آیا کسی بعد از تولد امام مهدی را دیده است؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
آیا کسی بعد از تولد امام مهدی را دیده است؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / آشنایی با امام مهدی / معرفت امام مهدی (شناخت امام مهدی) / ولادت امام مهدی
تعداد پاسخ۶ پاسخ

آیا کسی بعد از تولد امام مهدی (ع) را دیده است؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

پاسخ نخست

عزالدین رضانژاد

حجت الاسلام و المسلمین دکتر عزالدین رضانژاد، در مقاله «حیات امام مهدی (مقاله)|حیات امام مهدی]]» در این‌باره گفته است:

«غیر از امام عسکری (ع) و عمّه‌اش حکیمه خاتون، تعدادی از دوستان و شیعیان نیز حضرت مهدی (ع) را پس از ولادت زیارت کرده‌اند. توجه به بخشی از این گزارش‌ها سودمند می‌نماید.

  1. نسیم و ماریه: دو تن از کنیزان امام عسکری (ع) به نام‌های نسیم و ماریه چنین گفته‌اند: وقتی حضرت مهدی (ع) متولد شد، بر زانوانش نشست، انگشتان اشاره خود را به سوی آسمان بلند کرد، عطسه کرد و فرمود: "ستایش برای خداست، پروردگار هستی‌هاو درود خداوند بر محمد و خاندانش! او که بنده سرگشته خداست؛ نه از بندگی او سر باز می‌زند و نه بزرگی می‌ورزد"[۱] آنگاه فرمود: ستم پیشگان چنان پنداشته‌اند که حجت خداوند باطل و زایل شدنی است؛ غافل از آن که وقتی خداوند به ما اجازه دهد، هیچ تردیدی باقی نمی‌ماند[۲]
  2. ابوغانم خادم: این گونه گزارش می‌دهد: "فرزندی برای امام عسکری (ع) متولد شد. حضرت نامش را "محمد" نهاد. روز سوم وی را به اصحابش نشان داد و فرمود: این فرزندم پس از من صاحب و امام شماست و همان "قائم" است که همه در انتظارش به سر می برند؛ وقتی زمین را ستم و بیداد فراگرفت، قیام می‌کند و عدل و داد را در سراسر زمین برپا می‌دارد.[۳]
  3. ابراهیم بن محمد می‌گوید: در حالی که از ترس فرماندار سامرا، در اندیشه فرار به سر می‌بردم، برای خداحافظی به خانه امام عسکری (ع) شتافتم. کودکی زیبا نزد حضرت دیدم؛ پرسیدم: ای پسر رسول خدا (ص)، این فرزند کیست؟ فرمود: این فرزند و جانشین من است.[۴]
  4. احمد بن اسحاق قمی: چنین گزارش می‌دهد: روزی حضور امام عسکری (ع) شرفیاب شدم. قصد داشتم درباره جانشین آن حضرت بپرسم. پیش از آن که سخنی بگویم، حضرت فرمود: احمد بن اسحاق! خداوند از آغاز خلقت آدم تا قیامت، هرگز زمین را بی حجت نگذاشته و نمی‌گذارد. به برکت وجود حجّت خداوند است که بلا و گرفتاری از زمین دفع می‌شود و باران نازل می‌گردد و برکت‌های زمین آشکار می‌شود. به امام (ع) عرض کردم: ای فرزند رسول خدا، جانشین شما کیست؟ حضرت به اتاق دیگر شتافت، کودکی سه ساله را که چون بدر می‌درخشید، همراه آورد و فرمود: احمد، اگر تو نزد خدا و ائمه (ع) گرامی نبودی، فرزندم را نشانت نمی‌دادم. آگاه باش؛ این کودک هم نام و هم کنیه پیامبر خدا و همان کسی است که زمین را از عدل و داد می‌آکند.[۵]
  • از آن جا که بیان گزارش همه گزارش گران در حوصله این نوشتار نمی‌گنجد، به ذکر نام دیگر گزارش دهندگا بسنده می‌کنیم:
  1. ابو علی خیزارانی[۶]
  2. حسن بن حسین علوی[۷]
  3. عبدالله بن عباس علوی[۸]
  4. حسن بن منذر [۹]
  5. معاویه بن حکیم[۱۰]
  6. محمد بن ایوب [۱۱]
  7. محمد بن ثمان عمری [۱۲]
  8. علی بن بلال [۱۳]
  9. احمد بن هلال[۱۴]
  10. محمد بنی معاویه بن حکیم[۱۵]
  11. حسن بن ایوب [۱۶]
  12. ابوهارون[۱۷]
  13. یعقوب[۱۸]
  14. عمرو اهوازی[۱۹]
  15. خادم فارسی [۲۰]
  16. ابونصر خادم[۲۱]
  17. ابو علی بن مطهر [۲۲]
  18. کامل بن ابراهیم [۲۳]
  19. سعد بن عبدالله [۲۴]
  20. حمزة بن نصیر[۲۵]»[۲۶].

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. حجت الاسلام و المسلمین موسوی‌نسب
حجت الاسلام و المسلمین سید جعفر موسوی‌نسب، در کتاب «دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان» در این‌باره گفته است:

«از دیدگاه مورّخان شیعه و سنّی تاریخ و چگونگی ولادت حضرت مهدی (ع) و به دنیا آمدنش جزو امور مسلّم و قطعی است. و از آنجایی که خلفای بنی عبّاس می‌دانستند که دوازدهمین امام شیعیان همان مهدی موعود است و زمین به دست او پر از عدل و داد می‌شود و او است که دژهای گمراهی و فساد را درهم می‌شکند و اطلاع داشتند او از نسل امام عسکری است درصدد برآمدند آن نور را خاموش کنند، از این جهت ولادت حضرت پنهانی و مخفیانه بود و فقط عدّه‌ای از اصحاب خاصّ امام عسکری (ع) توفیق شرفیابی و زیارت آن حضرت را یافتند که به بعضی از آنها اشاره می‌کنیم.

  1. حکیمه خاتون دختر امام جواد (ع) خواهر امام هادی (ع) عمّه امام حسن عسکری که در شب تولّد آن حضرت حضور داشت.
  2. نسیم که جزو کنیزان امام عسکری (ع) بوده است.
  3. ماریه که او هم از کنیزان حضرت عسکری (ع) بوده است. این سه نفر شهادت دادند که وقتی امام عصر متولّد شد به خاک سجده کرد و انگشت سبّابه را رو به آسمان بلند نمود و عطسه زد و گفت: «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ‏ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ »[۲۷].
  4. ابو بصیر خادم حضرت امام حسن عسکری (ع) می‌گوید بر صاحب الزمان وارد شدم در حالی که درون گهواره بود، نزدیک رفتم و سلام کردم، حضرت فرمود: مرا می‌شناسی؟ عرض کردم: آری، شما فرزند سید و مولای من هستید. حضرت فرمود: «أَنَا خَاتَمُ الْأَوْصِيَاءِ وَ بِي يَرْفَعُ اللَّهُ الْبَلَاءَ مِنْ أَهْلِي وَ شِيعَتِي‏»[۲۸].
  5. سعد بن عبد الله قمی می‌گوید: من نامه‌های زیادی داشتم که با جمعی برای زیارت امام حسن عسکری (ع) به سامره رفته بودیم، وقتی به محضر حضرت شرفیاب شدیم، کودکی را در سمت راست حضرت مشاهده کردیم که مانند ماه درخشان بود، پرسیده شد این کودک کیست؟ حضرت امام حسن عسکری (ع) فرمودند: "این همان مهدی قائم آل محمّد است"[۲۹].
  6. "چهل تن از شیعیان"؛ روزی چهل نفر محضر امام عسکری (ع) شرفیاب شدند و از آن امام تقاضا کردند تا حجت بعد از خودش را به آنان معرفی بنمایند تا آنان او را بشناسند و حضرت پسری را به آنها نشان داد و وقتی آن پسر بیرون آمد، مانند ماه شب چهارده می‌درخشید و شبیه به امام حسن عسکری (ع) بود و امام عسکری فرمود: "پس از من این پسر بر شما امام است و این خلیفه من است در میان شما، امر او را اطاعت کنید و اگر از او فاصله بگیرید هلاک می‌شوید، و دینتان تباه می‌شود و بدانید که شما بعد از امروز او را نمی‌بینید تا زمانی طولانی، بنابراین از نایب او عثمان بن سعید اطاعت کنید"[۳۰].
  7. ابو سهل نوبختی می‌گوید در حال بیماری امام عسکری (ع) درخواست کرد تا فرزندش را نزد او بیاورند و مهدی کودکی خردسال بود، نزد پدر او را آوردند، وی به پدر سلام کرد، من به او نظاره کردم، رنگی سفید و درخشان داشت، موهایش پیچیده و مجعّد بود و دندان‌هایش گشاده. امام حسن عسکری (ع) او را با جمله "يا سيّد أهل بيته‏" مخاطب قرار داد. یعنی ای آقای خاندان خود، پس از آن فرزند خواست تا در خوردن دوایی که برای حضرت جوشانده بودند کمک کند، او کمک کرد، سپس پدر را وضو داد، آنگاه امام عسکری (ع) به او فرمود: "ای پسرک من! تویی مهدی و تویی حجّت خدا بر روی زمین"[۳۱].

در کتاب دادگستر جهان، صفحه ۱۰۴ نام عده‌ای نقل شده است که در کتب تاریخی و روایی نام آنها ثبت شده است که مشرّف به زیارت حضرت شده‌اند، از جمله ابو غانم خادم، ابو علی خیزرانی، عبداللّه بن عباس علوی، حسن ابن حسین علوی، حسن ابن منذر، احمد ابن اسحاق، معاویه ابن حکیم، محمد ابن ایوب، محمد ابن عثمان عمری، جعفر ابن محمد مالک، ابو هارون یعقوب، عمرو اهوازی، خادم فارس، ابو نصر خادم، ابوعلی بن مطهر، کامل ابن ابراهیم، و ابراهیم ابن محمد.

این جماعت از ثقات اصحاب و خویشان و نزدیکان و خدّام امام حسن عسکری (ع) بوده‌اند که فرزند آن جناب را در کودکی دیده‌اند و به وجودش شهادت داده‌اند. و وقتی شهادت این گروه با اخبار پیامبر اکرم (ص) و ائمه معصومین (ع) ضمیمه شود به وجود فرزند امام حسن عسکری (ع) یقین حاصل می‌شود[۳۲]»[۳۳].
۲. آقای رضوانی؛
آقای علی اصغر رضوانی، در کتاب «موعودشناسی و پاسخ به شبهات» در این‌باره گفته است:

«اسامی پنج نفر را در این مورد می‌توان نام برد:

  1. حکیمه دختر امام جواد (ع)[۳۴].
  2. زن قابله[۳۵].
  3. نسیم.
  4. ماریه[۳۶].
  5. کنیز امام عسکری (ع)[۳۷]»[۳۸].
۳. آقای تونه‌ای (پژوهشگر معارف مهدویت)؛
آقای مجتبی تونه‌ای، در کتاب «موعودنامه» در این‌باره گفته است: «"حسن بن حسین عسکری" معروف به ابوالفضل، یکی از گواهان تولد امام عصر (ع) بوده است[۳۹]. وی می‌گوید: در سامرا به محضر امام حسن عسکری (ع) رسیدم و ولادت صاحب الزمان (ع) را به محضرشان تبریک و تهنیت گفتم[۴۰]»[۴۱].
۴. آقای حکیمی؛
آقای محمد رضا حکیمی، در کتاب «خورشید مغرب» در این‌باره گفته است:

«از نخستین روز ولادت نیز، همواره، در نهان می‌زیست، و مردمان به‌طور عموم او را نمی‌دیدند. و این بدان روی بود تا بدو گزندی نرسد. سعی بر آن بود که مردمان او را نبینند، و از حال و احوال او آگاه نگردند، تا اطلاعاتی درباره او شایع نگردد، و به دست دربار عباسی نرسد.

با این وصف، در مدت ۵ - ۶ سال آغاز عمر او، که امام یازدهم در قید حیات بود، برخی از نزدیکان امام، و کسانی چند از خواص نیز، او را دیدند، و به درک حضور او نایل آمدند، تا بدین‌گونه به تولد او و وجود او یقین حاصل شود، و ایشان به موقع لزوم به دیگران و به‌ویژه به حوزه‌های تشیع اطلاع دهند، و آنان را از وجود وصی دوازدهم آگاه سازند. در میان یاران و اصحاب امام یازدهم کسانی بودند که از او طلب می‌کردند، تا جانشین خویش را به آنان نشان دهد. و امام یازدهم، در مواردی، این تقاضا را برآورده ساخت، و مهدی را به کسانی، و گاه به گروهی، نشان داد، و معرفی کرد»[۴۲].
۵. آقای کامل سلیمان؛
آقای کامل سلیمان، در کتاب «روزگار رهایی» در این‌باره گفته است:

«ابو نصر ظریف، خادم دودمان امامت می‌گوید: "هنگامی‌ که حجت خدا به دنیا آمد، همه دودمان امامت‌ خوشحال و مسرور شدند، و چون بزرگ شد به من دستور داده شد که هر روز همراه گوشت، یک عدد استخوان مغزدار هم خریداری کنم و گفته می‌شد که مغز استخوان برای مولای کوچک ماست"[۴۳].

ابو غانم خادم امام حسن عسکری (ع) که یک عمر در این خانه خدمت کرده است، می‌گوید: "حضرت صاحب الزمان (ع) در گهواره بود که به محضرش شرفیاب شدم، فرمود: صندل قرمز پیش من بیاور (صندل یک چوب هندی بسیار معطری است که از آن تسبیح می‌سازند) وقتی آوردم فرمود: مرا می‌شناسی؟ گفتم: آری، شما مولای من و فرزند مولای من می‌باشید. فرمود: آن را نپرسیدم. گفتم: منظور خود را بیان فرمائید. فرمود: "من خاتم اوصیاء هستم. خداوند به‌وسیله من بلا را از اهل و شیعیانم دفع می‌کند"[۴۴]. طبیعی است که امام با خادم خانه چنین سخن می‌گوید تا او با آن صفا و خلوصی که دارد در کوچه و بازار، در میان شیعیان نقل کند و آنها دلگرم شوند و گواه مولود و موجود بودن آن سرور باشند. ما که در اینجا از خدمتگزاران دودمان امامت سخن آغاز کردیم، به این دلیل است که آنها اهل البیت هستند؛ اهل یک خانه بهتر می‌داند که در این خانه چه می‌گذرد؟[۴۵] اینها چون خدمتگزاران معمولی نیستند که برای طمع مال دنیا در این خانه استخدام شده باشند، بلکه شیعیان خالصی هستند که برای رسیدن به درجات عالیه در آن سرای، و با داشتن زندگی خوب و مرفه، خدمتگزاری در خاندان عصمت و طهارت را بر هر پست و مقام دیگر ترجیح می‌دادند تا به این‌ بهانه در میان آنهمه خفقان و اختناق، بیشتر توفیق کسب فیض از پیشگاه امام عظیم الشأن (ع) داشته باشند. و به همین دلیل است که همگی سعادت تشرف به پیشگاه حضرت بقیة الله (ع) را مکرر داشته‌اند. وگرنه برادر امام حسن عسکری (ع) تا روز رحلت آن حضرت از تولد آقازاده کوچکترین بوئی نبرده بود. ابو غانم از دیدار دیگری سخن می‌گوید که در آن گروهی از شیعیان افتخار حضور داشتند: برای ابو محمد، امام حسن عسکری (ع) مولودی به دنیا آمد. روز سوم ولادتش او را بر اصحاب خود عرضه نمود و فرمود: این امام شماست بعد از من، و جانشین من است در میان شما. این همان قائم است که گردن‌ها برای انتظار به سوی او دراز می‌شود"[۴۶].

نسیم (خادم امام عسکری) می‌گوید: حضرت صاحب الزمان (ع) ده روزه بود که به محضرش شرفیاب شدم و در حضورش عطسه نمودم. فرمود: خدای ترا بیامرزد. (دعای مخصوص عطسه کننده که به "تسمیة العطاس" معروف است). بسیار خوشحال شدم که امام در حق من چنین فرمود. سپس فرمودند: "ترا درباره عطسه مژده بدهم؟ آن تا سه روز امان از مرگ است"[۴۷]. به‌طوری که خواننده گرامی توجه دارد، شخص حضرت بقیة الله برای هریک از خدمتگزاران صدیق و باوفای دودمان امامت نشانه‌هایی می‌دهد که او مانند هر مولود دیگر نیست. و با هریک در سطح درک او سخن می‌گوید. برای یکی از آنها، از نقش ولی خدا در بقای نظام جهان و برای دیگری از تأثیر عطسه گفتگو می‌کند. تا همگان در این نکته هم‌صدا باشند که او همان قبله موعود و کعبه مقصود است که پیامبر اکرم (ص) بشارت داده است.

احمد بن اسحاق بن سعد بن مالک بن احوص اشعری، از شخصیت‌های معروف قم، و وکیل امام حسن عسکری (ع) در آن سامان، می‌گوید: به محضر امام حسن عسکری (ع) رفتم که از جانشین او و امام بعد از او بپرسم. پیش از آنکه من سؤال کنم، امام (ع) فرمود:ای احمد بن اسحاق! خدای تبارک و تعالی از روزی که آدم را آفرید، تا روزی که قیامت بپا شود، زمین را خالی از حجت، نگذاشته و نخواهد گذاشت. بلکه همواره حجت خدا در روی زمین خواهد بود که خداوند به وسیله او بلاها را از ساکنان زمین دفع کند و به برکت او باران را فروفرستد و به‌خاطر او برکات زمین را خارج نماید. گفتم: پس امام بعد از شما کیست؟ چه‌کسی جانشین شماست؟. پس شتابان از جای برخاست و داخل خانه شد، هنگامی که بیرون آمد کودکی را بردوش خود آورد که صورتش چون ماه چهارده شبه بود و تقریبا سه‌ساله بود. آنگاه خطاب به من فرمود: ای احمد بن اسحاق! اگر نبود منزلت تو در پیش حضرت احدیت و حجت‌های پروردگار، پسرم را به تو نشان نمی‌دادم. عرضه داشتم: آیا علامتی هست که من بیشتر مطمئن شوم و دلم آرامش پذیرد؟ پس ناگهان حجت خدا با زبان فصیح و آشکار فرمود: من تنها بازمانده خدا در روی زمین هستم، از دشمنان خدا، من انتقام خواهم گرفت. و تو ای احمد بن اسحاق! پس از دیدن، دیگر نشانه نپرس. آنگاه امام حسن عسکری (ع) فرمود: ای احمد بن اسحاق! این، امری از امرهای خدا، و سری از اسرار خداست و غیبی از غیب‌های حضرت احدیت است. آنچه به تو ارزانی داشتیم، فراگیر و پوشیده دار و از سپاسگزاران باش، تا فردای قیامت در مقامات علیین با ما باشی. آنگاه با شادی و خوشحالی فراوان از پیشگاه امام (ع) بیرون آمدم"[۴۸].

یعقوب بن منقوش می‌گوید: به محضر امام حسن عسکری (ع) شرفیاب شدم. امام (ع) بر فراز سکوئی در صحن خانه نشسته بود و از کنار آنحضرت پرده‌ای آویخته بود. عرض نمودم: مولای من! صاحب این امر- بعد از شما- کیست؟. فرمود: پرده را کنار بزن. پرده را کنار زدم، کودکی بیرون آمد و روی زانوی پدر بزرگوارش نشست. امام (ع) خطاب به من فرمود: این- فرزندم- صاحب این امر است، آنگاه خطاب به فرزند عزیزش فرمود: تا وقت تعیین‌شده، داخل خانه شو. حجت خدا در برابر دیدگان من وارد خانه شد. آنگاه امام (ع) خطاب به من فرمود: ای یعقوب، نگاه کن ببین چه‌کسی در خانه هست؟. وارد خانه شدم و کسی را در آنجا نیافتم"[۴۹]»[۵۰].
۶. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن؛
پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، در کتاب «مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها» در این‌باره گفته‌اند:
  1. «مرحوم ثقة الاسلام کلینی که خود در پایان غیبت صغرا "۳۲۹ ق" رحلت کرده است در کتاب معتبر کافی فرموده: حکیمه خاتون، امام مهدی (ع) را در شب تولد و بعد از آن دیده است[۵۱].
  2. در کتاب در انتظار ققنوس با استفاده از منابع معتبر روایی، نام ۴۶ نفری که حضرت را در همان دوران دیده‌اند آمده است که بعضی با گروه پنجاه نفری خدمت امام می‌رسیدند. لذا صدها نفر در همان دوران کودکی امام مهدی (ع) را در محضر امام عسکری (ع) دیده‌اند.
  3. علاوه بر آن بسیاری از بزرگان اهل‌سنت نیز ولادت حضرت مهدی (ع) را باور دارند. در کتاب گزارش لحظه به لحظه از میلاد نور،[۵۲] نام بیست تن از بزرگان صاحب‌کتاب اهل‌سنت، از هر چهار فرقه مالکی، حنفی، شافعی، حنبلی آورده شده است که به ولادت فرزند امام حسن عسکری (ع) اعتقاد دارند؛ حتی بعضی از آنها معتقدند که وی همان مهدی موعود است.
  4. لازم است به این نکته توجه شود که شیخ صدوق در این‌باره می‌فرماید: صقیل که یکی از کنیزان امام عسکری (ع) بود عمداً، ادعای حامله بودن کرد تا توجه حکومت به او جلب شده و با نگهداری او، از تفتیش مداوم منزل امام عسکری منصرف شوند[۵۳]. لذا این‌که در بعضی از کتاب‌ها آمده "کنیز امام حسن عسکری (ع) دو سال زیر نظر بود و خبری نشد" دقیقاً طبق یک حرکت فریبنده بود»[۵۴].

پرسش‌های وابسته

پانویس

  1. « الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ عَبْدُ اللَّهِ أَوَّلًا وَ آخِراً غَيْرَ مُسْتَنْكِفٍ وَ لَا مُسْتَكْبِرٍ »
  2. علی یزدی حائری، الزام الناصب، ج۱، ص ۳۴۰؛ حرّ عاملی، اثبات الهداه، ج۷، ص۲۹۲؛ مسعودی، اثبات الوصیة للامام علی بن ابی طالب (ع)، ص۱۹۷.
  3. حرّ عاملی، اثبات الهداه، ج۶، ص۴۳۱.
  4. حرّ عاملی، اثبات الهداه، ج۷، ص۳۵۶
  5. بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۳.
  6. لطف الله صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ص۳۴۳.
  7. اثبات الهداه، ج۶، ص ۴۳۳.
  8. اثبات الهداه، ج۷، ص ۲۰
  9. اثبات الهداه، ج۶، ص ۴۳۲.
  10. اثبات الهداه، ج۶، ص ۴۳۲.
  11. بحار الانوار، ج ۵۲ ، ص ۲۵.
  12. بحار الانوار، ج ۵۲ ، ص ۲۵.
  13. بحار الانوار، ج ۵۲ ، ص ۲۵.
  14. حرّعاملی اثبات الهداه، ج۶، ص۳۱۱.
  15. حرّ عاملی اثبات الهداه، ج۶، ص۳۱۱.
  16. حرّ عاملی اثبات الهداه، ج۶، ص۳۱۱.
  17. حرّ عاملی اثبات الهداه، ج۷، ص۲۰
  18. حرّ عاملی اثبات الهداه، ج۶، ص ۴۲۵
  19. حرّ عاملی اثبات الهداه، ج۷، ص ۱۶
  20. سلیمان قندوزی، ینابیع المودة لذوی القربی، ج۳، ص ۳۲۴، باب ۸۲.
  21. حرّ عاملی، اثبات الهداه ، ج۷، ص ۳۴۴ و مسعودی ، اثبات الوصیة للامام علی بن أبی طالب (ع) ، ص۱۹۸
  22. سلیمان قندوزی،یناییع المودة لذوی القربی،ج۳،ص۳۲۴،باب۸۲.
  23. حرّعاملی، اثبات الهداه،ج۷،ص۳۲۳.
  24. بحارالانوار،ج۵۲،ص۷۸و۸۶.
  25. حرّعاملی، اثبات الهداه،ج۷،ص۱۸و مسعودی،اثبات الوصیه، للامام علی بن ابی طالب (ع)،ص۱۹۷.
  26. رضانژاد، عزالدین، حیات امام مهدی (مقاله)|حیات امام مهدی]]، ص ۸۷ - ۹۰.
  27. شیخ حائرى یزدى، الزام الناصب، ص ۳۴۰.
  28. علّامه اربلى، کشف الغمّه، ج ۲، ص ۴۹۹.
  29. الزام الناصب، ج ۱، ص ۳۴۲.
  30. الزام الناصب، ج ۱، ص ۳۴۱.
  31. الزام الناصب، ج ۱، ص ۳۵۱.
  32. رجالى تهرانى، یکصد پرسش و پاسخ، ص ۴۶.
  33. دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۹۷-۱۰۰.
  34. کمال الدین، ص ۴۲۴
  35. الغیبه، طوسی، ص ۲۴۰-۲۴۲
  36. کمال الدین، ص ۴۳۰
  37. همان، ص ۴۳۱
  38. رضوانی، علی ‎اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۲۱۸.
  39. روزگار رهایی، ج ۱، ص ۱۶۰.
  40. غیبة طوسی، ص ۱۵۱؛ منتخب الاثر، ص ۳۴۳.
  41. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص ۲۷۶.
  42. حکیمی، محمد رضا، خورشید مغرب، ص ۲۲.
  43. بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۲۲؛ ارشاد مفید، ص ۳۳۰؛ غیبت شیخ طوسی، ص ۱۴۸؛ اصول کافی، ج ۱، ص ۳۳۰.
  44. «أَنَا خَاتَمُ‏ الْأَوْصِيَاءِ وَ بِي يَرْفَعُ اللَّهُ الْبَلَاءَ عَنْ أَهْلِي وَ شِيعَتِيَ»؛ کشف الغمه، ج ۳، ص ۲۸۹؛ محجة البیضاء، ج ۴، ص ۳۴۶؛ الزام الناصب، ص ۱۰۰ و ۱۰۴؛ منتخب الاثر، ص ۳۶۰؛ غیبت شیخ طوسی، ص ۱۴۸؛ ینابیع الموده، ج ۳، ص ۱۲۶.
  45. «وَ أَهْلُ الْبَيْتِ أَدْرِى بِمَا فِي الْبَيْتِ ‏‏‏‏‏»
  46. الامام المهدی، ص ۹۳ (به نقل از ینابیع الموده)، و ص ۱۳۲ (به نقل از بحار الانوار).
  47. غیبت شیخ طوسی، ص ۱۳۹؛ کشف الغمه، ج ۳، ص ۲۹۰؛ اعلام الوری، ص ۳۴۵؛ محجة البیضاء، ج ۴، ص ۲۷۶؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۵ و، ج ۵۲، ص ۳۰؛ الزام الناصب، ص ۱۰۱؛ منتخب الاثر، ص ۳۴۴؛ ینابیع الموده، ج ۳، ص ۱۱۲؛ مثیر الاحزان، ص ۲۹۷.
  48. بشارة الاسلام، ص ۱۶۷؛ کشف الغمه، ج ۳، ص ۳۱۶؛ اعلام الوری، ص ۴۱۲؛ المحجة البیضاء، ج ۴، ص ۳۳۹؛ ینابیع الموده، ج ۳، ص ۳۳۹؛ الزام الناصب، ص ۶۹ و ۱۰۴، و ص ۱۴۲؛ منتخب الاثر، ص ۲۲۷؛ غیبت شیخ طوسی، ص ۱۴۶؛ الامام المهدی، ص ۱۳۴.
  49. کشف الغمه، ج ۳، ص ۳۱۷؛ منتخب الاثر، ص ۳۵۶؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۵؛ الزام الناصب، ص ۱۰۴؛ اعلام الوری، ص ۴۱۳؛ ینابیع الموده، ج ۳، ص ۱۲۴.
  50. کامل سلیمان، روزگار رهایی، ج۱، ص ۹۴-۹۹.
  51. کافی، ج ۱، ص ۳۳۱، باب فی تسمیه من رآه، ح ۳.
  52. نوشته علی اکبر مهدی‏‌پور.
  53. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ص ۴۷۴.
  54. مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ص ۳۸.