جز
جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف'
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==منابع== +== منابع ==)) |
جز (جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف') |
||
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{نبوت}} | ||
{{مدخل مرتبط | |||
| موضوع مرتبط = صحابه | |||
| عنوان مدخل = [[صحابه]] | |||
| مداخل مرتبط = [[صحابه در قرآن]] - [[صحابه در علوم حدیث]] - [[صحابه در نهج البلاغه]] - [[صحابه در اصول فقه]] - [[صحابه در معارف دعا و زیارات]] - [[صحابه در معارف و سیره سجادی]] - [[صحابه در فقه اسلامی]] - [[صحابه در کلام اسلامی]] - [[صحابه از دیدگاه اهل سنت]] | |||
==مقدمه== | | پرسش مرتبط = | ||
}} | |||
== مقدمه == | |||
واژه [[اصحاب]] از ریشه صَحب و جمعِ کلمه “صاحب” است. صاحب در لغت به معنای ملازم و همراه، اعم از [[انسان]]، حیوان، مکان و [[زمان]] است<ref>مفردات الفاظ القرآن.</ref>. از اشعار کهن [[عربی]] نیز برمی آید که این واژه به حیوان (الاغ) و جِماد ([[شمشیر]] [[هندی]]) نیز اطلاق میشده است<ref>الافصاح فی الامامة.</ref>. این لفظ در [[قرآن]] برای اشخاص [[کافر]]<ref>{{متن قرآن|يَا صَاحِبَيِ السِّجْنِ أَمَّا أَحَدُكُمَا فَيَسْقِي رَبَّهُ خَمْرًا وَأَمَّا الْآخَرُ فَيُصْلَبُ فَتَأْكُلُ الطَّيْرُ مِنْ رَأْسِهِ قُضِيَ الْأَمْرُ الَّذِي فِيهِ تَسْتَفْتِيَانِ}} «ای دو یار زندان! اما (تعبیر خواب) یکی از شما (این است که) به سرور خود باده مینوشاند؛ و اما دیگری به دار آویخته میشود و پرندگان از سرش خواهند خورد؛ کاری که از من درباره آن نظر میخواستید قطعی شده است» سوره یوسف، آیه ۴۱.</ref> و [[مؤمن]]<ref>{{متن قرآن|قَالَ لَهُ صَاحِبُهُ وَهُوَ يُحَاوِرُهُ أَكَفَرْتَ بِالَّذِي خَلَقَكَ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ سَوَّاكَ رَجُلًا}} «همراه وی که با او گفت و گو میکرد گفت: آیا به کسی که تو را از خاکی سپس از نطفهای آفرید آنگاه تو را مردی باندام برآورد کفر میورزی؟» سوره کهف، آیه ۳۷.</ref> هردو استعمال گردیده است. در قرآن گاهی [[مشرکان]]، صاحبِ [[پیامبران]]<ref>{{متن قرآن|يُوسُفُ أَعْرِضْ عَنْ هَذَا وَاسْتَغْفِرِي لِذَنْبِكِ إِنَّكِ كُنْتِ مِنَ الْخَاطِئِينَ}} «ای یوسف! از این (رویداد) روی بگردان (و در گذر) و (ای زن!) تو نیز برای گناهت آمرزش بخواه که تو بیگمان از خطاکاران بودهای» سوره یوسف، آیه ۲۹.</ref>، و گاهی [[پیامبران الهی]]، صاحب مشرکان<ref>{{متن قرآن|وَمَا صَاحِبُكُمْ بِمَجْنُونٍ}} «و همنشین شما، دیوانه نیست» سوره تکویر، آیه ۲۲.</ref> خوانده شدهاند. وصفِ [[حضرت]] [[یونس]] به “صاحب الحوت”<ref>{{متن قرآن|فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلَا تَكُنْ كَصَاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نَادَى وَهُوَ مَكْظُومٌ}} «پس برای (رسیدن) فرمان پروردگارت شکیبایی پیشه کن و چون «همراه ماهی» (یونس) مباش آنگاه که بانگ برداشت در حالی که اندوهگین بود» سوره قلم، آیه ۴۸.</ref> یا همدم ماهی نیز نشان میدهد که مصاحبتِ با پیامبران منحصر به [[انسانها]] نیست.<ref>[[محمد علی موحدی|موحدی، محمد علی]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «اصحاب پیامبر»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۵۹.</ref> | واژه [[اصحاب]] از ریشه صَحب و جمعِ کلمه “صاحب” است. صاحب در لغت به معنای ملازم و همراه، اعم از [[انسان]]، حیوان، مکان و [[زمان]] است<ref>مفردات الفاظ القرآن.</ref>. از اشعار کهن [[عربی]] نیز برمی آید که این واژه به حیوان (الاغ) و جِماد ([[شمشیر]] [[هندی]]) نیز اطلاق میشده است<ref>الافصاح فی الامامة.</ref>. این لفظ در [[قرآن]] برای اشخاص [[کافر]]<ref>{{متن قرآن|يَا صَاحِبَيِ السِّجْنِ أَمَّا أَحَدُكُمَا فَيَسْقِي رَبَّهُ خَمْرًا وَأَمَّا الْآخَرُ فَيُصْلَبُ فَتَأْكُلُ الطَّيْرُ مِنْ رَأْسِهِ قُضِيَ الْأَمْرُ الَّذِي فِيهِ تَسْتَفْتِيَانِ}} «ای دو یار زندان! اما (تعبیر خواب) یکی از شما (این است که) به سرور خود باده مینوشاند؛ و اما دیگری به دار آویخته میشود و پرندگان از سرش خواهند خورد؛ کاری که از من درباره آن نظر میخواستید قطعی شده است» سوره یوسف، آیه ۴۱.</ref> و [[مؤمن]]<ref>{{متن قرآن|قَالَ لَهُ صَاحِبُهُ وَهُوَ يُحَاوِرُهُ أَكَفَرْتَ بِالَّذِي خَلَقَكَ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ سَوَّاكَ رَجُلًا}} «همراه وی که با او گفت و گو میکرد گفت: آیا به کسی که تو را از خاکی سپس از نطفهای آفرید آنگاه تو را مردی باندام برآورد کفر میورزی؟» سوره کهف، آیه ۳۷.</ref> هردو استعمال گردیده است. در قرآن گاهی [[مشرکان]]، صاحبِ [[پیامبران]]<ref>{{متن قرآن|يُوسُفُ أَعْرِضْ عَنْ هَذَا وَاسْتَغْفِرِي لِذَنْبِكِ إِنَّكِ كُنْتِ مِنَ الْخَاطِئِينَ}} «ای یوسف! از این (رویداد) روی بگردان (و در گذر) و (ای زن!) تو نیز برای گناهت آمرزش بخواه که تو بیگمان از خطاکاران بودهای» سوره یوسف، آیه ۲۹.</ref>، و گاهی [[پیامبران الهی]]، صاحب مشرکان<ref>{{متن قرآن|وَمَا صَاحِبُكُمْ بِمَجْنُونٍ}} «و همنشین شما، دیوانه نیست» سوره تکویر، آیه ۲۲.</ref> خوانده شدهاند. وصفِ [[حضرت]] [[یونس]] به “صاحب الحوت”<ref>{{متن قرآن|فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلَا تَكُنْ كَصَاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نَادَى وَهُوَ مَكْظُومٌ}} «پس برای (رسیدن) فرمان پروردگارت شکیبایی پیشه کن و چون «همراه ماهی» (یونس) مباش آنگاه که بانگ برداشت در حالی که اندوهگین بود» سوره قلم، آیه ۴۸.</ref> یا همدم ماهی نیز نشان میدهد که مصاحبتِ با پیامبران منحصر به [[انسانها]] نیست.<ref>[[محمد علی موحدی|موحدی، محمد علی]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «اصحاب پیامبر»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۵۹.</ref> | ||
==[[اختلاف]] [[کلامی]] در باب مصادیق و احوال [[صحابه]]== | == [[اختلاف]] [[کلامی]] در باب مصادیق و احوال [[صحابه]] == | ||
[[عالمان]] [[عامّه]] ([[اهلسنّت]]) هر فردی را که در حال [[اسلام]] به [[درک]] [[پیامبر]]{{صل}} [[توفیق]] یافته باشد، با شرایطی، از جمله [[وفات]] بر اسلام، [[عادل]] و [[سعادتمند]] میدانند<ref>الاصابة فی تمییز الصحابة، ج۱، ص۴.</ref>. در مقابل این دیدگاه، [[اندیشمندان]] امامی ضمن مناقشه در تعریف [[اصحاب پیامبر]]{{صل}}، با استناد به [[آیات]] فراوانی که از جریان [[نفاق]] در همراهان آن [[حضرت]] حکایت میکند، و نیز آیاتی که صراحتاً برخی از [[اصحاب]] را “فاسق” قلمداد کرده است،<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ}} «ای مؤمنان! اگر بزهکاری برایتان خبری آورد بررسی کنید مبادا نادانسته به گروهی زیان رسانید، آنگاه از آنچه کردهاید پشیمان گردید» سوره حجرات، آیه ۶.</ref> نظریه [[عدالت]] جمیع صحابه را برنمیتابند. آنان همچنین به پارهای از [[روایات]] مورد [[وثوق]] عالمانِ [[عامه]] که در آن پارهای از اصحاب پیامبر{{صل}} به سبب ارتکاب [[سرقت]] [[اهل]] [[جهنم]] خوانده شدهاند<ref>الجامع الصحیح، ج۳، ص۱۱۱۹.</ref>. و نیز به [[اخبار]] متعددی که از منع ورودِ بسیاری از اصحاب پیامبر{{صل}} به [[بهشت]] و دخول آنان به جهنم حکایت دارد<ref>الجامع الصحیح، ج۵، ص۲۴۰۷.</ref>، در جهت [[نفی]] نظریه مزبور بهره میجویند. از این رو به [[اعتقاد]] عالمان امامی، اصحاب پیامبر{{صل}} مانند سایر طبقات [[مسلمین]]، اعمّ از [[مؤمنان]] عادل، [[فاسقان]] و [[منافقان]] خواهند بود.<ref>محمد علی موحدی|موحدی، محمد علی، دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «اصحاب پیامبر»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۵۹.</ref> | [[عالمان]] [[عامّه]] ([[اهلسنّت]]) هر فردی را که در حال [[اسلام]] به [[درک]] [[پیامبر]] {{صل}} [[توفیق]] یافته باشد، با شرایطی، از جمله [[وفات]] بر اسلام، [[عادل]] و [[سعادتمند]] میدانند<ref>الاصابة فی تمییز الصحابة، ج۱، ص۴.</ref>. در مقابل این دیدگاه، [[اندیشمندان]] امامی ضمن مناقشه در تعریف [[اصحاب پیامبر]] {{صل}}، با استناد به [[آیات]] فراوانی که از جریان [[نفاق]] در همراهان آن [[حضرت]] حکایت میکند، و نیز آیاتی که صراحتاً برخی از [[اصحاب]] را “فاسق” قلمداد کرده است،<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ}} «ای مؤمنان! اگر بزهکاری برایتان خبری آورد بررسی کنید مبادا نادانسته به گروهی زیان رسانید، آنگاه از آنچه کردهاید پشیمان گردید» سوره حجرات، آیه ۶.</ref> نظریه [[عدالت]] جمیع صحابه را برنمیتابند. آنان همچنین به پارهای از [[روایات]] مورد [[وثوق]] عالمانِ [[عامه]] که در آن پارهای از اصحاب پیامبر {{صل}} به سبب ارتکاب [[سرقت]] [[اهل]] [[جهنم]] خوانده شدهاند<ref>الجامع الصحیح، ج۳، ص۱۱۱۹.</ref>. و نیز به [[اخبار]] متعددی که از منع ورودِ بسیاری از اصحاب پیامبر {{صل}} به [[بهشت]] و دخول آنان به جهنم حکایت دارد<ref>الجامع الصحیح، ج۵، ص۲۴۰۷.</ref>، در جهت [[نفی]] نظریه مزبور بهره میجویند. از این رو به [[اعتقاد]] عالمان امامی، اصحاب پیامبر {{صل}} مانند سایر طبقات [[مسلمین]]، اعمّ از [[مؤمنان]] عادل، [[فاسقان]] و [[منافقان]] خواهند بود.<ref>محمد علی موحدی|موحدی، محمد علی، دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «اصحاب پیامبر»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۵۹.</ref> | ||
==اصحاب [[محمد]]{{صل}} در [[کلام]] [[اهلبیت]]{{عم}}== | == اصحاب [[محمد]] {{صل}} در [[کلام]] [[اهلبیت]] {{عم}} == | ||
آنگونه که از [[میراث]] [[حدیثی]] [[امامان]] برمی آید، [[امامان معصوم]]{{عم}} گاهی گروه خاصی از اصحاب پیامبر{{صل}} را که از حیث [[ایمان]] و [[عمل]] [[جایگاه]] رفیعی داشتند، با عنوان اصحاب محمد{{صل}} میخواندند. برای نمونه [[امیر مؤمنان]]{{ع}} در جمع اصحاب پیامبر{{صل}} میفرمایند: «من اصحاب محمد را دیدهام. هیچ یک از شما شبیه آنان نیستید!»<ref>نهجالبلاغه، ص۱۴۳.</ref> همچنین [[رسول اکرم]]{{صل}} خطاب به [[اصحاب]] خود میفرماید: «اصحاب من مانند ستارگاناند، به هریک از آنان که [[اقتدا]] کنید [[هدایت]] شدهاید»<ref>عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۸۷.</ref>. [[بدیهی]] است که اگر منظور از “اصحاب” در این [[روایات]]، تمام [[صحابه پیامبر]] باشد، اطلاق چنین عباراتی به آنان بیمعناست. لذا گاهی در [[کلام]] [[معصومان]]، عنوان “اصحاب محمد” تنها متوجه گروه خاصی از [[صحابه]] است و نه همه ایشان.<ref>[[محمد علی موحدی|موحدی، محمد علی]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «اصحاب پیامبر»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۵۹.</ref> | آنگونه که از [[میراث]] [[حدیثی]] [[امامان]] برمی آید، [[امامان معصوم]] {{عم}} گاهی گروه خاصی از اصحاب پیامبر {{صل}} را که از حیث [[ایمان]] و [[عمل]] [[جایگاه]] رفیعی داشتند، با عنوان اصحاب محمد {{صل}} میخواندند. برای نمونه [[امیر مؤمنان]] {{ع}} در جمع اصحاب پیامبر {{صل}} میفرمایند: «من اصحاب محمد را دیدهام. هیچ یک از شما شبیه آنان نیستید!»<ref>نهجالبلاغه، ص۱۴۳.</ref> همچنین [[رسول اکرم]] {{صل}} خطاب به [[اصحاب]] خود میفرماید: «اصحاب من مانند ستارگاناند، به هریک از آنان که [[اقتدا]] کنید [[هدایت]] شدهاید»<ref>عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج۲، ص۸۷.</ref>. [[بدیهی]] است که اگر منظور از “اصحاب” در این [[روایات]]، تمام [[صحابه پیامبر]] باشد، اطلاق چنین عباراتی به آنان بیمعناست. لذا گاهی در [[کلام]] [[معصومان]]، عنوان “اصحاب محمد” تنها متوجه گروه خاصی از [[صحابه]] است و نه همه ایشان.<ref>[[محمد علی موحدی|موحدی، محمد علی]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «اصحاب پیامبر»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۵۹.</ref> | ||
==اصحاب [[محمد]]{{صل}} در [[صحیفه سجادیه]]== | == اصحاب [[محمد]] {{صل}} در [[صحیفه سجادیه]] == | ||
[[امام سجاد]]{{ع}} در [[نیایش چهارم صحیفه]] از [[پیروان]] و مصدّقان جمیع [[پیامبران]] یاد فرموده و برای آنان غفران و [[رضوان الهی]] [[طلب]] نموده و بر ایشان [[سلام]] و [[درود]] فرستاده است. آن [[امام]] در ادامه [[نیایش]] خود، این [[مغفرت]] و غفران را به طور خاص برای [[اصحاب پیامبر]] [[اسلام]]{{صل}} مسئلت نموده و در | [[امام سجاد]] {{ع}} در [[نیایش چهارم صحیفه]] از [[پیروان]] و مصدّقان جمیع [[پیامبران]] یاد فرموده و برای آنان غفران و [[رضوان الهی]] [[طلب]] نموده و بر ایشان [[سلام]] و [[درود]] فرستاده است. آن [[امام]] در ادامه [[نیایش]] خود، این [[مغفرت]] و غفران را به طور خاص برای [[اصحاب پیامبر]] [[اسلام]] {{صل}} مسئلت نموده و در وصف آنان شاخصهای زیر را بیان داشته است: | ||
# [[حسن]] [[مصاحبت با پیامبر]]{{صل}}: کسانی که شرط [[همنشینی]] با [[پیامبر]]{{صل}} را به خوبی پاس داشتند. | # [[حسن]] [[مصاحبت با پیامبر]] {{صل}}: کسانی که شرط [[همنشینی]] با [[پیامبر]] {{صل}} را به خوبی پاس داشتند. | ||
# حسن [[ابتلاء]]: کسانی که در [[یاری دادن]] حضرتش به نیکویی [[امتحان]] دادند، امتحانی [[نیکو]]، و او را در تمام پیشامدها کمک کردند. | # حسن [[ابتلاء]]: کسانی که در [[یاری دادن]] حضرتش به نیکویی [[امتحان]] دادند، امتحانی [[نیکو]]، و او را در تمام پیشامدها کمک کردند. | ||
# [[شوق]] و شتاب در [[دیدار]] پیامبر{{صل}}: کسانی که از (روی شوق) به قصد دیدار پیامبر{{صل}} شتافتند. | # [[شوق]] و شتاب در [[دیدار]] پیامبر {{صل}}: کسانی که از (روی شوق) به قصد دیدار پیامبر {{صل}} شتافتند. | ||
# [[پیشی گرفتن]] در شنیدن [[دعوت پیامبر]]{{صل}}: و برای شنیدن دعوتش از یکدیگر پیشی گرفتند. | # [[پیشی گرفتن]] در شنیدن [[دعوت پیامبر]] {{صل}}: و برای شنیدن دعوتش از یکدیگر پیشی گرفتند. | ||
# [[اجابت]] دعوت پیامبر{{صل}} به مجرد [[ابلاغ حجت]] او: هنگامی که [[حجت]] رسالتش را دریافتند، [بیدرنگ] [[دعوت]] او را پذیرفتند. | # [[اجابت]] دعوت پیامبر {{صل}} به مجرد [[ابلاغ حجت]] او: هنگامی که [[حجت]] رسالتش را دریافتند، [بیدرنگ] [[دعوت]] او را پذیرفتند. | ||
# [[از خودگذشتگی]] در [[نصرت]] پیامبر{{صل}}: در [[راه]] [[آشکار کردن]] دینش از [[همسران]] و [[فرزندان]] خود بریدند، و برای پابرجا شدن نبوتش با [[پدران]] و فرزندان خود جنگیدند. | # [[از خودگذشتگی]] در [[نصرت]] پیامبر {{صل}}: در [[راه]] [[آشکار کردن]] دینش از [[همسران]] و [[فرزندان]] خود بریدند، و برای پابرجا شدن نبوتش با [[پدران]] و فرزندان خود جنگیدند. | ||
# [[تحمل]] وارد آمدن [[سختیها]] و اصابت آسیبها به ایشان: کسانی که وقتی به دستگیره [[دین]] او آویختند، [[قبایل]] و عشایرشان از آنان دوری گزیدند... و خویشانشان از آنان کناره گرفتند... در [[راه خدا]] از [[شهر]] و دیار خود [[هجرت]] کردند و از فراخی معاش به تنگی و [[سختی]] دچار شدند و برای [[بزرگداشت]] [[دین الهی]] [[ستمها]] [[تحمل]] کردند. | # [[تحمل]] وارد آمدن [[سختیها]] و اصابت آسیبها به ایشان: کسانی که وقتی به دستگیره [[دین]] او آویختند، [[قبایل]] و عشایرشان از آنان دوری گزیدند... و خویشانشان از آنان کناره گرفتند... در [[راه خدا]] از [[شهر]] و دیار خود [[هجرت]] کردند و از فراخی معاش به تنگی و [[سختی]] دچار شدند و برای [[بزرگداشت]] [[دین الهی]] [[ستمها]] [[تحمل]] کردند. | ||
# [[محبت]] به [[پیامبر]]{{صل}} و [[امید]] داشتن به آن: کسانی که به رشته محبت او پیچیده شدند، و در بازار [[مودّت]] او به تجارتی [[دل]] بستند که در آن زیانی [[راه]] ندارد. | # [[محبت]] به [[پیامبر]] {{صل}} و [[امید]] داشتن به آن: کسانی که به رشته محبت او پیچیده شدند، و در بازار [[مودّت]] او به تجارتی [[دل]] بستند که در آن زیانی [[راه]] ندارد. | ||
# [[دعوت]] به سوی [[حق]]: [[مردم]] را پیرامون [[دین]] پیامبر گرد آوردند و همراه فرستادهاش برای رواج [[آیین الهی]] [[خلق]] را به سوی [[خدا]] فراخواندند. پس از این [[امام سجاد]]{{ع}} برای [[تابعان]] [[اصحاب پیامبر]]{{صل}} که به نیکویی از آنان [[پیروی]] نمودند، [[بهترین]] [[خیر]] و [[پاداش]] را مسئلت فرموده است<ref>نیایش چهارم.</ref>. | # [[دعوت]] به سوی [[حق]]: [[مردم]] را پیرامون [[دین]] پیامبر گرد آوردند و همراه فرستادهاش برای رواج [[آیین الهی]] [[خلق]] را به سوی [[خدا]] فراخواندند. پس از این [[امام سجاد]] {{ع}} برای [[تابعان]] [[اصحاب پیامبر]] {{صل}} که به نیکویی از آنان [[پیروی]] نمودند، [[بهترین]] [[خیر]] و [[پاداش]] را مسئلت فرموده است<ref>نیایش چهارم.</ref>. | ||
آن [[حضرت]] در ضمن فرستادن [[درود]] و ثنا بر [[پیروان]] [[انبیا]] {{عم}} و تصدیقکنندگانشان، وقتی به اصحاب پیامبر {{صل}} میرسد، چنین از آنان [[قدردانی]] میکند: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ وَ أَصْحَابُ مُحَمَّدٍ خَاصَّةً...}}؛ «بار خدایا، به [[آمرزش]] و [[خشنودی]] خود، [[اصحاب]] [[محمد]] را یاد کن، به ویژه آنان که حق صحبتش [[نیکو]] ادا کردند و در نصرتش دلیریها نمودند و...»<ref>نیایش چهارم.</ref>.<ref>الإصابة فی تمییز الصحابة، احمد بن علی بن حجر العسقلانی، بیروت، دارالجیل، ۱۴۱۲ ق؛ الإفصاح فی الإمامة، محمدبن محمد بن النعمان المفید، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ ق: الجامع الصحیح، محمد بن اسماعیل البخاری، بیروت، دار ابن کثیر، ۱۴۰۷ ق، عیون اخبار الرضا {{ع}}، محمدبن علی ابن بابویه، تهران، نشر جهان، ۱۳۷۸ ق؛ مفردات الفاظ القرآن، محمدبن الحسین الراغب، بیروت، دارالقلم، ۱۴۱۲ ق؛ نهج البلاغه، السید محمد بن الحسین الرضی، قم، هجرت، ۱۴۱۴ ق.</ref>.<ref>[[محمد علی موحدی|موحدی، محمد علی]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «اصحاب پیامبر»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۶۰.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
==پانویس== | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: | [[رده:اصحاب پیامبر]] | ||