رابطه لوح یا لوح محفوظ با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
رابطه لوح یا لوح محفوظ با علم غیب معصوم چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب
مدخل اصلیعلم غیب

رابطه لوح یا لوح محفوظ با علم غیب معصوم (ع) چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث علم غیب معصوم است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.

پاسخ نخست

علامه طباطبایی

علامه طباطبایی در کتاب «بررسی‌های اسلامی» در این باره گفته است:

«از راه عقل، براهینی است که به موجب آنها امام (ع) به حسب مقام نورانیت خود کامل‏ترین انسان عهد خود و مظهر تام اسماء و صفات خدایی و بالفعل به همه چیز عالم و به هر واقعه شخصی آشناست و به حسب وجود عنصری خود به هر سوی توجه کند، برای وی حقایق روشن می‏‌شود. (...) نکته‏‌ای که باید به سوی آن عطف توجه کرد این است که این گونه موهبتی به موجب ادله عقلی و نقلی که آن را اثبات می‏‌کند قابل هیچ‌گونه تخلف نیست و تغیر نمی‏‌پذیرد و سر مویی به خطا نمی‏‌رود و به اصطلاح علم است به آنچه در لوح محفوظ ثبت شده است. و آگاهی است از آنچه قضای حتمی خداوندی به آن تعلق گرفته و لازمه این مطلب این است که هیچ گونه تکلیفی به متعلق این گونه علم از آن جهت که متعلق این گونه علم است و حتمی الوقوع می‏‌باشد تعلق نمی‏‌گیرد و هم چنین قصد و طلبی از انسان با او ارتباط پیدا نمی‏‌کند، زیرا تکلیف همواره از راه امکان به فعل تعلق می‏‌گیرد و از راه این که فعل و ترک هر دو در اختیار مکلف‌اند، فعل یا ترک خواسته می‏‌شود و اما از جهت ضروری الوقوع و متعلق فضای حتمی بودن آن محال است مورد تکلیف قرار گیرد. مثلا صحیح است خدا به بنده خود بفرماید: فلان کاری که فعل و ترک آن برای تو ممکن است و در اختیار توست بکن، ولی محال است بفرماید: فلان کاری را که به موجب مشیت تکوینی و قضای حتمی من، البته تحقیق خواهد یافت و برو برگرد ندارد بکن یا مکن، زیرا چنین امر و نهی لغو و بی اثر می‏‌باشد. و هم چنین انسان می‏‌تواند امری را که امکان شدن و نشدن دارد اراده کرده، برای خود مقصد و هدف قرار داده، برای تحقق دادن آن به تلاش و کوشش بپردازد، ولی هرگز نمی‏‌تواند امری را که به طور یقین بی تغیر و تخلف و به طور قضای حتمی شدنی است، اراده کند و آن را مقصد خود قرار داده، تعقیب کند، زیرا اراده و عدم اراده و قصد و عدم قصد انسان کمترین تأثیری در امری که به هر حال شدنی است و از آن جهت که شدنی است، ندارد»[۱].

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. آیت‌الله معرفت؛
آیت‌الله محمد هادی معرفت در کتاب «تفسیر و مفسران» در این‌باره گفته‌ است: «آیاتی که برای اثبات وجودی دیگر برای قرآن نزد خداوند بدان تمسک شده، مطلبی را غیر از آنچه آنان قصد کرده‌اند می‌رساند. مقصود از کتاب مکنون، همان علم غیب الهی است که از آن به لوح محفوظ تعبیر می‌شود. همچنین تعبیر به ام‌الکتاب کنایه از علم ذاتی ازلی خداوند به تمامی موجودات، برای همیشه است. علامه طباطبایی در این خصوص، در تفسیر سوره رعد حدیثی نقل کرده که امام صادق می‌فرماید: هر امری را که خداوند اراده می‌کند قبل از ایجاد آن در علمش موجود است. هیچ چیزی وجود پیدا نمی‌کند جز اینکه قبل از آن در علم الهی موجود بوده است. بنابراین، معنای آیه مبارکه وَإِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتَابِ لَدَيْنَا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ[۲] این است که خداوند در علم ازلی و قطعی خویش مقدر داشته که قرآن در مسیر جاودانه‌اش در جایگاهی والا و مستقر قرار گرفته باشد؛ جایگاهی که دست بی خردان از رسیدن بدان کوتاه است؛ پایه‌های آن استوار و همواره در بستر زمان بی هیچ دشواری در حرکت و پویایی است. همچنین آیه بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَّجِيدٌ* في لَوْحٍ مَّحْفُوظٍ[۳] یعنی مجد و عظمت قرآن پیوسته در علم ازلی الهی مقدر شده است. مرحوم طبرسی و دیگران در تفسیر آیه إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ* في كِتَابٍ مَّكْنُونٍ* لا يَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ[۴] گفته‌اند که این آیه بر مقام والای قرآن نزد خداوند دلالت می‌کند و در علم الهی مقرر شده که قرآن از دسترسی دشمنان در امان باشد».[۵].
۲. آیت‌الله مکارم شیرازی؛
آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی در «وبگاه رسمی خود» و در کتاب «پیام قرآن» در این‌باره گفته‌ است:
  • «اسرار غیب در دو جا ثبت است: در "لوح محفوظ" که هیچ‏گونه دگرگونی در آن رخ نمی‌‏دهد و هیچ کس از آن آگاه نیست و "لوح محو و اثبات" که علم به مقتضیات است نه علت تامه، و به همین دلیل قابل دگرگونی است و آنچه دیگران نمی‌‏دانند مربوط به همین قسمت است. لذا در حدیثی از امام صادق (ع) می‌‏خوانیم: "خداوند علمی دارد که جز خودش نمی‌‏داند و علمی دارد که فرشتگان و پیامبران را از آن آگاه ساخته، آنچه را به فرشتگان و پیامبران و رسولانش داده ما می‌‏دانیم." از امام علی بن الحسین (ع) نیز نقل شده است که فرمود: اگر آیه‌‏ای در قرآن مجید نبود من از آنچه در گذشته اتفاق افتاده، و حوادثی که تا روز قیامت اتفاق می‌‏افتد، خبر می‌‏دادم، کسی عرض کرد کدام آیه؟ فرمود: خداوند می‏‌فرماید: يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاء وَيُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ [۶]. تقسیم‌‏بندی علوم، مطابق این جمع بر اساس حتمی بودن و نبودن آن است و در جمع سابق بر اساس مقدار معلومات است»[۷].
  • «علم انبیا و امامان معصوم (ع) به همه حقایق عالم، در ارتباط با لوح محو و اثبات است؛ در حالى که علم خداوند به تمام حقایق، در ارتباط با لوح محفوظ مى باشد. توضیح اینکه: حوادث جهان هستى دو مرحله دارند: مرحله قطعیت که هیچ گونه دگرگونى در آن راه ندارد، یعنى یک حادثه با تمام اسباب و علل آن نزد عالم حاضر است، و چون از تمام اسباب و علل و موانع آن حادثه و پیوندهاى آن با گذشته و آینده آگاه است به طور قطع آن را مى‌داند و خبر مى‌دهد، و در لسان آیات و روایات از این مرحله به اُمُّ الْکِتَاب یا لوح محفوظ تعبیر شده. مرحله دیگر مرحله غیر قطعى، یا به تعبیر دیگر مرحله مشروط است، در این مرحله شخص عالم،از علل حوادث آگاه است، اما ممکن است تمام شرایط و موانع آن نزد او روشن نباشد، و لذا نمى‌تواند به طور قطع از وقوع حوادث خبر دهد، اما به طور مشروط مى‌تواند و این همان چیزى است که در لسان آیات و روایات از آن تعبیر به لوح محو و اثبات شده است. تفاوت علم پروردگار با علوم انبیا و اولیا تفاوت میان این دو مرحله است؛ یعنى علاوه بر این که یکى ذاتى و مستقل، و دیگرى اکتسابى و غیر مستقل است؛ یکى جنبه قطعیت دارد و دیگرى ندارد»[۸].
۳. آیت‌الله ضیاءآبادی؛
آیت‌الله سید محمد ضیاءآبادی در کتاب «تفسیر سوره ابراهیم» در این‌باره گفته‌ است: «علم آنها به همه حقایق عالم است، ولی در ارتباط با لوح محو و اثبات در حالی که علم خداوند به تمام حقایق در ارتباط با لوح محفوظ می‌باشد. توضیح اینکه: حوادث جهان هستی دو مرحله دارند: مرحله قطعیت که هیچ‌گونه دگرگونی در آن راه ندارد، یعنی یک حادثه با تمام اسباب و علل آن نزد عالم حاضر است، و چون از تمام اسباب و علل و موانع آن حادثه و پیوندهای آن با گذشته و آینده آگاه است به طور قطع آن را می‌داند و خبر می‌دهد، و در لسان آیات و روایات از این مرحله به ام لکتاب یا لوح محفوظ تعبیر شده. دیگر "مرحله غیر قطعی" است، یا به تعبیر دیگر "مرحله مشروط" است، در این مرحله شخص عالم از علل حوادث آگاه است، اما ممکن است تمام شرائط و مئانع آن نزد او روشن نباشد، و لذا نمی‌تواند به طور قطع از وقوع حوادث خبر دهد، اما به طور مشروط می‌تواند، و این همان چیزی است که در لسان آیات و روایات از آن تعبیر به لوح محو و اثبات شده. تفاوت علم پروردگار با علوم انبیاء و اولیاء تفاوت میان این دو مرحله است، یعنی علاوه بر اینکه یکی ذاتی و مستقل، و دیگری اکتسابی و غیر مستقل است، یکی جنبه قطعت دارد و دیگری ندارد»[۹].
۴. حجج الاسلام و المسلمین غرویان، میرباقری و غلامی؛
حجج الاسلام و المسلمین محسن غرویان، سید محمد حسین میرباقری و محمد رضا غلامی در کتاب «بحثی مبسوط در آموزش عقاید» در این‌باره گفته‌اند:

«یکی دیگر از راه‌های علوم ائمه (ع) آگاهی به لوح محفوظ یا ام‌الکتاب است.(...) در جای خود اثبات شده است که با توجه به آیات قرآن کریم، لوحی وجود دارد که در آن محو و اثبات امور توسط پروردگار صورت می‌گیرد و این خود حاکی از این است که آنچه از امور مخلوقات در این لوح معلوم و مکشوف است، در مرتبه علل ناقصه این امور است که محو و اثبات در آن راه دارد. علاوه بر این لوح دیگری وجود دارد که در آن تمامی موجودات هستی با تمام حقیقت و واقعیتشان منعکس‌اند و هم از این روست که اگر کسی بدین لوح دست یابد و از آن آگاه گردد، گویا بر همه چیز عالم آگاه گشته است. آیاتی که در این زمینه در قرآن کریم آمده، عبارتند از:

با توجه به آیه إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ فِي كِتَابٍ مَّكْنُونٍ لّا يَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ [۱۲] و با توجه به آیه تطهیر که در مورد خاندان پیامبر (ص) می‌فرماید: إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا [۱۳] روشن است که مصادیق بارز "مطهرون" که قادر به تماس با "کتاب مکنون" الهی هستند و از آن باخبرند، پیامبر (ص) و خاندان امامت و ولایت هستند. اینک در اینجا مناسب است به روایاتی چند در این زمینه اشاره کنیم:

  • امیر المؤمنین (ع) :«وَ أَنَا صَاحِبُ اللَّوْحِ الْمَحْفُوظِ أَلْهَمَنِي اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عِلْمَ مَا فِيه‏‏».[۱۴].
  • امام باقر (ع) از پدر بزرگوارش امام سجاد (ع) نقل می‌کنند که فرمود:«مَا بَعَثَ اللَّهُ نَبِيّاً إِلَّا أَعْطَاهُ مِنَ الْعِلْمِ بَعْضَهُ مَا خَلَا النَّبِيَّ (ص) فَإِنَّهُ أَعْطَاهُ مِنَ الْعِلْمِ كُلَّهُ فَقَال‏(ص) فَإِنَّهُ أَعْطَاهُ مِنَ الْعِلْمِ كُلَّهُ ...وَ قَالَ لِمُحَمَّد (ص): أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا فَهَذَا الْكُلُّ وَ نَحْنُ الْمُصْطَفَوْن‏‏»[۱۵]»[۱۶].
۵. حجت الاسلام و المسلمین رضایی اصفهانی؛
حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد علی رضایی اصفهانی در کتاب «تفسیر قرآن مهر» در این‌باره گفته‌ است:

«قرآن کریم در آیات بیست و ششم تا بیست و هشتم سوره‌ی «جن» به پیامبران دارای علم غیب و محافظت دقیق از آنان در انجام مأموریت اشاره می‌کند و می‌فرماید:

عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا * إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا * لِيَعْلَمَ أَن قَدْ أَبْلَغُوا رِسَالاتِ رَبِّهِمْ وَأَحَاطَ بِمَا لَدَيْهِمْ وَأَحْصَى كُلَّ شَيْءٍ عَدَدًا[۱۷]

مفسران قرآن در مورد تفسیر آیات و روایات فوق چند تفسیر ارائه کرده‌اند:

(...)علم غیب مخصوص خدا آن است که در لوح محفوظ(: علم الهی) ثبت است ولی آنچه در لوح محو و اثبات است، پیامبران و امامان (ع) نیز می‌دانند»[۱۸].
۶. حجت الاسلام و المسلمین هاشمی؛
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید علی هاشمی نویسنده کتاب «ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی» در پاسخ به این پرسش گفته است: «امام به لوح محفوظ دسترسی دارد؛ اما بحثی وجود دارد که در آن اختلاف نظر است؛ اینکه آیا امام به لوح محفوظ دسترسی دارد یا لوح محو و اثبات؟ از شواهد قرآنی و غیرقرآنی می‌توان استفاده کرد که آنان به لوح محفوظ آگاه هستند: يَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ[۱۹] امام علم به ظاهر و باطن قرآن دارد. مفسرین درباره آیه إِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتَابِ لَدَيْنَا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ[۲۰] و آیات از این قبیل نظیر: إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ * فِي كِتَابٍ مَّكْنُونٍ؛[۲۱]؛ بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَّجِيدٌ * فِي لَوْحٍ مَّحْفُوظٍ[۲۲] فرموده‌اند قرآن یک صورت عالی دارد و یک صورت تنزل‌یافته که در نزد ما وجود دارد. درهرصورت میتوان علم امام به لوح محفوظ را از این آیات استفاده کرد، اما نیازمند بررسی بیشتر است. درباره قلم که از منابع علم امام است یا نه، من چیزی برداشت نکرده‌ام»[۲۳].
۷. حجت الاسلام و المسلمین دیاری بیدگلی، آقای قاسمی و خانم نیری؛
حجت الاسلام و المسلمین محمد تقی دیاری بیدگلی، آقای حسین قاسمی و خانم عصمت نیری در مقاله «بررسی علم غیب ائمه در مکتب کلامی علامه طباطبایی و شاگردان وی» در این‌باره گفته‌اند: «آنچه مخصوص به خدا است و از غیر خدا نفی شده یا اولیا از خود نفی کرده‌اند علم به لوح محفوظ است، اما آنچه برای ایشان اثبات شده، علم به لوح محو و اثبات است. توضیح اینکه در غیب دو لوح وجود دارد؛ اول، لوح محفوظ که مخصوص خداوند است که ممکن است خداوند به کسی بدهد یا ندهد؛ دوم، لوح محو و اثبات که همه پاکان می‌توانند به آن دسترسی داشته باشند. در روایتی از امام صادق (ع) نقل شده است خداوند علمی دارد که جز خودش نمی‌داند و علمی دارد که فرشتگان و پیامبران را از آن آگاه ساخته، آنچه را به فرشتگان و پیامبران و رسولانش داده ما می‌دانیم»[۲۴]
۸. حجت الاسلام و المسلمین مهدی‌فر؛
حجت الاسلام و المسلمین دکتر حسن مهدی‌فر در پایان‌نامه دکتری خود با عنوان «علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن» در این‌باره گفته‌ است:

«به استناد آیات قرآن، لوح محفوظ مشتمل بر غیب آسمانها و زمین است. و اصل قرآن نیز در لوح محفوظ است و اهل بیت (ع) عالم به قرآن و به لوح محفوظ هستند بنابراین اهل بیت (ع) عالم به غیب خواهند بود. وَمَا مِنْ غَائِبَةٍ فِي السَّمَاء وَالأَرْضِ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ [۲۵].إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ فِي كِتَابٍ مَّكْنُونٍ لّا يَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ [۲۶]. در آیه اول، مفسرین کتاب مبین را به لوح محفوظ تفسیر کرده‌اند بنابر این هرچه غیب آسمانها و زمین است در لوح محفوظ موجود است. در آیه دوم ذکر چند مقدمه لازم است:

  1. منظور از قرآن جلد و کاغذ نیست بلکه حقیقت علمی و نوری قرآن است که حقیقت آن در لوح محفوظ است.بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَّجِيدٌ فِي لَوْحٍ مَّحْفُوظٍ [۲۷]. إِنَّا جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَّعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ وَإِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتَابِ لَدَيْنَا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ [۲۸].
  2. منظور از لّا يَمَسُّهُ، تماس جسمی و بدنی نیست بلکه تماس عقلی و روحی است و آن عبارتست از فهم و درک و آگاهی به حقایق آن.
  3. مقصود از پاکان، پاکیزه از بعد معنوی هستند نه جسمی و مادی.
  4. جز پاکان معنوی کسی نمی‌تواند به حقیقت قرآن راه پیدا کند.
  5. پاکان با توجه به آیه تطهیر و روایات وارده در ذیل آن[۲۹]، نبی اکرم (ص) و علی (ع) و فاطمه (س) و امام حسین (ع) و امام حسن (ع) هستند و با ادله دیگر شامل بقیه امامان معصوم (ع) نیز می‌شود.
نتیجه این می‌شود اهل بیت (ع) که مطهر و پاک هستند قادرند بر لوح محفوظ مطلع باشند که غیب آسمانها و زمین در آن محفوظ است»[۳۰].
۹. آقای دکتر رستمی (استادیار دانشگاه قم)؛
آقای دکتر محمد زمان رستمی در مقاله «بررسی دیدگاه‌های تفسیری عرفانی درباره علم امام» در این‌باره گفته‌‌اند:

«پس از قلم، لوح محفوظ آفریده شده که محل تأثیر قلم است. قلم، آنچه از علم خدا را در خود به اجمال دارد، به تفصیل در لوح ایجاد می‌کند. لوح محفوظ یا ام الکتاب که قلم اعلا در آن می‌‏نویسد، از فراموشی و تبدیل و تغییر مصون و محفوظ است. برای دل، دو درب است: یک درب به سوی لوح محفوظ گشوده می‌شود و درب دوم، حواس پنج‌گانه است که به سوی عالم شهادت باز می‌شود.

فرق علم امام با علم حکما و علما، آن است که علم امام از لوح محفوظ به درون دل می‌آید و علم حکما و علما از طریق حواس از عالم شهادت اخذ می‌شود. [۳۱] در روایتی نقل شده هرگاه خداوند اراده کند که وحی بفرستد، لوح را به اسرافیل ارائه می‌دهد و او آن را به میکائیل و او به جبرئیل و وی به انبیا القا می‌کند[۳۲]»»[۳۳]
۱۰. آقای دکتر رستمی و خانم آل‌بویه؛
آقای دکتر محمد زمان رستمی (استادیار دانشگاه قم) و خانم طاهره آل‌بویه (پژوهشگر جامعة الزهراء) در کتاب «علم امام» در این‌باره گفته‌‌اند:

«در روایت آمده است که لوح در نزد اسرافیل است، پس هرگاه خداوند اراده نماید وحی بفرستد، لوح به اسرائیل ارائه می‌شود، پس در آن می‌نگرد و آن را می‌خواند و سپس آن را به میکائیل القا می‌کند و او آن را به جبرئیل و وی به انبیا القا می‌نماید. از صفات هر یک از انبیا (ع) آن است که در حدّ مشترک میان عالم معقول و محسوس قرار دارد، پس او از خداوند اخذ می‌کند و از او تعلیم گیرد و آنگاه خلق را تعلیم می‌دهد و هدایتشان می‌‌نماید، پس او از خدا سؤال می‌کند و جواب می‌شنود و مردم از او سؤال می‌کنند و جواب می‌دهد و او واسطه میان دو طرف است. او از یک سو گوش و از سوی دیگر زبان است، پس برای قلب او دو در گشوده است؛ یک در برای مطالعه لوح است که به او علم یقینی و لدنی از عجایب گذشته و آینده و احوال قیامت و حشر و حساب و سرنوشت نهایی مردم در بهشت و در جهنم را می‌آموزد و این در برای کسی باز می‌شود که به عالم غیب توجه نماید و دائماً خدا را یاد کند. در دوم برای کسی باز می‌شود که به عالم غیب توجه نماید و دائماً خدا را یاد کند. در دوم برای مطالعه آثار حواس و اطلاع بر امور مهم مردم، جهت هدایت ایشان به خیر و بازداشتشان از شر است. این هر دو نیرو در پیامبر (ص) به حد کمال می‌رسد و لذا بهره وافری از وجود و از کمال از سوی خدا نصیب او می‌گردد و می‌تواند حق هر دو طرف را به گونه کامل ادا نماید و این کامل‌ترین مراتب انسانی است.[۳۴].

شیخ صدوق می‌گوید: لوح و قلم دو فرشته‌اند و کرسی ظرفی است که تمام آن چه خداوند آفریده از عرش و آسمان‌ها و زمین را در بر می‌گیرد و در معنای دیگر، همان علم است، چنان که از امام صادق (ع) درباره معنای کرسی در آیه مبارکه وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ[۳۵] پرسیدند و امام (ع) فرمود: منظور علم خداوند است.[۳۶].

شیخ مفید می‌نویسد: لوح همان کتاب خداوند متعال است که در آن، آن چه تا قیامت می‌باشد نوشته شده است و آیه وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ[۳۷] نیز بر این معنا دلالت دارد، پس لوح ذکر است و قلم چیزی است که خداوند با آن نوشته‌های لوح را ایجاد نمود و لوح را یک منبع قرارداد تا ملائکه، علم غیب و وحی را از آن دریابند، پس زمانی که خداوند اراده نماید تا ملائکه را بر غیب مطلع سازد و یا آنان را به سوی انبیا بفرستد، ایشان را از لوح مطع می‌سازد و کسانی که گفته‌اند لوح و قلم دو فرشته‌اند از سخن حق دور افتاده‌اند.[۳۸]

یادآوری این نکته لازم است که آن‌چه همه پیامبراندارا بوده‌اند پیامبر اکرم از آن آگاه بوده است، چنان که ابوبصیر می‌گوید امام صادق (ع) به من فرمود: ای ابا محمد، به راستی خدا به هیچ کدام از پیامبران چیزی نداد، جز آن که او را به محمد (ص) داده است، و فرمود خدا به محمد همه آنچه به انبیا عطا کرد داده است و نزد ماست همان صحفی که خدای عزوجل فرمود: إِنَّ هَذَا لَفِي الصُّحُفِ الأُولَى صُحُفِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى[۳۹] وی عرض کرد: آیا این‌ها همان الواح است؟ حضرت فرمود: آری.[۴۰]

بنابر برخی روایات، ام‌الکتاب همان لوح محفوظ است و در روایت آمده است که از امام کاظم (ع) سؤال شد آیا پیامبر (ص) وارث همه پیامبران (ع) است؟ حضرت فرمود: آری. سؤال شد: آیا از دوران آدم تا به خود آن حضرت؟ امام (ع) فرمود: خدا هیچ پیغمبری را مبعوث نکرده جز این که پیامبر (ص) از او اعلم است، سپس امام (ع) فرمود: ما وارث قرآنیم که در آن است آن چه کوه‌ها را به گردش آورد و زمین را بشکافد و مردگان را به گفتار آورد و به راستی در کتاب خدا آیاتی است که هر چه به وسیله آن خواسته شود به اذن خدا تحقق یابد و خدا همه را در ام الکتاب برای ما مقرر داشته است. به راستی خدا می‌فرماید: وَمَا مِنْ غَائِبَةٍ فِي السَّمَاء وَالأَرْضِ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ[۴۱] و می‌فرماید: ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ وَمِنْهُم مُّقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ؛[۴۲] و ماییم که خدای عزوجل ما را برگزیده است و به ما ارث داده این کتابی را که در آن شرح و بیان هر چیزی است[۴۳]»[۴۴].
۱۱. آقای رهبری (پژوهشگر دانشگاه علمی کاربردی تبریز)؛
آقای حسن رهبری در مقاله «علم پیامبر و امام در تفسیر "من وحی القرآن"» در این‌باره گفته‌ است:

«غیب خاص: بسا مسائلی نهفته و اسرار ناشناخته هستی در لوح محفوظ و در خزاین غیبی الهی که اراده خداوندی بنا به مصالحی بر افشای جزئیاتی از آن و تا آنجا که در ظرفیت درک بشری بوده، در اختیار انسان‌های مقرب درگاهش قرار داده است. نمونه‌های قرآنی از غیب خاص: وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلاَّ عِندَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ[۴۵]؛ مَّا كَانَ اللَّهُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى مَا أَنتُمْ عَلَيْهِ حَتَّىَ يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَجْتَبِي مِن رُّسُلِهِ مَن يَشَاء[۴۶]؛ وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَمَا أُوتِيتُم مِّن الْعِلْمِ إِلاَّ قَلِيلاً[۴۷]؛

غیب أخص: چنان که گفتیم، تشکیلات آفرینش، سراسر غرق در اسرار و غیب است. برخی از آنها با ابزار و دانشی که خداوند در اختیار بشر نهاده، قابل کشف و شهود می‌باشد. برخی دیگر تنها برای ابرار و مقرّبان درگاه الهی که از دانش خدادادی برخوردارند، قابل درک و تشخیص می‌باشد. در این میان چه بسا اسرار و غیب‌هایی که خارج از ظرفیت درک بشری بوده و در خزینه علم خداوندی و در لوح محفوظ همواره مستور می‌باشد و جز حضرت حق، کسی را از آن آگاهی نیست»[۴۸].
۱۲. خانم پارسانسب (پژوهشگر دانشكده اصول دين)؛
خانم گل‌افشان پارسانسب در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا» در این‌باره گفته‌ است:

«اسرار غیب در دو جا ثبت است:

  1. در لوح محفوظ "خزانه مخصوص علم خداوند" که هیچگونه دگرگونی در آن رخ نمی‌دهد و هیچکس از آن آگاه نیست.
  2. لوح محو و اثبات که علم به مقتضیات است نه علم به علت تامه و به همین دلیل قابل دگرگونی است و آنچه دیگران نمی‌دانند مربوط به همین قسمت است. که احادیثی در این زمینه داده شده است در کافی و دیگر کتب و از آن جمله حدیثی است که از امام صادق نقل کرده‌اند که: علم دو گونه است علمی که مکنون در نزد خداوند بوده و فقط خودش می‌داند و علمی که قطعی است و خدا آن را به پیامبر و ائمه و ملائکه یاد می‌دهد و ما آن را می‌دانیم و از امام علی بن الحسین (ع) نقل شده است که فرمود: اگر آیه‌ای در قرآن مجید نبود من از آنچه که در گذشته اتفاق افتاده و حوادثی که تا روز قیامت اتفاق می‌افتد خبر می‌دادم، کسی عرض کرد کدام آیه؟ فرمود: خداوند می‌فرماید: يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاء وَيُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ [۴۹]»[۵۰].
۱۳. خانم میرترابی حسینی (پژوهشگر دانشكده اصول دين)؛
خانم زهرةالسادات میرترابی حسینی در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «علم لدنی در قرآن و حدیث» در این‌باره گفته‌ است:

«قرآن کریم، واژه لوح محفوظ را فقط در آیۀ ۲۲ سورۀ مبارکه بروج به‌کار برده است امّا با تعابیری دیگری چون؛ ام الکتاب، کتاب مبین و امام مبین از برخی صفات و ویژگی‌های آن خبر داده است. البته روایات بسیار زیاد و در عین حال مختلف، در این زمینه موجود است که به اعتقاد صاحب المیزان، آنچه در این روایات در بیان صفت و ویژگی‌های "لوح" آمده، علی سبیل تمثیل می‌باشد[۵۱]. بدون تردید کیفیتِ لوح محفوظ بر ما پوشیده، و ظرف ادراک ما از درک حقیقت آن، عاجز و ناتوان است. از این رو آنچه در باب لوح محفوظ آمده، صرفاً مستند به آیات و روایات می‌باشد، مثلاً قرآن کریم از کتابی نام برده که تمامی موجودات و آثار آنها در آن ثبت شده، از دگرگونی محفوظ، مشتمل بر تمامی جزئیاتی است که خداوند سبحان، قضایش را بر خلق جاری ساخته است[۵۲]. چه بسا تعبیراتی چون لوح محفوظ، ام الکتاب، کتاب مبین و امام مبین نام‌های مختلف یک حقیقت است که هر یک، از ویژگی خاصّی در آن خبر می‌دهد. مثلاً؛ تسمیۀ آن به امام مبین از آن جهت است که لوح محفوظ، مشتمل بر قضاهای حتمی خدا که خلق تابع و مقتدا به آنها هستند، می‌باشد[۵۳].

البته در وجه تسمیه آن به لوح محفوظ و بیان مراد و مقصود از آن، نظرات مختلفی ارائه شده است. به اعتقاد صاحب "المیزان" به دلیل محفوظ بودن از کذب و باطل، و به نظر صاحب مجمع البیان و تفسیر تبیان، به سبب "محفوظ ماندن از تغییر و تبدیل و نقصان و زیادت" و به عقیدۀ صاحب "در المنثور" به علّت محفوظ بودن نزد خدا و در سینۀ مؤمنین، آن را لوح محفوظ خوانده‌اند. شایان ذکر است غالب مفسرین با استناد به روایات، لوح محفوظ را همان ام الکتاب می‌دانند[۵۴].

در ماهیّت و چگونگی لوح محفوظ نیز سخن گفته شده از جمله اینکه؛ برخی آن را از جنس کاغذ و قلم‌های جسمانی و مادی پنداشته! و برخی آن را از قبیل حروف مقطعه و الفبا دانسته‌اند. غافل از اینکه اگر این کتاب، وجود جسمانی و مادّی داشت، گنجایش ثبت اسامی یک یک اجزاء خود که از آنها ترکیب شده، و بیان صفات و احوال آن اجزاء را نداشت، چه رسد به موجودات دیگر. و لازمۀ پذیرش قول دوم این است که لوح محفوظ تنها مشتمل بر صور حوادث آن هم به نحو بالقوّه و به طور اجمال باشد در حالی که به تصریح آیات قرآن، این کتاب مشتمل بر خود حوادث گذشته، حال و آینده و در بردارندۀ خود اشیاء آن هم به نحو بالفعل و به طور تفصیل است.

شایان ذکر است مادّه و قوّه آن، ذاتاً ممکن الوجودند. در حالی که لوح محفوظ، همان متن اعیان و موجودات و حوادثی است که به طور حتمی و وجوب، واقع شده و هر یک مترتّب بر علّت خویش است و تسمیۀ مسأله علیّت و معلولیّت به کتاب مبین و لوح محفوظ، از باب تقریب معنا به ذهن ما، از طریق مثال است [۵۵].

آیۀ يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاء وَيُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ [۵۶] از وجود کتابی که قابل تغییر و تبدیل بوده و محو و اثبات را می‌پذیرد، حکایت می‌کند. و چون محو و اثبات را در مقابل ام الکتاب قرار داده، می‌توان فهید که محو و اثبات هم در کتابی صورت می‌گیرد[۵۷]»[۵۸].
۱۴. پژوهشگران وبگاه پرسمان؛
پژوهشگران «وبگاه پرسمان» وابسته به «نهاد نمايندگى مقام معظم رهبرى در دانشگاه‌ها» در پاسخ به این پرسش آورده‌اند:

«واژه ام ‏الکتاب در آیه يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاء وَيُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ[۵۹] و وَإِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتَابِ لَدَيْنَا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ[۶۰] به معنی لوح محفوظ خداوند است که همه چیز در آن ثبت و ضبط شده است. در برابر لوح محو و اثبات در لوح محو و اثبات به حسب اقتضائات ممکن است چیزی ثبت شود بعد به جهت آمدن مقتضی دیگری محو شود. مثلاً این طور مقدر شده است که شخصی در فلان تاریخ فوت شود و یا مریض شود بعد به واسطه دعا و یا صدقه دادن به کسی این مقدر تغییر پیدا می‏‌کند. ولی در لوح محفوظ خداوند تمامی این‏ها یعنی همان مقدر با تغییری که در لوح محو و اثبات ایجاد می‏‎شود ثبت و ضبط است و قابل تغییر نیست. آیه ۳۹ سوره رعد به این دو کتاب اشاره دارد که می‏‎فرماید: "محو می‏‌کند خداوند آنچه را که بخواهد و اثبات می‎‏کند و در نزد اوست ام‏ الکتاب".

در روایتی آمده است که دعا در لوح محو و اثبات مؤثر است و ممکن است در لوح محو و اثبات این طور مقدر شده که از عمر کسی سه سال بیشتر باقی نمانده باشد بعد بر اثر صله رحم سی سال بر عمر او افزوده شود و به عکس عمر او سی و سه سال است بر اثر قطع رحم کوتاه شود و سه سال شود.

و اما آنچه در ام‏ الکتاب آمده قابل تغییر نخواهد بود.[۶۱] همچنین بدا که از معتقدات شیعه است مربوط به لوح محو و اثبات است. بنا به آنچه در تفسیر البیان آقای خوئی آمده است قضا و مقدرات الهی سه گونه است قسمی که خداوند هیچ کس را بر آن مطلع نکرده است و مخصوص خود اوست که قضاء قابل تغییر نیست. و قسمی که خداوند انبیا و پیامبران را به آن خبر داده که حتما واقع خواهد شد این قسم نیز قابل تغییر نیست و بدا در آن ایجاد نمی‌‏شود»[۶۲].
۱۵. پژوهشگران پایگاه تحقیقاتی غدیر.
پژوهشگران «پایگاه تحقیقاتی غدیر» در پاسخ به این پرسش آورده‌اند: «شیعه معتقد است علم غیب بالذات که احتیاج به تحصیل، کسب و اذن ندارد مخصوص خداست و به نص قرآن، خداوند، علم به غیب را برای انبیا، اوصیاء و اولیا و محبین خود عطا فرموده است؛ در این زمینه آیات، روایات و دلایل عقلی زیاد است. مطهرون «آنهائی که خداوند رجس و پلیدی را از آنها بدور داشته» به لوح محفوظ عالم‌اند و اینها اهل بیت پیامبر (ص) هستند و اهل بیت پیامبر (ص) کسی جز علی (ع) و فاطمه (س) و فرزندانش نیست. به یک نمونه از دلایلی که با استفاده از قرآن کریم و روایات، بر صحت علم اوصیاء الهی به غیب بیان شده است اشاره می‌کنیم: إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ فِي كِتَابٍ مَّكْنُونٍ لّا يَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ[۶۳] لوح مکنون همان لوح محفوظ است که در آنجا علم غیب است. و مطهرون و پاکانی که صلاحیت درک لوح محفوظ را دارند، همان کسانی هستند که قرآن مجید فرموده إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا[۶۴] طبق روایات شیعه و اهل سنت، اهل بیت پیامبر (ص)، علی (ع)، فاطمه (س) و فرزندان آنها هستند. همچنین قرآن مجید، علم به لوح محفوظ را برای یکی از همراهان حضرت سلیمان (آصف بن برخیا) ثابت می‌داند: کسی که دانشی از کتاب داشت گفت پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را نزد تو خواهم آورد»[۶۵].

پرسش‌های وابسته

  1. منابع علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
  2. رابطه علم لدنی با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
  3. رابطه روح یا روح القدس با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
  4. رابطه وحی یا الهام با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
  5. رابطه کشف یا شهود با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
  6. رابطه امام مبین یا کتاب مبین با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
  7. رابطه ام الکتاب با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
  8. رابطه کتاب اعمال با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
  9. رابطه علم‌الکتاب با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
  10. رابطه عرش با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
  11. رابطه مصحف فاطمه یا کتاب‌هایی مثل جفر با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
  12. رابطه ارتباط با فرشته با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
  13. رابطه عمود نور با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
  14. رابطه تحدیث با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
  15. رابطه اسم اعظم با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
  16. آیا برهان می‌تواند راه آگاهی به غیب باشد؟ (پرسش)
  17. علم غیب امام به طور مستقیم از جانب خدا به او داده می‌شود یا با وساطت پیامبر خاتم؟ (پرسش)
  18. آیا معصومان کتابی داشتند که نام‌های پادشاهان یا شیعیان یا اهل بهشت و جهنم در آن ذکر شده است؟ (پرسش)
  19. آیا تعلیم اسماء با علم غیب پیامبر ارتباط دارد؟ (پرسش)
  20. آیا علم غیب با خاتمیت منافات دارد؟ (پرسش)

منبع‌شناسی جامع علم غیب معصوم

پانویس

  1. بررسی‌های اسلامی.
  2. «و بی‌گمان آن نزد ما در اصل کتاب، فرازمندی فرزانه است»؛ سوره زخرف آیه۴.
  3. «بلکه قرآنی ارجمند است، در لوحی نگهداشته»؛ سوره بروج آیه۲۱ و ۲۲.
  4. «که این قرآنی ارجمند است. در نوشته‌ای فرو پوشیده. که جز پاکان را به آن دسترس نیست»؛ سوره واقعه آیه ۷۷، ۷۸ و ۷۹.
  5. تفسیر و مفسران، ص ۲۹۳
  6. خدا هر چیزی را بخواهد محو می‏‌کند، و هر چیزی را بخواهد ثابت می‌‏دارد و أُمُّ الْکِتابِ‏ لوح محفوظ نزد او است؛ سوره رعد، آیه ۳۹.
  7. پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت الله مکارم شیرازی
  8. پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت الله مکارم شیرازی؛ پیام قرآن، ص۲۴۶.
  9. وبگاه دائرةالمعارف طهور.
  10. «خداوند هرچه را (از احکام و حوادث عالم) بخواهد محو، و هرچه را بخواهد اثبات می‌کند و در نزد اوست ام‌الکتاب». رعد، ٣٩
  11. «تمام کلید‌های عوالم هستی در نزد پروردگار است و جز او کسی از آنها آگاه نیس و اوست که به آنچه در دریا و خشکی است آگاه است و هیچ برگی از درختی بر زمین نمی‌افتد مگر آنکه خداوند به آن علم داردو و هیچ ذره‌ای در دل تاریک زمین و هیچ تر و خشکی نیست مگر اینکه در کتاب الهی، به‌صورت آشکار و روشن آمده است و مکشوف می‌باشد». انعام، ۵۹
  12. «همانا این کتاب، قرآنی است ارزشمند که در کتاب پنهانی و مکنون دیگری است که آن را جز انسان‌های پاک نهاد و پیراسته نمی‌توانند مورد استفاده قرار دهند و با آن تماس بگیرند؛ واقعه ٧٧-٧٩
  13. «خداوند اراده‌اش بر این تعلق گرفته که رجس و پلیدی را به طور کلی از شما خانواده پیامبر (ص) دور سازد و شما را کاملا پاک و مطهر سازد». احزاب ٣٣
  14. «من صاحب و عالم بر لوح محفوظم و خداوند تمام آنچه را از علوم و دانش‌ها در آن است بر من الهام فرموده است». بحارالانوار، ج۲۶، ص۴
  15. «خداوند هیچ پیامبری را به نبوت مبعوث نساخت، مگر اینکه بعضی از علم و دانش را به او اعطا نمود، به استثنای پیامبر اسلام (ص) که کل علم و دانش را بدو مرحمت فرمود... و خطاب به ایشان فرمود: «ما "کتاب" را به برگزیدگان از میان بندگانمان واگذار نمودیم. پس اینک، این کل کتاب است که در نزد ماست و ما هستیم بندگان برگزیده». فاطر، آیه٣٢
  16. بحثی مبسوط در آموزش عقاید، ص۴۳
  17. (او) دانای نهان است و هیچ کس را بر (اسرار) نهانش مسلّط نمی‌سازد، جز کسی از فرستاده‌ها که خدا از او خشنود باشد؛ پس در حقیقت، او از پیش رویش و از پشت سرش محافظانی کمین کرده وارد می‌سازد، تا معلوم دارد که یقیناً، رسالت‌های پروردگارشان را رسانده‌اند؛ و به آنچه نزد آنان است احاطه دارد و همه چیز را از نظر عدد شماره کرده است».
  18. وبگاه بازار کتاب قائمیه؛ تفسیر قرآن مهر، ج۲۱، ص۲۹۲ و ۲۹۳.
  19. «که مقرّبان (درگاه خداوند) در آن می‌نگرند»؛ سوره مطففین، آیه۲۱.
  20. «آن نزد ما در اصل کتاب، فرازمندی فرزانه است»؛ سوره زخرف، آیه۴.
  21. «که این قرآنی ارجمند است، * در نوشته‌ای فرو پوشیده»؛ سوره واقعه آیه ۷۷ و ۷۸.
  22. «(این سخن، جادو و دروغ نیست) بلکه قرآنی ارجمند است، * در لوحی نگهداشته»؛ سوره بروج، آیه ۲۱ و ۲۲.
  23. مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
  24. بررسی علم غیب ائمه در مکتب کلامی علامه طباطبایی و شاگردان وی
  25. و هیچ (چیز) پنهانی در آسمان و زمین نیست مگر که در کتابی روشنگر (آمده) است؛ سوره نمل، آیه: ۷۵.
  26. که این قرآنی ارجمند است، در نوشته‌ای فرو پوشیده، که جز پاکان را به آن دسترس نیست؛ سوره واقعه، آیه: ۷۷-۷۹.
  27. این سخن، جادو و دروغ نیست بلکه قرآنی ارجمند است، در لوحی نگهداشته؛ سوره بروج، آیه: ۲۱-۲۲.
  28. این سخن، جادو و دروغ نیست بلکه قرآنی ارجمند است، در لوحی نگهداشته؛ سوره زخرف، آیه: ۳-۴.
  29. المستدرک، ج۳، ص۱۴۶؛ الدر المنثور، ج۶، ص۶۰۵؛ نور الثقلین، ج۴، ص۲۷۰.
  30. علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن، ص۱۱۲.
  31. محمد غزالی، احیاء علوم دین، ج۳، ۴۰-۴۶.
  32. ملامحسن فیض کاشانی، علم الیقین، ص۶۳
  33. بررسی دیدگاه‌های تفسیری عرفانی درباره علم امام
  34. محسن فیض کاشانی، علم الیقین، ص۶۳.
  35. «اریکه او گستره آسمان‌ها و زمین است»؛ سوره بقره، آیه۲۵۵.
  36. شیخ صدوق، توحید، ص۳۱۵.
  37. «و در زبور پس از تورات نگاشته‌ایم که بی‌گمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد»؛ سوره انبیا، آیه۱۰۵.
  38. شیخ مفید، تصحیح الاعتقاد، ص۷۴.
  39. «این (حقیقت) بی‌گمان در صحیفه‌های (آسمانی) پیشین (نیز آمده) است. صحیفه‌های ابراهیم و موسی»؛ سوره اعلی، آیه۱۸ و ۱۹.
  40. شیخ کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۳۵.
  41. «و هیچ (چیز) پنهانی در آسمان و زمین نیست مگر که در کتابی روشنگر (آمده) است»؛ سوره نمل، آیه۷۵.
  42. «سپس این کتاب را به کسانی از بندگان خویش که برگزیده‌ایم به میراث دادیم و برخی از آنان، ستمکاره با خویشند و برخی میانه‌رو و برخی با اذن خداوند در کارهای نیک پیشتازند»؛ سوره فاطر، آیه۳۲.
  43. شیخ کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۳۵.
  44. علم امام
  45. «خزائن همه چیز تنها نزد ماست؛ ولی ما جز به اندازه معیّن آن را نازل نمی‌کنیم»؛ سوره حجر، آیه۲۱.
  46. «چنین نبود که خداوند شما را از اسرار غیب آگاه کند، ولی خداوند از میان فرستادگان خویش هر کس را بخواهد (برای آگاهی از آن) برمی گزیند [و قسمتی از اسرار نهان را در اختیار او می گذارد تا به اطلاع شما برساند»؛ سوره آل عمران، آیه۱۷۹.
  47. «از تو درباره روح می‌پرسند؛ بگو: روح، کار پروردگار من است؛ و شما از دانش آن جز اندکی داده نشده‌اید»؛ سوره اسراء، آیه۸۵.
  48. دانشنامه موضوعی قرآن
  49. خداوند هر چه را بخواهد (از لوح محفوظ) پاک می‌کند و (یا در آن) می‌نویسد و لوح محفوظ نزد اوست؛ سوره رعد، آیه: ۳۹.
  50. گل‌افشان پارسانسب، پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا، ص۴۳.
  51. سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج ۲۰، ص ۲۵۷.
  52. سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج ۱۳، ص ۱۳۳ ذیل آیۀ اسراء.
  53. سید محمد حسین طباطبایی، ترجمه المیزان، ج ۲۵، ص ۲۲۷ و ج ۳۵، ص ۲۹۱ و ج ۳۷، ص ۳۴۸.
  54. سید محمد حسین طباطبایی، ترجمه المیزان، ج ۲۵، ص ۲۲۷ و ج ۳۵، ص ۲۹۱ و ج ۳۷، ص ۳۴۸.
  55. سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج ۱۳، ص ۱۳۳ و ۱۳۴ و ج ۱۷ ص ۶۷.
  56. خداوند هر چه را بخواهد (از لوح محفوظ) پاک می‌کند و (یا در آن) می‌نویسد و لوح محفوظ نزد اوست؛ سوره رعد، آیه: ۳۹.
  57. سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج ۱۳، ص ۲۰۲.
  58. علم لدنی در قرآن و حدیث؛ ص ۷۸.
  59. «خداوند هر چه را بخواهد از لوح محفوظ پاک می‌کند و یا در آن می‌نویسد و لوح محفوظ نزد اوست»؛ سوره رعد، آیه ۳۹.
  60. «و بی‌گمان آن نزد ما در اصل کتاب، فرازمندی فرزانه است»؛ سوره زخرف، آیه۴.
  61. تفسیر صافی، ج۳، ص۷۵.
  62. وبگاه پرسمان، پرسش 87631.
  63. «به درستیکه آن قرآن کریم است که در لوح مکنون است و آن لوح مکنون را غیر از مطهرون نمی‌توانند لمس کنند (درک و فهم کنند)»؛ سوره واقعه، آیه۷۷ - ۷۹.
  64. سوره احزاب، آیه۳۳.
  65. پایگاه تحقیقاتی غدیر