وظایف منتظران راستین امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

 
(۱۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات پرسش
{{جعبه اطلاعات پرسش
| موضوع اصلی = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]]
| موضوع اصلی = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]]
| موضوع فرعی = [[وظایف]] منتظران راستین [[امام مهدی]] چیست؟
| تصویر = 7626626268.jpg
| تصویر = 7626626268.jpg
| اندازه تصویر = 200px
| مدخل بالاتر = [[مهدویت]] / [[غیبت امام مهدی]] / [[وظایف و تکالیف مسلمانان در عصر غیبت]]   
| مدخل بالاتر = [[مهدویت]] / [[غیبت امام مهدی]] / [[وظایف و تکالیف مسلمانان در عصر غیبت]]   
| مدخل اصلی =  [[وظایف منتظران راستین امام مهدی]]
| مدخل اصلی =  [[وظایف منتظران راستین امام مهدی]]
| مدخل وابسته =  
| مدخل وابسته =  
| پاسخ‌دهنده =
| تعداد پاسخ = ۱۵
| پاسخ‌دهندگان = ۱۵ پاسخ
}}
}}
'''[[وظایف]] منتظران راستین [[امام مهدی]] چیست؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود.
'''[[وظایف]] منتظران راستین [[امام مهدی]] چیست؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود.


== پاسخ جامع اجمالی ==
== پاسخ جامع اجمالی ==
* [[منتظر راستین امام مهدی]] - علاوه بر عمل به [[وظایف الزامی]] و [[وظایف غیرالزامی|غیرالزامی]] کلی [[شریعت]] که هر [[مسلمان]] و هر [[مؤمن]]ی بایسته و شایسته است رعایت کند - موظف است در [[عصر غیبت]] و در جهت فراهم آوری [[مقدمات انتظار|مقدمات]]، [[شرایط انتظار|شرایط]] و [[عناصر تشکیل دهنده انتظار]] [[انتظار درست|درست]] و [[انتظار مطلوب|مطلوب]]، وظایف ذیل را در راستای [[اهداف منتظران راستین]] محقق سازد:
[[منتظر راستین امام مهدی]] - علاوه بر عمل به [[وظایف الزامی]] و [[وظایف غیرالزامی|غیرالزامی]] کلی [[شریعت]] که هر [[مسلمان]] و هر [[مؤمن]]ی بایسته و شایسته است رعایت کند - موظف است در [[عصر غیبت]] و در جهت فراهم آوری [[مقدمات انتظار|مقدمات]]، [[شرایط انتظار|شرایط]] و [[عناصر تشکیل دهنده انتظار]] [[انتظار درست|درست]] و [[انتظار مطلوب|مطلوب]]، وظایف ذیل را در راستای [[اهداف منتظران راستین]] محقق سازد:
# '''وظایف مرتبط با هدف اول (عمل به [[وظایف عام نسبت به امام مهدی]]):'''
 
## [[امام‌شناسی]] ([[شناخت امام مهدی]])
'''وظایف مرتبط با عمل به [[وظایف عام نسبت به امام مهدی]]:'''
## [[تولی امام]] ([[ولایت‌پذیری]] از [[امام مهدی]]؛ شامل: انحصار [[ایمان]] به [[امامت]] و [[ولایت]] او؛ [[محبت]] و [[مودت]] او؛ [[اطاعت]] و [[نصرت]] او) [[اطاعت]] [[امام]] مستلزم چند [[وظیفه الزامی]] کلی است: (۱): [[پرهیزگاری]] و رعایت [[تقوای الهی]]؛ (۲): [[اقتدا به سنت و سیره امام]] (شامل: [[مبارزه با انحراف‌ها]] و [[مبارزه با بدعت‌ها|بدعت‌ها]])؛ (۳): [[رعایت حق الناس]] ([[حقوق فردی]] و [[حقوق اجتماعی|اجتماعی]]).
# [[امام‌شناسی]] ([[شناخت امام مهدی]])
## [[تبری از طاغوت]] ([[براءت‌جویی]] از هر [[امام]] و [[رهبری]] جز [[امام مهدی]]؛ شامل: [[مبارزه با ظالمان]] و [[مبارزه با مستبدان|مستبدان]])
# [[تولی امام]] ([[ولایت‌پذیری]] از [[امام مهدی]]؛ شامل: انحصار [[ایمان]] به [[امامت]] و [[ولایت]] او؛ [[محبت]] و [[مودت]] او؛ [[اطاعت]] و [[نصرت]] او) [[اطاعت]] [[امام]] مستلزم چند [[وظیفه الزامی]] کلی است:
## [[زیارت امام]] ([[التزام]] به [[زیارت امام مهدی]] به ویژه [[زیارات]] [[مأثور]])
##[[پرهیزگاری]] و رعایت [[تقوای الهی]]؛
## [[یاد امام مهدی]] و [[احیای مجالس منتسب به امام مهدی|احیای مجالس منتسب به او]]
##[[اقتدا به سنت و سیره امام]] (شامل: [[مبارزه با انحراف‌ها]] و [[مبارزه با بدعت‌ها|بدعت‌ها]])؛
## [[دعا برای امام]] ([[التزام]] به [[دعا برای امام مهدی]] به ویژه [[ادعیه]] ای که در [[حق]] او وارد شده؛ از جمله: [[دعا برای سلامتی امام مهدی]])
##[[رعایت حق الناس]] ([[حقوق فردی]] و [[حقوق اجتماعی|اجتماعی]]).
## [[اقتدا به سنت امام|اقتدا به سنت]] و [[اقتدا به سیره امام|سیره امام]] در امور استحبابی (تشبه به [[عبادات]] و [[اخلاق امام]])
#[[تبری از طاغوت]] ([[براءت‌جویی]] از هر [[امام]] و [[رهبری]] جز [[امام مهدی]]؛ شامل: [[مبارزه با ظالمان]] و [[مبارزه با مستبدان|مستبدان]])
## [[اعمال عبادی به نیابت از امام]] ([[صدقه برای سلامتی امام مهدی|صدقه برای سلامتی او]]؛ [[حج]] به [[نیابت]] از او و غیره)
# [[زیارت امام]] ([[التزام]] به [[زیارت امام مهدی]] به ویژه [[زیارات]] [[مأثور]])
# '''وظایف مرتبط با هدف دوم (عمل به [[وظایف خاص نسبت به امام مهدی]]):'''
# [[یاد امام مهدی]] و [[احیای مجالس منتسب به امام مهدی|احیای مجالس منتسب به او]]
## [[انتظار فرج]] و [[ظهور امام مهدی]] (توسط فرد و [[جامعه]])
# [[دعا برای امام]] ([[التزام]] به [[دعا برای امام مهدی]] به ویژه [[ادعیه]] ای که در [[حق]] او وارد شده؛ از جمله: [[دعا برای سلامتی امام مهدی]])
## [[استقامت در برابر سختی‌های دوران غیبت امام مهدی|استقامت]] و [[صبر بر سختی‌های دوران غیبت امام مهدی]] (توسط فرد و [[جامعه]])
# [[اقتدا به سنت امام|اقتدا به سنت]] و [[اقتدا به سیره امام|سیره امام]] در امور استحبابی (تشبه به [[عبادات]] و [[اخلاق امام]])
## [[آمادگی]] و [[زمینه‌سازی برای ظهور امام مهدی]] (شامل: [[اصلاح]] فرد و جامعه در همه عرصه‌های [[فکری]]/[[اعتقادی]]، [[روحی]]/[[روانی]]، [[اخلاقی]]/[[رفتاری]]، [[سیاسی]]/[[حکومتی]]، [[نظامی]]/[[انتظامی]]، [[تبلیغاتی]]/[[ارتباطاتی]] و غیره)
# [[اعمال عبادی به نیابت از امام]] ([[صدقه برای سلامتی امام مهدی|صدقه برای سلامتی او]]؛ [[حج]] به [[نیابت]] از او و غیره)
## [[پیروی از نواب عام امام مهدی]] ([[تقلید]] از [[فقیه عادل]] [[فقیه جامع‌الشرایط|جامع‌الشرایط]] و [[ولایت‌پذیری از ولی فقیه در عصر غیبت]])
'''وظایف مرتبط با عمل به [[وظایف خاص نسبت به امام مهدی]]:'''
## [[دعا برای تعجیل فرج]] و [[ظهور امام مهدی]]
# [[انتظار فرج]] و [[ظهور امام مهدی]] (توسط فرد و [[جامعه]])
## [[غمگین بودن در دوران غیبت و اشتیاق به ظهور|غمگین بودن برای غیبت او و اشتیاق داشتن به ظهورش]]
# [[استقامت در برابر سختی‌های دوران غیبت امام مهدی|استقامت]] و [[صبر بر سختی‌های دوران غیبت امام مهدی]] (توسط فرد و [[جامعه]])
# '''وظایف مرتبط با هدف سوم (به دست آوردن [[ارکان انتظار راستین]]):'''
# [[آمادگی]] و [[زمینه‌سازی برای ظهور امام مهدی]] (شامل: [[اصلاح]] فرد و جامعه در همه عرصه‌های [[فکری]]/[[اعتقادی]]، [[روحی]]/[[روانی]]، [[اخلاقی]]/[[رفتاری]]، [[سیاسی]]/[[حکومتی]]، [[نظامی]]/[[انتظامی]]، [[تبلیغاتی]]/[[ارتباطاتی]] و غیره)
## [[اعتراض به وضع موجود]]؛
# [[پیروی از نواب عام امام مهدی]] ([[تقلید]] از [[فقیه عادل]] [[فقیه جامع‌الشرایط|جامع‌الشرایط]] و [[ولایت‌پذیری از ولی فقیه در عصر غیبت]])
## [[آگاهی از وضع مطلوب]]؛
# [[دعا برای تعجیل فرج]] و [[ظهور امام مهدی]]
## [[اعتقاد و امید به تحقق وضع مطلوب]]؛
# [[غمگین بودن در دوران غیبت و اشتیاق به ظهور|غمگین بودن برای غیبت او و اشتیاق داشتن به ظهورش]]
## [[اقدام برای تحقق وضع مطلوب]].
'''وظایف مرتبط با به دست آوردن [[ارکان انتظار راستین]]:'''
# '''وظایف مرتبط با هدف چهارم ([[به دست آوردن ویژگی‌های منتظران راستین]]):
# [[اعتراض به وضع موجود]]؛
# '''وظایف مرتبط با هدف پنجم (عمل به [[وظایف الهی نسبت به ولایت با مؤمنان]]):'''
# [[آگاهی از وضع مطلوب]]؛
## [[دوستی با دوستان امام مهدی]] (شامل: [[تکریم منتسبان به امام مهدی]])؛
# [[اعتقاد و امید به تحقق وضع مطلوب]]؛
## [[امر به معروف و نهی از منکر]]؛
# [[اقدام برای تحقق وضع مطلوب]].
## [[دعا برای مؤمنان]]؛
'''وظایف مرتبط با به دست آوردن ویژگی‌های منتظران راستین]]:
## [[رفع هم و غم مؤمنان]]؛
'''وظایف مرتبط با عمل به [[وظایف الهی نسبت به ولایت با مؤمنان]]:'''
## [[یاری‌رسانی به مؤمنان]]؛
# [[دوستی با دوستان امام مهدی]] (شامل: [[تکریم منتسبان به امام مهدی]])؛
## [[نزدیک کردن مؤمنان به امام]] (شامل: [[محبوب کردن امام نزد مؤمنان]])؛
# [[امر به معروف و نهی از منکر]]؛
# '''وظایف مرتبط با هدف ششم (عمل به [[وظایف الهی نسبت به امت اسلامی]]):'''
# [[دعا برای مؤمنان]]؛
## حفظ و تحکیم [[اتحاد در امت اسلامی]]'''»<ref>[[مکاتبه اختصاصی با [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]]]]</ref>.
# [[رفع هم و غم مؤمنان]]؛
* این [[وظایف منتظران راستین امام مهدی|وظایف]] را این‌گونه نیز می‌توان تقسیم کرد:
# [[یاری‌رسانی به مؤمنان]]؛
** '''نخست:''' [[وظایف منتظران راستین امام مهدی]] بر اساس ساحت ها و زمینه های زندگی فرد و [[جامعه]]:
# [[نزدیک کردن مؤمنان به امام]] (شامل: [[محبوب کردن امام نزد مؤمنان]])؛
# [[وظایف فکری و اعتقادی منتظران]] ([[وظایف علمی و معرفتی منتظران|وظایف علمی و معرفتی]])؛
'''وظایف مرتبط با عمل به [[وظایف الهی نسبت به امت اسلامی]]:'''
# [[وظایف روحی و روانی منتظران]] ([[وظایف معنوی و عرفانی منتظران|آثار معنوی و عرفانی]])؛
# حفظ و تحکیم [[اتحاد در امت اسلامی]]'''»<ref>[[مکاتبه اختصاصی با [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]]]]</ref>.
# [[وظایف اخلاقی و تربیتی منتظران]]؛
 
# [[وظایف سیاسی منتظران]]؛
این [[وظایف منتظران راستین امام مهدی|وظایف]] را این‌گونه نیز می‌توان تقسیم کرد:
# [[وظایف اقتصادی منتظران]]؛
#[[وظایف منتظران راستین امام مهدی]] بر اساس ساحت ها و زمینه های زندگی فرد و [[جامعه]]:
# [[وظایف نظامی و انتظامی منتظران]]؛
## [[وظایف فکری و اعتقادی منتظران]] ([[وظایف علمی و معرفتی منتظران|وظایف علمی و معرفتی]])؛
# [[وظایف تبلیغاتی منتظران]]؛
## [[وظایف روحی و روانی منتظران]] ([[وظایف معنوی و عرفانی منتظران|آثار معنوی و عرفانی]])؛
# [[وظایف بین‌المللی منتظران]].
## [[وظایف اخلاقی و تربیتی منتظران]]؛
** '''دوم:''' [[وظایف منتظران]] بر اساس [[تقسیم منتظران]] به فرد و [[جامعه]]:
## [[وظایف سیاسی منتظران]]؛
# [[وظایف فردی منتظران]]؛
## [[وظایف اقتصادی منتظران]]؛
# [[وظایف اجتماعی منتظران]].
## [[وظایف نظامی و انتظامی منتظران]]؛
* این [[وظایف منتظران راستین امام مهدی|وظایف]] را به‌گونه دیگری نیز می‌توان تقسیم کرد:
## [[وظایف تبلیغاتی منتظران]]؛
## [[وظایف بین‌المللی منتظران]].
#[[وظایف منتظران]] بر اساس [[تقسیم منتظران]] به فرد و [[جامعه]]:
## [[وظایف فردی منتظران]]؛
## [[وظایف اجتماعی منتظران]].
 
این [[وظایف منتظران راستین امام مهدی|وظایف]] را به‌گونه دیگری نیز می‌توان تقسیم کرد:
# [[وظایف علما در عصر غیبت]]؛
# [[وظایف علما در عصر غیبت]]؛
# [[وظایف دانش‌آموزان و دانشجویان در عصر غیبت]]؛
# [[وظایف دانش‌آموزان و دانشجویان در عصر غیبت]]؛
خط ۷۳: خط ۷۶:
== پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه ==
== پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه ==
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱. آیت‌الله حسینی خامنه‌ای؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱. آیت‌الله خامنه‌ای؛
| تصویر = 11760.jpg
| تصویر = 11760.jpg
| پاسخ‌دهنده = سید علی حسینی خامنه‌ای
| پاسخ‌دهنده = سید علی حسینی خامنه‌ای
| پاسخ = آیت‌الله '''[[سید علی حسینی خامنه‌ای]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت از منظر ولایت (کتاب)|مهدویت از منظر ولایت]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = آیت‌الله '''[[سید علی حسینی خامنه‌ای]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت از منظر ولایت (کتاب)|مهدویت از منظر ولایت]]»'' در این‌باره گفته است:


«بزرگترین [[وظیفه]] [[منتظران امام زمان]] این است که از لحاظ [[معنوی]] و [[اخلاقی]] و عملی و پیوندهای [[دینی]] و [[اعتقادی]] و [[عاطفی]] با [[مؤمنین]] و همچنین برای پنجه درافکندن با [[زورگویان]]، خود را آماده کنند. کسانی که در دوران [[دفاع مقدس]]، سر از پا نشناخته در صفوف [[دفاع مقدس]] شرکت می‌‌کردند، [[منتظران حقیقی]] بودند. کسی که وقتی [[کشور اسلامی]] مورد تهدید [[دشمن]] است، آماده [[دفاع]] از [[ارزش‌ها]] و میهن [[اسلامی]] و [[پرچم]] برافراشته [[اسلام]] است، می‌‌تواند ادعا کند که اگر [[امام زمان]] بیاید، پشت سر آن [[حضرت]] در میدان‌های خطر قدم خواهد گذاشت. اما کسانی که در مقابل خطر، [[انحراف]] و چرب و شیرین [[دنیا]] خود را می‌‌بازند و زانوان‌شان [[سست]] می‌‌شود؛ کسانی که برای مطامع شخصی خود حاضر نیستند حرکتی که مطامع آن‌ها را به خطر می‌‌اندازد، انجام دهند؛ اینها چطور می‌‌توانند [[منتظر]] [[امام زمان]] به حساب آیند؟ کسی که در [[انتظار]] آن [[مصلح بزرگ]] است، باید در خود زمینه‌های [[صلاح]] را آماده سازد و کاری کند که بتواند برای تحقق [[صلاح]] بایستد<ref>در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمه شعبان در مصلای تهران، ۳۰/۷/۸۱.</ref>»<ref>[[سید علی حسینی خامنه‌ای|حسینی خامنه‌ای، سید علی]]، [[مهدویت از منظر ولایت (کتاب)|مهدویت از منظر ولایت]]، ص۵۷-۵۸.</ref>.
«بزرگترین [[وظیفه]] [[منتظران امام زمان]] این است که از لحاظ [[معنوی]] و [[اخلاقی]] و عملی و پیوندهای [[دینی]] و [[اعتقادی]] و [[عاطفی]] با [[مؤمنین]] و همچنین برای پنجه درافکندن با [[زورگویان]]، خود را آماده کنند. کسانی که در دوران [[دفاع مقدس]]، سر از پا نشناخته در صفوف [[دفاع مقدس]] شرکت می‌‌کردند، [[منتظران حقیقی]] بودند. کسی که وقتی [[کشور اسلامی]] مورد تهدید [[دشمن]] است، آماده [[دفاع]] از [[ارزش‌ها]] و میهن [[اسلامی]] و [[پرچم]] برافراشته [[اسلام]] است، می‌‌تواند ادعا کند که اگر [[امام زمان]] بیاید، پشت سر آن حضرت در میدان‌های خطر قدم خواهد گذاشت. اما کسانی که در مقابل خطر، [[انحراف]] و چرب و شیرین [[دنیا]] خود را می‌‌بازند و زانوان‌شان [[سست]] می‌‌شود؛ کسانی که برای مطامع شخصی خود حاضر نیستند حرکتی که مطامع آن‌ها را به خطر می‌‌اندازد، انجام دهند؛ اینها چطور می‌‌توانند [[منتظر]] [[امام زمان]] به حساب آیند؟ کسی که در [[انتظار]] آن [[مصلح بزرگ]] است، باید در خود زمینه‌های [[صلاح]] را آماده سازد و کاری کند که بتواند برای تحقق [[صلاح]] بایستد<ref>در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمه شعبان در مصلای تهران، ۳۰/۷/۸۱.</ref>»<ref>[[سید علی حسینی خامنه‌ای|حسینی خامنه‌ای، سید علی]]، [[مهدویت از منظر ولایت (کتاب)|مهدویت از منظر ولایت]]، ص۵۷-۵۸.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۸۷: خط ۹۰:


«[[انتظار فرج]]، دو رکن اساسی دارد:
«[[انتظار فرج]]، دو رکن اساسی دارد:
#نارضایتی از وضعیت موجود؛
# نارضایتی از وضعیت موجود؛
# [[امید]] به [[گشایش]] در زمان آینده.
# [[امید]] به [[گشایش]] در زمان آینده.


خط ۱۰۷: خط ۱۱۰:


«دست کم سه مؤلفه در شکل‌گیری [[انتظار]]، نقش اساسی دارد:  
«دست کم سه مؤلفه در شکل‌گیری [[انتظار]]، نقش اساسی دارد:  
#'''قانع نبودن از وضع موجود'''
# '''قانع نبودن از وضع موجود'''
#'''[[امید]] دستیابی به وضع مطلوب'''
# '''[[امید]] دستیابی به وضع مطلوب'''
#'''حرکت و تلاش برای گذر از وضع موجود و قرار گرفتن در وضع مطلوب'''  
# '''حرکت و تلاش برای گذر از وضع موجود و قرار گرفتن در وضع مطلوب'''  
::::::این [[امیدواری]]، ناگزیر مراحلی را در بر خواهد داشت که برخی بدین قرارند:
این [[امیدواری]]، ناگزیر مراحلی را در بر خواهد داشت که برخی بدین قرارند:
#'''[[آگاهی]] به عدم حضور ظاهری [[امام‏]]:''' گاهی [[انسان]] در [[زندگی]] کمبودی دارد؛ امّا به سبب آن‏که به آن کمبود [[آگاهی]] ندارد، هرگز در پی رفع آن کمبود هم نمی‌‏رود و هرگز برای جبران آن از خود تلاشی نشان نمی‏‌دهد؛ پس در نخستین مرحله [[انتظار]]، می‌‏بایست [[آگاه]] شد که [[حجت الهی]] در پرده [[غیبت]] است.
# '''[[آگاهی]] به عدم حضور ظاهری [[امام‏]]:''' گاهی [[انسان]] در [[زندگی]] کمبودی دارد؛ امّا به سبب آن‏که به آن کمبود [[آگاهی]] ندارد، هرگز در پی رفع آن کمبود هم نمی‌‏رود و هرگز برای جبران آن از خود تلاشی نشان نمی‏‌دهد؛ پس در نخستین مرحله [[انتظار]]، می‌‏بایست [[آگاه]] شد که [[حجت الهی]] در پرده [[غیبت]] است.
#'''احساس [[نیاز]] به [[امام]] حاضر:''' ممکن است در عصر [[پنهان‌‏زیستی]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} کسی به [[غیبت]] آن [[حضرت]] [[آگاهی]] هم داشته باشد؛ امّا هرگز به این دیدگاه نرسیده که [[جامعه بشری]] [[نیازمند]] چنین [[رهبری الهی]] است. به بیان دیگر، مؤلفه پیشین وجود دارد؛ امّا فرد هرگز به آن [[حجت الهی]] احساس [[نیاز]] پیدا نکرده است. او بر این [[باور]] است که [[مردم]] چه نیازی به [[امام]] دارند؛ در حالی که [[زندگی]] خود را سپری می‌‏کنند. چنین کسی هرگز نمی‌‏تواند [[انتظار]] [[ظهور]] حضرتش را درون خود پدید آورد.
# '''احساس [[نیاز]] به [[امام]] حاضر:''' ممکن است در عصر [[پنهان‌‏زیستی]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} کسی به [[غیبت]] آن حضرت [[آگاهی]] هم داشته باشد؛ امّا هرگز به این دیدگاه نرسیده که [[جامعه بشری]] [[نیازمند]] چنین [[رهبری الهی]] است. به بیان دیگر، مؤلفه پیشین وجود دارد؛ امّا فرد هرگز به آن [[حجت الهی]] احساس [[نیاز]] پیدا نکرده است. او بر این [[باور]] است که [[مردم]] چه نیازی به [[امام]] دارند؛ در حالی که [[زندگی]] خود را سپری می‌‏کنند. چنین کسی هرگز نمی‌‏تواند [[انتظار]] [[ظهور]] حضرتش را درون خود پدید آورد.
#'''[[یقین]] به [[ظهور]] [[امام]] غایب‏:''' شکی نیست کسانی که به [[ظهور]] [[امام]] [[غایب]] [[یقین]] ندارند، در [[انتظار]] نیز نخواهند بود؛ بلکه [[انتظار]] برای آن‏ها بی‏‌معنا خواهد بود. هرقدر [[آگاهی]] و [[یقین]] شخص به [[ظهور]] [[امام]]{{ع}} بیشتر و عمیق‏‌تر باشد، انتظارش به آن، بیشتر است. اگر [[شک]] و تردیدی در اصل وقوع آن داشته باشد یا اعتقادش به آن [[سست]] و ضعیف باشد، انتظارش هم به همان اندازه [[سست]] خواهد بود [[پیشوایان]] [[معصوم]]{{عم}} با در نظر گرفتن این نکته اساسی، همواره در سخنان [[نورانی]] خود، [[باور]] قطعی به [[ظهور]] آخرین [[حجّت الهی]] را تقویت کرده، ایشان را از هرگونه [[ناامیدی]]، پرهیز می‌‏دادند. [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]]{{صل}} فرمود: [[قیامت]] برپا نمی‌‏شود، تا این‏که قیام‌‏کننده‌‏ای به [[حق]] از [[خاندان]] ما [[قیام]] کند و این، هنگامی است که [[خداوند]] به او اجازه فرماید. هرکس از او [[پیروی]] کند، [[نجات]] می‏‌یابد و هر کس از او سرپیچد، هلاک خواهد شد<ref> {{عربی|" لَا تَقُومُ‏ السَّاعَةُ حَتَّى‏ يَقُومَ‏ الْقَائِمُ‏ الْحَقُ‏ مِنَّا وَ ذَلِكَ حِينَ يَأْذَنَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ وَ مَنْ تَبِعَهُ نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهُ هَلَكَ اللَّهَ اللَّهَ عِبَادَ اللَّهِ فَأْتُوهُ وَ لَوْ عَلَى الثَّلْجِ فَإِنَّهُ خَلِيفَةُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ خَلِيفَتِي‏‏‏ ‏"}}؛ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج ۲، ص ۵۹؛ر.ک: اربلی، کشف الغمة فی معرفة الائمة{{عم}}، ج ۲، ص ۴۵۹</ref>.
# '''[[یقین]] به [[ظهور]] [[امام]] غایب‏:''' شکی نیست کسانی که به [[ظهور]] [[امام]] [[غایب]] [[یقین]] ندارند، در [[انتظار]] نیز نخواهند بود؛ بلکه [[انتظار]] برای آن‏ها بی‏‌معنا خواهد بود. هرقدر [[آگاهی]] و [[یقین]] شخص به [[ظهور]] [[امام]] {{ع}} بیشتر و عمیق‏‌تر باشد، انتظارش به آن، بیشتر است. اگر [[شک]] و تردیدی در اصل وقوع آن داشته باشد یا اعتقادش به آن [[سست]] و ضعیف باشد، انتظارش هم به همان اندازه [[سست]] خواهد بود [[پیشوایان]] [[معصوم]] {{عم}} با در نظر گرفتن این نکته اساسی، همواره در سخنان [[نورانی]] خود، [[باور]] قطعی به [[ظهور]] آخرین [[حجّت الهی]] را تقویت کرده، ایشان را از هرگونه [[ناامیدی]]، پرهیز می‌‏دادند. [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]] {{صل}} فرمود: [[قیامت]] برپا نمی‌‏شود، تا این‏که قیام‌‏کننده‌‏ای به [[حق]] از [[خاندان]] ما [[قیام]] کند و این، هنگامی است که [[خداوند]] به او اجازه فرماید. هرکس از او [[پیروی]] کند، [[نجات]] می‏‌یابد و هر کس از او سرپیچد، هلاک خواهد شد<ref> {{عربی|" لَا تَقُومُ‏ السَّاعَةُ حَتَّى‏ يَقُومَ‏ الْقَائِمُ‏ الْحَقُ‏ مِنَّا وَ ذَلِكَ حِينَ يَأْذَنَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ وَ مَنْ تَبِعَهُ نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهُ هَلَكَ اللَّهَ اللَّهَ عِبَادَ اللَّهِ فَأْتُوهُ وَ لَوْ عَلَى الثَّلْجِ فَإِنَّهُ خَلِيفَةُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ خَلِيفَتِي‏‏‏ ‏"}}؛ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج ۲، ص ۵۹؛ر.ک: اربلی، کشف الغمة فی معرفة الائمة {{عم}}، ج ۲، ص ۴۵۹</ref>.
#'''[[دوست]] داشتن [[ظهور]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}}:''' کسی که به [[ظهور]] [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} [[معتقد]] است و وقوع آن را هم نزدیک می‏‌بیند، هرقدر [[ظهور]] [[موعود]] را بیشتر [[دوست]] بدارد، انتظارش برای آن بیشتر خواهد بود و اگر آن را خوش نداشته باشد، انتظارش ضعیف و [[سست]] می‌‏شود. این [[دوست]] داشتن فقط زمانی به وجود می‌‏آید که [[مؤمنان]]، تصویر روشنی از [[زمان ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} داشته باشند، تا این‏که نه فقط از آن نهراسند، بلکه برای وقوعش لحظه‌‏شماری کنند. متأسفانه تصویرسازی [[دوران ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} همواره از [[افراط‌ها]] و [[تفریط‌ها]] در [[امان]] نبوده است. گاهی دوران [[حکومت]] آن [[حضرت]] را سخت‏‌ترین و تلخ‌‏ترین دوران یاد می‌‏کنند و گاهی آن دوران را دوران [[رفاه]] و [[آسایش]] مطلق و تن‌‏پروری معرفی می‌‏نمایند که بدون [[تردید]]، هردو تصویر، زیان‏‌های خود را در باورهای [[جامعه]] گذاشته است.
# '''[[دوست]] داشتن [[ظهور]] [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}}:''' کسی که به [[ظهور]] [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} [[معتقد]] است و وقوع آن را هم نزدیک می‏‌بیند، هرقدر [[ظهور]] [[موعود]] را بیشتر [[دوست]] بدارد، انتظارش برای آن بیشتر خواهد بود و اگر آن را خوش نداشته باشد، انتظارش ضعیف و [[سست]] می‌‏شود. این [[دوست]] داشتن فقط زمانی به وجود می‌‏آید که [[مؤمنان]]، تصویر روشنی از [[زمان ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} داشته باشند، تا این‏که نه فقط از آن نهراسند، بلکه برای وقوعش لحظه‌‏شماری کنند. متأسفانه تصویرسازی [[دوران ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} همواره از [[افراط‌ها]] و [[تفریط‌ها]] در [[امان]] نبوده است. گاهی دوران [[حکومت]] آن حضرت را سخت‏‌ترین و تلخ‌‏ترین دوران یاد می‌‏کنند و گاهی آن دوران را دوران [[رفاه]] و [[آسایش]] مطلق و تن‌‏پروری معرفی می‌‏نمایند که بدون [[تردید]]، هردو تصویر، زیان‏‌های خود را در باورهای [[جامعه]] گذاشته است.
#'''نزدیک دانستن [[ظهور]]:''' اگرچه [[انتظار]] با مؤلفه‌‏های یاد شده تحقق می‌‏یابد، نزدیک دانستن [[ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} می‌‏تواند بر شدت [[انتظار]] افزوده، [[آمادگی]] فرد را افزایش دهد. نزدیک دانستن [[ظهور]] باعث می‌‏شود توجه به [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} بی‌ش‏ازپیش افزایش پیدا کند، مشکلات دیگر، تحت الشعاع قرار گرفته، تمام [[رفتار]] در راستای [[خشنودی]] آن [[حضرت]] انجام شود»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[انتظار و منتظران (مقاله)|انتظار و منتظران]]، ص ۱۹۵-۱۹۶.</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۲]]، ص۲۱۰-۲۱۳.</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص۷۶-۸۴.</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[نقش مردم در انقلاب جهانی حضرت مهدی (کتاب)|نقش مردم در انقلاب جهانی حضرت مهدی]]، ص ۷۲.</ref>.
# '''نزدیک دانستن [[ظهور]]:''' اگرچه [[انتظار]] با مؤلفه‌‏های یاد شده تحقق می‌‏یابد، نزدیک دانستن [[ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} می‌‏تواند بر شدت [[انتظار]] افزوده، [[آمادگی]] فرد را افزایش دهد. نزدیک دانستن [[ظهور]] باعث می‌‏شود توجه به [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} بی‌ش‏ازپیش افزایش پیدا کند، مشکلات دیگر، تحت الشعاع قرار گرفته، تمام [[رفتار]] در راستای [[خشنودی]] آن حضرت انجام شود»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[انتظار و منتظران (مقاله)|انتظار و منتظران]]، ص ۱۹۵-۱۹۶.</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۲]]، ص۲۱۰-۲۱۳.</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص۷۶-۸۴.</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[نقش مردم در انقلاب جهانی حضرت مهدی (کتاب)|نقش مردم در انقلاب جهانی حضرت مهدی]]، ص ۷۲.</ref>.
*«'''[[شناخت امام زمان]]'''
*«'''[[شناخت امام زمان]]'''
*'''[[پایداری]] در [[محبت]] [[اهل بیت]]{{عم}}'''
* '''[[پایداری]] در [[محبت]] [[اهل بیت]] {{عم}}'''
*'''[[پیروی از امامان]] پیشین{{عم}}'''
* '''[[پیروی از امامان]] پیشین {{عم}}'''
*'''بزرگداشت نام و یاد آن [[حضرت]]'''»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[نقش مردم در انقلاب جهانی حضرت مهدی (کتاب)|نقش مردم در انقلاب جهانی حضرت مهدی]]، ص ۷۲.</ref>.
* '''بزرگداشت نام و یاد آن حضرت'''»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[نقش مردم در انقلاب جهانی حضرت مهدی (کتاب)|نقش مردم در انقلاب جهانی حضرت مهدی]]، ص ۷۲.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۲۷: خط ۱۳۰:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[علی رضا پناهیان]]'''، در کتاب ''«[[انتظار عامیانه عالمانه عارفانه (کتاب)|انتظار عامیانه عالمانه عارفانه]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[علی رضا پناهیان]]'''، در کتاب ''«[[انتظار عامیانه عالمانه عارفانه (کتاب)|انتظار عامیانه عالمانه عارفانه]]»'' در این‌باره گفته است:
*«'''[[اعتراض]] به وضع موجود'''
*«'''[[اعتراض]] به وضع موجود'''
*'''[[آگاهی]] از وضع مطلوب'''
* '''[[آگاهی]] از وضع مطلوب'''
*'''[[اعتقاد]] و [[امید]] به تحقق وضع مطلوب'''
* '''[[اعتقاد]] و [[امید]] به تحقق وضع مطلوب'''
*'''[[اشتیاق]] به وضع مطلوب'''
* '''[[اشتیاق]] به وضع مطلوب'''
*'''[[اقدام]] برای تحقق وضع مطلوب'''
* '''[[اقدام]] برای تحقق وضع مطلوب'''
::::::اساساً هیچ احساس و ادراکی نمی‌تواند تا ابد در حصار عدم تجلی در عمل محصور بماند. اگر [[مهدی]]{{ع}} دوست‌داشتنی است، اگر [[ظهور]] او و تحقق تمام زیبایی‌های [[حاکمیت]] مطلق [[دین]] [[دوست]] داشتنی است، این [[دوست]] داشتن تا کی می‌تواند محجوب بماند؟ یقیناً این [[دوست]] داشتن در [[رفتار]] و منش [[جامعه]] تأثیرات شگرف خود را نشان خواهد داد و خواسته یا ناخواسته در [[وضع جامعه]] تغییراتی ایجاد خواهد کرد. سخن ما در این بخش، ناظر به تقویت این آثار است و اینکه بتوانیم با عمل به آنچه دوستش داریم، یعنی عمل به مقتضای [[انتظار فرج]]، انتظارمان را قوام بخشیم و از مدت [[دوران غیبت]] بکاهیم. طبیعتاً هرگاه [[بینش]] و گرایش مثبتی نسبت به موضوعی پدید بیاید و رشد کند، [[رفتار]] [[انسان]] هم تا حدودی تحت آن قرار خواهد گرفت. در این صورت برای عمل کردن فرد براساس آن قرار خواهد گرفت. در این صورت برای عمل کردن فرد بر اساس آن [[بینش]] و گرایش، [[نیاز]] به سفارش [[علی]] حدّه‌ای نخواهد بود، الا اینکه توجه به عمل و نقش آن و اهمیت دادن به آن، موجب به‌کار گرفته شدن بینش‌ها و گرایش‌های موجود خواهد شد. نباید [[منتظر]] بمانیم تا [[آگاهی]] و ارادت قلبی ما به حد لبریزی برسند، آن‌گاه به صورت طبیعی به عمل برسیم. بلکه با [[درک]] اهمیت عمل، باید رونق بخش أحساس [[باطنی]] [[انتظار]] گردیم»<ref>[[علی رضا پناهیان|پناهیان؛ علی رضا]]، [[انتظار عامیانه عالمانه عارفانه (کتاب)|انتظار عامیانه عالمانه عارفانه]]، ص ۱۰۶.</ref>.
اساساً هیچ احساس و ادراکی نمی‌تواند تا ابد در حصار عدم تجلی در عمل محصور بماند. اگر [[مهدی]] {{ع}} دوست‌داشتنی است، اگر [[ظهور]] او و تحقق تمام زیبایی‌های [[حاکمیت]] مطلق [[دین]] [[دوست]] داشتنی است، این [[دوست]] داشتن تا کی می‌تواند محجوب بماند؟ یقیناً این [[دوست]] داشتن در [[رفتار]] و منش [[جامعه]] تأثیرات شگرف خود را نشان خواهد داد و خواسته یا ناخواسته در [[وضع جامعه]] تغییراتی ایجاد خواهد کرد. سخن ما در این بخش، ناظر به تقویت این آثار است و اینکه بتوانیم با عمل به آنچه دوستش داریم، یعنی عمل به مقتضای [[انتظار فرج]]، انتظارمان را قوام بخشیم و از مدت [[دوران غیبت]] بکاهیم. طبیعتاً هرگاه [[بینش]] و گرایش مثبتی نسبت به موضوعی پدید بیاید و رشد کند، [[رفتار]] [[انسان]] هم تا حدودی تحت آن قرار خواهد گرفت. در این صورت برای عمل کردن فرد براساس آن قرار خواهد گرفت. در این صورت برای عمل کردن فرد بر اساس آن [[بینش]] و گرایش، [[نیاز]] به سفارش [[علی]] حدّه‌ای نخواهد بود، الا اینکه توجه به عمل و نقش آن و اهمیت دادن به آن، موجب به‌کار گرفته شدن بینش‌ها و گرایش‌های موجود خواهد شد. نباید [[منتظر]] بمانیم تا [[آگاهی]] و ارادت قلبی ما به حد لبریزی برسند، آن‌گاه به صورت طبیعی به عمل برسیم. بلکه با [[درک]] اهمیت عمل، باید رونق بخش أحساس [[باطنی]] [[انتظار]] گردیم»<ref>[[علی رضا پناهیان|پناهیان؛ علی رضا]]، [[انتظار عامیانه عالمانه عارفانه (کتاب)|انتظار عامیانه عالمانه عارفانه]]، ص ۱۰۶.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۴۰: خط ۱۴۳:


«[[انتظار صحیح]] و سازنده از چهار عنصر: [[نیت]]، [[آمادگی]]، [[پایداری]] و [[هدف]] ترکیب و تألیف گردیده است:
«[[انتظار صحیح]] و سازنده از چهار عنصر: [[نیت]]، [[آمادگی]]، [[پایداری]] و [[هدف]] ترکیب و تألیف گردیده است:
#'''[[نیّت]]:''' از آنجا که در [[روایات]] [[انتظار]] [[عبادت]] و [[افضل]] [[اعمال]] معرفی شده است پس [[انتظار]] عملی عبادی است، در هر عمل عبادی لازم است [[بنده]] [[خدا]] [[نفس]] را از غیر [[حق]] بریده و عمل او به [[نیت]] [[قرب الهی]] و [[رضایت]] باری تعالی باشد. زیرا اگر [[اعمال عبادی]] [[خالص]] برای [[خدا]] نباشد [[شرک]] خفی خواهد شد که از آن به شدت [[نهی]] شده است. [[حضرت]] [[امام خمینی]] فرموده‌اند: "عامل بزرگ در کمال [[اعمال]] که در [[حقیقت]] به منزله [[قوه]] فاعله است [[نیت]] صادقه و [[اراده]] خالصه است که کمال، [[نقص]]، صحت و [[فساد]] [[عبادات]] کاملاً تابع آن است و هر [[قدر]] [[عبادات]] از تشریک خالص‌تر باشد کامل‌تر است. هیچ چیز در [[عبادات]] به اهمیّت [[نیت]] و [[خلوص]] آن نیست. زیرا که نسبت نیات به [[عبادات]]، نسبت [[ارواح]] به ابدان و [[نفوس]] به اجساد است"<ref>شرح چهل حدیث، ص ۳۲۵.</ref>. در لسان [[روایات]] نیز بیان شده که عمل صحیح و سالم وابسته به [[نیت]] می‌باشد. [[امام سجاد]]{{ع}} فرموده‌اند: عمل جز به [[نیّت]] نیست<ref>میزان الحکمة، (مکتب الاعلام الاسلامی)، ج ۱۰، باب نیت.</ref>. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} می‌فرماید: [[اعمال]] به نیت‌هاست و در [[حقیقت]] برای هر کس آن چیزی است که [[نیت]] می‌کند<ref>میزان الحکمة، (مکتب الاعلام الاسلامی)، ج ۱۰، باب نیت.</ref>. [[امام علی]]{{ع}} نیز فرموده‌اند: [[قدر]] هر کس به [[قدر]] [[همت]] اوست و عملش به [[قدر]] [[نیت]] او<ref>میزان الحکمة، (مکتب الاعلام الاسلامی)، ج ۱۰، باب نیت.</ref>. مقصود از [[نیّت]] در [[انتظار]] این است که برای [[رضای خدا]] شخص [[منتظر]] توجه قلبی به حضور [[منجی]]؛ و [[آمادگی]] روحی برای استقبال از [[ظهور]] آن [[حضرت]] داشته باشد. بنابراین [[اخلاص]] در [[نیت]] [[انتظار]]، می‌طلبد که شخص [[منتظر]] در تمام دوران [[زندگی]] توجه قلبی به [[خدا]] و [[تمسک]] به [[ولایت]] [[امامان معصوم]]{{عم}} و [[حضرت مهدی]]{{ع}} داشته باشد زیرا به چنین افرادی [[پاداش]] هزار [[شهید]] داده می‌شود، چنان که [[امام سجاد]]{{ع}} فرموده‌اند: {{متن حدیث|"مَنْ ثَبَتَ عَلَى وَلَايَتِنَا فِي غَيْبَةِ قَائِمِنَا أَعْطَاهُ اللَّهُ أَجْرَ أَلْفِ شَهِيدٍ مِثْلِ شُهَدَاءِ بَدْرٍ وَ أُحُدٍ"}}<ref>میزان الحکمة، (مکتب الاعلام الاسلامی)، ج ۱۰، باب نیت.</ref>؛ هر که در [[روزگار غیبت]] [[قائم]] ما، بر [[ولایت]] ما [[استوار]] بماند [[خداوند]] [[پاداش]] هزار [[شهید]] به مانند [[شهیدان]] [[بدر]] و [[احد]]، به وی عطا می‌فرماید.
# '''[[نیّت]]:''' از آنجا که در [[روایات]] [[انتظار]] [[عبادت]] و [[افضل]] [[اعمال]] معرفی شده است پس [[انتظار]] عملی عبادی است، در هر عمل عبادی لازم است [[بنده خدا]] [[نفس]] را از غیر [[حق]] بریده و عمل او به [[نیت]] [[قرب الهی]] و [[رضایت]] باری تعالی باشد. زیرا اگر [[اعمال عبادی]] [[خالص]] برای [[خدا]] نباشد [[شرک]] خفی خواهد شد که از آن به شدت [[نهی]] شده است. حضرت [[امام خمینی]] فرموده‌اند: "عامل بزرگ در کمال [[اعمال]] که در [[حقیقت]] به منزله [[قوه]] فاعله است [[نیت]] صادقه و [[اراده]] خالصه است که کمال، [[نقص]]، صحت و [[فساد]] [[عبادات]] کاملاً تابع آن است و هر [[قدر]] [[عبادات]] از تشریک خالص‌تر باشد کامل‌تر است. هیچ چیز در [[عبادات]] به اهمیّت [[نیت]] و [[خلوص]] آن نیست. زیرا که نسبت نیات به [[عبادات]]، نسبت [[ارواح]] به ابدان و [[نفوس]] به اجساد است"<ref>شرح چهل حدیث، ص ۳۲۵.</ref>. در لسان [[روایات]] نیز بیان شده که عمل صحیح و سالم وابسته به [[نیت]] می‌باشد. [[امام سجاد]] {{ع}} فرموده‌اند: عمل جز به [[نیّت]] نیست<ref>میزان الحکمة، (مکتب الاعلام الاسلامی)، ج ۱۰، باب نیت.</ref>. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} می‌فرماید: [[اعمال]] به نیت‌هاست و در [[حقیقت]] برای هر کس آن چیزی است که [[نیت]] می‌کند<ref>میزان الحکمة، (مکتب الاعلام الاسلامی)، ج ۱۰، باب نیت.</ref>. [[امام علی]] {{ع}} نیز فرموده‌اند: [[قدر]] هر کس به [[قدر]] [[همت]] اوست و عملش به [[قدر]] [[نیت]] او<ref>میزان الحکمة، (مکتب الاعلام الاسلامی)، ج ۱۰، باب نیت.</ref>. مقصود از [[نیّت]] در [[انتظار]] این است که برای [[رضای خدا]] شخص [[منتظر]] توجه قلبی به حضور [[منجی]]؛ و [[آمادگی]] روحی برای استقبال از [[ظهور]] آن حضرت داشته باشد. بنابراین [[اخلاص]] در [[نیت]] [[انتظار]]، می‌طلبد که شخص [[منتظر]] در تمام دوران [[زندگی]] توجه قلبی به [[خدا]] و [[تمسک]] به [[ولایت]] [[امامان معصوم]] {{عم}} و [[حضرت مهدی]] {{ع}} داشته باشد زیرا به چنین افرادی [[پاداش]] هزار [[شهید]] داده می‌شود، چنان که [[امام سجاد]] {{ع}} فرموده‌اند: {{متن حدیث|"مَنْ ثَبَتَ عَلَى وَلَايَتِنَا فِي غَيْبَةِ قَائِمِنَا أَعْطَاهُ اللَّهُ أَجْرَ أَلْفِ شَهِيدٍ مِثْلِ شُهَدَاءِ بَدْرٍ وَ أُحُدٍ"}}<ref>میزان الحکمة، (مکتب الاعلام الاسلامی)، ج ۱۰، باب نیت.</ref>؛ هر که در [[روزگار غیبت]] [[قائم]] ما، بر [[ولایت]] ما [[استوار]] بماند [[خداوند]] [[پاداش]] هزار [[شهید]] به مانند [[شهیدان]] [[بدر]] و [[احد]]، به وی عطا می‌فرماید.
#'''[[آمادگی]] و توانائی:''' هر عمل، روشی دارد؛ انجام و اجرای عمل این را می‌طلبد که عمل‌کننده باید طبق آن روش آماده شده و بر اساس آن، عمل را انجام دهد و [[قدرت]] انجام عمل نیز باید در فرد انجام‌دهنده باشد. [[قرآن]] می‌فرماید: {{متن قرآن|لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا}}<ref>خداوند به هیچ کس جز (برابر با) توانش تکلیف نمی‌کند؛ سوره بقره، آیه ۲۸۶.</ref>. [[انتظار ظهور امام مهدی]]{{ع}} یک عمل بسیار و در عین حال طولانی است که تمام [[عمر]] فردی و [[اجتماعی]] [[منتظر]] را، در بر می‌گیرد. بنابراین [[آمادگی]] و [[انتظار]]، محدود به وقت و زمان خاصی از [[زندگی]] وی نیست لذا [[انسان]] [[منتظر]] باید همیشه در حال [[انتظار]] باشد. [[آمادگی]] [[انتظار]]، تنها [[آمادگی]] نفسی و قلبی نیست، بلکه یک عمل ثابت و [[استوار]] است که باید مثل انجام دادن [[واجبات]] و اداء [[حقوق]] بجا آورده شود. [[آمادگی]] [[انتظار]] آنست که تمام وجود و اعضای [[بدن انسان]] [[منتظر]]، باید در حال [[انتظار]] باشند؛ یعنی از [[معاصی]] و [[گناهان]] اجتناب نماید و صفات رذیله و بد را از خود دور سازد تا اگر [[زمان ظهور]] [[حضرت]] را [[درک]] کنند مورد [[رحمت]] [[حضرت]] قرار بگیرد. [[امام صادق]]{{ع}} فرموده‌اند: {{متن حدیث|"مَنْ سُرَّ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ فَإِنْ مَاتَ وَ قَامَ الْقَائِمُ بَعْدَهُ كَانَ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ أَدْرَكَهُ فَجِدُّوا وَ انْتَظِرُوا هَنِيئاً لَكُمْ أَيَّتُهَا الْعِصَابَةُ الْمَرْحُومَةُ"}}<ref>بحارالانوار، (بیروت، مؤسسة الوفاء)، ج ۵۲، ص ۱۴۰.</ref>. هر کس خوش دارد، در شمار [[اصحاب قائم]] باشد، باید در [[عصر انتظار]]، [[مظهر]] [[[اخلاق نیک]] [[اسلامی]] باشد. چنین کسی اگر پیش از [[قیام قائم]] درگذرد، [[پاداش]] او مانند کسانی باشد که [[قائم]] را [[درک]] کنند و به حضور او برسند. پس (در [[دینداری]] و تخلق به [[اخلاق]] [[اسلامی]]) بکوشید، بکوشید و در حال [[انتظار ظهور]] [[حق]] به سر برید. این ([[کردار]] [[پاک]] و افکار تابناک) گوارا [[باد]] بر شما،‌ای گروهی که [[رحمت خدا]] شامل حال شما است.
# '''[[آمادگی]] و توانائی:''' هر عمل، روشی دارد؛ انجام و اجرای عمل این را می‌طلبد که عمل‌کننده باید طبق آن روش آماده شده و بر اساس آن، عمل را انجام دهد و [[قدرت]] انجام عمل نیز باید در فرد انجام‌دهنده باشد. [[قرآن]] می‌فرماید: {{متن قرآن|لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا}}<ref>خداوند به هیچ کس جز (برابر با) توانش تکلیف نمی‌کند؛ سوره بقره، آیه ۲۸۶.</ref>. [[انتظار ظهور امام مهدی]] {{ع}} یک عمل بسیار و در عین حال طولانی است که تمام [[عمر]] فردی و [[اجتماعی]] [[منتظر]] را، در بر می‌گیرد. بنابراین [[آمادگی]] و [[انتظار]]، محدود به وقت و زمان خاصی از [[زندگی]] وی نیست لذا [[انسان]] [[منتظر]] باید همیشه در حال [[انتظار]] باشد. [[آمادگی]] [[انتظار]]، تنها [[آمادگی]] نفسی و قلبی نیست، بلکه یک عمل ثابت و [[استوار]] است که باید مثل انجام دادن [[واجبات]] و اداء [[حقوق]] بجا آورده شود. [[آمادگی]] [[انتظار]] آنست که تمام وجود و اعضای [[بدن انسان]] [[منتظر]]، باید در حال [[انتظار]] باشند؛ یعنی از [[معاصی]] و [[گناهان]] اجتناب نماید و صفات رذیله و بد را از خود دور سازد تا اگر [[زمان ظهور]] حضرت را [[درک]] کنند مورد [[رحمت]] حضرت قرار بگیرد. [[امام صادق]] {{ع}} فرموده‌اند: {{متن حدیث|"مَنْ سُرَّ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ فَإِنْ مَاتَ وَ قَامَ الْقَائِمُ بَعْدَهُ كَانَ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ أَدْرَكَهُ فَجِدُّوا وَ انْتَظِرُوا هَنِيئاً لَكُمْ أَيَّتُهَا الْعِصَابَةُ الْمَرْحُومَةُ"}}<ref>بحارالانوار، (بیروت، مؤسسة الوفاء)، ج ۵۲، ص ۱۴۰.</ref>. هر کس خوش دارد، در شمار [[اصحاب قائم]] باشد، باید در [[عصر انتظار]]، [[مظهر]] [[[اخلاق نیک]] [[اسلامی]] باشد. چنین کسی اگر پیش از [[قیام قائم]] درگذرد، [[پاداش]] او مانند کسانی باشد که [[قائم]] را [[درک]] کنند و به حضور او برسند. پس (در [[دینداری]] و تخلق به [[اخلاق]] [[اسلامی]]) بکوشید، بکوشید و در حال [[انتظار ظهور]] [[حق]] به سر برید. این ([[کردار]] [[پاک]] و افکار تابناک) گوارا [[باد]] بر شما،‌ای گروهی که [[رحمت خدا]] شامل حال شما است.
#'''[[پایداری]]:''' در [[انتظار]]، تنها توجه قلبی [[آمادگی]] کافی نیست؛ باید [[انسان]] [[منتظر]] نسبت به [[اعمال عبادی]] که بدان مکلّف شده نیز پایدار و [[استوار]] باشد. احادیثی که [[تشویق]] به [[انتظار]] نموده‌اند و فرموده‌اند که در [[عصر انتظار]] باید متخلّق به [[اخلاق]] [[اسلامی]] باشید و [[تقوی]] پیشه کنید، در واقع اهمیت [[اتقان]] و [[پایداری]] به عمل عبادی را بیان کرده‌اند. [[احادیث]] و روایاتی که می‌فرمایند: با فضیلت‌ترین [[عبادت]]، [[انتظار فرج]] است<ref>معجم احادیث الامام المهدی{{ع}}، ج ۱، ص ۲۸۶.</ref>. [[نیّت]] و [[پایداری]] [[اعمال عبادی]] را در جهت [[رضایت خداوند]]، نشان داده‌اند. [[نیّت]] [[روح]] عمل، [[اتقان]] و [[پایداری]] ظرف تجسیم عمل است. رابطه [[نیّت]] و [[پایداری]] در [[محبت]] و [[دوستی]] [[اهل بیت]]{{ع}} در [[روایات]] مورد تأکید فراوان قرار گرفته است چنانکه [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرموده‌اند: {{متن حدیث|"لَا يُؤْمِنُ عَبْدٌ حَتَّى أَكُونَ أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنْ نَفْسِهِ وَ يَكُونَ عِتْرَتِي أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنْ عِتْرَتِهِ وَ يَكُونَ أَهْلِي أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنْ أَهْلِهِ وَ يَكُونَ ذَاتِي أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنْ ذَاتِهِ"}}<ref>فقیه احمدآبادی، سید محمدتقی، نورالابصار فی فضیلة الانتظار، ص ۵۲.</ref>. [[مؤمن]] ایمانش کامل نمی‌شود، مگر وقتی که من در نزد او، از خودش عزیزتر باشم و [[اولاد]] من در نزد او، از [[اولاد]] خودش عزیزتر باشند و اهل من نزد او عزیزتر از اهل خودش باشند و امور مربوط به من نزد او مهم‌تر از امور مربوط به خودش باشد. [[حضرت مهدی]]{{ع}} نیز در دعائی چنین می‌فرماید: "خدایا! ما را [[توفیق]] [[طاعت]] و دوری از [[معصیت]] روزی گردان و [[نیّت]] با [[خلوص]] و [[حقیقت]] و [[معرفت]] به آنچه نزد تو محترم است عطا فرما. و ما را به [[هدایت]] و [[استقامت]] [[کرامت]] فرما. و زبان ما را به [[صدق]] و صواب و سخن [[حکمت]] گویا ساز و [[دل]] ما را از [[علم]] و [[معرفت]] پر گردان. و شکم ما را از غذای [[حرام]] [[پاک]] دار. و دست ما را از [[ظلم]] به خلق و سرقت نگهدار و چشم ما را از نابکاری و [[خیانت]] ببند. و گوش ما را از شنیدن سخن بیهوده و [[غیبت]] بندگانت مسدود گردان"<ref>مفاتیح الجنان، ترجمه الهی قمشه‌ای، ص ۴۴۲ ـ ۴۴۱.</ref>. بنابراین [[روایات]] و دعاهای مأثوره تأکید دارند که باید [[منتظران]] نسبت به آنچه [[مکلف]] شده‌اند، پایدار و [[استوار]] باشند.
# '''[[پایداری]]:''' در [[انتظار]]، تنها توجه قلبی [[آمادگی]] کافی نیست؛ باید [[انسان]] [[منتظر]] نسبت به [[اعمال عبادی]] که بدان مکلّف شده نیز پایدار و [[استوار]] باشد. احادیثی که [[تشویق]] به [[انتظار]] نموده‌اند و فرموده‌اند که در [[عصر انتظار]] باید متخلّق به [[اخلاق]] [[اسلامی]] باشید و [[تقوی]] پیشه کنید، در واقع اهمیت [[اتقان]] و [[پایداری]] به عمل عبادی را بیان کرده‌اند. [[احادیث]] و روایاتی که می‌فرمایند: با فضیلت‌ترین [[عبادت]]، [[انتظار فرج]] است<ref>معجم احادیث الامام المهدی {{ع}}، ج ۱، ص ۲۸۶.</ref>. [[نیّت]] و [[پایداری]] [[اعمال عبادی]] را در جهت [[رضایت خداوند]]، نشان داده‌اند. [[نیّت]] [[روح]] عمل، [[اتقان]] و [[پایداری]] ظرف تجسیم عمل است. رابطه [[نیّت]] و [[پایداری]] در [[محبت]] و [[دوستی]] [[اهل بیت]] {{ع}} در [[روایات]] مورد تأکید فراوان قرار گرفته است چنانکه [[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرموده‌اند: {{متن حدیث|"لَا يُؤْمِنُ عَبْدٌ حَتَّى أَكُونَ أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنْ نَفْسِهِ وَ يَكُونَ عِتْرَتِي أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنْ عِتْرَتِهِ وَ يَكُونَ أَهْلِي أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنْ أَهْلِهِ وَ يَكُونَ ذَاتِي أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنْ ذَاتِهِ"}}<ref>فقیه احمدآبادی، سید محمدتقی، نورالابصار فی فضیلة الانتظار، ص ۵۲.</ref>. [[مؤمن]] ایمانش کامل نمی‌شود، مگر وقتی که من در نزد او، از خودش عزیزتر باشم و [[اولاد]] من در نزد او، از [[اولاد]] خودش عزیزتر باشند و اهل من نزد او عزیزتر از اهل خودش باشند و امور مربوط به من نزد او مهم‌تر از امور مربوط به خودش باشد. [[حضرت مهدی]] {{ع}} نیز در دعائی چنین می‌فرماید: "خدایا! ما را [[توفیق]] [[طاعت]] و دوری از [[معصیت]] روزی گردان و [[نیّت]] با [[خلوص]] و [[حقیقت]] و [[معرفت]] به آنچه نزد تو محترم است عطا فرما. و ما را به [[هدایت]] و [[استقامت]] [[کرامت]] فرما. و زبان ما را به [[صدق]] و صواب و سخن [[حکمت]] گویا ساز و [[دل]] ما را از [[علم]] و [[معرفت]] پر گردان. و شکم ما را از غذای [[حرام]] [[پاک]] دار. و دست ما را از [[ظلم]] به خلق و سرقت نگهدار و چشم ما را از نابکاری و [[خیانت]] ببند. و گوش ما را از شنیدن سخن بیهوده و [[غیبت]] بندگانت مسدود گردان"<ref>مفاتیح الجنان، ترجمه الهی قمشه‌ای، ص ۴۴۲ ـ ۴۴۱.</ref>. بنابراین [[روایات]] و دعاهای مأثوره تأکید دارند که باید [[منتظران]] نسبت به آنچه [[مکلف]] شده‌اند، پایدار و [[استوار]] باشند.
#'''[[هدف]] عبادی:''' مقصود از این [[هدف]]، [[غایت]] و مقصدی است که شخص [[منتظر]]، [[انتظار]] را برای آن [[تحمل]] می‌کند. عناصر سه‌گانه گذشته عهده‌دار تحقق بخشیدن این [[هدف]] می‌باشند و [[هدف]] عبادی به دو امر زیر تقسیم می‌شود:
# '''[[هدف]] عبادی:''' مقصود از این [[هدف]]، [[غایت]] و مقصدی است که شخص [[منتظر]]، [[انتظار]] را برای آن [[تحمل]] می‌کند. عناصر سه‌گانه گذشته عهده‌دار تحقق بخشیدن این [[هدف]] می‌باشند و [[هدف]] عبادی به دو امر زیر تقسیم می‌شود:
## [[رضایت خداوند]] و تلاش خالصانه برای دستیابی به رضای او از جمله اهداف [[انتظار]] و [[عبادات]] است.[[اعمال عبادی]] فقط وسیله رسیدن به [[رضایت خداوند]] است.
## [[رضایت خداوند]] و تلاش خالصانه برای دستیابی به رضای او از جمله اهداف [[انتظار]] و [[عبادات]] است.[[اعمال عبادی]] فقط وسیله رسیدن به [[رضایت خداوند]] است.
## [[هدف]] از [[انتظار]] [[آمادگی]] برای [[حکومت جهانی حضرت مهدی]]{{ع}} است که [[خداوند]] [[وعده]] تحقق آن را داده است. [[امام صادق]]{{ع}} فرموده‌اند: "برای ما دولتی است که [[خداوند]] هرگاه بخواهد آن را می‌آورد"<ref>بحار الانوار، (مؤسسة الوفاء، بیروت)، ج ۵۲، ص ۱۴۰.</ref>. [[حضرت]] نیز فرموده‌اند: "[[دولت ما]] آخر دولت‌هاست، تمام کسانی که باید به [[حکومت]] برسند می‌رسند تا اینکه چون [[سیره]] ما را ببینند نگویند اگر ما مالک امر می‌بودیم نیز چنین [[رفتار]] می‌کردیم"<ref>{{متن حدیث|"إِنَّ دَوْلَتَنَا آخِرُ الدُّوَلِ وَ لَمْ يَبْقَ أَهْلُ بَيْتٍ لَهُمْ دَوْلَةٌ إِلَّا مَلَكُوا قَبْلَنَا لِئَلَّا يَقُولُوا إِذَا رَأَوْا سِيرَتَنَا إِذَا مَلَكْنَا سِرْنَا بِمِثْلِ سِيرَةِ هَؤُلَاءِ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ تَعَالَى وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ"}}؛ بحار الانوار، (مؤسسة الوفاء، بیروت)، ج ۵۲، ص ۳۳۲، ب ۲۷، ح ۵۸.</ref>.
## [[هدف]] از [[انتظار]] [[آمادگی]] برای [[حکومت جهانی حضرت مهدی]] {{ع}} است که [[خداوند]] [[وعده]] تحقق آن را داده است. [[امام صادق]] {{ع}} فرموده‌اند: "برای ما دولتی است که [[خداوند]] هرگاه بخواهد آن را می‌آورد"<ref>بحار الانوار، (مؤسسة الوفاء، بیروت)، ج ۵۲، ص ۱۴۰.</ref>. حضرت نیز فرموده‌اند: "[[دولت ما]] آخر دولت‌هاست، تمام کسانی که باید به [[حکومت]] برسند می‌رسند تا اینکه چون [[سیره]] ما را ببینند نگویند اگر ما مالک امر می‌بودیم نیز چنین [[رفتار]] می‌کردیم"<ref>{{متن حدیث|"إِنَّ دَوْلَتَنَا آخِرُ الدُّوَلِ وَ لَمْ يَبْقَ أَهْلُ بَيْتٍ لَهُمْ دَوْلَةٌ إِلَّا مَلَكُوا قَبْلَنَا لِئَلَّا يَقُولُوا إِذَا رَأَوْا سِيرَتَنَا إِذَا مَلَكْنَا سِرْنَا بِمِثْلِ سِيرَةِ هَؤُلَاءِ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ تَعَالَى وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ"}}؛ بحار الانوار، (مؤسسة الوفاء، بیروت)، ج ۵۲، ص ۳۳۲، ب ۲۷، ح ۵۸.</ref>.


بنابراین فرد [[منتظر]] باید برای [[رضای خدا]] [[آمادگی]] حضور در رکاب [[حضرت]] را در خود ایجاد نماید. در [[دعای افتتاح]] نیز [[امام]] [[معصوم]]{{ع}} این [[هدف]] را مشخصاً بیان فرموده‌اند که: "خدایا! ما به تو [[امید]] و [[اشتیاق]] داریم که [[دولت]] باکرامت آن [[امام زمان]] را به [[ظهور]] آوری و [[اسلام]] و اهلش را به آن [[عزّت]] بخشی و [[نفاق]] و اهل [[نفاق]] را ذلیل و [[خوار]] گردانی و ما را در آن [[دولت]] حقّه اهل [[دعوت]] به طاعتت و از [[پیشوایان]] راه هدایتت قرار دهی و به واسطه آن بزرگوار به ما [[عزت]] [[دنیا]] و [[آخرت]] عطا فرمائی"<ref>مفاتیح الجنان، ص ۳۶۱، دعای افتتاح.</ref>»<ref>[[میرزا عباس مهدوی‌فرد|مهدوی‌فرد، میرزا عباس]]، [[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]، ص103-109.</ref>.
بنابراین فرد [[منتظر]] باید برای [[رضای خدا]] [[آمادگی]] حضور در رکاب حضرت را در خود ایجاد نماید. در [[دعای افتتاح]] نیز [[امام]] [[معصوم]] {{ع}} این [[هدف]] را مشخصاً بیان فرموده‌اند که: "خدایا! ما به تو [[امید]] و [[اشتیاق]] داریم که [[دولت]] باکرامت آن [[امام زمان]] را به [[ظهور]] آوری و [[اسلام]] و اهلش را به آن [[عزّت]] بخشی و [[نفاق]] و اهل [[نفاق]] را ذلیل و [[خوار]] گردانی و ما را در آن [[دولت]] حقّه اهل [[دعوت]] به طاعتت و از [[پیشوایان]] راه هدایتت قرار دهی و به واسطه آن بزرگوار به ما [[عزت]] [[دنیا]] و [[آخرت]] عطا فرمائی"<ref>مفاتیح الجنان، ص ۳۶۱، دعای افتتاح.</ref>»<ref>[[میرزا عباس مهدوی‌فرد|مهدوی‌فرد، میرزا عباس]]، [[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]، ص103-109.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۵۴: خط ۱۵۷:
| پاسخ‌دهنده = مهدی نیلی‌پور
| پاسخ‌دهنده = مهدی نیلی‌پور
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[مهدی نیلی‌پور]]'''، در کتاب ''«[[انتظار و وظایف منتظران ۱ (کتاب)|انتظار و وظایف منتظران]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[مهدی نیلی‌پور]]'''، در کتاب ''«[[انتظار و وظایف منتظران ۱ (کتاب)|انتظار و وظایف منتظران]]»'' در این‌باره گفته است:
#«'''[[ورع]] و رعایت [[محاسن]] [[اخلاقی]]:''' [[امام صادق]]{{ع}}:"هر که [[دوست]] دارد از [[یاران قائم]] باشد، پس باید [[انتظار]] کشد و در حالی که [[منتظر]] است، [[پارسایی]] و [[[اخلاق نیک]] را در پیش گیرد. اگر (با چنین حالتی) از [[دنیا]] برود و بعد از [[مرگ]] او، [[قائم]] [[قیام]] کند همانند اجر کسی را دارد که [[قائم]] را [[درک]] کند. پس (در کار و عمل) بکوشید و [[منتظر]] باشید، گوارایتان باد‌ای [[جماعت]] مشمول [[رحمت]]"<ref>{{متن حدیث|عَنِ الصَّادِقِ{{ع}}: مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ فَإِنْ مَاتَ وَ قَامَ الْقَائِمُ بَعْدَهُ كَانَ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ أَدْرَكَهُ فَجِدُّوا وَ انْتَظِرُوا هَنِيئاً لَكُمْ أَيَّتُهَا الْعِصَابَةُ الْمَرْحُومَةُ}}.</ref>؛ "[[صاحب]] این امر ([[امامت]]) غیبتی دارد که در آن روزگار، دیندار همانند کسی است که خار مغیلان را با دست خویش [[خرد]] کند. [[امام]] سپس، اندکی خاموش ماند و آن‌گاه فرمود: [[صاحب]] این امر را غیبتی است، پس باید که [[بنده]] از [[خدا]] بترسد و به [[دین]] خویش چنگ آویزد"<ref>{{متن حدیث|قَالَ الصَّادِقُ{{ع}}: إِنَّ لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ غَيْبَةً الْمُتَمَسِّكُ فِيهَا بِدِينِهِ كَالْخَارِطِ لِشَوْكِ الْقَتَادِ بِيَدِهِ ثُمَّ أَطْرَقَ مَلِيّاً ثُمَّ قَالَ إِنَّ لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ غَيْبَةً فَلْيَتَّقِ اللَّهَ عَبْدٌ وَ لْيَتَمَسَّكْ بِدِينِهِ}}؛ الغیبه للنعمانی: ۱۶۹ / ۱۱.</ref>.
#«'''[[ورع]] و رعایت [[محاسن]] [[اخلاقی]]:''' [[امام صادق]] {{ع}}:"هر که [[دوست]] دارد از [[یاران قائم]] باشد، پس باید [[انتظار]] کشد و در حالی که [[منتظر]] است، [[پارسایی]] و [[[اخلاق نیک]] را در پیش گیرد. اگر (با چنین حالتی) از [[دنیا]] برود و بعد از [[مرگ]] او، [[قائم]] [[قیام]] کند همانند اجر کسی را دارد که [[قائم]] را [[درک]] کند. پس (در کار و عمل) بکوشید و [[منتظر]] باشید، گوارایتان باد‌ای [[جماعت]] مشمول [[رحمت]]"<ref>{{متن حدیث|عَنِ الصَّادِقِ {{ع}}: مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ فَإِنْ مَاتَ وَ قَامَ الْقَائِمُ بَعْدَهُ كَانَ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ أَدْرَكَهُ فَجِدُّوا وَ انْتَظِرُوا هَنِيئاً لَكُمْ أَيَّتُهَا الْعِصَابَةُ الْمَرْحُومَةُ}}.</ref>؛ "[[صاحب]] این امر ([[امامت]]) غیبتی دارد که در آن روزگار، دیندار همانند کسی است که خار مغیلان را با دست خویش [[خرد]] کند. [[امام]] سپس، اندکی خاموش ماند و آن‌گاه فرمود: [[صاحب]] این امر را غیبتی است، پس باید که [[بنده]] از [[خدا]] بترسد و به [[دین]] خویش چنگ آویزد"<ref>{{متن حدیث|قَالَ الصَّادِقُ {{ع}}: إِنَّ لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ غَيْبَةً الْمُتَمَسِّكُ فِيهَا بِدِينِهِ كَالْخَارِطِ لِشَوْكِ الْقَتَادِ بِيَدِهِ ثُمَّ أَطْرَقَ مَلِيّاً ثُمَّ قَالَ إِنَّ لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ غَيْبَةً فَلْيَتَّقِ اللَّهَ عَبْدٌ وَ لْيَتَمَسَّكْ بِدِينِهِ}}؛ الغیبه للنعمانی: ۱۶۹ / ۱۱.</ref>.
#'''پرهیز از شکاکیت و [[پیروی]] از راه [[ائمه]] پیشین:''' [[امام صادق]]{{ع}}: "... پس هرگز در [[حق]] او [[شک]] و [[تردید]] به خود راه ندهید، از صفحه [[دل]] هر گونه [[شک]] و [[تردید]] را بزدائید. من شما را برحذر کردم، سخت از آن بپرهیزید، از [[خدا]] [[توفیق]] و راهنمائی‌تان را مسئلت می‌نمایم"<ref>{{متن حدیث|عَنِ الصَّادِقِ{{ع}}:...فَإِيَّاكُمْ وَ الشَّكَّ وَ الِارْتِيَابَ وَ انْفُوا عَنْ أَنْفُسِكُمُ الشُّكُوكَ وَ قَدْ حَذَّرْتُكُمْ فَاحْذَرُوا أَسْأَلُ اللَّهَ تَوْفِيقَكُمْ وَ إِرْشَادَكُمْ}}؛ الغیبه للنعمانی: ۱۵۰ / ۱۰.</ref>؛ "اگر در زمانی قرار گرفتی که به امامی از آل محمدی{{صل}} دست نیافتی، هر که را قبلاً [[دوست]] داشتی (از [[ائمه]] گذشته) [[دوست]] بدار و هر که را از دشمنانشان [[دشمن]] داشتی [[دشمن]] بدار و از هر که [[پیروی]] نمودی [[پیروی]] کن و هر صبح و [[شام]] در [[انتظار فرج]] باش"<ref>{{متن حدیث|عَنِ الصَّادِقِ{{ع}}: إِذَا أَصْبَحْتَ وَ أَمْسَيْتَ يَوْماً لَا تَرَى فِيهِ إِمَاماً مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ فَأَحِبَّ مَنْ كُنْتَ تُحِبُّ وَ أَبْغِضْ مَنْ كُنْتَ تُبْغِضُ وَ وَالِ مَنْ كُنْتَ تُوَالِي وَ انْتَظِرِ الْفَرَجَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً}}بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۳۳.</ref>.
# '''پرهیز از شکاکیت و [[پیروی]] از راه [[ائمه]] پیشین:''' [[امام صادق]] {{ع}}: "... پس هرگز در [[حق]] او [[شک]] و [[تردید]] به خود راه ندهید، از صفحه [[دل]] هر گونه [[شک]] و [[تردید]] را بزدائید. من شما را برحذر کردم، سخت از آن بپرهیزید، از [[خدا]] [[توفیق]] و راهنمائی‌تان را مسئلت می‌نمایم"<ref>{{متن حدیث|عَنِ الصَّادِقِ {{ع}}:...فَإِيَّاكُمْ وَ الشَّكَّ وَ الِارْتِيَابَ وَ انْفُوا عَنْ أَنْفُسِكُمُ الشُّكُوكَ وَ قَدْ حَذَّرْتُكُمْ فَاحْذَرُوا أَسْأَلُ اللَّهَ تَوْفِيقَكُمْ وَ إِرْشَادَكُمْ}}؛ الغیبه للنعمانی: ۱۵۰ / ۱۰.</ref>؛ "اگر در زمانی قرار گرفتی که به امامی از آل محمدی {{صل}} دست نیافتی، هر که را قبلاً [[دوست]] داشتی (از [[ائمه]] گذشته) [[دوست]] بدار و هر که را از دشمنانشان [[دشمن]] داشتی [[دشمن]] بدار و از هر که [[پیروی]] نمودی [[پیروی]] کن و هر صبح و [[شام]] در [[انتظار فرج]] باش"<ref>{{متن حدیث|عَنِ الصَّادِقِ {{ع}}: إِذَا أَصْبَحْتَ وَ أَمْسَيْتَ يَوْماً لَا تَرَى فِيهِ إِمَاماً مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ فَأَحِبَّ مَنْ كُنْتَ تُحِبُّ وَ أَبْغِضْ مَنْ كُنْتَ تُبْغِضُ وَ وَالِ مَنْ كُنْتَ تُوَالِي وَ انْتَظِرِ الْفَرَجَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً}}بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۳۳.</ref>.
#'''سفارش یکدیگر به [[صبر]]:''' [[سید]] [[اجل]] [[علی بن طاووس]] در کتاب اقبال از وجود [[مبارک]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در [[خطبه]] روز [[غدیر]] این‌گونه آورده است: "سوره والعصر درباره [[حضرت علی]]{{ع}} نازل شد و تفسیرش اینکه: (و) [[سوگند]] به [[پروردگار]] (عصر) [[قیامت]] که (همانا [[انسان]] در زیان است): یعنی [[دشمنان]] [[آل محمد]]{{صل}} (مگر کسانی که [[ایمان]] آوردند) به [[ولایت]] ایشان (و کارهای خوب انجام دادند) به [[همدردی]] کردن با برادرانشان (و یکدیگر را به [[صبر]] سفارش دادند) در [[زمان غیبت]] غائبشان...".<ref>اقبال، ۴۵۷.</ref>؛ "منظور از سفارش کردن یکدیگر به [[صبر]] آن است که [[مؤمن]] به [[فرزندان]] و [[نوادگان]] و [[خاندان]] و عیال و [[عشیره]] و [[برادران دینی]] و [[دوستان]] خویش و سایر [[مؤمنین]] سفارش و امر به ایقان به [[حضرت قائم]]{{ع}} و [[صبر]] کردن در [[زمان غیبت]] آن [[حضرت]] بر طولانی شدن [[زمان غیبت]] و بر آنچه از [[آزار]] [[دشمنان]] و جفای [[دوستان]] و غیر اینها... می‌بینند به اینکه خوبی‌های [[صبر]] را برایشان باز گوید و..."<ref>مکیال المکارم، ج ۲، ص ۴۱۸.</ref>.
# '''سفارش یکدیگر به [[صبر]]:''' [[سید]] [[اجل]] [[علی بن طاووس]] در کتاب اقبال از وجود [[مبارک]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در [[خطبه]] روز [[غدیر]] این‌گونه آورده است: "سوره والعصر درباره [[حضرت علی]] {{ع}} نازل شد و تفسیرش اینکه: (و) [[سوگند]] به [[پروردگار]] (عصر) [[قیامت]] که (همانا [[انسان]] در زیان است): یعنی [[دشمنان]] [[آل محمد]] {{صل}} (مگر کسانی که [[ایمان]] آوردند) به [[ولایت]] ایشان (و کارهای خوب انجام دادند) به [[همدردی]] کردن با برادرانشان (و یکدیگر را به [[صبر]] سفارش دادند) در [[زمان غیبت]] غائبشان...".<ref>اقبال، ۴۵۷.</ref>؛ "منظور از سفارش کردن یکدیگر به [[صبر]] آن است که [[مؤمن]] به [[فرزندان]] و [[نوادگان]] و [[خاندان]] و عیال و [[عشیره]] و [[برادران دینی]] و [[دوستان]] خویش و سایر [[مؤمنین]] سفارش و امر به ایقان به [[حضرت قائم]] {{ع}} و [[صبر]] کردن در [[زمان غیبت]] آن حضرت بر طولانی شدن [[زمان غیبت]] و بر آنچه از [[آزار]] [[دشمنان]] و جفای [[دوستان]] و غیر اینها... می‌بینند به اینکه خوبی‌های [[صبر]] را برایشان باز گوید و..."<ref>مکیال المکارم، ج ۲، ص ۴۱۸.</ref>.
#'''[[دوری از صفات ناپسند]] [[مردم]] [[آخرالزمان]]:''' [[امام صادق]]{{ع}}: "... پس در این موقع بترسید و از [[خداوند متعال]] [[نجات]] را خواهان شوید و بدان که [[مردم]] در [[خشم]] و [[سخط]] [[الهی]] قرار گرفته‌اند و تنها [[خداوند]] آنها را مهلت می‌دهد به خاطر امری که [[اراده]] کرده برایشان و لذا در این هنگام آرزومند ([[ظهور]] و [[فرج]]) باش و تلاش کن برای اینکه [[خداوند عزوجل]] تو را در خلاف آن چیزی (آن اعمالی) که [[مردم]] بر آن هستند ببیند"<ref>{{متن حدیث|قَالَ الصَّادِقُ{{ع}}:...فَكُنْ عَلَى حَذَرٍ وَ اطْلُبْ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ النَّجَاةَ وَ اعْلَمْ أَنَّ النَّاسَ فِي سَخَطِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ إِنَّمَا يُمْهِلُهُمْ لِأَمْرٍ يُرَادُ بِهِمْ فَكُنْ مُتَرَقِّباً وَ اجْتَهِدْ لِيَرَاكَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِي خِلَافِ مَا هُمْ عَلَيْهِ}}.</ref>
# '''[[دوری از صفات ناپسند]] [[مردم]] [[آخرالزمان]]:''' [[امام صادق]] {{ع}}: "... پس در این موقع بترسید و از [[خداوند متعال]] [[نجات]] را خواهان شوید و بدان که [[مردم]] در [[خشم]] و [[سخط]] [[الهی]] قرار گرفته‌اند و تنها [[خداوند]] آنها را مهلت می‌دهد به خاطر امری که [[اراده]] کرده برایشان و لذا در این هنگام آرزومند ([[ظهور]] و [[فرج]]) باش و تلاش کن برای اینکه [[خداوند عزوجل]] تو را در خلاف آن چیزی (آن اعمالی) که [[مردم]] بر آن هستند ببیند"<ref>{{متن حدیث|قَالَ الصَّادِقُ {{ع}}:...فَكُنْ عَلَى حَذَرٍ وَ اطْلُبْ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ النَّجَاةَ وَ اعْلَمْ أَنَّ النَّاسَ فِي سَخَطِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ إِنَّمَا يُمْهِلُهُمْ لِأَمْرٍ يُرَادُ بِهِمْ فَكُنْ مُتَرَقِّباً وَ اجْتَهِدْ لِيَرَاكَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِي خِلَافِ مَا هُمْ عَلَيْهِ}}.</ref>
#'''[[اختیار]] [[گمنامی]] و پرهیز از شهرت کاذب و [[حفظ زبان]]:''' [[امام صادق]]{{ع}}: "(در [[دوران غیبت]]) زبان‌های خود را حفظ کنید، در خانه‌های خود بمانید (مگر به [[ضرورت]]) تا آنکه حادثه‌ای (که برای دیگران پیش می‌آید به واسطه [[گناه]] کردنشان در [[جامعه]]) برای شما پیش نیاید"<ref>{{متن حدیث|عَنِ الصَّادِقِ{{ع}}: كُفُّوا أَلْسِنَتَكُمْ، وَ الْزَمُوا بُيُوتَكُمْ؛ فَإِنَّهُ لَايُصِيبُكُمْ أَمْرٌ تُخَصُّونَ بِهِ أَبَداً}}؛ الکافی: ۲ / ۲۲۵ / ۱۳.</ref>؛ "برای [[مردم]] زمانی می‌رسد که [[انسان]] میان [[ناتوانی]] و تبه‌کاری مخیر می‌شود، هر کس چنین زمانی را [[درک]] کند، باید [[ناتوانی]] را بر [[فساد]] و [[تباهی]] برگزیند"<ref>{{متن حدیث|عَنِ النَّبِيِّ{{صل}}: سَيَأْتِي عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ يُخِيَّرُ فِيهِ الرَّجُلُ بَيْنَ الْعَجْزِ وَ الْفُجُورِ، فَمَن أَدْرَكَ ذَلِكَ الزَّمانِ فَليَخْتَرِ الْعَجْزَ عَلَى الفُجُورِ}}؛ نهج الفصاحه / ۲ / ۳۷۲.</ref>.
# '''[[اختیار]] [[گمنامی]] و پرهیز از شهرت کاذب و [[حفظ زبان]]:''' [[امام صادق]] {{ع}}: "(در [[دوران غیبت]]) زبان‌های خود را حفظ کنید، در خانه‌های خود بمانید (مگر به [[ضرورت]]) تا آنکه حادثه‌ای (که برای دیگران پیش می‌آید به واسطه [[گناه]] کردنشان در [[جامعه]]) برای شما پیش نیاید"<ref>{{متن حدیث|عَنِ الصَّادِقِ {{ع}}: كُفُّوا أَلْسِنَتَكُمْ، وَ الْزَمُوا بُيُوتَكُمْ؛ فَإِنَّهُ لَايُصِيبُكُمْ أَمْرٌ تُخَصُّونَ بِهِ أَبَداً}}؛ الکافی: ۲ / ۲۲۵ / ۱۳.</ref>؛ "برای [[مردم]] زمانی می‌رسد که [[انسان]] میان [[ناتوانی]] و تبه‌کاری مخیر می‌شود، هر کس چنین زمانی را [[درک]] کند، باید [[ناتوانی]] را بر [[فساد]] و [[تباهی]] برگزیند"<ref>{{متن حدیث|عَنِ النَّبِيِّ {{صل}}: سَيَأْتِي عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ يُخِيَّرُ فِيهِ الرَّجُلُ بَيْنَ الْعَجْزِ وَ الْفُجُورِ، فَمَن أَدْرَكَ ذَلِكَ الزَّمانِ فَليَخْتَرِ الْعَجْزَ عَلَى الفُجُورِ}}؛ نهج الفصاحه / ۲ / ۳۷۲.</ref>.
#'''[[زمینه‌سازی ظهور]]:'''[[پیامبر خاتم]]{{صل}}: "از [[مشرق]] [[زمین]]، مردمی [[قیام]] می‌کنند و زمینه را برای ([[ظهور]]) [[مهدی]]{{ع}} آماده می‌سازند"<ref>{{متن حدیث|قَالَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}}: يَخْرُجُ نَاسٌ مِنَ الْمَشْرِقِ فَيُوَطِّئُونَ لِلْمَهْدِيِّ}}؛ کشف الغمه: ۳ / ۲۶۷.</ref>.
# '''[[زمینه‌سازی ظهور]]:'''[[پیامبر خاتم]] {{صل}}: "از [[مشرق]] [[زمین]]، مردمی [[قیام]] می‌کنند و زمینه را برای ([[ظهور]]) [[مهدی]] {{ع}} آماده می‌سازند"<ref>{{متن حدیث|قَالَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}}: يَخْرُجُ نَاسٌ مِنَ الْمَشْرِقِ فَيُوَطِّئُونَ لِلْمَهْدِيِّ}}؛ کشف الغمه: ۳ / ۲۶۷.</ref>.
#'''[[ذکر کثیر]] و [[عبادت]]:''' [[امام علی]]{{ع}}: "خانه‌های محقر خود را، مسکن خود قرار دهید، همانند کسی که در [[آتش]] گداخته می‌سوزد، دندان روی جگر بگذارید و [[خدا]] را بسیار زیاد یاد کنید که [[یاد خدا]] بزرگترین [[پناهگاه]] است اگر بدانید"<ref>{{متن حدیث| قَالَ عَلِيٌّ{{ع}}: وَ اتَّخِذُوا صَوَامِعَكُمْ بُيُوتَكُمْ وَ عَضُّوا عَلَى مِثْلِ جَمْرِ الْغَضَا وَ اذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيراً فَذِكْرُهُ أَكْبَرُ لَوْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۶۷.</ref>.
# '''[[ذکر کثیر]] و [[عبادت]]:''' [[امام علی]] {{ع}}: "خانه‌های محقر خود را، مسکن خود قرار دهید، همانند کسی که در [[آتش]] گداخته می‌سوزد، دندان روی جگر بگذارید و [[خدا]] را بسیار زیاد یاد کنید که [[یاد خدا]] بزرگترین [[پناهگاه]] است اگر بدانید"<ref>{{متن حدیث| قَالَ عَلِيٌّ {{ع}}: وَ اتَّخِذُوا صَوَامِعَكُمْ بُيُوتَكُمْ وَ عَضُّوا عَلَى مِثْلِ جَمْرِ الْغَضَا وَ اذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيراً فَذِكْرُهُ أَكْبَرُ لَوْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۶۷.</ref>.
#'''گرفتن [[معارف]] [[دین]] از دین‌شناسان [[امین]] و [[رجوع]] به [[علماء]]:''' [[امام مهدی]]{{ع}}: "و اما درباره اتفاقات مهم، به [[راویان حدیث]] ما [[رجوع]] کنید که آنان [[حجت]] من بر شما هستند و من نیز [[حجت خدا]] بر آنها هستم"<ref>{{متن حدیث|قَالَ المَهدِيُّ{{ع}}: وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِي عَلَيْكُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ}}؛ کمال الدین و تمام النعمة / ج ۲ / ص ۲۳۸.</ref>؛ "در [[زمان غیبت]] [[قائم]] ما، اگر نبودند دانشمندانی که [[مردم]] را به سوی [[خدا]] [[دعوت]] کنند و به طرف او [[راهنمایی]] نمایند و با دلائل و [[براهین]] [[الهی]] از [[آیین]] او [[دفاع]] کنند و دست [[بندگان]] [[مستضعف]] را بگیرند و آنها را از [[دام‌های شیطان]] و شبکه‌های [[ناصبیان]] ([[دشمنان]] سر سخت [[اهل بیت]]{{عم}}) [[نجات]] دهند، هیچ کس باقی نمی‌ماند مگر اینکه از [[دین خدا]] [[مرتد]] می‌شد، اما آن [[دانشمندان]] رشته دل‌های ضعفای [[شیعه]] را می‌گیرند، همچنان که ناخدای [[کشتی]]، سکان [[کشتی]] را می‌گیرد. آنهایند که در نزد [[خدای عزوجل]] از هر طبقه‌ای برترند"<ref>{{متن حدیث|قَالَ الهَادِيُّ{{ع}}: لَوْ لاَ مَنْ يَبْقَى بَعْدَ غَيْبَةِ قَائِمِنَا مِنَ الْعُلَماءِ الدَّاعِينَ إِلَيْهِ وَ الدّالِّينَ عَلَيْهِ وَ الذَّابِّينَ عَنْ دِينِهِ بِحُجَجِ اللَّهِ تَعَالَى وَ الْمُنْقِذِينَ لِضُعَفَاءِ عِبَادِ اللَّهِ مِنْ شُبَّاكِ إِبْلِيسَ -لَعَنَهُ اللَّهُ- وَ مَرَدَتِهِ وَ مِن فِخَاخِ النَّوَاصِبِ لَمَا بَقِيَ أَحَدٌ إِلاَّ اِرْتَدَّ عَنْ دِينِ اللّهِ تَعَالَى وَ لَكِنَّهُمُ الَّذِينَ يُمْسِكُونَ أَزِمَّةَ قُلُوبِ ضُعَفاءِ الشِّيعَةِ كَمَا يُمْسِكُ صَاحِبُ السَّفِينَةِ سُكَّانَهَا أُولَئِكَ هُمُ الْأَفْضَلُونَ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ}}؛ محجة البیضاء ج ۱ / ص ۳۲.</ref>.
# '''گرفتن [[معارف]] [[دین]] از دین‌شناسان [[امین]] و [[رجوع]] به [[علماء]]:''' [[امام مهدی]] {{ع}}: "و اما درباره اتفاقات مهم، به [[راویان حدیث]] ما [[رجوع]] کنید که آنان [[حجت]] من بر شما هستند و من نیز [[حجت خدا]] بر آنها هستم"<ref>{{متن حدیث|قَالَ المَهدِيُّ {{ع}}: وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِي عَلَيْكُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ}}؛ کمال الدین و تمام النعمة / ج ۲ / ص ۲۳۸.</ref>؛ "در [[زمان غیبت]] [[قائم]] ما، اگر نبودند دانشمندانی که [[مردم]] را به سوی [[خدا]] [[دعوت]] کنند و به طرف او [[راهنمایی]] نمایند و با دلائل و [[براهین]] [[الهی]] از [[آیین]] او [[دفاع]] کنند و دست [[بندگان]] [[مستضعف]] را بگیرند و آنها را از [[دام‌های شیطان]] و شبکه‌های [[ناصبیان]] ([[دشمنان]] سر سخت [[اهل بیت]] {{عم}}) [[نجات]] دهند، هیچ کس باقی نمی‌ماند مگر اینکه از [[دین خدا]] [[مرتد]] می‌شد، اما آن [[دانشمندان]] رشته دل‌های ضعفای [[شیعه]] را می‌گیرند، همچنان که ناخدای [[کشتی]]، سکان [[کشتی]] را می‌گیرد. آنهایند که در نزد [[خدای عزوجل]] از هر طبقه‌ای برترند"<ref>{{متن حدیث|قَالَ الهَادِيُّ {{ع}}: لَوْ لاَ مَنْ يَبْقَى بَعْدَ غَيْبَةِ قَائِمِنَا مِنَ الْعُلَماءِ الدَّاعِينَ إِلَيْهِ وَ الدّالِّينَ عَلَيْهِ وَ الذَّابِّينَ عَنْ دِينِهِ بِحُجَجِ اللَّهِ تَعَالَى وَ الْمُنْقِذِينَ لِضُعَفَاءِ عِبَادِ اللَّهِ مِنْ شُبَّاكِ إِبْلِيسَ -لَعَنَهُ اللَّهُ- وَ مَرَدَتِهِ وَ مِن فِخَاخِ النَّوَاصِبِ لَمَا بَقِيَ أَحَدٌ إِلاَّ اِرْتَدَّ عَنْ دِينِ اللّهِ تَعَالَى وَ لَكِنَّهُمُ الَّذِينَ يُمْسِكُونَ أَزِمَّةَ قُلُوبِ ضُعَفاءِ الشِّيعَةِ كَمَا يُمْسِكُ صَاحِبُ السَّفِينَةِ سُكَّانَهَا أُولَئِكَ هُمُ الْأَفْضَلُونَ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ}}؛ محجة البیضاء ج ۱ / ص ۳۲.</ref>.
#'''[[آمادگی نظامی]]:''' [[امام صادق]]{{ع}}: "هر یک از شما برای [[خروج]] [[حضرت قائم]]{{ع}} [سلاحی] مهیا کند هر چند که یک تیر باشد، که [[خدای تعالی]] هر گاه چنین نیتی در او ببیند امیدوارم عمرش را طولانی کند"<ref>{{متن حدیث|قَالَ الصَّادِقُ{{ع}}: لِيُعِدَّنَّ أَحَدُكُمْ لِخُرُوجِ الْقَائِمِ وَ لَوْ سَهْماً فَإِنَّ اللَّهَ إِذَا عَلِمَ ذَلِكَ مِنْ نِيَّتِهِ رَجَوْتُ لِأَنْ يُنْسِئَ فِي عُمُرِهِ}}غیبت نعمانی / ۱۷۳.</ref>.
# '''[[آمادگی نظامی]]:''' [[امام صادق]] {{ع}}: "هر یک از شما برای [[خروج]] [[حضرت قائم]] {{ع}} [سلاحی] مهیا کند هر چند که یک تیر باشد، که [[خدای تعالی]] هر گاه چنین نیتی در او ببیند امیدوارم عمرش را طولانی کند"<ref>{{متن حدیث|قَالَ الصَّادِقُ {{ع}}: لِيُعِدَّنَّ أَحَدُكُمْ لِخُرُوجِ الْقَائِمِ وَ لَوْ سَهْماً فَإِنَّ اللَّهَ إِذَا عَلِمَ ذَلِكَ مِنْ نِيَّتِهِ رَجَوْتُ لِأَنْ يُنْسِئَ فِي عُمُرِهِ}}غیبت نعمانی / ۱۷۳.</ref>.
#'''[[تقیه]]:''' [[امام رضا]]: "همانا گرامی‌ترین شما نزد [[خدا]] با تقواترین و پایبندترین شما به [[تقیه]] است. عرض شد:‌ای پسر [[پیامبر خدا]]! تا کی؟ فرمود: تا روزگار آن زمان معین و آن روزگار [[قیام قائم]] ماست. پس هر که پیش از [[قیام قائم]] ما [[تقیه]] را ترک کند از ما نیست"<ref>{{متن حدیث|قَالَ الرِّضا{{ع}}: إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ وَ أَعْمَلُكُمْ بِالتَّقِيَّةِ، فَقِيلَ لَهُ: يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِلَى مَتَى؟ قَالَ: إِلى‏ يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ وَ هُوَ يَوْمَ خُرُوجِ قَائِمِنَا فَمَنْ تَرَكَ التَّقِيَّةَ قَبْلَ خُرُوجِ قَائِمِنَا فَلَيْسَ مِنَّا}}؛ إعلام الوری / ۴۰۸.</ref>؛ "و آن زمانی است که در آن [[نجات]] نمی‌یابد مگر هر [[مؤمن]] بی‌نام و نشان که اگر [در مجالس] حضور یابد شناخته نشود و هر گاه [[غایب]] باشد در جستجویش بر نیایند، اینان چراغ‌های [[هدایت]] و روشنگران راه شب‌روانند، که به [[فتنه]] و [[فساد]] و [[سخن‌چینی]] در میان [[مردم]] آمد و شد نکنند، و دهان به غیبت‌گویی از [[مردم]] و یاوه‌گویی نگشایند، برای آنان [[خداوند]] درهای رحمتش را باز می‌کند و از ایشان [[سختی]] عذابش را بر طرف می‌نماید.‌ای [[مردم]]؛ زمانی بر شما خواهد رسید که [[اسلام]] در آن واژگون می‌شود همچنان که ظرف واژگون گردد و آنچه در آن است بریزد..."<ref>{{متن حدیث|قَالَ عَلِيٌّ{{ع}}: وَ ذَلِكَ زَمَانٌ لَا يَنْجُو فِيهِ إِلَّا كُلُّ مُؤْمِنٍ نُوَمَةٍ إِنْ شَهِدَ لَمْ يُعْرَفْ وَ إِنْ غَابَ لَمْ يُفْتَقَدْ أُولَئِكَ مَصَابِيحُ الْهُدَى وَ أَعْلَامُ السُّرَى لَيْسُوا بِالْمَسَايِيحِ وَ لَا الْمَذَايِيعِ الْبُذُرِ أُولَئِكَ يَفْتَحُ اللَّهُ لَهُمْ أَبْوَابَ رَحْمَتِهِ وَ يَكْشِفُ عَنْهُمْ ضَرَّاءَ نِقْمَتِهِ أَيُّهَا النَّاسُ سَيَأْتِي عَلَيْكُمْ زَمَانٌ يُكْفَأُ فِيهِ الْإِسْلَامُ كَمَا يُكْفَأُ الْإِنَاءُ بِمَا فِيهِ...}}؛ نهج البلاغه / خطبه ۱۰۳ / فیض ۲۹۱.</ref>.
# '''[[تقیه]]:''' [[امام رضا]]: "همانا گرامی‌ترین شما نزد [[خدا]] با تقواترین و پایبندترین شما به [[تقیه]] است. عرض شد:‌ای پسر [[پیامبر خدا]]! تا کی؟ فرمود: تا روزگار آن زمان معین و آن روزگار [[قیام قائم]] ماست. پس هر که پیش از [[قیام قائم]] ما [[تقیه]] را ترک کند از ما نیست"<ref>{{متن حدیث|قَالَ الرِّضا {{ع}}: إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ وَ أَعْمَلُكُمْ بِالتَّقِيَّةِ، فَقِيلَ لَهُ: يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِلَى مَتَى؟ قَالَ: إِلى‏ يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ وَ هُوَ يَوْمَ خُرُوجِ قَائِمِنَا فَمَنْ تَرَكَ التَّقِيَّةَ قَبْلَ خُرُوجِ قَائِمِنَا فَلَيْسَ مِنَّا}}؛ إعلام الوری / ۴۰۸.</ref>؛ "و آن زمانی است که در آن [[نجات]] نمی‌یابد مگر هر [[مؤمن]] بی‌نام و نشان که اگر [در مجالس] حضور یابد شناخته نشود و هر گاه [[غایب]] باشد در جستجویش بر نیایند، اینان چراغ‌های [[هدایت]] و روشنگران راه شب‌روانند، که به [[فتنه]] و [[فساد]] و [[سخن‌چینی]] در میان [[مردم]] آمد و شد نکنند، و دهان به غیبت‌گویی از [[مردم]] و یاوه‌گویی نگشایند، برای آنان [[خداوند]] درهای رحمتش را باز می‌کند و از ایشان [[سختی]] عذابش را بر طرف می‌نماید.‌ای [[مردم]]؛ زمانی بر شما خواهد رسید که [[اسلام]] در آن واژگون می‌شود همچنان که ظرف واژگون گردد و آنچه در آن است بریزد..."<ref>{{متن حدیث|قَالَ عَلِيٌّ {{ع}}: وَ ذَلِكَ زَمَانٌ لَا يَنْجُو فِيهِ إِلَّا كُلُّ مُؤْمِنٍ نُوَمَةٍ إِنْ شَهِدَ لَمْ يُعْرَفْ وَ إِنْ غَابَ لَمْ يُفْتَقَدْ أُولَئِكَ مَصَابِيحُ الْهُدَى وَ أَعْلَامُ السُّرَى لَيْسُوا بِالْمَسَايِيحِ وَ لَا الْمَذَايِيعِ الْبُذُرِ أُولَئِكَ يَفْتَحُ اللَّهُ لَهُمْ أَبْوَابَ رَحْمَتِهِ وَ يَكْشِفُ عَنْهُمْ ضَرَّاءَ نِقْمَتِهِ أَيُّهَا النَّاسُ سَيَأْتِي عَلَيْكُمْ زَمَانٌ يُكْفَأُ فِيهِ الْإِسْلَامُ كَمَا يُكْفَأُ الْإِنَاءُ بِمَا فِيهِ...}}؛ نهج البلاغه / خطبه ۱۰۳ / فیض ۲۹۱.</ref>.
#'''[[دعا]]:''' [[حضرت صادق]]{{ع}} خطاب به ابن سنان فرمودند:بزودی در شبهه‌ای خواهید افتاد و بدون نشانه‌ای نمایان و امامی رهنما خواهید ماند. از این [[شبهه]] رهایی نیابد مگر آن کس که [[دعای غریق]] را بخواند. عرض کردم [[دعای غریق]] چگونه است؟ فرمود: می‌گویی: خدایا! بخشایشگرا! مهربانا!‌ای دگرگون‌ساز [[دل‌ها]]! [[دل]] مرا بر دینت [[استوار]] گردان. عرض کردم‌ای دگرگون‌ساز [[دل‌ها]] و [[اندیشه‌ها]]! [[دل]] مرا بر دینت [[استوار]] گردان. فرمود: البته [[خدای عزوجل]] دگرگون‌کننده [[دل‌ها]] و اندیشه‌هاست، اما تو همان بگو که من می‌گویم:‌ای دگرگون‌ساز [[دل‌ها]]! [[دل]] مرا بر دینت [[استوار]] ساز"<ref>{{متن حدیث|قَالَ الصَّادِقُ{{ع}} - لابن سنان -: سَتُصِيبُكُمْ شُبْهَةٌ فَتَبْقَوْنَ بِلَا عَلَمٍ يُرَى وَ لَا إِمَامٍ هُدًى، لَا يَنْجُو مِنْهَا إِلَّا مَنْ دَعَا بِدُعَاءِ الْغَرِيقِ. قُلْتُ: وَ كَيْفَ دُعَاءُ الْغَرِيقِ؟ قَالَ: تَقُولُ: "يَا اللَّهُ يَا رَحْمَانُ يَا رَحِيمُ يَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ، ثَبِّتْ قَلْبِي عَلَى دِينِكَ"؛ فَقُلْتُ: يَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ ثَبِّتْ قَلْبِي عَلَى دِينِكَ! فَقَالَ: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ مُقَلِّبُ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ، وَ لَكِنْ قُلْ كَمَا أَقُولُ: يَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِي عَلَى دِينِكَ}}؛ البحار / ج ۵۲ / ۱۴۹ / ۷۳.</ref>. همچنین از [[سید بن طاووس]] دعایی در ضمن [[حدیث]] [[غیبت حضرت مهدی]]{{ع}} [[نقل]] شده که به ذکر آن می‌پردازیم. [[راوی]] می‌گوید عرض کردم: شیعیانت چکار کنند؟ فرمود: بر شما [[باد]] بر [[دعا کردن]] و [[انتظار فرج]] کشیدن تا آنجا که می‌گوید: عرضه داشتم: به چه چیزی [[دعا]] کنیم؟ فرمود: می‌گویی: "بار خدایا! تو خودت و فرستاده‌ات و فرشتگانت و پیغمبرت و [[والیان]] امرت را به من شناسانیدی، بار خدایا من نگیرم جز آنچه تو عطا کنی و هیچ نگهدارنده‌ای جز تو برایم نیست، بار خدایا! مرا از منازل دوستانت دور مگردان و دلم را پس از آن که [[هدایت]] کرده‌ای [[منحرف]] منما، بار خدایا! مرا به [[ولایت]] کسی که اطاعتش را بر من [[واجب]] ساخته‌ای [[هدایت]] فرمای"<ref>{{متن حدیث|اللَّهُمَّ أَنْتَ عَرَّفْتَنِي نَفْسَكَ وَ عَرَّفْتَنِي رَسُولَكَ وَ عَرَّفْتَنِي مَلَائِكَتَكَ وَ عَرَّفْتَنِي وُلَاةَ أَمْرِكَ اللَّهُمَّ لَا آخُذُ إِلَّا مَا أَعْطَيْتَ وَ لَا أَقِي إِلَّا مَا وَقَيْتَ اللَّهُمَّ لَا تُغَيِّبْنِي عَنْ مَنَازِلِ أَوْلِيَائِكَ وَ لَا تُزِغْ قَلْبِي بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنِي اللَّهُمَّ اهْدِنِي لِوَلَايَةِ مَنِ افْتَرَضْتَ طَاعَتَهُ}}؛ مهج الدعوات / ۳۳۲.</ref>.
# '''[[دعا]]:''' [[حضرت صادق]] {{ع}} خطاب به ابن سنان فرمودند:بزودی در شبهه‌ای خواهید افتاد و بدون نشانه‌ای نمایان و امامی رهنما خواهید ماند. از این [[شبهه]] رهایی نیابد مگر آن کس که [[دعای غریق]] را بخواند. عرض کردم [[دعای غریق]] چگونه است؟ فرمود: می‌گویی: خدایا! بخشایشگرا! مهربانا!‌ای دگرگون‌ساز [[دل‌ها]]! [[دل]] مرا بر دینت [[استوار]] گردان. عرض کردم‌ای دگرگون‌ساز [[دل‌ها]] و [[اندیشه‌ها]]! [[دل]] مرا بر دینت [[استوار]] گردان. فرمود: البته [[خدای عزوجل]] دگرگون‌کننده [[دل‌ها]] و اندیشه‌هاست، اما تو همان بگو که من می‌گویم:‌ای دگرگون‌ساز [[دل‌ها]]! [[دل]] مرا بر دینت [[استوار]] ساز"<ref>{{متن حدیث|قَالَ الصَّادِقُ {{ع}} - لابن سنان -: سَتُصِيبُكُمْ شُبْهَةٌ فَتَبْقَوْنَ بِلَا عَلَمٍ يُرَى وَ لَا إِمَامٍ هُدًى، لَا يَنْجُو مِنْهَا إِلَّا مَنْ دَعَا بِدُعَاءِ الْغَرِيقِ. قُلْتُ: وَ كَيْفَ دُعَاءُ الْغَرِيقِ؟ قَالَ: تَقُولُ: "يَا اللَّهُ يَا رَحْمَانُ يَا رَحِيمُ يَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ، ثَبِّتْ قَلْبِي عَلَى دِينِكَ"؛ فَقُلْتُ: يَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ ثَبِّتْ قَلْبِي عَلَى دِينِكَ! فَقَالَ: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ مُقَلِّبُ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ، وَ لَكِنْ قُلْ كَمَا أَقُولُ: يَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِي عَلَى دِينِكَ}}؛ البحار / ج ۵۲ / ۱۴۹ / ۷۳.</ref>. همچنین از [[سید بن طاووس]] دعایی در ضمن [[حدیث]] [[غیبت حضرت مهدی]] {{ع}} [[نقل]] شده که به ذکر آن می‌پردازیم. [[راوی]] می‌گوید عرض کردم: شیعیانت چکار کنند؟ فرمود: بر شما [[باد]] بر [[دعا کردن]] و [[انتظار فرج]] کشیدن تا آنجا که می‌گوید: عرضه داشتم: به چه چیزی [[دعا]] کنیم؟ فرمود: می‌گویی: "بار خدایا! تو خودت و فرستاده‌ات و فرشتگانت و پیغمبرت و [[والیان]] امرت را به من شناسانیدی، بار خدایا من نگیرم جز آنچه تو عطا کنی و هیچ نگهدارنده‌ای جز تو برایم نیست، بار خدایا! مرا از منازل دوستانت دور مگردان و دلم را پس از آن که [[هدایت]] کرده‌ای [[منحرف]] منما، بار خدایا! مرا به [[ولایت]] کسی که اطاعتش را بر من [[واجب]] ساخته‌ای [[هدایت]] فرمای"<ref>{{متن حدیث|اللَّهُمَّ أَنْتَ عَرَّفْتَنِي نَفْسَكَ وَ عَرَّفْتَنِي رَسُولَكَ وَ عَرَّفْتَنِي مَلَائِكَتَكَ وَ عَرَّفْتَنِي وُلَاةَ أَمْرِكَ اللَّهُمَّ لَا آخُذُ إِلَّا مَا أَعْطَيْتَ وَ لَا أَقِي إِلَّا مَا وَقَيْتَ اللَّهُمَّ لَا تُغَيِّبْنِي عَنْ مَنَازِلِ أَوْلِيَائِكَ وَ لَا تُزِغْ قَلْبِي بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنِي اللَّهُمَّ اهْدِنِي لِوَلَايَةِ مَنِ افْتَرَضْتَ طَاعَتَهُ}}؛ مهج الدعوات / ۳۳۲.</ref>.
#'''مراجعه به کتب [[دانشمندان]] [[امین]] و اصیل:'''[[امام صادق]]{{ع}} به [[مفضل بن عمر]] فرمود: "بنویس و [[دانش]] خود را در میان برادرانت منتشر کن و چون (خواستی) بمیری، آن را به پسرانت [[میراث]] بده، زیرا بر [[مردم]] زمانه‌ای پرآشوب می‌رسد" که در آن زمان جز با کتاب‌هایشان همدم نشوند<ref>{{متن حدیث|قَالَ الصَّادِقُ{{ع}} لِلمُفَضَّلِ بن [[عمر]]-: اكْتُبْ وَ بُثَّ عِلْمَكَ فِي إِخْوَانِكَ فَإِنْ مِتَّ فَأَوْرِثْ كُتُبَكَ بَنِيكَ فَإِنَّهُ يَأْتِي عَلَى النَّاسِ زَمَانُ هَرْجٍ لَا يَأْنَسُونَ فِيهِ إِلَّا بِكُتُبِهِمْ}}الکافی، ۱ / ۵۲ / ۱۱.</ref>.
# '''مراجعه به کتب [[دانشمندان]] [[امین]] و اصیل:'''[[امام صادق]] {{ع}} به [[مفضل بن عمر]] فرمود: "بنویس و [[دانش]] خود را در میان برادرانت منتشر کن و چون (خواستی) بمیری، آن را به پسرانت [[میراث]] بده، زیرا بر [[مردم]] زمانه‌ای پرآشوب می‌رسد" که در آن زمان جز با کتاب‌هایشان همدم نشوند<ref>{{متن حدیث|قَالَ الصَّادِقُ {{ع}} لِلمُفَضَّلِ بن [[عمر]]-: اكْتُبْ وَ بُثَّ عِلْمَكَ فِي إِخْوَانِكَ فَإِنْ مِتَّ فَأَوْرِثْ كُتُبَكَ بَنِيكَ فَإِنَّهُ يَأْتِي عَلَى النَّاسِ زَمَانُ هَرْجٍ لَا يَأْنَسُونَ فِيهِ إِلَّا بِكُتُبِهِمْ}}الکافی، ۱ / ۵۲ / ۱۱.</ref>.
#'''[[همکاری]] بین [[شیعیان]] و حدیث‌شناسی:''' [[امام باقر]]{{ع}}: "باید که توانمندان شما ضعیفانتان را تقویت کنند و [[ثروتمندان]] شما فقیرانتان را [[یاری]] رسانند و سر ما ([[اهل بیت]]) را افشاء نکنید و امر ما را برملا ننمایید و هر گاه [[حدیثی]] از جانب ما به شما رسید که بر آن یک یا دو [[شاهد]] از [[قرآن]] یافتید پس آن را قبول کنید وگرنه (از عمل به آن) توقف نمایید و آن را به ما برگردانید (و در قبول یا رد آن سخنی نگویید) تا اینکه [[حقیقت]] آن برایتان [[آشکار]] شود و بدانید که برای [[منتظر]] این امر ([[فرج]] [[امام عصر]]{{ع}}) [[ثواب]] [[روزه‌دار]] شب زنده‌دار ثبت می‌گردد و هر کس [[قائم]] ما را [[درک]] کند و به همراه او خارج شود (برای [[نبرد]]) و [[دشمن]] ما را بکشد، برایش مانند [[پاداش]] بیست [[شهید]] منظور می‌گردد و هر کس همراه [[قائم]] ما بجنگد برایش همچون اجر بیست و پنج [[شهید]] منظور خواهد شد"<ref>{{متن حدیث|قَالَ الباقِرُ{{ع}}: لِيُقَوِّ شَدِيدُكُمْ ضَعِيفَكُمْ وَ لْيَعُدْ غَنِيُّكُمْ عَلَى فَقِيرِكُمْ وَ لَا تَبُثُّوا سِرَّنَا وَ لَا تُذِيعُوا أَمْرَنَا وَ إِذَا جَاءَكُمْ عَنَّا حَدِيثٌ فَوَجَدْتُمْ عَلَيْهِ شَاهِداً أَوْ شَاهِدَيْنِ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ فَخُذُوا بِهِ وَ إِلَّا فَقِفُوا عِنْدَهُ ثُمَّ رُدُّوهُ إِلَيْنَا حَتَّى يَسْتَبِينَ لَكُمْ وَ اعْلَمُوا أَنَّ الْمُنْتَظِرَ لِهَذَا الْأَمْرِ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ الصَّائِمِ الْقَائِمِ وَ مَنْ أَدْرَكَ قَائِمَنَا فَخَرَجَ مَعَهُ فَقَتَلَ عَدُوَّنَا كَانَ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ عِشْرِينَ شَهِيداً وَ مَنْ قُتِلَ مَعَ قَائِمِنَا كَانَ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ خَمْسَةٍ وَ عِشْرِينَ شَهِيداً}}؛ امالی الطوسی ۲۳۲ / ۴۱۰ / بشارة المصطفی؛ ۱۱۳.</ref>.
# '''[[همکاری]] بین [[شیعیان]] و حدیث‌شناسی:''' [[امام باقر]] {{ع}}: "باید که توانمندان شما ضعیفانتان را تقویت کنند و [[ثروتمندان]] شما فقیرانتان را [[یاری]] رسانند و سر ما ([[اهل بیت]]) را افشاء نکنید و امر ما را برملا ننمایید و هر گاه [[حدیثی]] از جانب ما به شما رسید که بر آن یک یا دو [[شاهد]] از [[قرآن]] یافتید پس آن را قبول کنید وگرنه (از عمل به آن) توقف نمایید و آن را به ما برگردانید (و در قبول یا رد آن سخنی نگویید) تا اینکه [[حقیقت]] آن برایتان آشکار شود و بدانید که برای [[منتظر]] این امر ([[فرج]] [[امام عصر]] {{ع}}) [[ثواب]] [[روزه‌دار]] شب زنده‌دار ثبت می‌گردد و هر کس [[قائم]] ما را [[درک]] کند و به همراه او خارج شود (برای [[نبرد]]) و [[دشمن]] ما را بکشد، برایش مانند [[پاداش]] بیست [[شهید]] منظور می‌گردد و هر کس همراه [[قائم]] ما بجنگد برایش همچون اجر بیست و پنج [[شهید]] منظور خواهد شد"<ref>{{متن حدیث|قَالَ الباقِرُ {{ع}}: لِيُقَوِّ شَدِيدُكُمْ ضَعِيفَكُمْ وَ لْيَعُدْ غَنِيُّكُمْ عَلَى فَقِيرِكُمْ وَ لَا تَبُثُّوا سِرَّنَا وَ لَا تُذِيعُوا أَمْرَنَا وَ إِذَا جَاءَكُمْ عَنَّا حَدِيثٌ فَوَجَدْتُمْ عَلَيْهِ شَاهِداً أَوْ شَاهِدَيْنِ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ فَخُذُوا بِهِ وَ إِلَّا فَقِفُوا عِنْدَهُ ثُمَّ رُدُّوهُ إِلَيْنَا حَتَّى يَسْتَبِينَ لَكُمْ وَ اعْلَمُوا أَنَّ الْمُنْتَظِرَ لِهَذَا الْأَمْرِ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ الصَّائِمِ الْقَائِمِ وَ مَنْ أَدْرَكَ قَائِمَنَا فَخَرَجَ مَعَهُ فَقَتَلَ عَدُوَّنَا كَانَ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ عِشْرِينَ شَهِيداً وَ مَنْ قُتِلَ مَعَ قَائِمِنَا كَانَ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ خَمْسَةٍ وَ عِشْرِينَ شَهِيداً}}؛ امالی الطوسی ۲۳۲ / ۴۱۰ / بشارة المصطفی؛ ۱۱۳.</ref>.
#'''[[مسئولیت‌پذیری]] نسبت به [[شیعیان]]:''' [[امام جواد]]: "همانا کسی که متکفل [[ایتام آل محمد]]{{صل}} شود، آنانکه از امامشان جدا شده و در [[جهل]] خود سرگردان مانده و در دست شیاطین‌شان و ناصبیان از دشمنانمان [[اسیر]] گشته‌اند، پس آنان را از چنگال [[شیاطین]] و [[دشمنان]] ما [[نجات]] داده و از حیرتشان بیرون برد و [[شیاطین]] را با رد وسوسه‌هایشان [[سرکوب]] نموده و ناصبیان را با [[دلایل]] پروردگارشان و [[دلیل]] امامانشان مقهور سازد. چنین کسانی نزد [[خداوند]] به بلندترین [[جایگاه]] از [[بندگان]] [[برتری]] یابند، بیش از [[فضیلت]] [[آسمان]] بر [[زمین]] و بیش از [[فضیلت]] [[عرش]] و کرسی و حُجُب بر [[آسمان]] و برتریِ آنها بر این عابد همچون امتیاز [[ماه]] شب چهارده بر مخفی‌ترین [[ستاره]] در [[آسمان]] می‌باشد" <ref>{{متن حدیث|قَالَ الْجَوَادُ{{ع}}: مَنْ تَكَفَّلَ بِأَيْتَامِ آلِ مُحَمَّدٍ الْمُنْقَطِعِينَ عَنْ إِمَامِهِمْ الْمُتَحَيِّرِينَ فِي جَهْلِهِمْ الْأُسَرَاءِ فِي أَيْدِي شَيَاطِينِهِمْ وَ فِي أَيْدِي النَّوَاصِبِ مِنْ أَعْدَائِنَا فَاسْتَنْقَذَهُمْ مِنْهُمْ وَ أَخْرَجَهُمْ مِنْ حَيْرَتِهِمْ وَ قَهَرَ الشَّيَاطِينَ بِرَدِّ وَسَاوِسِهِمْ وَ قَهَرَ النَّاصِبِينَ بِحُجَجِ رَبِّهِمْ وَ دَلِيلِ أَئِمَّتِهِمْ لَيُفَضَّلُونَ عِنْدَ اللَّهِ تَعَالَى عَلَى الْعِبَادِ بِأَفْضَلِ الْمَوَاقِعِ بِأَكْثَرَ مِنْ فَضْلِ السَّمَاءِ عَلَى الْأَرْضِ وَ الْعَرْشِ وَ الْكُرْسِيِّ وَ الْحُجُبِ عَلَى السَّمَاءِ وَ فَضْلُهُمْ عَلَى هَذَا الْعَابِدِ كَفَضْلِ الْقَمَرِ لَيْلَةَ الْبَدْرِ عَلَى أَخْفَى كَوْكَبٍ فِي السَّمَاءِ}}بحارالانوار، ج ۲، ص ۶.</ref>.
# '''[[مسئولیت‌پذیری]] نسبت به [[شیعیان]]:''' [[امام جواد]]: "همانا کسی که متکفل [[ایتام آل محمد]] {{صل}} شود، آنانکه از امامشان جدا شده و در [[جهل]] خود سرگردان مانده و در دست شیاطین‌شان و ناصبیان از دشمنانمان [[اسیر]] گشته‌اند، پس آنان را از چنگال [[شیاطین]] و [[دشمنان]] ما [[نجات]] داده و از حیرتشان بیرون برد و [[شیاطین]] را با رد وسوسه‌هایشان [[سرکوب]] نموده و ناصبیان را با [[دلایل]] پروردگارشان و [[دلیل]] امامانشان مقهور سازد. چنین کسانی نزد [[خداوند]] به بلندترین [[جایگاه]] از [[بندگان]] [[برتری]] یابند، بیش از [[فضیلت]] [[آسمان]] بر [[زمین]] و بیش از [[فضیلت]] [[عرش]] و کرسی و حُجُب بر [[آسمان]] و برتریِ آنها بر این عابد همچون امتیاز [[ماه]] شب چهارده بر مخفی‌ترین [[ستاره]] در [[آسمان]] می‌باشد" <ref>{{متن حدیث|قَالَ الْجَوَادُ {{ع}}: مَنْ تَكَفَّلَ بِأَيْتَامِ آلِ مُحَمَّدٍ الْمُنْقَطِعِينَ عَنْ إِمَامِهِمْ الْمُتَحَيِّرِينَ فِي جَهْلِهِمْ الْأُسَرَاءِ فِي أَيْدِي شَيَاطِينِهِمْ وَ فِي أَيْدِي النَّوَاصِبِ مِنْ أَعْدَائِنَا فَاسْتَنْقَذَهُمْ مِنْهُمْ وَ أَخْرَجَهُمْ مِنْ حَيْرَتِهِمْ وَ قَهَرَ الشَّيَاطِينَ بِرَدِّ وَسَاوِسِهِمْ وَ قَهَرَ النَّاصِبِينَ بِحُجَجِ رَبِّهِمْ وَ دَلِيلِ أَئِمَّتِهِمْ لَيُفَضَّلُونَ عِنْدَ اللَّهِ تَعَالَى عَلَى الْعِبَادِ بِأَفْضَلِ الْمَوَاقِعِ بِأَكْثَرَ مِنْ فَضْلِ السَّمَاءِ عَلَى الْأَرْضِ وَ الْعَرْشِ وَ الْكُرْسِيِّ وَ الْحُجُبِ عَلَى السَّمَاءِ وَ فَضْلُهُمْ عَلَى هَذَا الْعَابِدِ كَفَضْلِ الْقَمَرِ لَيْلَةَ الْبَدْرِ عَلَى أَخْفَى كَوْكَبٍ فِي السَّمَاءِ}}بحارالانوار، ج ۲، ص ۶.</ref>.


در اینجا به فهرستی از [[تکالیف]] [[بندگان]] نسبت به آن [[حضرت]]{{ع}} در [[دوران غیبت]] که در کتاب [[شریف]] مکیال المکارم گردآوری شده، اشاره می‌کنیم:
در اینجا به فهرستی از [[تکالیف]] [[بندگان]] نسبت به آن حضرت {{ع}} در [[دوران غیبت]] که در کتاب [[شریف]] مکیال المکارم گردآوری شده، اشاره می‌کنیم:
#تحصیل صفات و [[آداب]] و ویژه گی‌های آن [[حضرت]].
# تحصیل صفات و [[آداب]] و ویژه گی‌های آن حضرت.
#رعایت [[ادب]] نسبت به یاد او.
# رعایت [[ادب]] نسبت به یاد او.
# [[محبت]] او به طور خاص.
# [[محبت]] او به طور خاص.
# [[محبوب]] نمودن او در میان [[مردم]]
# [[محبوب]] نمودن او در میان [[مردم]]
# [[انتظار فرج]] و [[ظهور]] آن [[حضرت]].
# [[انتظار فرج]] و [[ظهور]] آن حضرت.
#اظهار [[اشتیاق]] به [[دیدار]] آن بزرگوار.
# اظهار [[اشتیاق]] به [[دیدار]] آن بزرگوار.
#ذکر [[مناقب]] و [[فضایل]] آن [[حضرت]].
# ذکر [[مناقب]] و [[فضایل]] آن حضرت.
# [[اندوهگین]] بودن [[مؤمن]] از [[فراق]] آن [[حضرت]].
# [[اندوهگین]] بودن [[مؤمن]] از [[فراق]] آن حضرت.
#حضور در مجالس [[فضائل]] و [[مناقب]] آن [[حضرت]] و تشکیل آن مجالس.
# حضور در مجالس [[فضائل]] و [[مناقب]] آن حضرت و تشکیل آن مجالس.
#سرودن و [[خواندن]] [[شعر]] در [[فضایل]] و [[مناقب]] آن [[حضرت]].
# سرودن و [[خواندن]] [[شعر]] در [[فضایل]] و [[مناقب]] آن حضرت.
# [[قیام]]، هنگام یاد شدن نام یا [[القاب]] آن [[حضرت]].
# [[قیام]]، هنگام یاد شدن نام یا [[القاب]] آن حضرت.
# [[گریستن]]، گریاندن و خود را به گریه‌کنندگان شبیه نمودن بر [[فراق]] آن [[حضرت]].
# [[گریستن]]، گریاندن و خود را به گریه‌کنندگان شبیه نمودن بر [[فراق]] آن حضرت.
#درخواست [[معرفت امام عصر]]{{ع}} از [[خداوند متعال]].
# درخواست [[معرفت امام عصر]] {{ع}} از [[خداوند متعال]].
#تداوم درخواست [[معرفت]] آن [[حضرت]].
# تداوم درخواست [[معرفت]] آن حضرت.
# [[دعا]] در [[زمان غیبت]] آن [[حضرت]].
# [[دعا]] در [[زمان غیبت]] آن حضرت.
#شناختن علاقه‌های [[ظهور]].
# شناختن علاقه‌های [[ظهور]].
# [[تسلیم]] بودن و [[عجله]] نکردن.
# [[تسلیم]] بودن و [[عجله]] نکردن.
# [[صدقه]] دادن به قصد [[سلامتی]] آن [[حضرت]] و انجام [[اعمال]] [[واجب]] و [[مستحب]] به [[نیابت]] از ایشان.
# [[صدقه]] دادن به قصد [[سلامتی]] آن حضرت و انجام [[اعمال]] [[واجب]] و [[مستحب]] به [[نیابت]] از ایشان.
#سعی در [[خدمت]] کردن به آن [[حضرت]].
# سعی در [[خدمت]] کردن به آن حضرت.
# [[تجدید بیعت]] با ایشان در هر روز و هر لحظه<ref>با استفاده از کتاب مکیال المکارم.</ref>»<ref>[[مهدی نیلی‌پور|نیلی‌پور، مهدی]]، [[انتظار و وظایف منتظران ۱ (کتاب)|انتظار و وظایف منتظران]]، ص 91-102.</ref>.
# [[تجدید بیعت]] با ایشان در هر روز و هر لحظه<ref>با استفاده از کتاب مکیال المکارم.</ref>»<ref>[[مهدی نیلی‌پور|نیلی‌پور، مهدی]]، [[انتظار و وظایف منتظران ۱ (کتاب)|انتظار و وظایف منتظران]]، ص 91-102.</ref>.
}}
}}
خط ۱۹۷: خط ۲۰۰:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید اسدالله هاشمی شهیدی]]'''، در کتاب  ''«[[ظهور حضرت مهدی از دیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان (کتاب)|ظهور حضرت مهدی از دیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید اسدالله هاشمی شهیدی]]'''، در کتاب  ''«[[ظهور حضرت مهدی از دیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان (کتاب)|ظهور حضرت مهدی از دیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان]]»'' در این‌باره گفته است:


«باتوجّه به مجموع [[آیات]]، [[روایات]]، [[دعاها]] و زیاراتی که درباره مسأله [[انتظار]] وارد شده، و همچنین با دقّت و تأمّل در مفهوم واقعی کلمه "[[انتظار]]" این معنا به خوبی روشن می‌شود که [[منتظر راستین]] [[ظهور حضرت مهدی]]{{ع}} بار سنگین و [[مسئولیت]] خطیری به عهده دارد. چرا که هم باید خود را بسازد، و هم دیگران را توجیه و [[ارشاد]] کند، و هم ابزار و امکانات لازمه [[ظهور]] را فراهم آورد. و اینها سه برنامه و [[مسئولیت]] مشخص، به نام: "[[خودسازی]]"، "دگرسازی" و "[[زمینه‌سازی]]" است، که توجّه بدان لازم، و موجب [[اصلاح فرد]] و [[جامعه]] و جلوگیری از [[مفاسد]] اجتماع، و باعث [[نجات]] و [[رستگاری]]، و مایه دلگرمی و [[آمادگی برای ظهور]] [[منجی]] بشریّت، و پذیرش [[امام]] [[معصوم]] [[غایب]] است.  
«باتوجّه به مجموع [[آیات]]، [[روایات]]، [[دعاها]] و زیاراتی که درباره مسأله [[انتظار]] وارد شده، و همچنین با دقّت و تأمّل در مفهوم واقعی کلمه "[[انتظار]]" این معنا به خوبی روشن می‌شود که [[منتظر راستین]] [[ظهور حضرت مهدی]] {{ع}} بار سنگین و [[مسئولیت]] خطیری به عهده دارد. چرا که هم باید خود را بسازد، و هم دیگران را توجیه و [[ارشاد]] کند، و هم ابزار و امکانات لازمه [[ظهور]] را فراهم آورد. و اینها سه برنامه و [[مسئولیت]] مشخص، به نام: "[[خودسازی]]"، "دگرسازی" و "[[زمینه‌سازی]]" است، که توجّه بدان لازم، و موجب [[اصلاح فرد]] و [[جامعه]] و جلوگیری از [[مفاسد]] اجتماع، و باعث [[نجات]] و [[رستگاری]]، و مایه دلگرمی و [[آمادگی برای ظهور]] [[منجی]] بشریّت، و پذیرش [[امام]] [[معصوم]] [[غایب]] است.  
# ''' [[خودسازی]]:''' نخستین [[وظیفه]] [[انسان]] [[منتظر]]، [[خودسازی]] و [[تربیت]] جسم و [[جان]] و [[آمادگی برای ظهور]] [[امام غایب]] است. زیرا [[شوق دیدار]] [[امام]]{{ع}} [[آدمی]] را می‌سازد، و او را برای [[درک]] ظهورش آماده می‌کند، و [[آمادگی]] نیز، جز در سایه انجام فرامین [[حقّ]] و [[دستورات]] [[پیشوایان معصوم]]{{عم}} به دست نمی‌آید. چراکه "[[آمادگی]]"، تنها صرف ادّعا نیست، بلکه [[ایمان]] و عمل است که [[آمادگی]] را جلوه می‌دهد.
# ''' [[خودسازی]]:''' نخستین [[وظیفه]] [[انسان]] [[منتظر]]، [[خودسازی]] و [[تربیت]] جسم و [[جان]] و [[آمادگی برای ظهور]] [[امام غایب]] است. زیرا [[شوق دیدار]] [[امام]] {{ع}} [[آدمی]] را می‌سازد، و او را برای [[درک]] ظهورش آماده می‌کند، و [[آمادگی]] نیز، جز در سایه انجام فرامین [[حقّ]] و [[دستورات]] [[پیشوایان معصوم]] {{عم}} به دست نمی‌آید. چراکه "[[آمادگی]]"، تنها صرف ادّعا نیست، بلکه [[ایمان]] و عمل است که [[آمادگی]] را جلوه می‌دهد.


[[قرآن کریم]]، [[یاوران]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} و [[منتظران واقعی]] آن [[حضرت]] را [[بندگان]] [[صالح]] و [[شایسته]] [[خدا]]، و افراد [[پرهیزکاری]] می‌داند که [[ایمان به خدا]] دارند و [[کارهای نیک]] و [[شایسته]] انجام می‌دهند.
[[قرآن کریم]]، [[یاوران]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} و [[منتظران واقعی]] آن حضرت را [[بندگان]] [[صالح]] و [[شایسته]] [[خدا]]، و افراد [[پرهیزکاری]] می‌داند که [[ایمان به خدا]] دارند و [[کارهای نیک]] و [[شایسته]] انجام می‌دهند.


[[روایات اسلامی]] نیز، آنها را کسانی معرّفی می‌کند که [[خدا]] را آن‌گونه که باید بشناسند، شناخته‌اند. و پرهیزکارانه عمل می‌کنند، و به [[ولایت]] ائمّه [[معصومین]]{{عم}} معترفند، و به [[امامت امام غایب]] از انظار [[عقیده]] دارند، و خود را به [[اخلاق نیکو]] متخلّق می‌سازند، و به [[آداب]] و [[عقاید]] [[دینی]] تمسّک می‌جویند، و بر [[ایمان]] و [[یقین]] خود می‌افزایند، و [[تسلیم]] [[دستورات]] [[دین]] و [[فرمان]] [[خاندان پیامبر]] می‌شوند.
[[روایات اسلامی]] نیز، آنها را کسانی معرّفی می‌کند که [[خدا]] را آن‌گونه که باید بشناسند، شناخته‌اند. و پرهیزکارانه عمل می‌کنند، و به [[ولایت]] ائمّه [[معصومین]] {{عم}} معترفند، و به [[امامت امام غایب]] از انظار [[عقیده]] دارند، و خود را به [[اخلاق نیکو]] متخلّق می‌سازند، و به [[آداب]] و [[عقاید]] [[دینی]] تمسّک می‌جویند، و بر [[ایمان]] و [[یقین]] خود می‌افزایند، و [[تسلیم]] [[دستورات]] [[دین]] و [[فرمان]] [[خاندان پیامبر]] می‌شوند.


اینک به نمونه‌ای چند از احادیثی که در این زمینه می‌آوریم، توجّه فرمایید.
اینک به نمونه‌ای چند از احادیثی که در این زمینه می‌آوریم، توجّه فرمایید.
خط ۲۰۸: خط ۲۱۱:
[[پیامبر اکرم]] می‌فرماید: "سه [[خصلت]] است که در هرکس باشد، شیرینی [[ایمان]] را چشیده است:  
[[پیامبر اکرم]] می‌فرماید: "سه [[خصلت]] است که در هرکس باشد، شیرینی [[ایمان]] را چشیده است:  
# [[خدا]] و [[پیامبر خدا]] در نزد او، از هرچیز و هرکس محبوب‌تر باشد.  
# [[خدا]] و [[پیامبر خدا]] در نزد او، از هرچیز و هرکس محبوب‌تر باشد.  
#هرکس را که [[دوست]] می‌دارد، برای [[خدا]] [[دوست]] داشته باشد.  
# هرکس را که [[دوست]] می‌دارد، برای [[خدا]] [[دوست]] داشته باشد.  
#بعد از [[نعمت]] [[اسلام]] که [[خداوند]] او را از [[گمراهی]] [[نجات]] داده است، از بازگشت به [[کفر]]، کراهت داشته باشد همان‌گونه‌که از افکنده شدن در [[آتش]] کراهت دارد"<ref>{{متن حدیث|ثَلاثٌ مَنْ كُنَّ فيهِ وَجَدَ حَلاوةَ الإِيمانِ: أَنْ يَكُونَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَحَبَّ إِلَيْهِ مِمَّا سِوَاهُمَا، وَ أَنْ يُحِبَّ المَرءُ لا يُحِبُّهُ إِلاَّ لِلَّهِ، وَ أَنْ يُكْرَهَ أَنْ يَعُودَ فِي الْكُفْرِ بَعْدَ إِذْ أَنْقَذَهُ اللَّهُ مِنْهُ، كَمَا يَكْرَهُ أَنْ يُلْقَى فِي النَّارِ}}؛ الجامع الصغیر، ج۱، ص۱۳۵، حرف الثاء، ح۳۴۱۵.</ref>.
# بعد از [[نعمت]] [[اسلام]] که [[خداوند]] او را از [[گمراهی]] [[نجات]] داده است، از بازگشت به [[کفر]]، کراهت داشته باشد همان‌گونه‌که از افکنده شدن در [[آتش]] کراهت دارد"<ref>{{متن حدیث|ثَلاثٌ مَنْ كُنَّ فيهِ وَجَدَ حَلاوةَ الإِيمانِ: أَنْ يَكُونَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَحَبَّ إِلَيْهِ مِمَّا سِوَاهُمَا، وَ أَنْ يُحِبَّ المَرءُ لا يُحِبُّهُ إِلاَّ لِلَّهِ، وَ أَنْ يُكْرَهَ أَنْ يَعُودَ فِي الْكُفْرِ بَعْدَ إِذْ أَنْقَذَهُ اللَّهُ مِنْهُ، كَمَا يَكْرَهُ أَنْ يُلْقَى فِي النَّارِ}}؛ الجامع الصغیر، ج۱، ص۱۳۵، حرف الثاء، ح۳۴۱۵.</ref>.


آن [[حضرت]] در رابطه با [[عقیده به ظهور حضرت مهدی]]{{ع}} و [[ایمان]] و [[اعتقاد]] به [[ولایت]] و [[امامت]] آن [[حضرت]]، و اوصاف [[مؤمنان]] و [[منتظران واقعی]] [[ظهور]]، و [[عشق]] و علاقه و [[محبّت]] آنان نسبت به [[حضرت ولی عصر]]{{ع}} و [[بردباری]] و شکیبایی‌شان در ثابت ماندن بر [[حقّ]] و [[حقیقت]] در روزگار بسیار سخت و دشوار [[عصر غیبت]]، چنین می‌فرماید: "خوشا به حال شکیبایان در [[غیبت]] او، خوشا به حال پابرجایان در [[محبّت]] او، که [[خدای تبارک و تعالی]] آنها را در کتاب خود چنین توصیف فرموده است: (این [[قرآن]] [[هدایت]] است برای [[پرهیزکاران]]، آنها که به [[غیب]] [[ایمان]] می‌آورند)"<ref>{{متن حدیث|طُوبَى لِلصَّابِرِينَ فِي غَيْبَتِهِ! طُوبَى لِلْمُتَّقِينَ عَلَى مَحَبَّتِهِ! أُولَئِكَ وَصَفَهُمْ اللَّهُ فِي كِتَابِهِ وَ قَالَ: الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ...}}؛ ینابیع المودّه، ج۳، ص۱۰۱، و در چاپ دیگر، ص۴۴۳.</ref>
آن حضرت در رابطه با [[عقیده به ظهور حضرت مهدی]] {{ع}} و [[ایمان]] و [[اعتقاد]] به [[ولایت]] و [[امامت]] آن حضرت، و اوصاف [[مؤمنان]] و [[منتظران واقعی]] [[ظهور]]، و [[عشق]] و علاقه و [[محبّت]] آنان نسبت به [[حضرت ولی عصر]] {{ع}} و [[بردباری]] و شکیبایی‌شان در ثابت ماندن بر [[حقّ]] و [[حقیقت]] در روزگار بسیار سخت و دشوار [[عصر غیبت]]، چنین می‌فرماید: "خوشا به حال شکیبایان در [[غیبت]] او، خوشا به حال پابرجایان در [[محبّت]] او، که [[خدای تبارک و تعالی]] آنها را در کتاب خود چنین توصیف فرموده است: (این [[قرآن]] [[هدایت]] است برای [[پرهیزکاران]]، آنها که به [[غیب]] [[ایمان]] می‌آورند)"<ref>{{متن حدیث|طُوبَى لِلصَّابِرِينَ فِي غَيْبَتِهِ! طُوبَى لِلْمُتَّقِينَ عَلَى مَحَبَّتِهِ! أُولَئِكَ وَصَفَهُمْ اللَّهُ فِي كِتَابِهِ وَ قَالَ: الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ...}}؛ ینابیع المودّه، ج۳، ص۱۰۱، و در چاپ دیگر، ص۴۴۳.</ref>


'''۲- دگرسازی:''' بر اساس [[تعالیم]] عالیه [[اسلام]] و [[دستورات]] [[پیشوایان دین]]، تلاش برای فراهم آوردن انگیزه‌ها و وسایلی که موجب [[شناخت]] [[معارف اسلامی]] و پراکندن آنها می‌شود، بزرگترین [[خدمت]] انسانی و عالی‌ترین عمل [[اجتماعی]] و والاترین گام اصلاحی و مهمترین [[تکلیف]] [[واجب]] [[الهی]] است که هر [[انسان]] هوشیار و بیدار که [[توانایی]] کشیدن بار آن را به دوش دارد، بایستی بدون آن‌که در آن کار [[سستی]] روا بدارد، بدان [[قیام]] کند.
'''۲- دگرسازی:''' بر اساس [[تعالیم]] عالیه [[اسلام]] و [[دستورات]] [[پیشوایان دین]]، تلاش برای فراهم آوردن انگیزه‌ها و وسایلی که موجب [[شناخت]] [[معارف اسلامی]] و پراکندن آنها می‌شود، بزرگترین [[خدمت]] انسانی و عالی‌ترین عمل [[اجتماعی]] و والاترین گام اصلاحی و مهمترین [[تکلیف]] [[واجب]] [[الهی]] است که هر [[انسان]] هوشیار و بیدار که [[توانایی]] کشیدن بار آن را به دوش دارد، بایستی بدون آن‌که در آن کار [[سستی]] روا بدارد، بدان [[قیام]] کند.
خط ۲۱۷: خط ۲۲۰:
بنابراین، تردیدی نیست که تنها پرداختن به خود [[کافی]] نیست و دردی را دوا نمی‌کند، بلکه بر هر [[انسان]] [[مسلمان]] [[منتظر]] لازم است که در عین "[[خودسازی]]" تا آنجا که برای او امکان دارد به دیگران هم برسد تا آنها نیز به [[مقام]] شامخ آخرین [[حجّت]] [[خدا]]، و [[شکوه]] روز [[ظهور]] و [[لزوم انتظار]] [[فرج]]، آشنا شوند. زیرا: "[[رسالت]] [[عظیم]] [[انتظار]]، به مدد اصل "دگرسازی"، همچون آتشی که در نیزار افتد، از هرکس به اطرافیانش و حتّی آیندگانش سرایت می‌کند. هر [[قلب]] فروزان، هزاران [[قلب]] دیگر را شعله‌ور می‌سازد تا این [[رسالت]] انسانی، سینه‌به‌سینه، در [[تاریخ]] پیش [[رود]]، و سرانجام به روزگار [[ظهور]] پیوندد"<ref>انتظار بذر انقلاب، ص۹۷.</ref>.
بنابراین، تردیدی نیست که تنها پرداختن به خود [[کافی]] نیست و دردی را دوا نمی‌کند، بلکه بر هر [[انسان]] [[مسلمان]] [[منتظر]] لازم است که در عین "[[خودسازی]]" تا آنجا که برای او امکان دارد به دیگران هم برسد تا آنها نیز به [[مقام]] شامخ آخرین [[حجّت]] [[خدا]]، و [[شکوه]] روز [[ظهور]] و [[لزوم انتظار]] [[فرج]]، آشنا شوند. زیرا: "[[رسالت]] [[عظیم]] [[انتظار]]، به مدد اصل "دگرسازی"، همچون آتشی که در نیزار افتد، از هرکس به اطرافیانش و حتّی آیندگانش سرایت می‌کند. هر [[قلب]] فروزان، هزاران [[قلب]] دیگر را شعله‌ور می‌سازد تا این [[رسالت]] انسانی، سینه‌به‌سینه، در [[تاریخ]] پیش [[رود]]، و سرانجام به روزگار [[ظهور]] پیوندد"<ref>انتظار بذر انقلاب، ص۹۷.</ref>.


'''۳. زمینه‌سازی:''' آنچه در [[روایات اسلامی]] به نام [[قیام سید حسنی]]، [[نهضت]] [[هاشمی]] [[خراسانی]] یا [[قیام یمانی]]، [[قبل از ظهور امام زمان]]{{ع}} [[بیان]] شده است، نمونه‌ای از قیام‌هایی است که جهت [[آمادگی برای ظهور]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} انجام می‌پذیرد.
'''۳. زمینه‌سازی:''' آنچه در [[روایات اسلامی]] به نام [[قیام سید حسنی]]، [[نهضت]] [[هاشمی]] [[خراسانی]] یا [[قیام یمانی]]، [[قبل از ظهور امام زمان]] {{ع}} [[بیان]] شده است، نمونه‌ای از قیام‌هایی است که جهت [[آمادگی برای ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} انجام می‌پذیرد.


البته شکّی نیست که این جریان‌ها ابتداء به ساکن و بدون زمینه قبلی رخ نمی‌دهد؛ بلکه بعضی از پیش‌آمدها و حوادثی که [[قبل از ظهور]] اتفاق می‌افتد، [[منتظران]] [[مؤمن]] را بر آن می‌دارد تا بکوشند و تلاش کنند و برای [[پاسداری از دین]] و ادامه حیات با [[سختی‌ها]] دست‌وپنجه نرم کنند و دشواری‌ها را از پیش پای خود بردارند و ناگزیر به انگیزه‌ای طبیعی برای [[دفاع]] از خود، به تهیه نیرو و ابزار و آلات [[جنگی]] بپردازند و لوازم و امکانات را فراهم آورند، چنان‌که [[خداوند]] در [[قرآن کریم]] به این امر [[فرمان]] داده و فرموده است: {{متن قرآن|وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِنْ دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تُظْلَمُونَ}}<ref>«و آنچه در توان دارید از نیرو و اسبان آماده  در برابر آنان فراهم سازید که بدان دشمن خداوند و دشمن خود را به هراس می‌افکنید؛ و نیز جز آنها کسانی دیگر را که شما نمی‌شناسید (اما) خداوند آنان را می‌شناسد؛ و آنچه در راه خداوند ببخشید، به شما تمام باز خواهند داد و بر شما ستم نخواهد رفت» سوره انفال، آیه ۶۰.</ref>.
البته شکّی نیست که این جریان‌ها ابتداء به ساکن و بدون زمینه قبلی رخ نمی‌دهد؛ بلکه بعضی از پیش‌آمدها و حوادثی که [[قبل از ظهور]] اتفاق می‌افتد، [[منتظران]] [[مؤمن]] را بر آن می‌دارد تا بکوشند و تلاش کنند و برای [[پاسداری از دین]] و ادامه حیات با [[سختی‌ها]] دست‌وپنجه نرم کنند و دشواری‌ها را از پیش پای خود بردارند و ناگزیر به انگیزه‌ای طبیعی برای [[دفاع]] از خود، به تهیه نیرو و ابزار و آلات [[جنگی]] بپردازند و لوازم و امکانات را فراهم آورند، چنان‌که [[خداوند]] در [[قرآن کریم]] به این امر [[فرمان]] داده و فرموده است: {{متن قرآن|وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِنْ دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تُظْلَمُونَ}}<ref>«و آنچه در توان دارید از نیرو و اسبان آماده  در برابر آنان فراهم سازید که بدان دشمن خداوند و دشمن خود را به هراس می‌افکنید؛ و نیز جز آنها کسانی دیگر را که شما نمی‌شناسید (اما) خداوند آنان را می‌شناسد؛ و آنچه در راه خداوند ببخشید، به شما تمام باز خواهند داد و بر شما ستم نخواهد رفت» سوره انفال، آیه ۶۰.</ref>.
خط ۲۳۰: خط ۲۳۳:


«"مقوله [[انتظار ظهور]] با مسئلۀ [[آمادگی]]، [[زمینه‌سازی]] و [[برنامه‌ریزی]] برای اجرایی شدن اهداف بلند [[دینی]] و فراهم نمودن [[مقدمات ظهور]]، رابطه انفکاک‌ناپذیر دارد. در [[عصر انتظار]]، توجه به الزامات [[عقیدتی]] ـ [[فرهنگی]] و [[سیاسی]] ـ [[اجتماعی]] [[اندیشه]] [[انتظار]] ضروری است و باید در [[دستور]] کار [[جامعه منتظران]] قرار گیرد. در ادامه، به برخی از این ضرورت‌ها و بایسته‌ها اشاره می‌کنیم:
«"مقوله [[انتظار ظهور]] با مسئلۀ [[آمادگی]]، [[زمینه‌سازی]] و [[برنامه‌ریزی]] برای اجرایی شدن اهداف بلند [[دینی]] و فراهم نمودن [[مقدمات ظهور]]، رابطه انفکاک‌ناپذیر دارد. در [[عصر انتظار]]، توجه به الزامات [[عقیدتی]] ـ [[فرهنگی]] و [[سیاسی]] ـ [[اجتماعی]] [[اندیشه]] [[انتظار]] ضروری است و باید در [[دستور]] کار [[جامعه منتظران]] قرار گیرد. در ادامه، به برخی از این ضرورت‌ها و بایسته‌ها اشاره می‌کنیم:
# [[معرفت]] منتظرانه: شناختن و شناساندن [[امام]] [[منتظَر]]{{ع}} و اهداف [[ظهور]] او، جزو اولین و مهم‌ترین الزامات [[انتظار]] [[زمینه‌ساز]] است؛ زیرا بدون [[معرفت]] و [[شناخت]]، نه‌تنها سخن از [[زمینه‌سازی]]، مفهوم نمی‌یابد، بلکه اساساً اندیشة [[انتظار]] شکل نمی‌گیرد.
# [[معرفت]] منتظرانه: شناختن و شناساندن [[امام]] [[منتظَر]] {{ع}} و اهداف [[ظهور]] او، جزو اولین و مهم‌ترین الزامات [[انتظار]] [[زمینه‌ساز]] است؛ زیرا بدون [[معرفت]] و [[شناخت]]، نه‌تنها سخن از [[زمینه‌سازی]]، مفهوم نمی‌یابد، بلکه اساساً اندیشة [[انتظار]] شکل نمی‌گیرد.
# [[سلوک]] منتظرانه: دومین بایستگی [[انتظار]] [[زمینه‌ساز]]، نمود و [[ظهور]] این [[باور]] در [[رفتار]] و [[سلوک]] شخصی و [[اجتماعی]] [[انسان منتظر]] است؛ زیرا احیای [[ارزش‌های الهی]] و [[آراستگی]] جامعة [[منتظر]] به [[فضایل]] انسانی، [[هدف]] اصلی در بحث [[انتظار]] است. از این رو، نمی‌توان [[منتظر ظهور]] بود اما در عمل، دغدغه اهداف [[ظهور]] را نداشت؛ زیرا [[مأموریت]] اصلی [[امام مهدی]]{{ع}} نیز حاکمیت‌بخشی [[اسلام]] در [[جهان]] و [[اجرای عدالت]] در [[جامعه]] است. بنابراین، [[الگوپذیری]] عملی از روش [[حضرت]] در [[عصر انتظار]]، شرط چنین انتظاری است.
# [[سلوک]] منتظرانه: دومین بایستگی [[انتظار]] [[زمینه‌ساز]]، نمود و [[ظهور]] این [[باور]] در [[رفتار]] و [[سلوک]] شخصی و [[اجتماعی]] [[انسان منتظر]] است؛ زیرا احیای [[ارزش‌های الهی]] و [[آراستگی]] جامعة [[منتظر]] به [[فضایل]] انسانی، [[هدف]] اصلی در بحث [[انتظار]] است. از این رو، نمی‌توان [[منتظر ظهور]] بود اما در عمل، دغدغه اهداف [[ظهور]] را نداشت؛ زیرا [[مأموریت]] اصلی [[امام مهدی]] {{ع}} نیز حاکمیت‌بخشی [[اسلام]] در [[جهان]] و [[اجرای عدالت]] در [[جامعه]] است. بنابراین، [[الگوپذیری]] عملی از روش حضرت در [[عصر انتظار]]، شرط چنین انتظاری است.
#ایجاد رغبت [[اجتماعی]]: ایجاد رغبت [[اجتماعی]] به سوی تعجیل، از دیگر الزامات [[انتظار]] [[زمینه‌ساز]] است. تا زمانی که [[مردم]]، مسئلۀ [[ظهور]] را [[اولویت]] اساسی خود تلقی نکنند و به این مسئله بی‌اعتنا باشند، این رغبت [[اجتماعی]] به امر [[ظهور]] تحقق نمی‌یابد. لازمة این دغدغه، انس با [[حضرت]]، [[دعا]] برای تعجیل [[ظهور]] و تلاش و اقدامات تمهید‌ساز در این زمینه است.
# ایجاد رغبت [[اجتماعی]]: ایجاد رغبت [[اجتماعی]] به سوی تعجیل، از دیگر الزامات [[انتظار]] [[زمینه‌ساز]] است. تا زمانی که [[مردم]]، مسئلۀ [[ظهور]] را [[اولویت]] اساسی خود تلقی نکنند و به این مسئله بی‌اعتنا باشند، این رغبت [[اجتماعی]] به امر [[ظهور]] تحقق نمی‌یابد. لازمة این دغدغه، انس با حضرت، [[دعا]] برای تعجیل [[ظهور]] و تلاش و اقدامات تمهید‌ساز در این زمینه است.
#تبدیل رغبت به روی‌کرد جمعی: ارتقای رغبت [[اجتماعی]] به روی‌کرد عمومی و حرکت به سمت استقبال از [[حکومت عدل جهانی]] [[مهدوی]]، از دیگر الزامات و [[بایسته‌های انتظار]] [[زمینه‌ساز]] است. اساساً تبدیل چنین باوری از حالت [[اعتقاد]] و [[گرایش]] بسیط به یک روی‌کرد جمعی، مهم‌ترین [[شرط تحقق ظهور]] محسوب می‌شود؛ زیرا تا [[بشر]] به این [[باور]] نرسد که تنها راه [[نجات]] [[انسان]]، روی‌کرد به [[حکومت عدل جهانی]] مطرح در نظریة [[مهدویت]] است، هرگز خود را برای پذیرش آن آماده نخواهد کرد. از طرف دیگر، [[سنت]] خداوندی نیز این‌گونه است که [[بشر]] بدون چنین ره‌یافتی، از آثار [[حکومت عدل جهانی]] بهره‌مند نخواهد شد.
# تبدیل رغبت به روی‌کرد جمعی: ارتقای رغبت [[اجتماعی]] به روی‌کرد عمومی و حرکت به سمت استقبال از [[حکومت عدل جهانی]] [[مهدوی]]، از دیگر الزامات و [[بایسته‌های انتظار]] [[زمینه‌ساز]] است. اساساً تبدیل چنین باوری از حالت [[اعتقاد]] و [[گرایش]] بسیط به یک روی‌کرد جمعی، مهم‌ترین [[شرط تحقق ظهور]] محسوب می‌شود؛ زیرا تا [[بشر]] به این [[باور]] نرسد که تنها راه [[نجات]] [[انسان]]، روی‌کرد به [[حکومت عدل جهانی]] مطرح در نظریة [[مهدویت]] است، هرگز خود را برای پذیرش آن آماده نخواهد کرد. از طرف دیگر، [[سنت]] خداوندی نیز این‌گونه است که [[بشر]] بدون چنین ره‌یافتی، از آثار [[حکومت عدل جهانی]] بهره‌مند نخواهد شد.
# [[جهانی‌سازی]] اندیشة [[انتظار ظهور]]: موضوع [[آمادگی عمومی]] و جهانی برای ورود به [[عصر ظهور]]، از عوامل تعیین‌کننده در بحث [[زمینه‌سازی ظهور]] محسوب می‌شود؛ زیرا مهم‌ترین عامل و بلکه عامل اصلی [[تأخیر ظهور]] نیز، فقدان [[آمادگی جهانی]] برای پذیرش این اندیشة [[الهی]] و [[نجات‌بخش]] است. عوامل دیگر نیز به این عامل اساسی بازمی‌گردد»<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[آموزه انتظار و زمینه‌سازی ظهور (مقاله)|آموزه انتظار و زمینه‌سازی ظهور]]، ص ۱۲۲.</ref>.
# [[جهانی‌سازی]] اندیشة [[انتظار ظهور]]: موضوع [[آمادگی عمومی]] و جهانی برای ورود به [[عصر ظهور]]، از عوامل تعیین‌کننده در بحث [[زمینه‌سازی ظهور]] محسوب می‌شود؛ زیرا مهم‌ترین عامل و بلکه عامل اصلی [[تأخیر ظهور]] نیز، فقدان [[آمادگی جهانی]] برای پذیرش این اندیشة [[الهی]] و [[نجات‌بخش]] است. عوامل دیگر نیز به این عامل اساسی بازمی‌گردد»<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[آموزه انتظار و زمینه‌سازی ظهور (مقاله)|آموزه انتظار و زمینه‌سازی ظهور]]، ص ۱۲۲.</ref>.


«یکی از [[وظایف]] مهم [[پیروان]] و [[منتظران]] [[ظهور امام عصر]]{{ع}}، [[زمینه‌سازی]] و تمهید [[مقدمات ظهور]] است. به همین جهت، در [[روایات]]، از این گروه به عنوان "[[زمینه‌سازان ظهور]]" یاد شده است. بدون [[شک]] در [[اندیشه شیعی]] و [[مهدوی]]، این گروه به [[دلیل]] سهم‌گیری و نقش آفرینی مؤثر آنان در فراهم‌سازی [[مقدمات ظهور]] و تحقق [[حکومت عدل جهانی]] [[مهدوی]]، دارای [[منزلت]] و [[جایگاه]] بسی ارجمندی خواهند بود. با توجه به اهمیت و آثار مسأله [[زمینه‌سازی]]، آنچه در [[عصر انتظار]] و شرایط [[غیبت امام عصر]]{{ع}}، [[ضرورت]] دارد و می‌‌باید در دستورکار [[جامعه منتظر]] قرار گیرد، عمل به بایسته‌ها و توجه به الزامات [[عقیدتی]]، [[فرهنگی]]، [[سیاسی]]، [[اجتماعی]] [[اندیشه]] [[انتظار]] و فراهم‌سازی [[زمینه‌های ظهور]] [[امام عصر]]{{ع}} است. و اساساً مسأله [[زمینه‌سازی]] و تلاش برای رفع [[موانع ظهور]]، درمتن معنا و ماهیت [[انتظار]]، نهفته است و این واژه، حاکی از حضور در صحنه و فعالیت و تلاش عملی برای تغییر وضع موجود تا تحقق یک دگرگونی [[عظیم]] است، دگرگونی که به [[زمینه‌سازی]] و فراهم شدن شرایط احتیاج دارد. [[قوت]] و شدت چنین انتظاری نیز، وابسته به [[میزان]] تمهیدات و دستمایه‌های لازم برای تحقق آنچه مورد [[انتظار]] است، خواهند بود. از این نظر، [[انتظار ظهور]] به معنای واقعی کلمه، با بحث [[زمینه‌سازی]] و تلاش برای اجرایی شدن اهداف بلند [[دینی]] و فراهم نمودن مقدمات حکوت [[مهدوی]]، کاملاً عجین شده است به گونه‌ای که سخن از [[انتظار]] و آرزوی رسیدن به [[آرمان]] [[ظهور]]، بدون بحث از زمینه‌ها و جهت‌گیری‌های رسیدن به آن، مفهوم نخواهند داشت<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[بایسته‌های ظهور (مقاله)|بایسته‌های ظهور]]، ص ۱۳۸.</ref>.
«یکی از [[وظایف]] مهم [[پیروان]] و [[منتظران]] [[ظهور امام عصر]] {{ع}}، [[زمینه‌سازی]] و تمهید [[مقدمات ظهور]] است. به همین جهت، در [[روایات]]، از این گروه به عنوان "[[زمینه‌سازان ظهور]]" یاد شده است. بدون [[شک]] در [[اندیشه شیعی]] و [[مهدوی]]، این گروه به [[دلیل]] سهم‌گیری و نقش آفرینی مؤثر آنان در فراهم‌سازی [[مقدمات ظهور]] و تحقق [[حکومت عدل جهانی]] [[مهدوی]]، دارای [[منزلت]] و [[جایگاه]] بسی ارجمندی خواهند بود. با توجه به اهمیت و آثار مسأله [[زمینه‌سازی]]، آنچه در [[عصر انتظار]] و شرایط [[غیبت امام عصر]] {{ع}}، [[ضرورت]] دارد و می‌‌باید در دستورکار [[جامعه منتظر]] قرار گیرد، عمل به بایسته‌ها و توجه به الزامات [[عقیدتی]]، [[فرهنگی]]، [[سیاسی]]، [[اجتماعی]] [[اندیشه]] [[انتظار]] و فراهم‌سازی [[زمینه‌های ظهور]] [[امام عصر]] {{ع}} است. و اساساً مسأله [[زمینه‌سازی]] و تلاش برای رفع [[موانع ظهور]]، درمتن معنا و ماهیت [[انتظار]]، نهفته است و این واژه، حاکی از حضور در صحنه و فعالیت و تلاش عملی برای تغییر وضع موجود تا تحقق یک دگرگونی [[عظیم]] است، دگرگونی که به [[زمینه‌سازی]] و فراهم شدن شرایط احتیاج دارد. [[قوت]] و شدت چنین انتظاری نیز، وابسته به [[میزان]] تمهیدات و دستمایه‌های لازم برای تحقق آنچه مورد [[انتظار]] است، خواهند بود. از این نظر، [[انتظار ظهور]] به معنای واقعی کلمه، با بحث [[زمینه‌سازی]] و تلاش برای اجرایی شدن اهداف بلند [[دینی]] و فراهم نمودن مقدمات حکوت [[مهدوی]]، کاملاً عجین شده است به گونه‌ای که سخن از [[انتظار]] و آرزوی رسیدن به [[آرمان]] [[ظهور]]، بدون بحث از زمینه‌ها و جهت‌گیری‌های رسیدن به آن، مفهوم نخواهند داشت<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[بایسته‌های ظهور (مقاله)|بایسته‌های ظهور]]، ص ۱۳۸.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۲۴۴: خط ۲۴۷:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[عبدالمجید زهادت]]'''، در کتاب  ''«[[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[عبدالمجید زهادت]]'''، در کتاب  ''«[[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]»'' در این‌باره گفته است:


«در مورد [[وظایف]] و [[تکالیف]] شیعیان در [[دوران غیبت]] سخن‌های بسیاری گفته شده است و حتی تا هشتاد [[وظیفه]] برای [[منتظران]] [[ظهور امام مهدی]]{{ع}} برشمرده شده است.<REF>مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم، ج ۲، ص ۱۰۴.</REF> در این بخش به تعدادی از مهم‌ترین این [[وظایف]] اشاره می‌کنیم:
«در مورد [[وظایف]] و [[تکالیف]] شیعیان در [[دوران غیبت]] سخن‌های بسیاری گفته شده است و حتی تا هشتاد [[وظیفه]] برای [[منتظران]] [[ظهور امام مهدی]] {{ع}} برشمرده شده است.<ref>مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم، ج ۲، ص ۱۰۴.</ref> در این بخش به تعدادی از مهم‌ترین این [[وظایف]] اشاره می‌کنیم:
 
'''[[شناخت حجت خدا]] و [[امام عصر]] {{ع}}''': اولین و مهم‌ترین وظیفه‌ای که هر [[شیعه]] [[منتظر]] بر عهده دارد [[کسب معرفت]] نسبت به [[وجود مقدس امام زمان]] خویش است. در [[روایات]] بسیاری که از طریق [[شیعه]] و [[اهل تسنن]] از [[پیامبر اسلام]] [[نقل]] شده، آمده است: {{متن حدیث|مَنْ ماتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّة}}<ref>بحار الانوار، ج ۸، ص ۳۶۸.</ref>. و در [[روایت]] دیگری از [[امام محمد باقر]] {{ع}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|مَنْ مَاتَ وَ لَيْسَ لَهُ إِمَامٌ فَمِيتَتُهُ مِيتَةُ جَاهِلِيَّةٍ وَ مَنْ مَاتَ وَ هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ لَمْ يَضُرَّهُ تَقَدَّمَ هَذَا اَلْأَمْرُ أَوْ تَأَخَّرَ وَ مَنْ مَاتَ وَ هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ كَانَ كَمَنْ هُوَ مَعَ اَلْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِهِ}}.<ref>الکافی، ج ۱، ص ۳۷۱، ح ۵؛ هر کس در حالی که امامی نداشته باشد بمیرد، مردنش مردن [[جاهلیت]] است و هر آنکه در حال شناختن امامش بمیرد پیش افتادن و یا تأخیر این امر [[دولت آل محمد]] {{صل}} او را زیان نرساند و هر کس بمیرد در حالی که امامش را شناخته همچون کسی است که در [[خیمه]] [[قائم]] {{ع}} با آن حضرت باشد.</ref>
 
[[امام حسین]] {{ع}} درباره [[معرفت امام]] می‌فرمایند: {{متن حدیث|أَيُّهَا اَلنَّاسُ إِنَّ اَللَّهَ جَلَّ ذِكْرُهُ مَا خَلَقَ اَلْعِبَادَ إِلاَّ لِيَعْرِفُوهُ فَإِذَا عَرَفُوهُ عَبَدُوهُ فَإِذَا عَبَدُوهُ اِسْتَغْنَوْا بِعِبَادَتِهِ عَنْ عِبَادَةِ مَا سِوَاهُ فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ يَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي فَمَا مَعْرِفَةُ اَللَّهِ قَالَ مَعْرِفَةُ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ إِمَامَهُمُ اَلَّذِي يَجِبُ عَلَيْهِمْ طَاعَتُهُ}}.<ref>بحار الانوار، ج ۵، ص ۳۱۲؛ ای [[مردم]]! همانا [[خداوند]] –بزرگ باد یاد او- [[بندگان]] را نیافرید مگر برای این که او را بشناسند. پس هرگاه او را بشناسند او را بپرستند و هرگاه او را بپرستند، با [[پرستش]] او از [[بندگی]] هرآنچه جز خداست بی‌نیاز گردند. مردی سؤال کرد: ای [[فرزند]] [[رسول خدا]]، [[پدر]] و مادرم فدایت، [[معرفت خدا]] چیست؟ حضرت فرمود: این است که [[اهل]] هر زمانی، امامی را که باید از او [[فرمان]] برند، بشناسند.</ref>
 
آری، [[فلسفه آفرینش انسان]]، رسیدن به [[مقام]] [[معرفت]] خداست. اما این [[معرفت]] حاصل نمی‌شود مگر به [[معرفت امام]] و [[حجت]] عصر {{ع}}؛ چرا که [[امام]]، آینه تمام نمای [[حق]] و واسطه [[شناخت]] خداست. [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|نَحنُ العالِمُونَ (القائِمُونَ) بِأَمرِهِ وَ الدّاعُونَ إِلی سَبیلِهِ، بِنا عُرِفَ اللّهُ وَ بِنا عُبِدَ اللّهُ، نَحنُ الأَدِلاّءُ عَلَی اللّهِ وَ لَولانا ما عُبِدَ اللّه}}.<ref>بحار الانوار، ج ۲۶، ص ۲۶۰؛ ما دانایان (برپا دارندگان) به امر [[خدا]] و [[دعوت]] کنندگان به راه او هستیم. به واسطه ما [[خدا]] شناخته و پرستیده می‌شود. ما [[راهنمایان]] به سوی خدا هستیم و اگر ما نبودیم پرستیده نمی‌شد.</ref>


'''[[شناخت حجت خدا]] و [[امام عصر]]{{ع}}''': اولین و مهم‌ترین وظیفه‌ای که هر [[شیعه]] [[منتظر]] بر عهده دارد [[کسب معرفت]] نسبت به [[وجود مقدس امام زمان]] خویش است. در [[روایات]] بسیاری که از طریق [[شیعه]] و [[اهل تسنن]] از [[پیامبر اسلام]] [[نقل]] شده، آمده است: [[من مات]] و لم یعرف إمام زمانه مات میتة جاهلیّة.<REF>بحار الانوار، ج ۸، ص ۳۶۸.</REF>
توجه به مفاد دعاهایی که [[خواندن]] آنها در [[عصر غیبت]] مورد تأکید قرار گرفته است. نیز ما را به اهمیت موضوع [[شناخت حجت خدا]] رهنمون می‌سازد.  
::::::و در [[روایت]] دیگری از [[امام محمد باقر]]{{ع}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|مَنْ مَاتَ وَ لَيْسَ لَهُ إِمَامٌ فَمِيتَتُهُ مِيتَةُ جَاهِلِيَّةٍ وَ مَنْ مَاتَ وَ هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ لَمْ يَضُرَّهُ تَقَدَّمَ هَذَا اَلْأَمْرُ أَوْ تَأَخَّرَ وَ مَنْ مَاتَ وَ هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ كَانَ كَمَنْ هُوَ مَعَ اَلْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِهِ}}.<REF>الکافی، ج ۱، ص ۳۷۱، ح ۵؛ هر کس در حالی که امامی نداشته باشد بمیرد، مردنش مردن [[جاهلیت]] است و هر آنکه در حال شناختن امامش بمیرد پیش افتادن و یا تأخیر این امر [[دولت آل محمد]]{{صل}} او را زیان نرساند و هر کس بمیرد در حالی که امامش را شناخته همچون کسی است که در [[خیمه]] [[قائم]] {{ع}} با آن [[حضرت]] باشد.</REF>
::::::[[امام حسین]]{{ع}} درباره [[معرفت امام]] می‌فرمایند: {{متن حدیث|أَيُّهَا اَلنَّاسُ إِنَّ اَللَّهَ جَلَّ ذِكْرُهُ مَا خَلَقَ اَلْعِبَادَ إِلاَّ لِيَعْرِفُوهُ فَإِذَا عَرَفُوهُ عَبَدُوهُ فَإِذَا عَبَدُوهُ اِسْتَغْنَوْا بِعِبَادَتِهِ عَنْ عِبَادَةِ مَا سِوَاهُ فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ يَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي فَمَا مَعْرِفَةُ اَللَّهِ قَالَ مَعْرِفَةُ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ إِمَامَهُمُ اَلَّذِي يَجِبُ عَلَيْهِمْ طَاعَتُهُ}}.<REF>بحار الانوار، ج ۵، ص ۳۱۲؛ ای [[مردم]]! همانا [[خداوند]] –بزرگ باد یاد او- [[بندگان]] را نیافرید مگر برای این که او را بشناسند. پس هرگاه او را بشناسند او را بپرستند و هرگاه او را بپرستند، با [[پرستش]] او از [[بندگی]] هرآنچه جز خداست بی‌نیاز گردند. مردی سؤال کرد: ای [[فرزند]] [[رسول خدا]]، [[پدر]] و مادرم فدایت، [[معرفت خدا]] چیست؟ [[حضرت]] فرمود: این است که [[اهل]] هر زمانی، امامی را که باید از او [[فرمان]] برند، بشناسند.</REF>


::::::آری، [[فلسفه آفرینش انسان]]، رسیدن به [[مقام]] [[معرفت]] خداست. اما این [[معرفت]] حاصل نمی‌شود مگر به [[معرفت امام]] و [[حجت]] عصر{{ع}}؛ چرا که [[امام]]، آینه تمام نمای [[حق]] و واسطه [[شناخت]] خداست. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|نَحنُ العالِمُونَ (القائِمُونَ) بِأَمرِهِ وَ الدّاعُونَ إِلی سَبیلِهِ، بِنا عُرِفَ اللّهُ وَ بِنا عُبِدَ اللّهُ، نَحنُ الأَدِلاّءُ عَلَی اللّهِ وَ لَولانا ما عُبِدَ اللّه}}.<REF>بحار الانوار، ج ۲۶، ص ۲۶۰؛ ما دانایان (برپا دارندگان) به امر [[خدا]] و [[دعوت]] کنندگان به راه او هستیم. به واسطه ما [[خدا]] شناخته و پرستیده می‌شود. ما [[راهنمایان]] به سوی خدا هستیم و اگر ما نبودیم پرستیده نمی‌شد.</REF>
از [[امام صادق]] {{ع}} سفارش به [[خواندن]] این [[دعا]] شده است: {{متن حدیث|اَللّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسَكَ، فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى نَفْسَكَ، لَمْ اَعْرِف نَبِيَّكَ؛ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى رَسُولَكَ، فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى رَسُولَكَ، لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَكَ؛ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى حُجَّتَكَ، فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَكَ، ضَلَلْتُ عَنْ دينى}}.<ref>کافی، ج ۱، ص ۳۳۷؛ [[کمال الدین و تمام النعمه]]، ج ۲، ص ۳۴۳ و ص ۵۱۲.</ref>


::::::توجه به مفاد دعاهایی که [[خواندن]] آنها در [[عصر غیبت]] مورد تأکید قرار گرفته است. نیز ما را به اهمیت موضوع [[شناخت حجت خدا]] رهنمون می‌سازد. ::::::از [[امام صادق]]{{ع}} سفارش به [[خواندن]] این [[دعا]] شده است: {{متن حدیث|اَللّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسَكَ، فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى نَفْسَكَ، لَمْ اَعْرِف نَبِيَّكَ؛ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى رَسُولَكَ، فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى رَسُولَكَ، لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَكَ؛ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى حُجَّتَكَ، فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَكَ، ضَلَلْتُ عَنْ دينى}}.<REF>کافی، ج ۱، ص ۳۳۷؛ [[کمال الدین و تمام النعمه]]، ج ۲، ص ۳۴۳ و ص ۵۱۲.</REF>
مراد و مقصود از «[[معرفت امام]]» که در [[روایات]] بر آن تأکید شده این است که ما آن حضرت را آنچنانکه هست بشناسیم؛ به گونه‌ای که این [[شناخت]] سبب در [[امان]] ماندن ما از شبهه‌های [[ملحدان]] و مایه نجاتمان از [[اعمال]] [[گمراه‌کننده]] [[مدعیان دروغین]] باشد، و این چنین شناختی جز به دو امر حاصل نمی‌گردد: اول، [[شناختن شخص امام]] {{ع}} به نام و [[نسب]]، و دوم، [[شناخت]] صفات و ویژگی‌های او و به دست آوردن این دو [[شناخت]] از اهم [[واجبات]] است.<ref>مکیال المکارم، ج ۲، ص ۱۰۷.</ref>
::::::مراد و مقصود از «[[معرفت امام]]» که در [[روایات]] بر آن تأکید شده این است که ما آن [[حضرت]] را آنچنانکه هست بشناسیم؛ به گونه‌ای که این [[شناخت]] سبب در [[امان]] ماندن ما از شبهه‌های [[ملحدان]] و مایه نجاتمان از [[اعمال]] [[گمراه‌کننده]] [[مدعیان دروغین]] باشد، و این چنین شناختی جز به دو امر حاصل نمی‌گردد: اول، [[شناختن شخص امام]] {{ع} به نام و [[نسب]]، و دوم، [[شناخت]] صفات و ویژگی‌های او و به دست آوردن این دو [[شناخت]] از اهم [[واجبات]] است.<REF>مکیال المکارم، ج ۲، ص ۱۰۷.</REF>
::::::ابونصر پیش از [[غیبت امام مهدی]]{{ع}} به حضور آن [[حضرت]] می‌رسد. [[امام]] از او می‌پرسد: «آیا مرا می‌شناسی؟» پاسخ می‌دهد: پاسخ می‌دهد: «آری؛ شما [[سرور]] من و [[فرزند]] [[سرور]] من هستید». [[امام]] می‌فرماید: «مقصود من چنین شناختی نبود» ابونصر می‌گوید: «خودتان بفرمایید». [[امام]] می‌فرماید: من آخرین [[جانشین پیامبر خدا]] هستم و [[خداوند]] به [[برکت]] من [[بلا]] را از [[خاندان]] و شیعیانم دور می‌کند.<REF>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۴۱، ح ۱۲.</REF>


::::::'''کسب [[اخلاق نیکو]] و [[دوری از صفات ناپسند]]''': [[وظیفه]] مهم دیگری که هر [[شیعه]] [[منتظر]] بر عهده دارد پیراستن خود از خصایص [[ناپسند]] و آراستن خود به [[اخلاق نیکو]] است. از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|مَنْ سَرَّهُ اَنْ یَکُونَ مِنْ اَصْحابِ الْقائِمِ فَلْیَنْتَظِرْ، وَ لْیَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحاسِنِ الاَْخْلاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ}}.<REF>غیبة [[نعمانی]]، ص ۲۰۰، ح ۱۶.</REF>
ابونصر پیش از [[غیبت امام مهدی]] {{ع}} به حضور آن حضرت می‌رسد. [[امام]] از او می‌پرسد: «آیا مرا می‌شناسی؟» پاسخ می‌دهد: پاسخ می‌دهد: «آری؛ شما [[سرور]] من و [[فرزند]] [[سرور]] من هستید». [[امام]] می‌فرماید: «مقصود من چنین شناختی نبود» ابونصر می‌گوید: «خودتان بفرمایید». [[امام]] می‌فرماید: من آخرین [[جانشین پیامبر خدا]] هستم و [[خداوند]] به [[برکت]] من [[بلا]] را از [[خاندان]] و شیعیانم دور می‌کند.<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۴۱، ح ۱۲.</ref>
::::::در توقیعی که از [[امام مهدی]]{{ع}} گزارش شده است آمده: «فليعمل كل امري منكم بما يقرب به من محبتنا و يتجنب ما يدنيه من كراهتنا و سخطنا».<REF>الإحتجاج، ج ۲، ص ۵۹۹؛ [[مجلسی]]، [[بحار الانوار]]، ج ۵۳، ص ۱۷۶؛ پس هر یک از شما باید آنچه را که موجب [[دوستی]] ما می‌شود، پیشه خود سازد و از هر آنچه موجب [[خشم]] و ناخوشنودی ما می‌گردد، دوری گزیند.</REF>


::::::'''[[پیوند با مقام ولایت]]''': [[حفظ]] و تقویت [[پیوند قلبی]] با [[امام عصر]]{{ع}} یکی دیگر از [[وظایف]] مهمی است که هر [[شیعه]] منتظردر [[عصر غیبت]] برعهده دارد. در روایتی از [[امام محمد باقر]]{{ع}} در [[تفسیر]] [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! شکیبایی ورزید و یکدیگر را به شکیب فرا خوانید  و از مرزها نگهبانی کنید  و از خداوند پروا بدارید باشد که رستگار شوید» سوره آل عمران، آیه ۲۰۰.</ref> آمده است: {{متن حدیث|اِصْبِرُوا وَ صٰابِرُوا وَ رٰابِطُوا فَقَالَ اِصْبِرُوا عَلَى أَدَاءِ اَلْفَرَائِضِ وَ صٰابِرُوا عَدُوَّكُمْ وَ رٰابِطُوا إِمَامَكُمُ اَلْمُنْتَظَرَ}}.<REF>غیبة [[نعمانی]]، ص ۱۹۹؛ بر انجام [[واجبات]] [[صبر]] کنید و در برابر دشمنانتان [[پایداری]] کنید، و با [[امام]] [[منتظران]] رابطه برقرار کنید.</REF>
'''کسب [[اخلاق نیکو]] و [[دوری از صفات ناپسند]]''': [[وظیفه]] مهم دیگری که هر [[شیعه]] [[منتظر]] بر عهده دارد پیراستن خود از خصایص [[ناپسند]] و آراستن خود به [[اخلاق نیکو]] است. از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|مَنْ سَرَّهُ اَنْ یَکُونَ مِنْ اَصْحابِ الْقائِمِ فَلْیَنْتَظِرْ، وَ لْیَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحاسِنِ الاَْخْلاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ}}.<ref>غیبة [[نعمانی]]، ص ۲۰۰، ح ۱۶.</ref>


::::::'''[[کسب آمادگی برای ظهور]] [[حجت]] [[حق]]''': یکی دیگر از وظایفی، که به تصریح [[روایات]]، در [[دوران غیبت]] بر عهده [[شیعیان]] و [[منتظران فرج]] [[قائم]] [[آل]] [[محمّد]]{{صل}} است کسب آمادگی‌های لازم نظامی و غیر آن برای [[یاری]] [[امام غائب]] است. از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|لَيَعِدَنَّ أَحَدُكُمْ لِخُرُوجِ الْقائِمِ عليه السلام وَ لَوْ سَهْما فَإِنَّ اللّهَ تَعالي إِذا عَلِمَ ذلِكَ مِنْ نِيَّتِهِ رَجَوْتُ لِأَنْ يَنْسِيَ في عُمْرِهِ حَتّي يُدْرِكَهُ فَيَكُونَ مِنْ أَعْوانِهِ وَ أَنْصارِهِ}}<REF>غیبة [[نعمانی]]، ص ۳۲۰، ح ۱۰؛ هر یک از شما باید برای [[خروج]] [[حضرت قائم]]{{ع}} [سلاحی] مهیا کند. هر چند یک تیر باشد؛ [[خدای تعالی]] هرگاه بداند کسی چنین نیتی دارد [[امید]] آن است که عمرش را طولانی کند تا آن [[حضرت]] را [[درک]] کند و از [[یاران]] و همراهانش قرار گیرد.</REF> در [[روایت]] دیگری از [[امام کاظم]]{{ع}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|أَنَّ مَنِ اِرْتَبَطَ دَابَّةً مُتَوَقِّعاً بِهِ أَمْرَنَا وَ يَغِيظُ بِهِ عَدُوَّنَا وَ هُوَ مَنْسُوبٌ إِلَيْنَا أَدَرَّ اَللَّهُ رِزْقَهُ وَ شَرَحَ صَدْرَهُ وَ بَلَّغَهُ أَمَلَهُ وَ كَانَ عَوْناً عَلَى حَوَائِجِهِ}}.<REF>الکافی، ج ۶، ص ۵۳۵، ح ۱؛ هر کس اسبی را به [[انتظار]] [[امر]] ما نگاه دارد و به سبب آن [[دشمنان]] ما را [[خشمگین]] سازد، در حالی که او منسوب به ماست، [[خداوند]] روزیش را فراخ گرداند، به او [[شرح صدر]] عطا کند، او را به آرزویش برساند و در رسیدن به خواسته‌هایش [[یاری]] کند.</REF>
در توقیعی که از [[امام مهدی]] {{ع}} گزارش شده است آمده: {{متن حدیث| فَلْيَعْمَلْ كُلُّ اِمْرِئٍ مِنْكُمْ بِمَا يَقْرُبُ بِهِ مِنْ مَحَبَّتِنَا وَ يَتَجَنَّبُ مَا يُدْنِيهِ مِنْ كَرَاهَتِنَا وَ سَخَطِنَا}}.<ref>الإحتجاج، ج ۲، ص ۵۹۹؛ مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۱۷۶؛ پس هر یک از شما باید آنچه را که موجب [[دوستی]] ما می‌شود، پیشه خود سازد و از هر آنچه موجب خشم و ناخوشنودی ما می‌گردد، دوری گزیند.</ref>


::::::در روایتی آمده است: {{متن حدیث|قَالَ لِي أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ كَمِ اَلرِّبَاطُ عِنْدَكُمْ قُلْتُ أَرْبَعُونَ قَالَ لَكِنْ رِبَاطُنَا رِبَاطُ اَلدَّهْرِ}}.<REF>الکافی، ج ۸، ص ۳۸۱، ح ۵۷۶؛ [[حضرت]] [[ابوجعفر محمد بن علی]] ([[امام باقر]]){{عم}}، به من فرمودند: منتهای زمان [[مرابطه]] (مرزداری) نزد شما چند روز است؟ عرضه داشتم: [[چهل]] روز فرمودند: ولی [[مرابطه]] ما مرابطه‌ای است که همیشه هست.</REF> [[علامه مجلسی]] در شرح این فرمایش [[امام]]{{ع}} می‌فرماید: {{عربی|اي يجب علي الشيعة أن يربطوا أنفسهم على طاعة إمام الحق، و إنتظار فرجه و يتهياؤا لنصرته}}.<REF>مراة العقول فی شرح أخبار [[آل]] الرسول، ج ۲۶، ص ۵۸۲؛ بر [[شیعیان]] [[واجب]] است که خود را بر [[اطاعت امام]] بر [[حق]] و [[انتظار فرج]] او ملتزم سازند و برای [[یاری]] نمودنش مهایا باشند.</REF>
'''[[پیوند با مقام ولایت]]''': [[حفظ]] و تقویت [[پیوند قلبی]] با [[امام عصر]] {{ع}} یکی دیگر از [[وظایف]] مهمی است که هر [[شیعه]] منتظر در [[عصر غیبت]] برعهده دارد. در روایتی از [[امام محمد باقر]] {{ع}} در [[تفسیر]] [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! شکیبایی ورزید و یکدیگر را به شکیب فرا خوانید  و از مرزها نگهبانی کنید  و از خداوند پروا بدارید باشد که رستگار شوید» سوره آل عمران، آیه ۲۰۰.</ref> آمده است: {{متن حدیث|اِصْبِرُوا وَ صٰابِرُوا وَ رٰابِطُوا فَقَالَ اِصْبِرُوا عَلَى أَدَاءِ اَلْفَرَائِضِ وَ صٰابِرُوا عَدُوَّكُمْ وَ رٰابِطُوا إِمَامَكُمُ اَلْمُنْتَظَرَ}}.<ref>غیبة [[نعمانی]]، ص ۱۹۹؛ بر انجام [[واجبات]] [[صبر]] کنید و در برابر دشمنانتان [[پایداری]] کنید، و با [[امام]] [[منتظران]] رابطه برقرار کنید.</ref>


::::::'''[[ارتباط با فقها]] و [[مراجع تقلید]]''': روشن است که در [[دوران غیبت]] هیچ‌یک از [[احکام اسلام]] تعطیل نشده و باید تا آمدن [[امام عصر]]{{ع}} به همه آنچه [[اسلام]] از [[دستور]] داده است عمل شود. از طرفی امکان دسترسی به [[امام]] [[معصوم]]{{ع}} و فراگرفتن مستقیم [[احکام دین]] از ایشان، برای ما وجود ندارد. در چنین شرایطی [[وظیفه]] انسن [[رجوع به علما]] است. در روایتی از [[امام حسن عسکری]]{{ع}} از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|فَأَمَّا مَنْ كَانَ مِنَ اَلْفُقَهَاءِ صَائِناً لِنَفْسِهِ حَافِظاً لِدِينِهِ مُخَالِفاً عَلَى هَوَاهُ مُطِيعاً لِأَمْرِ مَوْلاَهُ فَلِلْعَوَامِّ أَنْ يُقَلِّدُوهُ وَ ذَلِكَ لاَ يَكُونُ إِلاَّ بَعْضَ فُقَهَاءِ اَلشِّيعَةِ لاَ جَمِيعَهُمْ}}.<REF>وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة، ج ۲۷، ص ۱۳۱.</REF>
'''[[کسب آمادگی برای ظهور]] [[حجت]] [[حق]]''': یکی دیگر از وظایفی، که به تصریح [[روایات]]، در [[دوران غیبت]] بر عهده [[شیعیان]] و [[منتظران فرج]] [[قائم آل محمّد]] {{صل}} است کسب آمادگی‌های لازم نظامی و غیر آن برای [[یاری]] [[امام غائب]] است. از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|لَيَعِدَنَّ أَحَدُكُمْ لِخُرُوجِ الْقائِمِ عليه السلام وَ لَوْ سَهْما فَإِنَّ اللّهَ تَعالي إِذا عَلِمَ ذلِكَ مِنْ نِيَّتِهِ رَجَوْتُ لِأَنْ يَنْسِيَ في عُمْرِهِ حَتّي يُدْرِكَهُ فَيَكُونَ مِنْ أَعْوانِهِ وَ أَنْصارِهِ}}<ref>غیبة [[نعمانی]]، ص ۳۲۰، ح ۱۰؛ هر یک از شما باید برای [[خروج]] [[حضرت قائم]] {{ع}} [سلاحی] مهیا کند. هر چند یک تیر باشد؛ [[خدای تعالی]] هرگاه بداند کسی چنین نیتی دارد [[امید]] آن است که عمرش را طولانی کند تا آن حضرت را [[درک]] کند و از [[یاران]] و همراهانش قرار گیرد.</ref> در [[روایت]] دیگری از [[امام کاظم]] {{ع}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|أَنَّ مَنِ اِرْتَبَطَ دَابَّةً مُتَوَقِّعاً بِهِ أَمْرَنَا وَ يَغِيظُ بِهِ عَدُوَّنَا وَ هُوَ مَنْسُوبٌ إِلَيْنَا أَدَرَّ اَللَّهُ رِزْقَهُ وَ شَرَحَ صَدْرَهُ وَ بَلَّغَهُ أَمَلَهُ وَ كَانَ عَوْناً عَلَى حَوَائِجِهِ}}.<ref>الکافی، ج ۶، ص ۵۳۵، ح ۱؛ هر کس اسبی را به [[انتظار]] [[امر]] ما نگاه دارد و به سبب آن [[دشمنان]] ما را [[خشمگین]] سازد، در حالی که او منسوب به ماست، [[خداوند]] روزیش را فراخ گرداند، به او [[شرح صدر]] عطا کند، او را به آرزویش برساند و در رسیدن به خواسته‌هایش [[یاری]] کند.</ref>
::::::[[امام عصر]]{{ع}} نیز در یکی از [[توقیعات]] خود در پاسخ «[[اسحاق بن یعقوب]]» می‌فرماید {{متن حدیث|وَ أَمَّا اَلْحَوَادِثُ اَلْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِي عَلَيْكُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اَللَّهِ عَلَيْهِمْ}}.<REF>کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۴۸۳، ح ۴.</REF>


::::::'''[[دعا برای تعجیل فرج]]''': یکی از [[وظایف]] مهمی که بنا به تصریح [[حضرت صاحب الامر]]{{ع}} بر عهده همه [[منتظران]] گذاشته شده، [[دعا برای تعجیل فرج]] است. [[امام عصر]]{{ع}} در توقیعی که خطاب به «[[اسحاق بن یعقوب]]» صادر شده، می‌فرمایند: {{متن حدیث|وَ أَكْثِرُوا اَلدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ اَلْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِكَ فَرَجُكُمْ}}.<REF>«برای [[تعجیل فرج]] بسیار [[دعا]] کنید که [[فرج]] شما همان است». [[کتاب]] [[الغیبة طوسی]]، ص ۱۷۶.</REF> [[امام حسن عسکری]]{{ع}} نیز [[دعا برای تعجیل فرج]] را شرط [[رهایی]] از فتنه‌های [[دوران غیبت]] دانسته، {{متن حدیث|وَ اَللَّهِ لَيَغِيبَنَّ غَيْبَةً لاَ يَنْجُو فِيهَا مِنَ اَلْهَلَكَةِ إِلاَّ مَنْ ثَبَّتَهُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى اَلْقَوْلِ بِإِمَامَتِهِ وَ وَفَّقَهُ فِيهَا لِلدُّعَاءِ بِتَعْجِيلِ فَرَجِهِ}}.<REF>کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۳۸۴؛ به [[خدا]] [[سوگند]] [او] غیبتی خواهد داشت که در آن تنها کسانی از [[هلاکت]] [[نجات]] می‌یابد که [[خداوند]] آنها را بر قول به امامتش [[ثابت قدم]] داشته و در [[دعا]] برای [[تعجیل]] فرجش موفق کرده است.</REF>
در روایتی آمده است: {{متن حدیث|قَالَ لِي أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ كَمِ اَلرِّبَاطُ عِنْدَكُمْ قُلْتُ أَرْبَعُونَ قَالَ لَكِنْ رِبَاطُنَا رِبَاطُ اَلدَّهْرِ}}.<ref>الکافی، ج ۸، ص ۳۸۱، ح ۵۷۶؛ حضرت [[ابوجعفر محمد بن علی]] ([[امام باقر]]){{عم}}، به من فرمودند: منتهای زمان [[مرابطه]] (مرزداری) نزد شما چند روز است؟ عرضه داشتم: [[چهل]] روز فرمودند: ولی [[مرابطه]] ما مرابطه‌ای است که همیشه هست.</ref> [[علامه مجلسی]] در شرح این فرمایش [[امام]] {{ع}} می‌فرماید: {{عربی|اي يجب علي الشيعة أن يربطوا أنفسهم على طاعة إمام الحق، و إنتظار فرجه و يتهياؤا لنصرته}}.<ref>مراة العقول فی شرح أخبار [[آل]] الرسول، ج ۲۶، ص ۵۸۲؛ بر [[شیعیان]] [[واجب]] است که خود را بر [[اطاعت امام]] بر [[حق]] و [[انتظار فرج]] او ملتزم سازند و برای [[یاری]] نمودنش مهایا باشند.</ref>


::::::'''[[وحدت]] و [[همدلی]]''': از [[وظایف]] تک تک افراد [[منتظر]] که بگذریم، جمعیت [[منتظران]] نیز باید طرح و برنامه‌ای داشته باشند که در راستای اهداف [[امام]] و [[حجّت الهی]] باشد. به بیان دیگر، [[اجتماع]] [[منتظر]]، لازم است تلاش و حرکت خود را در مسیر [[رضایت]] [[رهبر موعود]] قرار دهد. [[امام عصر]]{{ع}} در یکی از [[توقیعات]] خود به چنین جمعیتی این گونه [[بشارت]] داده است: اگر [[شیعیان]] ما –که [[خداوند]] آنان را در راه اطاعتش [[یاری]] دهد- در وفای پیمانی که از ایشان گرفته شده، یکدل و مصمم باشند، البتّه [[نعمت]] [[دیدار]]، از آنان به تأخیر نمی‌افتند و [[سعادت]] [[ملاقات]] ما برای آنها با [[معرفت]] کامل و [[راستین]] به ما، [[تعجیل]] می‌شود.<REF>الاحتجاج، ج ۲، ص ۶۰۰، ش ۳۶۰.</REF>
'''[[ارتباط با فقها]] و [[مراجع تقلید]]''': روشن است که در [[دوران غیبت]] هیچ‌یک از [[احکام اسلام]] تعطیل نشده و باید تا آمدن [[امام عصر]] {{ع}} به همه آنچه [[اسلام]] از [[دستور]] داده است عمل شود. از طرفی امکان دسترسی به [[امام]] [[معصوم]] {{ع}} و فراگرفتن مستقیم [[احکام دین]] از ایشان، برای ما وجود ندارد. در چنین شرایطی [[وظیفه]] انسن [[رجوع به علما]] است. در روایتی از [[امام حسن عسکری]] {{ع}} از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|فَأَمَّا مَنْ كَانَ مِنَ اَلْفُقَهَاءِ صَائِناً لِنَفْسِهِ حَافِظاً لِدِينِهِ مُخَالِفاً عَلَى هَوَاهُ مُطِيعاً لِأَمْرِ مَوْلاَهُ فَلِلْعَوَامِّ أَنْ يُقَلِّدُوهُ وَ ذَلِكَ لاَ يَكُونُ إِلاَّ بَعْضَ فُقَهَاءِ اَلشِّيعَةِ لاَ جَمِيعَهُمْ}}.<ref>وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة، ج ۲۷، ص ۱۳۱.</ref>
::::::آن [[عهد]] و [[پیمان]]، همان است که در [[کتاب خدا]] و [[اهل بیت]] آمده است که مهم‌ترین آنها را بیان می‌کنیم:
[[امام عصر]] {{ع}} نیز در یکی از [[توقیعات]] خود در پاسخ «[[اسحاق بن یعقوب]]» می‌فرماید {{متن حدیث|وَ أَمَّا اَلْحَوَادِثُ اَلْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِي عَلَيْكُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اَللَّهِ عَلَيْهِمْ}}.<ref>کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۴۸۳، ح ۴.</ref>
#جمعیت [[منتظران]] در مقابل [[بدعت‌ها]] و [[انحراف‌ها]] در [[دین]] رواج [[منکرات]] و [[زشتی‌ها]] در سطح [[جامعه]]، بی‌تفاوت نیستند. نیز در برابر فراموش شدن سنّت‌های [[نیکو]] و [[ارزش‌های اخلاقی]] از خود واکنش نشان می‌دهند. این، پیمانی است که براساس [[تعالیم قرآن]] بر دوش [[منتظران]] نهاده شده است. {{متن قرآن|وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ ۚ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<REF>«و باید برخی از شما [[مسلمانان]]، [[خلق]] را به خیر و [[صلاح]] [[دعوت]] کنند و امر به [[نیکوکاری]] و [[نهی]] از [[بدکاری]] کنند، و اینها (که [[واسطه هدایت]] [[خلق]] هستند) [[رستگار]] خواهند بود» [[سوره آل عمران]] [[آیه]] ۱۰۴.</REF>
 
# [[جامعه منتظر]] در برخورد با دیگران [[وظیفه]] دارد که [[تعاون]] و [[همکاری]] را سر فصل برنامه‌های خود قرار دهد. افراد این [[جامعه]] به دور از تنگ نظری و [[خودمحوری]]، پیوسته حال [[فقرا]] و [[نیازمندان]] [[جامعه]] را پی‌گیری می‌کنند و از آنان بی‌خبر نمی‌مانند. گروهی از [[شیعیان]] از [[امام باقر]]{{ع}} درخواست [[نصیحت]] کردند؛ [[حضرت]] فرمود: از میان شما آنکه نیرومند است، [[ضعیف]] را [[یاری]] کند و آنکه بی‌نیاز است با نیازمندتان [[مهربانی]] ورزد و هر یک از شما درباره دیگری [[خیرخواهی]] کند.<REF>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۳، ح ۵.</REF> سخن آخر اینکه [[جامعه منتظر]] باید بکوشند که در همه ابعاد [[زندگی اجتماعی]]، الگوی سایر اجتماعات باشند و همه زمینه‌های لازم برای [[ظهور منجی موعود]] را فراهم کنند»<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، جلد ۲ ص ۲۴۴.</ref>
'''[[دعا برای تعجیل فرج]]''': یکی از [[وظایف]] مهمی که بنا به تصریح [[حضرت صاحب الامر]] {{ع}} بر عهده همه [[منتظران]] گذاشته شده، [[دعا برای تعجیل فرج]] است. [[امام عصر]] {{ع}} در توقیعی که خطاب به «[[اسحاق بن یعقوب]]» صادر شده، می‌فرمایند: {{متن حدیث|وَ أَكْثِرُوا اَلدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ اَلْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِكَ فَرَجُكُمْ}}.<ref>«برای [[تعجیل فرج]] بسیار [[دعا]] کنید که [[فرج]] شما همان است». [[کتاب]] [[الغیبة طوسی]]، ص ۱۷۶.</ref> [[امام حسن عسکری]] {{ع}} نیز [[دعا برای تعجیل فرج]] را شرط [[رهایی]] از فتنه‌های [[دوران غیبت]] دانسته، {{متن حدیث|وَ اَللَّهِ لَيَغِيبَنَّ غَيْبَةً لاَ يَنْجُو فِيهَا مِنَ اَلْهَلَكَةِ إِلاَّ مَنْ ثَبَّتَهُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى اَلْقَوْلِ بِإِمَامَتِهِ وَ وَفَّقَهُ فِيهَا لِلدُّعَاءِ بِتَعْجِيلِ فَرَجِهِ}}.<ref>کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۳۸۴؛ به [[خدا]] [[سوگند]] او غیبتی خواهد داشت که در آن تنها کسانی از [[هلاکت]] [[نجات]] می‌یابد که [[خداوند]] آنها را بر قول به امامتش [[ثابت قدم]] داشته و در [[دعا]] برای [[تعجیل]] فرجش موفق کرده است.</ref>
 
'''[[وحدت]] و [[همدلی]]''': از [[وظایف]] تک تک افراد [[منتظر]] که بگذریم، جمعیت [[منتظران]] نیز باید طرح و برنامه‌ای داشته باشند که در راستای اهداف [[امام]] و [[حجّت الهی]] باشد. به بیان دیگر، [[اجتماع]] [[منتظر]]، لازم است تلاش و حرکت خود را در مسیر [[رضایت]] [[رهبر موعود]] قرار دهد. [[امام عصر]] {{ع}} در یکی از [[توقیعات]] خود به چنین جمعیتی این گونه [[بشارت]] داده است: اگر [[شیعیان]] ما –که [[خداوند]] آنان را در راه اطاعتش [[یاری]] دهد- در وفای پیمانی که از ایشان گرفته شده، یکدل و مصمم باشند، البتّه [[نعمت]] [[دیدار]]، از آنان به تأخیر نمی‌افتند و [[سعادت]] [[ملاقات]] ما برای آنها با [[معرفت]] کامل و [[راستین]] به ما، [[تعجیل]] می‌شود.<ref>الاحتجاج، ج ۲، ص ۶۰۰، ش ۳۶۰.</ref>
آن [[عهد]] و [[پیمان]]، همان است که در [[کتاب خدا]] و [[اهل بیت]] آمده است که مهم‌ترین آنها را بیان می‌کنیم:
# جمعیت [[منتظران]] در مقابل [[بدعت‌ها]] و [[انحراف‌ها]] در [[دین]] رواج [[منکرات]] و [[زشتی‌ها]] در سطح [[جامعه]]، بی‌تفاوت نیستند. نیز در برابر فراموش شدن سنّت‌های [[نیکو]] و [[ارزش‌های اخلاقی]] از خود واکنش نشان می‌دهند. این، پیمانی است که براساس [[تعالیم قرآن]] بر دوش [[منتظران]] نهاده شده است. {{متن قرآن|وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ ۚ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref>«و باید برخی از شما [[مسلمانان]]، [[خلق]] را به خیر و [[صلاح]] [[دعوت]] کنند و امر به [[نیکوکاری]] و [[نهی]] از [[بدکاری]] کنند، و اینها (که [[واسطه هدایت]] [[خلق]] هستند) [[رستگار]] خواهند بود» [[سوره آل عمران]] [[آیه]] ۱۰۴.</ref>
# [[جامعه منتظر]] در برخورد با دیگران [[وظیفه]] دارد که [[تعاون]] و [[همکاری]] را سر فصل برنامه‌های خود قرار دهد. افراد این [[جامعه]] به دور از تنگ نظری و [[خودمحوری]]، پیوسته حال [[فقرا]] و [[نیازمندان]] [[جامعه]] را پی‌گیری می‌کنند و از آنان بی‌خبر نمی‌مانند. گروهی از [[شیعیان]] از [[امام باقر]] {{ع}} درخواست [[نصیحت]] کردند؛ حضرت فرمود: از میان شما آنکه نیرومند است، [[ضعیف]] را [[یاری]] کند و آنکه بی‌نیاز است با نیازمندتان [[مهربانی]] ورزد و هر یک از شما درباره دیگری [[خیرخواهی]] کند.<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۳، ح ۵.</ref> سخن آخر اینکه [[جامعه منتظر]] باید بکوشند که در همه ابعاد [[زندگی اجتماعی]]، الگوی سایر اجتماعات باشند و همه زمینه‌های لازم برای [[ظهور منجی موعود]] را فراهم کنند»<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، جلد ۲ ص ۲۴۴.</ref>
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۲۸۲: خط ۲۹۰:


«به‌طور مسلّم [[انتظار]] دارای فلسفه‌های زیر است:
«به‌طور مسلّم [[انتظار]] دارای فلسفه‌های زیر است:
#'''[[خودسازی فردی]]:''' چنین تحولی قبل از هر چیزی [[نیازمند]] عناصر آماده و باارزش انسانی است که بتوانند بار سنگین چنان [[اصلاحات]] وسیعی را در [[جهان]] به دوش بکشند، و لازمه آن، بالا بردن سطح [[اندیشه]]، [[آگاهی]] و [[آمادگی]] روحی و [[فکری]] افراد [[جامعه]] است. [[منتظر واقعی]]، برای چنان برنامه مهمی هرگز نمی‌تواند نقش تماشاچی را داشته باشد، بلکه باید حتما در صف اصلاح‌طلبان قرار گیرد. برای تحقق چنین انقلابی، به مردانی بسیار بزرگ و بلند نظر با بینشی عمیق [[نیاز]] است و [[خودسازی]] برای چنین هدفی مستلزم به کار بستن عمیق‌ترین برنامه‌های [[اخلاقی]]، [[فکری]] و [[اجتماعی]] است.  
# '''[[خودسازی فردی]]:''' چنین تحولی قبل از هر چیزی [[نیازمند]] عناصر آماده و باارزش انسانی است که بتوانند بار سنگین چنان [[اصلاحات]] وسیعی را در [[جهان]] به دوش بکشند، و لازمه آن، بالا بردن سطح [[اندیشه]]، [[آگاهی]] و [[آمادگی]] روحی و [[فکری]] افراد [[جامعه]] است. [[منتظر واقعی]]، برای چنان برنامه مهمی هرگز نمی‌تواند نقش تماشاچی را داشته باشد، بلکه باید حتما در صف اصلاح‌طلبان قرار گیرد. برای تحقق چنین انقلابی، به مردانی بسیار بزرگ و بلند نظر با بینشی عمیق [[نیاز]] است و [[خودسازی]] برای چنین هدفی مستلزم به کار بستن عمیق‌ترین برنامه‌های [[اخلاقی]]، [[فکری]] و [[اجتماعی]] است.  
#'''خودیاوری‌های [[اجتماعی]]:''' [[منتظران راستین]]، [[وظیفه]] دارند تنها به خویش نیندیشند؛ بلکه باید ضمن [[خودسازی]] و [[مراقبت]] از خود، در [[اصلاح]] دیگران هم بکوشند؛ زیرا برنامه [[عظیم]] و سنگینی که انتظارش را می‌کشند، برنامه‌ای است که باید همه عناصر تحول در آن شرکت جویند، تا کوشش‌ها و تلاش‌ها هماهنگ باهم به ثمر برسد<ref>ناصر مکارم شیرازی، مهدی انقلابی بزرگ، ص ۱۰۷-۱۰۸.</ref>»<ref>[[علی باقی نصرآبادی|نصرآبادی، علی باقی]]، [[نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب (مقاله)|نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب]]، ص۱۲۳.</ref>.
# '''خودیاوری‌های [[اجتماعی]]:''' [[منتظران راستین]]، [[وظیفه]] دارند تنها به خویش نیندیشند؛ بلکه باید ضمن [[خودسازی]] و [[مراقبت]] از خود، در [[اصلاح]] دیگران هم بکوشند؛ زیرا برنامه [[عظیم]] و سنگینی که انتظارش را می‌کشند، برنامه‌ای است که باید همه عناصر تحول در آن شرکت جویند، تا کوشش‌ها و تلاش‌ها هماهنگ باهم به ثمر برسد<ref>ناصر مکارم شیرازی، مهدی انقلابی بزرگ، ص ۱۰۷-۱۰۸.</ref>»<ref>[[علی باقی نصرآبادی|نصرآبادی، علی باقی]]، [[نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب (مقاله)|نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب]]، ص۱۲۳.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۲۹۳: خط ۳۰۱:
«در [[فرهنگ اسلامی]]، [[جهان]] عرصه تقابل و هم آوردی در "[[ولایت]]" است؛ [[ولایت]] [[خدا]] و [[دوستان]] او از یک سو و [[ولایت]] [[شیطان]] ([[طاغوت]]) و [[پیروان]] او از سوی دیگر. در این [[فرهنگ]]، [[انسان‌ها]] یا در خط [[ولایت]] [[خدا]] و [[دوستان]] [[خدا]] هستند که [[خدا]]، آنها را از تاریکی‌های [[نادانی]] و [[گمراهی]]، خارج و به روشنای [[دانایی]] و [[رستگاری]] داخل می‌کند یا در خط [[ولایت]] [[شیطان]] و [[دوستان]] [[شیطان]] قرار دارند که اولیای‌شان، آنها را از [[روشنایی]] [[هدایت]] به سوی تاریکی‌های [[ضلالت]] می‌کشانند: {{متن قرآن|اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ}}<ref>«خداوند سرور مؤمنان است که آنان را به سوی روشنایی از تیرگی‌ها بیرون می‌برد اما سروران کافران، طاغوت‌هایند که آنها را از روشنایی به سوی تیرگی‌ها بیرون می‌کشانند؛ آنان دمساز آتشند، آنها در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۲۵۷؛ و نیز ر.ک: سوره جاثیه، آیه ۱۹.</ref>. بر اساس این نگرش، در [[آموزه‌های اسلامی]]، به نقش "[[ولایت]]" در [[زندگی]] [[انسان‌ها]] توجه ویژه‌ای شده است و همه اهل [[ایمان]] موظفند از یک‌سو، سر در گرو [[ولایت]] [[حق]] و [[پیروان]] آن داشته باشند و از سوی دیگر، از [[ولایت]] [[شیطان]] و [[پیروان]] او بیزاری جویند. این همان [[حقیقت]] "[[تولی]]" و "[[تبری]]" است که در [[مکتب]] [[تشیع]] بر آن بسیار تأکید شده است.
«در [[فرهنگ اسلامی]]، [[جهان]] عرصه تقابل و هم آوردی در "[[ولایت]]" است؛ [[ولایت]] [[خدا]] و [[دوستان]] او از یک سو و [[ولایت]] [[شیطان]] ([[طاغوت]]) و [[پیروان]] او از سوی دیگر. در این [[فرهنگ]]، [[انسان‌ها]] یا در خط [[ولایت]] [[خدا]] و [[دوستان]] [[خدا]] هستند که [[خدا]]، آنها را از تاریکی‌های [[نادانی]] و [[گمراهی]]، خارج و به روشنای [[دانایی]] و [[رستگاری]] داخل می‌کند یا در خط [[ولایت]] [[شیطان]] و [[دوستان]] [[شیطان]] قرار دارند که اولیای‌شان، آنها را از [[روشنایی]] [[هدایت]] به سوی تاریکی‌های [[ضلالت]] می‌کشانند: {{متن قرآن|اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ}}<ref>«خداوند سرور مؤمنان است که آنان را به سوی روشنایی از تیرگی‌ها بیرون می‌برد اما سروران کافران، طاغوت‌هایند که آنها را از روشنایی به سوی تیرگی‌ها بیرون می‌کشانند؛ آنان دمساز آتشند، آنها در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۲۵۷؛ و نیز ر.ک: سوره جاثیه، آیه ۱۹.</ref>. بر اساس این نگرش، در [[آموزه‌های اسلامی]]، به نقش "[[ولایت]]" در [[زندگی]] [[انسان‌ها]] توجه ویژه‌ای شده است و همه اهل [[ایمان]] موظفند از یک‌سو، سر در گرو [[ولایت]] [[حق]] و [[پیروان]] آن داشته باشند و از سوی دیگر، از [[ولایت]] [[شیطان]] و [[پیروان]] او بیزاری جویند. این همان [[حقیقت]] "[[تولی]]" و "[[تبری]]" است که در [[مکتب]] [[تشیع]] بر آن بسیار تأکید شده است.


اگرچه "[[تولی]]" و "[[تبری]]" را در اصطلاح از [[فروع دین]] شمرده‌اند، ولی از مجموعه [[معارف اسلامی]]، به ویژه آموزه‌های [[مکتب اهل بیت]]: چنین بر می‌آید که این دو موضوع، نه فرع [[دین]]، بلکه همه [[دین]] و تمامیت [[ایمان]] هستند و به بیان دیگر، [[دین]] و [[ایمان]] چیزی جز [[دوستی]] ورزیدن و [[بیزاری جستن]] (دوری گزیدن) به خاطر [[خدا]] نیست. [[فضیل بن یسار]]، یکی از [[یاران امام]] [[صادق]] {{ع}} [[نقل]] می‌کند: از [[امام صادق]] {{ع}} پرسیدم: آیا [[دوستی]] و [[دشمنی]] از [[ایمان]] است؟ فرمود: آیا [[ایمان]] جز [[دوستی]] و [[دشمنی]] است؟"<ref>الکافی، ج ۲، ص ۱۲۵، ح ۵.</ref>. در [[روایت]] دیگری، [[امام صادق]] {{ع}} فرماید: "آن کس که برای [[خدا]] [[دوستی]] بورزد، برای [[خدا]] [[دشمنی]] کند و برای [[خدا]] ببخشد، از کسانی است که [[ایمان]] او کامل شده است"<ref>همان، ص ۱۲۴، ح ۱.</ref>. و باز می‌فرماید: "کسی که [[دوستی]] و دشمنی‌اش بر اساس [[دین]] نباشد، [[دین]] ندارد"<ref>همان، ص ۱۲۷، ح ۱۶.</ref>. همچنین از آن [[حضرت]] [[نقل]] شده است [[رسول خدا]] - [[درود]] و [[سلام]] [[خدا]] بر او و خاندانش [[باد]] - به یارانش فرمود: استوارترین دست‌آویزهای [[ایمان]] کدام است؟ گفتند: [[خدا]] و رسولش بهتر می‌دانند. بعضی گفتند: [[نماز]]؛ بعضی گفتند: [[زکات]]؛ بعضی گفتند: [[روزه]]؛ بعضی گفتند: [[حج]] و [[عمره]] و بعضی گفتند: [[جهاد]]. پس [[پیامبر خدا]] فرمود: برای همه آنچه گفتید فضیلتی است، ولی استوار‌ترین دست آویزهای [[ایمان]] نیست، بلکه استوارترین دست‌آویز [[ایمان]]، [[دوستی]] در [[راه خدا]]، [[پیروی]] کردن از [[اولیای خدا]] و [[بیزاری جستن]] از [[دشمنان]] خداست<ref>همان، صص ۱۲۵ و ۱۲۶، ح ۶.</ref>. این همه نیست مگر به [[دلیل]] آنکه دوستی‌ها و دشمنی‌های [[آدمی]] مبدأ همه کنش‌ها و واکنش‌ها و اثرگذاری و اثرپذیری‌های او و تعیین کننده منش و روش او در [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] است. [[نجات]] و [[رستگاری]] یا سقوط و [[گمراهی]] هر انسانی نیز بستگی تام و تمامی به این موضوع دارد که او در [[زندگی]] خود به چه کسی یا چه چیزی [[دل]] بسته و به [[ولایت]] که سرسپرده است.
اگرچه "[[تولی]]" و "[[تبری]]" را در اصطلاح از [[فروع دین]] شمرده‌اند، ولی از مجموعه [[معارف اسلامی]]، به ویژه آموزه‌های [[مکتب اهل بیت]]: چنین بر می‌آید که این دو موضوع، نه فرع [[دین]]، بلکه همه [[دین]] و تمامیت [[ایمان]] هستند و به بیان دیگر، [[دین]] و [[ایمان]] چیزی جز [[دوستی]] ورزیدن و [[بیزاری جستن]] (دوری گزیدن) به خاطر [[خدا]] نیست. [[فضیل بن یسار]]، یکی از [[یاران امام]] [[صادق]] {{ع}} [[نقل]] می‌کند: از [[امام صادق]] {{ع}} پرسیدم: آیا [[دوستی]] و [[دشمنی]] از [[ایمان]] است؟ فرمود: آیا [[ایمان]] جز [[دوستی]] و [[دشمنی]] است؟"<ref>الکافی، ج ۲، ص ۱۲۵، ح ۵.</ref>. در [[روایت]] دیگری، [[امام صادق]] {{ع}} فرماید: "آن کس که برای [[خدا]] [[دوستی]] بورزد، برای [[خدا]] [[دشمنی]] کند و برای [[خدا]] ببخشد، از کسانی است که [[ایمان]] او کامل شده است"<ref>همان، ص ۱۲۴، ح ۱.</ref>. و باز می‌فرماید: "کسی که [[دوستی]] و دشمنی‌اش بر اساس [[دین]] نباشد، [[دین]] ندارد"<ref>همان، ص ۱۲۷، ح ۱۶.</ref>. همچنین از آن حضرت [[نقل]] شده است [[رسول خدا]] - [[درود]] و [[سلام]] [[خدا]] بر او و خاندانش [[باد]] - به یارانش فرمود: استوارترین دست‌آویزهای [[ایمان]] کدام است؟ گفتند: [[خدا]] و رسولش بهتر می‌دانند. بعضی گفتند: [[نماز]]؛ بعضی گفتند: [[زکات]]؛ بعضی گفتند: [[روزه]]؛ بعضی گفتند: [[حج]] و [[عمره]] و بعضی گفتند: [[جهاد]]. پس [[پیامبر خدا]] فرمود: برای همه آنچه گفتید فضیلتی است، ولی استوار‌ترین دست آویزهای [[ایمان]] نیست، بلکه استوارترین دست‌آویز [[ایمان]]، [[دوستی]] در [[راه خدا]]، [[پیروی]] کردن از [[اولیای خدا]] و [[بیزاری جستن]] از [[دشمنان]] خداست<ref>همان، صص ۱۲۵ و ۱۲۶، ح ۶.</ref>. این همه نیست مگر به [[دلیل]] آنکه دوستی‌ها و دشمنی‌های [[آدمی]] مبدأ همه کنش‌ها و واکنش‌ها و اثرگذاری و اثرپذیری‌های او و تعیین کننده منش و روش او در [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] است. [[نجات]] و [[رستگاری]] یا سقوط و [[گمراهی]] هر انسانی نیز بستگی تام و تمامی به این موضوع دارد که او در [[زندگی]] خود به چه کسی یا چه چیزی [[دل]] بسته و به [[ولایت]] که سرسپرده است.


در [[فرهنگ شیعی]]، [[امامان معصوم]] {{عم}} [[مظهر]] همه [[خوبی‌ها]] و [[دشمنان]] آنها [[مظهر]] همه [[بدی‌ها]] هستند و به طور طبیعی کسی که در پی [[خوبی‌ها]] و دوری از [[بدی]] هاست، راهی جز [[دل]] بستن به حضرات [[معصومین]] و [[برائت]] (دوری) از [[دشمنان]] آنها ندارد. [[امام صادق]] {{ع}} در این زمینه می‌فرماید: ما ریشه همه خوبی‌هاییم و همه [[خوبی‌ها]] از شاخ و برگ ماست. از جمله [[خوبی‌ها]] یگانه‌پرستی، [[نماز]]، [[روزه]] و... است. [[دشمن]] ما ریشه همه بدی‌هاست و همه [[اعمال]] [[زشت]] و ناشایست از شاخ و برگ آنهاست که [[دروغ‌گویی]]، [[تنگ‌نظری]]، [[سخن‌چینی]] و.... از آن جمله است<ref>الکافی، ج ۸، ص ۳۰۳، ح ۳۳۶.</ref>. در [[روایت]] دیگری که از [[امام]] [[موسی کاظم]] {{ع}} در [[تفسیر]] [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ}}<ref>«بگو جز این نیست که پروردگارم زشتکاری‌های آشکار و پنهان و گناه و افزونجویی ناروا را حرام کرده است» سوره اعراف، آیه ۳۳.</ref>، [[نقل]] شده، این موضوع با عبارت دیگری بیان گردیده است: برای [[قرآن]] ظاهری است و [[باطنی]]. همه آنچه را [[خداوند]] در [[قرآن]] [[حرام]] کرده، ظاهر [[قرآن]] است و [[باطن]] آن [[پیشوایان]] ستمکارند و همه آنچه را [[خدای تعالی]] در [[قرآن]] [[حلال]] فرموده ظاهر [[قرآن]] است و [[باطن]] آن [[پیشوایان]] [[حق]] ([[ائمه معصومین]] {{عم}}) هستند<ref>الکافی، ج ۱، ص ۳۷۴، ح ۱۰.</ref>. بنابراین، برای همه کسانی که طالب [[هدایت]] و رستگاری‌اند، به ویژه برای کسانی که سر در گرو [[ولایت]] [[آخرین امام]] از سلسله [[اولیای خدا]]، [[حضرت مهدی]] {{ع}} دارند، ضروری است که [[دوستان]] و [[دشمنان]] اهل [[ایمان]] را بشناسند. اینان تا [[ولایت مهدوی]] را که استمرار [[ولایت الهی]]، [[ولایت محمدی]] و [[ولایت علوی]] است، و نیز کسانی را که در تقابل با جریان [[ولایت مهدوی]] هستند، چنان که بایسته است، نشناسند، نمی‌توانند چنان که [[شایسته]] است، به ریسمان [[ولایت مهدوی]] در آویزند و از [[دشمنان]] این [[ولایت]] بیزاری جویند. [[حضرت]] [[امام خمینی]] در این زمینه می‌فرماید: شرط ورود به [[صراط]] [[نعمت]] [[حق]]، [[برائت]] و دوری از [[صراط]] [[گمراهان]] است که در همه سطوح و [[جوامع اسلامی]] باید پیاده شود<ref>صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۱۱۴.</ref>. با توجه به مطالب یاد شده می‌توان گفت [[ولایت‌ورزی]] و [[برائت‌جویی]] دو رکن اساسی [[انتظار]] هستند و تنها کسانی را می‌توان از جمله [[منتظران واقعی]] برشمرد که در [[دوران غیبت]] [[تولی]] و [[تبری]] را به مفهوم کامل آن، پیشه خود سازند.
در [[فرهنگ شیعی]]، [[امامان معصوم]] {{عم}} [[مظهر]] همه [[خوبی‌ها]] و [[دشمنان]] آنها [[مظهر]] همه [[بدی‌ها]] هستند و به طور طبیعی کسی که در پی [[خوبی‌ها]] و دوری از [[بدی]] هاست، راهی جز [[دل]] بستن به حضرات [[معصومین]] و [[برائت]] (دوری) از [[دشمنان]] آنها ندارد. [[امام صادق]] {{ع}} در این زمینه می‌فرماید: ما ریشه همه خوبی‌هاییم و همه [[خوبی‌ها]] از شاخ و برگ ماست. از جمله [[خوبی‌ها]] یگانه‌پرستی، [[نماز]]، [[روزه]] و... است. [[دشمن]] ما ریشه همه بدی‌هاست و همه [[اعمال]] [[زشت]] و ناشایست از شاخ و برگ آنهاست که [[دروغ‌گویی]]، [[تنگ‌نظری]]، [[سخن‌چینی]] و.... از آن جمله است<ref>الکافی، ج ۸، ص ۳۰۳، ح ۳۳۶.</ref>. در [[روایت]] دیگری که از [[امام]] [[موسی کاظم]] {{ع}} در [[تفسیر]] [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ}}<ref>«بگو جز این نیست که پروردگارم زشتکاری‌های آشکار و پنهان و گناه و افزونجویی ناروا را حرام کرده است» سوره اعراف، آیه ۳۳.</ref>، [[نقل]] شده، این موضوع با عبارت دیگری بیان گردیده است: برای [[قرآن]] ظاهری است و [[باطنی]]. همه آنچه را [[خداوند]] در [[قرآن]] [[حرام]] کرده، ظاهر [[قرآن]] است و [[باطن]] آن [[پیشوایان]] ستمکارند و همه آنچه را [[خدای تعالی]] در [[قرآن]] [[حلال]] فرموده ظاهر [[قرآن]] است و [[باطن]] آن [[پیشوایان]] [[حق]] ([[ائمه معصومین]] {{عم}}) هستند<ref>الکافی، ج ۱، ص ۳۷۴، ح ۱۰.</ref>. بنابراین، برای همه کسانی که طالب [[هدایت]] و رستگاری‌اند، به ویژه برای کسانی که سر در گرو [[ولایت]] [[آخرین امام]] از سلسله [[اولیای خدا]]، [[حضرت مهدی]] {{ع}} دارند، ضروری است که [[دوستان]] و [[دشمنان]] اهل [[ایمان]] را بشناسند. اینان تا [[ولایت مهدوی]] را که استمرار [[ولایت الهی]]، [[ولایت محمدی]] و [[ولایت علوی]] است، و نیز کسانی را که در تقابل با جریان [[ولایت مهدوی]] هستند، چنان که بایسته است، نشناسند، نمی‌توانند چنان که [[شایسته]] است، به ریسمان [[ولایت مهدوی]] در آویزند و از [[دشمنان]] این [[ولایت]] بیزاری جویند. حضرت [[امام خمینی]] در این زمینه می‌فرماید: شرط ورود به [[صراط]] [[نعمت]] [[حق]]، [[برائت]] و دوری از [[صراط]] [[گمراهان]] است که در همه سطوح و [[جوامع اسلامی]] باید پیاده شود<ref>صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۱۱۴.</ref>. با توجه به مطالب یاد شده می‌توان گفت [[ولایت‌ورزی]] و [[برائت‌جویی]] دو رکن اساسی [[انتظار]] هستند و تنها کسانی را می‌توان از جمله [[منتظران واقعی]] برشمرد که در [[دوران غیبت]] [[تولی]] و [[تبری]] را به مفهوم کامل آن، پیشه خود سازند.


در [[قرآن کریم]] و [[روایات معصومین]] {{عم}} به صراحت در مورد کسانی که باید [[مؤمنان]] به [[دوستی]] و [[ولایت]] آنها گردن نهند و همچنین کسانی که نباید [[مؤمنان]] در پی [[دوستی]] و [[ولایت]] آنها باشند سخن گفته شده است که در اینجا به مواردی از آنها اشاره می‌کنیم:  
در [[قرآن کریم]] و [[روایات معصومین]] {{عم}} به صراحت در مورد کسانی که باید [[مؤمنان]] به [[دوستی]] و [[ولایت]] آنها گردن نهند و همچنین کسانی که نباید [[مؤمنان]] در پی [[دوستی]] و [[ولایت]] آنها باشند سخن گفته شده است که در اینجا به مواردی از آنها اشاره می‌کنیم:  
#'''[[قرآن]]''': [[آیه]] [[قرآن کریم]] در [[آیات]] متعددی به معرفی "ولی" [[مؤمنان]] پرداخته است که این از آن جمله است: {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}<ref>«سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آورده‌اند، همان کسان که نماز برپا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref>. [[خداوند متعال]] در ادامه این [[آیه]]، کسانی را که [[ولایت]] [[خدا]]، [[رسول خدا]] {{صل}} و [[ولی خدا]] را گردن می‌نهند، به عنوان "حزب [[الله]]" می‌ستاید: {{متن قرآن|وَمَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ}}<ref>«و هر کس سروری خداوند و پیامبرش و آنان را که ایمان دارند بپذیرد (از حزب خداوند است) بی‌گمان حزب خداوند پیروز است» سوره مائده، آیه ۵۶.</ref>. براساس [[آیه]] یاد شده، تنها [[خدا]]، [[پیامبر]] و [[جانشین پیامبر]] که در پایان [[آیه]] به کنایه از وی یاد شده است - و همه می‌دانیم که او کسی جز [[امیر مؤمنان علی]] {{ع}} نیست - صلاحیت [[ولایت]] بر [[مؤمنان]] را دارند<ref>ر.ک: البرهان فی تفسیر القرآن، ج ۲، صص ۴۷۵ - ۴۸۷.</ref>. همچنین [[خداوند]] در مورد کسانی که [[مؤمنان]] باید از [[دوستی]] کردن با آنها و پذیرش [[سرپرستی]] و [[ولایت]] شان خودداری کنند، در [[قرآن کریم]] می‌فرماید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! کافران را به جای مؤمنان دوست نگیرید، آیا برآنید تا برای خداوند بر خویش حجّتی روشن قرار دهید؟» سوره نساء، آیه ۱۴۴.</ref>. {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِيَاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! یهودیان و مسیحیان را دوست مگیرید که آنان (در برابر شما) هوادار یکدیگرند و هر کس از شما آنان را دوست بگیرد از آنان است؛ بی‌گمان خداوند گروه ستمگران را راهنمایی نمی‌کند» سوره مائده، آیه ۵۱.</ref>. {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِيَاءَ تُلْقُونَ إِلَيْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَقَدْ كَفَرُوا بِمَا جَاءَكُمْ مِنَ الْحَقِّ...}}<ref>«ای مؤمنان! اگر برای جهاد در راه من و به دست آوردن خرسندی من (از شهر خود) بیرون می‌آیید، دشمن من و دشمن خود را دوست مگیرید که به آنان مهربانی ورزید در حالی که آنان به آنچه از سوی حق برای شما آمده است کفر ورزیده‌اند» سوره ممتحنه، آیه ۱.</ref>.  
# '''[[قرآن]]''': [[آیه]] [[قرآن کریم]] در [[آیات]] متعددی به معرفی "ولی" [[مؤمنان]] پرداخته است که این از آن جمله است: {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}<ref>«سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آورده‌اند، همان کسان که نماز برپا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref>. [[خداوند متعال]] در ادامه این [[آیه]]، کسانی را که [[ولایت]] [[خدا]]، [[رسول خدا]] {{صل}} و [[ولی خدا]] را گردن می‌نهند، به عنوان "حزب [[الله]]" می‌ستاید: {{متن قرآن|وَمَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ}}<ref>«و هر کس سروری خداوند و پیامبرش و آنان را که ایمان دارند بپذیرد (از حزب خداوند است) بی‌گمان حزب خداوند پیروز است» سوره مائده، آیه ۵۶.</ref>. براساس [[آیه]] یاد شده، تنها [[خدا]]، [[پیامبر]] و [[جانشین پیامبر]] که در پایان [[آیه]] به کنایه از وی یاد شده است - و همه می‌دانیم که او کسی جز [[امیر مؤمنان علی]] {{ع}} نیست - صلاحیت [[ولایت]] بر [[مؤمنان]] را دارند<ref>ر.ک: البرهان فی تفسیر القرآن، ج ۲، صص ۴۷۵ - ۴۸۷.</ref>. همچنین [[خداوند]] در مورد کسانی که [[مؤمنان]] باید از [[دوستی]] کردن با آنها و پذیرش [[سرپرستی]] و [[ولایت]] شان خودداری کنند، در [[قرآن کریم]] می‌فرماید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! کافران را به جای مؤمنان دوست نگیرید، آیا برآنید تا برای خداوند بر خویش حجّتی روشن قرار دهید؟» سوره نساء، آیه ۱۴۴.</ref>. {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِيَاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! یهودیان و مسیحیان را دوست مگیرید که آنان (در برابر شما) هوادار یکدیگرند و هر کس از شما آنان را دوست بگیرد از آنان است؛ بی‌گمان خداوند گروه ستمگران را راهنمایی نمی‌کند» سوره مائده، آیه ۵۱.</ref>. {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِيَاءَ تُلْقُونَ إِلَيْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَقَدْ كَفَرُوا بِمَا جَاءَكُمْ مِنَ الْحَقِّ...}}<ref>«ای مؤمنان! اگر برای جهاد در راه من و به دست آوردن خرسندی من (از شهر خود) بیرون می‌آیید، دشمن من و دشمن خود را دوست مگیرید که به آنان مهربانی ورزید در حالی که آنان به آنچه از سوی حق برای شما آمده است کفر ورزیده‌اند» سوره ممتحنه، آیه ۱.</ref>.  
#'''[[روایات]]''': با توجه به اهمیت و نقش [[ولایت‌ورزی]] و [[برائت‌جویی]] در [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] اهل [[ایمان]]، [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[امامان معصوم]] {{عم}} در موارد متعددی، درباره دو موضوع یاد شده بحث کرده‌اند. آنان در مورد کسانی که [[شایسته]] است [[مؤمنان]] آنها را [[دوست]] و [[سرپرست]] خود برگزینند و همچنین کسانی که سزاوار است ایشان از پذیرش [[دوستی]] و [[ولایت]] آنها خودداری کنند، به تفصیل سخن گفته‌اند تا آنجا که در برخی از [[مجموعه‌های روایی]] [[شیعه]]، بابی با عنوان {{متن حدیث|اَلْحُبُّ فِي اللَّهِ وَ الْبُغْضُ فِي اللَّهِ}}؛ "[[دوستی]] و [[دشمنی]] در [[راه خدا]]" به این موضوع اختصاص یافته است<ref>ر.ک: الکافی، ج ۲، صص ۱۲۴ - ۱۲۷؛ بحارالأنوار، ج ۶۶، صص ۲۳۶ - ۲۵۳.</ref>. با بررسی اجمالی روایاتی که در این زمینه از [[پیامبر گرامی اسلام]] و [[ائمه معصومین]] {{عم}} وارد شده است، به روشنی درمی‌یابیم که در [[اندیشه]] [[اسلامی]] [[پذیرش ولایت]] و [[سرپرستی]] [[اهل بیت]]، محور همه دوستی‌ها و [[مخالفت]] با [[ولایت]] آنها محور همه دشمنی‌هاست. از این رو، اهل [[ایمان]] موظفند با هر کس که [[ولایت]] و [[سرپرستی]] [[اهل بیت]] {{عم}} را پذیرفته است، [[دوستی]] و با هر کس که از در [[دشمنی]] با این [[خاندان]] وارد شده است، [[دشمنی]] کنند.
# '''[[روایات]]''': با توجه به اهمیت و نقش [[ولایت‌ورزی]] و [[برائت‌جویی]] در [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] اهل [[ایمان]]، [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[امامان معصوم]] {{عم}} در موارد متعددی، درباره دو موضوع یاد شده بحث کرده‌اند. آنان در مورد کسانی که [[شایسته]] است [[مؤمنان]] آنها را [[دوست]] و [[سرپرست]] خود برگزینند و همچنین کسانی که سزاوار است ایشان از پذیرش [[دوستی]] و [[ولایت]] آنها خودداری کنند، به تفصیل سخن گفته‌اند تا آنجا که در برخی از [[مجموعه‌های روایی]] [[شیعه]]، بابی با عنوان {{متن حدیث|اَلْحُبُّ فِي اللَّهِ وَ الْبُغْضُ فِي اللَّهِ}}؛ "[[دوستی]] و [[دشمنی]] در [[راه خدا]]" به این موضوع اختصاص یافته است<ref>ر.ک: الکافی، ج ۲، صص ۱۲۴ - ۱۲۷؛ بحارالأنوار، ج ۶۶، صص ۲۳۶ - ۲۵۳.</ref>. با بررسی اجمالی روایاتی که در این زمینه از [[پیامبر گرامی اسلام]] و [[ائمه معصومین]] {{عم}} وارد شده است، به روشنی درمی‌یابیم که در [[اندیشه]] [[اسلامی]] [[پذیرش ولایت]] و [[سرپرستی]] [[اهل بیت]]، محور همه دوستی‌ها و [[مخالفت]] با [[ولایت]] آنها محور همه دشمنی‌هاست. از این رو، اهل [[ایمان]] موظفند با هر کس که [[ولایت]] و [[سرپرستی]] [[اهل بیت]] {{عم}} را پذیرفته است، [[دوستی]] و با هر کس که از در [[دشمنی]] با این [[خاندان]] وارد شده است، [[دشمنی]] کنند.


[[پیامبر خاتم]]{{صل}} در این زمینه می‌فرماید: هر که [[دوست]] دارد بر [[کشتی نجات]] بنشیند و به دستگیره [[استوار]] چنگ آویزد و ریسمان محکم [[خدا]] را بگیرد، باید پس از من [[علی]] را [[دوست]] بدارد و با دشمنش، [[دشمنی]] ورزد و از [[پیشوایان]] [[هدایت]] که از [[نسل]] اویند، [[پیروی]] کند<ref>محمد بن علی بن حسین شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا {{ع}}، ۲ ج. تحقیق: مؤسسة الإمام الخمینی، چاپ اول: مشهد، المؤتمر العالمی للإمام الرضا ۷، ۱۴۱۳ ه-. ق، ج ۱، ص ۲۹۲، ح ۴۳، به نقل از: محمد محمدی ری‌شهری، میزان الحکمة (همراه با ترجمه فارسی)، ترجمه: حمیدرضا شیخی، چاپ دوم: قم، دارالحدیت، ۱۳۷۷، ج ۲، صص ۹۷۴ و ۹۷۵.</ref>.
[[پیامبر خاتم]] {{صل}} در این زمینه می‌فرماید: هر که [[دوست]] دارد بر [[کشتی نجات]] بنشیند و به دستگیره [[استوار]] چنگ آویزد و ریسمان محکم [[خدا]] را بگیرد، باید پس از من [[علی]] را [[دوست]] بدارد و با دشمنش، [[دشمنی]] ورزد و از [[پیشوایان]] [[هدایت]] که از [[نسل]] اویند، [[پیروی]] کند<ref>محمد بن علی بن حسین شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا {{ع}}، ۲ ج. تحقیق: مؤسسة الإمام الخمینی، چاپ اول: مشهد، المؤتمر العالمی للإمام الرضا ۷، ۱۴۱۳ ه-. ق، ج ۱، ص ۲۹۲، ح ۴۳، به نقل از: محمد محمدی ری‌شهری، میزان الحکمة (همراه با ترجمه فارسی)، ترجمه: حمیدرضا شیخی، چاپ دوم: قم، دارالحدیت، ۱۳۷۷، ج ۲، صص ۹۷۴ و ۹۷۵.</ref>.


در [[روایت]] دیگری، [[امام باقر]] {{ع}} در پاسخ کسی که از آن [[حضرت]] خواسته بود او را از [[دینی]] که خود و اهل بیتش بر آنند، [[آگاه]] سازد، فرمود: [[گواهی]] به اینکه خدایی جز [[خدای یکتا]] نیست و اینکه [[محمد]] - [[درود]] بر او و خاندانش [[باد]] - فرستاده خداست؛ [[اقرار]] به آنچه از سوی [[خدا]] آمده است؛ [[دوستی]] [[دوستان]] ما؛ [[بیزاری جستن]] از [[دشمنان]] ما [[تسلیم]] شدن در برابر [[فرمان]] ما؛ چشم به راه بودن [[قائم]] ما؛ تلاش در راه [[اطاعت خدا]] و [[پاک‌دامنی]] و [[پرهیزکاری]]<ref>بحارالأنوار، ج ۶۶، ص ۱۴، ح ۱۵.</ref>. اگر به این [[آیات]] و [[روایات]] فراتر از زاویه نگاه محدود مذهبی و فرقه‌ای توجه شود، می‌توانند معیار تشخیص [[دوستان]] و [[دشمنان]] ما در عصر حاضر و تعیین حدود دوستی‌ها و دشمنی‌های ما باشند. بنابراین، می‌توان گفت از آنجا که عصر حاضر، عصر [[امامت]] و [[ولایت امام مهدی]] {{ع}} است و ایشان [[حجت الهی]] در زمان هستند، از یک سو [[وظیفه]] داریم به ریسمان [[ولایت مهدوی]] چنگ زنیم و همه مناسبات فردی و [[اجتماعی]] خود را بر اساس خواست و [[رضایت]] او سامان دهیم. از سوی دیگر، مکلفیم از [[تمسک]] به [[ولایت]] [[دشمنان]] آن [[حضرت]] خودداری کنیم و از هر آنچه در تقابل با این [[ولایت]] است، بیزاری جوییم. این موضوع، مبنا و اساس [[انتظار]] در [[تفکر]] [[شیعه]] است. بدون [[تردید]]، امروز [[فرهنگ]] و [[تمدن]] برخاسته از "[[اومانیسم]]"، "[[سکولاریسم]]" و "[[لیبرالیسم]]" غربی که با [[خوی]] استکباری و برتری‌طلبی خود در پی [[حاکمیت]] بخشیدن ولایتش بر سراسر [[جهان]] است، در تقابل جدی با [[فرهنگ]] ولایت‌محور [[شیعی]] و [[آرمان]] "[[حقیقت]] مدار"، "معنویت‌گرا" و "[[عدالت]] محور" [[مهدوی]] قرار دارد. از این رو، همه [[منتظران واقعی]] و هواخواهان [[ولایت مهدوی]] باید از این [[فرهنگ]] و [[تمدن]] بیزاری جویند و با سلطه‌طلبی آن مقابله کنند<ref>[[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]، ص ۸۵-۹۴.</ref>.
در [[روایت]] دیگری، [[امام باقر]] {{ع}} در پاسخ کسی که از آن حضرت خواسته بود او را از [[دینی]] که خود و اهل بیتش بر آنند، [[آگاه]] سازد، فرمود: [[گواهی]] به اینکه خدایی جز [[خدای یکتا]] نیست و اینکه [[محمد]] - [[درود]] بر او و خاندانش [[باد]] - فرستاده خداست؛ [[اقرار]] به آنچه از سوی [[خدا]] آمده است؛ [[دوستی]] [[دوستان]] ما؛ [[بیزاری جستن]] از [[دشمنان]] ما [[تسلیم]] شدن در برابر [[فرمان]] ما؛ چشم به راه بودن [[قائم]] ما؛ تلاش در راه [[اطاعت خدا]] و [[پاک‌دامنی]] و [[پرهیزکاری]]<ref>بحارالأنوار، ج ۶۶، ص ۱۴، ح ۱۵.</ref>. اگر به این [[آیات]] و [[روایات]] فراتر از زاویه نگاه محدود مذهبی و فرقه‌ای توجه شود، می‌توانند معیار تشخیص [[دوستان]] و [[دشمنان]] ما در عصر حاضر و تعیین حدود دوستی‌ها و دشمنی‌های ما باشند. بنابراین، می‌توان گفت از آنجا که عصر حاضر، عصر [[امامت]] و [[ولایت امام مهدی]] {{ع}} است و ایشان [[حجت الهی]] در زمان هستند، از یک سو [[وظیفه]] داریم به ریسمان [[ولایت مهدوی]] چنگ زنیم و همه مناسبات فردی و [[اجتماعی]] خود را بر اساس خواست و [[رضایت]] او سامان دهیم. از سوی دیگر، مکلفیم از [[تمسک]] به [[ولایت]] [[دشمنان]] آن حضرت خودداری کنیم و از هر آنچه در تقابل با این [[ولایت]] است، بیزاری جوییم. این موضوع، مبنا و اساس [[انتظار]] در [[تفکر]] [[شیعه]] است. بدون [[تردید]]، امروز [[فرهنگ]] و [[تمدن]] برخاسته از "[[اومانیسم]]"، "[[سکولاریسم]]" و "[[لیبرالیسم]]" غربی که با [[خوی]] استکباری و برتری‌طلبی خود در پی [[حاکمیت]] بخشیدن ولایتش بر سراسر [[جهان]] است، در تقابل جدی با [[فرهنگ]] ولایت‌محور [[شیعی]] و [[آرمان]] "[[حقیقت]] مدار"، "معنویت‌گرا" و "[[عدالت]] محور" [[مهدوی]] قرار دارد. از این رو، همه [[منتظران واقعی]] و هواخواهان [[ولایت مهدوی]] باید از این [[فرهنگ]] و [[تمدن]] بیزاری جویند و با سلطه‌طلبی آن مقابله کنند<ref>[[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]، ص ۸۵-۹۴.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۳۱۲: خط ۳۲۰:


«[[انتظار ظهور]] [[منجی]] هیچ گاه به [[حقیقت]] نمی‌پیوندد مگر در صورتی که سه عنصر اساسی در آن محقق گردد:
«[[انتظار ظهور]] [[منجی]] هیچ گاه به [[حقیقت]] نمی‌پیوندد مگر در صورتی که سه عنصر اساسی در آن محقق گردد:
#عنصر [[عقیدتی]]: شخص [[منتظر]] باید [[ایمان]] راسخی به حتمی بودن [[ظهور منجی]] و [[نجات]] بخشی او داشته باشد.
# عنصر [[عقیدتی]]: شخص [[منتظر]] باید [[ایمان]] راسخی به حتمی بودن [[ظهور منجی]] و [[نجات]] بخشی او داشته باشد.
#عنصر نفسانی: زیرا شخص [[منتظر]] باید در حالت [[آمادگی]] دائمی به سر ببرد.  
# عنصر نفسانی: زیرا شخص [[منتظر]] باید در حالت [[آمادگی]] دائمی به سر ببرد.  
#عنصر عملی و سلوکی: شخص [[منتظر]] باید به [[قدر]] استطاعت خود در [[سلوک]] و رفتارش زمینه‌های [[اجتماعی]] و فردی را برای [[ظهور منجی]] فراهم نماید.
# عنصر عملی و سلوکی: شخص [[منتظر]] باید به [[قدر]] استطاعت خود در [[سلوک]] و رفتارش زمینه‌های [[اجتماعی]] و فردی را برای [[ظهور منجی]] فراهم نماید.


با نبود هر یک از این سه عنصر اساسی، [[انتظار]] حقیقتاً معنا پیدا نمی‌کند.»<ref>[[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]، ص۸۵، ۸۶.</ref>.
با نبود هر یک از این سه عنصر اساسی، [[انتظار]] حقیقتاً معنا پیدا نمی‌کند.»<ref>[[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]، ص۸۵، ۸۶.</ref>.
خط ۳۳۷: خط ۳۴۵:
| پاسخ = آقای دکتر '''[[علی قائمی]]'''، در کتاب ''«[[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = آقای دکتر '''[[علی قائمی]]'''، در کتاب ''«[[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]»'' در این‌باره گفته است:
#«'''[[امید به آینده‌ای روشن]]'''  
#«'''[[امید به آینده‌ای روشن]]'''  
#'''[[امید به نجات از ذلت]]'''
# '''[[امید به نجات از ذلت]]'''
#'''[[فریادی از درون]]'''
# '''[[فریادی از درون]]'''
#'''[[افشاگری‌ها]]:''' [[منتظر]] افشاگر است و می‌خواهد با [[اعتراض]] خود [[افشاگری]] کند و نشان دهد سازمان‌های که این قواعد و نظامات رسوایند و بی‌ارزش. این [[قوانین]] [[بشر]] ساخته، این [[توطئه]] است به نام حامی [[حقوق بشر]]، این نغمه‌های [[خیرخواهی]] از سوی سران [[توطئه]] است. [[توطئه]] برای بهره‌کشی بیشتر و گرفتن آخرین رمق از [[مستضعفان]]. [[منتظران]]، با [[افشاگری]] خود می‌خواهند نشان دهند که این سازمان‌های بین‌المللی، حتی این دادگاه‌های بین‌المللی سازمان‌هائی ضعیف و افتاده و در [[اختیار]] [[اراده]] گروهی از قدرتمندان است، رای‌شان در حد حفظ و [[حمایت]] از موقعیت‌شان می‌ارزد. اینان می‌پذیرند که برای عده‌ای [[آزادی]] و [[رفاه]] و [[آسایش]] و برای عده‌ای دیگر [[بدبختی]] و [[ذلت]] باشد. اینان [[سرپرستی]] و [[استثمار]] ابرقدرتان را از کشورهای تحت‌الحمایه می‌بینند و [[سکوت]] می‌کنند. سرگردانی [[مردم]] و اشغال سرزمین‌هایشان را می‌نگرند و بدان معترض می‌شوند. پس سخن و دعوی‌شان در [[حمایت از مظلومان]] [[دروغ]] است، [[فریب]] است و برای [[مردم]] [[توطئه]] است.
# '''[[افشاگری‌ها]]:''' [[منتظر]] افشاگر است و می‌خواهد با [[اعتراض]] خود [[افشاگری]] کند و نشان دهد سازمان‌های که این قواعد و نظامات رسوایند و بی‌ارزش. این [[قوانین]] [[بشر]] ساخته، این [[توطئه]] است به نام حامی [[حقوق بشر]]، این نغمه‌های [[خیرخواهی]] از سوی سران [[توطئه]] است. [[توطئه]] برای بهره‌کشی بیشتر و گرفتن آخرین رمق از [[مستضعفان]]. [[منتظران]]، با [[افشاگری]] خود می‌خواهند نشان دهند که این سازمان‌های بین‌المللی، حتی این دادگاه‌های بین‌المللی سازمان‌هائی ضعیف و افتاده و در [[اختیار]] [[اراده]] گروهی از قدرتمندان است، رای‌شان در حد حفظ و [[حمایت]] از موقعیت‌شان می‌ارزد. اینان می‌پذیرند که برای عده‌ای [[آزادی]] و [[رفاه]] و [[آسایش]] و برای عده‌ای دیگر [[بدبختی]] و [[ذلت]] باشد. اینان [[سرپرستی]] و [[استثمار]] ابرقدرتان را از کشورهای تحت‌الحمایه می‌بینند و [[سکوت]] می‌کنند. سرگردانی [[مردم]] و اشغال سرزمین‌هایشان را می‌نگرند و بدان معترض می‌شوند. پس سخن و دعوی‌شان در [[حمایت از مظلومان]] [[دروغ]] است، [[فریب]] است و برای [[مردم]] [[توطئه]] است.
#'''[[محاکمه مسئولان]]:''' [[منتظران]] [[جهان]] [[مسئولان]] امور و [[زمامداران]] [[بشر]] را متهم دانسته و می‌گویند ای [[سیاستمداران]] چیره‌دست، ای [[مسئولان]] بی‌مسئولیت و احساسی، از اینکه مارا به حساب نمی‌آورید ناراحتیم، اینکه [[زندگی]] ما و [[خاندان]] ما را به بازیچه گرفته‌اید [[اعتراض]] داریم و بالاخره از اینکه به بی‌طرفی ما [[احترام]] نمی‌گذارید نگرانیم و [[وعده]] [[پیمان]] شکنی‌تان را محکوم می‌کنیم. [[منتظران]] می‌گویند این سازمان‌های بین‌المللی میدان فعالیت‌های شماست، کار و تلاش‌شان برای تثبیت بیشتر [[موقعیت]] و تحکیم زیادتر قدرت‌تان است، وگرنه سازمان تغذیه‌تان کجاست که ببیند هر [[روزه]] هزاران [[انسان]] در نقاط مختلف [[جهان]] از [[گرسنگی]] می‌میرند؟ دادگاه‌های بین‌المللی کجایند که آوارگی هزاران [[انسان]] را در [[جهان]] ببینند و سازمان [[حقوق بشر]] کجاست که [[بشریت]] بی‌سروسامان را بنگرد؟ [[منتظران]] [[جهان]] [[زمامداران]] را به [[محاکمه]] می‌طلبند که ما به شما چنین اختیاری نداده‌ایم که از [[قدرت]] ما علیه‌مان استفاده کنید. ما به شما اجازه نداده‌ایم که زمینه را برای سقوط و فنای‌مان فراهم سازید و بالاخره ما نخواسته‌ایم که دست شما تا مرفق به [[خون]] بی‌گناهان آلوده گردد»<ref>[[علی قائمی|قائمی، علی]]، [[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]، ص30-34.</ref>.
# '''[[محاکمه مسئولان]]:''' [[منتظران]] [[جهان]] [[مسئولان]] امور و [[زمامداران]] [[بشر]] را متهم دانسته و می‌گویند ای [[سیاستمداران]] چیره‌دست، ای [[مسئولان]] بی‌مسئولیت و احساسی، از اینکه مارا به حساب نمی‌آورید ناراحتیم، اینکه [[زندگی]] ما و [[خاندان]] ما را به بازیچه گرفته‌اید [[اعتراض]] داریم و بالاخره از اینکه به بی‌طرفی ما [[احترام]] نمی‌گذارید نگرانیم و [[وعده]] [[پیمان]] شکنی‌تان را محکوم می‌کنیم. [[منتظران]] می‌گویند این سازمان‌های بین‌المللی میدان فعالیت‌های شماست، کار و تلاش‌شان برای تثبیت بیشتر [[موقعیت]] و تحکیم زیادتر قدرت‌تان است، وگرنه سازمان تغذیه‌تان کجاست که ببیند هر [[روزه]] هزاران [[انسان]] در نقاط مختلف [[جهان]] از [[گرسنگی]] می‌میرند؟ دادگاه‌های بین‌المللی کجایند که آوارگی هزاران [[انسان]] را در [[جهان]] ببینند و سازمان [[حقوق بشر]] کجاست که [[بشریت]] بی‌سروسامان را بنگرد؟ [[منتظران]] [[جهان]] [[زمامداران]] را به [[محاکمه]] می‌طلبند که ما به شما چنین اختیاری نداده‌ایم که از [[قدرت]] ما علیه‌مان استفاده کنید. ما به شما اجازه نداده‌ایم که زمینه را برای سقوط و فنای‌مان فراهم سازید و بالاخره ما نخواسته‌ایم که دست شما تا مرفق به [[خون]] بی‌گناهان آلوده گردد»<ref>[[علی قائمی|قائمی، علی]]، [[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]، ص30-34.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱٥. آقای دکتر بابایی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱٥. آقای دکتر بابایی؛
| تصویر = 13681216.jpeg
| تصویر = 13681216.jpeg
| پاسخ‌دهنده =
| پاسخ = آقای دکتر '''[[محمد باقر بابایی طلاتپه]]'''، در مقاله ''«[[مبانی صلح و امنیت در فرهنگ انتظار (مقاله)|مبانی صلح و امنیت در فرهنگ انتظار]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = آقای دکتر '''[[محمد باقر بابایی طلاتپه]]'''، در مقاله ''«[[مبانی صلح و امنیت در فرهنگ انتظار (مقاله)|مبانی صلح و امنیت در فرهنگ انتظار]]»'' در این‌باره گفته است:
#«[[اصلاح]] [[نفس]] و آراسته شدن به [[[اخلاق نیک]] [[اسلامی]]؛
#«[[اصلاح]] [[نفس]] و آراسته شدن به [[[اخلاق نیک]] [[اسلامی]]؛
# [[ورع]]، [[پارسایی]] و [[نیکو]] [[رفتاری]]<ref>طبرسی، الاحتجاج، ج ۲، ص ۵۹۹ و سروستانی، همان، ص ۲۲.</ref>؛
# [[ورع]]، [[پارسایی]] و [[نیکو]] [[رفتاری]]<ref>طبرسی، الاحتجاج، ج ۲، ص ۵۹۹ و سروستانی، همان، ص ۲۲.</ref>؛
#عمل به [[احکام]] و دستورهای [[قرآنی]]<ref>نهج البلاغه، نامه ۴۵.</ref>؛
# عمل به [[احکام]] و دستورهای [[قرآنی]]<ref>نهج البلاغه، نامه ۴۵.</ref>؛
#استخراج [[احکام]] و برنامه‌های [[اجتماعی]] [[اسلام]] و اجرای کامل آنها؛
# استخراج [[احکام]] و برنامه‌های [[اجتماعی]] [[اسلام]] و اجرای کامل آنها؛
#اجرای برنامه‌های [[اقتصادی]] [[اسلام]] و حل مشکلات [[اقتصادی]] و [[رفع فقر]] و [[بیکاری]]؛
# اجرای برنامه‌های [[اقتصادی]] [[اسلام]] و حل مشکلات [[اقتصادی]] و [[رفع فقر]] و [[بیکاری]]؛
# [[مبارزه]] با تمرکز ثروت‌های غیرمشروع؛
# [[مبارزه]] با تمرکز ثروت‌های غیرمشروع؛
#تحصیل [[دانش]] و [[جدیت]] در رفع [[غفلت]]، [[سستی]] و عقب‌افتادگی و از نظر [[علمی]]، صنایع و تکنولوژی و جهات دیگر [[علمی]] بر دیگران در [[دنیا]] پیشی گیرند؛
# تحصیل [[دانش]] و [[جدیت]] در رفع [[غفلت]]، [[سستی]] و عقب‌افتادگی و از نظر [[علمی]]، صنایع و تکنولوژی و جهات دیگر [[علمی]] بر دیگران در [[دنیا]] پیشی گیرند؛
#ایجاد دولتی نیرومند و [[مقتدر]] [[اسلامی]] در گستره [[گیتی]]<ref>امام خمینی، صحیفه نور، ج ۱۹ و ۱۵۶ و ۱۹۶، ج ۷، ص ۲۵۵ و ج ۲۰، ص ۱۹۷.</ref>؛
# ایجاد دولتی نیرومند و [[مقتدر]] [[اسلامی]] در گستره [[گیتی]]<ref>امام خمینی، صحیفه نور، ج ۱۹ و ۱۵۶ و ۱۹۶، ج ۷، ص ۲۵۵ و ج ۲۰، ص ۱۹۷.</ref>؛
#استماع [[احکام]] و [[قوانین]] به همه جهانیان و اثبات [[برتری]] آنها بر دیگری‌ها؛
# استماع [[احکام]] و [[قوانین]] به همه جهانیان و اثبات [[برتری]] آنها بر دیگری‌ها؛
# [[آماده‌سازی]] افکار جهانیان برای پذیرش [[قوانین]] و مقررات [[اسلام ناب]]<ref>محمد بن ابراهیم نعمانی، کتاب الغیبه؛بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۲۰.  </ref>»<ref>[[محمد باقر بابایی طلاتپه|بابایی طلاتپه، محمد باقر]]، [[مبانی صلح و امنیت در فرهنگ انتظار (مقاله)|مبانی صلح و امنیت در فرهنگ انتظار]]، ص۱۰۲-۱۰۳</ref>.
# [[آماده‌سازی]] افکار جهانیان برای پذیرش [[قوانین]] و مقررات [[اسلام ناب]]<ref>محمد بن ابراهیم نعمانی، کتاب الغیبه؛بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۲۰.  </ref>»<ref>[[محمد باقر بابایی طلاتپه|بابایی طلاتپه، محمد باقر]]، [[مبانی صلح و امنیت در فرهنگ انتظار (مقاله)|مبانی صلح و امنیت در فرهنگ انتظار]]، ص۱۰۲-۱۰۳</ref>.
}}
}}
خط ۳۶۵: خط ۳۷۲:


«شاید بتوان گفت: مهم‌ترین وظیفه‌ که‌ منتظران‌ را در اوج خود نگه می‌دارد احساس حضور است، بدین معنا که شخص [[منتظر]]، از‌ طرفی‌، می‌داند‌ که تمام [[اعمال]] و [[رفتار]] او در دید و منظر [[امام زمان]] است و، از‌ سوی‌ دیگر، [[خداوند]] به او از [[عقل]] و [[معرفت]] و قلم آنقدر عطا کرده که [[غیبت]] برای او به‌ منزله‌ مشاهده است. ازاین‌رو، در چنین شرایطی، احساس حضور در زمان غیبت‌ به‌ او دست می‌دهد.
«شاید بتوان گفت: مهم‌ترین وظیفه‌ که‌ منتظران‌ را در اوج خود نگه می‌دارد احساس حضور است، بدین معنا که شخص [[منتظر]]، از‌ طرفی‌، می‌داند‌ که تمام [[اعمال]] و [[رفتار]] او در دید و منظر [[امام زمان]] است و، از‌ سوی‌ دیگر، [[خداوند]] به او از [[عقل]] و [[معرفت]] و قلم آنقدر عطا کرده که [[غیبت]] برای او به‌ منزله‌ مشاهده است. ازاین‌رو، در چنین شرایطی، احساس حضور در زمان غیبت‌ به‌ او دست می‌دهد.
*'''یادکردن پیوسته‌ [[امام زمان]]''': در [[حدیثی]] [[امام کاظم]] فرمود: {{متن حدیث|يَغِيبُ عَنْ أَبْصَارِ النَّاسِ شَخْصُهُ وَ لَا يَغِيبُ عَنْ قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ ذِكْرُهُ}}<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج ۵١، ص ١۵٠.</ref>. طبق این [[روایت]]، هرچند شخص آن‌ امام‌ غایب‌ از دیدگان پنهان است، یاد و ذکر آن [[حضرت]] از [[قلوب]] [[مؤمنان]] هرگز فراموش نمی‌شود. به عبارتی، مؤمنان‌ و ‌‌منتظران‌ آن [[حضرت]] پیوسته به یاد ایشان‌اند و با یاد و ذکر آن [[حضرت]] زندگی‌ می‌کنند‌.
* '''یادکردن پیوسته‌ [[امام زمان]]''': در [[حدیثی]] [[امام کاظم]] فرمود: {{متن حدیث|يَغِيبُ عَنْ أَبْصَارِ النَّاسِ شَخْصُهُ وَ لَا يَغِيبُ عَنْ قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ ذِكْرُهُ}}<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج ۵١، ص ١۵٠.</ref>. طبق این [[روایت]]، هرچند شخص آن‌ امام‌ غایب‌ از دیدگان پنهان است، یاد و ذکر آن حضرت از [[قلوب]] [[مؤمنان]] هرگز فراموش نمی‌شود. به عبارتی، مؤمنان‌ و ‌‌منتظران‌ آن حضرت پیوسته به یاد ایشان‌اند و با یاد و ذکر آن حضرت زندگی‌ می‌کنند‌.
*'''صبر‌ و [[ثبات]] قدم بر [[ولایت ائمه]]''': از جمله [[وظایف]] مهمی که برای [[منتظر]] در زمان غیبت‌ ذکر شده است، ثبات‌قدم در [[ولایت]] [[اهل بیت]] است و این امر به‌ حدی دارای اهمیت است‌ که‌ منتظری که [[ثبات]] قدم دارد اجر و ثوابش با هزار [[شهید]] [[برابری]] می‌کند. [[امام سجاد]] در این رابطه می‌فرماید: {{متن حدیث|مَنْ ثَبَتَ عَلَى وَلَايَتِنَا فِي غَيْبَةِ قَائِمِنَا أَعْطَاهُ اللَّهُ أَجْرَ أَلْفِ شَهِيدٍ مِثْلِ شُهَدَاءِ بَدْرٍ وَ أُحُدٍ}}<ref>همان، ج ٢۵، ص ١٢۵.</ref>؛ هر کس بر [[ولایت]] ما در [[غیبت]] [[قائم]] ما [[ثابت قدم]] باشد، [[خداوند]] اجر هزار [[شهید]] همانند شهدای [[بدر]] و [[احد]] را به او عطا می‌فرماید‌.
* '''صبر‌ و [[ثبات]] قدم بر [[ولایت ائمه]]''': از جمله [[وظایف]] مهمی که برای [[منتظر]] در زمان غیبت‌ ذکر شده است، ثبات‌قدم در [[ولایت]] [[اهل بیت]] است و این امر به‌ حدی دارای اهمیت است‌ که‌ منتظری که [[ثبات]] قدم دارد اجر و ثوابش با هزار [[شهید]] [[برابری]] می‌کند. [[امام سجاد]] در این رابطه می‌فرماید: {{متن حدیث|مَنْ ثَبَتَ عَلَى وَلَايَتِنَا فِي غَيْبَةِ قَائِمِنَا أَعْطَاهُ اللَّهُ أَجْرَ أَلْفِ شَهِيدٍ مِثْلِ شُهَدَاءِ بَدْرٍ وَ أُحُدٍ}}<ref>همان، ج ٢۵، ص ١٢۵.</ref>؛ هر کس بر [[ولایت]] ما در [[غیبت]] [[قائم]] ما [[ثابت قدم]] باشد، [[خداوند]] اجر هزار [[شهید]] همانند شهدای [[بدر]] و [[احد]] را به او عطا می‌فرماید‌.
*'''عمل‌ به [[وظایف]] ([[ورع]] و [[اجتهاد]])''': [[امام صادق]] کسانی را [[یاران امام زمان]] معرفی کرده است که در کنار [[انتظار]]، به [[ورع]] و نیکویی‌های [[اخلاق]] نیز عمل می‌کنند.
* '''عمل‌ به [[وظایف]] ([[ورع]] و [[اجتهاد]])''': [[امام صادق]] کسانی را [[یاران امام زمان]] معرفی کرده است که در کنار [[انتظار]]، به [[ورع]] و نیکویی‌های [[اخلاق]] نیز عمل می‌کنند.
*'''[[انتظار فرج]] و عدم [[یأس]]''': از دیگر وظایفی که در [[زمان غیبت]] برای [[منتظران]] بیان‌ شده‌ این‌ است که در [[انتظار]] خود دچار [[یأس]] و [[ناامیدی]] نشوند و [[شبهات]] و وسوسه‌های [[شیطان]] آنان‌ را‌ به واسطه طول [[غیبت]] مأیوس نکند و بدانند که، هرچند این [[انتظار]] به طول‌ بیانجامد‌، عاقبت‌، [[ظهور]] [[دولت حق]] اتفاق خواهد افتاد.
* '''[[انتظار فرج]] و عدم [[یأس]]''': از دیگر وظایفی که در [[زمان غیبت]] برای [[منتظران]] بیان‌ شده‌ این‌ است که در [[انتظار]] خود دچار [[یأس]] و [[ناامیدی]] نشوند و [[شبهات]] و وسوسه‌های [[شیطان]] آنان‌ را‌ به واسطه طول [[غیبت]] مأیوس نکند و بدانند که، هرچند این [[انتظار]] به طول‌ بیانجامد‌، عاقبت‌، [[ظهور]] [[دولت حق]] اتفاق خواهد افتاد.
*'''[[تمسک]] به‌ آنچه‌ به ما رسیده''': در برخی [[روایات]] برای‌ منتظران‌، از‌ [[تمسک]] و [[پایبندی]] به آنچه از [[ائمه]] به‌ ایشان‌ رسیده به عنوان [[وظیفه]] یاد شده است و فرموده‌اند در [[زمان غیبت]] به‌ امر‌ اولی [[تمسک]] جویید تا امر‌ دیگر‌ برایتان روشن‌ گردد‌. امام‌ [[صادق]] در این باره می‌فرماید: {{متن حدیث|فَتَمَسَّكُوا بِالْأَمْرِ الْأَوَّلِ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْآخِرُ}}<ref>همان، ص ١۵٨.</ref>؛ به امر اولی [[تمسک]] کنید‌ تا‌ زمانی که امر دیگر برای شما‌ [[آشکار]] شود. {{متن حدیث|فَتَمَسَّكُوا بِمَا فِي أَيْدِيكُمْ، حَتَّى يَتَّضِحَ لَكُمُ الْأَمْرُ}}<ref>همان‌، ص ١۵٩.</ref>؛ [[تمسک]] کنید به آنچه در دستتان است تا امر برای شما واضح‌ گردد‌.
* '''[[تمسک]] به‌ آنچه‌ به ما رسیده''': در برخی [[روایات]] برای‌ منتظران‌، از‌ [[تمسک]] و [[پایبندی]] به آنچه از [[ائمه]] به‌ ایشان‌ رسیده به عنوان [[وظیفه]] یاد شده است و فرموده‌اند در [[زمان غیبت]] به‌ امر‌ اولی [[تمسک]] جویید تا امر‌ دیگر‌ برایتان روشن‌ گردد‌. امام‌ [[صادق]] در این باره می‌فرماید: {{متن حدیث|فَتَمَسَّكُوا بِالْأَمْرِ الْأَوَّلِ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْآخِرُ}}<ref>همان، ص ١۵٨.</ref>؛ به امر اولی [[تمسک]] کنید‌ تا‌ زمانی که امر دیگر برای شما‌ آشکار شود. {{متن حدیث|فَتَمَسَّكُوا بِمَا فِي أَيْدِيكُمْ، حَتَّى يَتَّضِحَ لَكُمُ الْأَمْرُ}}<ref>همان‌، ص ١۵٩.</ref>؛ [[تمسک]] کنید به آنچه در دستتان است تا امر برای شما واضح‌ گردد‌.
*'''[[دعا برای فرج]]''': از جمله وظایف‌ مهمی‌ که‌ [[منتظران]] برای [[زمان غیبت]] به آن امر‌ شده‌‌اند، دعا‌ برای فرج‌ [[امام زمان]] است. مهم‌تر اینکه در [[توقیع]] شریفی که از [[ناحیه مقدسه]] صادر شده امر به کثرت [[دعا برای فرج]] خواسته شده است. [[امام زمان]] در‌ این [[توقیع]] که به دست [[محمد بن عثمان]] - [[نایب دوم]] آن [[حضرت]] - رسید، پس از بیان [[علت غیبت]] و چگونگی انتفاع از آن [[حضرت]] در [[زمان غیبت]]، امر به کثرت [[دعا]] برای‌ تعجیل‌ [[فرج]] می‌نمایند و می‌فرماید: {{متن حدیث| وَ أَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِكَ فَرَجُكُمْ}}<ref>طبرسی، احتجاج، ج ٢، ص ۴٧١.</ref>؛ و زیاد برای [[تعجیل فرج]] [[دعا]] کنید که قطعا همین [[فرج]] شماست. این امر آن هم از‌ ناحیه‌ [[امام زمان]] یکی از [[وظایف]] مهم [[زمان غیبت]] را تعیین می‌نماید که [[منتظر]] دائماً [[تعجیل فرج]] را از درگاه [[الهی]] خواهان است.
* '''[[دعا برای فرج]]''': از جمله وظایف‌ مهمی‌ که‌ [[منتظران]] برای [[زمان غیبت]] به آن امر‌ شده‌‌اند، دعا‌ برای فرج‌ [[امام زمان]] است. مهم‌تر اینکه در [[توقیع]] شریفی که از [[ناحیه مقدسه]] صادر شده امر به کثرت [[دعا برای فرج]] خواسته شده است. [[امام زمان]] در‌ این [[توقیع]] که به دست [[محمد بن عثمان]] - [[نایب دوم]] آن حضرت - رسید، پس از بیان [[علت غیبت]] و چگونگی انتفاع از آن حضرت در [[زمان غیبت]]، امر به کثرت [[دعا]] برای‌ تعجیل‌ [[فرج]] می‌نمایند و می‌فرماید: {{متن حدیث| وَ أَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِكَ فَرَجُكُمْ}}<ref>طبرسی، احتجاج، ج ٢، ص ۴٧١.</ref>؛ و زیاد برای [[تعجیل فرج]] [[دعا]] کنید که قطعا همین [[فرج]] شماست. این امر آن هم از‌ ناحیه‌ [[امام زمان]] یکی از [[وظایف]] مهم [[زمان غیبت]] را تعیین می‌نماید که [[منتظر]] دائماً [[تعجیل فرج]] را از درگاه [[الهی]] خواهان است.
*'''[[وظیفه عالمان]] [[منتظر]]''': برای [[علمای دین]] در [[زمان غیبت]]، [[وظایف]] سنگین‌تری، علاوه بر آنچه به عنوان [[وظایف]] عام ذکر شد‌، در‌ [[روایات]] آمده است و آنان باید [[مردم]] را به سوی [[امام]] بخوانند و بر وجود آن [[امام]] [[راهنمایی]] کنند و از [[دین]] آن [[حضرت]] [[دفاع]] نموده، [[ضعیفان]] از [[بندگان خدا]] را از تورهای‌ شیاطین‌ و [[شبهات]] گمراهان‌ [[نجات]] دهند. چنین علمایی برترین‌ها در نزد [[خداوند متعال]] [[لقب]] گرفته‌اند»<ref>[[سید علی موسوی|موسوی، سید علی]]، [[فلسفه انتظار فرج با تأکید بر افضل اعمال بودن آن (مقاله)|فلسفه انتظار فرج با تأکید بر افضل اعمال بودن آن]]، ص ۲۳۹-۲۴۴.</ref>.
* '''[[وظیفه عالمان]] [[منتظر]]''': برای [[علمای دین]] در [[زمان غیبت]]، [[وظایف]] سنگین‌تری، علاوه بر آنچه به عنوان [[وظایف]] عام ذکر شد‌، در‌ [[روایات]] آمده است و آنان باید [[مردم]] را به سوی [[امام]] بخوانند و بر وجود آن [[امام]] [[راهنمایی]] کنند و از [[دین]] آن حضرت [[دفاع]] نموده، [[ضعیفان]] از [[بندگان خدا]] را از تورهای‌ شیاطین‌ و [[شبهات]] گمراهان‌ [[نجات]] دهند. چنین علمایی برترین‌ها در نزد [[خداوند متعال]] [[لقب]] گرفته‌اند»<ref>[[سید علی موسوی|موسوی، سید علی]]، [[فلسفه انتظار فرج با تأکید بر افضل اعمال بودن آن (مقاله)|فلسفه انتظار فرج با تأکید بر افضل اعمال بودن آن]]، ص ۲۳۹-۲۴۴.</ref>.
}}
}}


خط ۴۲۳: خط ۴۳۰:
# [[تکالیف و وظایف نیروی انتظامی در زمان غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)]]
# [[تکالیف و وظایف نیروی انتظامی در زمان غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)]]
# [[تکالیف و وظایف توده مردم در زمان غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)]]
# [[تکالیف و وظایف توده مردم در زمان غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)]]
{{پایان}}
{{پایان پرسش وابسته}}
{{پایان}}


== پرسش‌های وابسته ==
== پرسش‌های وابسته ==
{{پرسمان انتظار فرج}}
{{پرسمان انتظار فرج}}
== منبع‌شناسی جامع مهدویت ==
{{منبع‌ جامع}}
* [[:رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های مهدویت|کتاب‌شناسی مهدویت]]؛
* [[:رده:مقاله‌شناسی مقاله‌های مهدویت|مقاله‌شناسی مهدویت]]؛
* [[:رده:پایان‌نامه‌شناسی پایان‌نامه‌های مهدویت|پایان‌نامه‌شناسی مهدویت]].
{{پایان منبع جامع}}


== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
{{انتظار ظهور امام مهدی}}


[[رده:پرسش]]
[[رده:پرسش]]
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش