غیبت در مباحث مرتبط با امام مهدی به چه معناست؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
غیبت در مباحث مرتبط با امام مهدی به چه معناست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / غیبت امام مهدی / کلیات غیبت امام مهدی
تعداد پاسخ۷ پاسخ

غیبت در مباحث مرتبط با امام مهدی به چه معناست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

پاسخ جامع اجمالی

معنی لغوی و اصطلاحی غیب

  • غیب در لغت، یعنی پنهان شدن از دیدگان[۱]. این واژه برخلاف واژۀ "ظهور" است که بر آشکار بودن چیزی دلالت دارد[۲]. اما غایب یعنی کسی که حاضر و ظاهر نیست ‌و در اصطلاح مهدویت به حاضر و ظاهر نبودن امام عصر اطلاق می‌‌شود[۳].

معانی غیبت امام زمان (ع)

غیبت شخص (غیبت جسمانی)

  1. غیبت جسمانی حضرت به دلیل نامرئی بودن امام عصر: به این معنی که امام روی زمین زندگی می‌کند و به جاهای مختلف می‌رود و از احوالات و رفتار شیعیان مطلع می‌شود ولی هیچ‌کس وجود حضرت را با چشمان ظاهری نمی‌بیند، مثل حضرت خضر که امام رضا (علیه لسلام) دربارۀ ایشان فرمودند: «خضر آب حیات نوشیده، تا نفخ صور زنده است، او به نزد ما می‌آید و سلام می‌دهد، ما صدای او را می‌شنویم... و در هر سال در مراسم حج حاضر است... ولی ما او را نمی‌بینیم»[۶][۷] البته این نوع از غیبت امام، به منزلۀ این نیست که امام جسمی نامرئی مثل فرشتگان، ارواح و جنّ دارد[۸]؛ چنانکه پیروان شیخیه معتقدند امام عصر در زمان غیبت در عالمی روحانی و مجرد به نام (هورقلیا) و در شهری به نام (جابلقا و جابرسا) که منقطع از عالم ماده و با بدن غیرعنصری زندگی می‌کند[۹]؛ این مدعا به دلایل مختلفی قابل اثبات نیست از جمله: در متون دینی هیچ دلیلی بر اثبات ادعا (بدن هورقلیایی) و امثال آن وجود ندارد و این مدعا، منافات با پیشوایی امام دارد؛ زیرا این نگاه سنخیت لازم میان امام و مأموم را از بین می‌‌برد چراکه امام در این فرض همانند یک فرشته است و بدیهی است فرشتگان الهی، نمی‌توانند الگو و پیشوای آدمیان باشند[۱۰].
  2. غیبت جسمانی حضرت به دلیل تصرف در چشمان مردم: در این فرض دیده نشدن حضرت مهدی (ع) به خاطر دخل و تصرّف ایشان در چشمان مردم است. در این مورد نیز نیاز به اعجاز و قدرت الهی است تا ایشان در اجتماعات و تجمّعات مردم، دیده نشوند؛ چنانکه در قرآن مواردی اشاره شده که با معجزه الهی، افرادی نمی‌توانستند یک موجود قابل رؤیت را مشاهده کنند مانند آیۀ وَجَعَلْنَا مِن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَيْنَاهُمْ فَهُمْ لاَ يُبْصِرُونَ[۱۱][۱۲]

غیبت شخصیت (غیبت معرفتی)

  1. ادلۀ نقلی: نایب دوم امام عصر محمد بن عثمان عمروی نقل کرده است: "به خدا سوگند امام عصر هر ساله در موسم حج حضور دارد، مردم را می‌‌بینند و می‌‌شناسد ولی مردم همچنان که او را می‌‌بینند اما او را نمی‌شناسند"[۱۵][۱۶]
  2. ادلۀ عقلی: معجزه زمانی اتفاق می‌‌افتد که اثبات حق متوقف بر آن باشد، ولی اگر بدون‏ معجزه اثبات حق ممکن باشد، دیگر لزومی برای ایجاد معجزه نیست. در موضوع غیبت امام عصر حفظ و بقای حضرت برای مدت طولانی از معجزات الهی است ولی زمانی که امام می‌‌تواند در بین مردم حضور داشته باشد و مردم هم به صورت طبیعی از هویت و شخصیت امام بی خبر باشد دیگر احتیاج به معجزه نیست تا خداوند شخصیت امام را پنهان کند چراکه این امر بدون عمل معجزه‌آسا و به صورت طبیعی واقع می‌‌شود[۱۷].

غیبت شخص و غیبت شخصیت

جزئی بودن غیبت امام

نتیجه گیری

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. آیت الله صدر؛
آیت‌ الله شهید سید محمد صدر در کتاب «تاریخ غیبت کبری» در این‌باره گفته‌ است:

«در نحوه غیبت آن حضرت، با دو نظریه و برداشت اساسی برخورد می‌‏کنیم:

  • طرح نخست: نظریه پنهانی جسم:‏ این، نظریه مقبول و متعارفی است که در ذهن بسیاری از مردم فرو رفته و ظواهر برخی از ادله (روایات) نیز بر آن دلالت می‏کند. و آن عبارت است از اینکه جسم حضرت از دیده‏ها پنهان است و او مردم را می‏‌بیند ولی مردم او را نمی‌‏بینند؛ و در عین حال که گاهی در یک مکان وجود دارد، ولی آن مکان از او خالی دیده می‌‏شود.

صدوق در کتاب کمال الدین از ریان بن صلت روایت می‏کند که می‌‏گوید: از حضرت امام رضا (ع) درباره قائم (ع) سؤال شد. حضرت فرمود: جسمش دیده نمی‏شود و به اسم خویش نامیده نمی‌‏شود.[۲۱] و نیز از حضرت امام جعفر صادق (ع) در ضمن حدیثی آورده است: پنجمین فرزند هفتمین امام جسمش از شما پنهان می‏شود و نام بردن از او برای شما جایز نیست[۲۲] (۲) و نیز از عبید بن زراره نقل می‌‏کند که گوید: از حضرت امام صادق (ع) شنیدم که می‌‏فرمود: مردم امام خویش را گم کرده پس در موسم حج حضور می‏‌یابد و مردم را می‌‏بیند ولی مردم وی را نمی‌‏بینند. این نظریه ساده‏ترین طرح و فرضیه عملی و قابل قبول در مورد پنهان شدن حضرت مهدی (ع) و رهایی ایشان از ظلم ستمگران می‏‌باشد و با اینگونه اختفا، آن حضرت در پناهگاهی امن به سر برده هیچ‏‌گونه آسیبی به حضرت نمی‌‏رسد. این‌گونه اختفا و پنهانی از راه اعجاز خدایی امکان دارد، به همانسان که دیر زیستی حضرت در طول این همه سال نیز با اعجاز الهی درست می‌‏شود؛ و هر دو امر (هم غیبت و هم طول عمر) برای نگاهداری وجود مقدس آن حضرت از خطرات و از بین رفتن می‌‏باشد، تا در روز موعود برای انجام مسئولیت خطیر اسلامی خویش بپاخیزد. ما با دلیل قطعی، اهمیت آن روز را در پیشگاه خداوند و رسول او (ص) می‏دانیم. زیرا آن، روزی است که هدف اساسی از آفرینش انسان برآورده شده، و آرزوهای پیامبران و رسولان جامعه عمل به خود می‏‌پوشد، و کوشش‏هایشان با تشکیل جامعه عادلانه و تحقق دولت حقه بثمر می‏‌رسد. چنانکه مبرهن و ثابت می‌‏کنیم که هرگاه تحقق اهداف مهمه خدایی متوقف بر معجزه‏ای باشد، خداوند آن معجزه را برای تحقق آن هدف مهم انجام می‌‏دهد.[۲۳] و از آنجا که تولد حضرت مهدی (ع) را، که برای روز موعود ذخیره شده، باور می‌‏داریم، بروشنی چگونگی و هدف نگهداری و حفظ آن حضرت از روی دلیل برای ما اثبات شده است و علت این صیانت و طول عمر حضرت با اراده پروردگار، برای ما روشن و واضح است. و در صورتی که حفظ آن حضرت منحصر در اختفای شخص و جسم وی باشد، بر خداوند متعال انجام این معجزه، بجهت تحقق هدف بزرگتر لازم است.

بر این نظریه گفتاری دیگر افزوده می‏‌شود، و آن اینکه این غیبت نیز گاهی به سبب مصلحتی برطرف می‏‌شود. مانند اینکه اگر حضرت مهدی (ع) بخواهد با کسی رو در رو شود تا نیازی از او را برآورد و یا او را راهنمایی کند و یا بنحوی بیم دهد، لازمه این روبرویی رؤیت آن حضرت است که در صورت پنهانی و اختفا انجام‏پذیر نیست. و اندازه ظهور و پیدایی حضرت محدود به مقدار مصلحت است. پس اگر مصلحت اقتضا کرد که آن حضرت به‌طور کلی برای هر بیننده‏ای آشکار شود، ظاهر خواهد شد و دیدار تا برآورده شدن نیاز ادامه خواهد داشت و سپس به‌طور ناگهانی حضرت ناپدید شده و دیگر کسی او را نمی‌‏بیند، در عین حال که از آن مکانی که در آن بود دور نمی‌‏شود. و هرگاه مصلحت ایجاب کند که حضرت برای یک شخص خاصی ظاهر شود و از دیگران پنهان باشد، اینگونه ظاهر می‏‌گردد، زیرا گاهی آشکار بودن ایشان برای دیگران موجب خطر است. تمام اخباری که در زمینه مشاهده آن حضرت در دوران غیبت نقل شده است حتی دیدارهای دوران غیبت صغری، به همین معنی است، بخصوص آنچه که از دوران غیبت صغری ذکر شد که حضرت دو بار برای عموی خود جعفر کذاب ظاهر گشت، و بدون اینکه معلوم شود به کجا تشریف برده است، غایب شد.

این داستان چنین می‏‌فهماند که غیبت و اختفا بدین صورت بوده است. و اما اخبار مشاهده در دوران غیبت کبری، برخی از آنها ظاهرا و برخی دیگر به صراحت، دلالت بر اینگونه اختفا دارند. حتی در بعضی از این اخبار مسأله غیبت توسعه یافته، شامل غیبت مرکب و خادم آن حضرت، و بلکه صرافی‏ که حضرت شخصی را برای پرداخت پول به او حواله داده بود نیز می‏‌شود[۲۴] (۱) دوست دارم در اینجا به این نکته اشاره کنم که با پذیرفتن این نظریه، دیگر نیازی به پاسخگویی به ایراد و اشکال برخی از اهل سنت نمی‌‏باشد که زبان به بدگویی گشوده، گفته‏‌اند حضرت به سرداب فرو رفته و در آنجا ناپدید گشته و آشکار نشده است. چنانکه مناقشه و اشکال در این مورد در کتاب اول گذشت‏[۲۵] و گفتیم که اخبار مشاهده حضرت مهدی (ع) در هر دو غیبت صغری و کبری، در اینکه آن حضرت در مکان‌های دیگری نیز - غیر سرداب - دیده شده است اتفاق دارند. در هر حال با پذیرش این نظریه درباره غیبت، دیگر نیازی، به حل این اشکالات نیست. زیرا طبق این نظریه امکان دارد که حضرت در هر مکانی که بخواهد جسم و تن خود را از دیده‏ها پنهان نگاهدارد و این، طبیعتا منحصر به سرداب نیست. به‌زودی در فصل‌های آینده مطالبی را که شایسته تکمیل و تأیید این نظریه هستند خواهیم آورد.

  • طرح دوم: نظریه پنهانی شخصیت و عنوان:‏ مراد از این نظریه این است که مردم حضرت مهدی (ع) را می‏‌بینند ولی نمی‌‏شناسند و یا متوجه نمی‌‏شوند چه کسی را دیده‏‌اند. در گذشته در تاریخ غیبت صغری دانسته شد که حضرت مهدی (ع) را پدر بزرگوارش امام ابو محمد عسکری (ع) پنهان از دیدگان مردم پرورش می‏داد و بزرگ می‌‏کرد و فقط عده‏ای اندک از اصحاب خاص را بمنظور مطلع ساختن بر وجود و اثبات امامت آن حضرت، رخصت دیدار می‏فرمود. پس از رحلت پدر بزرگوار حضرت مهدی (ع) پنهانی و غیبت ایشان شدیدتر شد و آن حضرت فقط از طریق سفرای اربعه (نواب‏ خاص چهارگانه) خویش با مردم در ارتباط بود، و تنها تعداد اندکی از افراد مورد اطمینان که بدنبال جانشین حضرت عسکری (ع) می‏‌گشتند، همچون علی بن مهزیار اهوازی بحضور حضرت شرفیاب می‏شدند و آن حضرت در هر مرتبه به آنان تأکید می‏‌فرمود که قضیه را مخفی نگهدارند و احتیاط کنند. هر اندازه که سالیان دوران غیبت صغری سپری می‌‏شد، با درگذشت نسل‌های موجود، کسانی که معاصر امام حسن عسکری (ع) بودند و پسر او حضرت مهدی (ع) را مشاهده کرده بودند، تقلیل می‌‏یافتند تا اینکه بتدریج منقرض گشته و کسی از آنان باقی نماند و نسل‌های جدیدی بوجود آمدند که طریق ارتباط با امام (ع) را جز از طریق سفرای آن حضرت نمی‌‏دانستند و این مردم بکلی از شکل و شمایل آن حضرت بی‏خبر بودند، به طوری که اگر با آن حضرت روبه‌رو می‏‌شدند، اگر دلیلی قطعی در میان نبود، امام خویش را نمی‏‌شناختند. و از این‌رو - همان‏‌طور که در کتاب اول دانسته شد - برای آن حضرت مسافرت به گوشه و کنار دنیا، همچون مکه و مصر، بدون اینکه کسی ایشان را بشناسد، آسان گشته بود. مقصود از اختفای شخصیت و عنوان همین معناست؛ چراکه در این حالت هر که آن حضرت را ببیند، بالمره از اینکه او امام مهدی (ع) است غافل می‏‌باشد و وی را فردی مانند سایر مردم پنداشته، به‌طور مطلق توجهی به ایشان نمی‏‌کند. و بدین ترتیب امام مهدی (ع) می‌‏تواند در هر جایی که دلخواه اوست چندین سال زندگی کند بدون اینکه کسی به شخصیت حقیقی ایشان توجهی نماید، و زندگی آن حضرت در این دوران مانند زندگی هر فرد دیگری است که از راه کسب و تجارت و کشاورزی و سایر شغل‏ها معاش خود را تأمین می‏‌نماید و در همین حال در یک یا چندین شهر باقی می‌‏ماند تا خداوند متعال فرج او را رسانیده اذن ظهور دهد.

برای این طرح و نظریه از دو راه می‌‏توان استدلال کرد:

  • راه نخست: بهره‏‌گیری از روایاتی که در این زمینه رسیده است و از جمله آنهاست‏ روایتی که شیخ طوسی[۲۶] در کتاب غیبت خود از نایب دوم شیخ محمد بن عثمان عمروی نقل کرده است که: "بخدا سوگند صاحب این امر هر ساله در موسم حضور می‌‏یابد، مردم را می‏‌‌بیند و می‌‏شناسد، و آنان وی را می‌‏بینند ولی نمی‏‌شناسند." مقصود، از صاحب این امر، امام مهدی (ع) است و مقصود از موسم، موسم حج است و روایت بروشنی دلالت دارد بر مخفی نبودن جسم حضرت، و برای تأکید با قسم به خداوند متعال نیز قرین شده است. و نیز از سفیر و نایب خاص حضرت مهدی (ع) صادر شده است که بر حال آن حضرت از همه مردم مطلع‏‌تر است.
  • راه دوم: استفاده از قاعده و قانون معجزات که می‏‌گفت: معجزه وقتی انجام می‌‏شود که برپا داشتن و اثبات حق بر آن متوقف باشد، ولی اگر چنین نباشد و بدون‏ معجزه اثبات حق ممکن باشد، دیگر لزومی برای انجام آن وجود ندارد، چنانکه این مطلب را در جای خود مبرهن ساخته‏‌ایم. و شکی نیست که حفظ امام مهدی (ع) و بقای آن حضرت از جمله چیزهایی است که اقامه حق متوقف بر آن است و اگر نگهداری آن حضرت متوقف بر انجام معجزه‏ای در پنهان نگهداشتن باشد، آن معجزه انجام می‏گردد، ولی با کافی بودن پنهانی عنوان و شخصیت حضرت در برآورده شدن مقصود، ثابت شد که نیازی به معجزه نیست، چون موضوعی ندارد و لازم است نظریه دوم را بپذیریم»[۲۷].
۲. حجت الاسلام و المسلمین موسوی‌نسب؛
حجت الاسلام و المسلمین سید جعفر موسوی‌نسب، در کتاب «دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان» در این‌باره گفته است:

«یکی از موضوعاتی که پیرامون حضرت مهدی (ع) مطرح است، مسأله چگونگی غیبت آن حضرت می‌باشد، بدین معنی که آیا دیده نشدن آن عزیز همان ناپیدایی و غیبت جسمی است، یا به معنای ناشناسی و غیبت معرفتی می‌باشد. انواع غیبت‏ [به شرح ذیل‌اند]:

۱. غیبت معرفتی‏: غیبت معرفتی، همان غیبت شخصی و حقوقی است. در این فرض امام زمان (ع) از دید معرفتی ما مخفی است، یعنی آن حضرت به طور عادی زندگی می‌کند و مردم کوچه و بازار او را ملاقات کرده و با او نشست و برخاست و معاشرت می‌کنند و حضرت با مردم همدم و هم‌صحبت می‌شود ولی مردم شناخت و معرفت به اینکه، این شخص امام زمان (ع) است ندارند. حکمت الهی چنین اقتضا کرده که حضرت به وسیله ناشناس ماندن از خطرات احتمالی ستمگران و ظالمان در امان بماند. روایاتی بر این نظریه دلالت دارند مثل: امام صادق (ع) فرموده: در صاحب این امر (حضرت مهدی) سنّت‌هایی از پیامبران است... و سنّتی که از یوسف (ع) دارند مستور بودن است. خداوند بین او و مردم حجابی قرار می‌دهد، بطوری که او را می‌بینند ولی نمی‌شناسند[۲۸].

۲. غیبت جسمانی به دلیل نامرئی بودن امام زمان(ع): به این معنی که امام روی همین زمین است و اینجا زندگی می‌کند و به جاهای مختلف می‌رود و از احوالات و رفتار شیعیان مطلع می‌شود و آنها را مورد عنایت و لطف خود قرار می‌دهد، ولی هیچ‌کس وجود حضرت را با چشمان ظاهری نمی‌بیند، چنانکه حضرت خضر چنین است. امام رضا (ع) فرموده: خضر (ع) آب حیات نوشیده، تا نفخ صور زنده است، او به نزد ما می‌آید و سلام می‌دهد، ما صدای او را می‌شنویم... و در هر سال در مراسم حج حاضر است... ولی ما او را نمی‌بینیم[۲۹]. این نوع اختفا که همان ناپیدایی است، با اختفا به صورت ناشناسی بودن، فرق دارد؛ زیرا اختفا به صورت ناشناسی به طور عادی صورت می‌گیرد و هیچ‌گونه مانعی ندارد. و اما استتار به شکل نامرئی بودن نیاز به اعجاز دارد، تا حضرت در حین حضور، ظهور نداشته باشد.

۳. غیبت جسمانی به دلیل تصرف در چشمان مردم‏: در این فرض ناپیدایی حضرت مهدی (ع) به خاطر دخل و تصرّف ایشان در چشمان مردم است. در این مورد نیز نیاز به اعجاز و قدرت الهی است تا در حین حضور و ظهور امام (ع) در میان مردم و حضور و ظهورشان در اجتماعات و تجمّعات، دیده نشود. در قرآن کریم و روایات به مواردی اشاره شده که با معجزه الهی، افرادی نمی‌توانستند یک موجود قابل دیدن را مشاهده نمایند. مانند آیه ذیل: وَجَعَلْنَا مِن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَيْنَاهُمْ فَهُمْ لاَ يُبْصِرُونَ[۳۰]؛ پیش روی آنان سدّی قرار دادیم، و در پشت سرشان سدّی و چشمانشان را پوشانده‌ایم، لذا نمی‌بینند. از عبد اللّه بن مسعود نقل شده که قریش کنار در خانه رسول اکرم (ص) جمع شدند، آن حضرت از منزل بیرون آمدند و بر سر آنان خاک پاشیدند و آن حضرت را نمی‌دیدند[۳۱] و... . در آیه دیگر می‌فرماید: وقتی قرآن می‌خوانی، بین تو و کسانی که به آخرت ایمان نمی‌آورند، پرده‌ای پوشیده قرار می‌دهیم[۳۲]. معجزه به دو صورت متصوّر است، یا در بیننده اثر می‌گذارد، یا در دیده شده، تصرّف در بیننده به این صورت است که او را از دیدن چیزی که در جلوی اوست ناتوان کند و مکان را تهی از امام ببیند و... . با تصرف در دیده شده، چیزی که قابل دیدار است، واضح‌ترین راهش این است که معجزه میان رسیدن صورت نوری (تصویر) صادر شده از جسم حضرت مهدی (ع) یا ابداع صورتی او و غیر این‌ها از آنچه که حوّاس پنج‌گانه دریافت می‌کند حایل شود و نگذارد که به بیننده یا شنونده برسد. بدین ترتیب این شخص از ادراک واقعیتی که پیش روی او نهاده شده است عاجز می‌شود. هر دو صورت در امام متصوّر است.

از اعلام فن و بزرگان علم و ادب استفاده می‌شود از انواع غیبتی که برای امام زمان متصوّر است نوع اوّل آن است، یعنی غیبت معرفتی، یعنی امام زمان به طور عادّی در میان ما زندگی می‌کند ولی ما او را نمی‌شناسیم و ممکن است روزی حضرت ایشان را زیارت نماییم ولی نشناسیم و معرفت به او به‌طور کامل پیدا نکنیم اگرچه برخی قایلند که هر دو صورت در رابطه با امام متصور است»[۳۳].
۳. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛
حجت الاسلام و المسلمین خدامراد سلیمیان، در کتاب «درسنامه مهدویت» در این‌باره گفته است:

«این که "غیبت" در لغت به چه معناست، خود اهمیت بسزایی دارد. "غیبت"، به معنای "پنهان شدن از دیدگان" است و غایب به کسی گفته می‌شود که حاضر و ظاهر نیست‌[۳۴] و در اصل، درباره پنهان شدن خورشید، ماه و ستارگان به کار می‌رود[۳۵]. همچنین درباره کسی به کار می‌رود که مدتی در جایی حضور دارد و پس از آن، از دیدگان رفته و دیگر دیده نمی‌شود[۳۶]. در اصطلاح مهدویت نیز به پنهان‌زیستی حضرت مهدی (ع) گفته می‌شود»[۳۷].

  • «یکی از معناهای لغوی "غیبت"، پنهان شدن است. و در اصطلاح درباره کسی به کار می‌رود که مدتی در جایی حضور دارد و پس از آن در آن محل حاضر نمی‌شود و در اصطلاح مهدویت به پنهان‌زیستی حضرت مهدی (ع) گفته می‌شود.
  • اگرچه سخن روشنی درباره چگونگی این نوع زندگی نمی‌توان به دست داد، امّا با استفاده از روایات معصومین (ع)، و سخنان اندیشوران بزرگ، سه دیدگاه کلّی و قابل توجّه می‌توان ارائه نمود.
  1. آن حضرت اگرچه در درون جوامع بشری زندگی می‌کند، امّا مردم جسم ایشان را نمی‌بینند.
  2. حضرت مهدی (ع) در میان همین جامعه و همین انسان‌ها است؛ اما به قدرت خدا، از دید معرفتی مردم پنهان است. با وجود اینکه مردم ایشان را می‌بینند، اما نمی‌شناسند.
  3. حضرت در بین مردم زندگی می‌کند و مردم نیز ایشان را می‌بینند و نمی‌شناسند اما در زمان‌هایی که آن حضرت لازم بداند از برابر چشم‌ها ناپدید می‌گردد و دیدگان مردم- با اینکه آن حضرت موجود و حاضر است- او را نمی‌بینند.
۴. حجت الاسلام و المسلمین صمدی؛
حجت الاسلام و المسلمین قنبر علی صمدی، در کتاب «آخرین منجی» در این‌باره گفته است:
  1. در متون دینی ما هیچ دلیل و شاهدی بر اثبات ادعاها و عناوین نامفهومی نظیر "بدن هور قلیایی" و امثال آن وجود ندارد.
  2. این تلقی نه تنها توجیه عقلانی نداشته، بلکه با مبانی کلامی شیعه در مورد موضوع امامت و شئون امام زمان (ع) ناسازگار است و با حیثیت پیشوایی و الگویی مقام امامت منافات دارد؛ زیرا در فرض انتقال امام به عالمی مجرد، روحانی، مثالی و به اصطلاح هورقلیایی و قطع ارتباط آن حضرت با زمینیان، سنخیت لازم میان امام و مأموم وجود نخواهد داشت و امام همانند یک فرشته خواهد بود. بدیهی است که هم چنان که فرشتگان مقرب الهی، مثل جناب جبرائیل (ع) و میکائیل (ع) نمی‌توانند الگو و پیشوای آدمیان باشند، شخص متعلق به آسمان و بریده از زمین نیز نمی‌تواند برای آدمیان پیشوا و الگو باشد.
  3. دیدگاه شیخیه، علاوه بر ابهامات درونی، دارای تناقضات فراوانی است که بررسی نتایج باطل و پیامدهای منفی آن، خارج از موضوع بحث ما است.
۵. حجت الاسلام و المسلمین زهادت؛
حجت الاسلام و المسلمین عبدالمجید زهادت، در کتاب «معارف و عقاید ۵ ج۲» در این‌باره گفته است:

«ابن فارس در مورد غیبت می‌گوید: غیب کلمه‌ای است که دلالت دارد بر مستور بودن و مخفی بودن چیزی از چشم‌ها، از جمله آن چیزی است که مخفی است و کسی جز خدا آن را نمی‌داند.[۵۵] با توجه به معنایی که گذشت می‌توان برای حضرت مهدی (ع) دو نوع غیبت را تصور کرد:

  1. غیبت شخص: بدین معنی که شخص حضرت و جسم ایشان مخفی است و دیده نمی‌شود. بنابراین معنی ممکن است حضرت در میان مردم باشند ولی آنان، حضرت را نبینند.
  2. غیبت شخصیت: بدین معنی که شخصیّت و مقام حضرت مخفی و ناشناخته است نه اینکه جسم ایشان مخفی باشد. بنابراین معنی ممکن است حضرت در میان گروهی قرار گیرد و آنان حضرت را (جسم و بدن ایشان) را ببینند ولی نشناسند و ندانند که این شخص همان امام مهدی (ع) هست. در هر دو معنی، مخفی و پنهان بودن لحاظ شده است»[۵۶].
۶. آقای تونه‌ای (پژوهشگر معارف مهدویت)؛
آقای مجتبی تونه‌ای، در کتاب «موعودنامه» در این‌باره گفته است: «با توجه به شؤون و تصرفات گوناگون امام در جهان، به این نتیجه می‌رسیم که غیبت حجت خدا، غیبت کلی نیست؛ بلکه این غیبت، غیبت جزئی است. یعنی عدم حضور در شأنی از شؤون ولایت؛ و آن شأن، معاشرت با مردم و هدایت مستقیم اجتماع بشری و تشکیل حکومت حق است. امام زمان (ع) در عصر غیبت، در همین یک شأن از شؤون ولایت و مقامات و تصرفات خویش غایب است و در دیگر شؤون، حاضر، نافذ و فعال است. از این واقعیت، در ابواب معرفت به "غیبت شأنیه" تعبیر می‌کنند. امام عصر (ع) در عصر غیبت، دارای "غیبت شأنیه" و "حضرت شؤونیه" است. آن حضرت در یک شأن غائب و در بقیه حاضر است، زیرا که این شؤون و حضور، در ارتباط‍‌ مستقیم با بقاء و امتداد تکون کائنات است[۵۷]»[۵۸].
۷. نویسندگان کتاب نگین آفرینش؛
نویسندگان کتاب «نگین آفرینش» در این باره گفته‌اند:

«اولین نکته قابل طرح، آن است که غیبت به معنای "پوشیده بودن از دیدگان" است، نه حاضر نبودن. بنابراین در این بخش، سخن از دوره‌‌ای است که امام مهدی (ع) از چشمان مردمان غایب است و آن‌ها او را نمی‌بینند و این در حالی است که آن بزرگوار در بین مردم حضور دارد و در میان ایشان رفت و آمد می‌کند. این حقیقت در روایات امامان (ع) به عبارات گوناگون بیان شده است. امیرالمؤمنین (ع) فرمود: "سوگند به خدای علی! حجّت خدا در میان مردم هست و در راه‌ها کوچه و بازار گام برمی‌دارد؛ به خانه‌های آن‌ها سر می‌زند؛ در شرق و غرب زمین رفت و آمد می‌کند؛ گفتار مردم را می‌شنود و بر ایشان سلام می‌کند؛ می‌بیند و دیده نمی‌شود، تا وقت معین و وعده الهی.[۵۹] البته نوع دیگری از غیبت نیز برای آن حضرت بیان شده است. امام صادق (ع) فرمود: "در صاحب این امر، سنت‌هایی از انبیا وجود دارد...؛ اما سنّت او از یوسف، پنهان بودن است. خداوند بین او و مردم حجابی قرار می‌دهد؛ به گونه‌ای که مردم او را می‌بینند؛ ولی نمی‌شناسند.[۶۰]

  1. غیبت شخص و جسم؛ یعنی امام دیده نمی‌شود؛ گرچه حضور دارد.
  2. غیبت شخصیت و عنوان؛ یعنی امام دیده می‌شود؛ ولی شناخته نمی‌گردد»[۶۱].
۸. نویسندگان کتاب «آفتاب مهر»؛
نویسندگان کتاب «آفتاب مهر» در این‌باره گفته‌اند: «"غیبت" یعنی پنهان بودن و مراد از غیبت امام زمان (ع) این است که زندگی پنهانی دارد. با توجه به روایات می‌توان دریافت مراد از پنهان زیستی حضرت مهدی (ع) این است که مردم او را نمی‌شناسند؛ یعنی آن بزرگوار، میان مردم می‌باشد و آنان او را می‌بینند؛ ولی نمی‌دانند او همان امام زمان (ع) می‌باشد؛ لذا غیبت حضرت (ع) به حضرت یوسف (ع) تشبیه شده است که با این که برادرانش برای خرید گندم به مصر رفتند و او را دیدند؛ ولی وی را نشناختند. البته در مواردی بدن حضرت نیز دیده نمی‌شود»[۶۲].

پرسش‌های وابسته

  1. مفهوم غیبت چیست؟ (پرسش)
  2. منظور از غیبت صغری و غیبت کبری چیست؟ و از کجا آغاز شدند؟ (پرسش)
  3. فرق غیبت صغری و کبری چیست؟ (پرسش)
  4. غیبت شأنیه امام مهدی به چه معناست؟ (پرسش)
  5. وقایعی که در دوران غیبت امام مهدی رخ می‌دهند چیستند؟ (پرسش)
  6. آیا چنین غیبتی پیش از امام مهدی وجود داشته است؟ (پرسش)
  7. ظهور صغرا و ظهور کبرای امام مهدی چگونه است و چه چیزی پیش‏ درآمد ظهور کبرا شمرده می‌‏شود؟ (پرسش)
  8. مراد از غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  9. امام مهدی چند غیبت داشته‌‏اند؟ (پرسش)
  10. نظرهای متفاوت درباره چگونگی غیبت امام مهدی چیستند؟ (پرسش)
  11. آیا امام مهدی در دوران غیبت فقط به عبادت شخصی مشغولند؟ (پرسش)
  12. از آن‏جایی که کلام معصوم بدون حکمت نیست بگویید مقصود از تشبیه امام مهدی در دوران غیبت به خورشید پشت ابر به چه معناست؟ (پرسش)
  13. چرا خلیفه عباسی تصمیم گرفته بود تا امام مهدی را بعد از تولد بکشد؟ (پرسش)
  14. چه ضرورتی دارد که امام مهدی سال‌‏ها پیش از ظهور و قیامش خلق شود؟ چرا امام مهدی در گذشته دور برای آینده‏‌ای دورتر به دنیا آمده است؟ (پرسش)
  15. آیا امام مهدی در غیبت کبری اصحاب و یارانی خواهد داشت؟ (پرسش)
  16. به چه دلیل می‌‏توان گفت آن امام که زمین به خاطر او باقی است همان امام مهدی و فرزند امام حسن عسکری است؟ (پرسش)
  17. به چه دلیل می‌‏توان گفت آن امام که زمین به خاطر او باقی است همان امام مهدی و فرزند امام حسن عسکری است؟ (پرسش)
  18. چه می‏‌شد اگر امام مهدی غایب نبودند؟ و چرا خداوند که قدرت مطلق دارد ایشان را از هر خطری حفظ نمی‏‌کند تا زمینه حضور امام فراهم شود؟ (پرسش)
  19. چرا خداوند اجرای عدالت موعود در زمان امام مهدی را بر عهده پیامبران یا امامان قبلی نگذاشت؟ (پرسش)
  20. چرا امام مهدی زنده ماند و خداوند ایشان را از دست دشمنان حفظ کرد؟ (پرسش)
  21. غربت امام مهدی به چه معناست؟ (پرسش)
  22. غیبت امام مهدی تا چه زمانی طول خواهد کشید؟ (پرسش)
  23. آیا این سخن صحیح است امام مهدی غایب نیست در اصل ما غایب هستیم و امام مهدی منتظر واقعی است و منتظر آمدن ماست؟ (پرسش)
  24. برخی از مورخان غیبت صغرا و کبرا نواب اربعه و داستان جعفر کذاب را دیدگاه متکلمین شیعه و شاگردانشان می‏‌دانند؟ (پرسش)
  25. محل غیبت امام مهدی کجاست؟ (پرسش)
  26. اگر خداوند امام مهدی را حفظ می‌کند چه نیازی به دعای ما برای سلامتی آن حضرت هست؟ (پرسش)
  27. شرط عالم‌گیر شدن ظلم و فساد به عنوان نشانه‌ای برای ظهور امام مهدی با وظیفه امر به معروف و نهی از منکر چگونه سازگار است؟ (پرسش)
  28. آیا مسئله غیبت امام مهدی و دو مرحله‏‌ای بودن آن توسط امامان قبلی مطرح شده است؟ (پرسش)
  29. غیبت امام مهدی از چه زمانی آغاز شده؟ (پرسش)
  30. آیا امام مهدی در کودکی هم غایب می‏‌شد؟ (پرسش)
  31. امام مهدی چه تدابیری برای اختفای خود از دشمنان داشته است؟ (پرسش)
  32. استخاره امام مهدی چگونه است؟ (پرسش)
  33. فتن چیست؟ (پرسش)
  34. ملاحم چیست؟ (پرسش)
  35. چرا امام مهدی دارای دو غیبت هستند اگر از اول یک غیبت بود چه می‌‏شد؟ (پرسش)
  36. آیا ماجرای غیبت از جانب پیامبر و امامان معصوم پیش‏‌بینی شده بود؟ (پرسش)
  37. چرا امام مهدی دارای دو غیبت هستند اگر از اول یک غیبت بود چه می‌‏شد؟ (پرسش)
  38. آیا اهل سنت به غیبت امام مهدی معتقد هستند؟ (پرسش)
  39. آیا مسأله‏ غیبت مختص به امام مهدی است؟ انبیاء و پیشوایان قبل از او نیز چنین سرنوشتی نداشته‏‌اند؟ (پرسش)
  40. چگونه خداوند به غیبت امام مهدی راضی است در حالی که مردم در حیرت هستند؟ (پرسش)
  41. چگونه امام غائب می‌‏تواند حجت خدا بر مردم باشد؛ در حالی که آنها برای بیان مشکلات به او دسترسی ندارند؟ فایده وجود چنین امامی چیست؟ (پرسش)
  42. با توجه به اینکه شیعه و سنی معتقدند که وجود یک پیشوای عادل برای سرپرستی جامعه لازم است در حال حاضر آن پیشوا کیست؟ آیا امام غایب است؟ (پرسش)
  43. در زمان غیبت امام معصوم خلق خدا چگونه از احکام الهی آگاه می‏‌شوند؟ (پرسش)
  44. امام مهدی در عصر غیبت چه می‌‏کنند؟ (پرسش)
  45. آیا حجت خدا همیشه در روی زمین وجود داشته است یا خیر؟ (پرسش)
  46. امام مهدی در چند سالگی وارد غیبت صغرا و غیبت کبرا شدند؟ (پرسش)
  47. منظور از غیبت شخص و غیبت شخصیت چیست؟ (پرسش)
  48. برای ورود آرام شیعه به دوران غیبت، چه اقدام‌هایی از طرف اهل بیت صورت گرفت؟ (پرسش)
  49. پیشینه غیبت رهبران الهی چیست؟ (پرسش)
  50. آیا غیبت مخصوص امام مهدی است یا در ادوار گذشته نیز رخ داده است؟ (پرسش)
  51. آخرین دیدار عمومی امام مهدی با مردم در چه ماهی بوده است؟ (پرسش)

پانویس

  1. ر.ک: سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۶۵ ـ ۷۰؛ بالادستان، محمد امین؛ حائری‌‎پور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج۱، ص ۹۶ ـ ۹۷؛ نویسندگان آفتاب مهر، ج۱، ص ۱۱۹.
  2. ر.ک: صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص۸۸ ـ ۹۰.
  3. ر.ک: سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۶۵ ـ ۷۰؛ نویسندگان آفتاب مهر، ج۱، ص ۱۱۹.
  4. «لَا یُرَی جِسْمُهُ وَ لَا یُسَمَّی بِاسْمِه‏»؛ کمال الدین، ۳۷۰.
  5. ر.ک: دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۴۷-۵۴؛ سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۶۵ ـ ۷۰؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۱۷۸، ۱۷۹.
  6. مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۲۲۱ و ۲۲۲.
  7. ر.ک: موسوی‌نسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۱۷۹-۱۸۲؛ سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۶۵ ـ ۷۰؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۱۷۸، ۱۷۹؛ بالادستان، محمد امین؛ حائری‌‎پور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج۱، ص ۹۶ ـ ۹۷.
  8. ر.ک: سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۶۵ ـ ۷۰.
  9. ر.ک: صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص۸۸ ـ ۹۰.
  10. ر.ک: صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص۸۸ ـ ۹۰.
  11. «و ما پیش رویشان سدّی و پشت سرشان سدّی نهاده‌ایم و (دیدگان) آنان را فرو پوشانده‌ایم چنان که (چیزی) نمی‌بینند» سوره یس، آیه ۹.
  12. ر.ک: موسوی‌نسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۱۷۹-۱۸۲؛ سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۶۵ ـ ۷۰.
  13. «إِنَّ فِی صَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ سنن [سُنَناً] مِنَ الْأَنْبِیَاءِ (ع)سُنَّةً مِنْ مُوسَی بْنِ عِمْرَانَ وَ سُنَّةً مِنْ عِیسَی وَ سُنَّةً مِنْ یُوسُفَ وَ سُنَّةً مِنْ مُحَمَّدٍ ص‏ فَأَمَّا سُنَّتُهُ مِنْ مُوسَی بْنِ عِمْرَانَ فَخَائِفٌ یَتَرَقَّبُ وَ أَمَّا سُنَّتُهُ مِنْ عِیسَی فَیُقَالُ فِیهِ مَا قِیلَ فِی عِیسَی وَ أَمَّا سُنَّتُهُ مِنْ یُوسُفَ فَالسِّتْرُ یَجْعَلُ اللَّهُ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ الْخَلْقِ حِجَاباً یَرَوْنَهُ وَ لَا یَعْرِفُونَهُ وَ أَمَّا سُنَّتُهُ مِنْ مُحَمَّدٍ ص فَیَهْتَدِی بِهُدَاهُ وَ یَسِیرُ بِسِیرَتِه»؛‏ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۳۳، حدیث ۴۶، ص۳۵۱.
  14. ر.ک: دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۴۷-۵۴. موسوی‌نسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۱۷۹-۱۸۲؛ سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۶۵ – ۷۰؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۱۷۸، ۱۷۹؛ بالادستان، محمد امین؛ حائری‌‎پور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج۱، ص ۹۶ ـ ۹۷.
  15. غیبت شیخ طوسی، ۲۲۱.
  16. ر.ک: دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۴۷-۵۴.
  17. ر.ک: دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۴۷-۵۴.
  18. ر.ک: سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۶۵ ـ ۷۰.
  19. ر.ک: تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۵۲۲.
  20. ر.ک: دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۴۷-۵۴. موسوی‌نسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۱۷۹ ـ ۱۸۲؛ سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۶۵ ـ ۷۰؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۱۷۸، ۱۷۹؛ بالادستان، محمد امین؛ حائری‌‎پور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج۱، ص ۹۶ ـ ۹۷.
  21. کمال الدین، ۳۷۰.
  22. کمال الدین، ۳۳۳.
  23. نگاه کنید به کتاب «المعجزة فی المفهوم الاسلامی» اثر مؤلف همین کتاب.
  24. نگاه کنید به کتاب نجم ثاقب، ۳۵۱.
  25. تاریخ الغیبة الصغری، ۵۶۳.
  26. غیبت شیخ طوسی، ۲۲۱.
  27. صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری، ص۴۷-۵۴.
  28. صدوق قدّس سرّه، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۳۳، حدیث ۴۶، مؤسسة النشر الاسلامى، جامعه مدرسین.
  29. مجلسى، بحار الانوار،(تهران، کتابفروشى اسلامى، چاپ سوم)، ج ۵۱، ص ۲۲۱ و ۲۲۲.
  30. سوره یس، آیه ۹.
  31. مجمع البیان، ج ۸، ص ۴۱۶، تهران، کتابفروشى اسلامى، ۱۳۹۰.
  32. مجمع البیان، ذیل آیه ۴۵ سوره اسراء.
  33. دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۱۷۹-۱۸۲.
  34. ر.ک: فخر الدین طریحی، مجمع البحرین، ج ۲، ماده غیبت؛ لسان العرب، ج ۴، ص ۴۵۴؛ زبیدی، تاج العروس، ج ۳، ص ۱۴۶؛ فیروزآبادی، القاموس المحیط، ج ۲، ص ۱۰؛ جوهری، الصحاح، ج ۲، ص ۶۳۳ ..
  35. جوهری، الصحاح، ج ۱، ص ۱۹۶.
  36. ابوهلال عسکری، الفروق اللغویة، ص ۶۳.
  37. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ص ۳۳.
  38. خداوند در سوره یس، آیه ۹: وَجَعَلْنَا مِن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَيْنَاهُمْ فَهُمْ لاَ يُبْصِرُونَ ؛ و در سوره اسراء آیه ۴۵ می‌فرماید: وَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ جَعَلْنَا بَيْنَكَ وَبَيْنَ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ حِجَابًا مَّسْتُورًا
  39. " يَفْقِدُ النَّاسُ‏ إِمَامَهُمْ‏ يَشْهَدُ الْمَوْسِمَ‏ فَيَرَاهُمْ‏ وَ لَا يَرَوْنَهُ‏‏‏‏"؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۱۶۱، ح ۱۱۹؛ شیخ کلینی، کافی، ج ۱ ص ۳۳۷، ح ۶؛ نعمانی، الغیبة، ص ۱۷۵ ح ۱۴؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، باب ۳۳، ص ۳۴۶، ح ۳۳.
  40. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۳۷۹.
  41. " الْخَلَفُ‏ مِنْ‏ بَعْدِيَ‏ الْحَسَنُ‏ فَكَيْفَ‏ لَكُمْ‏ بِالْخَلَفِ‏ مِنْ‏ بَعْدِ الْخَلَفِ‏ فَقُلْتُ‏ وَ لِمَ‏ جَعَلَنِيَ‏ اللَّهُ‏ فِدَاكَ‏ فَقَالَ‏ إِنَّكُمْ‏ لَا تَرَوْنَ‏ شَخْصَهُ‏ ‏َ‏‏‏‏"؛ شیخ کلینی رحمه اللّه، کافی، ج ۱، ص ۳۲۸؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۲۰۲؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۳۸۱.
  42. " مَنْ أَقَرَّ بِجَمِيعِ الْأَئِمَّةِ وَ جَحَدَ الْمَهْدِيَ‏ كَانَ‏ كَمَنْ‏ أَقَرَّ بِجَمِيعِ‏ الْأَنْبِيَاءِ وَ جَحَدَ مُحَمَّداً (ص) نُبُوَّتَهُ فَقِيلَ لَهُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ فَمَنِ الْمَهْدِيُّ مِنْ وُلْدِكَ قَالَ الْخَامِسُ مِنْ وُلْدِ السَّابِعِ يَغِيبُ عَنْكُمْ شَخْصُهُ وَ لَا يَحِلُّ لَكُمْ تَسْمِيَتُهُ‏َ‏‏‏‏"؛شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۳۳، ح ۱.
  43. شیخ کلینی، کافی، ج ۱، ص ۳۳۳؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۳۷۰.
  44. " لِلْقَائِمِ‏ غَيْبَتَانِ‏ يَشْهَدُ فِي‏ إِحْدَاهُمَا الْمَوَاسِمَ‏ يَرَى‏ النَّاسَ‏ وَ لَا يَرَوْنَهُ‏"؛ شیخ کلینی، کافی، ج ۱، ص ۳۳۹؛ نعمانی، الغیبة، ص ۱۷۵.
  45. سید بن طاووس رحمه اللّه، اقبال الاعمال، ص ۲۹۸.
  46. " إِنَّ فِي الْقَائِمِ سُنَّةً مِنْ يُوسُف‏...‏ فَمَا تُنْكِرُ هَذِهِ الْأُمَّةُ أَنْ يَكُونَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ يَفْعَلُ بِحُجَّتِهِ مَا فَعَلَ بِيُوسُفَ أَنْ يَكُونَ يَسِيرُ فِيمَا بَيْنَهُمْ وَ يَمْشِي فِي أَسْوَاقِهِمْ وَ يَطَأُ بُسُطَهُمْ وَ هُمْ لَا يَعْرِفُونَهُ حَتَّى يَأْذَنَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ أَنْ‏ يُعَرِّفَهُمْ‏ نَفْسَهُ‏ كَمَا أَذِنَ‏ لِيُوسُف‏‏"؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص ۱۴۴، باب ۵، ح ۳.
  47. " وَ اللَّهِ‏ إِنَ‏ صَاحِبَ‏ هَذَا الْأَمْرِ لَيَحْضُرُ الْمَوْسِمَ‏ كُلَ‏ سَنَةٍ يَرَى‏ النَّاسَ‏ وَ يَعْرِفُهُمْ‏ وَ يَرَوْنَهُ‏ وَ لَا يَعْرِفُونَهُ‏‏‏"؛ شیخ طوسی رحمه اللّه، کتاب الغیبة، ص ۳۶۲؛ شیخ صدوق رحمه اللّه، من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۵۲۰.
  48. سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۶۵ - ۷۰.
  49. معجم مقاییس اللغه، ذیل کلمه "غیب".
  50. معجم مقاییس اللغه، ذیل کلمه "ظهر".
  51. صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص ۸۶.
  52. فرقه شیخیه یا کشفیه، در اوائل قرن ۱۳ق به وسیله احمد بن زین الدین، معروف به شیخ احمد احسایی (۱۱۶۶-۱۲۴۱ ق) پدید آمد. افکار عجیب و قرائت‌های غیرمقبول وی از آموزه‌ها و تعالیم دینی، سبب انحرافات گوناگون در جامعه تشیع شد. افکار و برداشت‌های ناروای وی، زمینه را برای پیدایش فرقه‌های انحرافی دیگر، مثل "بابیه" و "بهائیه" هموار نمود.
  53. ر.ک: جوامع الکلم، شیخ احمد احسایی، رساله دوم، شیخی‌گری، بابی‌گری، ص ۷۴.
  54. صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص۸۸ - ۹۰.
  55. "أَصْلُ صَحِيحٍ يَدُلُّ عَلَى تَسْتُرُ الشَّىْ‏ءَ عَنِ الْعُيُونِ ، ثُمَّ يُقَاسُ . مِنْ ذَلِكَ الْغَيْبِ : مَا غَابَ ، مِمَّا لَا يَعْلَمُهُ إِلَّا اللَّهُ"؛ مقاییس اللغة، ج ۴، ص ۴۰۳.
  56. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۱۷۸، ۱۷۹.
  57. خورشید مغرب، ص ۱۸۴ (به نقل از فرهنگ موعود، کریمشاهی بیدگلی، ص ۱۶۸).
  58. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۵۲۲.
  59. غیبت نعمانی، باب ۱۰، ح ۳، ص ۱۴۶.
  60. کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۳۳، ح ۴۶، ص ۲۸.
  61. بالادستان، محمد امین؛ حائری‌‎پور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج۱، ص ۹۶ - ۹۷.
  62. آفتاب مهر، ج۱، ص ۱۱۹.