مراد از گسترش و فراگیر شدن ظلم در آخر الزمان و پیش از ظهور چیست؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
مراد از گسترش و فراگیر شدن ظلم در آخر الزمان و پیش از ظهور چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / مقدمات ظهور امام مهدی / شرایط ظهور امام مهدی / گسترش ظلم و فساد پیش از ظهور
مدخل اصلیفراگیر شدن ظلم و فساد
تعداد پاسخ۱۲ پاسخ

مراد از گسترش و فراگیر شدن ظلم در آخر الزمان و پیش از ظهور چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ جامع اجمالی

چیستی فساد و ظلم

شش دیدگاه دربارۀ فراگیری ظلم

  1. فراگیری ظلم و ستم به معنای غالبیت: ابتدا باید تعبیر پر شدن جهان از ستم را معنی کنیم، به این صورت که آیا مراد آن است که جهان به گونه‌ای از ستم و تجاوز اشباع شود که دیگر اثری از عدل و داد، عدالت خواهی و انسان‌های صالح، هر چند ناچیز در آن باقی نمانده باشد، یا اینکه مراد، آن است که ستم و بیداد در جهان فراوان است و بر عدل و داد غالب شده است؛ نه اینکه دیگر هیچ اثری از عدل و داد یا انسان‌های شایسته در جهان وجود نداشته باشد؟ با توجه به کاربردهای روزمره از کلمۀ پر شدن و آنچه عرف معمولاً از این کلمه اراده می‌کند، به روشنی می‌توان گفت برداشت دوم، درست‌تر است[۲]. در روایات آمده است: «مسلمانان، در آخر الزّمان، به وسیله مهدی از فتنه‌‏ها و آشوب‌ها خلاصی می‌‏‏یابند، همچنان که در آغاز اسلام به وسیلۀ پیامبر، از شرک و گمراهی خلاصی یافتند»[۳]. این بیان‌ها دلالت دارد که دین و متدینین در عصر ظهور به نحو اقلیت وجود دارد آنچه وجود ندارد عدالت و مساوات، در روابط انسانی است و امام عصر این صفت را در زمان ظهور به نحو احسن اجرائی می‌‌کند و دین حقیقی را به تمام مناطق دور افتادۀ جهان، توسط مؤمنین نشر می‌‌دهد. بنابراین وجود افراد صالح در زمان غیبت به طور اقلیت قطعا وجود دارد ولی آنچه یافت نمی‌شود عدالت و مساوات است[۴]. چنانکه نص صریح روایات به فراگیری و غلبۀ ظلم و ستم در میان مردم اشاره کرده‌اند [۵] و فراگیر شدن ظلم و فساد را این چنین معرفی کردند که هر یک از سعید، شقی، گروه حق و باطل، به اوج کار خود می‌رسند، ستمکاران به نهایت ستم کاری و صالحان در نهایت مظلومیت و استضعاف[۶].
  2. فراگیری ظلم و ستم به معنای کامل و تمام: گروهی قائلند فراگیری ظلم و ستم در جهان به طور کامل و تمام صورت می‌پذیرد و جهان به صورت یک پارچه پر از ظلم و ستم خواهد شد و از صلاح و رستگاری هیچ خبری نیست[۷]. در واقع این عده قائلند می‌‌توان از این گونه روایات، اینچنین نتیجه گرفت که وجود ستم و فساد و حکومت‌های خودکامه در جهان، پیش از ظهور مهدی امری طبیعی است، بلکه مقدمۀ ظهور و فرج آن حضرت است و ما نباید با مقدمۀ ظهور آن حضرت‌ مبارزه کنیم. اینان، با این برداشت، تشکیل حکومت اسلامی را در دورۀ غیبت ممنوع اعلام کردند چراکه معتقدند حکومت‌های اسلامی قبل ظهور جلوی هر گونه فساد و ظلمی را می‌‌گیرد و این امر مانع از ظهور امام می‌‌شود[۸].
  3. فراگیری ظلم ستم به معنای موازات با عدل و داد: این روایات درصدد فهماندن این معنا نیستند که نهایت ظلم و جور در هنگام ظهور نقطۀ شروع ظهور حضرت است؛ چراکه جریان پرشدن عالم از ظلم و پر شدن آن از عدل و داد، در امتداد هم نیستند بلکه موازی همدیگرند. به عبارت دیگر چنین نیست که وقتی عالم پر از ظلم و جور شد، نوبت به حضرت می‌‌رسد که بیاید و تمام ظلم و ستم را از بین ببرد بلکه این دو جریان به موازات هم حرکت می‏کنند[۹].
  4. مراد درک انسان‌ها از ظلم به آنهاست: مقصود از پر شدن زمین از ظلم، به اقتضای درک انسان هاست نه به اقتضای افعال خارجی ظالمانۀ آنها، به بیان دیگر مقصود از فراگیری ظلم و ستم این است، مردم به رشدی می‌رسند که درک می‌کنند، جهان پر از ظلم است و این ظلم قابل تحمل نیست برای مثال مردم زمان فرعون در ظلمی بزرگ به سر می‌بردند؛ اما این ظلم را درک نمی‌کردند و اعتراض جدّی‌ به این ظلم نداشتند و گویی که به آن وضع راضی بودند. چنانکه اگر میزان ظلمی که در کلّ جهان حدود ۵۰ سال پیش اتفاق افتاد را با ظلم امروز مقایسه کنیم، شاید مقدارش بیش‌تر نشده باشد؛ امّا حسّاسیت مردم جهان به ظلم بیش‌تر شده، در واقع می‌‌توان گفت اینکه در روایات آمده هر زمان که زمین از ظلم و ستم پرشد ظهور حضرت اتفاق می‌‌افتد منظور وجود خارجی ظلم و ستم نیست، بلکه منظور درک ظلم و ستم در جهان توسط مردم است[۱۰].
  5. مفهوم ظلم و ستم، جنبۀ توصیفی دارند: اساساً منظور از گسترش ظلم و ستم متوجه تکلیف و وظیفه مردم در عصر غیبت نمی‌شود، چراکه گسترش ظلم و ستم فقط نگاهش به شرایط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جهان در پیش از ظهور حضرت مهدی (ع) است بنابراین، برای پاسخ به این پرسش که مردم در زمان غیبت چه وظیفه‌ای بر عهده دارند، نمی‌توان از این مبنا یعنی گسترش ظلم و ستم در زمان غیبت در جواب این سوال استفاده کرد[۱۱].
  6. در هیچ کدام از روایاتی که دربارۀ فزونی ظلم و ستم سخن گفته شد از کلمه "بعد" استفاده نشده است، مثلا در هیچ روایتی بعد از بیان پرشدن زمین از عدل و داد از جملۀ «بَعدَ مَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً»[۱۲] استفاده نشده بلکه در تمام موارد اینچنین آمده است: «کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً». و فرق این دو کلمه "کما و بعد" در این است که کلمه "بعد" یعنی پر شدن دنیا از عدل و داد بعد از آنکه زمین از ظلم ستم پرشده است و این کلمه برای عده ای این شبهه را ایجاد کرد است که باید برای تحقق امر ظهور و ایجاد قسط، عدل، به فزونی ظلم ستم کمک شود یا لااقل نباید جلوی ظلم و بیدادگری گرفته شود، در حالی که اگر از کلمه "کما" استفاده شود، چنانکه در روایات هم اینچنین آمده است، معنای روایات به طور کلی تغییر می‌‌کند و این چنین معنا می‌‌شود که زمین از عدل و داد پر می‌‌شود همچنانکه از ظلم و ستم پر شده است. به عبارتی می‌‌توان روایات را اینطور معنا کرد: همان‌طور که در طول تاریخ بارها، نه یک بار، نه در یک زمان، بلکه در زمان‌های گوناگون که دنیا از ظلم و جور پر شده بود مثل دوران فراعنه، دوران حکومت‌های طاغوتی، در آن روز همچنانکه دنیا پر از ظلم و ستم است، یک روزی هم خواهد آمد که سرتاسر این عالم پهناور پر از عدل و داد شود[۱۳].

روایات دربارۀ فراگیری ظلم و فساد و نکات آن

فراگیری فساد شرط، علائم، علت، ظهور نیست

  1. این روایات نظر به گروهی دارند که مردم را به سوی خود بخوانند و قیام خودشان را قیام حضرت مهدی معرفی کنند[۲۴].
  2. نهی این روایات از قیام، مربوط به قیام‌هایی است که شرایط قیام برای ایجاد حکومت عدل در آن وجود ندارد و عده ای عجولانه خواستار قیام علیه حکومت بودند، به همین دلیل امامان آنان را از انجام قیام نهی می‌کردند و به سکون و آرامش دعوت می‌‌کردند، دلیل این مدعا هم این است که در برخی از روایات امامان (ع)، شیعیان را به قیام‌هایی پیش از ظهور بشارت دادند، قیام‌هایی که آمادگی لازم برای زمینه‌سازی حکومت جهانی حضرت را داشتند. در نتیجه نمی‌توان هر قیامی را پیش از ظهور باطل و انجامش را حرام دانست[۲۵].

پاسخ‌ها ودیدگاه‌های متفرقه

۱. آیت‌الله حائری شیرازی؛
آیت‌الله محمد صادق حائری شیرازی در مقاله «بررسی ابعاد تربیتی انتظار محور» در این‌باره گفته‌است:

«از روایت معروف «... مْلَأُ اَلْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً...»[۲۶].... چنین برنمى‌‏آید که پر شدن عالم از عدل و داد، مقطع آغاز ظهور آن حضرت باشد؛ بلکه این‏‌گونه مى‌‏فهمیم که نهایت ظلم و جور در هنگام ظهور آن حضرت است، نه مبادى شروعش. جریان پر شدن عالم از ظلم و پر شدن از عدل و داد، دو جریان موازى همند، نه در امتداد یک‏دیگر. این‏طور نیست که وقتى عالم پر از ظلم و جور شد، آقا شروع به قلع و قمع مى‏‌کند. منتها این دو جریان باهم‏دیگر درگیر مى‏‌شوند و به موازات هم حرکت مى‏کنند؛ مثل دو ابر که یکى بالا دست و دیگرى زیر آن حرکت مى‏‌کند. درحالى‏که عالم پر از ظلم و جور مى‏شود و این ظلم و جور عالم را فرا مى‏‌گیرد، در زیر این ابر مسلط، ابر دیگرى هست؛ یکى فرار مى‏‌کند و دیگرى فراگیر مى‌‏شودأَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِهَا فَاحْتَمَلَ السَّيْلُ زَبَدًا رَابِيًا وَمِمَّا يُوقِدُونَ عَلَيْهِ فِي النَّارِ ابْتِغَاءَ حِلْيَةٍ أَوْ مَتَاعٍ زَبَدٌ مِثْلُهُ کَذَلِکَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَالْبَاطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفَاءً وَأَمَّا مَا يَنْفَعُ النَّاسَ فَيَمْکُثُ فِي الْأَرْضِ کَذَلِکَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ[۲۷].

این آیه، جریان پر شدن عالم از عدل و داد است. جریان حرکت براى پر شدن از عدل و داد، یک جریان مستمر در طول تاریخ بوده است. در لحظه‏ انفجار، بخش زیرین مى‏‌شکافد. آن‏وقت مى‏‌بینید که چگونه این ابرها کنار مى‏‌روند و استیلا حاصل مى‏‌شود. این‏گونه نیست که عدل و داد از یک نقطه آغاز شود؛ آن هم بعد از سیطره‏ بزرگ. لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ کُلِّهِ[۲۸]... آیه‏ بالا نیز نمایان‏گر پر شدن عالم از عدل و داد است. رسول گرامى اسلام(ص) براى این کار آمده است. این حرکت، دقیقا ادامه‏ى نداى ابراهیم(ع) است و نداى ابراهیم(ع)، ادامه‏ نداى آدم است. حقیقت این است. ظلم و نور، در طول تاریخ همیشه باهم بوده‏اند و همیشه خواهند بود. عینا همان جریانى که در خود انسان هست. در خود انسان نیز جریان ظلم و جور و جریان عدل و داد کاملا در مقابل هم فعالند؛ فطرت و طبیعت. طبیعت انسانى میل به سرکشى دارد و فطرت انسان میل به بندگى. این دو همیشه باهم درگیرند و انسان بین این دو کشش عقل و جهل، هرگز ممکن نیست بتواند حجّت باطن را انتخاب کند. ظاهر را انتخاب کند قبل از این‏که مراسم بیعتش با حجّت باطنى یعنى فطرت پایان یافته باشد و به جایى رسیده باشد[۲۹].
۲. حجت الاسلام و المسلمین زهادت؛
حجت الاسلام و المسلمین عبدالمجید زهادت، در کتاب «معارف و عقاید ۵ ج۲» در این‌باره گفته است:

«پیرامون مفهوم و چیستی فراگیری ظلم و ستم دو دیدگاه اصلی و مهم مطرح است:

۱. فراگیری ظلم و ستم به معنای غالبیت: طبق این دیدگاه، در آستانه ظهور، ظلم و ستم در جهان غالب شده و چهره جهان، چهره ظلم و ستم خواهد بود که در کنار غالبیت ظلم و ستم، صلاح و رستگاری نیز در میان مردم مطرح می‌باشد. نکته قابل ذکر اینکه در روایات به فراگیری ظلم و ستم نیز در میان مردم مطرح می‌باشد. نکته قابل ذکر اینکه در روایات به فراگیری ظلم و ستم خبر داده شده نه فراگیری ظالم و ستمگر. با این نگاه، اگر در جهان یک ظالم بود و از او ظلم‌های متعدد و متنوع سر زند و بقیه مردم، مظلوم و ستمدیده باشند، باز مصداق "ملئت ظلماً و جوراً" تحقق پیدا خواهد کرد.

۲. فراگیری ظلم و ستم به معنای کامل و تمام است: این عده قائلند که فراگیری ظلم و ستم در جهان به طور کامل و تمام صورت می‌پذیرد و جهان به صورت یک پارچه پر از ظلم و ستم خواهد شد و از صلاح و رستگاری هیچ خبری نیست[۳۰].
۳. حجت الاسلام و المسلمین طاهری؛
حجت الاسلام و المسلمین دکتر حبیب‌الله طاهری در کتاب «سیمای آفتاب» در این‌باره گفته‌است:
  • «در روایات بسیاری وارد شده است که ظلم و جور جهان را فرا می‌گیرد؛ «"کَمَا مُلِئَتْ‏ ظُلْماً وَ جَوْراً"»[۳۱]؛ و اساساً نخستین نشانه‌ای که با مشاهده آن می‌توان نزدیک شدن هر انقلابی (از جمله انقلاب بزرگ را) پیش‌‌بینی کرد گسترش ظلم و جور و فساد و تجاوز به حقوق دیگران و انواع مفاسد اجتماعی است. طبیعی است که اگر فشار از حد بگذرد انفجار رخ می‌دهد، زیرا انفجارهای اجتماعی، همانند انفجارهای مکانیکی به دنبال فشارهای شدید و زواید از حد به وجود می‌آید.
در پاره‌ای از روایات یادآوری شده که پیش از ظهور امام عصر (ع) به ویژه نزدیک به ظهور او، حتی در جوامع اسلامی، فسق و فجور و انواع گناهان و زشتی‌ها رواج کامل خواهد یافت، به عنوان نمونه به یک روایت از امام صادق (ع) اشاره می‌کنیم که در آن بیش از پنجاه مفسده و انواع مفاسد ذکر شده که با توجه به این نوع روایات که بسیارند، انسان به خوبی می‌تواند وضع نابسامان و جو حاکم قبل از ظهور را به دست آورد و ائمه اطهار (ع) همه این مفاسد را جزء علائم ظهور برشمردند[۳۲]، چون در آن روایت مطالب گفته شده بیش از آن است که ما در اینجا می‌آوریم، چرا که ما در واقع تلخیص کرده‌ایم.
امام صادق (ع) به یکی از یارانش در مورد عصر قبل از ظهور و اینکه فرج در چه زمانی واقع می‌شود، فرمود:
  1. هنگامی که ببینی ظلم و ستم، همه جا را فراگیرد.
  2. قرآن فرسوده و بدعت‌ها از روی هوا و هوس در مفاهیم آن آمده است.
  3. آیین خدا (عملاً) بی‌محتوا شده، همانند ظرفی که آن را واژگون سازند.
  4. اهل باطل بر اهل حق پیشی بگیرند.
  5. مردان به مردان و زنان به زنان قناعت کنند.
  6. افراد (به ظاهر) با ایمان، سکوت اختیار کنند.
  7. کوچکترها احترام بزرگترها را رعایت نکنند.
  8. پیوند خویشاوندی برده شود.
  9. مداحی و چاپلوسی فراوان شود.
  10. آشکارا شراب نوشیده شود.
  11. راه‌های خیر منقطع و راه‌های شر مورد توجه قرار گیرد.
  12. حلال حرام شده و حرام مجاز شمرده شود.
  13. قوانین و فرمان‌های دینی طبق تمایلات اشخاص تفسیر گردد.
  14. از افراد با ایمان چنان سلب آزادی شود که جز با دل نتوانند ابراز تنفر کنند.
  15. سرمایه‌های عظیم در راه خشم خدافساد و ابتذال و ویرانی) صرف گردد.
  16. رشوه خواری در میان کارکنان دولت رایج گردد.
  17. پست‌های حساس به مزایده گذارده شود.
  18. (بعضی از مردان) از خودفروشی زنان خود ارتزاق کنند.
  19. قمار آشکار گردد (حتی در پناه قانون).
  20. سرگرمی‌های ناسالم چنان رواج پیدا کند که هیچ کس جرأت جلوگیری از آن را نداشته باشد.
  21. شنیدن حقایق قرآن بر مردم گران آید، اما شنیدن باطل سهل و آسان.
  22. همسایه، همسایه خود را از ترس زبانش احترام کند.
  23. مساجد را به زیورها بیارایند.
  24. برای غیر خدا به حج خانه خدا بشتابند.
  25. مردم، سنگدل شوند (عواطف بمیرد).
  26. مردم طرفدار کسی باشند که پیروز است. (خواه بر حق باشد یا باطل)
  27. آنها که به دنبال حلال هستند نکوهش شوند و آنها که به دنبال حرامند، مدح گردند.
  28. آلات لهو و لعت (حتی) در مکه و مدینه آشکار شود.
  29. اگر کسی اقدام به امر به معروف و نهی از منکر کند به او توصیه می‌کنند که این کار وظیفه تو نیست!
  30. مساجد پر شود از کسانی که از خدا نمی‌ترسند.
  31. تمام همت مردم شکم و فرجشان است.
  32. امکانات مادی و دنیوی فراوان شده و دنیا به مردم روی آورد.
  33. زنان خود را در اختیار افراد بی‌ایمان بگذارند.
  34. پرچمهای حق پرستی فرسوده و کهنه گردد.
  35. ویرانگری (به وسیله جنگ‌ها) بر عمران و آبادی پیشی گیرد.
  36. زندگی بعضی از مردم، تنها از طریق کم فروشی تأمین می‌شود.
  37. کسانی هستند که با سرمایه فراوان، در حالی در عمرشان حتی یک مرتبه زکات نپرداخته‌اند.
  38. مردم، عصرها در حال نشئه و صبحگاهان مستند.
  39. مردم، همه به یکدیگر نگاه می‌کنند و از فاسدان شرور تقلید می‌نمایند.
  40. هر سال فساد و بدعتی نو پیدا شود.
  41. مردم و محافل همه پیرو ثروتمندان خودخواه شوند.
  42. در حضور جمع، همانند بهائم مرتکب اعمال جنسی شوند.
  43. اموال زیاد در غیر راه خدا صرف می‌کنند، اما در راه خدا را کم نیز مضایقه دارند.
  44. افرادی پیدا می‌شوند که اگر یک روز گناه کبیره انجام ندهند، غمگینند.
  45. حکومت به دست زنان می‌افتد.
  46. نسیم‌ها به سود منافقان می‌وزد و هیچ جریانی به سود افراد با ایمان ندارد.
  47. دادرسان برخلاف فرمان خدا قضاوت می‌کنند.
  48. بر فراز منابر دعوت بر تقوا می‌شود، ولی دعوت کننده خود به آن عمل نمی‌کند.
  49. مردم نسبت به وقت نماز بی‌اعتنا شوند.
  50. کمک به نیازمندان با توصیه و پارتی بازی صورت می‌گیرد، نه برای خدا. وقتی ببینی همه این امور واقع شود، در چنین زمانی مراقب خویش باش و از خدا تقاضای نجات و رهایی از وضع ناهنجار کن[۳۳] (که فرج نزدیک است).
آنچه گفته شد در ضمن یک روایت بیان شده که تازه ما برخی جملات حدیث را ترجمه نکردیم. این است وضع موجود و جو حاکم قبل از ظهور، وقتی زمانه به اینجا رسید و مردم تا این حد سقوط کردند، آنگاه فرج حاصل شده و مهدی فاطمه برای نجات بشریت ظهور خواهد کرد. این همه، تفصیل آن مجملی است که در روایات عدیده گفته شده که "بَعْدَ مَا مُلِئَتْ‏ ظُلْماً وَ جَوْراً" وقتی عالم این چنین شد، مصداق این حدیث خواهد بود، آنگاه سرور عالمیان می‌آید و این عالم ظلمانی را به عالمی نورانی مبدل می‌سازد و مصداق "یَمْلَأُ الْأَرْضَ‏ قِسْطاً وَ عَدْلًا" قرار می‌دهد. "اللَّهُمَ‏ عَجِّلْ‏ فَرَجَهُ‏، وَ سَهِّلْ‏ مَخْرَجَهُ‏، وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ"»[۳۴].
۴. حجت الاسلام و المسلمین رضایی اصفهانی؛
حجت الاسلام و المسلمین محمد علی رضایی اصفهانی، در کتاب «مهدویت» در این‌باره گفته است:

«"فساد" به معنای تباهی و ضد آن "صلاح" است و به معنای خارج شدن از حد اعتدال نیز معنا کرده‌اند[۳۵] و قرآن کریم بندگان شایسته را این‌گونه معرفی می‌کند: لا یُرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الأَرْضِ وَلا فَسَادًا؛ "آن را براى کسانى قرار مى‌دهیم که هیچ برترى و فسادى در زمین نمى‌خواهند"[۳۶].

فساد و تباهی هم در شخص امکان بروز دارد هم در جامعه که فساد شخصی موجب خروج شخص از حد ‌اعتدال می‌شود و فساد اجتماعی خارج شدن جامعه از حد اعتدال را در پی دارد و هرچه از زمان غیبت امام زمان دور می‌شویم این فساد ظهور و بروز بیشتری پیدا می‌کند و در روایات حکایت شده که این فزونی و فراگیری فساد تا جایی خواهد رسید که زمین از فساد پر خواهد شد، چنانچه وقتی حضرت ظهور فرمودند از عدالت پر خواهد شد.

از امام باقر (ع) در تفسیر آیه‌ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یُحْیِی الأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا[۳۷] حکایت شده: خداوند زمین را به واسطه قائم (ع) زنده می‌کند او با عدالت رفتار می‌کند، آنگاه زمین به واسطه عدالت زنده می‌شود بعد از مردن آن به واسطه‌ ظلم[۳۸].

روایات متعددی با این مضمون که "یملأ الأرض بعون اللّه عدلا کما ملئت جورا" از معصومین حکایت شده است[۳۹] و معنای فراگیر شدن فساد و ظلم و ستم این است که بدی‌ها بر خوبی‌ها و ضد ارزش‌ها بر ارزش‌ها غلبه یابد و شعله آتش فتنه، دامن همه را بگیرد و جامعه‌ انسانی را در باتلاق فساد فرو رود که یکی از مهم‌ترین مظاهر این فساد گسترش حاکمیت استکبار، و محرومیت و ضعیف شدن اهل دین می‌باشد[۴۰].

استاد شهید مطهری نیز به استناد روایتی از شیخ صدوق می‌نویسند: فراگیر شدن ظلم و فساد آن است که هر یک از سعید، شقی، گروه حق و باطل، به اوج کار خود می‌رسند، ستمکاران به نهایت ستمکاری و صالحان در نهایت مظلومیت و استضعاف[۴۱].

۵. حجت الاسلام و المسلمین سوزنچی؛
حجت الاسلام و المسلمین حسین سوزنچی، در مقاله «مهدویت و انتظار در اندیشه شهید مطهری» در این‌باره گفته است:

«اوّلاً پر از ظلم شدن، از علایم ظهور است نه از علل ظهور. در واقع‌، شرح مذکور که می‌گفت باید به شیوع ظلم کمک کرد، از این پندار ناشی بوده که شیوع ظلم، علتِ ظهور است؛ ‌در حالی که علّت ظهور این است که مقدّمات ظهور (همان مشخّص شدن جبهه حق و باطل و تقویت جبهه حق) آماده شده باشد. برای اینکه تفکیک مفهوم علامتِ شی و علّت شی بهتر مشخّص شود می‌توان از این تمثیل استفاده کرد. فرض کنید در یک ایستگاه قطار، تابلویی درست کرده‌اند که یک دقیقه قبل از ورود هر قطار به ایستگاه، آمدن آن را اعلام می‌کند، و البتّه بعد از این اعلام، قطار می‌آید. در اینجا این اعلام، علامت آمدن قطار است نه علت آمدن قطار، و اگر ما بخواهیم به آمدن قطار کمک کنیم، باید به موتور محرّک قطار بیندیشیم، نه به دست کاری کردن در تابلوِ مذکور. ما هر قدر تابلو را تغییر دهیم، به خودی خود تأثیری در آمدن قطار ندارد.

بحث شیوع ظلم نیز این گونه است و از این‌گونه علامت‌ها که خودشان علّت نیستند، در خصوص ظهور موارد متعدّدی گفته شده است؛ نظیر مثلاً آمدن دجال. همان طور که معنا ندارد برای تعجیل در ظهور، بگردیم یک نفر به نام دجال بیابیم و از او حمایت کنیم که اقدامات خاصی را انجام دهد، به همین ترتیب معنا ندارد برای تعجیل در ظهور، به افزایش ظلم بپردازیم.

ثانیاً آن‌گونه که استاد مطهری هم متذکّر شده، «در این حدیث تکیه بر روی ظلم شده است و سخن از گروه ظالم است که مستلزم گروه مظلوم است و می‌رساند که قیام مهدی (ع) برای حمایت مظلومانی است که استحقاق حمایت دارند. بدیهی است که اگر در حدیث گفته شده بود «زمین را پر از ایمان و صلاح و توحید می‌کند، بعد از اینکه پر از کفر و شرک و فساد شده بود»، مستلزم این نبود که لزوماً گروهی مستحق حمایت وجود داشته باشد. در آن صورت بود که می‌شد استنباط کرد که قیام مهدی موعود برای نجاتِ حقِّ از دست رفته و به صفر رسیده است، نه برای نجات گروه اهل حق ـ ولو به صورت یک اقلیت».[۴۴].

ثالثاً به نظر می‌رسد با توضیحاتی که در خصوص چگونگی تقویت جبهه حق داده شد (اینکه وظیفه مهم، بالا بردن درک مردم درباره عدل و تشخیص حق از باطل است) می‌توان گفت: شاید مقصود از پر شدن زمین از ظلم، به اقتضای درک انسان‌ها باشد، نه به اقتضای افعال خارجی ظالمانه آنها، یعنی شاید مقصود این است مردم به رشدی می‌رسند که دیگر درک می‌کنند جهان پر از ظلم است و دیگر ظلم را تحمّل نمی‌کنند و برای همین منتظر عدل می‌شوند. برای اینکه مسأله بهتر روشن شود می‌توان به تاریخ بشر نگاهی کرد؛ برای مثال مردم زمان فرعون در ظلمی بزرگ به سر می‌بردند؛ امّا می‌توان گفت: اعتراض جدّی‌ به این ظلم نداشتند و گویی که به آن وضع راضی بودند یا حتّی برای اینکه مقایسه بهتر شود اگر میزان ظلمی که در کلّ جهان حدود ۵۰ سال پیش می‌رفت را با ظلم امروز مقایسه کنیم، شاید مقدارش بیش‌تر نشده باشد؛ امّا حسّاسیت مردم جهان به ظلم بیش‌تر شده است. جنایاتی که امریکا در ویتنام انجام داد، شاید به مراتب شدیدتر از جنایاتی باشد که امروزه در عراق مرتکب می‌شود؛ امّا اعتراض جهانی که امروزه به این جنایات می‌شود، در آن روز به آن جنایات نمی‌شد.

احادیث دیگری نیز وجود دارد مبنی بر اینکه ظهور تحقّق نمی‌پذیرد، مگر اینکه هر یک از شقی و سعید به نهایت کار خود برسد؛ یعنی سخن در این است که هر دو گروه به نهایت کار خود می‌رسند نه اینکه فقط اشقیا به نهایت درجه شقاوت برسند. همان‌طور که در روایات اسلامی سخن از گروهی زبده است که به محض ظهور امام، به آن حضرت ملحق می‌شوند. معلوم می‌شود در عین اشاعه و رواج ظلم و فساد، زمینه‌‌هایی عالی وجود دارد که چنین گروهی را پرورش داده است. این خود می‌رساند که نه تنها حق و حقیقت به صفر نرسیده است، بلکه فرضاً اگر اهل حق از نظر کمّیت قابل توجّه نباشند، از نظر کیفیت ارزنده‌ترین اهل ایمانند و در ردیف یاران سیدالشهداء. افزون بر این که از نظر روایات اسلامی، در مقدّمه قیام و ظهور امام، یک سلسله قیام‌های دیگر از طرف اهل حق صورت می‌گیرد که به طور قطع اینها نیز ابتدا به ساکن و بدون زمینه قبلی رخ نمی‌دهد و حتی در برخی روایات سخن از دولتی از اهل حق است که تا قیام مهدیه ادامه می‌یابد»[۴۵].
۶.حجت الاسلام و المسلمین رجالی تهرانی؛
حجت الاسلام و المسلمین علی رضا رجالی تهرانی، در کتاب «یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان» در این‌باره گفته است:

«چنانکه بارها ذکر شد، رسول گرامی اسلام (ص) در خصوص آخر الزمان فرمود: مهدی از فرزندان من است ... برای او غیبت و حیرتی است که در آن مردمان بسیاری گمراه می‌‏‏شوند، آنگاه همانند شهاب ثاقب می‌‏‏آید، و زمین را پر از عدل و داد خواهد کرد همچنان‏که پر از ظلم و ستم شده بود.[۴۶] با کمی دقّت در این روایت شریف، معلوم می‌‏گردد که مراد، فراگیری ظلم و ستم است نه بی‌‏دینی و کفر و الحاد، یعنی چنان نیست که در هیچ‏ جا، اهل اعتقاد و دین یافت نشوند، و کسی کلمه‌‏ای از حق و اعتقاد و دیانت و احکام را بر زبان نیاورد، بلکه مردم معتقد یافت می‌‏‏شوند، و سخن از حقّ و ایمان گفته می‌‏شود، حتّی توده‏‌هایی چند، مؤمن به مهدی و پدران مهدی‏‌اند، و منتظر ظهور اویند. در احادیث رسیده است که: مسلمانان، در آخر الزّمان، به وسیله مهدی از فتنه‌‏ها و آشوب‌ها خلاصی می‌‏‏یابند، چنانکه در آغاز اسلام، به وسیله پیامبر (ص)، از شرک و گمراهی خلاصی یافتند[۴۷] این بیانها و نیز احادیث بسیار دیگر، دلالت دارد که دین و متدینین، در عصر ظهور -در جاهایی- هستند. آنچه نیست عدالت و مساوات، در کمال عقلی، و روابط انسانی است، در سطح جهان، و مهدی اینها را تأمین می‌‏کند، و دین را به بسیاری از مناطق دیگر جهان، به کمک مؤمنان می‌‏‏رساند. آنچه مشخّصه دوران قبل از ظهور است، شیوع ظلم و ستم و عدوان و بیداد است، و اگر درست بنگریم، هم‏ اکنون جهان چنین است، و از ظلم و ستم آکنده است.

باتوجّه به این واقعیات، می‌‏توان، مترقّب پدیدار گشتن حوادث بزرگ، و طلایع طلوع دولت حقّه بود، و باتوجّه به همین واقعیات، باید به آماده ‏سازی جوانان شیعه، و دیگر معتقدان به حق، برای یاری مهدی (ع) دل بست، و به آن توجّه عمیق کرد. جریان آمادگی، دیگر نباید در جامعه ما فراموش شود، بلکه باید زنده و فعّال بماند، و به دیگر جامعه‏‌های اسلامی و ... سرایت داده شود[۴۸]»[۴۹].
۷.حجت الاسلام و المسلمین مزینانی؛
حجت الاسلام و المسلمین محمد صادق مزینانی، در مقاله «حکومت اسلامی در عصر انتظار» در این‌باره گفته است: «در روایات مأثوره از معصومین (ع) آمده است که پیش از ظهور مهدی (ع) ظلم و فساد، جهان را فرا می‌گیرد، انحراف و کجروی به اوج خود می‌رسد. بسیاری از گناهان بزرگ رواج می‌یابد. پیامبر اسلام می‌فرماید: "زمین را خداوند، به وسیله مهدی منتظر (ع) پر از عدل‌ وداد می‌کند، همان‌گونه که پر از ستم‌ وجور شده است"[۵۰]. مضمون جمله فوق از ائمه معصومین (ع) نیز نقل شده است[۵۱]. در برخی از روایات همین باب بعضی از گناهانی که پیش از ظهور رواج پیدا می‌کند آمده است‌[۵۲]. برخی، از این‌گونه روایات، نتیجه گرفته‌اند که وجود ستم و فساد و حکومت‌های خودکامه در جهان، پیش از ظهور مهدی (ع) طبیعی است، بلکه مقدمه ظهور و فرج آن حضرت است و ما نباید با مقدمه ظهور آن حضرت‌ مبارزه کنیم. اینان، با این برداشت، تشکیل حکومت اسلامی را در دوره غیبت ممنوع اعلام کرده‌اند؛ زیرا به پندار اینان، هر اندازه دولت اسلامی موفقیت کسب کند، از ظلم و فساد کاسته می‌شود و ظهور امام (ع) که مشروط به پر شدن زمین از فساد و ستم است، به تأخیر می‌افتد!»[۵۳].
۸. آقای دکتر شفیعی سروستانی؛
آقای دکتر ابراهیم شفیعی سروستانی، در کتاب «پرسش از موعود» در این‌باره گفته است:

«برخی مردم می‌پرسند: آیا با توجه به روایت‌هایی که در آنها آمده است: "امام مهدی (ع) جهان را از عدل و داد پر می‌کند، هم چنان که از ظلم و جور پر شده بود، حرکت‌های اصلاحی و تلاش برای برقراری عدالت در عصر غیبت معنا دارد؟ بر اساس این روایات باید جهان از ظلم و جور پر شده باشد تا امام زمان (ع) ظهور کند و اگر ما حرکتی برای از بین بردن ستم و مقابله با ستمکاران انجام دهیم، در واقع، ظهور را به تأخیر انداخته‌ایم.

  • برای پاسخ به این پرسش لازم است نکاتی را یادآور شویم:
  1. اصل وجود روایات: در اصل وجود چنین روایت‌هایی تردیدی نیست و در منابع و مصادر شیعه و سنی، روایت‌های فراوانی با همین مضمون نقل شده است[۵۴]. از جمله در روایتی که از طریق اهل سنت از پیامبر اعظم (ص) نقل شده، آمده است: شما را به مهدی بشارت می‌دهم. او در زمانی که مردم گرفتار اختلاف، درگیری و آشوب‌ها هستند، در امت من برانگیخته می‌شود و جهان را از عدالت و برابری پر می‌سازد، هم‌چنان که از ستم پر شده بود.[۵۵]. امام محمد باقر (ع) نیز در این زمینه می‌فرماید: پدرم از پدرش و او از پدرانش برای من نقل کردند که رسول خدا ۔درود و سلام خدا بر او باد- فرمودند: امامان پس از من دوازده نفرند به تعداد نقبای بنی اسرائیل. نه نفر از آنها از نسل حسین -درود خدا بر او باد- هستند و نهمین آنها قائم ایشان است. او در آخرالزمان به پا می‌خیزد و زمین را از عدل پر می‌سازد، پس از آن که از ستم و بی‌عدالتی پر شده بود[۵۶].
  2. مفهوم "پر شدن جهان از ستم": نخستین پرسشی که در مورد این‌گونه روایات مطرح می‌شود، این است که تعبیر "پر شدن جهان از ستم" به چه معناست؟ آیا مراد از این تعبیر آن است که جهان به گونه‌ای از ستم و تجاوز اشباع شده که دیگر اثری از عدل و داد، عدالت خواهی و انسان‌های صالح، هر چند ناچیز، در آن باقی نمانده است یا این که مراد، آن است که ستم و بیداد در جهان فراوان شده و بر عدل و داد غلبه یافته است نه این که دیگر هیچ اثری از عدل و داد یا انسان‌های شایسته در جهان وجود ندارد؟ با توجه به کاربردهای روزمره کلمه "پر شدن" و آنچه عرف معمولاً از این کلمه اراده می‌کند، به روشنی می‌توان گفت که برداشت دوم، درست‌تر است. هم چنان که وقتی گفته می‌شود: "تالار از جمعیت پر شده است"، "مغازه پر از مشتری است"، "اتاق پر از مهمان است" یا "انبار پر از کالاست"، به معنای فراوانی جمعیت، مشتری یا کالاست، نه اشباع شدن به گونه‌ای که جایی برای چیز دیگر در تالار، مغازه یا انبار باقی نمانده باشد. بنابراین، "پر شدن جهان از ظلم"، به معنای ظالم و نابکار شدن همه مردم به گونه‌ای نیست که دیگر هیچ انسان شایسته‌ای باقی نمانده باشد. "پر شدن" در اینجا به معنای "بسیاری" و "فراوانی" ظلم و جور در جهان است. با کمی دقت متوجه می‌شویم که خود ما هم در گفت‌وگوهای روزانه، هنگام توصیف وضع کنونی جهان، از این تعبیر که "جهان را ظلم و ستم فرا گرفته است"، بسیار استفاده می‌کنیم، ولی منظورمان هرگز این نیست که دیگر هیچ اثری از عدالت و عدالت خواهی در جهان وجود ندارد.
  3. توصیفی یا تکلیفی بودن بیان این روایات: پرسش دیگری که درباره روایات یاد شده وجود دارد، این است که آیا این روایات در پی بیان تکلیف و وظیفه ما در عصر غیبت هستند یا این که تنها بیان کننده ویژگی‌های عصر ظهور امام مهدی (ع) و آثار ظهور ایشان هستند؟ به صراحت می‌توان گفت این‌گونه روایات صرفا جنبه توصیفی دارند و اساساً نسبت به تکلیف و وظیفه مردم در عصر غیبت ساکت هستند. این روایات از یک سو بیان‌کننده شرایط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جهان در پیش از ظهور حضرت مهدی (ع) و از سوی دیگر، نشان‌دهنده گستره اصلاحاتی است که پس از ظهور در جهان صورت می‌گیرد. به بیان دیگر، این روایات از یک سو، جهان پیش از ظهور را به تصویر می‌کشد که در همه زمینه‌ها گرفتار ستم شده و نابرابری و بی عدالتی در آن فراگیر گشته است و از سوی دیگر، شرایط جهان پس از ظهور را بیان می‌کند که به مدد اقدامات اساسی و زیربنایی امام مهدی (ع)، عدل و داد در همه جای آن حاکم شده و همه روابط فردی و اجتماعی را در بر گرفته است. بنابراین، برای پاسخ به این پرسش که مردم در زمان غیبت چه وظیفه‌ای بر عهده‌دارند، آیا باید در مقابل ستم بی‌اعتنا باشند و حتی به آن دامن بزنند یا این که باید برای از بین بردن همه مظاهر ستم و تباهی به پا خیزند؟ نمی‌توان به سراغ این‌گونه روایات رفت و باید به دیگر روایات مراجعه کرد»[۵۷].
۹. مجتبی تونه‌ای؛
آقای مجتبی تونه‌ای، در کتاب «موعودنامه» در این‌باره گفته است:

«فراگیر شدن ظلم و ستم، از نشانه‌های معروف ظهور حضرت مهدی (ع) به شمار آمده است. این نشانه در روایات بسیاری به چشم می‌خورد. در روایتی آمده است: "خداوند به وسیله ظهور مهدی (ع) زمین را پر از عدل و داد می‌سازد، پس از آن‌که از ظلم و ستم پر شده باشد."[۵۸]. یا از حضرت مهدی (ع) نقل شده: "نشانه آشکار شدن من، زیاد شدن هرج‌ومرج و فتنه‌ها و آشوب‌هاست."[۵۹] گاهی نیز زیاد شدن گناهان و مفاسد اخلاقی و اجتماعی در میان مسلمانان، به‌عنوان نشانه‌های نزدیک شدن ظهور پیش‌گویی شده است. علامه مجلسی در باب نشانه‌های ظهور، روایتی را از امام صادق (ع) آورده که در آن بیش از یکصد نوع گناه و انحراف اخلاقی، اجتماعی، اعتقادی و فرهنگی که در دوران غیبت، دامن‌گیر جوامع اسلامی می‌شود، پیش‌گویی شده است[۶۰]؛ از جمله: رشوه‌خواری، قماربازی، شراب‌خواری، زیاد شدن زنا، لواط‍‌، قطع صله رحم، سنگ‌دل شدن مردمان، اهتمام مردم تنها به شهوت و شکم، از میان رفتن شرم، نپرداختن زکات و خمس، کم‌فروشی، بی‌اعتنایی به اوقات نماز، آراستن مساجد به زیور آلات، گزاردن حج به انگیزه‌های مادی و برای غیر خدا، رعایت نکردن احترام بزرگ‌ترها، پیروی از ثروتمندان، صرف کردن سرمایه‌های عظیم در فساد و ابتذال و بی‌دینی، چاپلوسی و تملق‌گویی، ناامنی راه‌ها، به اسارت رفتن مسلمانان، افزایش مرگ‌های ناگهانی، نداشتن دادرس و پناه، ناامیدی جهانیان از نجات و... زیاد شدن این فسادها و آلودگی‌ها در میان مردم، در واقع نوعی از فراگیر شدن ظلم و جور روی زمین است.

فراگیر شدن یعنی به‌گونه‌ای که بدی‌ها بر خوبی‌ها و ضدارزش‌ها بر ارزش‌ها غلبه می‌یابد و شعله آتش فتنه، دامن همه را می‌گیرد و جامعه انسانی در باتلاق فساد فرومی‌رود. البته گسترش حاکمیت استکبار در روی زمین و در استضعاف و محرومیت قرار گرفتن پیروان حق، که براساس پیشگویی امامان (ع) در آستانه ظهور پیش خواهد آمد، نمود دیگری از بی‌عدالتی و زیاد شدن ظلم و جور است. شهید مرتضی مطهری روایتی را از شیخ صدوق (ره) می‌آورد مبنی بر این‌که منظور از فراگیر شدن ظلم، آن است که هریک از شقی و سعید، گروه حق و باطل، به نهایت کار خود می‌رسند. ستم‌کاران و بدکاران، به نهایت درجه بدی و نابکاری می‌رسند و لهیب آتش آنان همه را فرامی‌گیرد. در این هنگام که صالحان در مظلومیت و استضعاف به سر می‌برند و همه راه‌های چاره بر آنان بسته می‌شود، مهدی (ع) ظهور می‌کند و دنیا را پر از عدل و داد می‌نماید[۶۱][۶۲].
۱۰. آقای کریمی (پژوهشگر معارف مهدویت)؛
آقای محمد علی کریمی، در کتاب «آیا ظهور نزدیک است» در این‌باره گفته است: «در روایات، در حالی که از زیادشدن ستم، به عنوان نشانه ظهور یاد شده، به این نکته نیز اشاره شده که جامعه منتظر مهدی، باید در به پا داشتن ارزش‌ها و مبارزه با ضد ارزش‌ها، تلاش جدّی بکند و منتظران، به تهذیب نفس بپردازند. شهید مطهری روایتی را از شیخ صدوق می‌آورد مبنی بر اینکه: منظور از فراگیرشدن ستم، آن است که هر یک از شقی و سعید، گروه حق و باطل، به نهایت کار خود می‌رسند. ستمکاران و بدکاران، به نهایت درجه بدی و نابکاری می‌رسند و لهیب آتش آنان همه را فرا می‌گیرد. در این هنگام، که صالحان در مظلومیت و استضعاف به سر می‌برند و همه راه‌های چاره بر آنان بسته می‌شود، مهدی (ع) ظهور می‌کند و دنیا را پر از عدل و داد می‌کند[۶۳]. جهت تکمیل این بحث به بیانی از مقام معظم رهبری اشاره می‌کنیم که میفرمایند: "نکته‌ای که وجود دارد این است: تبلیغات غلط در ذهن مردم در طول سال‌های متمادی این‌جور فرو کرده بود... که دنیا باید پر شود از ظلم و جور تابعد حضرت مهدی (ع) ظهور کند.... نکته‌ای که اینجا وجود دارد این است که در تمام روایاتی که در باب حضرت مهدی (ع) هست این جمله این‌چنین آمده است: «يَمْلَأُ اللَّهُ‌ بِهِ‌ الْأَرْضَ‌ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً». در یک‌جا بنده تا حالا ندیدم و گمان نمی‌کنم در روایات وجود داشته باشد که آمده باشد: بَعدَ مَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً... همه جا این چنین است «كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً». یعنی پر کردن دنیا از عدل و داد به وسیله حضرت مهدی (ع)، بلافاصله بعد از آن نیست که دنیا پر از ظلم و جور شده باشد. نه! بلکه همان‌طوری که در طول تاریخ بارها، نه یک بار، نه در یک زمان، بلکه در زمان‌های گوناگون دنیا از ظلم و جور پر بوده؛ در دوران فراعنه، در دوران حکومت‌های طاغوتی، در دوران سلطنت‌های ظالم که همه دنیا زیر فشار ظلم و در سایه ابر تاریک جور و عدوان پوشیده شده بود و سیاه بود، و هیچ جا، نوری وجود نداشت که نشانه عدالت و آزادی باشد. یک چنین روزی را همچنان که دنیا دیده، یک روزی را هم خواهد دید که در سرتاسر آفاق این عالم پهناور یک‌جا نباشد که نور عدل در آن نباشد. یک‌جا نباشد که ظلم در آنجا حکومت داشته باشد. یک‌جا نباشد که انسان‌ها از فشار، از ظلم، از جور حکومت‌ها، از جور گردن‌کلفت‌ها، از تبعیض‌ها رنج ببرند. یعنی این وضعی که امروز در دنیا اغلبیت دارد و یقیناً یک روز در دنیا عمومیت داشته، این [عمومیت ظلم] تبدیل خواهد شد به عمومیت عدل[۶۴]»[۶۵].
۱۱. نویسندگان کتاب «آفتاب مهر»؛
نویسندگان کتاب «آفتاب مهر» در این‌باره گفته‌اند:

«درباره مفهوم و چیستی فراگیری ظلم و ستم، دو دید گاه اصلی و مهم مطرح است:

  1. فراگیری ظلم و ستم به معنای غالبیّت: طبق این دیدگاه، در آستانه ظهور، ظلم و ستم در جهان غالب شده و چهره جهان، چهره ظلم و ستم خواهد بود. البته همراه غالبیت ظلم و ستم، صلاح و رستگاری نیز میان مردم مطرح می‌باشد. نکته قابل ذکر این که در روایات از فراگیری ظلم و ستم خبر داده شده است نه فراگیری ظالم و ستمگر. با این نگاه، اگر در جهان یک ظالم باشد و از او ظلم‌های متعدد و متنوع سر زند و بقیه مردم، مظلوم و ستمدیده باشند، باز " مُلِئَتْ‏ ظُلْماً وَ جَوْرا‏‏‏ " به معنی پرشدن زمین از ستم و جور تحقق پیدا خواهد کرد.
  2. فراگیری ظلم و ستم به معنای کامل و تمام؛ این عده قائلند فراگیری ظلم و ستم در جهان به طور کامل و تمام صورت می‌پذیرد و جهان، به صورت یکپارچه پر از ظلم و ستم خواهد شد و از صلاح و رستگاری هیچ خبری نیست. البته دیدگاه صحیح همان دید گاه اول است.
  1. فراگیری ظلم و ستم شرط ظهور نیست: در هیچ یک از روایات، فراگیری ظلم و ستم، شرطی از شرایط ظهور دانسته نشده است؛ بلکه فراگیری ظلم و ستم، در واقع به نوعی، نهایت آمادگی و احساس نیاز شدید مردم به منجی را می‌رساند.
  2. فراگیری ظلم و ستم از علائم حتمی‌ ظهور نیست: علائم و نشانه‌های ظهور نیز به حتمی‌ و غیر حتمی‌ تقسیم شده‌اند و فراگیری ظلم و ستم پیش از ظهور حضرت مهدی (ع)، از علائم ظهور نمی‌باشد.
۱۲. پژوهشگران مرکز تحقیقات اسلامی؛
پژوهشگران مرکز تحقیقات اسلامی، در کتاب «فرهنگ شیعه» در این‌باره گفته‌اند:
«مراد روایاتی که گسترش ظلم و فساد را از مقدمات ظهور می‌شمارند، این است که نظام حاکم بر جامعه انسانی و دوری از تعالیم و رهبران الهی به گونه‌ای تکوینی انسان را به سوی ظلم و فساد می‌کشاند و بدین روی، این شرط همانند دیگر شرایط ظهور نیست که باید برای فراهم آوردن آنها کوشید. در مقابل این شرط، وجود انسان‌های پاک و شایسته و آمادگی جهانی برای عدالت، از شرایط مهم ظهور است و باید برای تحقق این شرطها کوشید. مقصود روایات دسته دوم که هر گونه قیام محکوم به شکست است، آن دسته از قیام‌ها است که مردم را به سوی خود بخواند و نام قیام حضرت مهدی (ع) برخود نهد. پاره‌ای روایات نظر به گروهی از اصحاب امامان (ع) دارند که خواستار قیام بودند با اینکه شرایط لازم فراهم نبود و از این روی، امامان (ع) آنان را از قیام نهی می‌کردند و به سکون و تقیه فرمان می‌دادند[۷۰]. در این میان، می‌توان برخی روایات را بازیافت که شیعیان را به قیام‌هایی پیش از ظهور بشارت می‌دهند؛ قیام‌هایی که زمینه‌ساز حکومت جهانی آن حضرت‌اند. بدین سان نمی‌توان هر قیامی را پیش از ظهور محکوم به‌ شکست دانست. وانگهی، روایات معتبری در باب قیام و مبارزه با فساد و جهاد و امر به معروف و نهی از منکر و سیره امامان (ع) نقل شده‌اند که با این دسته از روایات ناسازگارند»[۷۱].

پرسش‌های وابسته

پانویس

  1. ر.ک. رضایی اصفهانی، محمد علی، مهدویت، ص ۸۱ ـ ۹۱.
  2. ر.ک. شفیعی سروستانی؛ ابراهیم، پرسش از موعود، ص ۹۵-۱۰۰
  3. «عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ (ع)قَالَ قُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ ص أَ مِنَّا آلُ مُحَمَّدٍ الْمَهْدِیُّ أَمْ مِنْ غَیْرِنَا فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَا بَلْ مِنَّا یَخْتِمُ اللَّهُ بِهِ الدِّینَ کَمَا فَتَحَ بِنَا وَ بِنَا یُنْقَذُونَ مِنَ الْفِتْنَةِ کَمَا أُنْقِذُوا مِنَ الشِّرْک»؛ ‏بحار الانوار، علّامه مجلسی، ج ۵۱، ص ۹۳.
  4. ر.ک. رجالی تهرانی، علی رضا، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۱۹۳.
  5. ر.ک. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص ۲۵۹.
  6. ر.ک. رضایی اصفهانی، محمد علی، مهدویت، ص ۸۱ ـ ۹۱؛ تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص ۵۳۴؛ سوزنچی، حسین، مهدویت و انتظار در اندیشه شهید مطهری، ص ۷۷۴،۷۵؛ کریمی، محمد علی، آیا ظهور نزدیک است، ص ۸۷-۸۹.
  7. ر.ک. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص ۲۵۹.
  8. ر.ک. مزینانی، محمد صادق، حکومت اسلامی در عصر انتظار، چشم به راه مهدی، ص ۱۰۹-۱۱۰.
  9. ر.ک. حائری شیرازی، محمد صادق، گفتمان مهدویت سخنرانی‌های گفتمان سوم ، بررسی ابعاد تربیتی انتظار محور، ص۶۷، ۶۸.
  10. ر.ک. سوزنچی، حسین، مهدویت و انتظار در اندیشه شهید مطهری، ص ۷۷۴،۷۵.
  11. ر.ک. شفیعی سروستانی؛ ابراهیم، پرسش از موعود، ص ۹۵-۱۰۰.
  12. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۳۴۱.
  13. ر.ک. کریمی، محمد علی، آیا ظهور نزدیک است، ص ۸۷-۸۹.
  14. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۳۴۱.
  15. ر.ک. مزینانی، محمد صادق، حکومت اسلامی در عصر انتظار، چشم به راه مهدی، ص ۱۰۹-۱۱۰.
  16. «وَ رَأَیْتَ الْقُرْآنَ قَدْ خَلُقَ وَ أُحْدِثَ فِیهِ مَا لَیْسَ فِیهِ وَ وُجِّهَ عَلَی الْأَهْوَاءِ وَ رَأَیْتَ الدِّینَ قَدِ انْکَفَأَ کَمَا یَنْکَفِئُ الْإِنَاءُ وَ رَأَیْتَ أَهْلَ الْبَاطِلِ قَدِ اسْتَعْلَوْا عَلَی أَهْلِ الْحَقِّ... فَکُنْ عَلَی حَذَرٍ وَ اطْلُبْ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ النَّجَاةَ»؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۵۶ تا ص ۲۶۰.
  17. ر.ک. طاهری، حبیب‌الله، سیمای آفتاب، ص ۲۷۱ ـ ۲۷۵.
  18. ر.ک. رضایی اصفهانی، محمد علی، مهدویت، ص ۸۱ ـ ۹۱؛ تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص ۵۳۴؛ نویسندگان کتاب آفتاب مهر، ج ۱، ص ۱۶۴ ـ ۱۶۷.
  19. ر.ک. نویسندگان کتاب آفتاب مهر، ج ۱، ص ۱۶۴ ـ ۱۶۷.
  20. ر.ک. نویسندگان کتاب آفتاب مهر، ج ۱، ص ۱۶۴ ـ ۱۶۷.
  21. ر.ک. سوزنچی، حسین، مهدویت و انتظار در اندیشه شهید مطهری، ص ۷۷۴،۷۵.
  22. ر.ک. نویسندگان کتاب آفتاب مهر، ج ۱، ص ۱۶۴ ـ ۱۶۷.
  23. پژوهشگران مرکز تحقیقات اسلامی، فرهنگ شیعه، ص ۱۳۶.
  24. پژوهشگران مرکز تحقیقات اسلامی، فرهنگ شیعه، ص ۱۳۶.
  25. پژوهشگران مرکز تحقیقات اسلامی، فرهنگ شیعه، ص ۱۳۶.
  26. بحار الأنوار، ج 98، ص 264:... به‏‌وسیله‏ او زمین را پر از داد و عدل مى‏‌کند همین‏‌طورى که از ظلم و ستم پر شده است
  27. «از آسمان آبی فرو باراند آنگاه رودهایی- هر یک به گنجایی خویش- روان شد و سیلاب با خویش کفی انبوه فرا آورد و آنچه در آتش می‌گدازند تا زینتی یا کالایی به دست آورند، (نیز) کفی همانند آن (کف سیلاب) است؛ بدین‌گونه خداوند درست و نادرست را مثل می‌زند؛ باری، کف،» سوره رعد، آیه۱۷.
  28. «اوست که پیامبرش را با رهنمود و دین راستین فرستاد تا آن را بر همه دین‌ها برتری دهد اگر چه مشرکان نپسندند» سوره توبه، آیه۳۳.
  29. گفتمان مهدویت سخنرانى و مقاله‌‏هاى گفتمان سوم، مقاله «بررسی ابعاد تربیتی انتظارمحور»، ص۶۷، ۶۸.
  30. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۵۹.
  31. فرق بین ظلم و جور چیست؟ آنچه از لغت استفاده می‌شود این است که تجاوز به حقوق دیگران دو گونه است که در ادبیات عرب برای هر کدام نام جداگانه است: نخست آنکه انسان حق دیگری را به خود اختصاص دهد و دسترنج دیگران را غضب کند که این ظلم می‌گویند. دیگر اینکه حق افرادی را از آنها گرفته و به دیگران دهد و برای محکم کردن پایه‌های قدرت خود، هواخواهان خویش را بر مال، جان یا نوامیس مردم مسلط کند و با تبعیض‌های ناروا کسب قدرت کند که این را "جور" می‌گویند. نقطه مقابل ظلم "قسط" و نقطه مقابل "جور"، "عدل" است، البته مشروط به اینکه کلمه عدل و قسط یک‌جا ذکر شوند وگرنه هر دو به یک معنا واقع شوند.
  32. اینک معنا و مضمون و ترجمه یک روایت، آنان که می‌خواند به متن اصلی و کامل این روایت نظر کنند به کتاب بحار، جلد ۵۲ از صفحه ۲۵۶ تا صفحه ۲۶۰ مراجعه کنند
  33. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۵۶ تا ص ۲۶۰.
  34. طاهری، حبیب‌الله، سیمای آفتاب، ص ۲۷۱ - ۲۷۵.
  35. مفردات راغب، ماده فسد.
  36. سوره قصص، آیه ۸۳.
  37. «بدانید که خدا زمین را بعد از مردنش زنده مى‌کند». سوره حدید، آیه ۱۷.
  38. ینابیع الموده، ص۴۲۹.
  39. حضرت حجت به کمک خدا زمین را از عدل پر می‌کند همان‌طوری که از جور و ستم پر شده بود. ر.ک: ملاحم سید بن طاووس، ص۱۴۴، ۱۴۹؛ معجم الملاحم والفتن، ج۳، ص۲۰۰.
  40. فرهنگ الفبائی مهدویت، ص۵۳۴.
  41. قیام و انقلاب حضرت مهدی، ص۶۶.
  42. سوره روم، آیه ۴۱.
  43. رضایی اصفهانی، محمد علی، مهدویت، ص۸۱-۹۱.
  44. مطهری، ۱۳۷۱: ص ۶۶.
  45. سوزنچی، حسین، مهدویت و انتظار در اندیشه شهید مطهری، ص ۷۷۴،۷۵.
  46. کمال الدّین و تمام النّعمه، شیخ صدوق، ص ۲۸۷.
  47. بحار الانوار، علّامه مجلسی، ج ۵۱، ص ۹۳
  48. خورشید مغرب، محمّد رضا حکیمی، ص ۳۲۲
  49. یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۱۹۳.
  50. " اَلْمُنْتَظَرُ اَلَّذِي يَمْلَأُ اَللَّهُ بِهِ اَلْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً"؛بحار الانوار، علامه محمد باقر مجلسی، ج ۵۱، ۷۱- ۷۳، مؤسسة الوفاء، بیروت.
  51. بحار الانوار، علامه محمد باقر مجلسی، ج ۵۲، ۳۲۲ و ۳۸؛ دلائل الامامه، ابن جعفر محمد بن جریر رستم الطبری، ۲۵۸، منشورات الرضی، قم.
  52. بحار الانوار، علامه محمد باقر مجلسی، ج ۵۲، ۲۵۶.
  53. مزینانی، محمد صادق، حکومت اسلامی در عصر انتظار، چشم به راه مهدی، ص ۱۰۹-۱۱۰.
  54. ر.ک: منتخب الاثر، ج ۲، صص ۲۲۲-۲۳۵؛ ج ۳، صص ۱۵۵-۱۵۷.
  55. احمد بن حنبل، المسنا، بیروت، دار الفکر، بی‌تا، ج ۳، ص ۳۷.
  56. بحار الأنوار، ج ۳۶، ص ۳۵۹، ح ۲۲۸.
  57. شفیعی سروستانی؛ ابراهیم، پرسش از موعود، ص ۹۵-۱۰۰.
  58. کنز العمال، ج ۱۴، ص ۲۶۴.
  59. بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۳۲۰.
  60. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۵۶.
  61. قیام و انقلاب مهدی، ص ۶۶.
  62. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۵۳۴.
  63. مطهری، مرتضی، قیام و انقلاب مهدی (ع)، ص۶۶.
  64. امام خامنه‌ای به نقل از کتاب انسان ۲۵۰ ساله ص۳۴۶.
  65. کریمی، محمد علی، آیا ظهور نزدیک است، ص ۸۷-۸۹.
  66. " لَا تَقُومُ‏ السَّاعَةُ حَتَّى‏ یَمْلِکَ‏ رَجُلٌ‏ مِنْ‏ أَهْلِ‏ بَیْتِی‏ یُوَاطِئُ اسْمُهُ اسْمِی یَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً‏‏‏ "؛ کشف الغمه، ج۲، باب ذکر علامات قیام القائم عجل الله تعالی فرجه الشریف، ص۲۵۵.
  67. "الْحَادِیَ‏ عَشَرَ مِنْ‏ وُلْدِی‏ هُوَ الْمَهْدِیُ‏ الَّذِی‏ یَمْلَأُ الْأَرْضَ‏ عَدْلًا وَ قِسْطاً کَمَا مُلِئَتْ‏ جَوْراً وَ ظُلْماً"؛ کافی، ج۱، ح۷، باب فی الغیبه، ص۳۳۸.
  68. "لَوْ لَمْ یَبْقَ مِنَ الدُّنْیَا إِلَّا یَوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ ذَلِکَ‏ الْیَوْمَ‏ حَتَّى‏ یَخْرُجَ‏ رَجُلٌ‏ مِنْ‏ وُلْدِی‏ فَیَمْلَأَهَا عَدْلًا وَ قِسْطاً کَمَا مُلِئَتْ‏ جَوْراً وَ ظُلْماً"؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، باب ۳۰، ح۴.
  69. آفتاب مهر، ج۱، ص ۱۶۴-۱۶۷.
  70. چشم به راه مهدی، ۱۴۶- ۱۰۹؛ صحیفه نور، ۲۰/ ۱۹۶ و ۱۹۷.
  71. پژوهشگران مرکز تحقیقات اسلامی، فرهنگ شیعه، ص 136.