کوه رَضْوی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(تغییرمسیر از کوه رضوی)

مقدمه

"رَضْوی" کوهی است عظیم و رفیع و سرخ مایل به قرمز که در سمت راست دره ینبع قرار دارد. این کوه در شمال شرقی ینبع البحر و مشرف به ساحل دریا است. رضوی دارای دره‌های بسیاری است و ساکنان آن مردمانی از جهینه هستند. «حموی»، از رضوی به عنوان کوهی در مدینه[۱] و «بکری» آن را از کوههای یمامه بر شمرده[۲] و فاصله آن تا ینبع را یک روز و تا مدینه هفت مرحله گفته‌اند[۳]. فرقه کیسانیه معتقد به زنده بودن محمد بن حنفیه، و این کوه را محل سکونت او می‌‌دانند[۴].[۵]

از این کوه در روایات سخن به میان آمده و آن‏جا جایگاه ارواح مؤمنان در عالم برزخ یاد شده است[۶]. همچنین در برخی روایات، محل زندگی حضرت مهدی (ع) در دوران غیبت شمرده شده است[۷].

افزون بر روایات، در فرازهایی از دعای ندبه نیز چنین می‌‏خوانیم: "ای کاش می‌‏دانستم کجا استقرار داری و در کدام سرزمین تو را بجویم؟ آیا در کوه رَضْوی هستی یا غیر آن؟ ...."[۸] همین ذهنیت درباره غیبت مهدی (ع) در این کوه، باعث شد کسانی که در مسأله "مهدویت" دچار انحراف شده‏‌اند، مهدی موهوم خود را در این کوه غایب بدانند[۹].

احتمالات درباره ذی طوی و رضوی

دربارۀ فراز دعای ندبه «أَبِرَضْوَی أَمْ غَیْرِهَا أَمْ ذِی طُوًی» چند احتمال وجود دارد:

  1. روایاتی آمده است که حضرت مهدی (ع) در ذی طوی غیبتی دارد[۱۰] و اواخر غیبت و نزدیک ظهور از آنجا فرود خواهد آمد[۱۱] و این منافاتی با معلوم نبودن مکان ایشان ندارد، چراکه دعای ندبه غیر از رضوی و ذی طوی اضافه کرده که ممکن است، حضرت مهدی در جاهای دیگر هم استقرار داشته باشد[۱۲]؛ لذا امام (ع) در ذی طوی و رضوی منزل ندارند و این دو مکان به جهت تقدّس و تبرّک در دعای ندبه ذکر شده و حضرت (ع) در این دو مکان زیاد تردّد دارند. ولی این بدان معنا نیست که حضرت در کوه رَضْوی یا در منطقۀ ذی طوی مخفی است، بلکه معنایی کنایی دارد به این معنا که برای حضرت هیچ مکان معینی نیست.
  2. ممکن است اشاره به این نکته باشد که فِرَق منقرض شدۀ کیسانیه[۱۳] عقیده داشته‌اند محمد حنفیه در آنها اقامت گزیده، تحت تصرّف امام مهدی (ع) و محلّ تردّد آن حضرت است[۱۴].
  3. مقصود از ذی طوی مکّۀ مکرّمه و رَضْوی مدینۀ منورّه باشد[۱۵].

کوه رضوی در روایات

در احادیث فراوانی از این کوه یاد شده است، از جمله:

  1. رسول اکرم (ص) فرمود: "رضوی، خدای از آن خشنود است!"[۱۶].
  2. در حدیث دیگری فرمود: "رضوی از کوه‌های بهشت است"[۱۷].
  3. امام صادق (ع) چون وارد سرزمین "رَوحا" شد، نگاهی به کوه آن نمود که مشرف بر دشت روحا بود، به عبدالأعلی مولی آل سام که در محضر آن حضرت بود، فرمود: این کوه را می‌بینی؟ این کوه "رضوی" نامیده می‌شود، از کوه‌های فارس بود، چون ما را دوست داشت، خداوند آن را به سوی ما انتقال داد. از هرگونه درخت میوه در آن هست. چه پناهگاه خوبی است برای شخص نگران و بیمناک. این جمله را دو بار تکرار کرد و سپس فرمود: "برای صاحب این امر در این کوه دو غیبت است، یکی کوتاه و دیگری طولانی"[۱۸].
  4. امام زین‌العابدین (ع) در ضمن یک حدیث طولانی از آمدن جبرئیل امین در آستانه ظهور به محضر آن حضرت سخن گفته، در پایان می‌فرماید:آنگاه اسبی را که براق نامیده می‌شود به حضور ایشان می‌آورد. قائم (ع) بر آن سوار می‌شود، سپس به سوی کوه رضوی حرکت می‌کند[۱۹]. آنگاه از گرد آمدن ۳۱۳ تن از یاران خاصّ و آغاز دعوت اعلام ظهور به تفصیل سخن می‌گوید
  5. امام صادق (ع) در ضمن یک حدیث طولانی از گرد آمدن ارواح مؤمنان در گلستان "رضوی" سخن گفته، در پایان می‌فرماید: "سپس روح مؤمن در گلستان "رضوی" با آل محمد (ع) دیدار می‌کند، از خوراک آنها می‌خورد، از نوشیدنی‌های آنان می‌نوشد، در محافل آنها با آنها هم صحبت می‌شود تا روزی که قائم اهل‌بیت قیام کند. هنگامی که قائم ما قیام نمود، خداوند آنها را برمی‌انگیزاند، پس همگی به حضور آن حضرت می‌رسند و دسته دسته به دعوتش لبیک می‌گویند"[۲۰].

از حدیث اول و دوم فضیلت و قداست کوه رضوی استفاده می‌شود. حدیث سوم به صراحت دلالت می‌کند. بر این که حضرت بقیة‌الله (ع) در غیبت صغری و کبری، قسمتی از عمر مبارکش را در کوه رضوی سپری می‌کند. از حدیث چهارم استفاده می‌شود که آن مصلح جهانی در آستانه ظهور نیز بر کوه رضوی می‌گذرد و از آنجا به سوی مکه معظمه عزیمت می‌نماید. از حدیث پنجم نیز استفاده می‌شود که شماری از یاران آن حضرت در این کوه از نعمت‌های پروردگار متنعّم هستند، تا به هنگام ظهور آن حضرت رجعت نموده، دامن خدمت به کمر بسته، اوامر حضرتش را مو به مو اجرا نمایند[۲۱].

منابع

پانویس

  1. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۳، ص۵۱.
  2. بکری، معجم ما استعجم، ج۲، ص۶۵۵.
  3. ر.ک: بکری، معجم ما استعجم، ج۲، ص۶۵۵؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۳، ص۵۱.
  4. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۳، ص۵۱.
  5. بلادی، عاتق بن غيث، معجم المعالم الجغرافیة فی السیرة النبویة ص ۱۴۱.
  6. محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۶، ص ۲۴۳
  7. شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۱۶۳.
  8. «لَيْتَ‏ شِعْرِي‏ أَيْنَ‏ اسْتَقَرَّتْ‏ بِكَ‏ النَّوَى‏ بَلْ أَيُّ أَرْضٍ تُقِلُّكَ أَوْ ثَرَى أَ بِرَضْوَى أَمْ غَيْرِهَا‏‏»، سید بن طاووس، الاقبال، ص ۲۹۸.
  9. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص ۳۶۳.
  10. «عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ (ع)أَنَّهُ قَالَ: یَکُونُ لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ غَیْبَةٌ فِی بَعْضِ هَذِهِ الشِّعَابِ وَ أَوْمَأَ بِیَدِهِ إِلَی نَاحِیَةِ ذِی طُوًی حَتَّی إِذَا کَانَ قَبْلَ خُرُوجِهِ...»، الغیبه نعمانی، ص ۲۹.
  11. «عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ الْبَاقِرِ (ع): أَنَّ الْقَائِمَ یَهْبِطُ مِنْ ثَنِیَّةِ ذِی طُوًی فِی عِدَّةِ أَهْلِ بَدْرٍ ثَلَاثِمِائَةٍ وَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ رَجُلًا...»، الغیبه نعمانی، ص ۱۷۱.
  12. ر.ک: شوشتری، محمد تقی، دعای ندبه در اسناد، ص ۲۱؛ سید جعفر موسوی‌نسب، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۳۵۶-۳۶۱؛ مهدی‌پور، علی اکبر، با دعای ندبه در پگاه جمعه، ص ۷۱-۷۴.
  13. کیسانیه فِرَق متعددی بوده‌اند: فرقه‌ای می‌‌گفتند محمّد حنفیه نمرده و غیبت کرده و جایش معلوم نیست. فرقه‌ای می‌‌گفتند: در جبال رضوی مقیم شده و فرقه دیگر گفتند او از جهان رفته و فرزندش عبداللّه ابوهاشم بعد از او قائم مقامش شد. بالجمله فرق و اختلافات زیاد داشتند و آنها که گفتند در کوه رضوی است یک فرقه از کیسانیه بوده‌اند. فرق الشیعه نوبختی، ص ۲۶-۳۶؛ التبصیر، ص ۳۴-۳۸.
  14. ر.ک: سید جعفر موسوی‌نسب، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۳۵۶-۳۶۱؛ مهدی‌پور، علی اکبر، با دعای ندبه در پگاه جمعه، ص ۷۱-۷۴.
  15. ر.ک: صافی گلپایگانی، لطف‌الله، فروغ ولایت در دعای ندبه، سلسله مباحث امامت و مهدویت، ج۱، ص۳۸۹-۳۹۲؛ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۴۹۵.
  16. «رَضْوَى، رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ‏»؛ حموی، یاقوت، معجم البلدان، ج۳، ص۵۱.
  17. سمهودی، نورالدین، وفاء الوفاء بأخبار دارالمصطفی، ج۴، ص۱۲۱۹.
  18. «أَمَا إِنَّ لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ فِيهِ غَيْبَتَيْنِ وَاحِدَةٌ قَصِيرَةٌ وَ الْأُخْرَى طَوِيلَةٌ»؛ طوسی، محمد بن حسن، الغیبة، ص۱۶۳.
  19. «وَ يَجِيئُهُ بِفَرَسٍ يُقَالُ لَهُ الْبُرَاقُ فَيَرْكَبُهُ ثُمَّ يَأْتِي إِلَى جَبَلِ رَضْوَى»؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج۵۲، ص۳۰۶.
  20. «ثُمَّ يَزُورُ آلَ مُحَمَّدٍ فِي جِنَانِ رَضْوَى فَيَأْكُلُ مَعَهُمْ مِنْ طَعَامِهِمْ وَ يَشْرَبُ مَعَهُمْ مِنْ شَرَابِهِمْ وَ يَتَحَدَّثُ مَعَهُمْ فِي مَجَالِسِهِمْ حَتَّى يَقُومَ قَائِمُنَا أَهْلَ الْبَيْتِ فَإِذَا قَامَ قَائِمُنَا بَعَثَهُمُ اللَّهُ فَأَقْبَلُوا مَعَهُ يُلَبُّونَ زُمَراً زُمَراً»؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج۶، ص۱۹۸؛ ج۵۳، ص۹۷.
  21. مهدی‌پور، علی اکبر، با دعای ندبه در پگاه جمعه، ص ۹۶-۹۹.