|
|
(۳۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۸ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{خرد}} | | {{ولایت}} |
| {{علم معصوم}} | | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[ابرار در قرآن]] - [[ابرار در معارف دعا و زیارات]] - [[ابرار در معارف و سیره سجادی]] - [[ابرار در معارف و سیره رضوی]]| پرسش مرتبط = }} |
| <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| |
| : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div>
| |
| <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| |
| : <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[ابرار در قرآن]] | [[ابرار در حدیث]] | [[ابرار در کلام اسلامی]] | [[ابرار در فلسفه اسلامی]] | [[ابرار در عرفان اسلامی]]</div>
| |
| <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| |
| : <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[ابرار (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
| |
| <div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
| |
|
| |
|
| *ابرار: نیکان و نیکوکاران، اهل مرتبه عالی ایمان، دارای منزلتی برتر از أولواالألباب "خردمندان" و نازلتر از مقرّبان
| | '''ابرار''' [[نیکان]] و [[نیکوکاران]]، [[اهل]] مرتبه عالی [[ایمان]]، دارای منزلتی [[برتر]] از [[اولوالألباب]] ([[خردمندان]]) و نازلتر از [[مقربان]]<ref>[[علی اسلامی|اسلامی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص۴۵۶ - ۴۷۷.</ref>. ابرار، مافوق متّقین هستند<ref>حماسه حسینی، جلد اول، ص۳۰۶.</ref><ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۵۲.</ref> |
|
| |
|
| ==واژهشناسی لغوی== | | == واژهشناسی لغوی == |
| *واژه "ابرار" به گفته راغب، جمع "بارّ" (اسم فاعل از بِرّ)<ref>مفردات، ص۱۱۴، «برّ».</ref> و به گفته برخی مفسّران<ref>جامعالبیان، مج۳، ج۴، ص۲۸۲؛ مجمعالبیان، ج۲، ص۹۰۸؛ قرطبی، ج۱۹، ص۸۱.</ref> و بسیاری از لغویان<ref>القاموس المحیط، ج۱، ص۴۹۸، «برّ»؛ الصحاح، ج۲، ص۵۸۸، «برر»؛ لسانالعرب، ج۱، ص۳۷۱، «برّ».</ref>، جمع "بَرّ" (بر وزن صَعْب، صفت مشبهه از بِرّ) است؛ امّا بیشتر مفسّران، آن را جمع "بَرّ" و "بارّ" هر دو یاد کردهاند<ref>الکشّاف، ج۱، ص۴۵۵؛ التبیان، ج۳، ص۹۲؛ التفسیرالکبیر، ج۹، ص۱۴۶.</ref>. واژه "بِرّ"<ref>اخلاق در قرآن، ج ۱، ص ۶۹.</ref> با مشتقّاتش، در مجموع بیست بار در قرآن (ابرار شش بار، بَرّ سه بار، بِرّ هشت بار و بَرَرَة یک بار) به کار رفته است.
| | واژه "ابرار" - به گفته [[راغب]] - جمع "[[بارّ]]" (اسم فاعل از [[بِرّ]])<ref>مفردات، ص۱۱۴، «[[برّ]]».</ref> و به گفته برخی مفسّران<ref>جامعالبیان، مج۳، ج۴، ص۲۸۲؛ مجمعالبیان، ج۲، ص۹۰۸؛ قرطبی، ج۱۹، ص۸۱.</ref> و بسیاری از لغویان<ref>القاموس المحیط، ج۱، ص۴۹۸، «برّ»؛ الصحاح، ج۲، ص۵۸۸، «برر»؛ لسانالعرب، ج۱، ص۳۷۱، «برّ».</ref>، جمع "[[بَرّ]]" (بر وزن صَعْب، صفت مشبهه از [[بِرّ]]) است؛ امّا بیشتر مفسّران، آن را جمع "[[بَرّ]]" و "[[بارّ]]" هر دو یاد کردهاند<ref>الکشّاف، ج۱، ص۴۵۵؛ التبیان، ج۳، ص۹۲؛ التفسیرالکبیر، ج۹، ص۱۴۶.</ref>. واژه "[[بِرّ]]"<ref>اخلاق در قرآن، ج ۱، ص ۶۹.</ref> با مشتقّاتش، در مجموع بیست بار در [[قرآن]] (ابرار شش بار، [[بَرّ]] سه بار، [[بِرّ]] هشت بار و [[بَرَرَة]] یک بار) به کار رفته است<ref>[[علی اسلامی|اسلامی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص۴۵۶ - ۴۷۷.</ref> |
| *بِرّ به "گستردگی خیر و معروف" معنا شده است<ref>الکشّاف، ج۱، ص۱۳۳.</ref>. برخی لغویان نیز این واژه را برگرفته از بَرّ یعنی بیابان (مقابل بَحْر) میدانند و چون در بَرّ وسعت لحاظ شده، بِرّ را نیز به "توسّع در کارنیک" معنامیکنند<ref>مفردات، ص۱۱۴، «برّ».</ref>. برخی این سخن را تکلّفآمیز دانسته و گفتهاند: بِرّ با بَرّ که کلمهای جامد و به معنای خشکی است، هیچ پیوندی ندارد؛ بلکه در حکمِ مشترک لفظی است<ref>اخلاق در قرآن، ج۱، ص۷۰.</ref>. برخی برآنند که مفهوم محوری واژه بِرّ "نیکوبودن کار در برابر غیر" است و این معنا، باتوجّه به اختلاف اشخاص، موضوعات و موارد، تفاوت دارد؛ چنان که بِرّ خدا درباره بندگان، لطف و احسان به آنان و در گذشتن از لغزشهایشان است و بِرّ بنده در پیشگاه خدا، پیروی و عمل به وظایف بندگی است. بِرّ پدر به فرزندان، تربیت و تأمین آنان و برآوردن نیازهایشان و بِرّ فرزند به پدر؛ خدمت، خضوع و رحمت است، و بِرّ در سخن گفتن، راستگویی، و در عبادت، منطبق بودن آن با شرایط ویژه عبادت است. وی اطلاق "بَرّ" بر قطعههای زمین و "بُرّ" بر گندم را نیز از همین باب میداند<ref>التحقیق، ج۱، ص۲۴۹، «برّ».</ref>. برخی نیز جامعترین معنای بِرّ را خیر دانستهاند<ref>لسانالعرب، ج۱، ص۳۷۰، «برّ».</ref>؛ با این که این دو واژه مترادف نیستند؛ زیرا بِرّ، خیری است که با "قصد" و "توجّه" توأم باشد؛ ولی در خیر، "قصد" شرط نیست؛ بلکه گاهی با "سهو" همراه است؛ از اینرو "خیر" معنایی عامدارد<ref>الفروق اللغویه، ص۹۵؛ مجمعالبیان، ج۲، ص۷۹۲.</ref>.
| |
|
| |
|
| ==ابرار در قرآن==
| | [[بِرّ]] به "گستردگی خیر و معروف" معنا شده است<ref>الکشّاف، ج۱، ص۱۳۳.</ref>. برخی لغویان نیز این واژه را برگرفته از بَرّ یعنی بیابان (مقابل بَحْر) میدانند و چون در بَرّ وسعت لحاظ شده، [[بِرّ]] را نیز به "توسّع در [[کار نیک]]" معنامیکنند<ref>مفردات، ص۱۱۴، «برّ».</ref>. برخی این سخن را تکلّفآمیز دانسته و گفتهاند: [[بِرّ]] با [[بَرّ]] که کلمهای جامد و به معنای خشکی است، هیچ پیوندی ندارد؛ بلکه در حکمِ مشترک لفظی است<ref>اخلاق در قرآن، ج۱، ص۷۰.</ref>. برخی برآنند که مفهوم محوری واژه [[بِرّ]] "[[نیکوبودن]] کار در برابر غیر" است و این معنا، باتوجّه به [[اختلاف]] اشخاص، موضوعات و موارد، تفاوت دارد؛ چنان که [[بِرّ]] [[خدا]] درباره [[بندگان]]، [[لطف]] و [[احسان]] به آنان و در گذشتن از لغزشهایشان است و [[بِرّ]] [[بنده]] در پیشگاه [[خدا]]، [[پیروی]] و [[عمل به وظایف]] [[بندگی]] است. [[بِرّ]] [[پدر]] به [[فرزندان]]، [[تربیت]] و تأمین آنان و برآوردن نیازهایشان و [[بِرّ]] [[فرزند]] به [[پدر]]؛ [[خدمت]]، [[خضوع]] و [[رحمت]] است، و [[بِرّ]] در [[سخن گفتن]]، [[راستگویی]]، و در [[عبادت]]، منطبق بودن آن با شرایط ویژه [[عبادت]] است. وی اطلاق "[[بَرّ]]" بر قطعههای [[زمین]] و "بُرّ" بر گندم را نیز از همین باب میداند<ref>التحقیق، ج۱، ص۲۴۹، «برّ».</ref>. برخی نیز [[جامعترین]] معنای [[بِرّ]] را خیر دانستهاند<ref>لسانالعرب، ج۱، ص۳۷۰، «برّ».</ref>؛ با این که این دو واژه مترادف نیستند؛ زیرا [[بِرّ]]، خیری است که با "قصد" و "توجّه" توأم باشد؛ ولی در خیر، "قصد" شرط نیست؛ بلکه گاهی با "[[سهو]]" همراه است؛ از اینرو "خیر" معنایی عامدارد<ref>الفروق اللغویة، ص۹۵؛ مجمعالبیان، ج۲، ص۷۹۲.</ref><ref>[[علی اسلامی|اسلامی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص۴۵۶ - ۴۷۷.</ref> |
| *مفهوم بِرّ در فرهنگ قرآن، عامترین مفهوم در زمینه افعال اخلاقی و ویژه "افعال اختیاری" است<ref>اخلاق در قرآن، ج۱، ص۶۷.</ref>. مفهوم قرآنی بِرّ و به تعبیر دقیقتر، اَبرار در آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|لَّيْسَ الْبِرَّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَالْمَلائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُواْ وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء وَحِينَ الْبَأْسِ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ}}﴾}}<ref> نیکی آن نیست که روی را سوی خاور و باختر بگردانید، بلکه نیکی (از آن) کسی است که به خداوند و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیامبران ایمان آورد و دارایی را با دوست داشتنش به نزدیکان و یتیمان و بیچارگان و به راهماندگان و کمکخواهان و در راه (آزادی) بردگان ببخشد و نماز برپا دارد و زکات پردازد و (نیکی از آن) آنان (است) که چون پیمان بندند وفا کنند؛ و به ویژه شکیبایان در سختی و رنج و در هنگامه کارزار، آنها راستگویند و آنانند که به راستی پرهیزگارند؛ سوره بقره، آیه:۱۷۷.</ref> به تفصیل بیان شده است. اوصاف ابرار در این آیه، در بر دارنده مراتب سه گانه اعتقاد، اخلاق و عمل است<ref>المیزان، ج۱، ص۴۲۸.</ref> بِرّ همان احسان، وتحقّق آن چنین است که آدمی کار خودرا نیکو کند و کار نیک را برای نیک بودن آن یا از این رو که خیر دیگران در آن است، انجامدهد، نه برای پاداش یا تشکر، ودر این راه، بر تلخی مخالفتِ با نفس، صبور باشد<ref>المیزان، ج۲۰، ص۱۲۴.</ref>. خدای سبحان، بِرّ را در کلام خود{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|لَّيْسَ الْبِرَّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَالْمَلائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُواْ وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء وَحِينَ الْبَأْسِ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ}}﴾}}<ref> نیکی آن نیست که روی را سوی خاور و باختر بگردانید، بلکه نیکی (از آن) کسی است که به خداوند و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیامبران ایمان آورد و دارایی را با دوست داشتنش به نزدیکان و یتیمان و بیچارگان و به راهماندگان و کمکخواهان و در راه (آزادی) بردگان ببخشد و نماز برپا دارد و زکات پردازد و (نیکی از آن) آنان (است) که چون پیمان بندند وفا کنند؛ و به ویژه شکیبایان در سختی و رنج و در هنگامه کارزار، آنها راستگویند و آنانند که به راستی پرهیزگارند؛ سوره بقره، آیه:۱۷۷.</ref> به ایمان و احسان در عبادتها و معاملهها تفسیرکرده است<ref>المیزان، ج۵، ص۱۶۳.</ref>. به گفته برخی، بِرّ حقیقی همانعمل صالح راستین است؛ امّا تظاهر به نیکویی عمل و بَر خود بستن پاکی، ورع و پیروی از آنها و تظاهر به آنها بِرّ نیست<ref>التحقیق، ج۱، ص۲۵۰، «برّ».</ref>. بهگفته دیگر، طبق اجماع مفسّران، هرگونه اطاعتِ خدا بِرّ نامیده میشود<ref>جامعالبیان، مج۱، ج۱، ص۳۶۷.</ref> و به نظری، بِرّ، هر چیزی از خیر و احسان و کار مورد رضایت خدا است که عامل نزدیکی به خدا باشد<ref>مواهبالرحمن، ج۶، ص۱۳۲.</ref>. در تفسیر بِرّ، در کلام دیگر مفسّران اموری ذکر شده که بیشتر از سنخ مصداق است؛ چون طاعت<ref>آلاءالرحمن، ج۱، ص۲۸۵؛ روحالمعانی، مج۱، ج۱، ص۳۹۳.</ref>، صدق<ref>آلاءالرحمن، ج۱، ص۲۸۵.</ref>، ثواب یا بهشت<ref>مجمعالبیان، ج۲، ص۷۹۲؛ الکشّاف، ج۱، ص۳۸۴.</ref>، صله رحم یا پیوند<ref>مجمعالبیان، ج۹، ص۴۰۸.</ref>، تقوا<ref>مجمعالبیان، ج۲، ص۷۹۲.</ref>، اعمال مقبول<ref>التفسیر الکبیر، ج۹، ص۱۴۶.</ref>، مهربانی، احسان<ref>مجمعالبیان، ج۲، ص۴۷۳.</ref>، و صدقه<ref>الکشّاف، ج۱، ص۱۳۳.</ref>. با این که مفسّران در برخی موارد، بر اساس شأن نزولِ آیات، مقصود از بِرّ را مصادیقی خاص از "خیر" یا دیگر معانی بِرّ ذکر کردهاند، حمل این واژه را بر مفهوم عام و اصلی آن ترجیح دادهاند<ref>الکشّاف، ج۱، ص۱۳۳ و ۲۱۷؛ مجمعالبیان، ج۳، ص۲۴۰؛ روحالمعانی، مج ۱، ج۱، ص۳۹۳.</ref>. [[پیامبر]]{{صل}} در پاسخ پرسشی درباره بِرّ، آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|لَّيْسَ الْبِرَّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَالْمَلائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُواْ وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء وَحِينَ الْبَأْسِ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ}}﴾}}<ref> نیکی آن نیست که روی را سوی خاور و باختر بگردانید، بلکه نیکی (از آن) کسی است که به خداوند و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیامبران ایمان آورد و دارایی را با دوست داشتنش به نزدیکان و یتیمان و بیچارگان و به راهماندگان و کمکخواهان و در راه (آزادی) بردگان ببخشد و نماز برپا دارد و زکات پردازد و (نیکی از آن) آنان (است) که چون پیمان بندند وفا کنند؛ و به ویژه شکیبایان در سختی و رنج و در هنگامه کارزار، آنها راستگویند و آنانند که به راستی پرهیزگارند؛ سوره بقره، آیه:۱۷۷.</ref> را که در بر دارنده برخی عقاید و اعمال واجب و مستحب است، تلاوت کرد<ref>مفردات، ص۱۱۴، «برّ».</ref>.
| |
| *مفسّران، در تفسیر ابرار، تعریفها یا تعبیرهای گوناگونی دارند؛ مانند: کسانی که طاعت خدا را به طور کامل به جای آرند و او را از خود خشنود سازند<ref>جامعالبیان، مج۳، ج۴، ص۲۸۲؛ التبیان، ج۳، ص۸۵؛ مجمعالبیان، ج۲، ص۹۰۸.</ref> و از گناهان بپرهیزند<ref>کشفالأسرار، ج۱۰، ص۴۰۶؛ جامعالبیان، مج۱۴، ج۲۹، ص۲۵۷.</ref>. آنان که به خدا، [[پیامبر]]{{صل}} و روز بازپسین ایمانی از روی رشد و بصیرت دارند<ref>المیزان، ج۲۰، ص۱۲۴.</ref>. مؤمنانی که در ایمان خود صادقند<ref>کشفالأسرار، ج۱۰ ص۳۱۸.</ref>. نیکوکارانی که کار نیک را فقط برای رضای خدا انجام میدهند؛ بیآن که اغراض ناپسندی را در نظر داشته باشند<ref>التبیان، ج۱۰، ص۳۰۲.</ref>. برخی در تفسیر آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|رَّبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِيًا يُنَادِي لِلإِيمَانِ أَنْ آمِنُواْ بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَكَفِّرْ عَنَّا سَيِّئَاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ الأَبْرَارِ }}﴾}}<ref> پروردگارا! ما شنیدیم فرا خوانندهای به ایمان فرا میخواند که به پروردگار خود ایمان آورید! و ایمان آوردیم؛ پروردگارا، گناهان ما را بیامرز و از بدیهای ما چشم بپوش و ما را با نیکان بمیران؛ سوره آل عمران، آیه:۱۹۳.</ref> مقصود از ابرار را [[انبیا]] و اولیا دانستهاند<ref>کشفالاسرار، ج۲، ص۳۸۸.</ref>.
| |
|
| |
|
| ==بِرّ و [[تقوا]]== | | == [[ابرار در قرآن]] == |
| *در آیاتی از قرآن، بِرّ یا مشتقّات آن با مادّه "[[تقوا]]" با هم ذکر شده است. برخی مفسّران، این دو واژه را دارای مفهومی واحد میدانند<ref>قرطبی، ج۶، ص۳۳.</ref>. برخی نیز مفهوم این دو واژه را متفاوت، امّا مکمّل یکدیگر میشمرند؛ بدین ترتیب که بِرّ را اموری ایجابی، مانند عمل صالح، طاعت، توسّع در کار نیک و انجام دادن اوامر الهی دانسته و تقوا را اموری سلبی، مانند دوری از گناهان و هوای نفس و پرهیز از عذاب الهی شمردهاند<ref>مجمعالبیان، ج۳، ص۲۴۰.</ref>. بِرّ و [[تقوا]] در مفهوم تفاوت دارند؛ امّا در مصداق متساوی و متّحدند؛ زیرا مصداق بِرّ، مصداق تقوا نیز هست و به عکس، وآیاتی مانند{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَى}}﴾}}<ref>سوره بقره، آیه:۱۸۹.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|لَّيْسَ الْبِرَّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَالْمَلائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُواْ وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء وَحِينَ الْبَأْسِ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ}}﴾}}<ref> نیکی آن نیست که روی را سوی خاور و باختر بگردانید، بلکه نیکی (از آن) کسی است که به خداوند و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیامبران ایمان آورد و دارایی را با دوست داشتنش به نزدیکان و یتیمان و بیچارگان و به راهماندگان و کمکخواهان و در راه (آزادی) بردگان ببخشد و نماز برپا دارد و زکات پردازد و (نیکی از آن) آنان (است) که چون پیمان بندند وفا کنند؛ و به ویژه شکیبایان در سختی و رنج و در هنگامه کارزار، آنها راستگویند و آنانند که به راستی پرهیزگارند؛ سوره بقره، آیه:۱۷۷.</ref> نشانه وحدت مصداقی است، نه مفهومی<ref>اخلاق در قرآن، ج۱، ص۷۸ ـ ۸۲.</ref>. شایان ذکر است که [[تقوا]] اگر به تنهایی به کار رود، همه مصادیق و موارد بِرّ را در بر میگیرد؛ ولی هر گاه در کنار واژه بِرّ باشد، بِرّ به جنبه ایجابی و [[تقوا]] بر جنبه سلبی دلالت میکند<ref>اخلاق در قرآن، ج۱، ص۷۸ ـ ۸۲.</ref>.
| |
|
| |
|
| ==واژههای مقابل بر== | | == [[بِرّ]] و [[تقوا]] == |
| #'''إثم<ref>گناه.</ref> و یا عدوان <ref>ستم و تجاوز به حقوق آدمیان یا تجاوز از حدود الهی.</ref>:''' {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| تَعَاوَنُواْ عَلَى الْبَرِّ وَالتَّقْوَى وَلاَ تَعَاوَنُواْ عَلَى الإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ }}﴾}}<ref> یکدیگر را در نیکی و پرهیزگاری یاری کنید و در گناه و تجاوز یاری نکنید و از خداوند پروا کنید، بیگمان خداوند سخت کیفر است؛ سوره مائده، آیه:۲.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا تَنَاجَيْتُمْ فَلا تَتَنَاجَوْا بِالإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَمَعْصِيَتِ الرَّسُولِ وَتَنَاجَوْا بِالْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ}}﴾}}<ref> ای مؤمنان! هنگامی که رازگویی میکنید به گناه و دشمنخویی و نافرمانی با پیامبر رازگویی نکنید و به نیکی و پرهیزگاری راز گویید! و از خداوند که نزد او گرد آورده میشوید پروا کنید؛ سوره مجادله، آیه:۹.</ref> گفته شده: بِرّ در برابر إثم است<ref>اخلاق در قرآن، ج۱، ص۶۸.</ref>. به نظر دیگر، بِرّ در برابر عدوان، و [[تقوا]] در برابر اثم قرار دارد<ref>المیزان، ج۱۹، ص۱۸۷.</ref>. توجّه به معنای واژهها مؤید نظراوّل است؛ زیرا [[تقوا]]، خویشتنداری از تخلّف حدود و ثغور الهی، وعدوان، تجاوز و تعدّی به آن است، وبرّ، انجام کارهای نیکو و اثم، انجام کارهای ناروا به شمار میرود.
| |
| #'''فجور:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|كَلاَّ إِنَّ كِتَابَ الْفُجَّارِ لَفِي سِجِّينٍ}}﴾}}<ref> نه چنین است، کارنامه بدکاران در «سجّین» است؛ سوره مطففین، آیه:۷.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|كَلاَّ إِنَّ كِتَابَ الأَبْرَارِ لَفِي عِلِّيِّينَ}}﴾}}<ref> نه چنین است؛ کارنامه نیکان در «علّیین» است؛ سوره مطففین، آیه:۱۸.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ الأَبْرَارَ لَفِي نَعِيمٍ وَإِنَّ الْفُجَّارَ لَفِي جَحِيمٍ }}﴾}}<ref> بیگمان نیکان در ناز و نعمتی بیشمارند.و به راستی گنهکاران در دوزخاند؛ سوره انفطار، آیه:۱۳ - ۱۴.</ref> فاجر، یعنی فاسق و کسی که از خیر و صلاح منحرف شود<ref>التحقیق، ج۱، ص۲۵۰، «برّ».</ref>
| |
| #'''جرم:'''در آیه ۲۹ سوره مطففین مجرمان در برابر مؤمنان قرار گرفتهاند:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ أَجْرَمُوا كَانُواْ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا يَضْحَكُونَ}}﴾}}<ref> بیگمان بزهکاران (در دنیا) به مؤمنان میخندیدند؛ سوره مطففین، آیه:۲۹.</ref> و مقصود از مؤمنان در این آیه، به قرینه سیاق، "ابرار"ند<ref>المیزان، ج۲۰، ص۲۳۹.</ref>.
| |
| #'''عُقوق:'''برخی مفسّران<ref>مجمع البیان، ج۲، ص۷۹۲؛ مجمع البحرین، مج۲، ج۳، ص۲۲۲، «عقق».</ref> و فرهنگنویسان<ref>لسان العرب، ج۱، ص۳۷۱، «برّ»؛ الصحاح، ج۲، ص۵۸۸، «برر».</ref>، عقوق<ref>آزار رساندن به پدر و مادر و نافرمانی و ترک احسان به آنان</ref> را در برابر بِرّ به والدین دانستهاند. در برخی آیات نیز بَرّ (نیکوکار) در برابر "جبّار شقی" یا "جبّار عصی" (زورگوی نافرمان) آمده؛ چنانکه به نقل از عیسای مسیح{{ع}}میفرماید: مرا با مادرم نیکوکار کرده و زورگو و نافرمانم نگردانیده است:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَبَرًّا بِوَالِدَتِي وَلَمْ يَجْعَلْنِي جَبَّارًا شَقِيًّا }}﴾}}<ref> و (مرا) با مادرم نیکوکار کرده و مرا گردنکشی سنگدل نگردانیده است؛ سوره مریم، آیه:۳۲.</ref> درباره [[حضرت یحیی]]{{ع}} نیز میفرماید: با پدر و مادر خود نیک رفتار میکرد و زورگویی نافرمان نبود:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَبَرًّا بِوَالِدَتِي وَلَمْ يَجْعَلْنِي جَبَّارًا شَقِيًّا }}﴾}}<ref> و با پدر و مادرش نکوکار بود و گردنکشی سرکش نبود؛ سوره مریم، آیه:۱۴.</ref> {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| جَبَّارًا}}﴾}} انسان را به آنچه مناسب طبع او نیست وا میدارد و "عصی" همان گناه کارِ نافرمان است<ref>التحقیق، ج۱، ص۲۵۰، «برّ».</ref>.
| |
|
| |
|
| ==مصادیق بِرّ== | | == واژههای مقابل بر == |
| *در عرف هر مجتمعی، آنچه خوب باشد، بِرّ شمرده میشود؛ بر این اساس، در عصر نزول وحی، مخاطبان قرآن، آداب و رسوم اجتماعی برخاسته از افسانهها و خرافهها را نیز بِرّ میدانستند. از نظر قرآن، بِرّ پایه عقلی و منطقی دارد و کارهای خرافی، گرچه در جامعهای مرسوم شده باشد، بِرّ نیست<ref>اخلاق در قرآن، ج۱، ص۷۰ و ۷۱.</ref>؛ از اینرو بِرّ را تعریف، ومصادیق آن را تبیین میکند و در برخی آیات نیز با پندار باطل جاهلی مبارزه و برّ بودن برخی رسوم باطل آنان را نفی میکند؛ مانند:
| |
| #در جاهلیت مرسوم بود که از دَرِ ورودی به خانههای خود وارد نمیشدند؛ بلکه از نَقْبی که در پشت خانهها میگشودند، وارد و خارج میشدند<ref>مجمعالبیان، ج ۲، ص ۵۰۸.</ref>. قرآن، این کار آنان را بیارتباط با برّ دانسته و دستور وارد شدن به خانهها از درهای آن را داده است{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|يَسْأَلُونَكَ عَنِ الأهِلَّةِ قُلْ هِيَ مَوَاقِيتُ لِلنَّاسِ وَالْحَجِّ وَلَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوْا الْبُيُوتَ مِن ظُهُورِهَا وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَى وَأْتُواْ الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا وَاتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ }}﴾}}<ref> از تو درباره ماههای نو میپرسند، بگو: آنها زمان نمای مردم و حجّاند؛ و نیکی آن نیست که از پشت خانهها به درون آنها درآیید بلکه (حقیقت) نیکی (از آن) کسی است که پرهیزگاری ورزد و به خانهها از در درآیید، و از خداوند پروا کنید باشد که رستگار گردید؛ سوره بقره، آیه:۱۸۹.</ref>. در سبب نزول آیه گفته شده: در جاهلیت، هنگامیکه کسی به خواسته خویش نمیرسید به سبب طیره و بدیمنی مرتکب چنین اعمالی میشد یا هنگامیکه مُحْرم بود، برای سختگیری بیش از حد برخود، چنین میکرد<ref>التفسیر الکبیر، ج۵، ص۱۳۶ و ۱۳۷.</ref>. امر به وارد شدن در خانهها از درهای آن {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَأْتُواْ الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا }}﴾}}<ref> (حقیقت) نیکی (از آن) کسی است که پرهیزگاری ورزد و به خانهها از در درآیید؛ سوره بقره، آیه:۱۸۹.</ref> در برخی روایات به پذیرش ولایت اهل بیت تأویل شده است<ref>بحارالانوار، ج۸، ص۳۳۶؛ عیّاشی، ج۱، ص۸۶؛ نورالثقلین، ج۱، ص۱۷۸.</ref>. [[حضرت علی]]{{ع}} در تفسیر آن فرمود: خانههایی که خدا فرمان داده از درهای آن وارد شوند، ما [[اهلبیت]] هستیم؛ پس هر که با ما بیعت و بهولایت ما اقرار کند، به خانهها از درهایش واردشده و هرکس با ما مخالفت ورزد و غیر از ما را برتری دهد، از پشت خانهها به آنها درآمدهاست<ref>نورالثقلین، ج۱، ص۱۷۷.</ref>.
| |
| #هنگام تغییر قبله مسلمانان از بیت المقدس به کعبه، یهودیان و مسیحیان که میپنداشتند نماز، جز به سوی قبله آنان پذیرفته نیست و چنین نماز گزاردن بر دین پیامبران نیست، با مسلمانان به بحث و مشاجره پرداختند و خدای سبحان با ردّ پندار آنان فرمود: داشتن قبلهای ویژه و رویکردن به آن، هدف اصلی دین و عبادت* نیست؛ بلکه دستوری فرعی است و هدف اساسی و مسأله محوری دین، ایمان به خدا و... است<ref>نورالثقلین، ص۴۷۵ و ۴۷۶.</ref> {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|لَّيْسَ الْبِرَّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَالْمَلائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُواْ وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء وَحِينَ الْبَأْسِ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ}}﴾}}<ref> نیکی آن نیست که روی را سوی خاور و باختر بگردانید، بلکه نیکی (از آن) کسی است که به خداوند و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیامبران ایمان آورد و دارایی را با دوست داشتنش به نزدیکان و یتیمان و بیچارگان و به راهماندگان و کمکخواهان و در راه (آزادی) بردگان ببخشد و نماز برپا دارد و زکات پردازد و (نیکی از آن) آنان (است) که چون پیمان بندند وفا کنند؛ و به ویژه شکیبایان در سختی و رنج و در هنگامه کارزار، آنها راستگویند و آنانند که به راستی پرهیزگارند؛ سوره بقره، آیه:۱۷۷.</ref>. سلب برّ از استقبال مشرق و مغرب بدین معنا نیست که رویکردن به جهات مزبور، در اصل از مصادیق برّ نیست؛ بلکهبدین معنا است که اینها بِرّ اصیل نیست ورویکردن به سمت خاص، امری فرعی بهشمارمیرود<ref>الفرقان، ج۱ و ۲، ص۲۹۱.</ref>. در این آیه، برخی مصادیق بِرّ در شؤون سهگانه آدمی، یعنی عقیده، خُلق و عمل تبیین شده است: ۱. ایمان به خدا، معاد، فرشتگان، کتابهای آسمانی و پیامبران؛ ۲. بخشیدن مال به خویشاوندان، یتیمان، بینوایان، در راه ماندگان، گدایان و در راهِ آزاد کردن بردگان؛ ۳. برپا داشتن نماز؛ ۴. پرداختن زکات؛ ۵. وفا به عهد و پیمانها؛ ۶. پایداری در سختیها و زیانها و هنگام جنگ؛ ۷. صداقت؛ ۸. پرهیزکاری و پرواپیشگی که در آیه ۱۸۹ سوره بقره نیز بیان شده است. در آیات {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَبَرًّا بِوَالِدَتِي وَلَمْ يَجْعَلْنِي جَبَّارًا شَقِيًّا }}﴾}}<ref> و با پدر و مادرش نکوکار بود و گردنکشی سرکش نبود؛ سوره مریم، آیه:۱۴.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَبَرًّا بِوَالِدَتِي وَلَمْ يَجْعَلْنِي جَبَّارًا شَقِيًّا }}﴾}}<ref> و (مرا) با مادرم نیکوکار کرده و مرا گردنکشی سنگدل نگردانیده است؛ سوره مریم، آیه:۳۲.</ref> رفتار شایسته دو [[پیامبر]] الهی، [[حضرت یحیی]] و [[حضرت عیسی]]{{ع}} در برابر پدر و مادر و خودداری از زورگویی و نافرمانی آنان ستوده شده است؛ البتّه این مصادیق یکسان و در عرض هم نیستند؛ بلکه برخی از قبیل مقوّمند؛ به گونهای که بدون آنها، بِرّ تحقّق نمییابد و برخی دیگر از قبیل علایم و آثار آن به شمار میآیند.
| |
| *در روایات نیز مصادیق فراوانی برای بِرّ ذکر شده که برخی از آنها عبارت است از ایمان به خدا<ref>بحارالانوار، ج۷۴، ص۱۳۷.</ref>، توحید<ref>بحارالانوار، ج۲۴، ص۳۰۳.</ref>، سود رساندن به بندگان خدا<ref>بحارالانوار، ج۷۴، ص۱۳۷.</ref>، فرو خوردن خشم، درگذشتن از لغزشهای بدکاران، ترحّم بر تهیدستان، وارسی حال همسایگان، اعتراف به برتری صاحبان فضل<ref>بحارالانوار، ج۲۴، ص۳۰۳.</ref>، دوستی و دشمنی، وپیوند و جدایی، وخشم و خشنودی برای خدا، کار کردن برای خدا، دعوت به سوی خدا، خشوع برای خدا و احسان در راه او<ref>تحفالعقول، ص۲۱.</ref>، کشته شدن در راه خدا<ref>تحفالعقول، ص۲۱.</ref>، همرنگی و هماهنگی ظاهر و باطن آدمی و خلوت و جلوت او <ref>کنزالعمّال، ج۳، ص۲۴.</ref>، سلام کردن<ref>بحارالانوار، ج ۷۳، ص ۷.</ref>، سخاوت، نیکو سخن گفتن، صبر بر آزار<ref>بحارالانوار، ج۶۸، ص۸۹، ۳۱۱، ۳۵۴.</ref>، کتمان نیازمندی، کتمان صدقه، کتمان بیماری و مصیبت<ref>تحفالعقول، ص۲۹۵.</ref>، برپاداشتن فرایض و پرهیزاز محرّمات وصیانت خویشتن از غفلت در امور دینی<ref>بحارالانوار، ج۸۲، ص۱۸۱.</ref>.
| |
|
| |
|
| ==باورهای ابرار== | | == مصادیق [[بِرّ]] == |
| *برترین شأن هستی آدمی، عقاید و باورهای او است<ref>قرآن در اسلام، ص۱۰ و ۱۱.</ref>؛ از این رو قرآن هنگام شمارش اوصاف ابرار، پس از نفی مصادیق پنداری و نادرست بِرّ، از باورهای آنان آغاز کرده، میفرماید: نیکی همه آن نیست که روی خویش به سوی خاور و باختر فرا دارید؛ بلکه نیکی آن است که کسی به خدا و... ایمان آورد:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|لَّيْسَ الْبِرَّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَالْمَلائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُواْ وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء وَحِينَ الْبَأْسِ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ}}﴾}}<ref> نیکی آن نیست که روی را سوی خاور و باختر بگردانید، بلکه نیکی (از آن) کسی است که به خداوند و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیامبران ایمان آورد و دارایی را با دوست داشتنش به نزدیکان و یتیمان و بیچارگان و به راهماندگان و کمکخواهان و در راه (آزادی) بردگان ببخشد و نماز برپا دارد و زکات پردازد و (نیکی از آن) آنان (است) که چون پیمان بندند وفا کنند؛ و به ویژه شکیبایان در سختی و رنج و در هنگامه کارزار، آنها راستگویند و آنانند که به راستی پرهیزگارند؛ سوره بقره، آیه:۱۷۷.</ref> قرآن در مقام تعریف بِرّ (نیکوکاری) از تعریف مزبور عدول کرده، به جای آن بَرّ (نیکوکار) را تعریف و وصف میکند و این بدان معنا است که مفهومِ خالی از مصداق و حقیقت، اثر و فضیلتی ندارد. قرآن، مقامها و حالتها را با تعریف صاحبان آنها روشن میسازد و به تبیین مفهوم صِرف بسنده نمیکند<ref>المیزان، ج۱، ص۴۲۸.</ref>. شاید بتوان گفت قرآن با روش یاد شده به این نکته اشاره میکند که نیکوکاری با جان نیکوکار آمیخته شده؛ به گونهای که عامل و عمل متّحد گردیدهاند. باورهای ابرار در قرآن چنین تبیین شده است:
| |
| #'''[[ایمان]] به مبدأ و معاد:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|لَّيْسَ الْبِرَّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَالْمَلائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُواْ وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء وَحِينَ الْبَأْسِ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ}}﴾}}<ref> نیکی آن نیست که روی را سوی خاور و باختر بگردانید، بلکه نیکی (از آن) کسی است که به خداوند و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیامبران ایمان آورد و دارایی را با دوست داشتنش به نزدیکان و یتیمان و بیچارگان و به راهماندگان و کمکخواهان و در راه (آزادی) بردگان ببخشد و نماز برپا دارد و زکات پردازد و (نیکی از آن) آنان (است) که چون پیمان بندند وفا کنند؛ و به ویژه شکیبایان در سختی و رنج و در هنگامه کارزار، آنها راستگویند و آنانند که به راستی پرهیزگارند؛ سوره بقره، آیه:۱۷۷.</ref> تعبیر {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ}}﴾}} همه شناختهای مرتبط با معرفةاللّه مانند شناخت براهین اثبات واجب و صفات ثبوتی و سلبی او را در بر میگیرد<ref>مجمعالبیان، ج۲، ص۴۷۶.</ref>.خدای متعالی در تبیین صفات ابرار، از ایمان به خدا و روز بازپسین آغاز کرد؛ زیرا این ایمان، اساس هر بِرّ و مبدأ هر خیری است و ایمان، ریشه برّ نیست، مگر این که در نفس آدمی با برهان تثبیت شود و توأم با خضوع و اذعان باشد؛ پس کسی که در میان مردمی رشد یافته و نام خدا و جهان آخرت را در سوگندها و گفتوگوهایشان شنیده و از آنان پذیرفته، چنین ایمانی باعث نیکوکاری نخواهد شد<ref>المنار، ج۲، ص۱۱۱.</ref>. قرآن در پایان آیه ۱۷۷ سوره بقره از ابرار به پارسایان تعبیر میکند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ}}﴾}}<ref> آنانند که به راستی پرهیزگارند؛ سوره بقره، آیه:۱۷۷.</ref> و در آغاز سوره بقره، از [[ایمان]] به [[غیب]] (مبدأ و...) و یقین پارسایان به جهان آخرت و روز بازپسین سخن به میان میآورد:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ}}﴾}}<ref> همان کسانی که «غیب» را باور میدارند؛ سوره بقره، آیه:۳.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَبِالآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ}}﴾}}<ref> ایمان و به جهان واپسین، یقین دارند؛ سوره بقره، آیه:۴.</ref>.
| |
| #'''[[ایمان]] به فرشتگان:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَالْمَلائِكَةِ }}﴾}} از آنجا که انسان در مسیر رسیدن به کمال و عوالم تجرّد و نور و صفا قرار دارد، پس از ایمان و وابستگی به خداوند تعالی و روز آخرت، باید این منزل (=عالم فرشتگان) را در مسیر خود که بین او و عالم لاهوت و نور است، مورد توجّه قرار دهد<ref>تفسیر روشن، ج۲، ص۳۳۷.</ref>؛ افزون بر این فرشتگان، واسطه فیض خداوند و تدبیر کننده امور به اذن اویند؛ بنابراین، شفاعت و [[ایمان]] به آنان از باب شکر واسطه نعمت لازم است؛ چنان که شکر خداوند در جایگاه مبدأ همه نعمتها قرار دارد<ref>مواهب الرحمن، ص۲، ص۳۳۵ـ۳۳۶.</ref>.
| |
| #'''[[ایمان]] به رسالت و کتابهای آسمانی:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ }}﴾}} مقصود از [[ایمان]] به کتاب و نبیین، [[ایمان]] به رسالت همه پیامبران الهی و کتابهای آسمانی آنان، و [[ایمان]] به آنان، مستلزم پیروی از هدایتشان است و سِرّ این که مؤمنان و پارسایان، به ویژه ابرار، به همه رسولان و همه کتابهای آسمانی ایمان دارند، این است که همه شرایع، در اصول و خطوط کلّی معارف "مبدأ، معاد، عمل صالح" یکسانند:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللَّهِ الإِسْلامُ}}﴾}}<ref> بیگمان دین (راستین) نزد خداوند، اسلام است؛ سوره آل عمران، آیه:۱۹.</ref> از این رو پیامبران الهی، هر یک مُصدِّق رسولان پیشین و مبشّر پیامبران پس از خود بودهاند<ref>تسنیم، ج۲، ص۱۹۵.</ref>.
| |
| *[[علامه طباطبایی]] میگوید: موارد پیش گفته، جامع همه معارف حقّی است که خدای سبحان، [[ایمان]] به آنها را از بندگانش خواسته و مقصود از [[ایمان]]، [[ایمان]] کاملی است که در قلب آدمی مستقر شود و شک، اعتراض و اضطراب بدان راه نیابد و در قلمرو اخلاق و رفتار نیز بیاثر نباشد. جمله {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|أُوْلَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا }}﴾}} در ذیل آیه ۱۷۷ سوره بقره که پس از شمردن اوصاف ابرار قرار گرفته و در آن، صدق مطلق آمده و به اعمال قلبی یا جوارحی مقید نشده، نشانه ایمان صادقانه ابرار است...؛ بنابراین، ابرار دارای مرتبه عالی ایمانند؛ چنانکه قرآن میفرماید: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُواْ وَلَمْ يَلْبِسُواْ إِيمَانَهُم بِظُلْمٍ أُوْلَئِكَ لَهُمُ الأَمْنُ وَهُم مُّهْتَدُونَ }}﴾}}<ref> آنان که ایمان آوردهاند و ایمانشان را به هیچ ستمی نیالودهاند، امن (و آرامش) دارند و رهیافتهاند؛ سوره انعام، آیه:۸۲.</ref><ref>المیزان، ج۱، ص۴۲۹ و ۴۳۰.</ref>
| |
| ==اخلاق ابرار==
| |
| #'''صداقت:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|أُوْلَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا }}﴾}} ابرار که به اصول پنجگانه اعتقادی، ایمانی راسخ دارند و در موارد شش گانه مذکور [در آیه]انفاق میکنند و بر پا دارندگان نماز و پرداخت کنندگان زکاتاند و به پیمانهای سه گانه وفا میکنند و در موارد سه گانه صبر (= بأساء، ضرّاء، حینالبأس) شکیبا و پایدارند، اینان در ایمان خود صادقند، نه کسانی که ایمان را با زبان اظهار میکنند؛ ولی دلهایشان ایمان نیاورده است<ref>المنار، ج۲، ص۱۲۲.</ref>. حصر در جمله{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|أُوْلَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا }}﴾}} تأکیدی بر تعریف و بیان حدّ و بدین معنا است که اگر برجستگان از اهل صدق و صداقت را میجویی، آنان همان ابرارند<ref>المیزان، ج۱، ص۴۲۹.</ref>.
| |
| #'''پارسایی:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ}}﴾}}<ref> آنانند که به راستی پرهیزگارند؛ سوره بقره، آیه:۱۷۷.</ref> ابرار که ابعاد اعتقادی دین را باور دارند، از داراییهای خود برای دستگیری از مستمندان بهره میگیرند؛ وظایف عبادی و اجتماعی خویش را انجام میدهند و در نبرد با دشمنانِ دین، استقامت میورزند، تقوا پیشگان حقیقیاند<ref>راهنما، ج۱، ص۵۶۷.</ref>. حصر در جمله {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|أُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ}}﴾}} بیانگر کمال [[تقوا]] است؛ زیرا اگر برّ و صدق به مرحله تمام نرسد، [[تقوا]] نیز کامل نخواهد شد<ref>المیزان، ج۱، ص۴۲۹.</ref>
| |
| #'''وفاداری:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُواْ }}﴾}}<ref>و وفاداران به پیمان خویش، چون پیمان بندند؛ سوره بقره، آیه:۱۷۷.</ref> گرچه وفای به عهد در این آیه مطلق است و هر پیمان و التزام و عقدی را شامل میشود، به قرینه جمله {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِذَا عَاهَدُواْ}}﴾}} شامل ایمان و التزام به احکام آن نمیشود؛ زیرا التزام به [[ایمان]] و لوازم آن، به زمانی خاص مقید نیست<ref>المیزان، ج۱، ص۴۲۹.</ref>. در سوره انسان در وصف ابرار آمده است که به نذر خود وفا میکنند:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| يُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَيَخَافُونَ يَوْمًا كَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِيرًا }}﴾}}<ref> به پیمان خود وفا میکنند و از روزی میهراسند که شرّ آن همهگیر است؛ سوره انسان، آیه:۷.</ref> در برخی روایات، وفا به نذر، بر پایبندی به ولایت [[اهل بیت]]{{عم}} که در موطن میثاقگیری "عالم ذر" از آنان گرفته شده، تطبیق شده است<ref>البرهان، ج۵، ص۵۵۳.</ref>. شایان ذکر است که شأن نزول این آیه، شکیبایی وصفناپذیر [[امام علی|علی بن ابی طالب]]، [[حضرت زهرا|حضرت فاطمه زهرا]] و [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{عم}} است<ref>الغدیر، ج۳، ص۱۰۷ ـ ۱۱۱.</ref>
| |
| #'''شکیبایی:''' {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء وَحِينَ الْبَأْسِ }}﴾}}<ref>و شکیبایان در سختی و تنگدستی و در زیان و هنگام کارزار؛ سوره بقره، آیه:۱۷۷.</ref> دو خُلقِ وفا و صبر که یکی صبر مقتضایش سکون است و دیگری وفا به حرکت تعلّق میگیرد، دربر دارنده همه اخلاق نیک نیست؛ امّا هرگاه این دو تحقّق یابد، دیگر خلقهای نیکو نیز محقّق میشود<ref>المیزان، ج۱، ص۴۲۹.</ref>. پایداری، پایه اصیل هر طاعت و پاکی است؛ ازاینرو از عوامل راه یافتن ابرار، به بهشت شمرده شده:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَجَزَاهُم بِمَا صَبَرُوا جَنَّةً وَحَرِيرًا }}﴾}}<ref> و به آنان برای شکیبی که ورزیدهاند بهشت و (پوشاک) پرنیان پاداش میدهد؛ سوره انسان، آیه:۱۲.</ref> و هنگام ورود بهشتیان به بهشت، فرشتگان در خوشامدگویی به آنان از پایداریشان در دنیا یاد میکنند:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|سَلامٌ عَلَيْكُم بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ }}﴾}}<ref> درود بر شما به شکیبی که ورزیدهاید که فرجام آن سرای، نیکوست!؛ سوره رعد، آیه:۲۴.</ref>.
| |
| #'''هراس از معاد:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| يُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَيَخَافُونَ يَوْمًا كَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِيرًا }}﴾}}<ref> به پیمان خود وفا میکنند و از روزی میهراسند که شرّ آن همهگیر است؛ سوره انسان، آیه:۷.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّا نَخَافُ مِن رَّبِّنَا يَوْمًا عَبُوسًا قَمْطَرِيرًا }}﴾}}<ref> بیگمان ما از پروردگارمان، روزی که تیره و بسیار سخت است میهراسیم؛ سوره انسان، آیه:۱۰.</ref> خداوند در دو آیه یاد شده، ابرار را بر اثر داشتن هراسِ قیامت میستاید.
| |
|
| |
|
| #'''اخلاص:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِيدُ مِنكُمْ جَزَاء وَلا شُكُورًا }}﴾}}<ref> با خود میگویند:) شما را تنها برای خشنودی خداوند خوراک میدهیم، نه پاداشی از شما خواهانیم و نه سپاسی؛ سوره انسان، آیه:۹.</ref> رمز اخلاص ابرار، آن است که به خدا، رسالت و معاد، ایمانی از روی رشد و بصیرت دارند و خود را بنده مملوک پروردگار دانسته، خود را مالک هیچ نفع و ضرری نمیدانند. آنان جز آنچه را خدا خواسته و بدان خشنود است، چیزی نمیخواهند و به چیزی خشنود نیستند؛ پس اراده خدا را بر اراده خود مقدّم داشته و بر مخالفت با نفس و دشواری طاعت، صبر پیشه کردهاند<ref>المیزان، ج۲۰، ص۱۲۵.</ref> در برخی روایات و نیز از سعیدبن جبیر و مجاهد نقل شده است<ref>جوامعالجامع، ج۲، ص۷۴۸.</ref>. [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}} که این آیات درباره وی نازل شده هرگز {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ}}﴾}} را بر زبان نیاورد؛ بلکه خداوند از دل وی خبر داد<ref>البرهان، ج۵، ص۵۴۸.</ref>.
| | == باورهای ابرار == |
|
| |
|
| ==رفتار ابرار== | | == [[اخلاق]] ابرار == |
| #'''انفاق محبوب:''' در برخی آیات آمده کهدستیابی به برّ، جز از راه انفاق محبوب، ممکن نیست:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّى تُنفِقُواْ مِمَّا تُحِبُّونَ وَمَا تُنفِقُواْ مِن شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ }}﴾}}<ref> هرگز به نیکی دست نخواهید یافت مگر از آنچه دوست دارید (به دیگران) ببخشید و هر چیزی ببخشید بیگمان خداوند آن را میداند؛ سوره آل عمران، آیه:۹۲.</ref> انفاق مال، یکی از ارکان برّ است که تحقّق آن جز با اجتماع آنها انجام نمیپذیرد و این که انفاق را در این آیه، غایتی برای دستیابی به بِرّ قرار داده، نشانه عنایت و اهتمام بیشتری به رکن مذکور (انفاق) است و این بدان جهت است که وابستگی قلبی به مالی که انسان اندوخته، از غرایز آدمیاست؛ به گونهای که گویا مال، جزئی از جان او است و با دادن مال، گویی بخشی از جان خود را میدهد؛ برخلاف دیگر عبادتها و اعمال که در آنها فوت، زوال و کمبود چشمگیر نیست<ref>المیزان، ج۳، ص۳۴۴.</ref>. در آیه ۱۷۷ سوره بقره نیز دادن مال محبوب به خویشاوندان و یتیمان و بینوایان و در راه ماندگان و خواهندگان و در راهآزادی بردگان، از مصادیق بِرّ شمرده شده است؛ بدین معنا که علاقه به مال، نیکان را از صَرف آن در راه رهایی مستمندان باز نمیدارد<ref>راهنما، ج ۱، ص ۵۶۶.</ref>. [[رسول خدا]]{{صل}} در پاسخ پرسشی درباره {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَآتَى الْمَالَ }}﴾}} فرمود: مقصود این است که مال خود را در راه خدا میدهی؛ در حالی که نَفْست تو را از عمر دراز و فقر میترساند<ref>الدرّالمنثور، ج۱، ص۴۱۴.</ref>. {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَالْمَلائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ }}﴾}} از مهمترین مظاهر [[ایمان]] و عمل صالح، انفاق در راه خدا است. انفاق، معیار جدایی ایمان راستین و ادّعایی است<ref>مواهب الرحمن، ج۶، ص۱۳۱.</ref>. گرچه تعبیر {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|آتَى الْمَالَ }}﴾}} در این آیه، شامل صدقات مستحب و واجب هر دو میشود، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|آتَى الزَّكَاةَ}}﴾}} در پایان آیه شاهد است که زکات واجب از آن ارادهنشده است<ref>المنیر، ج۲، ص۱۰۰.</ref> به گفته برخی مفسّران، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|آتَى الْمَالَ }}﴾}} اعمّ از انفاق است؛ زیرا شامل قرض نیز میشود؛ چنان که هبه معوّضه و هدیه نیز از مصادیق آن به شمار میآیند<ref>الفرقان، ج۱ ـ ۲، ص۲۹۴.</ref>. ابرار در سوره انسان نیز بر اثرِ اطعام و بخشیدن طعام مورد علاقه و نیاز خویش ستوده شده و عمل آنان از مصادیق روشن انفاق محبوب به شمار آمده است:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا}}﴾}}<ref> و خوراک را با دوست داشتنش به بینوا و یتیم و اسیر میدهند؛ سوره انسان، آیه:۸.</ref> از [[امام رضا]]{{ع}} درباره این آیه پرسیده شد: حبّ خدا یا دوستی مال؟ فرمود: دوستی طعام<ref>البرهان، ج۵، ص۵۴۸.</ref>
| |
|
| |
|
| | == [[رفتار]] ابرار == |
|
| |
|
| | == ابرار، [[مظهر]] إسم [[برّ]] [[الهی]] == |
|
| |
|
| | == مصادیق ابرار == |
|
| |
|
| | == درجات ابرار == |
|
| |
|
| {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|لَّيْسَ الْبِرَّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَالْمَلائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُواْ وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء وَحِينَ الْبَأْسِ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ}}﴾}}<ref> نیکی آن نیست که روی را سوی خاور و باختر بگردانید، بلکه نیکی (از آن) کسی است که به خداوند و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیامبران ایمان آورد و دارایی را با دوست داشتنش به نزدیکان و یتیمان و بیچارگان و به راهماندگان و کمکخواهان و در راه (آزادی) بردگان ببخشد و نماز برپا دارد و زکات پردازد و (نیکی از آن) آنان (است) که چون پیمان بندند وفا کنند؛ و به ویژه شکیبایان در سختی و رنج و در هنگامه کارزار، آنها راستگویند و آنانند که به راستی پرهیزگارند؛ سوره بقره، آیه:۱۷۷.</ref>
| | == [[نیک فرجامی]] ابرار == |
|
| |
|
| | == [[کتاب]] ابرار == |
|
| |
|
| | == فراوانی [[نعمتهای بهشتی]] ابرار == |
|
| |
|
| | == [[شادابی]] و [[شادمانی]] == |
|
| |
|
| ضمیر {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| عَلَى حُبِّهِ }}﴾}} در آیه ۱۷۷ سوره بقره نیز میتواند به {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|اللَّهِ}}﴾}} یا به {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|آتَى الْمَالَ}}﴾}} باز گردد. اگر به {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|آتَى الْمَالَ}}﴾}} برگردد، یعنی مال را با میل و رغبت به مستمندان میپردازند؛ همچنین ضمیر {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|حُبِّهِ }}﴾}} در آیه ۸ سوره انسان میتواند به {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|اللَّهِ}}﴾}} برگردد<ref>التبیان، ج۱۰، ص۲۱۰؛ اعراب القرآن، درویش، ج۱۰، ص۳۱۶.</ref>. انفاق محبوبها در راه خدا، از بزرگترین ابزارهای ارزیابی و آزمایش ایمان درست از ایمان فاسد است؛ زیرا در چنین انفاقی، دوستی با خدا که باید بر دوستی مال و غیر آن چیره شود، ظهور و بروز مییابد<ref>مواهب الرحمن، ج۶، ص۱۳۳.</ref>. مسلمانان صدر اسلام با الهام از این آیات میکوشیدند تا از محبوبترین اموال خود انفاق کنند؛ چنان که [[ابوذر غفاری]] از مهمان خود خواست تا از شتران وی، برترین آنها را برای خود برگزیند. او شتر لاغری آورد. [[ابوذر غفاری]] گفت: به من خیانت کردی. او گفت: بهترین شتر را یافتم؛ ولی آن را برای روز نیازتان واگذاشتم. [[ابوذر غفاری]] گفت: روز نیاز من هنگامی است که در خانه قبر قرار گیرم. خداوند میگوید: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّى تُنفِقُواْ مِمَّا تُحِبُّونَ وَمَا تُنفِقُواْ مِن شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ }}﴾}}<ref> هرگز به نیکی دست نخواهید یافت مگر از آنچه دوست دارید (به دیگران) ببخشید و هر چیزی ببخشید بیگمان خداوند آن را میداند؛ سوره آل عمران، آیه:۹۲.</ref> این شتر، مالِ محبوب من بود و دوست داشتم آن را برای خود پیش فرستم<ref>مجمعالبیان، ج ۲، ص ۷۹۳.</ref>. برخی گفتهاند: خداوند در قرآن خیراتی را مصادیق بِرّ میشمارد و در آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّى تُنفِقُواْ مِمَّا تُحِبُّونَ وَمَا تُنفِقُواْ مِن شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ }}﴾}}<ref> هرگز به نیکی دست نخواهید یافت مگر از آنچه دوست دارید (به دیگران) ببخشید و هر چیزی ببخشید بیگمان خداوند آن را میداند؛ سوره آل عمران، آیه:۹۲.</ref> میفرماید: اگر همه این خیرات را نیز بیاورید، به فضیلت برّ نمیرسید، مگر این که از آن چه دوست دارید، انفاق کنید<ref>البحر المحیط، ج۳، ص۲۶۰؛ التفسیرالکبیر، ج۸، ص۱۴۲.</ref> و معنای آن این است که انفاقِ محبوب، برترین طاعتها است<ref>التفسیر الکبیر، ج۸، ص۱۴۲.</ref>.
| | == [[مُلک]] کبیر == |
| #'''اقامه نماز:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَأَقَامَ الصَّلاةَ}}﴾}}<ref>و نماز به پا دارد؛ سوره بقره، آیه:۱۷۷.</ref>. ابرار، هم اهل نمازند و هم حقیقت آن را به پا میدارند. به پا داشتن نماز راستین، به معنای توفیق یافتن ابرار در دستیابی به آثار و برکاتی است که قرآن برای نماز بر میشمرد؛ مانند ذکر و یاد خدا: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لا إِلَهَ إِلاَّ أَنَا فَاعْبُدْنِي وَأَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِي}}﴾}}<ref> بیگمان این منم خداوند که هیچ خدایی جز من نیست، مرا بپرست و نماز را برای یادکرد من بپا دار؛ سوره طه، آیه:۱۴.</ref> و بازداشتن فرد و جامعه از فحشا و منکر:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|اتْلُ مَا أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنَ الْكِتَابِ وَأَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ وَلَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ}}﴾}}<ref> آنچه از این کتاب بر تو وحی شده است بخوان و نماز را بپا دار که نماز از کار زشت و کار ناپسند باز میدارد و به راستی یادکرد خداوند (از هر چیز) بزرگتر است و خداوند میداند که چه انجام میدهید؛ سوره عنکبوت، آیه:۴۵.</ref> و نجاتِ انسان از بیقراری هنگام سختی و نداری و از انحصارطلبی و بخل هنگام توانگری:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ الإِنسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا وَإِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعًا إِلاَّ الْمُصَلِّينَ }}﴾}}<ref> بیگمان انسان را آزمندی بیشکیب آفریدهاند.چون شرّی بدو رسد بیتاب است.و چون خیری بدو رسد بازدارنده است.جز نمازگزاران؛ سوره معارج، آیه:۱۹ - ۲۲.</ref>
| |
| #'''پرداخت زکات:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|آتَى الزَّكَاةَ}}﴾}}<ref> زکات پردازد؛ سوره بقره، آیه:۱۷۷.</ref> فعل {عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|آتَى}}﴾}} و ذکر زکات در کنار نماز، قرینه بر انفاق "مالی" است، نه زکات به معنای تطهیر نفس و ازاله رذایل اخلاقی از آن<ref>المیزان، ج۱۵، ص۹.</ref>. افزون بر اوصافی که به یکی از شؤون سهگانه عقاید، اخلاق و رفتار ابرار باز میگردد، در قرآن اوصاف جامعی مانند وصف {{عربی|اندازه=150%|" عباد اللّه"}} (بندگان خدا) برای برخی از آنان ذکر شده است. در سوره انسان پس از تبیین نعمتهای بهشتی ابرار، از آنان با وصف {{عربی|اندازه=150%|" عباد اللّه"}} یاد میکند. ذکر این وصف، بر اثر آراستگی آنان به زیور بندگی و پرداختن آنان به لوازم بندگی است <ref>المیزان، ج۲۰، ص۱۲۵.</ref>.
| |
|
| |
|
| ==ابرار، مظهر إسم برّ الهی== | | == چشمانداز ابرار == |
| *یکی از اسمای حسنای خداوند، بَرّ (نیکوکار) است:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّهُ هُوَ الْبَرُّ الرَّحِيمُ }}﴾}}<ref> نیکوکار بخشاینده است؛ سوره طور، آیه:۲۸.</ref> بر پایه توحید افعالی به تبیین حکیمان و عارفان همه کارهای نیک نیکوکاران جز ظهور و تجلّی نیکوکاری خداوند نیست؛ ازاینرو فقط ذات اقدس او نیکوکار اصیل و بالذّات جهان هستی است.
| |
|
| |
|
| ==منابع== | | == نوشیدنی بهشتی ابرار == |
|
| |
|
| ==پانویس== | | == جامهای سیمین بلورین == |
| {{یادآوری پانویس}} | | |
| {{پانویس2}} | | == [[خدمتکاران]] نوجوان و جاوید == |
| | |
| | == [[مصونیت]] در [[قیامت]] == |
| | |
| | == [[لباس]] حریر == |
| | |
| | == سایهها و هوای [[معتدل]] == |
| | |
| | == میوههای رام و در دسترس == |
| | |
| | == زیورهای بهشتی == |
| | |
| | == [[پذیرایی]] از ابرار == |
| | |
| | == [[قدردانی]] [[خدا]] از ابرار == |
| | |
| | == منابع == |
| | {{منابع}} |
| | # [[پرونده:000055.jpg|22px]] [[علی اسلامی|اسلامی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱''']] |
| | # [[پرونده:1100662.jpg|22px]] [[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|'''فرهنگ مطهر''']] |
| | {{پایان منابع}} |
| | |
| | == پانویس == |
| | {{پانویس}} |
|
| |
|
| [[رده:مدخلهای درجه دو دانشنامه]]
| |
| [[رده:ابرار]] | | [[رده:ابرار]] |
| | [[رده:مفاهیم قرآنی]] |