علم‌الکتاب

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

علم الکتاب براساس آیات قرآن کریم، اقیانوسی از دانش است که اسرار هستی در آن نهان است. این علم به گونه‌ایی است که همراه با تسلط بر عالم است یعنی به هر اندازه که گستره‌اش بیشتر باشد، تسلط صاحبش بر عالم بیشتر است. صاحب علم الکتاب به درجاتی بالا از علم و معرفت دست یافته و از حقایقی آگاهی دارد که انسان‌های عادی از آن بی‌بهره‌اند. و آگاهی از علم الکتاب یکی از منابع علوم امامان (ع) است.

معناشناسی

در برخی از آیات قرآن کریم از تعبیر علم الکتاب استفاده شده است، مانند: قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِندَهُ قَالَ هَذَا مِن فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ وَمَن شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّي غَنِيٌّ كَرِيمٌ[۱] و وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ[۲].

این علم چه نوع علمی است و آیا علم به آن جزء علوم غیبی محسوب می‌شود؟ قرآن مجید، علم الکتاب را اقیانوسی از دانش می‌داند که اسرار هستی در آن نهان است، در یک‌جا می‌فرماید: مَا مِنْ غَائِبَةٍ فِي السَّمَاء وَالأَرْضِ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ[۳] و در جای دیگر می‌فرماید: لا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلا فِي الأَرْضِ وَلا أَصْغَرُ مِن ذَلِكَ وَلا أَكْبَرُ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ[۴] و در جای دیگر به طور واضح می‌فرماید: "کلیدهای غیب نزد خداوند است، جز او کسی از آن آگاه نیست، او می‌داند آنچه در خشکی و دریاست، هیچ برگی بر زمین نمی‌افتد؛ مگر اینکه آن را می‌داند، هیچ دانه‌ای در تاریکی زمین و هیچ ‌تر و خشکی نیست؛ مگر اینکه در کتابی واضح قرار دارد"[۵].

این علم به گونه‌ایی است که همراه با تسلط بر عالم است یعنی به هر اندازه که گستره‌اش بیشتر باشد، تسلط صاحبش بر عالم بیشتر است زیرا لازمۀ علم به کتاب، احاطه بر همه چیز است. علم الکتاب دانش ویژه‌ای است که هر کس بهره‌ای از آن داشته باشد، قادر بر انجام دادن کارهای خارق‌العاده خواهد بود[۶].

علم الکتاب و آگاهی از غیب

مراد از تعبیر "علم الکتاب"، یا علم به قرآن کریم است و یا مراد از علم الکتاب لوح محفوظ یا کتاب مبین است که سرچشمۀ همۀ علم‌ها، لوح محفوظ است، در این صورت صاحب علم الکتاب به تمام حقایق هستی دسترسی دارد نه بر بعضی از آنها[۷]

علم الکتاب علمی است مکتوب، مضبوط و مشهود برای اهلش. اگر مراد لوح محفوظ باشد، ثابت می‌شود آنکه عالم به کتاب است، علم غیب دارد و اگر مراد قرآن باشد باز، همین معنا ثابت می‌گردد؛ چون به یقین منظور از داشتن علم الکتاب، دانستن ظواهر آیات قرآن کریم نیست. صاحب علم الکتاب به درجاتی بالا از علم و معرفت دست یافته و از حقایقی آگاهی دارد که انسان‌های عادی از آن بی‌بهره‌اند[۸].

علم الکتاب منبع علم امامان

از روایات روشن می‌شود، امامان (ع) صاحب علم الکتاب هستند و اولین منبع علم امامان (ع) به حقیقت، کتاب خداوند است که ایشان در حالات مختلف از آن استفاده می‌کردند. علم به کتاب از مستندات غیبی امامان (ع) محسوب می‌شود. آگاهی معصومین از محتوای کتب آسمانی یکی از دلایل مهمی است که علم غیب معصومین را مبرهن می‌سازد. خداوند می‌فرماید: تِلْكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحيها إِلَيْكَ ما كُنْتَ تَعْلَمُها أَنْتَ وَ لا قَوْمُكَ مِنْ قَبْلِ هذا فَاصْبِرْ إِنَّ الْعاقِبَةَ لِلْمُتَّقينَ[۹]، ذلِكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحيهِ إِلَيْكَ وَ ما كُنْتَ لَدَيْهِمْ إِذْ أَجْمَعُوا أَمْرَهُمْ وَ هُمْ يَمْكُرُون[۱۰]، یعنی این مقدار از علم غیب را مشهود کرده، اما نه مشهود هر کس، بلکه مشهود انبیا و اولیاست. به عبارتی در این صورت، اگر نبی کل علم الکتاب را هم داشته باشد، عالم الغیب به تمام غیب‌ها نیست، بلکه آن مقدار از غیب را می‌داند که خداوند او را آگاه می‌کند[۱۱].

روایات و بیان مصداق برای عالم به کتاب

روایاتی در این زمینه وجود دارد که اهل بیت (ع) را از کسانی می‌داند که دارای علم الکتاب هستند، در ذیل به برخی از این روایات اشاره می‌شود:

  1. در روایتی سدیر صیرفی می‌‌گوید: من و ابوبصیر و یحیای بزّاز و داود بن کثیر در مجلس "بیرونی" امام صادق (ع) بودیم، آن حضرت با حالت غضب وارد شدند و پس از نشستن فرمودند: "تعجب است از مردمی که گمان می‌کنند ما علم غیب داریم! در صورتی که جز خدای متعال کسی علم غیب ندارد و من خواستم کنیزم را تنبیه کنم، او فرار کرد و ندانستم در کدام اطاق رفته است". سدیر گوید: هنگامی که حضرت برخاستند به منزلشان "اندرونی" بروند من و ابوبصیر و میسر، همراه آن حضرت رفتیم و عرض کردیم، فدایت شویم، ما سخنانی که درباره کنیز گفتید شنیدیم، و معتقدیم شما علوم فراوانی دارید، ولی ادّعای علم غیب درباره شما نمی‌کنیم. حضرت فرمود: "ای سدیر، مگر قرآن نخوانده‌ای؟ عرض کردم چرا. فرمود: این آیه را خوانده‌ای: قَالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ‏؟ گفتم: فدایت شوم، خوانده‌ام. فرمود: می‌دانی این شخص چه اندازه از علم الکتاب داشت؟ عرض کردم: شما بفرمایید. فرمود: به اندازۀ قطره‌ای از دریای پهناور! سپس فرمود: آیا این آیه: را خوانده‌ای: قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ؟ گفتم: آری. فرمود: آن کسی که علم همه کتاب را دارد داناتر است یا کسی که بهره اندکی از علم الکتاب دارد؟ عرض کردم: آن کسی که علم همه کتاب را دارد. سپس با اشاره به سینه مبارکش فرمود: به خدا قسم، علم همه کتاب نزد ماست، به خدا قسم علم همه کتاب نزد ماست"[۱۲]. از این حدیث معلوم می‌شود، فهم قرآن نقش مهمی در دانستن مسائل غیبی و قدرت امور خارق‌العاده‌ دارد؛ زیرا طبق بعضی از روایات و شواهد دیگر مقصود از کتاب در آیه مبارکه همان قرآن کریم است. همچنین باید دانسته شود قرآن در مراحل اعلی مشتمل بر تمام امور غیبی است و کسی که عالم به علم قرآن با تمام مراحل آن است تمام امور غیبی را می‌تواند استفاده کند[۱۳].
  2. امام صادق (ع) فرمودند: "کسی که نزد او علم الکتاب وجود دارد، امیرالمؤمنین (ع) است"[۱۴].[۱۵].
  3. امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: "منم آن کس که دارندۀ علم الکتاب است"[۱۶].[۱۷]
  4. برید بن معاویه از امام صادق (ع) نقل می‌کند که حضرت در تفسیر آیۀ "علم الکتاب" فرمودند: "مقصود ما اهل بیت هستیم و علی (ع) اول ما و افضل ما و بهترین فرد بعد از رسول خدا (ص) است"[۱۸].[۱۹]
  5. ابوسعید خدری از تفسیر آیۀ: قَالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتَابِ از پیامبر اکرم (ص) سؤال کرد، حضرت فرمود منظور وصی برادرم سلیمان بن داوود، آصف بن برخیا است. بار دیگر از تفسیر آیۀ: وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ سؤال کرد و حضرت فرمود مقصود برادرم علی بن ابی طالب است"[۲۰].[۲۱]

و روایات دیگر که همگی دلالت دارند بر علم اهل بیت (ع) به علم الکتاب و اینکه این علم نوعی آگاهی پیدا کردن از غیب است.

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

  1. نجفی یزدی، سید محمد، پیشگویی‌های امیرالمؤمنین ع‍ل‍ی‌ ب‍ن‌ اب‍ی‌ طال‍ب‌
  2. تحریری، محمد باقر، جلوه‌های لاهوتی
  3. اسدی گرمارودی، محمد، علم برگزیدگان در نقل و عقل و عرفان
  4. محمدی ری‌شهری، محمد، شرح زیارت جامعۀ کبیره
  5. شیخ زاده، قاسم علی، رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا
  6. هاشمی، سید علی، علم امام تام یا محدود؟
  7. عباس نقوی، سید نسیم، علم پیامبر و ائمه به غیب
  8. بخارایی‌زاده، سید حبیب، علم غیب امامان از نگاه عقل کتاب و سنت
  9. عرفانی، محمد نظیر، بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین
  10. بنی‌سعید لنگرودی، سید محمد جواد، شرب مدام در تبیین علم امام
  11. یوسفیان، حسن، علم غیب امام
  12. مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل
  13. نادم، محمد حسن، افتخاری، سید ابراهیم، منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد
  14. مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقاید
  15. مطهری، احمد، کاردان، غلام رضا، علم پیامبر و امام در قرآن
  16. عظیمی، محمد صادق، سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی

پانویس

  1. آنکه دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت گفت: من پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را برایت می‌آورم و چون سلیمان آن اورنگ را نزد خود پای برجا دید گفت: این از بخشش‌های پروردگار من است تا بیازمایدم که سپاس می‌گزارم یا ناسپاسی می‌کنم و هر که سپاس گزارد تنها به سود خویش گزارده است و هر که ناسپاسی کند بی‌گمان پروردگار من بی‌نیازی ارجمند است؛ سوره نمل، آیه ۴۰.
  2. و کافران می‌گویند: تو فرستاده (خداوند) نیستی؛ بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس؛ سوره رعد، آیه ۴۳.
  3. سورۀ نمل، آیۀ ۷۵.
  4. سورۀ سبأ، آیۀ ۳.
  5. سورۀ انعام، آیۀ ۵۹.
  6. ر.ک: محمدی ری‌شهری، محمد، شرح زیارت جامعۀ کبیره، ص ۸۲؛ اسدی گرمارودی، محمد، علم برگزیدگان در نقل و عقل و عرفان، ص ۵۵ـ ۵۹؛ تحریری، محمد باقر، جلوه‌های لاهوتی، ج ۱، ص ۱۳۷؛ نجفی یزدی، سید محمد، پیشگویی‌های امیرالمؤمنین ع‍ل‍ی‌ ب‍ن‌ اب‍ی‌ طال‍ب‌.
  7. ر.ک: طباطبایی، سید محمد حسین، ترجمۀ تفسیر المیزان، ج ۹، ص ۵۱۵؛ عباس نقوی، سید نسیم، علم پیامبر و ائمه به غیب، ص ۴۰؛ هاشمی، سید علی، علم امام تام یا محدود؟؛ بخارایی‌زاده، سید حبیب، علم غیب امامان از نگاه عقل کتاب و سنت، ص ۱۲۳؛ عرفانی، محمد نظیر، بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین، ص ۱۶۵.
  8. ر.ک: بنی‌سعید لنگرودی، سید محمد جواد، شرب مدام در تبیین علم امام، ص ۵۵ ـ ۶۲؛ یوسفیان، حسن، علم غیب امام، ص ۳۵۲.
  9. سورۀ هود، آیۀ ۴۹.
  10. سورۀ یوسف، آیۀ ۱۰۲.
  11. ر.ک: هاشمی، سید علی، علم امام تام یا محدود؟؛ مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص ۱۲۴؛ نادم، محمد حسن، افتخاری، سید ابراهیم، منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد، ص ۶۶؛ شیخ زاده، قاسم علی، رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا، ص ۶۲؛ بنی‌سعید لنگرودی، سید محمد جواد، شرب مدام در تبیین علم امام، ص ۵۵ ـ ۶۲.
  12. «عَنْ سَدِیرٍ قَالَ: کُنْتُ أَنَا وَ أَبُو بَصِیرٍ وَ یَحْیَی الْبَزَّازُ وَ دَاوُدُ بْنُ کَثِیرٍ فِی مَجْلِسِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع)إِذْ خَرَجَ إِلَیْنَا وَ هُوَ مُغْضَبٌ فَلَمَّا أَخَذَ مَجْلِسَهُ قَالَ یَا عَجَباً لِأَقْوَامٍ یَزْعُمُونَ أَنَّا نَعْلَمُ الْغَیْبَ مَا یَعْلَمُ الْغَیْبَ إِلَّا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَقَدْ هَمَمْتُ بِضَرْبِ جَارِیَتِی فُلَانَةَ فَهَرَبَتْ مِنِّی فَمَا عَلِمْتُ فِی أَیِّ بُیُوتِ الدَّارِ هِیَ قَالَ سَدِیرٌ فَلَمَّا أَنْ قَامَ مِنْ مَجْلِسِهِ وَ صَارَ فِی مَنْزِلِهِ دَخَلْتُ أَنَا وَ أَبُو بَصِیرٍ وَ مُیَسِّرٌ وَ قُلْنَا لَهُ جُعِلْنَا فِدَاکَ سَمِعْنَاکَ وَ أَنْتَ تَقُولُ کَذَا وَ کَذَا فِی أَمْرِ جَارِیَتِکَ وَ نَحْنُ نَعْلَمُ أَنَّکَ تَعْلَمُ عِلْماً کَثِیراً وَ لَا نَنْسُبُکَ إِلَی عِلْمِ الْغَیْبِ قَالَ فَقَالَ یَا سَدِیرُ أَ لَمْ تَقْرَأِ الْقُرْآنَ قُلْتُ بَلَی قَالَ فَهَلْ وَجَدْتَ فِیمَا قَرَأْتَ مِنْ کِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- قالَ الَّذِی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتابِ أَنَا آتِیکَ بِهِ قَبْلَ أَنْ یَرْتَدَّ إِلَیْکَ طَرْفُکَ، قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ قَدْ قَرَأْتُهُ قَالَ فَهَلْ عَرَفْتَ الرَّجُلَ وَ هَلْ عَلِمْتَ مَا کَانَ عِنْدَهُ مِنْ عِلْمِ الْکِتَابِ قَالَ قُلْتُ أَخْبِرْنِی بِهِ قَالَ قَدْرُ قَطْرَةٍ مِنَ الْمَاءِ فِی الْبَحْرِ الْأَخْضَرِ فَمَا یَکُونُ ذَلِکَ مِنْ عِلْمِ الْکِتَابِ- قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ مَا أَقَلَّ هَذَا فَقَالَ یَا سَدِیرُ مَا أَکْثَرَ هَذَا أَنْ یَنْسُبَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَی الْعِلْمِ الَّذِی أُخْبِرُکَ بِهِ یَا سَدِیرُ فَهَلْ وَجَدْتَ فِیمَا قَرَأْتَ مِنْ کِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَیْضاً- قُلْ کَفی‏ بِاللَّهِ شَهِیداً بَیْنِی وَ بَیْنَکُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتابِ قَالَ قُلْتُ قَدْ قَرَأْتُهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ قَالَ أَ فَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتَابِ کُلُّهُ أَفْهَمُ أَمْ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتَابِ بَعْضُهُ قُلْتُ لَا بَلْ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتَابِ کُلُّهُ قَالَ فَأَوْمَأَ بِیَدِهِ إِلَی صَدْرِهِ وَ قَالَ عِلْمُ الْکِتَابِ وَ اللَّهِ کُلُّهُ عِنْدَنَا عِلْمُ الْکِتَابِ وَ اللَّهِ کُلُّهُ عِنْدَنَا»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص۲۵۷.
  13. ر.ک: مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقاید، ص۳۲۱ـ ۳۲۴؛ مطهری، احمد، کاردان، غلام رضا، علم پیامبر و امام در قرآن، ص۲۲۴ ـ ۲۲۷؛ بخارایی‌زاده، سید حبیب، علم غیب امامان از نگاه عقل کتاب و سنت، ص۱۲۳.
  14. «الَّذِی عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتابِ هُوَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (ع)‏‏»؛ تفسیر قمی، ج۱، ص۳۶۷؛ تفسیر نورالثقلین، ج ۲، ص۵۲۳ و بحارالانوار، ج۲۶، ص۱۶۰.
  15. ر.ک: نجفی یزدی، سید محمد، پیشگویی‌های امیرالمؤمنین ع‍ل‍ی‌ ب‍ن‌ اب‍ی‌ طال‍ب‌؛ عرفانی، محمد نظیر، بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین، ص۱۶۵؛ بنی‌سعید لنگرودی، سید محمد جواد، شرب مدام در تبیین علم امام، ص۵۵ ـ ۶۲.
  16. «أَنَا هُوَ الَّذِی عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتَاب»؛ ‏طبرسی، احمد، الاحتجاج، ج ۱، ص۳۶۸؛ صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ص۲۱۶.
  17. ر.ک: یوسفیان، حسن، علم غیب امام، ص۳۵۲.
  18. «إِیَّانَا عَنَی وَ عَلِیٌّ أَوَّلُنَا وَ أَفْضَلُنَا وَ خَیْرُنَا بَعْدَ النَّبِیِّ ص»؛ صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ص۲۱۶.
  19. ر.ک. عظیمی، محمد صادق، سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۵۷.
  20. «عَنْ أَبِی سَعِیدٍ الْخُدْرِیِّ قَالَ: سَأَلْتُ رَسُولَ اللَّهِ صعَنْ قَوْلِ اللَّهِ جَلَّ شَأْنُهُ- قالَ الَّذِی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتابِ‏ قَالَ ذَاکَ وَصِیُّ أَخِی سُلَیْمَانَ بْنِ دَاوُدَ فَقُلْتُ لَهُ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ قُلْ کَفی‏ بِاللَّهِ شَهِیداً بَیْنِی وَ بَیْنَکُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتابِ قَالَ ذَاکَ أَخِی عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ ع»؛ شیخ صدوق، محمد بن علی، امالی، ص۶۵۹، ح ۳.
  21. ر.ک: محمدی ری‌شهری، محمد، شرح زیارت جامعۀ کبیره، ص۸۲؛ نجفی یزدی، سید محمد، پیشگویی‌های امیرالمؤمنین ع‍ل‍ی‌ ب‍ن‌ اب‍ی‌ طال‍ب‌؛ عظیمی، محمد صادق، سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۵۷.