تعصب در جامعهشناسی اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-</div>\n<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> +</div>)) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = تعصب | |||
| عنوان مدخل = [[تعصب]] | |||
| مداخل مرتبط = [[تعصب در قرآن]] - [[تعصب در نهج البلاغه]] - [[تعصب در فقه سیاسی]] - [[تعصب در جامعهشناسی اسلامی]] | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
==غیرتورزی و [[تعصب]]== | == غیرتورزی و [[تعصب]] == | ||
[[تعصب]] یا به بیان [[قرآن]] “حمیت”، شدت حرارت [[معنوی]] و علاقه و [[اشتیاق]] جدی به [[دفاع از خود]]، انعطافناپذیری و [[خودبرتربینی]] است<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۲، ص۳۳۸.</ref>. یکی از [[صفات انسانی]] که در کنترل [[غریزه جنسی]] و مهار زیادهخواهیهای آن نقش [[تعیین]] کنندهای دارد، صفت “غیرت” یا غیرتورزی است. [[غیرت]] یعنی [[نفرت]] طبع و [[بخلورزی]] نسبت به شرکت دیگری در آنچه فرد سخت بدان تعلق خاطر دارد. غیرتورزی درست یکی از عوامل مهم تأمین [[عفت]] عمومی است. [[علامه طباطبایی]] در [[تفسیر]] [[غیرت]] به عنوان یکی از تمایلهای [[فطری]] مینویسد: [[غیرت]] یکی از [[اخلاق]] [[حمیده]] و [[ملکات فاضله]] است و آن عبارت است از دگرگونی حالت [[انسان]] از حالت عادی و [[اعتدال]]، به طوری که [[انسان]] را برای [[دفاع]] و [[انتقام]] از کسی که به یکی از مقدساتش اعم از [[دین]]، [[ناموس]] یا [[جاه]] و امثال آن [[تجاوز]] کرده، از جای خود میکند و این صفت غریزی صفتی است که هیچ [[انسانی]] به طور کلی از آن بیبهره نیست؛ پس [[غیرت]] یکی از [[فطریات]] [[آدمی]] است و [[اسلام]] هم [[دینی]] است که بر اساس [[فطرت]] [[تشریع]] شده و در آن [[امور فطری]] را گرفته و تعدیل میکند، آن مقدارش را که در [[حیات بشر]] لازم و ضروری است، معتبر و [[واجب]] میسازد و آنچه [[نقص]] و خلل در آن هست و [[بشر]] در زندگیاش نیازی بدان ندارد، حذف نموده و از اعتبار میاندازد<ref>[[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۲۸۰.</ref>. [[قرآن کریم]] همه موارد [[تعصب]] را شکل [[توحیدی]] داده و تعصبورزی را تنها در مواضعی مجاز دانسته که خداپسند باشد. [[علامه]] در توضیح دیگری میافزاید: [[اسلام]]، همه اینها را رنگ [[توحید]] داد، به این معنا که هر جا تعصبورزیدن، خداپسند باشد، باید [[تعصب]] ورزید و هر جا نباشد نباید [[اعمال]] کرد؛ پس [[اسلام]] اصل [[تعصب]] و [[غیرت]] را که حکمی است [[فطری]] [[تأیید]] میکند، ولی در عین حال آن را از شوائب هوا و [[هوسها]]، و هدفهای [[فاسد]] و [[شیطانی]] [[پاک]] و در همه موارد صاف میکند و همه را به صورت یک [[شریعت]] [[انسانی]] در میآورد، تا [[انسانها]] هم [[راه]] فطرتشان را رفته باشند و هم دچار [[ظلمت]] تناقض و یک بام و دو هوا نگردند<ref>[[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۶۷۴.</ref>. | [[تعصب]] یا به بیان [[قرآن]] “حمیت”، شدت حرارت [[معنوی]] و علاقه و [[اشتیاق]] جدی به [[دفاع از خود]]، انعطافناپذیری و [[خودبرتربینی]] است<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۲، ص۳۳۸.</ref>. یکی از [[صفات انسانی]] که در کنترل [[غریزه جنسی]] و مهار زیادهخواهیهای آن نقش [[تعیین]] کنندهای دارد، صفت “غیرت” یا غیرتورزی است. [[غیرت]] یعنی [[نفرت]] طبع و [[بخلورزی]] نسبت به شرکت دیگری در آنچه فرد سخت بدان تعلق خاطر دارد. غیرتورزی درست یکی از عوامل مهم تأمین [[عفت]] عمومی است. [[علامه طباطبایی]] در [[تفسیر]] [[غیرت]] به عنوان یکی از تمایلهای [[فطری]] مینویسد: [[غیرت]] یکی از [[اخلاق]] [[حمیده]] و [[ملکات فاضله]] است و آن عبارت است از دگرگونی حالت [[انسان]] از حالت عادی و [[اعتدال]]، به طوری که [[انسان]] را برای [[دفاع]] و [[انتقام]] از کسی که به یکی از مقدساتش اعم از [[دین]]، [[ناموس]] یا [[جاه]] و امثال آن [[تجاوز]] کرده، از جای خود میکند و این صفت غریزی صفتی است که هیچ [[انسانی]] به طور کلی از آن بیبهره نیست؛ پس [[غیرت]] یکی از [[فطریات]] [[آدمی]] است و [[اسلام]] هم [[دینی]] است که بر اساس [[فطرت]] [[تشریع]] شده و در آن [[امور فطری]] را گرفته و تعدیل میکند، آن مقدارش را که در [[حیات بشر]] لازم و ضروری است، معتبر و [[واجب]] میسازد و آنچه [[نقص]] و خلل در آن هست و [[بشر]] در زندگیاش نیازی بدان ندارد، حذف نموده و از اعتبار میاندازد<ref>[[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۲۸۰.</ref>. [[قرآن کریم]] همه موارد [[تعصب]] را شکل [[توحیدی]] داده و تعصبورزی را تنها در مواضعی مجاز دانسته که خداپسند باشد. [[علامه]] در توضیح دیگری میافزاید: [[اسلام]]، همه اینها را رنگ [[توحید]] داد، به این معنا که هر جا تعصبورزیدن، خداپسند باشد، باید [[تعصب]] ورزید و هر جا نباشد نباید [[اعمال]] کرد؛ پس [[اسلام]] اصل [[تعصب]] و [[غیرت]] را که حکمی است [[فطری]] [[تأیید]] میکند، ولی در عین حال آن را از شوائب هوا و [[هوسها]]، و هدفهای [[فاسد]] و [[شیطانی]] [[پاک]] و در همه موارد صاف میکند و همه را به صورت یک [[شریعت]] [[انسانی]] در میآورد، تا [[انسانها]] هم [[راه]] فطرتشان را رفته باشند و هم دچار [[ظلمت]] تناقض و یک بام و دو هوا نگردند<ref>[[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۶۷۴.</ref>. | ||
[[شهید مطهری]]، در توضیح [[حکمت]] ۴۴ [[نهج البلاغه]] در توضیح [[غیرت]] ناموسی مینویسد: [[عفت]] هر کس به اندازه [[غیرت]] اوست؛ یعنی [[انسان]] به هر اندازه که نسبت به [[ناموس]] خود [[احساس]] [[غیرت]] کند نسبت به [[ناموس]] دیگران نیز [[احترام]] قایل است، یعنی غیرتش اجازه نمیدهد که به [[ناموس]] دیگران [[تجاوز]] کند<ref>ر.ک: مرتضی مطهری، تعلیم و تربیت در اسلام، ص۲۱۸-۲۱۹.</ref>. | [[شهید مطهری]]، در توضیح [[حکمت]] ۴۴ [[نهج البلاغه]] در توضیح [[غیرت]] ناموسی مینویسد: [[عفت]] هر کس به اندازه [[غیرت]] اوست؛ یعنی [[انسان]] به هر اندازه که نسبت به [[ناموس]] خود [[احساس]] [[غیرت]] کند نسبت به [[ناموس]] دیگران نیز [[احترام]] قایل است، یعنی غیرتش اجازه نمیدهد که به [[ناموس]] دیگران [[تجاوز]] کند<ref>ر. ک: مرتضی مطهری، تعلیم و تربیت در اسلام، ص۲۱۸-۲۱۹.</ref>. | ||
گفتنی است [[غیرت]] مستفاد از [[آیات]] به دلیل گستره معنایی با کاربرد متعارف آن در محاورههای عام که غالباً به [[غیرت]] ناموسی و ایجاد سپر [[دفاعی]] توسط مردان برای دفع تعرضات محتمل از [[زنان]] وابسته یا عموم [[زنان]] - که معمولاً در مقایسه از [[قدرت]] کمتری برای [[دفاع از خود]] در مقابل هواپرستان برخوردارند - [[تفسیر]] میشود، انطباق کامل ندارد. تردیدی نیست که شکوفای این ویژگی [[فطری]] و [[هدایت]] آن در جهت [[هدفها]] و ارزشهای متعالی، ضرورتی اجتنابناپذیر دارد و این خود میتواند [[جامعه]] را تا حد زیاد در مقابل برخی از [[مفاسد]] و [[انحرافها]] در ساختهای مختلف به ویژه در حوزه [[عفت]] و حیای عمومی که بسیار در معرض حملات هواپرستان و [[شهوت]] جویان است؛ بیمه کند<ref>برای آگاهی بیشتر از این ویژگی اخلاقی تربیتی، ر.ک: احمد نراقی، معراج السعاده، ص۱۶۳–۱۷۰؛ ناصر مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلا و دانشمندان، اخلاق در قرآن، ج۳، ص۴۳۱-۴۳۹؛ محمود اکبری، آسیبها و غیرتمندی، ص۱۳-۴۷.</ref>.<ref>[[سید حسین شرفالدین|شرفالدین، سید حسین]]، [[ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۳۱۹.</ref> | گفتنی است [[غیرت]] مستفاد از [[آیات]] به دلیل گستره معنایی با کاربرد متعارف آن در محاورههای عام که غالباً به [[غیرت]] ناموسی و ایجاد سپر [[دفاعی]] توسط مردان برای دفع تعرضات محتمل از [[زنان]] وابسته یا عموم [[زنان]] - که معمولاً در مقایسه از [[قدرت]] کمتری برای [[دفاع از خود]] در مقابل هواپرستان برخوردارند - [[تفسیر]] میشود، انطباق کامل ندارد. تردیدی نیست که شکوفای این ویژگی [[فطری]] و [[هدایت]] آن در جهت [[هدفها]] و ارزشهای متعالی، ضرورتی اجتنابناپذیر دارد و این خود میتواند [[جامعه]] را تا حد زیاد در مقابل برخی از [[مفاسد]] و [[انحرافها]] در ساختهای مختلف به ویژه در حوزه [[عفت]] و حیای عمومی که بسیار در معرض حملات هواپرستان و [[شهوت]] جویان است؛ بیمه کند<ref>برای آگاهی بیشتر از این ویژگی اخلاقی تربیتی، ر. ک: احمد نراقی، معراج السعاده، ص۱۶۳–۱۷۰؛ ناصر مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلا و دانشمندان، اخلاق در قرآن، ج۳، ص۴۳۱-۴۳۹؛ محمود اکبری، آسیبها و غیرتمندی، ص۱۳-۴۷.</ref>.<ref>[[سید حسین شرفالدین|شرفالدین، سید حسین]]، [[ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۳۱۹.</ref> | ||
==[[آیات قرآنی]] مرتبط== | == [[آیات قرآنی]] مرتبط == | ||
#تأکید بر [[لزوم]] [[اجرای حدود]] عاری از اغماض درباره [[متجاوزان]] به [[حریم]] [[عفت]]: {{متن قرآن|الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ وَلَا تَأْخُذْكُمْ بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«به هر یک از زن و مرد زناکار صد تازیانه بزنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید نباید در دین خداوند بخشایشی بر آن دو به شما دست دهد و هنگام عذابشان باید دستهای از مؤمنان گواه باشند» سوره نور، آیه ۲.</ref>. | # تأکید بر [[لزوم]] [[اجرای حدود]] عاری از اغماض درباره [[متجاوزان]] به [[حریم]] [[عفت]]: {{متن قرآن|الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ وَلَا تَأْخُذْكُمْ بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«به هر یک از زن و مرد زناکار صد تازیانه بزنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید نباید در دین خداوند بخشایشی بر آن دو به شما دست دهد و هنگام عذابشان باید دستهای از مؤمنان گواه باشند» سوره نور، آیه ۲.</ref>. | ||
#ایجاد [[روح]] [[غیرت]] در افراد با [[هدف]] بهرهگیری از آنها در دفع [[انحرافها]]: [[حضرت لوط]] خطاب به قومش که قصد تعرض جنسی به میهمانان وی داشتند، فرمود:{{متن قرآن|أَلَيْسَ مِنْكُمْ رَجُلٌ رَشِيدٌ}}<ref>«آیا در میان شما مرد کاردانی نیست؟» سوره هود، آیه ۷۸.</ref>. | # ایجاد [[روح]] [[غیرت]] در افراد با [[هدف]] بهرهگیری از آنها در دفع [[انحرافها]]: [[حضرت لوط]] خطاب به قومش که قصد تعرض جنسی به میهمانان وی داشتند، فرمود:{{متن قرآن|أَلَيْسَ مِنْكُمْ رَجُلٌ رَشِيدٌ}}<ref>«آیا در میان شما مرد کاردانی نیست؟» سوره هود، آیه ۷۸.</ref>. | ||
برخی [[آیات]] نیز به [[لزوم]] غیرتورزی و تعصب آگاهانه و معقول [[مؤمنان]] در [[دفاع از دین]] و [[ارزشهای دینی]]، دفع تهاجمهای بدخواهان و [[اعراض]] از [[تبهکاران]]، [[مشرکان]]، جاهالان، [[بتها]] و [[گناهان]] توجه داده است: {{متن قرآن|أُولَئِكَ الَّذِينَ يَعْلَمُ اللَّهُ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَعِظْهُمْ وَقُلْ لَهُمْ فِي أَنْفُسِهِمْ قَوْلًا بَلِيغًا}}<ref>«آنانند که آنچه را در دل دارند خداوند میداند؛ از آنان دوری گزین و پندشان ده و به آنان سخنی رسا که در دلشان جایگیر شود، بگوی» سوره نساء، آیه ۶۳.</ref>؛ {{متن قرآن|وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِنْدِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلًا}}<ref>«و میگویند: فرمان میبریم اما چون از نزد تو بیرون میروند برخی از ایشان به هنگام شب جز آنچه تو میگویی میاندیشند؛ و خداوند آنچه شبانه اندیشه کنند نوشته میدارد؛ پس، از آنان دوری گزین و بر خداوند توکل کن و خداوند (تو را) کارساز، بس» سوره نساء، آیه ۸۱.</ref>؛ {{متن قرآن|اتَّبِعْ مَا أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«از آنچه به تو از سوی پروردگارت وحی میشود پیروی کن! هیچ خدایی جز او نیست و از مشرکان روی بگردان» سوره انعام، آیه ۱۰۶.</ref>؛ {{متن قرآن|وَإِذَا رَأَيْتَ الَّذِينَ يَخُوضُونَ فِي آيَاتِنَا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ حَتَّى يَخُوضُوا فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ وَإِمَّا يُنْسِيَنَّكَ الشَّيْطَانُ فَلَا تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّكْرَى مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ}}<ref>«و چون کسانی را بنگری که در آیات ما به یاوهگویی میپردازند روی از آنان بگردان تا در گفتوگویی جز آن درآیند و اگر شیطان تو را به فراموشی افکند پس از یادآوری با گروه ستمگران منشین» سوره انعام، آیه ۶۸.</ref>؛ {{متن قرآن|خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ}}<ref>«گذشت را در پیش گیر و به نیکی فرمان ده و از نادانان روی بگردان!» سوره اعراف، آیه ۱۹۹.</ref>؛ {{متن قرآن|وَأَذَانٌ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ أَنَّ اللَّهَ بَرِيءٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَرَسُولُهُ فَإِنْ تُبْتُمْ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِي اللَّهِ وَبَشِّرِ الَّذِينَ كَفَرُوا بِعَذَابٍ أَلِيمٍ}}<ref>«و (این) اعلامی از سوی خداوند و پیامبر او در روز حجّ اکبر به مردم است که خداوند و پیامبرش از مشرکان بیزارند پس اگر توبه کنید برای شما بهتر است و اگر روی بگردانید بدانید که شما خداوند را به ستوه نمیتوانید آورد و کافران را به عذابی دردناک نوید ده!» سوره توبه، آیه ۳.</ref>؛ {{متن قرآن|سَيَحْلِفُونَ بِاللَّهِ لَكُمْ إِذَا انْقَلَبْتُمْ إِلَيْهِمْ لِتُعْرِضُوا عَنْهُمْ فَأَعْرِضُوا عَنْهُمْ إِنَّهُمْ رِجْسٌ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ}}<ref>«هنگامی که نزد ایشان باز گردید برای شما به خداوند سوگند خواهند خورد که دست از سر آنان بدارید؛ بنابراین از آنان رو بگردانید که پلیدند و به کیفر آنچه انجام میدادند جایگاهشان دوزخ است» سوره توبه، آیه ۹۵.</ref>؛ {{متن قرآن|وَمَا كَانَ اسْتِغْفَارُ إِبْرَاهِيمَ لِأَبِيهِ إِلَّا عَنْ مَوْعِدَةٍ وَعَدَهَا إِيَّاهُ فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ لَأَوَّاهٌ حَلِيمٌ}}<ref>«و آمرزش خواهی ابراهیم برای پدرش جز بنا به وعدهای نبود که به وی داده بود و چون بر او آشکار گشت که وی دشمن خداوند است از وی دوری جست؛ بیگمان ابراهیم دردمندی بردبار بود» سوره توبه، آیه ۱۱۴.</ref>؛ {{متن قرآن|أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ إِنِ افْتَرَيْتُهُ فَعَلَيَّ إِجْرَامِي وَأَنَا بَرِيءٌ مِمَّا تُجْرِمُونَ}}<ref>«یا میگویند: او آن را بربافته است؛ بگو اگر آن را بربافته باشم گناه من به گردن خود من است و من از گناهی که شما میکنید بیزارم» سوره هود، آیه ۳۵.</ref>؛ {{متن قرآن|إِنْ نَقُولُ إِلَّا اعْتَرَاكَ بَعْضُ آلِهَتِنَا بِسُوءٍ قَالَ إِنِّي أُشْهِدُ اللَّهَ وَاشْهَدُوا أَنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ}}<ref>«ما جز این نمیگوییم که یکی از خدایان ما به تو آسیبی رسانده است؛ گفت: من خداوند را گواه میگیرم و (شما نیز) گواه باشید که من از شرکی که در برابر او میورزید، بیزارم» سوره هود، آیه ۵۴.</ref>؛ {{متن قرآن|يَا إِبْرَاهِيمُ أَعْرِضْ عَنْ هَذَا إِنَّهُ قَدْ جَاءَ أَمْرُ رَبِّكَ وَإِنَّهُمْ آتِيهِمْ عَذَابٌ غَيْرُ مَرْدُودٍ}}<ref>«(گفتند:) ای ابراهیم! از این (چالش) درگذر که «امر» پروردگارت فرا رسیده است و بر آنان عذابی بیبرگشت خواهد رسید» سوره هود، آیه ۷۶.</ref>؛ {{متن قرآن|وَإِنْ كَذَّبُوكَ فَقُلْ لِي عَمَلِي وَلَكُمْ عَمَلُكُمْ أَنْتُمْ بَرِيئُونَ مِمَّا أَعْمَلُ وَأَنَا بَرِيءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ}}<ref>«و اگر تو را دروغگو میشمارند بگو کردار من از آن من و کردار شما، از آن شما شما از آنچه من انجام میدهم بیزارید و من (نیز) از آنچه شما انجام میدهید بیزارم» سوره یونس، آیه ۴۱.</ref>؛ {{متن قرآن|يُوسُفُ أَعْرِضْ عَنْ هَذَا وَاسْتَغْفِرِي لِذَنْبِكِ إِنَّكِ كُنْتِ مِنَ الْخَاطِئِينَ}}<ref>«ای یوسف! از این (رویداد) روی بگردان (و در گذر) و (ای زن!) تو نیز برای گناهت آمرزش بخواه که تو بیگمان از خطاکاران بودهای» سوره یوسف، آیه ۲۹.</ref>؛ {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ لِأَبِيهِ وَقَوْمِهِ إِنَّنِي بَرَاءٌ مِمَّا تَعْبُدُونَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که ابراهیم به پدر و قومش گفت: من از آنچه میپرستید، بیزارم» سوره زخرف، آیه ۲۶.</ref>؛ {{متن قرآن|فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«از این روی آنچه فرمان مییابی آشکار کن و از مشرکان روی بگردان» سوره حجر، آیه ۹۴.</ref>؛ {{متن قرآن|وَإِذَا سَمِعُوا اللَّغْوَ أَعْرَضُوا عَنْهُ وَقَالُوا لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ لَا نَبْتَغِي الْجَاهِلِينَ}}<ref>«و چون (سخن) یاوه بشنوند از آن دوری میگزینند و میگویند: کردارهای ما، از آن ما و کردارهای شما از آن شما، (ما را به خیر و) شما را به سلامت! ما را با نادانان کاری نیست» سوره قصص، آیه ۵۵.</ref>.<ref>[[سید حسین شرفالدین|شرفالدین، سید حسین]]، [[ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۳۱۹.</ref> | برخی [[آیات]] نیز به [[لزوم]] غیرتورزی و تعصب آگاهانه و معقول [[مؤمنان]] در [[دفاع از دین]] و [[ارزشهای دینی]]، دفع تهاجمهای بدخواهان و [[اعراض]] از [[تبهکاران]]، [[مشرکان]]، جاهالان، [[بتها]] و [[گناهان]] توجه داده است: {{متن قرآن|أُولَئِكَ الَّذِينَ يَعْلَمُ اللَّهُ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَعِظْهُمْ وَقُلْ لَهُمْ فِي أَنْفُسِهِمْ قَوْلًا بَلِيغًا}}<ref>«آنانند که آنچه را در دل دارند خداوند میداند؛ از آنان دوری گزین و پندشان ده و به آنان سخنی رسا که در دلشان جایگیر شود، بگوی» سوره نساء، آیه ۶۳.</ref>؛ {{متن قرآن|وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِنْدِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلًا}}<ref>«و میگویند: فرمان میبریم اما چون از نزد تو بیرون میروند برخی از ایشان به هنگام شب جز آنچه تو میگویی میاندیشند؛ و خداوند آنچه شبانه اندیشه کنند نوشته میدارد؛ پس، از آنان دوری گزین و بر خداوند توکل کن و خداوند (تو را) کارساز، بس» سوره نساء، آیه ۸۱.</ref>؛ {{متن قرآن|اتَّبِعْ مَا أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«از آنچه به تو از سوی پروردگارت وحی میشود پیروی کن! هیچ خدایی جز او نیست و از مشرکان روی بگردان» سوره انعام، آیه ۱۰۶.</ref>؛ {{متن قرآن|وَإِذَا رَأَيْتَ الَّذِينَ يَخُوضُونَ فِي آيَاتِنَا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ حَتَّى يَخُوضُوا فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ وَإِمَّا يُنْسِيَنَّكَ الشَّيْطَانُ فَلَا تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّكْرَى مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ}}<ref>«و چون کسانی را بنگری که در آیات ما به یاوهگویی میپردازند روی از آنان بگردان تا در گفتوگویی جز آن درآیند و اگر شیطان تو را به فراموشی افکند پس از یادآوری با گروه ستمگران منشین» سوره انعام، آیه ۶۸.</ref>؛ {{متن قرآن|خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ}}<ref>«گذشت را در پیش گیر و به نیکی فرمان ده و از نادانان روی بگردان!» سوره اعراف، آیه ۱۹۹.</ref>؛ {{متن قرآن|وَأَذَانٌ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ أَنَّ اللَّهَ بَرِيءٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَرَسُولُهُ فَإِنْ تُبْتُمْ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِي اللَّهِ وَبَشِّرِ الَّذِينَ كَفَرُوا بِعَذَابٍ أَلِيمٍ}}<ref>«و (این) اعلامی از سوی خداوند و پیامبر او در روز حجّ اکبر به مردم است که خداوند و پیامبرش از مشرکان بیزارند پس اگر توبه کنید برای شما بهتر است و اگر روی بگردانید بدانید که شما خداوند را به ستوه نمیتوانید آورد و کافران را به عذابی دردناک نوید ده!» سوره توبه، آیه ۳.</ref>؛ {{متن قرآن|سَيَحْلِفُونَ بِاللَّهِ لَكُمْ إِذَا انْقَلَبْتُمْ إِلَيْهِمْ لِتُعْرِضُوا عَنْهُمْ فَأَعْرِضُوا عَنْهُمْ إِنَّهُمْ رِجْسٌ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ}}<ref>«هنگامی که نزد ایشان باز گردید برای شما به خداوند سوگند خواهند خورد که دست از سر آنان بدارید؛ بنابراین از آنان رو بگردانید که پلیدند و به کیفر آنچه انجام میدادند جایگاهشان دوزخ است» سوره توبه، آیه ۹۵.</ref>؛ {{متن قرآن|وَمَا كَانَ اسْتِغْفَارُ إِبْرَاهِيمَ لِأَبِيهِ إِلَّا عَنْ مَوْعِدَةٍ وَعَدَهَا إِيَّاهُ فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ لَأَوَّاهٌ حَلِيمٌ}}<ref>«و آمرزش خواهی ابراهیم برای پدرش جز بنا به وعدهای نبود که به وی داده بود و چون بر او آشکار گشت که وی دشمن خداوند است از وی دوری جست؛ بیگمان ابراهیم دردمندی بردبار بود» سوره توبه، آیه ۱۱۴.</ref>؛ {{متن قرآن|أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ إِنِ افْتَرَيْتُهُ فَعَلَيَّ إِجْرَامِي وَأَنَا بَرِيءٌ مِمَّا تُجْرِمُونَ}}<ref>«یا میگویند: او آن را بربافته است؛ بگو اگر آن را بربافته باشم گناه من به گردن خود من است و من از گناهی که شما میکنید بیزارم» سوره هود، آیه ۳۵.</ref>؛ {{متن قرآن|إِنْ نَقُولُ إِلَّا اعْتَرَاكَ بَعْضُ آلِهَتِنَا بِسُوءٍ قَالَ إِنِّي أُشْهِدُ اللَّهَ وَاشْهَدُوا أَنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ}}<ref>«ما جز این نمیگوییم که یکی از خدایان ما به تو آسیبی رسانده است؛ گفت: من خداوند را گواه میگیرم و (شما نیز) گواه باشید که من از شرکی که در برابر او میورزید، بیزارم» سوره هود، آیه ۵۴.</ref>؛ {{متن قرآن|يَا إِبْرَاهِيمُ أَعْرِضْ عَنْ هَذَا إِنَّهُ قَدْ جَاءَ أَمْرُ رَبِّكَ وَإِنَّهُمْ آتِيهِمْ عَذَابٌ غَيْرُ مَرْدُودٍ}}<ref>«(گفتند:) ای ابراهیم! از این (چالش) درگذر که «امر» پروردگارت فرا رسیده است و بر آنان عذابی بیبرگشت خواهد رسید» سوره هود، آیه ۷۶.</ref>؛ {{متن قرآن|وَإِنْ كَذَّبُوكَ فَقُلْ لِي عَمَلِي وَلَكُمْ عَمَلُكُمْ أَنْتُمْ بَرِيئُونَ مِمَّا أَعْمَلُ وَأَنَا بَرِيءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ}}<ref>«و اگر تو را دروغگو میشمارند بگو کردار من از آن من و کردار شما، از آن شما شما از آنچه من انجام میدهم بیزارید و من (نیز) از آنچه شما انجام میدهید بیزارم» سوره یونس، آیه ۴۱.</ref>؛ {{متن قرآن|يُوسُفُ أَعْرِضْ عَنْ هَذَا وَاسْتَغْفِرِي لِذَنْبِكِ إِنَّكِ كُنْتِ مِنَ الْخَاطِئِينَ}}<ref>«ای یوسف! از این (رویداد) روی بگردان (و در گذر) و (ای زن!) تو نیز برای گناهت آمرزش بخواه که تو بیگمان از خطاکاران بودهای» سوره یوسف، آیه ۲۹.</ref>؛ {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ لِأَبِيهِ وَقَوْمِهِ إِنَّنِي بَرَاءٌ مِمَّا تَعْبُدُونَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که ابراهیم به پدر و قومش گفت: من از آنچه میپرستید، بیزارم» سوره زخرف، آیه ۲۶.</ref>؛ {{متن قرآن|فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«از این روی آنچه فرمان مییابی آشکار کن و از مشرکان روی بگردان» سوره حجر، آیه ۹۴.</ref>؛ {{متن قرآن|وَإِذَا سَمِعُوا اللَّغْوَ أَعْرَضُوا عَنْهُ وَقَالُوا لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ لَا نَبْتَغِي الْجَاهِلِينَ}}<ref>«و چون (سخن) یاوه بشنوند از آن دوری میگزینند و میگویند: کردارهای ما، از آن ما و کردارهای شما از آن شما، (ما را به خیر و) شما را به سلامت! ما را با نادانان کاری نیست» سوره قصص، آیه ۵۵.</ref>.<ref>[[سید حسین شرفالدین|شرفالدین، سید حسین]]، [[ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۳۱۹.</ref> | ||
== منابع == | |||
==منابع== | |||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:1100695.jpg|22px]] [[سید حسین شرفالدین|شرفالدین، سید حسین]]، [[ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|'''ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم''']] | # [[پرونده:1100695.jpg|22px]] [[سید حسین شرفالدین|شرفالدین، سید حسین]]، [[ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|'''ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم''']] | ||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
==پانویس== | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
{{ارزشهای اجتماعی}} | {{ارزشهای اجتماعی}} | ||
[[رده:تعصب]] | [[رده:تعصب]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۲۳:۰۳
غیرتورزی و تعصب
تعصب یا به بیان قرآن “حمیت”، شدت حرارت معنوی و علاقه و اشتیاق جدی به دفاع از خود، انعطافناپذیری و خودبرتربینی است[۱]. یکی از صفات انسانی که در کنترل غریزه جنسی و مهار زیادهخواهیهای آن نقش تعیین کنندهای دارد، صفت “غیرت” یا غیرتورزی است. غیرت یعنی نفرت طبع و بخلورزی نسبت به شرکت دیگری در آنچه فرد سخت بدان تعلق خاطر دارد. غیرتورزی درست یکی از عوامل مهم تأمین عفت عمومی است. علامه طباطبایی در تفسیر غیرت به عنوان یکی از تمایلهای فطری مینویسد: غیرت یکی از اخلاق حمیده و ملکات فاضله است و آن عبارت است از دگرگونی حالت انسان از حالت عادی و اعتدال، به طوری که انسان را برای دفاع و انتقام از کسی که به یکی از مقدساتش اعم از دین، ناموس یا جاه و امثال آن تجاوز کرده، از جای خود میکند و این صفت غریزی صفتی است که هیچ انسانی به طور کلی از آن بیبهره نیست؛ پس غیرت یکی از فطریات آدمی است و اسلام هم دینی است که بر اساس فطرت تشریع شده و در آن امور فطری را گرفته و تعدیل میکند، آن مقدارش را که در حیات بشر لازم و ضروری است، معتبر و واجب میسازد و آنچه نقص و خلل در آن هست و بشر در زندگیاش نیازی بدان ندارد، حذف نموده و از اعتبار میاندازد[۲]. قرآن کریم همه موارد تعصب را شکل توحیدی داده و تعصبورزی را تنها در مواضعی مجاز دانسته که خداپسند باشد. علامه در توضیح دیگری میافزاید: اسلام، همه اینها را رنگ توحید داد، به این معنا که هر جا تعصبورزیدن، خداپسند باشد، باید تعصب ورزید و هر جا نباشد نباید اعمال کرد؛ پس اسلام اصل تعصب و غیرت را که حکمی است فطری تأیید میکند، ولی در عین حال آن را از شوائب هوا و هوسها، و هدفهای فاسد و شیطانی پاک و در همه موارد صاف میکند و همه را به صورت یک شریعت انسانی در میآورد، تا انسانها هم راه فطرتشان را رفته باشند و هم دچار ظلمت تناقض و یک بام و دو هوا نگردند[۳].
شهید مطهری، در توضیح حکمت ۴۴ نهج البلاغه در توضیح غیرت ناموسی مینویسد: عفت هر کس به اندازه غیرت اوست؛ یعنی انسان به هر اندازه که نسبت به ناموس خود احساس غیرت کند نسبت به ناموس دیگران نیز احترام قایل است، یعنی غیرتش اجازه نمیدهد که به ناموس دیگران تجاوز کند[۴].
گفتنی است غیرت مستفاد از آیات به دلیل گستره معنایی با کاربرد متعارف آن در محاورههای عام که غالباً به غیرت ناموسی و ایجاد سپر دفاعی توسط مردان برای دفع تعرضات محتمل از زنان وابسته یا عموم زنان - که معمولاً در مقایسه از قدرت کمتری برای دفاع از خود در مقابل هواپرستان برخوردارند - تفسیر میشود، انطباق کامل ندارد. تردیدی نیست که شکوفای این ویژگی فطری و هدایت آن در جهت هدفها و ارزشهای متعالی، ضرورتی اجتنابناپذیر دارد و این خود میتواند جامعه را تا حد زیاد در مقابل برخی از مفاسد و انحرافها در ساختهای مختلف به ویژه در حوزه عفت و حیای عمومی که بسیار در معرض حملات هواپرستان و شهوت جویان است؛ بیمه کند[۵].[۶]
آیات قرآنی مرتبط
- تأکید بر لزوم اجرای حدود عاری از اغماض درباره متجاوزان به حریم عفت: ﴿الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ وَلَا تَأْخُذْكُمْ بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ﴾[۷].
- ایجاد روح غیرت در افراد با هدف بهرهگیری از آنها در دفع انحرافها: حضرت لوط خطاب به قومش که قصد تعرض جنسی به میهمانان وی داشتند، فرمود:﴿أَلَيْسَ مِنْكُمْ رَجُلٌ رَشِيدٌ﴾[۸].
برخی آیات نیز به لزوم غیرتورزی و تعصب آگاهانه و معقول مؤمنان در دفاع از دین و ارزشهای دینی، دفع تهاجمهای بدخواهان و اعراض از تبهکاران، مشرکان، جاهالان، بتها و گناهان توجه داده است: ﴿أُولَئِكَ الَّذِينَ يَعْلَمُ اللَّهُ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَعِظْهُمْ وَقُلْ لَهُمْ فِي أَنْفُسِهِمْ قَوْلًا بَلِيغًا﴾[۹]؛ ﴿وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِنْدِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلًا﴾[۱۰]؛ ﴿اتَّبِعْ مَا أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ﴾[۱۱]؛ ﴿وَإِذَا رَأَيْتَ الَّذِينَ يَخُوضُونَ فِي آيَاتِنَا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ حَتَّى يَخُوضُوا فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ وَإِمَّا يُنْسِيَنَّكَ الشَّيْطَانُ فَلَا تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّكْرَى مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ﴾[۱۲]؛ ﴿خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ﴾[۱۳]؛ ﴿وَأَذَانٌ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ أَنَّ اللَّهَ بَرِيءٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَرَسُولُهُ فَإِنْ تُبْتُمْ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِي اللَّهِ وَبَشِّرِ الَّذِينَ كَفَرُوا بِعَذَابٍ أَلِيمٍ﴾[۱۴]؛ ﴿سَيَحْلِفُونَ بِاللَّهِ لَكُمْ إِذَا انْقَلَبْتُمْ إِلَيْهِمْ لِتُعْرِضُوا عَنْهُمْ فَأَعْرِضُوا عَنْهُمْ إِنَّهُمْ رِجْسٌ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ﴾[۱۵]؛ ﴿وَمَا كَانَ اسْتِغْفَارُ إِبْرَاهِيمَ لِأَبِيهِ إِلَّا عَنْ مَوْعِدَةٍ وَعَدَهَا إِيَّاهُ فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ لَأَوَّاهٌ حَلِيمٌ﴾[۱۶]؛ ﴿أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ إِنِ افْتَرَيْتُهُ فَعَلَيَّ إِجْرَامِي وَأَنَا بَرِيءٌ مِمَّا تُجْرِمُونَ﴾[۱۷]؛ ﴿إِنْ نَقُولُ إِلَّا اعْتَرَاكَ بَعْضُ آلِهَتِنَا بِسُوءٍ قَالَ إِنِّي أُشْهِدُ اللَّهَ وَاشْهَدُوا أَنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ﴾[۱۸]؛ ﴿يَا إِبْرَاهِيمُ أَعْرِضْ عَنْ هَذَا إِنَّهُ قَدْ جَاءَ أَمْرُ رَبِّكَ وَإِنَّهُمْ آتِيهِمْ عَذَابٌ غَيْرُ مَرْدُودٍ﴾[۱۹]؛ ﴿وَإِنْ كَذَّبُوكَ فَقُلْ لِي عَمَلِي وَلَكُمْ عَمَلُكُمْ أَنْتُمْ بَرِيئُونَ مِمَّا أَعْمَلُ وَأَنَا بَرِيءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ﴾[۲۰]؛ ﴿يُوسُفُ أَعْرِضْ عَنْ هَذَا وَاسْتَغْفِرِي لِذَنْبِكِ إِنَّكِ كُنْتِ مِنَ الْخَاطِئِينَ﴾[۲۱]؛ ﴿وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ لِأَبِيهِ وَقَوْمِهِ إِنَّنِي بَرَاءٌ مِمَّا تَعْبُدُونَ﴾[۲۲]؛ ﴿فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ﴾[۲۳]؛ ﴿وَإِذَا سَمِعُوا اللَّغْوَ أَعْرَضُوا عَنْهُ وَقَالُوا لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ لَا نَبْتَغِي الْجَاهِلِينَ﴾[۲۴].[۲۵]
منابع
پانویس
- ↑ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۲، ص۳۳۸.
- ↑ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۲۸۰.
- ↑ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۶۷۴.
- ↑ ر. ک: مرتضی مطهری، تعلیم و تربیت در اسلام، ص۲۱۸-۲۱۹.
- ↑ برای آگاهی بیشتر از این ویژگی اخلاقی تربیتی، ر. ک: احمد نراقی، معراج السعاده، ص۱۶۳–۱۷۰؛ ناصر مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلا و دانشمندان، اخلاق در قرآن، ج۳، ص۴۳۱-۴۳۹؛ محمود اکبری، آسیبها و غیرتمندی، ص۱۳-۴۷.
- ↑ شرفالدین، سید حسین، ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۳۱۹.
- ↑ «به هر یک از زن و مرد زناکار صد تازیانه بزنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید نباید در دین خداوند بخشایشی بر آن دو به شما دست دهد و هنگام عذابشان باید دستهای از مؤمنان گواه باشند» سوره نور، آیه ۲.
- ↑ «آیا در میان شما مرد کاردانی نیست؟» سوره هود، آیه ۷۸.
- ↑ «آنانند که آنچه را در دل دارند خداوند میداند؛ از آنان دوری گزین و پندشان ده و به آنان سخنی رسا که در دلشان جایگیر شود، بگوی» سوره نساء، آیه ۶۳.
- ↑ «و میگویند: فرمان میبریم اما چون از نزد تو بیرون میروند برخی از ایشان به هنگام شب جز آنچه تو میگویی میاندیشند؛ و خداوند آنچه شبانه اندیشه کنند نوشته میدارد؛ پس، از آنان دوری گزین و بر خداوند توکل کن و خداوند (تو را) کارساز، بس» سوره نساء، آیه ۸۱.
- ↑ «از آنچه به تو از سوی پروردگارت وحی میشود پیروی کن! هیچ خدایی جز او نیست و از مشرکان روی بگردان» سوره انعام، آیه ۱۰۶.
- ↑ «و چون کسانی را بنگری که در آیات ما به یاوهگویی میپردازند روی از آنان بگردان تا در گفتوگویی جز آن درآیند و اگر شیطان تو را به فراموشی افکند پس از یادآوری با گروه ستمگران منشین» سوره انعام، آیه ۶۸.
- ↑ «گذشت را در پیش گیر و به نیکی فرمان ده و از نادانان روی بگردان!» سوره اعراف، آیه ۱۹۹.
- ↑ «و (این) اعلامی از سوی خداوند و پیامبر او در روز حجّ اکبر به مردم است که خداوند و پیامبرش از مشرکان بیزارند پس اگر توبه کنید برای شما بهتر است و اگر روی بگردانید بدانید که شما خداوند را به ستوه نمیتوانید آورد و کافران را به عذابی دردناک نوید ده!» سوره توبه، آیه ۳.
- ↑ «هنگامی که نزد ایشان باز گردید برای شما به خداوند سوگند خواهند خورد که دست از سر آنان بدارید؛ بنابراین از آنان رو بگردانید که پلیدند و به کیفر آنچه انجام میدادند جایگاهشان دوزخ است» سوره توبه، آیه ۹۵.
- ↑ «و آمرزش خواهی ابراهیم برای پدرش جز بنا به وعدهای نبود که به وی داده بود و چون بر او آشکار گشت که وی دشمن خداوند است از وی دوری جست؛ بیگمان ابراهیم دردمندی بردبار بود» سوره توبه، آیه ۱۱۴.
- ↑ «یا میگویند: او آن را بربافته است؛ بگو اگر آن را بربافته باشم گناه من به گردن خود من است و من از گناهی که شما میکنید بیزارم» سوره هود، آیه ۳۵.
- ↑ «ما جز این نمیگوییم که یکی از خدایان ما به تو آسیبی رسانده است؛ گفت: من خداوند را گواه میگیرم و (شما نیز) گواه باشید که من از شرکی که در برابر او میورزید، بیزارم» سوره هود، آیه ۵۴.
- ↑ «(گفتند:) ای ابراهیم! از این (چالش) درگذر که «امر» پروردگارت فرا رسیده است و بر آنان عذابی بیبرگشت خواهد رسید» سوره هود، آیه ۷۶.
- ↑ «و اگر تو را دروغگو میشمارند بگو کردار من از آن من و کردار شما، از آن شما شما از آنچه من انجام میدهم بیزارید و من (نیز) از آنچه شما انجام میدهید بیزارم» سوره یونس، آیه ۴۱.
- ↑ «ای یوسف! از این (رویداد) روی بگردان (و در گذر) و (ای زن!) تو نیز برای گناهت آمرزش بخواه که تو بیگمان از خطاکاران بودهای» سوره یوسف، آیه ۲۹.
- ↑ «و (یاد کن) آنگاه را که ابراهیم به پدر و قومش گفت: من از آنچه میپرستید، بیزارم» سوره زخرف، آیه ۲۶.
- ↑ «از این روی آنچه فرمان مییابی آشکار کن و از مشرکان روی بگردان» سوره حجر، آیه ۹۴.
- ↑ «و چون (سخن) یاوه بشنوند از آن دوری میگزینند و میگویند: کردارهای ما، از آن ما و کردارهای شما از آن شما، (ما را به خیر و) شما را به سلامت! ما را با نادانان کاری نیست» سوره قصص، آیه ۵۵.
- ↑ شرفالدین، سید حسین، ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۳۱۹.