نام امام مهدی در کتاب‌ها و ملل گوناگون چیست؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
نام امام مهدی در کتاب‌ها و ملل گوناگون چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / آشنایی با امام مهدی / معرفت امام مهدی (شناخت امام مهدی) / محمد
مدخل اصلیاسم امام مهدی
تعداد پاسخ۱ پاسخ

نام امام مهدی (ع) در کتاب‌ها و ملل گوناگون چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

پاسخ نخست

مجتبی تونه‌ای

آقای مجتبی تونه‌ای، در کتاب «موعودنامه» در این‌باره گفته است:

  1. یاد کردن آن در کتاب‌ها، که در جایز بودنش تردید نیست، زیرا دلایل منع، شامل آن نمی‌شود و نیز شیوه علمای صالح و عامل از زمان کلینی تاکنون بر این بوده که نام آن حضرت را در کتاب‌های خود ذکر کرده‌اند؛ بدون این‌که کسی بر آنان اعتراض نماید.
  2. یاد کردن نام آن حضرت با اشاره و کنایه، مانند این‌که گفته شود: اسم او، اسم رسول خدا (ص) است، و کنیه‌اش، کنیه آن حضرت می‌باشد؛ این نیز جایز است، به همان دلایلی که در گونه اول گذشت. به اضافه روایات متعدّدی از طرق شیعه و سنی از پیامبر اسلام (ص) که در آن‌ها تصریح فرموده است: "مهدی از فرزندان من است. نام او نام من و کنیه‌اش کنیه من می‌باشد"[۲]. گفتنی است که جایز بودن در این دو مورد مذکور، به غیر حال ترس اختصاص دارد، زیرا ترس از جمله عناوین عارضی است که مایه حرام شدن هر جایزی می‌گردد.
  3. یاد کردن آن حضرت در دعا و مناجات که ظاهرا در این مورد نیز جایز است.
  4. یاد کردن آن حضرت در مجامع و غیره به‌طور سرّی و به‌عنوان درددل، که در این صورت نیز جایز است، زیرا دلایل منع از این قسم منصرف است، پس اصل جواز و دلایل جواز، بدون معارض باقی می‌مانند. ضمن این که در روایت نبوی آمده: "اوست کسی که نامش به‌طور آشکارا پیش از قیامش نبرد مگر کافر به او"[۳].
  5. یاد کردن این اسم شریف در مواقع ترس، مانند: محافل و مجالس دشمنان دین که تقیه با آنان واجب است. در حرمت این نوع هیچ اختلافی وجود ندارد، چنان‌که در روایات متعدّدی بر این حرمت، تصریح شده است.
  6. یاد کردن نام آن حضرت در مجالس و مجامعی که ترس و تقیه‌ای در آن‌ها نباشد. این مورد است که معرکه آراء و جای بحث و گفت‌وگو است. بعضی می‌گویند: اخبار گوناگونی در دست است که دلالت بر حرمت این نوع دارد. از جمله روایات، این است که امام هادی (ع) فرموده: "جانشین بعد از من، پسرم حسن است، پس چگونه خواهید بود در جانشین پس از جانشین من‌؟" راوی می‌گوید: عرض کردم: خداوند مرا فدای شما گرداند، چرا؟ فرمود: "زیرا شما شخص او را نمی‌بینید و بردن نامش برای شما روا نیست. " گفتم: پس چگونه او را یاد کنیم‌؟ فرمود: "بگویید حجت آل محمد (ع). "[۴] نیز در توقیع آن حضرت است که: "ملعون است ملعون است کسی که در محفلی از مردم، اسم مرا ببرد. "[۵]

عده‌ای می‌گویند: منظور از حرمت بردن اسم صریح امام، در مورد تقیه است. زیرا روایاتی داریم که به جهت جایز دانستن ذکر نام آن امام، در مقابل روایات حرمت قرار دارند، و تنها راه جمع بین روایات حرمت و جواز همین است. و دلایل دیگری هم می‌آورند که منطقی می‌نماید.

در این رابطه عالم بزرگ تشیع، علی بن عیسی اربلی می‌گوید: فتوای من این است که منع تلفظ‍‌ به نام مهدی (ع) از روی تقیه بوده است، ولی اکنون اشکال ندارد. [۶] همان‌گونه که محدث کبیر شیخ حر عاملی در وسایل الشیعه اختیار کرده است. پس ذکر نام شریف حضرت مهدی (ع) که عبارت از امام محمد فرزند امام حسن عسکری (ع) می‌باشد، در امثال زمان ما که تقیه لازم نیست، جایز است. [۷] البته با توجّه به فتوای علمای بزرگی به حرمت مسأله، جای احتیاط‍‌ است و اصولاً از مسائل فقهی و اجتهادی محل اختلاف می‌باشد»[۸].

«اسامی مبارک حضرت مهدی (ع) با الفاظ‍‌ مختلفی در بسیاری از کتب مذهبی اهل ادیان و ملل مختلف جهان آمده که برخی از آن‌ها چنین است: "صاحب" در صحف ابراهیم (ع)، "قائم" در زبور سیزدهم، "قیدمو" در تورات به لغت ترکوم، "ماشیع" -مهدی بزرگ- در تورات عبرانی، "مهمید آخر" در انجیل، "سروش ایزد" در زمزم زرتشت، "بهرام" در ابستاق زند و پازند، "بنده یزدان" در زند و پازند، "لندبطاوا" در هزارنامه هندیان، "شماخیل" در ارماطس، "خوراند" در جاویدان، "خجسته" در کندرال فرنگیان، "خسرو" در کتاب مجوس، "میزان الحق" در کتاب اثری پیغمبر، "پرویز" در کتاب برزین آذر فارسیان، "فردوس اکبر" در کتاب قبروس رومیان، "کلمة الحق" در صحیفه آسمانی، "لسان الصّدق" در صحیفه آسمانی، "صمصام الاکبر" در کتاب کندرال، "بقیة الله" در کتاب دوهر، "قاطع" در کتاب قنطره، "منصور" در کتاب دید براهمه، "ایستاده" در کتاب شاکمونی، "ویشنو" در کتاب ریگ‌ودا، "فرخنده" در کتاب وشن جوک، "راهنما" در کتاب پاتیکل، "پسر انسان" در عهد جدید (اناجیل و ملحقات آن)، "سوشیانس" در کتاب زند و هومومن‌یسن از کتب زردشتیان، "فیروز" در کتاب اشعیای پیامبر، و در کتاب "شابوهرگان" کتاب مقدس "مانویه" ترجمه "مولر" نام "خرد شهر ایزد" آمده که باید در آخرالزمان ظهور کند، و عدالت را در جهان آشکار سازد»[۲۷]

اسامی مبارک حضرت مهدی (ع) با الفاظ‍‌ مختلفی در بسیاری از کتب مذهبی اهل ادیان و ملل مختلف جهان آمده که برخی از آن‌ها چنین است: "صاحب" در صحف ابراهیم (ع)، "قائم" در زبور سیزدهم، "قیدمو" در تورات به لغت ترکوم، "ماشیع" -مهدی بزرگ- در تورات عبرانی، "مهمید آخر" در انجیل، "سروش ایزد" در زمزم زرتشت، "بهرام" در ابستاق زند و پازند، "بنده یزدان" در زند و پازند، "لندبطاوا" در هزارنامه هندیان، "شماخیل" در ارماطس، "خوراند" در جاویدان، "خجسته" در کندرال فرنگیان، "خسرو" در کتاب مجوس، "میزان الحق" در کتاب اثری پیغمبر، "پرویز" در کتاب برزین آذر فارسیان، "فردوس اکبر" در کتاب قبروس رومیان، "کلمة الحق" در صحیفه آسمانی، "لسان الصّدق" در صحیفه آسمانی، "صمصام الاکبر" در کتاب کندرال، "بقیة الله" در کتاب دوهر، "قاطع" در کتاب قنطره، "منصور" در کتاب دید براهمه، "ایستاده" در کتاب شاکمونی، "ویشنو" در کتاب ریگ‌ودا، "فرخنده" در کتاب وشن جوک، "راهنما" در کتاب پاتیکل، "پسر انسان" در عهد جدید (اناجیل و ملحقات آن)، "سوشیانس" در کتاب زند و هومومن‌یسن از کتب زردشتیان، "فیروز" در کتاب اشعیای پیامبر، و در کتاب "شابوهرگان" کتاب مقدس "مانویه" ترجمه "مولر" نام "خرد شهر ایزد" آمده که باید در آخرالزمان ظهور کند، و عدالت را در جهان آشکار سازد[۴۱]»[۴۲].

پرسش‌های وابسته

پانویس

  1. کمال الدین، ج ۲، ص ۲۸۶
  2. همان.
  3. مستدرک الوسائل، ج ۲، ص ۳۸۰.
  4. اصول کافی، ج ۱، ص ۳۲۸
  5. بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۱۸۴.
  6. کشف الغمّه، ج ۲، ص ۵۲۰.
  7. یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (ع)، علیرضا رجالی تهرانی، ص ۶۶
  8. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۰۱.
  9. نجم الثاقب، باب دوّم.
  10. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۰۴.
  11. نجم الثاقب، باب دوم.
  12. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۴۰.
  13. نجم الثاقب، باب دوم.
  14. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۴۸.
  15. نجم الثاقب، باب دوم.
  16. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۴۹.
  17. نجم الثاقب، باب دوم.
  18. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۴۹.
  19. نجم الثاقب، باب دوم.
  20. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۶۶.
  21. نجم الثاقب باب دوم.
  22. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۷۴.
  23. نجم الثاقب، باب دوم.
  24. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۸۵.
  25. نجم الثاقب، باب دوم.
  26. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۹۷.
  27. نجم الثاقب، باب دوم؛ الزام الناصب، ج ۱، ص ۴۸۱.
  28. به زبان آنان، نام رسول خدا (ص) است.
  29. نجم الثاقب، باب دوم.
  30. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۲۹۱.
  31. بحارالانوار ج ۵۱ص۳۳۵.
  32. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۳۴۷.
  33. نجم الثاقب، باب دوم.
  34. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۳۲۱.
  35. نجم الثاقب، باب دوم.
  36. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۰۳.
  37. نجم الثاقب، باب دوم.
  38. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۳۷.
  39. نجم الثاقب، باب دوم.
  40. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۵۰.
  41. نجم الثاقب، باب دوم؛ الزام الناصب، ج ۱، ص ۴۸۱.
  42. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۹۴.