اهل ذمه در فقه اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'احداث' به 'احداث'
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==منابع== +== منابع ==))
جز (جایگزینی متن - 'احداث' به 'احداث')
 
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل مرتبط با مباحث پیرامون [[اهل ذمه]] است. "'''[[اهل ذمه]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
| موضوع مرتبط = اهل ذمه
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[اهل ذمه در قرآن]] - [[اهل ذمه در فقه اسلامی]] - [[اهل ذمه در معارف و سیره نبوی]] </div>
| عنوان مدخل  = [[اهل ذمه]]
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| مداخل مرتبط = [[اهل ذمه در قرآن]] - [[اهل ذمه در فقه اسلامی]] - [[اهل ذمه در معارف و سیره نبوی]]  
| پرسش مرتبط  =  
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
[[اهل]] ذِمّه: کسانی از [[اهل کتاب]] که با [[مسلمانان]] [[پیمان]] [[ذمّه]] بسته‏‌اند.
[[اهل]] ذِمّه: کسانی از [[اهل کتاب]] که با [[مسلمانان]] [[پیمان]] [[ذمّه]] بسته‏‌اند.


[[کافران]] دو گروه‏اند: [[اهل کتاب]] و غیر اهل کتاب. از غیر اهل کتاب، بقا بر [[کفر]] پذیرفته نیست، لکن اهل کتاب ([[یهود]]، [[نصارا]] و [[مجوس]]) سه راه در پیش دارند: [[پذیرش اسلام]]، [[جنگ]] و بستن [[پیمان]] ذمّه با مسلمانان بر اینکه در برابر پرداخت [[جزیه]] آنان را در [[سرزمین اسلام]] در عمل به آیینشان [[آزاد]] بگذارند. به کسانی که راه سوم را [[انتخاب]] کنند، [[اهل ذمّه]] یا [[ذمّی]] می‌‏گویند و [[دولت اسلامی]] در قبال [[تعهّد]] ایشان به شرایط ذمّه، متعهّد است از آنان به عنوان [[شهروند]] [[حمایت]] کند و هیچ [[مسلمانی]] [[حق]] تعرّض به آنان را ندارد. <ref>فقه الصادق، ج۱۳، ص:۵۰ ـ ۵۲</ref>
[[کافران]] دو گروه‏اند: [[اهل کتاب]] و غیر اهل کتاب. از غیر اهل کتاب، بقا بر [[کفر]] پذیرفته نیست، لکن اهل کتاب ([[یهود]]، [[نصارا]] و [[مجوس]]) سه راه در پیش دارند: [[پذیرش اسلام]]، [[جنگ]] و بستن [[پیمان]] ذمّه با مسلمانان بر اینکه در برابر پرداخت [[جزیه]] آنان را در [[سرزمین اسلام]] در عمل به آیینشان [[آزاد]] بگذارند. به کسانی که راه سوم را [[انتخاب]] کنند، [[اهل ذمّه]] یا [[ذمّی]] می‌‏گویند و [[دولت اسلامی]] در قبال [[تعهّد]] ایشان به شرایط ذمّه، متعهّد است از آنان به عنوان [[شهروند]] [[حمایت]] کند و هیچ [[مسلمانی]] [[حق]] تعرّض به آنان را ندارد. <ref>فقه الصادق، ج۱۳، ص:۵۰ ـ ۵۲</ref>


==[[قرارداد]] ذمّه==
== [[قرارداد]] ذمّه ==
[[عقد]] ذمّه از ایجاب و قبول تشکیل شده و با هر لفظِ بیانگرِ مقصود منعقد می‏‌شود، مانند اینکه [[امام]] یا [[نایب]] وی بگوید: شما را به شرط پرداخت جزیه و [[تسلیم]] در برابر [[حکومت اسلامی]] در عمل به آیینتان آزاد می‏‌گذارم و ذمّی بگوید: پذیرفتم. <ref>مهذب الاحکام، ج۱۵، ص:۱۸۰</ref>
[[عقد]] ذمّه از ایجاب و قبول تشکیل شده و با هر لفظِ بیانگرِ مقصود منعقد می‏‌شود، مانند اینکه [[امام]] یا [[نایب]] وی بگوید: شما را به شرط پرداخت جزیه و [[تسلیم]] در برابر [[حکومت اسلامی]] در عمل به آیینتان آزاد می‏‌گذارم و ذمّی بگوید: پذیرفتم. <ref>مهذب الاحکام، ج۱۵، ص:۱۸۰</ref>


امام{{ع}} یا [[نایب خاص]] او در [[زمان]] حضور، و [[فقیه جامع الشرائط]] به عنوان نایب عامّ امام در [[زمان غیبت]]، در صورت داشتن [[بسط ید]] و [[قدرت]] اجرایی و بنابر قول به عمومیّت داشتن [[ولایت فقیه]] بلکه [[حاکم جائر]] [[مسلمان]] از یک سو، و اهل کتاب از سوی دیگر، <ref>جواهر الکلام، ج۲۱، ص:۲۷۶</ref> دو طرف قرارداد ذمّه‌‏اند.
امام {{ع}} یا [[نایب خاص]] او در [[زمان]] حضور، و [[فقیه جامع الشرائط]] به عنوان نایب عامّ امام در [[زمان غیبت]]، در صورت داشتن [[بسط ید]] و [[قدرت]] اجرایی و بنابر قول به عمومیّت داشتن [[ولایت فقیه]] بلکه [[حاکم جائر]] [[مسلمان]] از یک سو، و اهل کتاب از سوی دیگر، <ref>جواهر الکلام، ج۲۱، ص:۲۷۶</ref> دو طرف قرارداد ذمّه‌‏اند.


==شرایط ذمّه==
== شرایط ذمّه ==
تعهّد پرداخت جزیه به دولت اسلامی، [[پرهیز]] از آنچه با [[امان]] و [[صلح]] منافات دارد ـ مانند [[تصمیم]] بر [[جنگ]] ـ پرهیز از [[آزار]] رساندن به مسلمانان، [[تظاهر]] نکردن به [[محرّمات]] [[اسلامی]]، خودداری از [[احداث]] [[معبد]]، مانند [[کلیسا]] و زدن ناقوس و نیز [[پایبندی]] به [[قوانین]] و مقرّرات دولت اسلامی از شرایط [[ذمّه]] است.
تعهّد پرداخت جزیه به دولت اسلامی، [[پرهیز]] از آنچه با [[امان]] و [[صلح]] منافات دارد ـ مانند [[تصمیم]] بر [[جنگ]] ـ پرهیز از [[آزار]] رساندن به مسلمانان، [[تظاهر]] نکردن به [[محرّمات]] [[اسلامی]]، خودداری از احداث [[معبد]]، مانند [[کلیسا]] و زدن ناقوس و نیز [[پایبندی]] به [[قوانین]] و مقرّرات دولت اسلامی از شرایط [[ذمّه]] است.


شرط اوّل و آخر باید در [[عقد]] ذمّه ذکر گردد و در صورت عدم ذکر آن، عقد منعقد نمی‏‌شود. [[مخالفت]] با شرط دوم موجب بطلان عقد است، هرچند در عقد ذکر نشده باشد. مخالفت با سایر شرایط در صورتی که در عقد ذکر شده باشد عقد را [[باطل]] می‏‌کند، لکن در صورت عدم ذکر در عقد، آیا عقد به صرف مخالفت با آن شرط باطل می‏‌شود یا نه، [[اختلاف]] است. <ref>مسالک‏ الافهام، ج۳، ص:۷۴ ـ ۷۵</ref>
شرط اوّل و آخر باید در [[عقد]] ذمّه ذکر گردد و در صورت عدم ذکر آن، عقد منعقد نمی‏‌شود. [[مخالفت]] با شرط دوم موجب بطلان عقد است، هرچند در عقد ذکر نشده باشد. مخالفت با سایر شرایط در صورتی که در عقد ذکر شده باشد عقد را [[باطل]] می‏‌کند، لکن در صورت عدم ذکر در عقد، آیا عقد به صرف مخالفت با آن شرط باطل می‏‌شود یا نه، [[اختلاف]] است. <ref>مسالک‏ الافهام، ج۳، ص:۷۴ ـ ۷۵</ref>


==[[احکام]]==
== [[احکام]] ==
ورود [[اهل ذمّه]] به [[مسجد]]، <ref>جواهرالکلام، ج۲۱، ص:۲۸۶ ـ ۲۸۷</ref> [[سکونت]] آنان در [[حجاز]]<ref>جواهرالکلام، ج۲۱، ص:۲۸۹</ref> و بلند کردن خانه‏‌هایشان بر خانه‏‌های [[مسلمانان]] جایز نیست. <ref>جواهرالکلام، ج۲۱، ص:۲۸۴</ref>
ورود [[اهل ذمّه]] به [[مسجد]]، <ref>جواهرالکلام، ج۲۱، ص:۲۸۶ ـ ۲۸۷</ref> [[سکونت]] آنان در [[حجاز]]<ref>جواهرالکلام، ج۲۱، ص:۲۸۹</ref> و بلند کردن خانه‏‌هایشان بر خانه‏‌های [[مسلمانان]] جایز نیست. <ref>جواهرالکلام، ج۲۱، ص:۲۸۴</ref>


اگر اهل ذمّه، در قلمرو [[اسلام]] معبدی [[احداث]] کنند، بر [[حاکم اسلامی]] است که آن را ویران سازد، لکن تعمیر و مرمّت پرستشگاهی که از قبل وجود داشته جایز است. <ref>جواهرالکلام، ج۲۱، ص:۲۸۳</ref> چنانچه [[ذمّی]] به [[مقدّسات]] [[دینی]] مسلمانان[[اهانت]] کند، [[حاکم شرع]] هر گونه [[صلاح]] بداند، می‏‌تواند او را [[کیفر]] نماید<ref>مهذب الاحکام، ج۱۵، ص:۱۹۰</ref> و در صورت [[نقض عهد]] و فرار به قلمرو [[کفر]]، مالش در [[امان]] است. <ref>جواهر الکلام، ج۴۱، ص:۶۳۲</ref>
اگر اهل ذمّه، در قلمرو [[اسلام]] معبدی احداث کنند، بر [[حاکم اسلامی]] است که آن را ویران سازد، لکن تعمیر و مرمّت پرستشگاهی که از قبل وجود داشته جایز است. <ref>جواهرالکلام، ج۲۱، ص:۲۸۳</ref> چنانچه [[ذمّی]] به [[مقدّسات]] [[دینی]] مسلمانان[[اهانت]] کند، [[حاکم شرع]] هر گونه [[صلاح]] بداند، می‏‌تواند او را [[کیفر]] نماید<ref>مهذب الاحکام، ج۱۵، ص:۱۹۰</ref> و در صورت [[نقض عهد]] و فرار به قلمرو [[کفر]]، مالش در [[امان]] است. <ref>جواهر الکلام، ج۴۱، ص:۶۳۲</ref>


ذمّی باید [[خمس]] زمینی را که از [[مسلمان]] خریده، بپردازد. <ref>جواهر الکلام، ج۱۶، ص:۶۵</ref> [[غصب]] شراب یا خوک متعلّق به ذمّی، در صورتی که [[تظاهر]] به [[نوشیدن]] و بهره برداری از آنها نکند، موجب ضمان است. <ref>جواهر الکلام، ج۳۷، ص:۴۴ ـ ۴۵</ref> به قول مشهور، [[حرمت]] [[ربا]] میان مسلمان و ذمّی نیز ثابت است. <ref>جواهر الکلام، ج۲۳، ص:۳۸۲</ref>
ذمّی باید [[خمس]] زمینی را که از [[مسلمان]] خریده، بپردازد. <ref>جواهر الکلام، ج۱۶، ص:۶۵</ref> [[غصب]] شراب یا خوک متعلّق به ذمّی، در صورتی که [[تظاهر]] به [[نوشیدن]] و بهره برداری از آنها نکند، موجب ضمان است. <ref>جواهر الکلام، ج۳۷، ص:۴۴ ـ ۴۵</ref> به قول مشهور، [[حرمت]] [[ربا]] میان مسلمان و ذمّی نیز ثابت است. <ref>جواهر الکلام، ج۲۳، ص:۳۸۲</ref>
خط ۳۲: خط ۳۴:
مسلمان در برابر ذمّی [[قصاص]] نمی‏‌شود. برخی قدما ـ در فرضی که اولیای مقتول، مقدار اضافی دیه مسلمان نسبت به دیه [[ذمی]] را به [[اولیاء]] [[قاتل]] بدهند ـ قائل به ثبوت قصاص شده‏‌اند؛ <ref>المقنع، ص:۵۳۴</ref> لکن اگر به کشتن ذمّی [[عادت]] کند، بنابر قول مشهور بعد از دادن مقدار اضافی دیه مسلمان، قصاص می‏‌شود. <ref>جواهر الکلام، ج۴۲، ص:۱۵۰ ـ ۱۵۵</ref> برخی دیه ذمّی را در این‏صورت دیه مسلمان یا چهار هزار [[درهم]] ـ به صلاحدید [[حاکم شرع]] ـ دانسته‏‌اند. <ref>تلخیص المرام، ص:۳۵۶</ref> چنانچه ذمّی، به عمد [[مسلمانی]] را بکشد، همراه اموالش در [[اختیار]] اولیای مقتول قرار می‏‌گیرد و آنان بین کشتن و به [[بردگی]] گرفتن او مخیّرند. <ref>جواهر الکلام، ج۴۲، ص:۱۵۶</ref> برخی گفته‌‏اند: [[اموال]] قاتل تنها در صورتی که اولیای مقتول او را به بردگی بگیرند به آنان منتقل می‏‌شود. <ref>کتاب السرائر، ج۳، ص:۳۵۱</ref>
مسلمان در برابر ذمّی [[قصاص]] نمی‏‌شود. برخی قدما ـ در فرضی که اولیای مقتول، مقدار اضافی دیه مسلمان نسبت به دیه [[ذمی]] را به [[اولیاء]] [[قاتل]] بدهند ـ قائل به ثبوت قصاص شده‏‌اند؛ <ref>المقنع، ص:۵۳۴</ref> لکن اگر به کشتن ذمّی [[عادت]] کند، بنابر قول مشهور بعد از دادن مقدار اضافی دیه مسلمان، قصاص می‏‌شود. <ref>جواهر الکلام، ج۴۲، ص:۱۵۰ ـ ۱۵۵</ref> برخی دیه ذمّی را در این‏صورت دیه مسلمان یا چهار هزار [[درهم]] ـ به صلاحدید [[حاکم شرع]] ـ دانسته‏‌اند. <ref>تلخیص المرام، ص:۳۵۶</ref> چنانچه ذمّی، به عمد [[مسلمانی]] را بکشد، همراه اموالش در [[اختیار]] اولیای مقتول قرار می‏‌گیرد و آنان بین کشتن و به [[بردگی]] گرفتن او مخیّرند. <ref>جواهر الکلام، ج۴۲، ص:۱۵۶</ref> برخی گفته‌‏اند: [[اموال]] قاتل تنها در صورتی که اولیای مقتول او را به بردگی بگیرند به آنان منتقل می‏‌شود. <ref>کتاب السرائر، ج۳، ص:۳۵۱</ref>


دیه [[مرد]] ذمّی [[آزاد]]، هشتصد، و دیه [[زن]] ذمّی آزاد، چهارصد درهم و دیه جنین آنان یک دهم دیه پدرش است. <ref>جواهر الکلام، ج۴۳، ص:۳۸ ـ ۳۹ و، ص:۳۶۱ ـ ۳۶۳</ref> دیه‏‌ای که ذمّی به جهت [[جنایت]] باید بپردازد، هرچند خطای محض باشد، از [[مال]] وی پرداخت می‏‌شود نه عاقله او. <ref>جواهر الکلام، ج۴۳، ص:۴۳۰.</ref>.<ref> [[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]] ج۱، صفحه ۷۶۷-۷۶۹.</ref>
دیه [[مرد]] ذمّی [[آزاد]]، هشتصد، و دیه [[زن]] ذمّی آزاد، چهارصد درهم و دیه جنین آنان یک دهم دیه پدرش است. <ref>جواهر الکلام، ج۴۳، ص:۳۸ ـ ۳۹ و، ص:۳۶۱ ـ ۳۶۳</ref> دیه‏‌ای که ذمّی به جهت [[جنایت]] باید بپردازد، هرچند خطای محض باشد، از [[مال]] وی پرداخت می‏‌شود نه عاقله او. <ref>جواهر الکلام، ج۴۳، ص:۴۳۰.</ref><ref> [[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]] ج۱، صفحه ۷۶۷-۷۶۹.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
خط ۳۹: خط ۴۱:
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:اهل ذمه]]
[[رده:اهل ذمه]]
۲۱۸٬۲۲۶

ویرایش