اتباع در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۹: خط ۹:
* [[تبعیت]] گاهی به [[جسم]] است که به گام‌برداشتن پشت سر کسی در راه اطلاق می‌شود و گاهی به [[امتثال امر]] است<ref>احمد بن یوسف سمین حلبی، عمدة الحفاظ، ج۱، ص۲۹۲.</ref>.
* [[تبعیت]] گاهی به [[جسم]] است که به گام‌برداشتن پشت سر کسی در راه اطلاق می‌شود و گاهی به [[امتثال امر]] است<ref>احمد بن یوسف سمین حلبی، عمدة الحفاظ، ج۱، ص۲۹۲.</ref>.
* در [[فرهنگ]] [[سیاسی]] [[قرآن]] [[تبعیت]] و [[تقلید کورکورانه]] از پیشینیانِ [[گمراه]] که بدون [[دلیل]] و بر اساس [[هوای نفس]]، [[اعتقاد]] یا عادتی را فرا گرفته‌اند، [[نکوهش]] شده است {{متن قرآن|وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ شَيْئًا وَلَا يَهْتَدُونَ}}<ref> «و چون به آنان گفته شود از آنچه خداوند فرو فرستاده است پیروی کنید می‌گویند: (نه) بلکه ما از آنچه پدرانمان را بر آن یافته‌ایم پیروی می‌کنیم؛ آیا حتی اگر پدرانشان چیزی را در نمی‌یافته و راه به جایی نمی‌برده‌اند، (باز از پدرانشان پیروی می‌کنند؟)» سوره بقره، آیه ۱۷۰.</ref>؛ {{متن قرآن|قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَا تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ غَيْرَ الْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعُوا أَهْوَاءَ قَوْمٍ قَدْ ضَلُّوا مِنْ قَبْلُ وَأَضَلُّوا كَثِيرًا وَضَلُّوا عَنْ سَوَاءِ السَّبِيلِ}}<ref>«بگو ای اهل کتاب! در دین خود ناحق غلو نورزید و از هوس‌های گروهی که از پیش گمراه بودند، و بسیاری را گمراه کردند و از راه میانه به بیراه افتادند پیروی نکنید» سوره مائده، آیه ۷۷.</ref>؛ اما [[تبعیت]] از [[خدا]] و [[رسول]] {{صل}} کاری ممدوح و [[پسندیده]] است: {{متن قرآن|قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ}}<ref>«بگو اگر خداوند را دوست می‌دارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد» سوره آل عمران، آیه ۳۱.</ref><ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص:۴۱.</ref>.
* در [[فرهنگ]] [[سیاسی]] [[قرآن]] [[تبعیت]] و [[تقلید کورکورانه]] از پیشینیانِ [[گمراه]] که بدون [[دلیل]] و بر اساس [[هوای نفس]]، [[اعتقاد]] یا عادتی را فرا گرفته‌اند، [[نکوهش]] شده است {{متن قرآن|وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ شَيْئًا وَلَا يَهْتَدُونَ}}<ref> «و چون به آنان گفته شود از آنچه خداوند فرو فرستاده است پیروی کنید می‌گویند: (نه) بلکه ما از آنچه پدرانمان را بر آن یافته‌ایم پیروی می‌کنیم؛ آیا حتی اگر پدرانشان چیزی را در نمی‌یافته و راه به جایی نمی‌برده‌اند، (باز از پدرانشان پیروی می‌کنند؟)» سوره بقره، آیه ۱۷۰.</ref>؛ {{متن قرآن|قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَا تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ غَيْرَ الْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعُوا أَهْوَاءَ قَوْمٍ قَدْ ضَلُّوا مِنْ قَبْلُ وَأَضَلُّوا كَثِيرًا وَضَلُّوا عَنْ سَوَاءِ السَّبِيلِ}}<ref>«بگو ای اهل کتاب! در دین خود ناحق غلو نورزید و از هوس‌های گروهی که از پیش گمراه بودند، و بسیاری را گمراه کردند و از راه میانه به بیراه افتادند پیروی نکنید» سوره مائده، آیه ۷۷.</ref>؛ اما [[تبعیت]] از [[خدا]] و [[رسول]] {{صل}} کاری ممدوح و [[پسندیده]] است: {{متن قرآن|قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ}}<ref>«بگو اگر خداوند را دوست می‌دارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد» سوره آل عمران، آیه ۳۱.</ref><ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص:۴۱.</ref>.
==[[اتباع دشمن]]==
یکی از مقررات جالب [[اسلام]] در زمینه [[آداب جنگ]]، [[احترام]] به اتباع دشمن و [[محافظت]] کامل از [[اموال]] آنان است. در اسلام، [[جنگ]] با یک [[کشور]]، هیچ گونه قیدی را متوجه [[اتباع]] آن کشور که مقیم [[دارالاسلام]] هستند، نمی‌کند و تا وقتی که [[خوف]] [[خیانت]] از آنان نرود، بر اساس [[آیه]] ۵۸ از [[سوره انفال]] {{متن قرآن|وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِيَانَةً فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ عَلَى سَوَاءٍ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْخَائِنِينَ}}<ref>«و اگر از گروهی بیم خیانتی (در پیمان) داری به گونه برابر (پیمانشان را) به سوی آنها بیفکن که خداوند خیانتکاران را دوست نمی‌دارد» سوره انفال، آیه ۵۸.</ref> باید با احترام ایشان را به [[خروج از دارالاسلام]]، [[راهنمایی]] کرد. اموال [[تبعه]] [[دشمن]] نیز هرگز [[مصادره]] نمی‌شود و آنان [[حق آزادی]] رفت و آمد و [[معامله]] با [[مسلمانان]] را - همچنانکه در حالت [[صلح]] دارند - خواهند داشت<ref>آثار الحرب، ص۵۱۸-۵۰۹.</ref>.
اما بر اساس رویّه معمول در سده اخیر، تبعه دشمن را در محل معینی توقیف می‌کرده‌اند. در جنگ جهانی اول و دوم، توقیف و نگهداری اتباع دشمن به صورت عرف در آمده بود. بر اساس ماده ۴۲ [[کنوانسیون]] ژنو [[مورخ]] ۱۲ اوت ۱۹۴۹ درباره [[حمایت]] از [[غیرنظامیان]] در [[زمان]] جنگ، توقیف و نگهداری یا [[اجبار]] به اقامت در محل معین، نباید در [[حق]] اتباع دشمن، [[اجرا]] شود، مگر [[امنیت]] دولتی که افراد مذکور تحت [[اختیار]] آن به سر می‌برند، چنین اقداماتی را مطلقا ایجاب کند. این عمل بر اساس ماده ۴۳ این کنوانسیون، باید در هر حال [[مقید]] به کنترل متناوب [[قضایی]] یا [[اداری]] [[دولت]] عامل باشد. کسانی که به این ترتیب نگهداری می‌شوند، به موجب ماده ۸۰؛ اهلیت [[مدنی]] خود را به طور کامل [[حفظ]] می‌کنند و تمامی [[حقوق]] ناشی از آن را در صورت عدم مغایرت با وضعیت خود استیفا می‌کنند. با این همه، بعضی [[علما]] در وجود یک قاعدة [[عرفی]] که مانع توقیف و نگهداری دسته جمعی اتباع غیرنظامی [[دشمن]] باشد، تردید دارند<ref>روسو، ص۵۸-۵۵.</ref>. در مورد [[تجارت]] [[اتباع دشمن]] نیز، طی [[جنگ]] اول و دوم جهانی، راهکار متّبع، ممنوعیت تجارت با اتباع دشمن بود. بلکه حتی در جریان جنگ جهانی دوم، [[تفسیر]] موسّع از ممنوعیت تجارت با دشمن قاعده عمومی شد و در نتیجه برای مثال پرداخت دیون یک شرکت متعلق به دشمن به مثابه عمل [[تجاری]] ممنوعه تلقی می‌شد و از ابتدای جنگ جهانی اول، دول درگیر تمامی قراردادهایی را که روابطی با دشمن [[تولید]] می‌کرد و بعد از آغاز جنگ منعقد شده بود، به علت مخالف بودن با [[نظم عمومی]]، مطلقاً [[باطل]] اعلام کردند و همین [[قواعد]] در جنگ جهانی دوم نیز به کار گرفته شد. جالب اینکه کمیسیون [[مصالحه]] [[فرانسه]]- ایتالیا که با قراداد [[صلح]] ۱۹۴۷ م تأسیس گردیده بود، پذیرفت که به طور کلی، شروع جنگ فسخ قراردادهای منعقده بین [[اتباع]] دول [[متخاصم]] را به دنبال دارد. در مورد وضعیت [[اموال]] دشمن، در جنگ اول و دوم جهانی [[تدابیر]] محدودکننده بسیار شدیدی شامل ضبط و توقیف و [[تصفیه]] و فروش اموال اتباع دشمن اتخاذ شد<ref>آثار الحرب، ص۵۰۹.</ref>.
از مقایسه [[حقوق]] بشردوستانه معاصر با [[اسلام]] این نکته مهم روشن می‌شود که بسیاری از قواعد [[حقوق بین الملل]] که در کنوانسیون‌های چهارگانه ۱۹۴۹ م ژنو پا به عرصه نهاده، بیش از ۱۴۰۰ سال پیش در اسلام تدوین شده بوده است.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی]]، ص ۹۰.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
* [[پرونده:1379779.jpg|22px]] [[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|'''فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم''']]
# [[پرونده:1379779.jpg|22px]] [[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|'''فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم''']]
# [[پرونده: 1100699.jpg|22px]] [[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه فقه سیاسی ج۱''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}



نسخهٔ ‏۲۲ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۴۲

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث اتباع و مرتبط با مدخل اتباع است. مدخل‌های وابسته به این بحث:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل اتباع (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

  • اتِّباع: پیروی، تبعیت، الحاق، دنباله‌روی[۱].
  • ﴿قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا[۲].
  • تبعیت گاهی به جسم است که به گام‌برداشتن پشت سر کسی در راه اطلاق می‌شود و گاهی به امتثال امر است[۳].
  • در فرهنگ سیاسی قرآن تبعیت و تقلید کورکورانه از پیشینیانِ گمراه که بدون دلیل و بر اساس هوای نفس، اعتقاد یا عادتی را فرا گرفته‌اند، نکوهش شده است ﴿وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ شَيْئًا وَلَا يَهْتَدُونَ[۴]؛ ﴿قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَا تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ غَيْرَ الْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعُوا أَهْوَاءَ قَوْمٍ قَدْ ضَلُّوا مِنْ قَبْلُ وَأَضَلُّوا كَثِيرًا وَضَلُّوا عَنْ سَوَاءِ السَّبِيلِ[۵]؛ اما تبعیت از خدا و رسول (ص) کاری ممدوح و پسندیده است: ﴿قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ[۶][۷].

اتباع دشمن

یکی از مقررات جالب اسلام در زمینه آداب جنگ، احترام به اتباع دشمن و محافظت کامل از اموال آنان است. در اسلام، جنگ با یک کشور، هیچ گونه قیدی را متوجه اتباع آن کشور که مقیم دارالاسلام هستند، نمی‌کند و تا وقتی که خوف خیانت از آنان نرود، بر اساس آیه ۵۸ از سوره انفال ﴿وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِيَانَةً فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ عَلَى سَوَاءٍ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْخَائِنِينَ[۸] باید با احترام ایشان را به خروج از دارالاسلام، راهنمایی کرد. اموال تبعه دشمن نیز هرگز مصادره نمی‌شود و آنان حق آزادی رفت و آمد و معامله با مسلمانان را - همچنانکه در حالت صلح دارند - خواهند داشت[۹].

اما بر اساس رویّه معمول در سده اخیر، تبعه دشمن را در محل معینی توقیف می‌کرده‌اند. در جنگ جهانی اول و دوم، توقیف و نگهداری اتباع دشمن به صورت عرف در آمده بود. بر اساس ماده ۴۲ کنوانسیون ژنو مورخ ۱۲ اوت ۱۹۴۹ درباره حمایت از غیرنظامیان در زمان جنگ، توقیف و نگهداری یا اجبار به اقامت در محل معین، نباید در حق اتباع دشمن، اجرا شود، مگر امنیت دولتی که افراد مذکور تحت اختیار آن به سر می‌برند، چنین اقداماتی را مطلقا ایجاب کند. این عمل بر اساس ماده ۴۳ این کنوانسیون، باید در هر حال مقید به کنترل متناوب قضایی یا اداری دولت عامل باشد. کسانی که به این ترتیب نگهداری می‌شوند، به موجب ماده ۸۰؛ اهلیت مدنی خود را به طور کامل حفظ می‌کنند و تمامی حقوق ناشی از آن را در صورت عدم مغایرت با وضعیت خود استیفا می‌کنند. با این همه، بعضی علما در وجود یک قاعدة عرفی که مانع توقیف و نگهداری دسته جمعی اتباع غیرنظامی دشمن باشد، تردید دارند[۱۰]. در مورد تجارت اتباع دشمن نیز، طی جنگ اول و دوم جهانی، راهکار متّبع، ممنوعیت تجارت با اتباع دشمن بود. بلکه حتی در جریان جنگ جهانی دوم، تفسیر موسّع از ممنوعیت تجارت با دشمن قاعده عمومی شد و در نتیجه برای مثال پرداخت دیون یک شرکت متعلق به دشمن به مثابه عمل تجاری ممنوعه تلقی می‌شد و از ابتدای جنگ جهانی اول، دول درگیر تمامی قراردادهایی را که روابطی با دشمن تولید می‌کرد و بعد از آغاز جنگ منعقد شده بود، به علت مخالف بودن با نظم عمومی، مطلقاً باطل اعلام کردند و همین قواعد در جنگ جهانی دوم نیز به کار گرفته شد. جالب اینکه کمیسیون مصالحه فرانسه- ایتالیا که با قراداد صلح ۱۹۴۷ م تأسیس گردیده بود، پذیرفت که به طور کلی، شروع جنگ فسخ قراردادهای منعقده بین اتباع دول متخاصم را به دنبال دارد. در مورد وضعیت اموال دشمن، در جنگ اول و دوم جهانی تدابیر محدودکننده بسیار شدیدی شامل ضبط و توقیف و تصفیه و فروش اموال اتباع دشمن اتخاذ شد[۱۱]. از مقایسه حقوق بشردوستانه معاصر با اسلام این نکته مهم روشن می‌شود که بسیاری از قواعد حقوق بین الملل که در کنوانسیون‌های چهارگانه ۱۹۴۹ م ژنو پا به عرصه نهاده، بیش از ۱۴۰۰ سال پیش در اسلام تدوین شده بوده است.[۱۲]

منابع

پانویس

  1. خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۲، ص۷۸. حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۱۶۲. ابن‌منظور، لسان العرب، ج۸، ص۲۷.
  2. «می‌گویند: (نه) بلکه ما از آنچه پدرانمان را بر آن یافته‌ایم پیروی می‌کنیم» سوره بقره، آیه ۱۷۰.
  3. احمد بن یوسف سمین حلبی، عمدة الحفاظ، ج۱، ص۲۹۲.
  4. «و چون به آنان گفته شود از آنچه خداوند فرو فرستاده است پیروی کنید می‌گویند: (نه) بلکه ما از آنچه پدرانمان را بر آن یافته‌ایم پیروی می‌کنیم؛ آیا حتی اگر پدرانشان چیزی را در نمی‌یافته و راه به جایی نمی‌برده‌اند، (باز از پدرانشان پیروی می‌کنند؟)» سوره بقره، آیه ۱۷۰.
  5. «بگو ای اهل کتاب! در دین خود ناحق غلو نورزید و از هوس‌های گروهی که از پیش گمراه بودند، و بسیاری را گمراه کردند و از راه میانه به بیراه افتادند پیروی نکنید» سوره مائده، آیه ۷۷.
  6. «بگو اگر خداوند را دوست می‌دارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد» سوره آل عمران، آیه ۳۱.
  7. نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص:۴۱.
  8. «و اگر از گروهی بیم خیانتی (در پیمان) داری به گونه برابر (پیمانشان را) به سوی آنها بیفکن که خداوند خیانتکاران را دوست نمی‌دارد» سوره انفال، آیه ۵۸.
  9. آثار الحرب، ص۵۱۸-۵۰۹.
  10. روسو، ص۵۸-۵۵.
  11. آثار الحرب، ص۵۰۹.
  12. عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی، ص ۹۰.