قصیده ابن عرندس

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

  • علامه امینی می‌گوید: در میان اصحاب ما مشهور است که در هر مجلسی "قصیده ابن عرندس" خوانده شود، موجب تشریف‌فرمایی حضرت بقیة الله (ع) به آن مجلس می‌شود[۱]. این قصیده را مرحوم شیخ طریحی در "المنتخب" و علامه سماوی در "الطلیعه" و یعقوبی در "البابلیات" و برخی دیگر از بزرگان در کتاب‌های خود آورده‌اند. علامه امینی می‌گوید: در میان اصحاب ما مشهور است که در هر مجلسی "قصیده ابن عرندس" خوانده شود، موجب تشریف‌فرمایی حضرت بقیة الله (ع) به آن مجلس می‌شود[۲]. این قصیده را مرحوم شیخ طریحی در "المنتخب" و علامه سماوی در "الطلیعه" و یعقوبی در "البابلیات" و برخی دیگر از بزرگان در کتاب‌های خود آورده‌اند. بیت‌هایی از این قصیده، چنین است:(...) آیا امام حسین (ع) باید در کربلا تشنه به شهادت برسد، با آن‌که در هر انگشت او دریایی یافت می‌شود؟ و با آن‌که پدرش علی (ع) در روز رستاخیز، مردم را از حوض کوثر سیراب می‌کند و آب فرات، مهریه مادرش فاطمه زهرا (س) است‌؟ - جانا! دریغا! بر حسین (ع) و جنایت‌هایی که شمر در کربلا، نسبت به حضرتش روا داشت.
  • خطیب شیعه مرحوم شیخ عبدالزهرا کعبی می‌گوید: "یک روز بعد از ظهر، وارد صحن امام حسین (ع) شدم. شخصی در مقابل یکی از حجره‌های صحن شریف، کتاب‌های مذهبی می‌فروخت و من با وی سابقه آشنایی داشتم. چون مرا دید گفت: کتابی دارم که شاید برای شما نافع باشد و در آن اشعاری وجود دارد که زیبنده شماست و قیمت آن، این است که یک بار آن را برایم بخوانی. شیخ عبد الزهراء می‌گوید: آن اشعار، گمشده من بود و مدت‌ها در جست‌وجوی آن بودم. آن را گرفتم و در هنگامی که به خواندن آن مشغول بودم، ناگهان دیدم سیدی از بزرگان عرب در برابرم ایستاده و به اشعار گوش می‌دهد و گریه می‌کند. چون به این بیت رسیدم: "ا یقتل ظمانا حسین بکربلا و فی کل‌ عضو من انامله بحر؟" گریه آن بزرگوار شدید شد و رو به ضریح امام حسین (ع) نموده و این بیت را تکرار کرد و هم چون زن جوان مرده می‌گریست. همین‌که اشعار را به پایان رساندم، دیگر آن بزرگوار را ندیدم. به یقین دانستم که او حضرت حجت و امام منتظر (ع) است[۳]. "ابن عرندس حلی" از فقها و علما و محدثین و شعرای مشهور شیعه در قرن نهم هجری بود که قصاید وی در مدح و منقبت و سوگ ائمه طاهرین (ع) به‌ویژه امام حسین (ع) معروف است[۴][۵].

منابع

پانویس

  1. الغدیر، ج ۷، ص ۱۴.
  2. الغدیر، ج ۷، ص ۱۴.
  3. شیفتگان حضرت مهدی (ع)، ج ۳، ص ۱۷۲.
  4. معارف و معاریف، ج ۱، ص ۲۸۴.
  5. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۵۶۴.