْأَئِمَّةُ عُلَمَاءُ حُلَمَاءُ صَادِقُونَ‏ مُفَهَّمُونَ‏ مُحَدَّثُونَ»[۳۷].[۳۸]
  18. زراره می‌‌گوید به امام صادق (ع) عرض کردم: از پدر بزرگوارتان شنیدم حضرت علی و امام حسن و امام حسین (ع) محدث بودند." فرمود: "چگونه برای تو گفته شد؟" عرض کردم: فرمود که در گوش آنان نقش می‌بست، فرمود: "پدرم راست گفت"[۳۹].[۴۰]

منابع

  1. امینی، ابراهیم، بررسی مسائل کلی امامت
  2. نادم، محمد حسن و افتخاری، سید ابراهیم، منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد
  3. فاریاب، محمد حسین، معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان
  4. سبحانی، سید محمد جعفر، منابع علم امامان شیعه
  5. شیخ‌زاده، قاسم علی، رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا
  6. اوجاقی، ناصرالدین، علم امام از دیدگاه کلام امامیه
  7. افقی، داوود، بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات
  8. غلامی، اصغر، آفاق علم امام در الکافی
  9. محمدزاده نقاشان، الهام و نیرومند، رضا، رابطه الهام و تحدیث در علم امامان شیعه
  10. امام خان، عسکری، منشأ و قلمرو علم امام
  11. نصیری، محمد حسین، گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات
  12. عظیمی، محمد صادق، سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی
  13. هاشمی، سید علی، ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی
  14. علوی، سید محمد حسن، صفات فرابشری امامان از نگاه اصحاب ائمه
  15. میرترابی حسینی، زهرةالسادات، علم لدنی در قرآن و حدیث

پانویس

  1. قد كانَ في الأُمَمِ مُحَدَّثُونَ، فإِنْ يَكُنْ فِي أُمَّتِي أَحَدٌ فَعُمَرُ، احمد بن حنبل، مسند احمد حنبل، ج۶، ص۵۵؛ محمد بن اسماعیل بخاری، الصحیح، ج۴، ص۲۰۰؛ مسلم بن حجاج نیسابوری، الصحیح، ج۷، ص۱۱۵؛ محمد بن عیسی ترمذی، سنن ترمذی، ج۵، ص۲۸۵؛ احمد بن علی بن حجر عسقلانی، فتح الباری، ج۶، ص۳۶۴ و ۳۷۳.
  2. در این باره، ر.ک: مهدی فقیه ایمانی، الامام علی (ع) فی آراء الخلفاء، ص۱۲۰-۱۳۱؛ سید مرتضی حسینی فیروز آبادی، فضائل الخمسه من الصحاح الستة، ج۲، ص۲۷۳-۲۷۴.
  3. محمد بن عمر فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج۲۱، ص۳۸۰؛ اسماعیل حقی برسوی، تفسیر روح البیان، ج۹، ص۳۱۹؛ یوسف بن عبدالله بن عبدالبر نمری، الاستیعاب، ج۳، ص۱۱۰۳؛ وهبة بن مصطفی زحیلی، التفسیر المنیر للعقیدة و الشریعة، ج۱۵، ص۱۳۸.
  4. «إِنَّ لَيْلَةَ الْقَدْرِ فِي كُلِّ سَنَةٍ وَ إِنَّهُ يَنْزِلُ فِي تِلْكَ اللَّيْلَةِ أَمْرُ السَّنَةِ وَ إِنَّ لِذَلِكَ الْأَمْرِ وُلَاةً بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ ص فَقُلْتَ مَنْ هُمْ فَقَالَ أَنَا وَ أَحَدَ عَشَرَ مِنْ صُلْبِي أَئِمَّةٌ مُحَدَّثُونَ‏». این روایت در متون متعدد روایی با اسناد مختلف نقل شده است. ر.ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۵۳۲-۵۳۳؛ علی بن محمد خزاز قمی، کفایة الأثر، ص۲۲۱؛ محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبة، ص۶۰؛ شیخ صدوق، الخصال، ج۲، ص۴۷۹؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۳۰۴؛ محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۲، ص۳۴۶؛ محمد بن حسن طوسی، الغیبة، ص۱۴۱.
  5. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۵۳۱؛ محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۲، ص۳۴۷. این روایت با سند دیگری نیز نقل شده است. ر.ک: محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۳۲۰.
  6. «إِنَّا نَقُولُ إِنَّ عَلِيّاً كَانَ يُنْكَتُ فِي أُذُنِهِ... فَقَالَ إِنَّ عَلِيّاً (ع) كَانَ مُحَدَّثاً». این روایت با سندهای مختلف نقل شده است. ر.ک: محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۳۴۱ و ۳۴۳؛ محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، الاختصاص، ص۲۸۶.
  7. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۷۵.
  8. فاریاب، محمد حسین، معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان، ص ۳۳۱.
  9. «کَانَ عَلِیٌّ (ع)یَعْمَلُ بِکِتَابِ اللَّهِ وَ سُنَّةِ نَبِیِّهِ فَإِذَا وَرَدَ عَلَیْهِ شَیْ‏ءٌ حَادِثٌ وَ الَّذِی لَیْسَ فِی الْکِتَابِ وَ لَا فِی السُّنَّةِ أَلْهَمَهُ اللَّهُ الْحَقَّ إِلْهَاماً وَ ذَلِکَ وَ اللَّهِ مِنَ الْمُعْضِلَاتِ»؛ صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ج ۱، ص۲۳۵.
  10. ر.ک: نادم، محمد حسن و افتخاری، سید ابراهیم، منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد، ص۵۹.
  11. «أَنَّ أَوْصِیَاءَ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمُ السَّلَامُ مُحَدَّثُونَ»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص۲۷۰.
  12. «أَنَّ أَوْصِیَاءَ عَلِیٍّ مُحَدَّثُون‏»؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج ۲۶، ص۷۲.
  13. ر.ک: سبحانی، سید محمد جعفر، منابع علم امامان شیعه، ص۱۳۰ ـ ۱۴۰.
  14. «نَحْنُ اثْنَا عَشَرَ مُحَدَّثاً»؛ صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ج ١، ص٣١٩.
  15. ر.ک: سبحانی، سید محمد جعفر، منابع علم امامان شیعه، ص۱۳۰ ـ ۱۴۰؛ شیخ‌زاده، قاسم علی، رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا، ص۵۷.
  16. «الْأَئِمَّةُ عُلَمَاءُ صَادِقُونَ مُفَهَّمُونَ مُحَدَّثُون‏»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ١، ص٢٧١؛ طوسی، محمد بن حسن، امالی، ص٢۴۵.
  17. ر.ک: سبحانی، سید محمد جعفر، منابع علم امامان شیعه، ص۱۳۰ ـ ۱۴۰؛ اوجاقی، ناصرالدین، علم امام از دیدگاه کلام امامیه، ص۶۴؛ افقی، داوود، بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات، ص۵۰ ـ ۵۲.
  18. «سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ (ع)عَنْ مَبْلَغِ عِلْمِهِمْ فَقَالَ مَبْلَغُ عِلْمِنَا ثَلَاثُ وُجُوهٍ مَاضٍ وَ غَابِرٌ وَ حَادِثٌ فَأَمَّا الْمَاضِی فَمُفَسَّرٌ وَ أَمَّا الْغَابِرُ فَمَزْبُورٌ وَ أَمَّا الْحَادِثُ فَقَذْفٌ فِی الْقُلُوبِ وَ نَقْرٌ فِی الْأَسْمَاعِ وَ هُوَ أَفْضَلُ عِلْمِنَا وَ لَا نَبِیَّ بَعْدَ نَبِیِّنَا»؛ صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ج ١، ص٣١٩.
  19. «قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع)إِنِّی سَأَلْتُ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ الْحَسَنِ فَزَعَمَ أَنْ لَیْسَ فِیکُمْ إِمَامٌ قَالَ بَلَی وَ اللَّهِ یَا ابْنَ النَّجَاشِیِّ إِنَّ فِینَا لَمَنْ یُنْکَتُ فِی قَلْبِهِ وَ یُنْقَرُ فِی أُذُنِهِ وَ تُصَافِحُهُ الْمَلَائِکَة»؛ صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ج ١، ص۳۱۸.
  20. ر.ک: غلامی، اصغر، آفاق علم امام در الکافی.
  21. «أَخْبَرَنِی أَبُو جَعْفَرٍ (ع)أَنَّ عَلِیّاً کَانَ مُحَدَّثاً فَقَالَ أَصْحَابُنَا مَا صَنَعْتَ شَیْئاً أَلَّا سَأَلْتَهُ مَنْ یُحَدِّثُهُ فَقَضَی أَنِّی لَقِیتُ أَبَا جَعْفَرٍ (ع)فَقُلْتُ أَ لَسْتَ أَخْبَرْتَنِی أَنَّ عَلِیّاً (ع)کَانَ مُحَدَّثاً قَالَ بَلَی قُلْتُ مَنْ کَانَ یُحَدِّثُهُ قَالَ مَلَکٌ قُلْتُ فَأَقُولُ إِنَّهُ نَبِیٌّ أَوْ رَسُولٌ قَالَ لَا بَلْ قُلْ مَثَلُهُ مَثَلُ صَاحِبِ سُلَیْمَانَ وَ صَاحِبِ مُوسَی وَ مَثَلُهُ مَثَلُ ذِی الْقَرْنَیْنِ أَ مَا سَمِعْتَ أَنَّ عَلِیّاً (ع)سُئِلَ عَنْ ذِی الْقَرْنَیْنِ أَ نَبِیّاً کَانَ قَالَ لَا وَ لَکِنْ کَانَ عَبْداً أَحَبَّ اللَّهَ فَأَحَبَّهُ وَ نَاصَحَ اللَّهَ فَنَصَحَهُ فَهَذَا مَثَلُهُ»؛ صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ج ١، ص۳۶۶.
  22. ر.ک: امینی، ابراهیم، بررسی مسائل کلی امامت، ص۲۴۹؛ غلامی، اصغر، آفاق علم امام در الکافی؛ محمدزاده نقاشان، الهام و نیرومند، رضا، رابطه الهام و تحدیث در علم امامان شیعه، ص۵۹؛ امام خان، عسکری، منشأ و قلمرو علم امام.
  23. «قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع)بِمَا تَحْکُمُونَ إِذَا حَکَمْتُمْ فَقَالَ بِحُکْمِ اللَّهِ وَ حُکْمِ دَاوُدَ فَإِذَا وَرَدَ عَلَیْنَا شَیْ‏ءٌ لَیْسَ عِنْدَنَا تَلَقَّانَا بِهِ رُوحُ الْقُدُسِ»؛ صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ج ١، ص۴۵۱.
  24. «إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا اخْتَارَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِأُمُورِ عِبَادِهِ شَرَحَ صَدْرَهُ لِذَلِکَ وَ أَوْدَعَ قَلْبَهُ یَنَابِیعَ الْحِکْمَةِ وَ أَلْهَمَهُ الْعِلْمَ إِلْهَاماً فَلَمْ یَعْیَ بَعْدَهُ بِجَوَابٍ وَ لَا یُحَیَّرُ فِیهِ عَنِ الصَّوَابِ فَهُوَ مَعْصُومٌ مُؤَیَّدٌ مُوَفَّقٌ مُسَدَّدٌ قَدْ أَمِنَ مِنَ الْخَطَایَا وَ الزَّلَلِ وَ الْعِثَارِ یَخُصُّهُ اللَّهُ بِذَلِکَ لِیَکُونَ حُجَّتَهُ عَلَی عِبَادِهِ وَ شَاهِدَهُ عَلَی خَلْقِه‏»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۲۰۳.
  25. «قُلْتُ أَخْبِرْنِی عَنْ عِلْمِ عَالِمِکُمْ قَالَ وِرَاثَةٌ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ صوَ مِنْ عَلِیٍّ (ع)قَالَ قُلْتُ إِنَّا نَتَحَدَّثُ أَنَّهُ یُقْذَفُ فِی قُلُوبِکُمْ وَ یُنْکَتُ فِی آذَانِکُمْ قَالَ أَوْ ذَاکَ‏»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۲۶۴.
  26. ر.ک: نصیری، محمد حسین، گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات.
  27. «الِاثْنَا عَشَرَ الْأَئِمَّةُ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ کُلُّهُمْ مُحَدَّثٌ مِنْ وُلْدِ رَسُولِ اللَّهِ صوَ وُلْدِ عَلِیٍّ ع»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ص۳۲۱.
  28. ر.ک: عظیمی، محمد صادق، سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۱۷۶.
  29. «فَالسَّابِقُونَ هُمْ رُسُلُ اللَّهِ (ع)وَ خَاصَّةُ اللَّهِ مِن‏ خَلْقِهِ جَعَلَ فِیهِمْ خَمْسَةَ أَرْوَاحٍ أَیَّدَهُمْ بِرُوحِ الْقُدُسِ فَبِهِ عَرَفُوا الْأَشْیَاء»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص۲۷۱.
  30. «عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَی أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع)فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنِّی أَسْأَلُکَ عَنْ مَسْأَلَةٍ هَاهُنَا أَحَدٌ یَسْمَعُ کَلَامِی قَالَ فَرَفَعَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع)سِتْراً بَیْنَهُ وَ بَیْنَ بَیْتٍ آخَرَ فَاطَّلَعَ فِیهِ ثُمَّ قَالَ یَا أَبَا مُحَمَّدٍ سَلْ عَمَّا بَدَا لَکَ قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنَّ شِیعَتَکَ یَتَحَدَّثُونَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صعَلَّمَ عَلِیّاً (ع)بَاباً یُفْتَحُ لَهُ مِنْهُ أَلْفُ بَابٍ قَالَ فَقَالَ یَا أَبَا مُحَمَّدٍ عَلَّمَ رَسُولُ اللَّهِ صعَلِیّاً (ع)أَلْفَ بَابٍ یُفْتَحُ مِنْ کُلِّ بَابٍ أَلْفُ بَابٍ قَالَ قُلْتُ هَذَا وَ اللَّهِ الْعِلْمُ قَالَ فَنَکَتَ سَاعَةً فِی الْأَرْضِ ثُمَّ قَالَ إِنَّهُ لَعِلْمٌ وَ مَا هُوَ بِذَاکَ قَالَ ثُمَّ قَالَ یَا أَبَا مُحَمَّدٍ وَ إِنَّ عِنْدَنَا الْجَامِعَةَ وَ مَا یُدْرِیهِمْ مَا الْجَامِعَةُ قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ وَ مَا الْجَامِعَةُ قَالَ صَحِیفَةٌ طُولُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعاً بِذِرَاعِ رَسُولِ اللَّهِ صوَ إِمْلَائِهِ مِنْ فَلْقِ فِیهِ وَ خَطِّ عَلِیٍّ بِیَمِینِهِ فِیهَا کُلُّ حَلَالٍ وَ حَرَامٍ وَ کُلُّ شَیْ‏ءٍ یَحْتَاجُ النَّاسُ إِلَیْهِ حَتَّی الْأَرْشُ فِی الْخَدْشِ وَ ضَرَبَ بِیَدِهِ إِلَیَّ فَقَالَ تَأْذَنُ لِی یَا أَبَا مُحَمَّدٍ قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنَّمَا أَنَا لَکَ فَاصْنَعْ مَا شِئْتَ قَالَ فَغَمَزَنِی بِیَدِهِ وَ قَالَ حَتَّی أَرْشُ هَذَا کَأَنَّهُ مُغْضَبٌ قَالَ قُلْتُ هَذَا وَ اللَّهِ الْعِلْمُ قَالَ إِنَّهُ لَعِلْمٌ وَ لَیْسَ بِذَاکَ ثُمَّ سَکَتَ سَاعَةً ثُمَّ قَالَ وَ إِنَّ عِنْدَنَا الْجَفْرَ وَ مَا یُدْرِیهِمْ مَا الْجَفْرُ قَالَ قُلْتُ وَ مَا الْجَفْرُ قَالَ وِعَاءٌ مِنْ أَدَمٍ فِیهِ عِلْمُ النَّبِیِّینَ وَ الْوَصِیِّینَ وَ عِلْمُ الْعُلَمَاءِ الَّذِینَ مَضَوْا مِنْ بَنِی إِسْرَائِیلَ قَالَ قُلْتُ إِنَّ هَذَا هُوَ الْعِلْمُ قَالَ إِنَّهُ لَعِلْمٌ وَ لَیْسَ بِذَاکَ ثُمَّ سَکَتَ سَاعَةً ثُمَّ قَالَ وَ إِنَّ عِنْدَنَا لَمُصْحَفَ فَاطِمَةَ (ع)وَ مَا یُدْرِیهِمْ مَا مُصْحَفُ فَاطِمَةَ (ع)قَالَ قُلْتُ وَ مَا مُصْحَفُ فَاطِمَةَ (ع)قَالَ مُصْحَفٌ فِیهِ مِثْلُ قُرْآنِکُمْ هَذَا ثَلَاثَ مَرَّاتٍ وَ اللَّهِ مَا فِیهِ مِنْ قُرْآنِکُمْ حَرْفٌ وَاحِدٌ قَالَ قُلْتُ هَذَا وَ اللَّهِ الْعِلْمُ قَالَ إِنَّهُ لَعِلْمٌ وَ مَا هُوَ بِذَاکَ ثُمَّ سَکَتَ سَاعَةً ثُمَّ قَالَ إِنَّ عِنْدَنَا عِلْمَ مَا کَانَ وَ عِلْمَ مَا هُوَ کَائِنٌ إِلَی أَنْ تَقُومَ السَّاعَةُ قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ هَذَا وَ اللَّهِ هُوَ الْعِلْمُ قَالَ إِنَّهُ لَعِلْمٌ وَ لَیْسَ بِذَاکَ قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ فَأَیُّ شَیْ‏ءٍ الْعِلْمُ قَالَ مَا یَحْدُثُ بِاللَّیْلِ وَ النَّهَارِ الْأَمْرُ مِنْ بَعْدِ الْأَمْرِ وَ الشَّیْ‏ءُ بَعْدَ الشَّیْ‏ءِ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص۲۴۰.
  31. ر.ک: امام خان، عسکری، منشأ و قلمرو علم امام.
  32. «سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ (ع)عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ کانَ رَسُولًا نَبِیًّا مَا الرَّسُولُ وَ مَا النَّبِیُّ قَالَ النَّبِیُّ الَّذِی یَرَی فِی مَنَامِهِ وَ یَسْمَعُ الصَّوْتَ وَ لَا یُعَایِنُ الْمَلَکَ وَ الرَّسُولُ الَّذِی یَسْمَعُ الصَّوْتَ وَ یَرَی فِی الْمَنَامِ وَ یُعَایِنُ الْمَلَکَ قُلْتُ الْإِمَامُ مَا مَنْزِلَتُهُ قَالَ یَسْمَعُ الصَّوْتَ وَ لَا یَرَی وَ لَا یُعَایِنُ الْمَلَک»؛ ‏کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص۱۷۶.
  33. ر.ک: نادم، محمد حسن و افتخاری، سید ابراهیم، منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد، ص۷۴ ـ ۷۶.
  34. صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ج ۱، ص۶۳.
  35. «دَخَلَ حُمْرَانُ بْنُ أَعْیَنَ عَلَی أَبِی جَعْفَرٍ (ع)وَ قَالَ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ یَبْلُغُنَا أَنَّ الْمَلَائِکَةَ تَنْزِلُ عَلَیْکُمْ فَقَالَ إِنَّ الْمَلَائِکَةَ وَ اللَّهِ لَتَنْزِلُ عَلَیْنَا تَطَأُ فَرَشْنَا»؛ صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ج ۱، ص۶۳.
  36. ر.ک: هاشمی، سید علی، ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی، ص۴۸.
  37. طوسی، محمد بن حسن، امالی، ص۲۴۵.
  38. ر.ک: علوی، سید محمد حسن، صفات فرابشری امامان از نگاه اصحاب ائمه، فصلنامه معارف عقلی، ش ۲۷، ص۱۳۷ ـ ۱۳۸.
  39. «عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع)إِنَّ أَبَاکَ حَدَّثَنِی أَنَّ عَلِیّاً وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ (ع)کَانُوا مُحَدَّثِینَ قَالَ فَقَالَ کَیْفَ حَدَّثَکَ قُلْتُ حَدَّثَنِی أَنَّهُ کَانَ یُنْکَتُ فِی آذَانِهِمْ قَالَ صَدَقَ أَبِی»؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج ۲۶، ص۶۹، ح ۹.
  40. ر.ک: میرترابی حسینی، زهرةالسادات، علم لدنی در قرآن و حدیث.