فرق علم پیامبر با امام چیست؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
فرق علم پیامبر با امام چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ علم معصوم
مدخل اصلیعلم معصوم

فرق علم پیامبر (ص) با امام (ع) چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث علم معصوم است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم معصوم مراجعه شود.

پاسخ نخست

امینی

علامه امینی در کتاب «الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب» در این‌باره گفته‌ است:

«رسول کسی است که جبرئیل (ع) بر او نازل می‌شود و کلامش را می‌شنود و وحی بر او نازل می‌گردد، و نبی گاهی سخن را می‌شنود و گاهی شخص را می‌بیند و سخن را نمی‌شنود، و امام کسی است که کلام را می‌شنود و شخص را نمی‌بیند، امامان (ع) هیج‌کاری انجام نمی‌دهند، مگر با پیمان از خدا و فرمانی از او هیچ‌گاه از آن تجاوز نمی‌کنند. و نیز در کافی نصوص متعدده دیگری در این باره وجود دارد، پس امامان (ع) به نظر شیعه پیامبرند و به آنها وحی می‌شود و رسول نیز هستند زیرا آنان همانند رسولان مامور به تبلیغ چیزهائی که به آنها وحی شده نیز می‌باشند، و در جلد ۲ صفحه ۳۵ همان کتاب می‌نویسد: در جزء اول این کتاب گفته‌ایم: شیعه می‌پندارد که به امامان (ع) اهل بیت (ع) وحی می‌شود و فرشتگان از ناحیه خدا و آسمان بر ایشان وحی می‌آورند»[۱].

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. آیت‌الله صافی گلپایگانی؛
آیت‌الله لطف‌الله صافی گلپایگانی در کتاب «گفتمان مهدویت» این‌باره گفته‌است: «فرق پیغمبر و امام در آگاهی از امور غیبی از این جهت است که در علم پیغمبر (ص)، بشری میان او و عالم غیب واسطه نیست درحالی که ائمه (ع) بخشی از این علم را از پیغمبر (ص) کسب کرده‌اند»[۲].
۲. آیت‌الله استادی؛
آیت‌الله رضا استادی در مقاله‌ای با عنوان «پاسخى به چالش‌هاى فکرى در بحث امامت و عصمت» در این‌باره گفته است: «اگر سؤال کنند که فرق بین امام (ع) و پیغمبر (ص) چیست؟ پاسخ، دقیقاً روشن نیست، مثل این است که سؤال از اول این گونه مطرح شده باشد که فرق بین نبی و رسول چیست. چون به هر دو وحی می‌شود، ولی در هر حال، یکی نبی است و رسول نیست و یکی هم نبی است و هم رسول. در هر دو حالت وحی است، ولی دقیقاً برای ما روشن نیست که تفاوت آنها چگونه است، این جا هم در ارتباط امام با عالم غیب جای شبهه نیست، اما نباید به ارتباط او وحی اطلاق کرد. بعضی از اهل تسنّن می‌گویند: شما معتقدید که به ائمّه وحی می‌شود. ما به هیچ وجه به این معتقد نیستیم. عرض کردم خود فاطمه زهرا (ع) می‌فرماید: "وحی قطع شد" پس در عین این که به آنها وحی نمی‌شود، ما معتقدیم که تماس با غیب برقرار است. فرق دیگر امام و پیغمبر در این است که پیغمبر مشرّع است و امام نگاهبان و مبیّن شریعت. این بحث مفصّلی می‌طلبد که ممکن است انتقادی هم در آن باشد: یک حرف این است که پیغمبر شریعت را می‌آورد و وقتی از دنیا رفت شریعت او بر اساس أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ کامل و تمام است و هر چه را ائمّه می‌گویند در مقام تبیین است، آنان پاسدار دین از تحریفات و انحرافات هستند. حتی امام زمان (ع) هم که تشریف بیاورند، چیزهایی که می‌گویند از خودشان نیست، همان چیزهایی است که رسول خدا فرموده و در اختیار ایشان گذاشته است، خواه آن زمان موقع بیانش نبوده یا بیان شده و به ما نرسیده است. این هم یک فرق بین امام (ع) و پیغمبر (ص) است که اگر کسی اصل ارتباط را قبول کرد و گفت من به لفظ وحی و غیر وحی کار ندارم، آنها چه فرقی دارند، یک فرق فارق ارتباط پیغمبر (ص) با عالم غیب است که مجموعه‌ای را به عنوان دین از خدای متعال تلقی می‌کند و در اختیار امّت می‌گذارد، افرادی را هم خود پیغمبر به عنوان مبیّن و مفسر و پاسدار شریعتش تعیین کرده که مبیّن بودن و پاسدار بودن آنها مبتنی بر ارتباط شان با عالم غیب است. اگر کسی با عالم غیب ارتباط نداشته باشد نمی‌تواند از دین پاسداری کند، همان گونه که خود پیامبر چون چنین ارتباطی داشت می‌توانست دین را دریافت و حفظ کند. این بزرگواران که می‌خواهند دین را تفسیر کنند، اگر می‌خواهند از اشتباه در تفسیر مصون باشند، باید با عالم غیب ارتباط داشته باشند. تعبیراتی در دین ما هم هست که، آنها پیوسته با فرشتگان در تماس بودند. البته تعبیرات متفاوت است، گاهی روز، گاهی شب، گاهی شب جمعه و یا مواقع دیگری به عنوان زمان ارتباط آنها ذکر شده است که این بحث دیگری می‌طلبد. اما اصل آن است که امام (ع) هم مثل پیغمبر (ص) با عالم غیب ارتباط دارد. و این جمله بسیار جالب که در امامت مکرّر گفته شده و از امام جواد (ع) نقل گردیده است که «الامامةُ تجری مجرى النبوّة» دقیقاً همان مطلبی است که امامت ائمه (ع) شیعه ادامه نبوّت است، معنایش این است که ارتباط آنها قطع نشده، ولی نبوت قطع شده است. بنابراین، امام (ع) با پیغمبر (ص) از حیث ارتباط هیچ فرقی ندارند، هر دو با عالم غیب ارتباط دارند، اما از حیث این که این ارتباط نامش چیست و کیفیتش چگونه است، این برای ما روشن نیست، فقط نام یکی وحی است و نام دیگری تحدیث؛ در یکی می‌گوییم: يُوحَىٰ إِلَيْكَ و در دیگرى می‌گوییم: محدَّثه یا می‌گوییم: «الأئمةُ محدَّثون»».[۳]
۳. حجت الاسلام و المسلمین اقوام کرباسی؛
حجت الاسلام و المسلمین دکتر اکبر اقوام کرباسی، در کتاب «مؤمن الطاق» در این‌باره گفته‌ است: «مؤمن‌ الطاق در روایتی که درصدد بیان تفاوت‌های رسول و نبی و محدِّث است، عملاً تفاوت این سه تن را بر محور همین علم بیان کرده است. او تفاوت رسول و نبی را تنها در نحوه دریافت این علم، که به ترتیب در بیداری و رؤیا صورت می‌گیرد بیان کرده است. رسول و نبی موفق به دریافت این علم به‌صورت دیداری هستند، امام محدَّث همین علم را تنها به‌صورت شنیداری واجد می‌شود. گویی اینکه محدَّث فردی است که جبرئیل برای او در عالم خارج حدیث می‌گوید و او البته می‌شنود ولکن از دیدارش محروم است[۴]. در واقع رسول و نبی به‌واسطه همین علم است که می‌دانند آنچه را می‌دانند، و با همین علم، از تنظیم مقدمات و قیاسات برای تحصیل قطع بی‌نیازاند. ایشان به‌واسطه همین موهبت خدادادی است که مَلَک وحی و مَلَک تحدیث را می‌شناسند و به گفتار آن اطمینان حاصل می‌کند. در روایاتی دیگر، ویژگی فوق شنیدن صدای ملک و البته ندیدن او برای نشان دادن تفاوت بین امام و نبی و رسول ذکر شده که می‌توان نتیجه گرفت منظور از محدث همانا ائمه معصومین‌اند»[۵]
۴. حجت الاسلام و المسلمین نیرومند، آقای مرتضوی و خانم نقاشان؛
حجت الاسلام و المسلمین رضا نیرومند، آقای مرتضوی و خانم الهام محمدزاده نقاشان در مقاله «رابطه الهام و تحدیث در علم امامان شیعه» در این‌باره گفته‌اند: «در روایات فراوانی از اهل بیت (ع) نقل شده که ایشان میان رسول، نبی و امام فرق می‌گذارند و امام را محدث خطاب می‌کنند. برید عجلی نقل می‌کند که از امام صادق (ع) فرق بین رسول و نبی و محدث را پرسیدم؟ آن حضرت فرمود: رسول کسی است که فرشته بر او نازل می‌شود و پیغام از طرف خداوند می‌آورد اما نبی کسی است که در خواب می‌بیند و هر چه در خواب دید واقعیت است اما محدث کسی است که صدای ملک را می‌شنود و به گوش او می‌خورد و به قلبش القاء می‌گردد.[۶] در حدیث دیگری در باب تفاوت میان رسول و نبی و امام از قول امام رضا (ع) آمده است که بر رسول جبرئیل (ع) نازل می‌شود در حالی‌که او را می‌بیند و صدایش را می‌شنود اما نبی گاهی سخن جبرئیل (ع) را می‌شنود و گاهی شخص او را می‌بیند و سخنش را نمی‌شنود، نیز گاهی اوقات در خواب به او خبر می‌دهند مانند خواب ابراهیم (ع) و اما امام آن است که سخن را می‌شنود و شخص را نمی‌بیند[۷]. مجلسی در استنباط از این روایات معتقد است که امام احکام شرعی را در خواب نمی‌بیند اما نبی گاهی در خواب حکم شرعی را می‌بیند مثل رؤیای ابراهیم (ع) و فرق بین امام و رسول و نبی در این است که رسول همیشه هنگام القاء حکم شرعی فرشته را می‌بیند ولی نبی و امام در حال القاء حکم، فرشته را نمی‌بینند گرچه ممکن است در سایر احوال، ملائکه را ببینند. لذا القاء ملک بر رسول و نبی بر وجه تعلیم است و القاء ملک بر امام بر وجه تنبیه می‌باشد[۸]»[۹].
۵. آقای رنجبر (پژوهشگر وبگاه راسخون)؛
آقای جواد رنجبر، در مقاله «کنکاشی در کیفیت و سرچشمه‌های علم امام» در این‌باره گفته‌ است: «بین علم پیغمبر (ص) و امام (ع) دوگانگی نیست؛ قول به تفصیل بین علم امام (ع) به احکام و موضوعات، این اقتضاء را دارد که یا باید همین تفصیل را نسبت به پیغمبر نیز قائل شویم؛ یا این که، این دوگانگی را در علم امام نیز بپذیریم؛ زیرا علم امام (ع) همان علم پیامبر (ص) است که به ارث رسیده است؛ پس حق این است که ملاک علم پیغمبر (ص) و امام (ع) در احکام و موضوعات ملاک واحد است؛ وگرنه با پیغمبر اختلاف خواهند داشت، و در تحصیل بخشی از آن نیازمند جستجو خواهند بود، حال آن که در شأن معصومین نیست که نیاز به جستجو داشته باشند؛ زیرا، خود نص الهی و حجّت بر دیگران می باشند، و نسیان و غفلت بشری بر آنها عارض نمی‌شود؛ وگرنه در این فرض با دیگران یکسان خواهند بود»[۱۰].
۶. آقای صادقی؛
آقای حسن صادقی در مقاله «مقایسه پیامبر و امام از دیدگاه امام رضا» در این‌باره گفته‌ است:

«حسن بن عباس معروفی از امام رضا (ع) پرسید که میان "رسول" و "نبی" و "امام" چه فرقی وجود دارد؟ امام رضا (ع) این گونه جواب دادند: فرق میان "رسول" و "نبی" و "امام" این است که "رسول" کسی است که جبرئیل بر او نازل شود و او را ببیند و سخنش را هم بشنود و بدو وحی فرود آورد و بسا باشد که در خواب بیند؛ مانند خواب حضرت ابراهیم (ع). "نبی" بسا سخن را بشنود و جبرئیل را نبیند و بسا شخص را بیند و چیزی نشنود، "امام" کسی است که سخن فرشته را بشنود و شخص او را نبیند[۱۱].

این روایت تفاوت "رسول" و "نبی" و "امام" را از لحاظ ارتباط با خداوند متعال بیان می‌کند. بنابراین، بر اساس این حدیث، امام نیز با واسطه فرشته با خدای متعال ارتباط دارد، با این تفاوت که او را نمی‌بیند و سخن او را می‌شنود. البته با توجه به دلایل قطعی ختم نبوت، ارتباط امام با فرشته از نوع ارتباط رسالی نیست، بلکه تنها برای تلقّی علوم از فرشته است.

تأکید بر این نکته ضرورت دارد که بر اساس آیات و روایات فراوان، وحی رسالی تنها با واسطه پیامبران است و پیامبران، حاملان وحی هستند و با توجه به اینکه نبوت با رسول اکرم (ص) پایان یافته و پس از ایشان پیامبر دیگری نمی‌آید، امامان (ع) شریعت تازه‌ای نمی‌آورند و وحی و شریعت رسول اکرم (ص) را حفظ و تبلیغ می‌کنند. بنابراین، حدیث یاد شده درصدد بیان همه تفاوت‌های پیامبر (ص) و امام (ع) نیست و تنها تفاوت آنها از جهت ارتباط با خدا از راه فرشته بیان می‌کند. از این رو، روایت با ادلّه‌ای که تفاوت‌های دیگری برای پیامبر (ص) و امام (ع) نقل کند، منافات ندارد.

با توجه به وجود بیشتر صفات پیامبر (ص) در امام (ع)، پرسش دیگری مطرح می‌شود و آن، این است که آیا یکی از پیامبر (ص) و امام بر دیگری برتری دارد یا نه؟ از برخی روایات استفاده می‌شود که مقام امام از مقام پیامبر بالاتر است. امام رضا (ع) در حدیث معروف امام می‌فرمایند: به راستی امامت مقامی‌ است که خداوند متعال آن را بعد از مقام نبوت و خلّت "خلیل اللهی" در مرحله سوم به ابراهیم خلیل اختصاص داد و فضیلتی است که او را به آن شرفیاب نمود و به وسیله آن نامش را بلندآوازه قرار داد و فرمود: إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا [۱۲]. خلیل (ع) خوشحال شد و عرض کرد: وَمِن ذُرِّيَّتِي [۱۳]؛ خداوند عزوجل فرمود: لاَ يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ [۱۴]. این آیه، امامت هر ظالم تا روز قیامت را باطل نمود.

توضیح این نکته ضروری است که سخن در اینجا در محور مقام و جایگاه و اینکه مقام امامت از مقام پیامبری برتر است. بنابراین، امام از جهت مقام امامت بر پیامبر از لحاظ مقام پیامبری برتری دارد. البته هرگاه فردی هم پیامبر باشد و هم امام، از لحاظ مقام امامت برتری دارد. از این رو، برخی از پیامبران که افزون بر مقام پیامبری دارای مقام امامت‌اند ـ همچنان که روایت یادشده درباره حضرت ابراهیم (ع) بر آن دلالت دارد ـ از لحاظ مقام امامت بر پیامبرانی که دارای مقام امامت نیستند، برتری دارند. البته همه پیامبرانی که مقام امامت دارند، در یک رتبه نیستند و برخی از آنها بر برخی دیگر برتری دارند. همچنان که رسول اکرم (ص) بر همه پیامبران حتی کسانی که دارای مقام امامت هستند و نیز بر امامان (ع) برتری دارد. امام رضا (ع) می‌فرماید: خداوند تبارک و تعالی پیامبرش محمد (ص)

را بر همه آفریده‌هایش از پیامبران و فرشتگان برتری داد و طاعت او را طاعت خود و پیروی از او را پیروی از خود قرار داد و زیارت او در دنیا و آخرت را زیارت خود قرار داد و فرمود: مَّنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ [۱۵] و فرمود: إِنَّ الَّذِينَ يُبَايِعُونَكَ إِنَّمَا يُبَايِعُونَ اللَّهَ يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ [۱۶][۱۷]»[۱۸].
۷. پژوهشگران مرکز ملی پاسخ‌گویی به سؤالات دینی؛
پژوهشگران مرکز ملی پاسخ‌گویی به سؤالات دینی، در پاسخ به این پرسش آورده‌اند: «در عین حال، قطع شدن وحی، به معنای قطع رابطه خداوند با انسان کامل مانند امام (ع) و پیشوای معصوم نیست. آنها به طریق دیگر به منبع غیب اتصال دارند و حقایق را از منبع پرفیض الهی دریافت می‌کنند. آنها به جهت این که پیشوا و امام (ع) هستند، علم و دانش‌های خویش را از طرف خداوند دریافت می‌کنند و دارای علم لدنی الهی هستند. این دریافت حقایق و علوم و دانش و اطلاع بر اسرار غیب را، وحی نمی‌گویند؛ بلکه به آن "الهام" می‌گویند. بنابراین، اگر چه وحی قطع شده است، اما الهام الهی که نوع دیگری از وحی می‌باشد، برای امامان (ع) وجود دارد. براساس روایات، امامان (ع) دست آموز الهام غیبی‌اند و صدای غیب را می‌شنوند؛ اما بر طبق عقیده برخی از بزرگان، فرشته را نمی‌بینند؛ به خلاف پیامبر که سخن فرشته را می‌شنود و گاه خود ملک را نیز می‌بیند. این الهام، نظیر الهامی است که به حضرت خضر (ع)، ذوالقرنین، حضرت مریم (س) و مادر موسی شده است. گاهی در قرآن کریم، از این معنا تعبیر به وحی گردیده که البته منظور از آن، وحی نبوت نیست. حضرت رضا (ع) در ضمن حدیث مفصلی درباره امامت فرمود: هنگامی که خدای متعال کسی را به عنوان امام (ع) برای مردم برمی‌گزیند، به او سعه صدر عطا می‌کند و چشمه‌های حکمت را در دلش قرار می‌دهد و علم را به وی الهام می‌کند تا در پاسخ به هیچ سؤالی درنماند و در تشخیص حق، سرگردان نشود. پس او معصوم و مورد تأیید و توفیق و تسدید الهی بوده، از خطاها و لغزش‌ها در امان خواهد بود. باید توجه داشت امام (ع) کسی است که از وجودی برتر در عصر خود برخوردار بوده، در نقطه اوج و قلّه هرم هستی قرار دارد. از این رو، باطن امام (ع) نیز همانند باطن پیامبر (ص)، با نور ولایت حق روشن بوده، با عالم حقایق و معانی غیبی ارتباط دارد. امام (ع) نیز همانند پیامبر (ص)، واسطه فیض میان خلق و حق، عامل ارتباط خلق با حق و حافظ حریم وحی و شریعت است؛ امّا پیامبر (ص) نیست؛ یعنی مقام و شأن و مسؤلیت نبوی و رسالت را به او نداده اند»[۱۹].
۸. پژوهشگران وبگاه پرسمان.
پژوهشگران وبگاه پرسمان، در پاسخ به این پرسش آورده‌اند:
  • «از امام صادق (ع) پرسیدند: علم بدون اختلاف، مخصوص امامان (ع) است و شما چگونه از آن آگاهى می‌یابید؟ فرمودند: «آگاهى ما هم از این معرفت بى‌اختلاف، مانند آگاهى پیامبر خدا (ص) است؛ با این تفاوت که آنچه را پیامبر (ص) می‌دید، ما نمی‌بینیم» [۲۰]»[۲۱].
  • «شأن نبی آن است كه راه را بر مردم آشكار كند؛ امّا بر امام است كه مردم را به پيمودن راه وا دارد. بر اين اساس مقام امامت از نبوت بالاتر است و به همين دليل، ابراهيم خليل (ع)، مدت‏‌ها پس از آن‏كه به پيامبرى رسيد و پس از پيروزى در امتحان‌‏هاى متعدد، به مقام امامت نايل آمد. وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي قَالَ لاَ يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ[۲۲] بايد توجه داشت كه برتر بودن مقام امامت از مقام نبوت، به معناى آن نيست كه شخص "امام"، از شخص "نبی" برتر و بالاتر است؛ زيرا بسيارى از پيامبران (ع) - از جمله پيامبر اسلام (ص) - علاوه بر مقام "نبوت"، داراى مقام "امامت" نيز بوده‌‏اند. "امام" كسى است كه از وجودى برتر، در عصر خود برخوردار بوده، در نقطه اوج و قله هرم هستى قرار دارد. به همين جهت باطن امام، همانند باطن پیامبر (ص)، با نور ولایت حق روشن بوده، با عالم حقايق و معانى غيبى ارتباط دارد. امام، همانند پیامبر، واسطه فيض ميان خلق و حق، عامل ارتباط خلق با حق و حافظ حريم وحى و شريعت است. امّا پیامبر نيست؛ يعنى، مقام و شأن و مسؤوليت نبوت و رسالت را به او نداده‌‏اند و به آن صورت كه بر پيامبران (ع) وحى می‌‏شده است؛ به آنان آموزه‏‌هاى غیب ابلاغ نشده‌‏است. براساس روايات، امامان (ع) دست‌‏آموز "الهام غيبى"اند. آنان صداى غیب را می‌‏شنوند، اما فرشته را نمی‌‏بينند؛ به خلاف پیامبر كه سخن فرشته را می‌‏شنود و گاه خود ملك را می‌‏بيند، نه اين كه تنها صدا را بشنود»[۲۳].

پرسش‌های وابسته

  1. اقسام و انواع علم معصوم کدام‌اند؟ (پرسش)
  2. علم معصوم مطلق چیست و مصداق‌های آن کدام‌اند؟ (پرسش)
  3. آیا علم معصوم مراتب و درجات دارند؟ (پرسش)
  4. علم باطنی معصوم به چه معناست؟ (پرسش)
  5. علم ذاتی معصوم چیست؟ (پرسش)
  6. علم غیر ذاتی معصوم چیست؟ (پرسش)
  7. علم اکتسابی یا علم مستفاد معصوم چیست؟ (پرسش)
  8. علم موهوبی و موهبتی یا علم لدنی معصوم چیست؟ (پرسش)
  9. علم تام یا کامل معصوم چیست؟ (پرسش)
  10. علم محدود معصوم چیست؟ (پرسش)
  11. علم دفعی معصوم چیست؟ (پرسش)
  12. علم تدریجی معصوم چیست؟ (پرسش)
  13. علم اجمالی معصوم چیست؟ (پرسش)
  14. علم تفصیلی معصوم چیست؟ (پرسش)
  15. علم حصولی معصوم چیست؟ (پرسش)
  16. علم حضوری معصوم چیست؟ (پرسش)
  17. علم فعلی یا دائمی معصوم به چه معناست؟ (پرسش)
  18. علم شأنی یا استعدادی یا ارادی و اختیاری معصوم به چه معناست؟ (پرسش)
  19. فرق بین علم فعلی و شأنی معصوم چیست؟ (پرسش)
  20. آیا علم معصوم متوقف بر اراده اوست یا بر صرف التفات و توجه؟ (پرسش)
  21. آیا علم معصوم مراتب و درجات دارد؟ (پرسش)
  22. فرق علم پیامبر با امام چیست؟ (پرسش)
  23. آیا علم پیامبران از لحاظ مرتبه یکسان است؟ (پرسش)
  24. آیا علم پیامبران و امامان از لحاظ مرتبه یکسان یا متفاوت است؟ (پرسش)
  25. فرق بین علم معصوم و علم فرشتگان چیست؟ (پرسش)
  26. آیا پیامبران پیش از آغاز وحی و نبوت و امامان پیش از تصدی امامت از علم ویژه معصوم برخوردار بوده‌اند؟ (پرسش)
  27. آیا علم معصوم در شب قدر نازل می‌شود؟ (پرسش)
  28. آیا علم معصوم در شب جمعه نازل می‌شود؟ (پرسش)
  29. امام معصوم از چه زمانی صاحب علم ویژه می‌شود؟ (پرسش)
  30. آیا غیر معصوم می‌تواند از علوم ویژه معصوم آگاهی یابد؟ (پرسش)
  31. تفاوت علم خدا و معصوم چیست؟ (پرسش)
  32. آیا مقام علم معصوم به غیر معصوم داده می‌شود؟ (پرسش)
  33. شرایط دستیابی غیر معصوم به علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  34. غیر معصوم از چه راهی می‌تواند به علم معصوم آگاهی یابد؟ (پرسش)
  35. آیا غیر معصوم وظیفه دارد به دنبال فراگیری علوم معصوم باشد؟ (پرسش)
  36. آیا آگاهی غیر معصوم از علم ویژه معصوم با حکمت الهی در امتحان او منافات ندارد؟ (پرسش)
  37. آیا از راه غیر مشروع می‌توان به علم ویژه معصوم دست یافت؟ (پرسش)
    1. آیا آگاهی از علم معصوم با سحر و جادو قابل دسترسی است؟ (پرسش)
  38. رابطه علم معصوم با علم مکنون یا مستأثر چیست؟ (پرسش)
  39. رابطه علم معصوم با اجتباء الهی چیست؟ (پرسش)
  40. رابطه علم معصوم با بداء الهی چیست؟ (پرسش)

منبع‌شناسی جامع علم معصوم

پانویس

  1. الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج۹.
  2. کتاب گفتمان مهدویت
  3. پاسخى به چالش‌هاى فکرى در بحث امامت و عصمت، نشریه معرفت شماره ۰۳۷ - آذر و دی ۱۳۷۹
  4. کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۷۱.
  5. مؤمن الطاق؛ ص۲۰۶.
  6. " الَّذِي تَأْتِيهِ الْمَلَائِكَةُ وَ تَبْلُغُهُ‏ عَنِ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَ النَّبِيُ‏ الَّذِي‏ يَرَى‏ فِي مَنَامِهِ فَمَا رَأَى فَهُوَ كَمَا رَأَى وَ الْمُحَدَّثُ الَّذِي يَسْمَعُ كَلَامَ الْمَلَائِكَةِ وَ يُنْقَرُ فِي أُذُنِهِ وَ يُنْكَتُ فِي قَلْبِهِ‏‏‏"، مجلسی، بحار الأنوار، ج۲۶، ص۷۵.
  7. همان: ۲۶، ۷۵؛ کلینی، بی تا ۱، ۲۴۸.
  8. مجلسی، مرآة العقول، ۱۴۰۴: ۲، ۲۸۹.
  9. رابطه الهام و تحدیث در علم امامان شیعه، فصلنامه کلام اسلامی، شماره ۹۴ ص ۶۰.
  10. کنکاشی در کیفیت و سرچشمه‌های علم امام.
  11. محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۱، ص۱۷۶.
  12. من تو را پیشوای مردم می‌گمارم؛ سوره بقره، آیه:۱۲۴.
  13. و از فرزندانم؛ سوره بقره، آیه:۱۲۴.
  14. پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد؛ سوره بقره، آیه:۱۲۴.
  15. هر که از پیامبر فرمانبرداری کند بی‌گمان از خداوند فرمان برده است؛ سوره نساء، آیه:۸۰.
  16. بی‌گمان آنان که با تو بیعت می‌کنند جز این نیست که با خداوند بیعت می‌کنند؛ دست خداوند بالای دست‌های آنان است؛ سوره فتح، آیه:۱۰.
  17. محمد بن علی صدوق، عیون اخبار الرضا، ج ۱، ص ۱۱۵.
  18. مقایسه پیامبر و امام از دیدگاه امام رضا؛ ص۸۴.
  19. مرکز ملی پاسخ‌گویی به سؤالات دینی
  20. اصول کافى، چهار جلدى، کتاب الحجة، ص ۳۵۰.
  21. وبگاه پرسمان
  22. (و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد)، سوره مبارکه بقره، آیه ۱۲۴.
  23. وبگاه پرسمان