علم بشری معصوم

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

علم بشری چیست؟

مراد از علوم و فنون بشری در اینجا، دانش‌هایی مانند فیزیک، شیمی و مهارت‌هایی مانند نجاری و خیاطی است که بشر معمولا با عقل و تجربه خود به آنها می‌رسد. در فنون بر خلاف علوم، بعد مهارتی و عملی نسبت به بعد نظری برجسته‌تر است. شغل‌هایی مانند نجاری، خیاطی و... را می‌توان در زمره فنون بر شمرد.

برخی از پرسش‌های مطرح در این بحث عبارت‌اند از:

  1. آیا پیامبران و دیگر برگزیدگان خداوند به شیوه‌های الهی و غیر متعارف از علوم بشری آگاهی داشتند؟
  2. آیا اعتقاد به این گونه علوم مخالف شواهد قرآنی و غلو آمیز است یا دارای نمونه قرآنی است؟

علوم و فنون بشری پیامبران

تردیدی وجود ندارد که پیامبران به جهت بُعد بشری خود مانند دیگر انسان‌ها از حواس و عقل خود استفاده کرده و علوم عادی خود را به دست می‌آوردند. نکته قابل توجه درباره آنان این است که افزون بر علوم و فنونی که به شیوه‌های عادی کسب می‌شد، گاهی خداوند مشابه این علوم و فنون را به شیوه‌های غیر متعارف در اختیار آنان قرار می‌داد. چنان که اشاره شد، خداوند متعال می‌تواند برگزیدگانش را به طور ویژه به دانش‌هایی مجهز سازد که دیگران نمی‌توانند بدان‌ها دست یابند یا دسترسی به آنها برایشان نیازمند تلاش و صرف وقت است.

در آیاتی از آموزش وحیانی کشتی‌سازی به حضرت نوح(ع) خبر داده شده است: «أَنِ اصْنَعِ الْفُلْک بِأَعْینِنا وَ وَحْینا». چنین دانشی اگر چه ـ بنابر تعریف یاد شده ـ دانشی بشری است؛ اما تعبیر یاد شده در این آیه ظهور در آن دارد که ساخت کشتی به شیوه‌ای ویژه و وحیانی به آن حضرت آموزش داده شد. مشابه این دانش، با تعبیر صریح‌تر، آموزش زره بافی به حضرت داود(ع) است که در آیاتی از قرآن به آن اشاره شده است: «وَ عَلَّمْناهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَکمْ». این دانش نیز به شیوه‌ وحیانی و غیر عادی به آن حضرت آموزش داده شده و حتی توانایی‌های خاص برای چنین کاری در اختیار آن حضرت قرار گرفت؛ آهن در دستان آن حضرت ـ به اذن الهی ـ نرم می‌شد و ایشان آن آهن نرم شده را به شکل زره می‌بافتند. چنین علومی ـ با تعریف یاد شده ـ در زمره دانش‌های بشری به شمار می‌آیند که خداوند به طور خارق‌العاده به ایشان عطا کرده بود.

از نمونه‌های روشن عنایت‌های ویژه در مورد علوم حسی، استشمام بوی پیراهن یوسف(ع) از فاصله فرسنگ‌ها راه است. زمانی که کاروانی که پیراهن یوسف را به همراه داشت، از مصر حرکت کرد، حضرت یعقوب(ع) بوی آن پیراهن را در کنعان استشمام کرد. تعابیر قرآن به گونه‌ای است که از یک حادثه واقعی خبر می‌دهد و در مقام بیان تعابیری مبالغه‌آمیز و تخیلی نیست. این رخداد نشان دهنده آن است که خداوند به طریقی ویژه آن بو را به مشام حضرت یعقوب رسانید. چنین عنایتی یا با تقویت بویایی حضرت یعقوب نسبت به بوی آن پیراهن بوده است یا از طریق انتقال خارق‌العاده آن بو توسط باد بوده است که در هر صورت دانشی حسی و ویژه نصیت حضرت یعقوب شد که دیگران از آن بی‌بهره بودند. چنین آیاتی نشان می‌دهد که خداوند می‌تواند از طریق تقویت قوای حسی برگزیدگانش یا به شیوه‌های دیگر، دانشی حسی را در اختیار برگزیدگانش قرار دهد که از مصادیق علوم بشری بوده اما دیگران نمی‌توانستند به روش‌های عادی خود آن را دریافت کنند.

بنابراین پیامبران نه تنها در امور دینی؛ بلکه در صورتی که خداوند مصلحت می‌دید، در علوم بشری و حتی در امور جاری زندگی با علوم و هدایت‌های ویژه تأیید می‌شدند. البته از آیات یاد شده، جامعیت علوم بشری پیامبران قابل استفاده نیست. بلکه ظاهر آنها این است که این گونه علم‌آموزی‌های الهی عمومیت نداشته است. مثلا دانش کشتی‌سازی فقط به حضرت نوح(ع) یاد داده شد، نه همه پیامبران یا حضرت یعقوب(ع)، تنها در زمانی که خداوند خواست، توانست بوی پیراهن یوسف را از فاصله بسیار طولانی استشمام کند و پیش از آن چنین دانشی نداشت. به نظر می‌رسد، خداوند، در صورت نیاز، این گونه دانش‌ها را به پیامبرانش عطا می‌کرده است.

علوم و فنون بشری غیر پیامبران

در قرآن کریم برخی آموزش‌های جزئی الهی به غیر پیامبران گزارش شده است که می‌تواند شواهدی بر امکان و تحقق دانش‌های بشری ـ بنابر تعریف یاد شده ـ با شیوه‌های موهبتی و ویژه باشد. وحی به مادر موسی(ع) و یاد دادن شیوه نجات دادن فرزندش از کشته شدن و آموزش حضرت مریم(س) نسبت به چگونگی برخورد با مردمی که از او درباره کودکش می‌پرسیدند از این موارد است که با عنایات ویژه خداوند به آنان همراه بوده است.

همچنین ظاهر برخی آیات دلالت بر آن دارند که خداوند به عنایت ویژه خود، علم و توانایی‌های خاصی به برخی برگزیدگانش از غیر پیامبران عطا کرده بود. در داستان حضرت طالوت(ع) این نکته به صراحت بیان شده است که خداوند او را برگزید و به او توانایی جسمی و علمی ویژه عطا کرده بود: إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَنْ يَشَاءُ[۱]. به خوبی تعابیر اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ، زَادَهُ و قاعده کلی ادامه آیه اللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَنْ يَشَاءُ نشان می‌دهد که علم و توانایی حضرت طالوت، عادی نبوده، بلکه نتیجه برگزیدگی و عنایت خاص خداوند به او بوده است. از ابتدای آیه روشن است که حضرت طالوت پیامبر نبوده است؛ بلکه از سوی پیامبر بنی اسرائیل به فرمانروایی معین شده بود. از مرور آیات این داستان پیدا است که این علم و توانایی که بنابر تعریف دانشی بشری به شمار می‌آید، جناب طالوت را برای اداره جامعه توانمند ساخته بود.

بنابراین علم موهبتی و ویژه حتی در امور عادی و بشری، برای غیر پیامبران غیر ممکن نیست و باور به آن غلوآمیز نمی‌باشد و شواهد یاد شده امکان و تحقق آن را در مورد برخی برگزیدگان خداوند اثبات می‌کند[۲].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. «خداوند او را بر شما برگزیده و بر گستره دانش و (نیروی) تن او افزوده است و خداوند پادشاهی خود را به هر که خواهد می‌دهد» سوره بقره، آیه ۲۴۷.
  2. هاشمی، سید علی، قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه، فصل اول.