علم معصوم به تمام موارد قرآن در کلام اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

قرآن منبع علم اهل بیت و علم ایشان به قرآن

یکی از معتبرترین خاستگاه علوم اهل بیت(علیهم السلام)، قرآن کریم است. این کتاب آسمانی، سرچشمۀ تمامی احکام شریعت و مهم‌ترین منبع علوم و معارف اسلامی است،[۱] لکن همه کس نمی‌تواند به عمق و باطن آن دست یابد و حقایق علمی آن را کشف کند. تنها کسانی که بعد از رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) به تمام قرآن آشنایند و از ظاهر و باطن، محکم و متشابه، ناسخ و منسوخ، عام و خاص، و مطلق و مقیدش آگاهی دارند، امامان(علیهم السلام) هستند.[۲] با این تفاوت که پیامبر به‌ طور مستقیم از نور وحی برخوردار بود و از این راه با تأویل آیات و حقایق قرآنی آشنا می‌شد ولی امامان(علیهم السلام) از وحی برخوردار نیستند و لذا با هدایت های پیامبر(صلی الله علیه و آله) و تأییدات ویژۀ خدای متعال که از لوازم شایستگی برای تصدی مقام امامت است، از حقایق قرآنی آگاه می‌شدند.[۳] آگاهی از قرآن و تفسیر و تأویل آن به اجماع شیعه از علومی است که لازم است امام از آن برخوردار باشد. این علم همانند علم به احکام شرعی برای هدایت جامعه اسلامی لازم است زیرا قرآن شامل بسیاری از معارف اسلامی و یکی از منابع فقهی است و عدم اطلاع از آن به معنای نقصان در علم دینی خواهد بود و شیعه چنین نقصی را در امام تحمل نمی‌کند[۴].

کلمات بزرگان دربارۀ علم اهل بیت به قرآن

  1. فضل بن شاذان می گوید: "قرآن به تمام و کمال و با همه حلال و حرام خود، بدون هیچ اختلاف و نزاعی، نزد امامان(علیهم السلام) موجود است"[۵].
  2. ابن قبۀ رازی نیز بعد از نقل حدیث ثقلین می گوید: "از این حدیث دانستیم که عترت از قرآن جدا ناشدنی است و تمسک به آن سبب نجات از گمراهی است. بنابراین، تمسک به عترت واجب است، چنان‌که واجب است آنها، عالم به قرآن باشند، ناسخش را از منسوخ، خاصش را از عام، مستحبش را از واجب و محکمش را از متشابه، باز شناسند. و نیز نسبت به قرآن امین باشند تا هر چیزی را در جایی که خدا مقرر فرموده است، قرار دهند و مقدم را مؤخر و مؤخر را مقدم نسازند"[۶].
  3. شیخ صدوق نیز در این زمینه می گوید:[۷] " علم امام از ناحيه خداى تعالى و رسول اوست و از اين روست كه حقايق قرآن را می‌دانند و تنزيل و تفسير و تأويل و معانى و ناسخ و منسوخ و محكم و متشابه و حلال و حرام و اوامر و نواهی و وعد و وعيد و امثال و قصص آن را می‌دانند ..."[۸].
  4. گفته شده، روزی معاویه از ابن عباس دربارۀ حضرت علی(علیه السلام) سؤال کرد، ابن عباس شروع کرد به ذکر فضایل آن حضرت و تمجید از مقام والای ایشان پرداخت و در ضمن سخنان خود گفت: "علی عارف به قرآن و تأویل آن بود". سخن دیگری از ابن عباس نقل شده که در آن ابن عباس می‌گوید: "قرآن چهار وجه دارد که یک وجه آن را به جز خداوند و رسول خدا و اهل بیت(علیهم السلام) کسی نمی‌داند و آن وجه عبارت است از اسرار باطنی قرآن و علم به امور غیبی و احوال قیامت و اموری از این قبیل[۹].

دلیل روایی بر علم امامان به تمام قرآن

برخی از روایات دلالت دارند بر اینکه امامان(علیهم السلام) عالم به تمام موارد قرآن هستند، مانند:

  1. امیرالمؤمنین(علیه السلام) فرمودند:[۱۰] «نازل نشد آیه‌ای از قرآن در شب یا روز در مورد آسمان و زمین و دنیا و آخرت و بهشت و جهنم و بیابان و کوه و روشنایی و تاریکی، مگر اینکه پیامبر(صلی الله علیه و آله) آن را بر من خوانده و املاء می‌کرد و من با دست خودم آنها را می‌نوشتم و پیامبر تأویل و تفسیر آن و محکم و متشابه و خاص و عام آنها را به من یاد داد و از اینکه آن آیه چگونه نازل شد، کجا نازل شد و تا روز قیامت در مورد چه کسانی نازل شده است، مرا آگاه کرد. پیامبر(صلی الله علیه و آله) برای من دعا کرد که خداوند به من قدرت فهم و حفظ این آیات را بدهد، پس من هیچ آیه‌ای کتاب خدا را فراموش نکرده‌ام»[۱۱].
  2. جابر از امام باقر(علیه السلام) نقل کرده که حضرت فرمودند: «هیچ کس نمی‌تواند ادعا کند از ظاهر و باطن قرآن به طور کامل آگاه است، مگر اوصیا و جانشینان پیامبر»[۱۲].
  3. امام صادق(علیه السلام) به برخی از اصحابشان فرمودند: «مردم دربارۀ انبیای اولوالعزم و مولای شما امیرالمؤمنین(علیه السلام) چه می‌گویند؟» راوی می گوید: "گفتم آنان کسی را برتر از انبیای اولوالعزم نمی‌دانند" امام صادق(علیه السلام) فرمودند: «خداوند تبارک و تعالی دربارۀ حضرت موسی(ع) فرمود: «وَ كَتَبْنا لَهُ فِي الْأَلْواحِ مِنْ كُلِّ شَيْ‌ءٍ مَوْعِظَةً»[۱۳] و نفرمود: «كُلِّ شَيْ‌ءٍ» و دربارۀ حضرت عیسی(ع) فرمود«وَ لِأُبَيِّنَ لَكُم بَعْضَ الَّذِي تَخْتَلِفُونَ فِيهِ»[۱۴] و نفرمود: «كُلِّ شَيْ‌ءٍ» امّا دربارۀ مولای شما امیرالمؤمنین(علیه السلام) فرمود: «قُلْ كَفى‏ بِاللَّهِ شَهيداً بَيْني‏ وَ بَيْنَكُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ»[۱۵] و خداوند عزوجل فرمود: «وَ لا رَطْبٍ وَ لا يابِسٍ إِلاَّ في‏ كِتابٍ مُبينٍ»[۱۶] و علم این کتاب است كه نزد امیرالمؤمنین است.»[۱۷].
  4. امام صادق(علیه السلام) فرمودند: «من زادۀ رسول خدایم و منم که کتاب خدا را می‌دانم، در آن است آغاز خلقت و آنچه تا روز قیامت خواهد بود و در اوست خبر آسمان و خبر زمین و خبر بهشت و جهنّم و خبر آنچه بود و خواهد بود. من اینها را می‌دانم چنان که گویی به کف دست خود می‌نگرم، خداوند عزوجل می‌فرماید: در اوست بیان هر چیزی»[۱۸].
  5. امام باقر(علیه السلام) به نقل از امام سجاد(علیه السلام) فرمودند: «خدا پیامبری را مبعوث نساخت مگر اینکه از علم، بخشی را به او سپرد، مگر نبی اکرم(صلی الله علیه و آله) که خدا تمام علم را به او اعطاء نمود و فرمود: «تِبْياناً لِكُلِّ شَي‏ءٍ»[۱۹] و در مورد حضرت موسی(ع) فرمود: «وَ كَتَبْنا لَهُ فِي الْأَلْواحِ مِنْ كُلِّ شَيْ‌ءٍ مَوْعِظَةً»[۲۰] در مورد آصف بن برخیا فرمود: «الَّذي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتابِ»[۲۱] و نفرمود: كسی كه نزد او علم كتاب بود. در حقّ حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) فرمود: «ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا»[۲۲] پس این کلّ کتاب است و آن برگزیدگان ما هستیم»[۲۳].
  6. امام صادق(علیه السلام) می‌فرمودند: «من می‌دانم هر آنچه را که در آسمان‌ها و زمین است و می‌دانم هر آنچه را که در بهشت و جهنّم است؛ و می‌دانم آنچه را که بوده و خواهد بود»؛ سپس مکثی کرد و مشاهده نمود این سخن بر شنوندگان بزرگ جلوه کرده است؛ لذا فرمودند: «من این امور را از کتاب خدا دانسته‌ام؛ خدای عزّوجلّ فرموده در آن است بیان هر چیزی.» باز فرمودند: «خداوند متعال می‌فرماید: «وَمَا مِنْ غَائِبَةٍ فِي السَّمَاء وَالْأَرْضِ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ»[۲۴] سپس فرمود: «ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا»[۲۵] و ما هستیم آن برگزیدگان خدا که این کتاب را به میراث به ما داده است که در آن است بیان هر چیزی»[۲۶].
  7. برید بن معاویه می‌گوید:[۲۷] از امام باقر(علیه السلام)دربارۀ آیۀ: «قُلْ كَفى‏ بِاللَّهِ شَهيداً بَيْني‏ وَ بَيْنَكُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ» سؤال کردم؟ حضرت فرمودند: «خداوند از «مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتاب» خصوص ما را قصد کرده و علی نخستین و برترین و بهترین ماست»[۲۸].
  8. در روایت دیگری امام صادق(علیه السلام) فرمودند:[۲۹] «به خدا سوگند، همه علم کتاب نزد ماست»[۳۰].

همچنین برخی روایات ذیل آیۀ «وَ مَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فىِ الْعِلْمِ»،[۳۱] راسخان در علم را به خصوص امامان معصوم(علیهم السلام) تفسیر کرده و دلیل دیگری بر حصر همۀ علوم و معانی قرآن در دوازده امام است،[۳۲] یعنی اینکه فقط ایشان عالم به تمام موارد موجود در قرآن هستند. مرحوم کلینی بابی با عنوان: «أَنَ‏ الرَّاسِخِينَ‏ فِي‏ الْعِلْمِ‏ هُمُ‏ الْأَئِمَّةُ»[۳۳] باز کرده و در آن روایاتی آورده است، مانند: امام صادق(علیه السلام) فرمودند:[۳۴] «نَحْنُ‏ الرَّاسِخُونَ‏ فِي‏ الْعِلْمِ‏ وَ نَحْنُ‏ نَعْلَمُ‏ تَأْوِيلَه»[۳۵]

نتیجه گیری

از روایات گوناگون استفاده می‌شود که اولاً قرآن علم خداوند بوده و همۀ حقایق در آن موجود است[۳۶] و ثانیاً یکی از مصادر علوم و معارف امامان(علیهم السلام) قرآن مجید است و ایشان به تمام آن علم دارند[۳۷].

پرسش‌های وابسته

منابع

پانویس

  1. ر.ک: عظیمی، محمد صادق، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص ۱۷۱؛ اوجاقی، ناصرالدین، علم امام از دیدگاه کلام امامیه، ص ۷۵ و ۷۶.
  2. ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، ج ۹، ص ۱۱۹ـ ۱۲۶؛ عظیمی، محمد صادق، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص ۱۷۱؛ بابایی، علی اکبر، اهل بیت پیامبر مفسران آگاه به تمام قرآن، ماهنامۀ معرفت، ش ۳۸، ص ۲۷.
  3. ر.ک: عظیمی، محمد صادق، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص ۱۷۱.
  4. ر.ک: اوجاقی، ناصرالدین، علم امام از دیدگاه کلام امامیه، ص ۷۵ و ۷۶.
  5. ر.ک: عظیمی، محمد صادق، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص ۱۷۱؛ اوجاقی، ناصرالدین، علم امام از دیدگاه کلام امامیه، ص ۷۵ و ۷۶.
  6. ر.ک: عظیمی، محمد صادق، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص ۱۷۱.
  7. ابن بابویه، محمد بن علی، كمال الدين و تمام النعمة، ج ۲، ص ۶۶۱.
  8. ر.ک: افتخاری، سید ابراهیم، بررسی مقایسه‌ای شئون امامت در مکتب قم و بغداد، ص ۸۱.
  9. ر.ک: اوجاقی، ناصرالدین، علم امام از دیدگاه کلام امامیه، ص ۷۵ و ۷۶.
  10. صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ج ۱، ص ۱۹۸.
  11. ر.ک: عظیمی، محمد صادق، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص ۱۷۱؛ افتخاری، سید ابراهیم، بررسی مقایسه‌ای شئون امامت در مکتب قم و بغداد، ص ۸۱.
  12. ر.ک: عظیمی، محمد صادق، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص ۱۷۱؛ بابایی، علی اکبر، اهل بیت پیامبر مفسران آگاه به تمام قرآن، ماهنامۀ معرفت، ش ۳۸، ص ۲۷.
  13. سورۀ اعراف، آیۀ ۱۴۵.
  14. سورۀ زخرف، آیۀ ۶۳.
  15. سورۀ رعد، آیۀ ۴۳.
  16. سورۀ انعام، آیۀ ۵۹.
  17. ر.ک: ایمانی، احد، وبگاه بهترین سخن ها .
  18. ر.ک: ایمانی، احد، وبگاه بهترین سخن ها.
  19. سورۀ نحل، آیۀ ۸۹.
  20. سورۀ اعراف، آیۀ ۱۴۵.
  21. سورۀ نمل، آیۀ ۴۰.
  22. سورۀ فاطر، آیۀ ۳۲.
  23. ر.ک: ایمانی، احد، وبگاه بهترین سخن ها.
  24. سورۀ نمل، آیۀ ۷۵.
  25. سورۀ فاطر، آیۀ ۳۲.
  26. ر.ک: ایمانی، احد، وبگاه بهترین سخن ها.
  27. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۲۲۹.
  28. ر.ک: بابایی، علی اکبر، اهل بیت پیامبر مفسران آگاه به تمام قرآن، ماهنامۀ معرفت، ش ۳۸، ص ۲۷.
  29. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۵۷.
  30. ر.ک: بابایی، علی اکبر، اهل بیت پیامبر مفسران آگاه به تمام قرآن، ماهنامۀ معرفت، ش ۳۸، ص ۲۷.
  31. سورۀ آل عمران، آیۀ ۷.
  32. ر.ک: بابایی، علی اکبر، اهل بیت پیامبر مفسران آگاه به تمام قرآن، ماهنامۀ معرفت، ش ۳۸، ص ۲۷.
  33. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۲۱۳.
  34. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۲۱۳.
  35. ر.ک: بابایی، علی اکبر، اهل بیت پیامبر مفسران آگاه به تمام قرآن، ماهنامۀ معرفت، ش ۳۸، ص ۲۷.
  36. ر.ک: ایمانی، احد، وبگاه بهترین سخن ها.
  37. ر.ک: عظیمی، محمد صادق، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص ۱۷۱.