نجف

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نجف از شهرهای تاریخی و مذهبی عراق است که قدمتی طولانی داشته و قبر مطهر امیرالمؤمنین (ع) در آنجا قرار دارد. نجف به واسطه قرار گرفتن در کنار شهر کوفه، شهری که خانه و محل حکومت حضرت مهدی (ع) در آن خواهد بود، شهری قابل توجه در آخرالزمان و دوران پس از ظهور. شیخ طوسی که از علمای برجسته شیعه بود، در قرن پنجم حوزه علمیه نجف اشرف را تأسیس کرد و در طول هزار سال، هزاران عالم شیعی در این حوزه پرورش یافتند و مراجع تقلید، در این حوزه به تربیت شاگردان بسیار پرداختند. قبر علمای بسیاری در این شهر است.

مقدمه

نجف از شهرهای مذهبی عراق است که قبر مطهر امیرالمؤمنین علی (ع) در آنجا قرار داشته و با کربلا حدود ۷۵ کیلومتر فاصله دارد. علی (ع) که در کوفه زندگی می‌‌کرد، پس از شهادتش در سال ۴۰ هجری در محل فعلی در نجف به خاک سپرده شد. مدفن او که از کوفه فاصله زیادی داشت، تا سال‌ها مخفی بود. از زمان هارون الرشید به بعد، از خفا در آمد. سال‌ها بعد بقعه‌ای بر روی قبر علی (ع) ساخته شد و به تدریج به شهری تبدیل گشت که از همه سوی به زیارتش می‌‌رفتند. شیخ طوسی که از علمای برجسته شیعه بود، در قرن پنجم حوزه علمیه نجف اشرف را تأسیس کرد و در طول هزار سال، هزاران عالم شیعی در این حوزه پرورش یافتند و مراجع تقلید، در این حوزه به تربیت شاگردان بسیار پرداختند. قبر علمای بسیاری در این شهر است[۱].

به این منطقه، در زبان روایات و فرهنگ اهل بیت (ع)، نجف، غَریّ، مشهد و ظهرالکوفه گفته شده است. طبق روایات، نجف مهبط اولیای خدا و خانه هجرت انبیا و محلّ قرار کشتی نوح بوده، و اولاد نوح از اینجا پراکنده شده‌اند و ابراهیم خلیل در این سرزمین زیسته است. امیرالمؤمنین (ع) نگاهی به آن وادی مرتفع پشت کوفه (ظهرالکوفه) افکند و فرمود: "چقدر منظره‌ات زیبا و ژرفای درونت پاکیزه و معطّر است، خدایا قبر مرا در این زمین قرار بده"[۲].[۳]

پیشینه تاریخ نجف

تکوین و گسترش و پیشینه تاریخی نجف اشرف را بر اساس داده‌های تاریخی و جغرافیایی، می‌توان به دو مرحله اصلی پیش از اسلام و پس از آن تقسیم کرد:

موقعیت نجف پیش از اسلام

جدیدترین یافته‌های تاریخی در عراق نشان می‌دهد منطقه و اقلیمی که نجف اشرف در آن قرار دارد، به دوره دیرینه‌سنگی، نخستین قسمت از عصر حجر و قدیمی‌ترین دوره تکامل انسان و طولانی‌ترین مرحله تاریخ نوع بشر بازمی‌گردد که تقریباً مقارن با دوران زمین‌شناختی پلیستوسن است. این دوره از حدود یک میلیون سال پیش آغاز شده است[۴]؛ اما تاریخ تکوین شهر نجف در مقام یک منطقه مسکونی به روشنی معلوم نیست و در منابع و مآخذ هم کمتر مطلبی در این باره یافت می‌شود[۵].

در اطراف نجف اشرف، بقایای آثار تاریخی و باستانی زیادی وجود دارد که به زمان اسکندر مقدونی و حتی به روزگار بخت النصر بازمی‌گردد، مانند عریسات و ضیزن آباد که اکنون به طعیریزات معروف است و گویا زندان اسیران و سربازان و سپاهیان بوده است و تاریخِ برخی از این آثار به ۳۸۰۰ سال پیش از میلاد مسیح بازمی‌گردد[۶] و اینها نشان می‌دهد که در آن روزگاران منطقه نجف مسکونی بوده است؛ به ویژه که گورستان «طارات» در نزدیکی‌های نجف، این مطلب را تأیید می‌کند.

به هر حال در این منطقه برخی از قبایل عرب از جمله آل بقیله می‌زیسته‌اند و به هنگام فتوحات اسلامی در عراق و در این منطقه، قبیله آل بقیله وجود داشته‌اند؛ اما همگی حکایت از آن دارند که این منازل در محل فعلی شهر نجف نبوده، بلکه در اطراف و حواشی آن قرار داشته است.

تنها مسیحیان نبوده‌اند که در این منطقه و در سرزمین حیره و نجف می‌زیسته‌اند، بلکه پادشاه‌های ایرانی نیز آنجا پایگاه داشته‌اند و گروه‌هایی از ایرانیان در این منطقه زندگی می‌کرده‌اند. همین‌طور گروه‌هایی از مردم سریانی و بابلی و اعراب نیز، در آنجا سکونت داشته‌اند و در منابع تاریخی به آنان اشاره شده است[۷].[۸]

موقعیت نجف در فتوحات اسلامی

منابعی که به شرح فتوحات اسلام در عراق پرداخته‌اند، درباره موقعیت نجف در آن روزگار به صورت پراکنده مطالبی عنوان کرده‌اند و با جمع‌بندی آنها استفاده می‌شود که منطقه نجف و حیره، دوبار فتح شده است؛ یک‌بار در زمان خلافت ابوبکر و در سال دوازدهم هجرت که خالد بن ولید همراه با سپاهیان اسلام، به حیره رسید و پس از مذاکرات مفصل، عاقبت با مردم حیره به سرکردگی عبدالمسیح بن عمرو بن حیان بن بقیله غسانی، مصالحه کرد و قرار شد مردم حیره به حکومت اسلامی جزیه پرداخت کنند. سپس خالد بن ولید، شخصی به نام جریر بن عبدالله بجلی را همراه با گروهی از سپاهیان اسلام به «بانقیا» (نجف) اعزام کرد و مردم آنجا با وی مصالحه کردند و آنان نیز، ملزم به پرداخت جزیه شدند[۹]. بار دوم در زمان خلافت عمر بن الخطاب بود که مردم عراق و ایرانیانی که در آنجا می‌زیستند، پس از مرگ ابوبکر، سر به شورش برداشتند و این بار خلیفه دوم در سال ۱۳ یا ۱۵ قمری، سعد بن ابی‌وقاص را برای فرونشاندن شورش‌هایی که در عراق ایجاد شده بود و همچنین برای فتح ایران به آن سامان اعزام کرد. از آن سو، رستم فرمانده سپاهیان ایران، به حیره رسید و از جانب خود جالینوس یکی از فرماندهانش را همراه با گروهی از سپاهیان به نجف فرستاد. جالینوس در نجف اردو زد. از طرف سعد بن ابی‌وقاص نیز گروهی از سپاهیان اسلام برای مقابله با آنان به این منطقه اعزام شدند، و در نهایت پس از درگیری مختصری سپاهیان شکست خوردند و عقب‌نشینی کردند و ساکنان منطقه مصالحه کردند و متعهد پرداخت جزیه شدند. در این روایات تاریخی آمده که خود رستم نیز، به نجف آمد و در آنجا خوابی دید که حکایت از پیروزی مسلمانان داشت[۱۰].[۱۱]

مراحل گسترش نجف

رشد و گسترش شهر نجف را از نظر تاریخی می‌توان به پنج مرحله اصلی تقسیم کرد[۱۲]:

  1. نخستین مرحله رشد و گسترش شهر نجف را می‌توان از آغاز پیدایی آن تا سال ۱۱۷۹ قمری/ ۱۷۶۵ میلادی دانست. نخستین خانه‌هایی که در سال ۱۷۱ قمری/ ۷۸۷ میلادی در اطراف مرقد مطهر ساخته شد، در قسمت شمال قبر مولا علی(ع) بوده است. این ناحیه اکنون به محله مشراق شهرت دارد. این بخش تا غرب مرقد امتداد یافته و به سوی جنوب مرقد پیش رفته است و محلات مسکونی «رباط» و «جیه» را به وجود آورده است که نزدیک جامعِ هندیِ فعلی قرار دارد. محله زنجبیل نیز که امروز «عقدالحمیر» خوانده می‌شود، در آن واقع شده است؛ اما تاریخ معین و دقیقی را نمی‌توان برای ایجاد این محله‌ها یافت[۱۳]. از آن تاریخ تا آمدن شیخ طوسی در سال ۴۴۸ قمری/ ۱۰۵۷ میلادی به این شهر، چهار بارو (سور) یا حصار و دیوار، به دور مرقد مطهر و شهر نجف کشیده شد. تاریخ ایجاد این دیوارها و حصارها بیش از هزار سال است که از سده سوم آغاز و در سده چهاردهم قمری، پایان یافته است.
  2. مرحله دوم گسترش شهر نجف از سال ۱۱۷۹ قمری/ ۱۷۶۵ میلادی آغاز می‌شود و تا سال ۱۳۴۴ قمری/ ۱۹۲۵ میلادی ادامه می‌یابد. در فاصله این سال‌ها، شهر نجف به دلیل ازدحام بیش از حد جمعیت و مهاجرت بسیار، وسعت زیادی می‌یابد؛ از این‌رو چنان‌که اشاره شد نظام الدوله محمدحسین علاف ـ وزیر فتح‌علی شاه قاجار ـ در اطراف شهر سوری با چهار دروازه احداث کرد که با سور سابق بیش از ۸۵ متر فاصله داشت. در سال‌های بعد به دلیل ازدیاد جمعیت و عدم امکان خانه‌سازی در داخل این سور جدید، مقداری از سور را تخریب کردند و در بیرون آن اقدام به ساخت منازل مسکونی نمودند و در پی آن مؤسسات و مدارس جدید و مرکز شهربانی نجف و دیگر دوایر دولتی در بیرون سور ساخته شدند[۱۴].
  3. مرحله سوم گسترش این شهر، در فاصله سال‌های ۱۳۴۴ - ۱۳۷۸ قمری / ۱۹۲۵ - ۱۹۵۸ میلادی بوده است که به تدریج در اثر نیاز به گسترش شهر، در قسمت‌های دیگر سور ششم نیز، رخنه‌هایی ایجاد شد و مردم در خارج سور ساخت‌وساز منازل مسکونی را شروع کردند و محله‌های جدیدی مانند محله غازیه (یا محله جدیده) و صالحیه به وجود آمدند[۱۵]. در واقع آغاز تخریب سور را برخی سال ۱۳۵۰ قمری/ ۱۹۳۱ میلادی نوشته‌اند[۱۶].
  4. مرحله چهارم از سال ۱۳۷۸ قمری/ ۱۹۵۸ میلادی آغاز شده و تا سال ۱۳۹۳ قمری/ ۱۹۷۳ میلادی ادامه یافته است. این مرحله در واقع دوره‌ای است که شهر نجف از نظر عمران و آبادانی و فرهنگی و حتی سیاسی، گسترش و رشد فوق‌العاده‌ای یافته و در مسیر ترقی و پیشرفت و تجدید حیات گام برداشته است[۱۷]. شهر در تمام ابعاد، گسترش یافته و تغییرات اساسی در خیابان‌ها به وجود آمده است؛ چنان‌که همه مراکز و منازل مسکونی میان شارع الصادق(ع) و شارع زین العابدین(ع) ویران شد تا به جای آنها بزرگراهی ایجاد شود که مرقد امام علی(ع) را به مرقد امام حسین(ع) در کربلا مرتبط سازد و برنامه‌هایی برای گسترش اطراف صحن حیدری و توسعه شارع زین العابدین(ع) از سال ۱۴۰۲قمری/ ۱۹۸۱ میلادی آغاز شده است[۱۸].[۱۹]

مرقد امام علی (ع)

نخستین شهید محراب و کشته عدالت، امیرالمؤمنین (ع) در ۲۱رمضان سال ۴۰ هجری، در پی ضربت ناجوانمردانه ابن ملجم به شهادت رسید. نسبت به محلّ دفن، خود آن امام شهید، دستور لازم را داده بود. فرزندان علی (ع)، آن حضرت را شبانه تشییع کردند و در بقعه و مرقد پاکش در نجف، به خاک سپردند. جایی که کیلومترها بیرون از شهر کوفه بود. علت دفن امام در نجف، برای آن بود که قبرش مخفی باشد.

در دوران خفقان‌باری که شیعیان خالص و افراد مطمئن از محلّ دفن حضرت مطّلع بوده و به زیارت آن می‌رفتند، حساسیّت و حسد مخالفان را بر می‌انگیخت. در زمان منصور دوانقی، زوّار قبر مطهر خصوصاً از کوفه زیادتر شد و داود ابن عباس ـ والی کوفه ـ بر آن مطّلع شد و خواست قبر مطهر را از اساس بردارد یا حقیقت امر را درباره قبرِ مبارک به دست آورد و کرامتی که در موقع کندن اطراف قبر مبارک ظاهر گشت و خبر به داود رسید و امر به توقّف کارگران کرد و صندوق و سایه بانی بر بالای قبر مطهر بنا نمود که موقع تشرّف هارون بر کنار قبر مبارک موجود بوده است و هارون قبه‌ای بر بالای قبرِ مبارک امر به ساختن آن کرد...[۲۰]. آنچه که به هارون الرشید نسبت داده می‌شود ساختن بقعه است. در سال ۱۵۵ هجری نخستین بقعه آن حضرت را هارون بنا نمود و صندوقی از سنگ سفید با ضریحی روی قبر قرار داد. پس از آن محمد بن زید، داعی صغیر ملک طبرستان از احفاد زید بن حسن (ع) در سال ۲۸۷ به بنای قبّه و صحن و هفتاد طاق پرداخت[۲۱].[۲۲]

امام علی(ع) درباره شهر محل دفن خویش چنین می‌فرماید: «أَوَّلُ بُقْعَةٍ عُبِدَ اللَّهُ عَلَيْهَا ظَهْرُ الْكُوفَةِ لَمَّا أَمَرَ اللَّهُ الْمَلَائِكَةَ أَنْ يَسْجُدُوا لآِدَمَ سَجَدُوا عَلَى ظَهْرِ الْكُوفَةِ»؛ «نخستین بقعه و سرزمینی که خداوند در آن مورد پرستش قرار گرفت، پشت کوفه (نجف) بود، هنگامی که خداوند فرشتگان را امر کرد که بر آدم سجده کنند، پس آنان در پشت کوفه (نجف) سجده کردند»[۲۳].[۲۴]

نجف در دوران ظهور

منطقه نجف را در روایات به "ظهر کوفه" یعنی منطقه‌ای که پش کوفه قرار دارد، یاد نموده‌اند. نجف به واسطه قرار گرفتن در کنار شهر کوفه، شهری که خانه و محل حکومت حضرت مهدی (ع) در آن خواهد بود، شهری قابل توجه در آخرالزمان و دوران پس از ظهور. در روایتی امام باقر (ع) می‌‌فرماید: «حضرت قائم (ع) پس از ظهور در مکه از آنجا به سوی نجف ـ که منطقه ای از کوفه است ـ حرکت می‌‌کند در حالی که پنج هزار ملائکه و جبرئیل از راست و میکائیل از چپ و مؤمنین از پیش روی او را همراهی می‌‌کنند و آن حضرت لشکریانش را از آنجا به اطراف و اکناف عالم گسیل می‌‌دارد»[۲۵].

امام حسن عسکری درباره حضرت مهدی (ع) فرمود: «گویا می‌‌بینم که مهدی (ع) در نجف است و پرچم‌های سفیدی بر فراز سر او در اهتزاز است»[۲۶].[۲۷]

منابع

پانویس

  1. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۲۳۱.
  2. بحارالأنوار، چاپ بیروت، جلد ۹۷، ص ۲۳۷.
  3. محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۱۷۹-۱۸۴.
  4. النجف الاشرف اسهامات، ص۲۳۰.
  5. شیخ صدوق، علل الشرایع، ص۲۲؛ حموی، یاقوت، معجم البلدان، ج۱، ص۴۸۳ – ۴۸۴؛ آل محبوبه، جعفر، ماضی النجف و حاضرها، ج۱، ص۱۳.
  6. بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، ذیل کلمه (طیر ناباذ)؛ مجله لغة العرب، ج۲، ص۳۲۱ – ۳۲۶.
  7. علی، جواد، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۳، ص۲۳۶ به بعد؛ النجف الاشرف اسهامات، ج۱، ص۲۴۹.
  8. رفیعی، علی، مقاله «نجف»، دانشنامه امام علی ج۹، ص ۴۴۷.
  9. ابن اعثم کوفی، الفتوح، ج ۱، ص۹۵ - ۹۶؛ طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۳، ص۳۴۶، ۳۶۱، ۳۶۳، ۳۶۴، ۳۶۷، ۳۶۸.
  10. یعقوبی، احمد بن ابی‌یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۱۴۴ - ۱۴۵؛ طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری،ج ۳، ص۵۰۷ - ۵۱۲؛ ذهبی، تاریخ الاسلام (عهد الخلفاء الراشدین)، ص۱۴۳؛ بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، ص۲۶۴؛ ابن اثیر، الکامل، ج۲، ص۳۵۵.
  11. رفیعی، علی، مقاله «نجف»، دانشنامه امام علی ج۹، ص ۴۵۰.
  12. عبدالصاحب المظفر، محسن، مدینة النجف الکبری، ص۶۲ - ۶۹.
  13. آل محبوبه، جعفر، ماضی النجف و حاضرها، ج۱، ص۲۳ – ۲۶.
  14. عبد الصاحب المظفر، محسن، مدینة النجف الکبری، ص۶۲ ـ ۶۹.
  15. عبد الصاحب المظفر، محسن، مدینة النجف الکبری، ص۷۱؛ آل محبوبه، جعفر، ماضی النجف و حاضرها، ج۱، ص۲۱۳ – ۲۱۴.
  16. حسنی، عبدالرزاق، ثورة النجف، ص۶۴.
  17. عبدالصاحب المظفر، محسن، مدینة النجف الکبری، ص۵۷.
  18. عبدالصاحب المظفر، محسن، مدینة النجف الکبری، ص۷۵ - ۷۶.
  19. رفیعی، علی، مقاله «نجف»، دانشنامه امام علی ج۹، ص ۴۶۳.
  20. تحقیق درباره اولین اربعین، سید محمد علی قاضی طباطبایی، ص ۲۲۷به نقل از: فرحهالغری سید بن طاووس.
  21. تاریخچه و احکام مساجد و مشاهد، حسن مظفّری، ص ۲۶.
  22. محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۱۷۹-۱۸۴
  23. عیاشی سمرقندی، تفسیرالعیاشی، ج۱، ص۳۴؛ خوارزمی، موفق بن احمد، المناقب، ص۲۸۴؛ مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۱۱، ص۱۴۹.
  24. رفیعی، علی، مقاله «نجف»، دانشنامه امام علی ج۹، ص ۴۷۵.
  25. وافی: ج ۳، ص ۱۱۲.
  26. موعود نامه، ص ۱۹۴.
  27. حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان، ص ۵۸۳.