چه ارتباطی بین امام مهدی با کوه رضوی و ذی طوی است؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
چه ارتباطی بین امام مهدی با کوه رضوی و ذی طوی است؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / غیبت امام مهدی / وظایف و تکالیف مسلمانان در عصر غیبت / دعای ندبه
مدخل اصلیارتباط کوه رضوی و ذی‌طوی با امام مهدی
تعداد پاسخ۴ پاسخ

چه ارتباطی بین امام مهدی با کوه رضوی و ذی طوی است؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

  • امام زمان (ع) در عصر غیبت کبرا مکان خاصی ندارد، نه در کوه رضوی مخفی است و نه در ذی طوی و نه در سرداب مقدس. آری برخی از فرقه‌های کیسانیه که منقرض شده‌اند معتقد بودند که محمد بن حنفیه در کوه رَضْوی مخفی است. پس چه ارتباطی با این دو کوه و امام زمان (ع) وجود دارد که در دعای ندبه به آن اشاره شده است؟

پاسخ جامع اجمالی

ذی طوی و رَضوی

احتمالات درباره ذی طوی و رضوی

  • دربارۀ فراز دعای ندبه «أَبِرَضْوَی أَمْ غَیْرِهَا أَمْ ذِی طُوًی» چند احتمال وجود دارد:
  1. روایاتی آمده است که حضرت مهدی (ع) در ذی طوی غیبتی دارد[۱۰] و اواخر غیبت و نزدیک ظهور از آنجا فرود خواهد آمد[۱۱] و این منافاتی با معلوم نبودن مکان ایشان ندارد، چراکه دعای ندبه غیر از رضوی و ذی طوی اضافه کرده که ممکن است، حضرت مهدی در جاهای دیگر هم استقرار داشته باشد[۱۲]؛ لذا امام (ع) در ذی طوی و رضوی منزل ندارند و این دو مکان به جهت تقدّس و تبرّک در دعای ندبه ذکر شده و حضرت (ع) در این دو مکان زیاد تردّد دارند. ولی این بدان معنا نیست که حضرت در کوه رَضْوی یا در منطقۀ ذی طوی مخفی است، بلکه معنایی کنایی دارد به این معنا که برای حضرت هیچ مکان معینی نیست.
  2. ممکن است اشاره به این نکته باشد که فِرَق منقرض شدۀ کیسانیه[۱۳] عقیده داشته‌اند محمد حنفیه در آنها اقامت گزیده، تحت تصرّف امام مهدی (ع) و محلّ تردّد آن حضرت است[۱۴].
  3. مقصود از ذی طوی مکّۀ مکرّمه و رَضْوی مدینۀ منورّه باشد[۱۵].

نتیجه گیری

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱.آیت الله صافی گلپایگانی؛
آیت الله لطف‌الله صافی گلپایگانی، در کتاب «فروغ ولایت در دعای ندبه» در این‌باره گفته است:

«برای اینکه بررسی بهتر این پرسش، لازم است نخست ذو طوی و رضوی، این دو مکان مقدّس را بشناسیم و سپس جواب را مطرح کنیم.

  • ذو طوی: "مجمع البحرین" می‌‌گوید: ذو طوی به فتح طاء و ضمّ؛ امّا ضمّ مشهورتر است موضعی است در داخل حرم، در یک فرسخی مکّه که از آنجا خانه‌های مکّه دیده می‌‌شود. "قاموس" گفته است: ذو طوی مثلثه الطاء که گاهی هم با تنوین تلفظ می‌‌شود موضعی است نزدیک مکّه. "معجم البلدان" از جوهری نقل کرده است: ذی طوی به ضم طاء موضعی است نزدیک مکّه. "اخبار مکّة المشرفة"[۱۶] می‌‌نویسد: ذوطوی نمازگاه پیغمبر (ص) است. هر زمان آن حضرت به مکّه تشریف می‌‌آوردند در ذی طوی فرود می‌آمدند و شب را در آنجا توقف فرموده، نماز صبح را در آنجا می‌‌خواندند. و نیز در "اخبار مکّة المشرفة"[۱۷] روایت شده است: ذوطوی بطن مکّه؛ یعنی زمین آن است. بنابراین، به هریک از این دو معنا که مراد باشد، ذوطوی مکانی است مقدّس و محترم و مبارک و محل نزول رسول خدا (ص) است.
  • رضوی: رضوی به فتح راء مانند سَکری؛ کوهی است مقدّس و مبارک که از کوه‌های مدینه طیبه بوده و در نزدیکی "ینبُع" قرار دارد و دارای درّه‌ها و زمین‌ها و مسیل‌ها و آب‌ها و درخت‌ها می‌‌باشد و آن، ابتدای کوه‌های تهامه است و تا مدینه چهار شب راه است و در مدح و فضل آن روایاتی وارد شده است[۱۸].

امّا پاسخ: اینکه فرمودید: غیبت امام (ع) به این صورت نیست که در مکان مخصوصی منزل گزیده باشد و از آنجا بیرون نرود، سخنی حقّ و صحیح است. آن حضرت نَه در رضوی و ذی طوی، و نه در سرداب غیبت، چنانچه بعضی از اهل سنّت به شیعه افترا بسته‌اند، پنهان نمی‌باشند. و این سخن که آن حضرت در سرداب غایب شده و از آنجا ظاهر می‌‌شود و شیعه انتظار بیرون آمدن ایشان را از سرداب می‌‌کشند، یکی از افتراهای شاخ‌دار آشکار است[۱۹].

در موضوع رضوی و ذی طوی نیز مطلب به همین قرار است؛ یعنی این دو محل نیز جایگاه حضرت صاحب الزمان (ع) در طول زمان غیبت نمی‌باشد؛ نه شیعه امامیه این را گفته و حتی اهل سنّت هم به ایشان آن را نسبت نداده‌اند. بله! فقط در مورد محمّد حنفیه نقل شده، که برخی از فِرَق کیسانیه[۲۰]، که قرن‌ها منقرض شده و از بین رفته‌اند، این عقیده را داشته‌اند که وی در کوه رضوی اقامت گزیده است.

این مطلب نیز که آن حضرت در عصر غیبت، در مکان معیّنی قرار ندارند؛ بلکه به هرجا و هر مکان بخواهند تشریف می‌‌برند و وظایفی را که دارند انجام می‌‌دهند و این ما هستیم که آن حضرت را نمی‌بینیم، صحیح است و در همین دعای ندبه در این جمله: "جانم به فدایت ای که از چشم ما نهانی؛ ولی از اجتماع ما به دور نیستی"[۲۱]. به این معنی تصریح شده است، و از نهج البلاغه و اخبار و احادیث دیگر نیز استفاده می‌‌شود[۲۲] و در عبارت یکی از زیارات است:"سلام بر آن امامی که از چشم‌ها پنهان و حاضر در شهرها است"[۲۳]

  • ارتباط امام (ع) با ذی طوی و رضوی: از آنچه گفته شد، معلوم شد که امام (ع) نه در ذی طوی و نه در رضوی قرار ندارند و این جمله «لَيْتَ شِعْرِي، أَيْنَ اسْتَقَرَّتْ بِكَ النَّوَى، بَلْ أَيُّ أَرْضٍ تُقِلُّكَ أَوْ ثَرَى»، هم پرسش از قرارگاه دائمی آن حضرت نمی‌باشد و پرسش از زمان حال و همان هنگام خطاب و دعا است؛ بلکه پرسش و استفهام حقیقی نیست؛ زیرا برحسب احادیث، کسی بر قرارگاه آن حضرت مطّلع نیست[۲۴]. و عبارات و استفهام‌هایی که در این دعا است، همین موضوع را تأیید می‌‌کند.
پس این جمله دلالت دارد که آن حضرت قرارگاه مشخص و معینی ندارند و با عقیده کیسانیه، که یک فرقه از بین رفته و منقرض شده‌اند، ارتباطی ندارد؛ بلکه این جمله و بسیاری از جمله‌های این دعا، صریحاً عقیده کیسانیه را ابطال می‌‌کند و این استبعادی را که شده است، ردّ می‌‌نماید»[۲۵].
۲. آیت‌الله شوشتری؛
آیت‌الله محمد تقی شوشتری، در مقاله «دعای ندبه در اسناد» در این‌باره گفته است:

«نعمانی در کتاب "غیبت" در باب "ما روی فی غیبة الامام (ع)" در صفحه ۲۹ می‌گوید: «حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدٍ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ التَّيْمُلِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ بْنِ بَزِيعٍ وَ حَدَّثَنِي غَيْرُ وَاحِدٍ عَنْ مَنْصُورِ بْنِ يُونُسَ بُزُرْجَ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ جَابِرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ ع أَنَّهُ قَالَ: يَكُونُ لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ غَيْبَةٌ فِي بَعْضِ هَذِهِ الشِّعَابِ وَ أَوْمَأَ بِيَدِهِ إِلَى نَاحِيَةِ ذِي طُوًى حَتَّى إِذَا كَانَ قَبْلَ خُرُوجِهِ أَتَى الْمَوْلَى الَّذِي كَانَ مَعَهُ حَتَّى يَلْقَى بَعْضَ أَصْحَابِهِ فَيَقُولُ كَمْ أَنْتُمْ هَاهُنَا فَيَقُولُونَ نَحْوٌ مِنْ أَرْبَعِينَ رَجُلًا فَيَقُولُ كَيْفَ أَنْتُمْ لَوْ رَأَيْتُمْ صَاحِبَكُمْ فَيَقُولُونَ وَ اللَّهِ لَوْ نَاوَى بِنَا الْجِبَالُ لَنَاوَيْنَاهَا مَعَهُ».

و باز نعمانی در باب "ما جاء فی ذکر جیش الغضب" در صفحه ۱۷۱ روایت کرده: «عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ الْبَاقِرِ (ع): أَنَّ الْقَائِمَ يَهْبِطُ مِنْ ثَنِيَّةِ ذِي طُوًى فِي عِدَّةِ أَهْلِ بَدْرٍ ثَلَاثِمِائَةٍ وَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ رَجُلًا حَتَّى يُسْنِدَ ظَهْرَهُ إِلَى الْحَجَرِ الْأَسْوَدِ وَ يَهُزُّ الرَّايَةَ الْغَالِبَةَ قَالَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي حَمْزَةَ فَذَكَرْتُ ذَلِكَ لِأَبِي الْحَسَنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ (ع) فَقَالَ كِتَابٌ مَنْشُورٌ».

پس بعد از این سه حدیث،‌ فقره دعای ندبه «أَ بِرَضْوَى أَمْ غَيْرِهَا أَمْ ذِي طُوًى» کاملاً درست می‌شود و جمع این دو میسر می‌گردد به اینکه مقرّ آن حضرت ابتدا در کوه رضوی و اواخر غیبت و نزدیک ظهور، ذی طوی است. و اخباری که دارد آن حضرت همه جا حاضر می‌شود مثل خبری که نعمانی در صفحه ۸۴ کتاب خود از سدیر صیرفی نقل می‌کند که حضرت صادق (ع) فرمود: «إنَّ فِي صَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ لَشَبَهاً مِنْ يُوسُفَ- إلی ان قال- فَمَا تُنْكِرُ هَذِهِ الْأُمَّهُ أَنْ یَكُونَ اللَّهُ یَفْعَلُ بِحُجَّتِهِ‏ مَا فَعَلَ ‏بِیُوسُفَ‏ وَ أَنْ یَكُونَ صَاحِبُكُمُ الْمَظْلُومُ الْمَجْحُودُ حَقَّهُ صَاحِبَ هَذَا الْأَمْرِ یَتَرَدَّدُ بَیْنَهُمْ وَ یَمْشِی فِی أَسْوَاقِهِمْ وَ یَطَأُ فُرُشَهُمْ وَ لَا یَعْرِفُونَهُ حَتَّى یَأْذَنَ اللَّهُ لَهُ أَنْ یُعَرِّفَهُمْ نَفْسَهُ كَمَا أَذِنَ لِیُوسُفَ حِینَ قَالَ لَهُ إِخْوَتُهُ-إِنَّكَ لَأَنْتَ يُوسُفُ قالَ أَنَا يُوسُفُ» به هیچ وجه منافاتی با آن اخبار که گفته شد، ندارد چه حضرت مهدی (ع) چون انسان است هم مستقری دارد و هم سیری و هر کدام در وقتی جداگانه وگرنه کسی که همیشه در همه جا بوده و مکان نداشته باشد، ذات مقدس حضرت احدیت جلّ‌وعلی است، البته دعای ندبه غیر از رضوی و ذی طوی اضافه کرده که ممکن است، حضرت مهدی در جاهای دیگر هم مستقر داشته باشد. شیخ طوسی در کتاب "غیبت" در صفحه ۲۹۵ در فصل ذکرُ طرفٍ مِن صِفاتِه و مَنازِلِهِ وَ سیرتِه نیز خبری از حضرت باقر (ع) نقل نموده که فرمود: «لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ بَيْتٌ يُقَالُ لَهُ بَيْتُ الْحَمْدِ فِيهِ سِرَاجٌ يَزْهَرُ مُنْذُ يَوْمَ وُلِدَ إِلَى أَنْ يَقُومَ بِالسَّيْفِ»‏. و اما در مورد این مطلب: "دعای ندبه که از ائمه ما به تصریح نام نمی‌برد و پس از حضرت امیر بی‌واسطه به امام غائب خطاب می‌کند"، نام نبردن از ده امام دیگر به ترتیب، به علت این است که دعا در مقام بیان عدد و تعریف آنها نبوده است. در نزد شیعیان عدد آنها واضح است و در مورد اسمائشان، چون اسم پیغمبر (ص) معلوم است کافی است که اسامی امامان اول و آخر ذکر شود و بوده‌اند فرقه‌هایی که بعضی از ائمه را امام دانسته و بقیه را امام ندانسته‌اند، حتی تا امام یازدهم. ولی فرقه‌ای نبوده که امام دوازدهم را قائل بوده و یازده امام دیگر را قائل نباشد و گذشته از این، در این مقام مهم‌تر آن دو بوده‌اند امام اول که امامت از او شروع می‌شود و آخری که امامت به او ختم می‌شود و باید اصلاحات به دست او عملی شود وانگهی چگونه دعا به‌طور ناگهانی از حضرت امیر (ع) به امام غائب منتقل شده و حال آنکه در دعاست: «وَ لَمَّا قَضَى نَحْبَهُ وَ قَتَلَهُ أَشْقَى الْآخِرِينَ، يَتْبَعُ أَشْقَى الْأَوَّلِينَ، لَمْ يُمْتَثَلْ أَمْرُ الرَّسُولِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فِي الْهَادِينَ بَعْدَ الْهَادِينَ» تا آنکه دارد: «أَيْنَ الْحَسَنُ أَيْنَ الْحُسَيْنُ أَيْنَ أَبْنَاءُ الْحُسَيْنِ صَالِحٌ بَعْدَ صَالِحٍ وَ صَادِقٌ بَعْدَ صَادِقٍ أَيْنَ السَّبِيلُ بَعْدَ السَّبِيلِ أَيْنَ الْخِيَرَةُ بَعْدَ الْخِيَرَةِ أَيْنَ الشُّمُوسُ الطَّالِعَةُ أَيْنَ الْأَقْمَارُ الْمُنِيرَةُ أَيْنَ الْأَنْجُمُ الزَّاهِرَةُ أَيْنَ أَعْلَامُ الدِّينِ وَ قَوَاعِدُ الْعِلْمِ». آنگاه آمده است: «أَيْنَ بَقِيَّةُ اللَّهِ الَّتِي لَا تَخْلُو مِنَ الْعِتْرَةِ الْهَادِيَةِ» که ملاحظه می‌شود دو امام از ده امام میانی را به اسم (حسن و حسین) و هشت امام دیگر را به وصف ذکر کرده است»[۲۶].
۳. حجت الاسلام و المسلمین موسوی‌نسب؛
حجت الاسلام و المسلمین سید جعفر موسوی‌نسب، در کتاب «دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان» در این‌باره گفته است:

«امّا عقیده‌ کیسانیه، آنها که معتقد به امامت محمد حنفیه هستند، در علت و جهت امامت با هم اختلاف نظر دارند، عدّه‌ای می‌گویند بعد از پدرش امامت به او منتقل شده زیرا که علی (ع) پرچم را در جنگ جمل به او داد.

امّا عدّه‌ای دیگر معتقد به امامت او بعد از امام حسن و امام حسین (ع) می‌باشند، و کیسانیه در زنده بودن و یا مرگ محمد حنفیه هم، با یکدیگر اختلاف دارند گروهی اعتقاد دارند بر زنده بودن محمد حنفیه و این‌که در کوه رضوی زندگی می‌نماید و در کنارش دو چشمه وجود دارد یکی آب و دیگری عسل برای بقا و ادامه زندگی از آنها استفاده می‌نماید و دو حیوان درنده یکی شیر و دیگری پلنگ از او محافظت می‌نمایند و او مهدی منتظر می‌باشد. امّا جمعیتی دیگر معتقد به مرگ او هستند...[۲۷].

امام به معنی پیشوا و رهبر و در عقاید شیعه امام به کسی گفته می‌شود که در همه چیز جانشین پیامبر (ص) است با این تفاوت که پیامبر (ص) مؤسس مکتب ولی امام حافظ و پاسدار مکتب می‌باشد. انسان که گل سرسبد هستی است و او راهی پرفراز و نشیب و طولانی را به سوی خدا و به سوی کمال مطلق و به سوی تکامل معنوی در تمام ابعاد می‌پیماید. بدون شک این راه را بدون یک پیشوای معصوم نمی‌توان به پایان رساند ولی این مرحله بی‌رهبری یک معلم آسمانی ممکن نیست. و نقش دیگر ائمه:

  1. پاسداری از شرایع آسمانی؛
  2. رهبری سیاسی و اجتماعی جامعه؛
  3. لزوم اتمام حجت؛
  4. واسطه فیض الهی بودن.

امام همانند قلبی است در جوامع بشری با نقشی که ائمه (ع) در پاسداری از دین و احیای برنامه‌های دینی دارند و باید معصوم باشند[۲۸].

فرازهایی در دعای شریف ندبه وجود دارد که با عقاید کیسانیه هیچ ارتباطی ندارد، مثل این قسمت از دعا: "وَ ابْنُ خَدِيجَةَ الْغَرَّاءِ، وَ ابْنُ فَاطِمَةَ الْكُبْرَى‏"؛ یعنی فرزند خدیجه آن سیمای نورانی و فرزند فاطمه کبری در حالی که محمد حنفیه هیچ‌‌‌گونه نسبتی با خدیجه (س) ندارد و هم‌‌‌چنین نسبتی با فاطمه (س) دختر پیامبر اکرم ندارد، زیرا مادر محمد خولد حنفیه دختر جعفر بن قیس می‌باشد.

و باز در دعای ندبه دارد: "أَيْنَ أَبْنَاءُ الْحُسَيْنِ، صَالِحٌ بَعْدَ صَالِحٍ، وَ صَادِقٌ بَعْدَ صَادِقٍ ... أَيْنَ الشَّمُوسُ الطَّالِعَةُ، أَيْنَ الْأَقْمَارُ الْمُنِيرَةُ"؛ در آخر اشاره به امام زمان می‌فرماید: کجاست آن کسی که خدا او را ذخیره کرده است، کجا هستند فرزندان امام حسین (ع) صالحی پس از صالح دیگر و راستگویی پس از راستگویی دیگر، کجا هست راه به‌سوی خدا و... .

این جملات با عقاید کیسانیه در تضاد است، آنها نه برای فرزندان امام حسین (ع) منصبی قائل هستند و نه غیر از محمد حنفیه امامان دیگری را به رسمیت می‌شناسد.

و باز در دعا دارد: جانم بفدایت که پنهانی ولی از ما خالی نیستی و دوری هستی که از ما جدا نیستی. در این جملات حضرت مهدی را میان خود و نزدیک به خود معرفی می‌نماید، می‌رساند غیبت او به این معنی نیست که همچون یک موجود نامرئی و در مکان خاصی از چشم‌ها پنهان باشد. بلکه به صورت ناشناس در اجتماعات رفت و آمد دارد و محل ثابتی برای حضرتش وجود ندارد، در حالی که کیسانیه معتقد هستند بر بودن محمد حنفیه در کوه رضوی.

این فراز از دعای شریف ندبه هم عقیده خرافی کیسانیه را نفی و با عقیده شیعه اثنی عشری کاملا منطبق است.

یاقوت حموی بغدادی نویسنده کتاب معجم البلدان درباره رضوی می‌گوید: رضوی کوهی است در اطراف مدینه رضوی بر وزن رجبی... پیامبر اکرم درباره این کوه فرمود: رضوی کوهی است که خداوند از آن راضی و خشنود است... و از ینبع یک روز فاصله دارد[۲۹].

امّا ذی طوی که بعد از کوه رضوی در دعای ندبه آمده یکی از کوه‌های اطراف مکه است در راه تنعیم یک فرسخ از مکه فاصله دارد و امام باقر (ع) فرموده: امام عصر از طریق ذی طوی وارد مکه می‌شود و پرچم انقلاب و پیروزی را از آنجا برمی‌‌‌افرازد.

پس رضوی یکی از کوه‌های مقدّس می‌باشد و پیش از آن‌‌‌که در عقاید کیسانیه نقشی پیدا کند در کلمات پیامبر اکرم (ص) وارد شده است. و شاید انتخاب این کوه از طرف کیسانیه برای عقاید خود به خاطر همان قداست بوده تا به عقاید باطل خود و معتقدات خرافی آن گروه قداست دهد. پس اگر رضوی در دعای ندبه آمده باید به ریشه اصلی که در گفتار پیامبر (ص) آمده برگردانیم نه به عقاید کیسانیه که جنبه فرعی دارد.

شاهدش ذکر ذی طوی در دعا است که به هیچ وجه دخالتی در عقاید کیسانیه ندارد. علاوه ذکر "أم غیرها" است که غیر از این دو کوه که می‌رساند محل خاصی برای امام زمان وجود ندارد، و در کوه‌ها و شهرها و نقاط مختلف جهان ممکن است رفت و آمد داشته باشد همانند پیامبر اکرم (ص) که گاهی در جبل النور و زمانی در غار حرا و مدت دیگری در کنار کعبه و در میان مردم مکه و مدینه و...[۳۰].

امّا جواب از قسمت دوّم سؤال (چرا امام را به‌صورت مخفی شده جلوه می‌دهند) مخفی بودن امام مسلّم است در کیفیت غیبت حضرتش اختلاف وجود دارد، آیا غیبت معرفتی است یا غیبت جسمانی، در غیبت معرفتی امام از دید معرفتی ما مخفی است یعنی حضرت به‌طور عادی زندگی می‌کند و مردم کوچه و بازار او را ملاقات کرده و با او نشست و برخاست و معاشرت می‌کنند و حضرت با مردم هم‌‌‌صحبت و همدم می‌شود ولی مردم شناخت به این‌که، این شخص امام زمان است ندارند.

ولی در صورت دوّم که غیبت جسمانی باشد هیچ‌‌‌کس وجود حضرت را با چشمان ظاهری نمی‌بیند چنانچه حضرت خضر (ع) چنین‌‌‌[۳۱] است.

فرازهایی در دعای ندبه وجود دارد می‌رساند که غیبت امام زمان خفای معرفتی است مثل جملات بالا از دعای ندبه معروض می‌داریم در دعا هست جانم بفدایت که پنهانی ولی از ما خالی نیستی، و دوری هستی که از ما جدا نیستی، در این دو جمله مهدی (ع) را در میان خود و نزدیک بخود معرفی می‌کنیم و این می‌رساند که غیبت حضرتش به این معنی نیست که همچون یک موجود نامرئی و در مکان خاصی از چشم‌ها پنهان باشد، بلکه به‌صورت ناشناس در اجتماعات رفت و آمد دارد و محل ثابتی برای آن حضرت وجود ندارد»[۳۲].
۴. حجت الاسلام و المسلمین مهدی‌پور؛
حجت الاسلام و المسلمین علی اکبر مهدی‌پور، در کتاب «با دعای ندبه در پگاه جمعه» در این‌باره گفته است:

«"رضوی" نخستین کوه از کوه‌های "تهامه" در یک‌منزلی "ینبع" و هفت‌منزلی "مدینه" است که در احادیث فراوانی از آن یاد شده، از جمله: امام صادق (ع) چون وارد سرزمین "رَوحا" شد، نگاهی به کوه آن نمود که مشرف بر دشت روحا بود، به عبدالأعلی مولی آل سام که در محضر آن حضرت بود، فرمود: این کوه را می‌بینی؟ این کوه "رضوی" نامیده می‌شود، از کوه‌های فارس بود، چون ما را دوست داشت، خداوند آن را به سوی ما انتقال داد. از هرگونه درخت میوه در آن هست. چه پناهگاه خوبی است برای شخص نگران و بیمناک. این جمله را دو بار تکرار کرد و سپس فرمود: «أَمَا إِنَّ لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ فِيهِ غَيْبَتَيْنِ وَاحِدَةٌ قَصِيرَةٌ وَ الْأُخْرَى طَوِيلَةٌ». برای صاحب این امر در این کوه دو غیبت است، یکی کوتاه و دیگری طولانی[۳۳].

و اینک به تعدادی از روایات درباره "ذی‌طوی" توجه فرمایید: امام باقر (ع) در حالی که با دست مبارکش به ناحیه "ذی‌طوی" اشاره می‌کرد، فرمود: "برای صاحب این امر در برخی از این دره‌ها غیبتی خواهد بود"[۳۴]. و امام باقر (ع) در تشریح محل حضرت بقیة‌الله (ع) در آستانه ظهور می‌فرماید"قائم (ع) آن روز را در "ذی‌طوی" در حال انتظار، با ۳۱۳ نفر، به تعداد اهل بدر، به سر می‌برد، تا پشتش را به حجرالاسود تکیه داده، پرچم برافراشته را به اهتزاز درآورد"[۳۵].

پس از بررسی احادیث، هیچ تردیدی نمی‌ماند که منطقه "ذوطوی" رابطه مستحکمی با حضرت بقیة‌الله (ع) دارد و آن حضرت مدتی از دوران غیبتش را در آنجا سپری می‌کند و در آستانه ظهور در آن مکان مقدس منتظر فرمان الهی می‌شود، و ۳۱۳ تن فرماندهان لشکری و کشوری خودش را در آنجا سامان می‌دهد، و حرکت نهایی خودش را از آنجا آغاز کرده، به سوی حرم امن الهی گام می‌سپارد.

هر شخص باانصافی که احادیث مربوط به "رضوی" و "ذی‌طوی" را بررسی کند، اطمینان کامل پیدا می‌کند که این دو مکان مقدس از اماکن مقدسی است که در دوران غیبت قسمتی از عمر شریف آن کعبه مقصود و قبله موعود در آنها سپری می‌شود. و در نتیجه بسیار بجا و شایسته است که منتظران ظهور و شیفتگان حضور، در مقام عرض ارادت به پیشگاه آن پیشوای غایب از نظر، با دیدگانی اشکبار از طول انتظار عرضه بدارند: ای کاش می‌دانستم که در کدامین سرزمین مسکن گزیده‌ای؟! آیا در کوه رضوی، یا سرزمین ذی‌طوی، یا جای دیگر؟...

روی این بیان این فراز از دعای ندبه که با سند معتبر از امام صادق (ع) صادر شده است، هیچ ارتباطی به عقاید کیسانیه ندارد، بلکه دقیقاً مطابق اعتقادات امامیه است و ما در پرتو کلمات نورانی پیشوایان معصوم (ع) معتقدیم که حضرت بقیة‌الله (ع) در دوران غیبت، گاهی در مکه معظمه، گاهی در مدینه منوره، گاهی در کوه رضوی، گاهی در دشت ذی‌طوی، گاهی در سرزمین‌های دوردست، گاهی در بیت‌الحرام و... تشریف دارند و فراز یاد شده از دعای ندبه دقیقاً با این عقیده سازگار است و با عقاید کیسانیه به هیچ‌وجه سازگار نیست و اینک دلایل ناسازگاری دعای شریف ندبه را با عقاید کیسانیه، فهرست‌وار می‌آوریم:

  1. در دعای ندبه، سرزمین "ذوطوی" نیز در کنار "رضوی" ذکر شده، در حالی که هیچ فردی از فرقه کیسانیه به اقامت محمد حنفیه در سرزمین ذوطوی معتقد نیست.
  2. در دعای ندبه، در کنار این دو نقطه "أو غیرها"؛ "یا جای دیگر" آمده در حالی که آن عدّه از فرقه‌های کیسانیه که به اقامت محمد حنفیه در کوه رضوی معتقد هستند، به جای دیگری عقیده ندارند.
  3. به دنبال این فراز از دعای ندبه آمده است: "جانم به فدایت، ای غایب از نظری که از ما دور نیستی"[۳۶]. در حالی که هیچ احدی از فرقه کیسانیه چنین اعتقادی در مورد محمد حنفیه ابراز نکرده است.
  4. در دعای ندبه در مورد امام غائب (ع) آمده است: "فرزند پیامبر برگزیده کجاست؟"[۳۷]. در حالی که محمد حنفیه از نسل رسول اکرم (ص) نیست.‌
  5. در دعای ندبه در مورد حضرت مهدی (ع) آمده است: "کجاست فرزند خدیجه بلند جایگاه؟"[۳۸]در حالی که جناب محمد حنفیه از تبار حضرت خدیجه (س) نیست.
  6. در ادامه آن آمده است: "کجاست فرزند فاطمه کبری؟"[۳۹]. همه می‌دانیم که محمد حنفیه فرزند "خَوله" است نه حضرت زهرا (س).
  7. در دعای ندبه با ده‌ها تعبیر روشن، چون "ای فرزند حجت‌های بالغه الهی" [۴۰]؛ امام غائب از ابصار، از نسل ائمه اطهار (ع) تعبیر و مخاطب شده است، در حالی که محمد حنفیه فرزند یک امام است که چند امام، فرزند یک حجت است نه چندین حجت.
  8. در دعای ندبه به تعبیر صریح و با قاطعیت تمام، امام غایب از نظر از نسل رسول گرامی اسلام معرفی شده و آمده است: "ای فرزند احمد (ص) آیا راهی به سوی تو هست که سرانجام به دیدار تو بینجامد؟"[۴۱]

روی این بیان، همه فرازهای دعای ندبه، اعتقادات کیسانیه را در هم می‌کوبد و هرگز با عقاید آنها سر سازگاری ندارد. و اینکه تعبیر «أَ بِرَضْوَى» در این دعای شریف آمده، به این جهت است که کوه رضوی یکی از ده‌ها محل اقامت آن حضرت در دوران غیبت است. و به معنای همسویی با عقاید کیسانیه نیست.

و به تعبیر دیگر: دعای ندبه از عقاید کیسانیه نشأت گرفته، بلکه "عقاید کیسانیه" تطبیق بی‌مورد مسائل مهدویت به محمد حنفیه است»[۴۲].
۵. آقای رضوانی؛
آقای علی اصغر رضوانی، در کتاب «موعودشناسی و پاسخ به شبهات» در این‌باره گفته است:

«قبل از پاسخ اشکال باید بدانیم که رضوی و ذی طوی چه مکانی است؛ ذی طوی اسم مکانی است داخل حرم که حدود یک فرسخ تا مکه فاصله دارد، و از آنجا خانه های مکه پیداست[۴۳]. و رضوی کوهی از کوه‌های مدینه منوّره است در نزدیکی ینبُع، که فاصله بین آن کوه تا مدینه چهل میل است. در مدح و فضیلت آن کوه روایاتی وارد شده است. در جواب سؤال فوق می‌گوییم: آری ما معتقدیم که حضرت (ع) مکان معینی در عصر غیبت ندارد و روایات و ادعیه این مطلب را تأیید می‌کند، ولی این جمله به معنای آن نیست که حضرت در کوه رَضْوی یا در منطقه ذی طوی مخفی است، بلکه معنایی کنایی دارد به این معنا که برای حضرت هیچ مکان معینی نیست، و لذا این جمله هیچ ارتباطی با عقیده کیسانیه ندارد.

و امّا اینکه چرا این دو مکان به طور خصوص در این دعا ذکر شده، به جهت تقدّس و تبرّک این دو مکان است، و ثابت شده که حضرت (ع) در این دو مکان زیاد تردّد داشته اند. و ممکن است که در ذکر این منطقه اشاره به این نکته باشد که حتّی این دو موضع که مورد اهتمام کیسانیه است تحت تصرّف امام مهدی (ع) و محلّ تردّد آن حضرت است. و یا اینکه مقصود از ذی طوی مکّه مکرّمه و رَضْوی مدینه منورّه باشد، آن گونه که در کتاب اخبار مکّه اشاره شده است»[۴۴].

پرسش‌های وابسته

  1. آیا دعای ندبه نزد علما معتبر است؟ (پرسش)
  2. نظر بزرگان علما درباره دعای ندبه چیست؟ (پرسش)
  3. دعای ندبه از کدامین امام است؟ (پرسش)
  4. چه ارتباطی بین امام مهدی با کوه رضوی و ذی طوی است؟ (پرسش)
  5. چرا اسامی تمام امامان در این دعا ذکر نشده است؟ (پرسش)
  6. آیا دعای ندبه از امام معصوم است و سند دارد؟ و با زیارت ندبه چه تفاوتی دارد؟ (پرسش)
  7. چرا دعای ندبه در اعیاد اربعه خوانده می‌شود؟ (پرسش)
  8. چه کتاب‌هایی درباره دعای ندبه نوشته شده است؟ (پرسش)
  9. آیا جمله و عرجت بروحه مخالف با معراج جسمانی است؟ (پرسش)
  10. چه تألیفاتی درباره دعای ندبه نوشته شده است؟ (پرسش)
  11. در دعای ندبه می‌خوانیم: "آیا در رضوی یا ذی طوی هستی". اما پیروان کیسانیه معتقدند غیبت و ظهور محمد حنفیه در آنجاست؛ معنایش چیست؟ (پرسش)
  12. آیا دعای ندبه انشای برخی از علمای شیعه است؟ (پرسش)
  13. ابن مشهدی دعای ندبه را چگونه از محمد بن ‏ابی ‏قره نقل ‏کرده است؟ (پرسش)
  14. آیا درباره محمد بن حسین بن سفیان بزوفری معروف به ابن مشهدی توثیقی رسیده است؟ (پرسش)
  15. محمد بن علی بن ابی قره راوی دیگر دعای ندبه کیست؟ (پرسش)
  16. محمد بن مشهدی راوی با واسطه دعای ندبه کیست؟ (پرسش)
  17. چه کسانی دعای ندبه را نقل کرده‌‏اند؟ (پرسش)
  18. راوی دعای ندبه که معاصر امام نبوده چگونه دعا را نقل می‏‌کند؟ (پرسش)
  19. چرا امام مهدی را در دعای ندبه ابن طه می‌نامند؟ (پرسش)

پانویس

  1. مجمع البحرین، ص؟؟؟.
  2. اخبار مکّة المشرفة، ج ۱، ص ۴۳۶.
  3. ر.ک. صافی گلپایگانی، لطف‌الله، فروغ ولایت در دعای ندبه، سلسله مباحث امامت و مهدویت، ج۱، ص۳۸۹-۳۹۲؛ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۴۹۵.
  4. ر.ک. صافی گلپایگانی، لطف‌الله، فروغ ولایت در دعای ندبه، سلسله مباحث امامت و مهدویت، ج۱، ص۳۸۹-۳۹۲؛ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۴۹۵؛ سید جعفر موسوی‌نسب، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۳۵۶-۳۶۱؛ مهدی‌پور، علی اکبر، با دعای ندبه در پگاه جمعه، ص ۷۱-۷۴.
  5. الغیبه طوسی،ص۲۹۵، حضرت باقر (ع): «لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ بَیْتٌ یُقَالُ لَهُ بَیْتُ الْحَمْدِ فِیهِ سِرَاجٌ یَزْهَرُ مُنْذُ یَوْمَ وُلِدَ إِلَی أَنْ یَقُومَ بِالسَّیْفِ"». شوشتری، محمد تقی، دعای ندبه در اسناد، ص ۲۱.
  6. نهج البلاغه، خطبه ۱۵۰؛ الغیبه طوسی، ص ۱۰۲؛ صافی گلپایگانی، لطف‌الله، منتخب الاثر، ص۲۵۷ و ۲۶۲.
  7. «بِنَفْسِی أَنْتَ مِنْ مُغَیَّبٍ لَمْ یَخْلُ مِنَّا»."جانم به فدایت ای که از چشم ما نهانی؛ ولی از اجتماع ما به دور نیستی"؛ دعای ندبه.
  8. الغیبه نعمانی، ص۸۴، حضرت صادق (ع) فرمود: «إنَّ فِی صَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ لَشَبَهاً مِنْ یُوسُفَ- إلی ان قال- فَمَا تُنْکِرُ هَذِهِ الْأُمَّهُ أَنْ یَکُونَ اللَّهُ یَفْعَلُ بِحُجَّتِهِ‏ مَا فَعَلَ ‏بِیُوسُفَ‏ وَ أَنْ یَکُونَ صَاحِبُکُمُ الْمَظْلُومُ الْمَجْحُودُ حَقَّهُ صَاحِبَ هَذَا الْأَمْرِ یَتَرَدَّدُ بَیْنَهُمْ وَ یَمْشِی فِی أَسْوَاقِهِمْ وَ یَطَأُ فُرُشَهُمْ وَ لَا یَعْرِفُونَهُ حَتَّی یَأْذَنَ اللَّهُ لَهُ أَنْ یُعَرِّفَهُمْ نَفْسَهُ کَمَا أَذِنَ لِیُوسُفَ حِینَ قَالَ لَهُ إِخْوَتُهُ-إِنَّکَ لَأَنْتَ یُوسُفُ قالَ أَنَا یُوسُفُ»
  9. ر.ک: سید جعفر موسوی‌نسب، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۳۵۶-۳۶۱؛ مهدی‌پور، علی اکبر، با دعای ندبه در پگاه جمعه، ص ۷۱-۷۴.
  10. الغیبه نعمانی، ص ۲۹: «عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ (ع)أَنَّهُ قَالَ: یَکُونُ لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ غَیْبَةٌ فِی بَعْضِ هَذِهِ الشِّعَابِ وَ أَوْمَأَ بِیَدِهِ إِلَی نَاحِیَةِ ذِی طُوًی حَتَّی إِذَا کَانَ قَبْلَ خُرُوجِهِ...»
  11. الغیبه نعمانی، ص ۱۷۱: «عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ الْبَاقِرِ (ع): أَنَّ الْقَائِمَ یَهْبِطُ مِنْ ثَنِیَّةِ ذِی طُوًی فِی عِدَّةِ أَهْلِ بَدْرٍ ثَلَاثِمِائَةٍ وَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ رَجُلًا...»
  12. ر.ک. شوشتری، محمد تقی، دعای ندبه در اسناد، ص ۲۱؛ سید جعفر موسوی‌نسب، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۳۵۶-۳۶۱؛ مهدی‌پور، علی اکبر، با دعای ندبه در پگاه جمعه، ص ۷۱-۷۴.
  13. کیسانیه فِرَق متعددی بوده‌اند: فرقه‌ای می‌‌گفتند محمّد حنفیه نمرده و غیبت کرده و جایش معلوم نیست. فرقه‌ای می‌‌گفتند: در جبال رضوی مقیم شده و فرقه دیگر گفتند او از جهان رفته و فرزندش عبداللّه ابوهاشم بعد از او قائم مقامش شد. بالجمله فرق و اختلافات زیاد داشتند و آنها که گفتند در کوه رضوی است یک فرقه از کیسانیه بوده‌اند. فرق الشیعه نوبختی، ص ۲۶-۳۶؛ التبصیر، ص ۳۴-۳۸.
  14. ر.ک: سید جعفر موسوی‌نسب، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۳۵۶-۳۶۱؛ مهدی‌پور، علی اکبر، با دعای ندبه در پگاه جمعه، ص ۷۱-۷۴.
  15. ر.ک. صافی گلپایگانی، لطف‌الله، فروغ ولایت در دعای ندبه، سلسله مباحث امامت و مهدویت، ج۱، ص۳۸۹-۳۹۲؛ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۴۹۵.
  16. اخبار مکّة المشرفة، ج ۱، ص ۴۳۶.
  17. اخبار مکّة المشرفة، ج ۱، ص ۱۹۷.
  18. وفاء الوفاء باخبار دار المصطفی، فصل ۷ از باب پنجم و فصل ۸ از باب هفتم، ص ۹۲۶-۹۲۷، ج ۳، ص ۱۲۱۸-۱۲۱۹، ج ۴.
  19. در دو کتاب نوید امن و امان، ص ۲۰۴ و ۲۰۶ و منتخب الاثر، ص ۳۷۱-۳۷۳، تألیف نگارنده، این موضوع به طور مفصل بیان شده و بطلان این افترا آشکار گردیده است.
  20. کیسانیه فِرَق متعددی بوده‌اند: فرقه‌ای می‌‌گفتند محمّد حنفیه نمرده و غیبت کرده و جایش معلوم نیست. فرقه‌ای می‌‌گفتند: در جبال رضوی مقیم شده و فرقه دیگر گفتند او از جهان رفته و فرزندش عبداللّه ابوهاشم بعد از او قائم مقامش شد. بالجمله فرق و اختلافات زیاد داشتند و آنها که گفتند در کوه رضوی است یک فرقه از کیسانیه بوده‌اند. (رجوع شود به فرق الشیعه نوبختی، ص ۲۶ ۳۶؛ التبصیر، ص ۳۴ ۳۸).
  21. .«بِنَفْسِي أَنْتَ مِنْ مُغَيَّبٍ لَمْ يَخْلُ مِنَّا».
  22. رجوع شود به نهج البلاغه، خطبه ۱۵۰ که ابتدای آن این است: «وَ أَخَذُوا يَمِيناً وَ شِمَالًا»؛ و غیبت شیخ طوسی، ص ۱۰۲ و منتخب الاثر نگارنده، باب ۲۷، فصل ۲، ص۲۵۷ و ۲۶۲.
  23. «السَّلَامُ عَلَى الْإِمَامِ الْغَائِبِ عَنِ الْأَبْصَارِ وَ الْحَاضِرِ فِي الْأَمْصَارِ»
  24. غیبت شیخ طوسی، ص ۱۰۲.
  25. صافی گلپایگانی، لطف‌الله، فروغ ولایت در دعای ندبه، سلسله مباحث امامت و مهدویت، ج۱، ص۳۸۹-۳۹۲.
  26. شوشتری، محمد تقی، دعای ندبه در اسناد، ص ۲۱.
  27. جعفر سبحانى، اصول الحدیث و احکامه فى علم الدرایة، ص ۱۷۹.
  28. مکارم شیرازى، پنجاه درس اصول عقاید، قم، انتشارات نسل جوان، چاپخانه مدرسه امیرالمؤمنین، ۱۳۸۰، ص ۲۳۷.
  29. علامه مجلسى، بحار الانوار، تهران، کتابفروشى اسلامیه، چاپ سوم، ج ۵۲، ص ۱۵۳.
  30. آیات مکارم شیرازى و سبحانى «مد ظلهما»، پرسش‌ها و پاسخ‌هاى مذهبى، قم، انتشارات نسل جوان، ج ۲، ص ۱۲۵.
  31. ماهنامه مبلّغان، چگونگى غیبت امام زمان، مقاله حسین الهى‌نژاد، معاونت تبلیغ و آموزش علمى کاربردى حوزه علمیه قم، شوال ۱۴۲۲، ص ۳۶.
  32. دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۳۵۶-۳۶۱.
  33. طوسی، محمد بن حسن، الغیبة، ص۱۶۳.
  34. «يَكُونُ لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ غَيْبَةٌ فِي بَعْضِ هَذِهِ الشِّعَابِ»؛ سلمی سمرقندی، محمد مسعود بن عیّاشی، تفسیر العیاشی، ج۲، ص۵۶.
  35. « أَنَّ الْقَائِمَ يَهْبِطُ مِنْ ثَنِيَّةِ ذِي طُوًى فِي عِدَّةِ أَهْلِ بَدْرٍ ثَلَاثِمِائَةٍ وَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ رَجُلًا حَتَّى يُسْنِدَ ظَهْرَهُ إِلَى الْحَجَرِ الْأَسْوَدِ وَ يَهُزُّ الرَّايَةَ الْغَالِبَةَ»؛ حر عاملی، محمد بن حسن، اثبات الهداة، ج۳، ص۵۸۲.
  36. «بِنَفْسِي أَنْتَ مِنْ مُغَيَّبٍ لَمْ يَخْلُ مِنَّا».
  37. «أَيْنَ ابْنُ النَّبِيِّ الْمُصْطَفَى؟».
  38. «وَ ابْنُ خَدِيجَةَ الْغَرَّاءِ».
  39. «وَ ابْنُ فَاطِمَةَ الْكُبْرَى»
  40. «يَا ابْنَ الْحُجَجِ الْبَالِغَاتِ»
  41. «هَلْ إِلَيْكَ يَا ابْنَ أَحْمَدَ سَبِيلٌ فَتُلْقَى»
  42. مهدی‌پور، علی اکبر، با دعای ندبه در پگاه جمعه، ص ۷۱-۷۴.
  43. مجمع البحرین
  44. رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۴۹۵.