جز
جایگزینی متن - 'خستگی ناپذیر' به 'خستگیناپذیر'
جز (جایگزینی متن - 'خستگی ناپذیر' به 'خستگیناپذیر') |
|||
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط| موضوع مرتبط = عبادت| عنوان مدخل = عبادت| مداخل مرتبط = [[عبادت در لغت]] - [[عبادت در قرآن]] - [[عبادت در حدیث]] - [[عبادت در کلام اسلامی]] - [[عبادت در فقه سیاسی]] - [[عبادت در معارف دعا و زیارات]] - [[عبادت در معارف و سیره نبوی]] - [[عبادت در معارف و سیره علوی]] - [[عبادت در معارف و سیره فاطمی]] - [[عبادت در معارف و سیره حسینی]] - [[عبادت در معارف و سیره سجادی]] - [[عبادت در معارف و سیره امام جواد]] ـ [[عبادت در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
| موضوع مرتبط = عبادت | |||
| عنوان مدخل = عبادت | |||
| مداخل مرتبط = [[عبادت در لغت]] - [[عبادت در قرآن]] - [[عبادت در حدیث]] - [[عبادت در | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
[[نظام عبادی]] [[اسلام]]، یکی از نظامهای منشی و [[رفتاری]] است که بر پایه مبانی و [[جهانبینی اسلامی]] [[استوار]] است و از جهتی به [[نظام]] منشی و از جهت دیگر با نظام کنشی رفتاری [[ارتباط]] دارد؛ به همین جهت، نظام عبادی در پایان نظام منشی قرار گرفت تا ارتباط با [[نظامهای اجتماعی]] نیز پیدا کند. | [[نظام عبادی]] [[اسلام]]، یکی از نظامهای منشی و [[رفتاری]] است که بر پایه مبانی و [[جهانبینی اسلامی]] [[استوار]] است و از جهتی به [[نظام]] منشی و از جهت دیگر با نظام کنشی رفتاری [[ارتباط]] دارد؛ به همین جهت، نظام عبادی در پایان نظام منشی قرار گرفت تا ارتباط با [[نظامهای اجتماعی]] نیز پیدا کند. | ||
اهل لغت، واژه [[عبادت]] را به معنی [[خضوع]]<ref>جوهری، اسماعیل بن حماد، صحاح، ص۵۰۳.</ref>، تذللّ، [[اطاعت]]<ref>قریشی سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج۴، ص۲۷۹.</ref> و [[غایت]] تذلّل به کار بردهاند و [[عبودیّت]] که یکی از مشتقات آن است به معنی اظهار [[فروتنی]] است. شایان ذکر است که عبادت از جهت معنا رساتر از [[عبودیت]] است<ref>راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۵۴۲.</ref>. باید توجه داشت که صرف خضوع و [[تواضع]]، عبادت به حساب نمیآید و آنچه که اهل لغت گفتهاند در واقع تعریف به معنای اعم است یا بهتر است بگوییم از الزامات آن است و باید [[سجده]] [[ملائکه]] برای [[حضرت آدم]] {{ع}} | اهل لغت، واژه [[عبادت]] را به معنی [[خضوع]]<ref>جوهری، اسماعیل بن حماد، صحاح، ص۵۰۳.</ref>، تذللّ، [[اطاعت]]<ref>قریشی سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج۴، ص۲۷۹.</ref> و [[غایت]] تذلّل به کار بردهاند و [[عبودیّت]] که یکی از مشتقات آن است به معنی اظهار [[فروتنی]] است. شایان ذکر است که عبادت از جهت معنا رساتر از [[عبودیت]] است<ref>راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۵۴۲.</ref>. باید توجه داشت که صرف خضوع و [[تواضع]]، عبادت به حساب نمیآید و آنچه که اهل لغت گفتهاند در واقع تعریف به معنای اعم است یا بهتر است بگوییم از الزامات آن است و باید [[سجده]] [[ملائکه]] برای [[حضرت آدم]] {{ع}} {{متن قرآن|وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ}} <ref>«و (یاد کنید) آنگاه را که به فرشتگان گفتیم: برای آدم فروتنی کنید، همه فروتنی کردند جز ابلیس» سوره بقره، آیه ۳۴.</ref> و سجده [[برادران یوسف]] در مقابل او را {{متن قرآن|إِذْ قَالَ يُوسُفُ لِأَبِيهِ يَا أَبَتِ إِنِّي رَأَيْتُ أَحَدَ عَشَرَ كَوْكَبًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ رَأَيْتُهُمْ لِي سَاجِدِينَ}}<ref> «(یاد کن) آنگاه را که یوسف به پدرش گفت: ای پدر! من (در خواب) یازده ستاره و خورشید و ماه را دیدم که برای من فروتن بودند» سوره یوسف، آیه ۴.</ref> از نوع عبادت بشماریم؛ حال آنکه کسی این گونه [[اعمال]] را عبادت به حساب نمیآورد؛ بلکه اگر خضوع در برابر موجودی همراه موجودی همراه با [[تقدیس]] و [[تنزیه]] و [[برحذر بودن]] آن موجود [[متعال]] از [[نقص]] و همراه با [[اعتقاد]] به [[الوهیت]] او باشد، این عبادت است و برای غیر [[خدا]] جایز نیست<ref>مطهری، خدمات متقابل اسلام و ایران، ص۲۵۰؛ سبحانی، مفاهیم القرآن، ج۱، ص۴۴۴.</ref>. از منظر [[امام]] و دیگر [[دانشمندان اسلامی]] عنوان «[[عبادت]]» در [[آیات]] و [[روایات]] در دو معنای [[عام و خاص]] به کار رفته است. | ||
مقصود از عبادت در معنای عام، هر کار شایستهای است که به قصد [[تقرب به خداوند]] انجام میگیرد؛ از این رو، [[احسان]] به دیگران<ref>صحیفه امام، ج۱۹، ص۲۲۲.</ref>، [[خدمت]] به [[جامعه مسلمین]]<ref>صحیفه امام، ج۱، ص۱۲۰.</ref>، [[تحصیل علم]]<ref>صحیفه امام، ج۲۰، ص۱۸۹.</ref>، [[حفظ وحدت جامعه]] و [[کار و تلاش]]<ref>صحیفه امام، ج۱۲، ص۱۳۰.</ref> میتواند عبادت محسوب شود؛ قابل توجه است که مفید و [[شایسته]] بودن عمل و [[انگیزه]] خدایی داشتن دو خصوصیت عمل [[عبادی]] به حساب میآید<ref>مطهری، سیری در نهج البلاغه، ص۸۱.</ref>. | مقصود از عبادت در معنای عام، هر کار شایستهای است که به قصد [[تقرب به خداوند]] انجام میگیرد؛ از این رو، [[احسان]] به دیگران<ref>صحیفه امام، ج۱۹، ص۲۲۲.</ref>، [[خدمت]] به [[جامعه مسلمین]]<ref>صحیفه امام، ج۱، ص۱۲۰.</ref>، [[تحصیل علم]]<ref>صحیفه امام، ج۲۰، ص۱۸۹.</ref>، [[حفظ وحدت جامعه]] و [[کار و تلاش]]<ref>صحیفه امام، ج۱۲، ص۱۳۰.</ref> میتواند عبادت محسوب شود؛ قابل توجه است که مفید و [[شایسته]] بودن عمل و [[انگیزه]] خدایی داشتن دو خصوصیت عمل [[عبادی]] به حساب میآید<ref>مطهری، سیری در نهج البلاغه، ص۸۱.</ref>. | ||
خط ۱۹: | خط ۱۳: | ||
عبادات تقربی: عباداتی است که قصد عنوان و قصد قربت در آن شرط است؛ مثل [[پرداخت خمس]] و [[زکات]] که اگر در این گونه از عبادات، قصد عنوان و قصد قربت به جا آورده نشود، [[تکلیف]] از او ساقط نمیشود؛ لکن با این وجود اینگونه [[اعمال]] را [[اعمال عبادی]] نمیگویند؛ زیرا با پرداخت خمس [[صدق]] نمیکند که فرد [[خدا]] را عبادت کرده است؛ بلکه گفته میشود {{عربی|إنها تقرب إلى الله}} یعنی با انجام این عمل به خداوند [[تقرب]] پیدا کرد<ref>امام خمینی، مناهج الوصول إلی علم الأصول، ج۱، ص۲۶۰.</ref>. | عبادات تقربی: عباداتی است که قصد عنوان و قصد قربت در آن شرط است؛ مثل [[پرداخت خمس]] و [[زکات]] که اگر در این گونه از عبادات، قصد عنوان و قصد قربت به جا آورده نشود، [[تکلیف]] از او ساقط نمیشود؛ لکن با این وجود اینگونه [[اعمال]] را [[اعمال عبادی]] نمیگویند؛ زیرا با پرداخت خمس [[صدق]] نمیکند که فرد [[خدا]] را عبادت کرده است؛ بلکه گفته میشود {{عربی|إنها تقرب إلى الله}} یعنی با انجام این عمل به خداوند [[تقرب]] پیدا کرد<ref>امام خمینی، مناهج الوصول إلی علم الأصول، ج۱، ص۲۶۰.</ref>. | ||
[[نظام عبادی]]: [[نظام]] در اینگونه موارد، مثل نظام [[حقوق زن]] در [[اسلام]]، نظام صدرایی، نظام [[فلسفی]]، به معنای مجموعه آرای [[منظم]] صاحب [[اندیشه]] در یک حوزه خاصی است<ref>عبودیت، عبدالرسول، درآمدی بر نظام صدرایی، ج۱، ص۶۸.</ref>. مقصود از [[نظام عبادی]] [[امام خمینی]] مجموعه آراء و اندیشههایی است که امام خمینی درباره [[عبادت]] دارند. قابل ذکر است مقصود از نظام عبادی در این نوشتار عبادت به معنای خاص است.<ref>[[قاسم بابایی|بابایی، قاسم]]، [[نظام عبادی اسلام - بابایی (مقاله)| مقاله «نظام عبادی اسلام»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۴۰۹.</ref> | [[نظام عبادی]]: [[نظام]] در اینگونه موارد، مثل نظام [[حقوق زن]] در [[اسلام]]، نظام صدرایی، نظام [[فلسفی]]، به معنای مجموعه آرای [[منظم]] صاحب [[اندیشه]] در یک حوزه خاصی است<ref>عبودیت، عبدالرسول، درآمدی بر نظام صدرایی، ج۱، ص۶۸.</ref>. مقصود از [[نظام عبادی]] [[امام خمینی]] مجموعه آراء و اندیشههایی است که امام خمینی درباره [[عبادت]] دارند. قابل ذکر است مقصود از نظام عبادی در این نوشتار عبادت به معنای خاص است.<ref>[[قاسم بابایی|بابایی، قاسم]]، [[نظام عبادی اسلام - بابایی (مقاله)| مقاله «نظام عبادی اسلام»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۴۰۹.</ref> | ||
== معناشناسی == | |||
«[[عبادت]]» از ریشه «[[عبد]]» به دو معنای [[نرمی]] و [[ذلت]] یا [[سختی]] و [[غلظت]] است<ref>ابنفارس، مقاییس اللغه، ۴/۲۰۵.</ref> است و «طریق معبّد» به زمینی گفته میشود که به واسطه بسیار پانهادن بر آن هموار شده است.<ref>ابنمنظور، لسان العرب، ۳/۲۷۳.</ref> عبادت به معنای [[طاعت]]، [[انقیاد]] و [[خضوع]]<ref>جوهری، الصحاح، ۲/۵۰۳؛ فیومی، المصباح المنیر، ۳۸۹؛ فیروزآبادی، القاموس المحیط، ۱/۴۳۱.</ref> و [[عبودیت]] به معنای اظهار تذلل<ref>راغب، مفردات، ۵۴۲.</ref> است. برخی عبادت را نهایت خضوع و تذلل در برابر کسی دانستهاند که دارای [[غایت]] [[فضیلت]] باشد و آن [[خداوند]] است.<ref>راغب، مفردات، ۵۴۲.</ref> [[امام خمینی]] این تعریف عبادت را کامل نمیداند و [[باور]] دارد شاید عبادت ـ که در [[فارسی]] از آن به [[پرستش]] و [[بندگی]] تعبیر میکنند ـ در معنای خود خضوع برای [[خالق]] و خداوند را داشته باشد. از اینرو این نوع خضوع که ملازم است با خداوندی [[معبود]]، در غیر خداوند[[شرک]] و [[کفر]] است؛ اما مطلق خضوع، بدون [[اعتقاد]] به خداوندی معبود، هرچند بهغایت خضوع برسد، موجب کفر و [[شرک]] نیست، گرچه برخی اقسام آن، چون پیشانی به [[خاک]] گذاشتن [[حرام]] باشد.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۸۴–۲۸۵.</ref> عبادت در اصطلاح [[اخلاقی]] بالاترین مرتبه خضوع و تذلل است<ref>مدنی، ریاض السالکین، ۴/۲۱۲.</ref> و در اصطلاح [[اهل معرفت]] عبارت است از فعل [[مکلف]] بر خلاف هوای نفسش به جهت [[تعظیم]] خداوند<ref>جرجانی، تفسیر شاهی، ۶۳.</ref> و تذلل برای خداوند به قبول [[امر و نهی]] او.<ref>اوزجندی، مرتع الصالحین و زاد السالکین، ۲۵۱.</ref> برخی نیز آن را تعظیم خداوند و [[انبیا]]{{ع}} و [[اولیا]] و [[ائمه]]{{ع}} و [[امتثال]] [[اوامر و نواهی]] [[شرعی]] دانستهاند.<ref>آملی، تفسیر المحیط الاعظم، ۲/۵۰۲.</ref> امام خمینی عبادت را مطلق ثنای [[حقتعالی]] میداند.<ref>امام خمینی، سرّ الصلاة، ۱۷.</ref> | |||
از واژگان مرتبط با عبادت، [[اطاعت]] است. عبادت، غایت خضوع است و این ممکن نیست، مگر با [[معرفت]] معبود؛ اما [[اطاعت]]، [[پیروی]] از [[اراده]] و خواست دیگری است؛ حتی در جایی که شخص این [[تبعیت]] را قصد نکرده باشد؛ مثل [[اطاعت]] از [[شیطان]].<ref>عسکری، الفروق فی اللغه، ۲۱۵.</ref>.<ref>[[سعید نصیری|نصیری، سعید]]، [[عبادت (مقاله)| مقاله «عبادت»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]] ج۷، ص ۲۰۱ – ۲۱۱.</ref> | |||
== پیشینه == | |||
[[روحیه]] [[پرستش]] و [[عبادت]] از دیرباز در [[انسانها]] وجود داشته است؛ چنانکه در [[ادیان]] غیر آسمانی نیز پرستش[[زمین]]، [[آسمان]] و اجداد مورد توجه بوده است.<ref>ناس، تاریخ جامع ادیان، ۳۳۱–۳۳۵.</ref> هر یک از [[ادیان آسمانی]] برای [[عبادات]] خود، روشها و آیینهای ویژهای دارند.<ref>هینلز، راهنمای ادیان زنده، ۱/۸۷، ۲۵۲ و ۳۶۴.</ref> در ادیان آسمانی، مانند [[یهود]]<ref>کتاب مقدس، خروج، ب۸، ۱.</ref> و [[مسیحیت]]،<ref>کتاب مقدس، رساله پولس رسول به کولسیان، ب۳، ۲۴.</ref> دربارهٔ چگونگی عبادت و پرستش[[سخن]] به میان آمده است. | |||
در [[اسلام]] عبادت اهمیت فراوانی دارد. [[قرآن]] [[هدف از خلقت]] را عبادت دانسته {{متن قرآن|وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ}}<ref>«و پریان و آدمیان را نیافریدم جز برای آنکه مرا بپرستند» سوره ذاریات، آیه ۵۶.</ref> و در [[آیات]] فراوانی، [[بندگان]] را به عبادت سفارش کرده است {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ}}<ref>«ای مردم! پروردگارتان را بپرستید که شما و پیشینیانتان را آفرید، باشد که پرهیزگاری ورزید» سوره بقره، آیه ۲۱.</ref>، {{متن قرآن|وَاعْبُدُوا اللَّهَ وَلَا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَبِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَالْجَارِ ذِي الْقُرْبَى وَالْجَارِ الْجُنُبِ وَالصَّاحِبِ بِالْجَنْبِ وَابْنِ السَّبِيلِ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ مَنْ كَانَ مُخْتَالًا فَخُورًا}}<ref>«خداوند را بپرستید و چیزی را شریک او نکنید و به پدر و مادر و به خویشاوند و یتیمان و تهیدستان و همسایه خویشاوند و همسایه دور و همراه همنشین و در راه مانده و بردگانتان نکویی ورزید؛ بیگمان خداوند کسی را که خودپسندی خویشتنستای باشد دوست نمیدارد» سوره نساء، آیه ۳۶.</ref>، {{متن قرآن|وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَى اللَّهُ وَمِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلَالَةُ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ}}<ref>«و به راستی ما، در میان هر امّتی پیامبری برانگیختیم (تا بگوید) که خداوند را بپرستید و از طاغوت دوری گزینید آنگاه برخی از آنان را خداوند راهنمایی کرد و بر برخی دیگر گمراهی سزاوار گشت پس، در زمین گردش کنید تا بنگرید سرانجام دروغانگاران چگونه بوده است» سوره نحل، آیه ۳۶.</ref>، {{متن قرآن|وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ}}<ref>«و پروردگارت را پرستش کن تا مرگ تو فرا رسد» سوره حجر، آیه ۹۹.</ref> در [[منابع روایی]] نیز به این امر مهم توجه خاصی شده و بابهایی به آن اختصاص یافته است.<ref>کلینی، کافی، ۲/۸۳؛ مجلسی، بحارالانوار، ۶۷/۲۵۱.</ref> همچنین [[اندیشمندان اسلامی]] به جایگاه عبادت و اهمیت آن پرداختهاند و جنبههای گوناگون آن را بررسی کردهاند؛ چنانکه [[فقیهان]] [[احکام ظاهری]] آن را بیان<ref>شهید ثانی، الروضة البهیة، ۱/۵۷۲–۸۰۲؛ بحرانی، الحدائق الناضرة، ۱/۵۱۹ و ۲/۱۷۱–۱۷۵.</ref> و [[اهل معرفت]] از اهمیت آن در [[سلوک]]<ref>قشیری، رساله قشیریه، ۳۵۹–۳۶۴.</ref> و [[اسرار]] [[باطنی]] آن<ref>سرّاج، اللمع فی التصوف، ۱۹۱–۲۱۲؛ ابنطاووس، فلاح السائل، ۱۹۸؛ ابنطاووس، فتح الابواب، ۲۲۲.</ref> بحث کردهاند. [[علمای اخلاق]] نیز از عبادت به عنوان یکی از اسباب وصول به [[قرب]] [[پروردگار]]<ref>نراقی، احمد، معراج السعاده، ۱۸۸.</ref> و [[معرفت]] او<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۸/۱۵۵.</ref> یاد کردهاند. | |||
[[امام خمینی]] افزون بر بررسی [[احکام فقهی]] عبادات<ref>امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۴۹ و ۲۶۲؛ امام خمینی، توضیح المسائل، ۱۴۹ و ۳۰۹.</ref>، به اسرار باطنی و [[حقیقت]] عبادت نیز توجه ویژهای کرده و در این زمینه دو کتاب مستقل به نام [[آداب الصلاة]] و [[سرّ الصلاة]] نگاشته است. ایشان مطالبی، چون حقیقت عبادت،<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۲۲۴–۲۲۵.</ref> فطریبودن عبادت،<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۸۰.</ref> [[حضور قلب]] در عبادت، راه تحصیل آن<ref>امام خمینی، سرّ الصلاة، ۱۷.</ref> و [[آثار عبادت]]<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۱۲۶ و ۲۹۱.</ref> را بررسی و برخی [[اسرار]] [[عبادی]] [[حج]]،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۰/۱۷۵–۱۷۷ و ۱۵/۱۶۸–۱۷۳.</ref> [[روزه]]،<ref>امام خمینی، سرّ الصلاة، ۱۳؛ امام خمینی، آداب الصلاة، ۷۱.</ref>[[زکات]] و [[خمس]]<ref>امام خمینی، صحیفه، ۸/۲۳۴.</ref> را بیان کرده است.<ref>[[سعید نصیری|نصیری، سعید]]، [[عبادت (مقاله)| مقاله «عبادت»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]] ج۷، ص ۲۰۱ – ۲۱۱.</ref> | |||
== [[حقیقت]] [[عبادت]] == | |||
[[حکما]] و [[اهل معرفت]]، حقیقت و سرّ عبادت را [[خضوع]] ذاتی،<ref>طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان، ۱۷/۲۲۲.</ref> تذلل<ref>سکندری، تاج العروس، ۵۷.</ref> و [[سیر]] از عالم [[تاریکی]] به عالم [[قرب]]، [[رحمت]] و [[نور]]<ref>نوری، تعلیقات بر تفسیر القرآن الکریم، ۵/۴۳۱.</ref> معرفی کردهاند. [[محمدعلی شاهآبادی]]، استاد [[امام خمینی]] بر این [[اعتقاد]] است که حقیقت عبادت، سرایتدادن ثنای [[حق]] تا نشئه عالم مادی و مُلکی [[بدن]] است و برای هر یک از مراتب [[انسانی]] در این عبادت بهرهای برشمرده و [[معتقد]] است، همچنانکه [[عقل]]، بهرهای از [[معارف]] و ثنای [[ربوبیت]] دارد، [[قلب]] و صدر و بدن نیز بهرهای از آن دارند. بهره بدن همین [[عبادات]] و نسک است.<ref>امام خمینی، سرّ الصلاة، ۱۳.</ref> امام خمینی همانند استاد خود، شاهآبادی،<ref>شاهآبادی، رشحات البحار، ۴۰۸.</ref> [[باور]] دارد عبادت نوعی ثناخوانی [[معبود]] است<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۴۳۴.</ref> و هر عبادتی ثنای [[پروردگار]] به وصفی از اوصاف و اسمی از اسمای اوست و همه عبادات، حتی عبادت [[انسان کامل]]، دایم تحت حجب [[اسما]] و [[صفات حق]] واقع میشود، هرچند انسان کامل [[عابد]] [[اسم اعظم]] [[الله]] است و غیر او عابد سایر اسما و صفات هستند<ref>امام خمینی، تعلیقات فصوص، ۱۱۶.</ref> و از آنجاکه ثنای هر کسی فرع [[معرفت]] اوست و کسی را توان معرفت ذات پروردگار نیست، پس [[انسان]] به حقیقت ثنای او نیز نمیتواند [[قیام]] کند<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۲۲۴.</ref>؛ چنانکه کسی نمیتواند حقیقت چگونگی عبادت و ثنای معبود را [[ادراک]] کند؛ زیرا آن نیز فرع بر معرفت به ذات، صفات و چگونگی [[ارتباط]] عالم [[غیب و شهادت]] است و تنها از [[طریق وحی]] و [[الهام الهی]] قابل [[شناخت]] است. | |||
بر این مبنا امام خمینی در عبادات قائل است تمامی [[عبادات]] از جانب [[پروردگار]]، متعین و توقیفی هستند و کسی [[حق]] ندارد از پیش خود، عبادتی [[تشریع]] و ایجاد کند.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۴۳۳.</ref> البته [[خداوند]] به [[طاعت]] و [[عبادت]] [[بندگان]] نیازی ندارد<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۱۱ و ۴۲.</ref>؛ اما به سبب [[لطف]] و [[رحمت]] بیکرانش، باب عبادت و [[معرفت]] خود را با [[وحی]] و [[الهام]] به [[انبیا]]{{ع}} به روی بندگان گشوده است تا آنان نقصانهای خویش را رفع کنند و به مقدار ممکن، تحصیل کمال کنند؛ بنابراین گشودن باب عبادت یکی از نعمتهای بزرگی است که تمام موجودات را دربر گرفته است و هیچکس نمیتواند [[شکر]] آن [[نعمت]] را بهجای آورد.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۲۲۴.</ref> به [[باور]] ایشان، بر سالکان ضروری است که به [[مقام]] [[ذلت]] خویش پی برند و به آن همواره توجه کنند و در مقام [[عزت]] پروردگار نیز بنگرند که هر چه این نظر قوت بگیرد، عبادت روحانیتر و [[روح]] عبادت قویتر میشود.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۹.</ref> همچنین [[انسان]] هر اندازه از نقصان خود [[آگاه]] شود، عبادتش [[نورانیت]] مییابد و مورد [[عنایت پروردگار]] خواهد بود<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۸۲.</ref>.<ref>[[سعید نصیری|نصیری، سعید]]، [[عبادت (مقاله)| مقاله «عبادت»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]] ج۷، ص ۲۰۱ – ۲۱۱.</ref> | |||
== عبادت و [[عبودیت]] == | |||
یکی از مفاهیمی که در [[شناخت]] [[حقیقت]] عبادت دخالت دارد مفهوم عبودیت است. عبودیت در اصطلاح [[عرفانی]] و [[اخلاقی]]، [[خضوع]] خاص به درگاه [[معبود]]<ref>شاهآبادی، رشحات البحار، ۱۶۲.</ref> و اظهار تذلل<ref>نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۱/۳۶۹.</ref> برای کسی است که مستحق آن است و با [[تکلف]] همراه است<ref>فرغانی، منتهی المدارک، ۱/۳۴۹.</ref> و به [[خواص]] از سالکان تعلق دارد؛ اما «عبودت» متعلق به خواصالخواص<ref>قشیری، رساله قشیریه، ۳۶۰.</ref> و [[اهل یقین]] است که خود را [[قائم]] به حق در عبودیت [[مشاهده]] میکنند<ref>آملی، تفسیر المحیط الاعظم، ۴/۱۶۶.</ref> و آن عمل بالله است.<ref>جیلی، الانسان الکامل، ۲۸۰.</ref> [[امام خمینی]] نیز عبودیت را خضوع تام و [[اطاعت]] از کسی میداند<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۲۵۵.</ref> و حقیقت آن در برابر خداوند فنا در [[حضرت ربوبیت]] و القای [[انانیت]]، [[خودپرستی]] و همچنین تعلق به عزّ [[قدس]] [[الهی]] و [[انقطاع]] به سوی [[خداوند]] است<ref>امام خمینی، سرّ الصلاة، ۸۸–۸۹.</ref> و در جایی که شخص از [[انانیت]] خارج شود، به [[حقیقت]] [[عبودیت]] نایل میشود.<ref>امام خمینی، تعلیقات فصوص، ۱۰۶.</ref> طبق بعضی [[روایات]] منسوب، عبودیت جوهری است که [[باطن]] آن [[ربوبیت]] است.<ref>منسوب به امامصادق{{ع}}، مصباح الشریعه، ۷؛ امام خمینی، آداب الصلاة، ۸.</ref> | |||
[[امام خمینی]] مانند دیگر [[عارفان]]<ref>ابنعربی، الفتوحات، ۴/۹۵؛ کاشانی، شرح فصوص الحکم، ۸۹.</ref> عبودیت و ربوبیت را ملازم یکدیگر میداند؛ به این معنا که هر مقدار در عبودیت از انانیت مفقود شود، در ظل [[حمایت]] ربوبیت یافت میشود و [[بنده]] به جایی میرسد که [[حقتعالی]] [[سمع]] و [[بصر]] و دست و پای او میگردد و تصرفات او تصرفات [[حق]] میشود که این مرتبه [[قرب نوافل]] و اولین [[مرتبه ولایت]] است و در مقابل، هر مقدار از عبودیت کاسته شود و ربوبیت نفس بیشتر گردد، از [[عزت]] ربوبیت در آن کاسته میشود و اگر [[انسان]] توانست با [[دستگیری]] [[اولیای الهی]] به کنه عبودیت برسد، به گوشهای از [[اسرار عبادت]] [[دست]] مییابد.<ref>امام خمینی، تعلیقات فصوص، ۴۰؛ امام خمینی، آداب الصلاة، ۹.</ref> به [[باور]] ایشان [[عبودیت مطلقه]]، اعلامرتبه کمال و بالاترین [[مقام]] [[انسانیت]] است و این مقام مختص [[نبی خاتم]]{{صل}} است و او «عبدالله» [[حقیقی]] است<ref>امام خمینی، سرّ الصلاة، ۸۹.</ref> و باقی اولیای کامل به [[پیروی]] از ایشان به این مرتبه میرسند؛ چنانکه [[معراج]] حقیقی که برای نبی خاتم{{صل}} واقع شد نیز به واسطه عبودیت مطلقه بود.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۱۰.</ref>.<ref>[[سعید نصیری|نصیری، سعید]]، [[عبادت (مقاله)| مقاله «عبادت»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]] ج۷، ص ۲۰۱ – ۲۱۱.</ref> | |||
== [[هدف]] از [[عبادت]] == | |||
هدف از عبادت در [[آیات الهی]]، [[رستگاری]]{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ارْكَعُوا وَاسْجُدُوا وَاعْبُدُوا رَبَّكُمْ وَافْعَلُوا الْخَيْرَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! رکوع و سجود کنید و پروردگارتان را بپرستید و کار نیکو انجام دهید باشد که رستگار گردید» سوره حج، آیه ۷۷.</ref> و [[تقوا]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ}}<ref>«ای مردم! پروردگارتان را بپرستید که شما و پیشینیانتان را آفرید، باشد که پرهیزگاری ورزید» سوره بقره، آیه ۲۱.</ref> ذکر شده است. برخی روایات نیز هدف عبادت [[بندگان]] را گاه [[ترس]] از [[عقاب]] یا [[طلب اجر]] یا [[سپاسگزاری]] از خداوند برشمردهاند.<ref>نهج البلاغه، ح۲۲۹، ۵۵۲.</ref> عارفان عبادت زاهدان را که برای رسیدن به [[نعمتهای بهشتی]] و ترس از [[عقاب الهی]] است، [[شایسته]] نمیدانند، بلکه معتقدند حقتعالی به واسطه [[کمالات]] خود مستحق عبادت است و [[اهل معرفت]] [[عبادت]] را از آن جهت که همه [[نعمتها]] از ناحیه اوست، بهجا میآورند.<ref>ترمذی، ختم الاولیاء{{ع}}، ۵۱۱؛ آملی، تفسیر المحیط الاعظم، ۶/۱۵.</ref> | |||
[[امام خمینی]] بر این [[باور]] است که [[عبادات]] اسراری دارند که نباید از آنها [[غافل]] شد؛ چنانکه در مثل [[نماز]] نباید آن را در [[تجوید]]، قرائت و تصحیح ظاهر خلاصه کرد.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۲۰۵.</ref> ایشان تمام [[هدف]] عبادت را بهفعلیت رسیدن [[کمالات]] [[انسان]] و الهی شدن او میداند<ref>امام خمینی، تفسیر حمد، ۱۷۱.</ref>؛ چنانکه یکی از هدفهای عبادت آن است که [[باطن]] نفس، صورت [[عبودیت]] بگیرد؛ بدین معنا که باطن نفس از عبادت منفعل گردد و [[قلب]] [[نورانی]] شود.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۳.</ref> ایشان سرّ دیگر عبادت را تمریندادن [[طبیعت]] نفس، [[غلبه]] [[ملکوت]] آن بر [[ملک]] و [[بدن]] و [[نفوذ]] [[اراده]] فاعله نفس میداند<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۳۲۵.</ref>؛ البته [[تکلیف]] به [[احکام]] [[باطنی]] برای تحصیل کمال عبادت است و ترککردن آن عقابی در پی نخواهد داشت<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۳۲۵–۳۲۶؛ امام خمینی، تعلیقات فصوص، ۲۰۱.</ref>.<ref>[[سعید نصیری|نصیری، سعید]]، [[عبادت (مقاله)| مقاله «عبادت»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]] ج۷، ص ۲۰۱ – ۲۱۱.</ref> | |||
== اقسام و درجات == | |||
در برخی [[روایات]]، بسیاری از [[اعمال نیک]] عبادت شمرده شده است؛ مانند نگاه به عالم، نگاه به [[امام عادل]]، نگاه به [[والدین]] بهرأفت<ref>طوسی، الامالی، ۴۵۴.</ref> و نشستن نزد [[علما]].<ref>دیلمی، ارشاد القلوب، ۱/۱۶۶.</ref> امام خمینی نیز عبادت را منحصر در [[افعال]] خاصی نمیداند و باور دارد کار برای [[خداوند]] عبادت است<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۲/۲.</ref>؛ از اینروکار کسانی که به [[اسلام]] و [[مملکت اسلامی]] [[خدمت]] کنند، عبادت است،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۲/۲۸۷.</ref> بلکه اسلام سیاستش عبادت است.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۰/۱۵۸.</ref> در برخی روایات، عبادت به عبادت [[عبید]]، عبادت [[تجار]] و عبادت [[احرار]] ([[آزادگان]]) تقسیم شده است.<ref>نهج البلاغه، ح۲۲۹، ۵۵۲؛ کلینی، کافی، ۲/۸۴.</ref> اهل معرفت نیز عبادت را به سه دسته عبادت [[عامه]]، [[خاصه]] و خاصةالخاصه تقسیم کردهاند.<ref>آملی، تفسیر المحیط الاعظم، ۴/۱۶۵–۱۶۶.</ref> | |||
امام خمینی به اعتبارات متعدد، برای عبادت اقسامی قائل است. ایشان به اعتبار [[اهداف]] [[عبادتکنندگان]]، عبادت را به سه دسته تقسیم میکند: | |||
# عبادت احرار: عبادتی که برای [[حب]] [[حقتعالی]] و یافتن آن [[ذات مقدس]] انجام میشود. این [[عبادت]]، نخستین [[مقام]] اولیاست. | |||
# عبادت [[تجار]]: عبادت برای وسعت روزی، دفع [[بلاها]] و مانند آن است. | |||
# عبادت [[عبید]]: عبادت برای [[ترس]] از [[جهنم]] و [[شوق به بهشت]] است و این عبادت، اگرچه درست است، دارای [[نیت]] صادقانه و خالصانه نخواهد بود و برای [[رضایت]] نفس است و [[خداوند]] این [[عبادات]] را به سبب [[ضعف]] [[انسان]] و [[رحمت واسعه]] خود به گونهای پذیرفته است.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۳۲۶.</ref> | |||
همچنین [[امام خمینی]] با توجه به [[عوالم]] سهگانه ([[ملک]]، [[ملکوت]] و [[جبروت]]) عبادت را به سه دسته عبادات قالبی، [[قلبی]] و [[روحی]] تقسیم میکند و قائل است [[عالم ملک]]، محل عبادات قالبیه (بدنی)، [[عالم ملکوت]]، محل عبادات قلبی و [[تهذیب]] [[باطنی]] و [[عالم جبروت]]، [[مظهر]] عبادات روحی است<ref>امام خمینی، حدیث جنود، ۶۸.</ref> و این عوالم سهگانه هر یک به دیگری سرایت میکند؛ به گونهایکه عبادت قالبی [[شرعی]]، اگر با [[آداب ظاهری]] و باطنی انجام شود، موجب تهذیب [[باطن]] میشود و تهذیب باطن [[قوه]] [[تعبد]] را [[قوی]] میسازد و انسان را به [[حقایق]] [[توحید]] میرساند.<ref>امام خمینی، حدیث جنود، ۶۹.</ref> | |||
از سوی دیگر، امام خمینی به اعتبار توجه [[عبادتکنندگان]]، عبادت را چهار دسته کرده است: | |||
# کسانی که از [[نماز]] و دیگر عبادات جز صورت ظاهری و حرکات بدنی چیز دیگری نمیدانند و از مفاهیم [[اذکار]] و [[ادعیه]] به معنای [[عرفی]] بسنده میکنند و به آن مقیدند. | |||
# کسانی که حقایق عبادت را با [[عقل]] و [[فکر]] [[درک]] میکنند. | |||
# کسانی که افزون بر اینکه حقایق را با عقل و فکر درک میکنند، آنها را به [[لوح]] [[قلب]] خود نیز میرسانند. | |||
# کسانی که افزون بر اینکه حقایق را به مرتبه قلب میرسانند، با مجاهدات و [[ریاضات]] شرعی به مرتبه [[کشف و شهود]] نیز میرسند.<ref>امام خمینی، سرّ الصلاة، ۱۸–۲۰.</ref> | |||
همچنین ایشان عبادت را به اعتبار چگونگی تحقق آن به عبادت فردی و [[اجتماعی]] تقسیم کرده و [[معتقد]] است برخی عبادات به صورت جمعی، دارای [[مصالح]] [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] و فواید [[روحی]] و [[معنوی]] خاصی است.<ref>امام خمینی، سرّ الصلاة، ۳۲؛ امام خمینی، صحیفه، ۴/۴۴۷.</ref> ایشان [[میزان]] در کمال و تمامیت [[عبادت]] را دو اصل مهم میداند: یکی [[خوف]] و [[خشیت]] از [[حقتعالی]] که موجب تقوای [[نفوس]] و [[پرهیزگاری]] آنهاست و دیگری [[نیت]] صادقه و [[اراده]] [[خالص]] که هر قدر [[عبادات]] از [[شرک]] خالصتر باشد، کاملتر است.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۳۲۴–۳۲۵.</ref>.<ref>[[سعید نصیری|نصیری، سعید]]، [[عبادت (مقاله)| مقاله «عبادت»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]] ج۷، ص ۲۰۱ – ۲۱۱.</ref> | |||
== میزان و چگونگی عبادت == | |||
بر اساس [[آیه]] {{متن قرآن|وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ}}<ref>«و پروردگارت را پرستش کن تا مرگ تو فرا رسد» سوره حجر، آیه ۹۹.</ref> در [[شریعت اسلام]]، عبادت تا [[زمان مرگ]] ادامه دارد؛ اگرچه برخی صوفیان بر این عقیدهاند که اگر [[انسان]] به [[حد یقین]] برسد، دیگر نیازی به عبادت ندارد.<ref>گنابادی، تفسیر بیان السعادة، ۲/۴۰۶.</ref> [[امام خمینی]]، مانند نوع [[اندیشمندان اسلامی]]<ref>فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۳/۱۲۵؛ گنابادی، تفسیر بیان السعادة، ۲/۴۰۵؛ طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان، ۱۲/۱۹۶.</ref> مراد از [[یقین]] در آیه پیشگفته را زمان مرگ میداند.<ref>امام خمینی، سرّ الصلاة، ۸۳.</ref> ایشان در تأویلی [[عرفانی]]، [[مرگ]] را به معنای فنای مطلق [[تفسیر]] میکند؛ بدین معنا که تا وقتی [[بنده]] سالک است، عبادت از بنده است و وقتی [[واصل]] شد و فنای کلی به او دست داد، با [[حق]] [[متحد]] میشود و عبادت به حق نسبت داده میشود و عبادت از ناحیه حقتعالی در آینه بنده واقع میشود.<ref>امام خمینی، سرّ الصلاة، ۸۳.</ref> | |||
در برخی [[روایات]]، [[میانهروی]] در عبادت، مطلوب شمرده شده<ref>کلینی، کافی، ۲/۸۶–۸۷.</ref> و در مواردی نیز به [[جدیت]] و [[کوشش]] در عبادت توصیه شده است.<ref>کلینی، کافی، ۲/۸۳–۸۴؛ حر عاملی، وسائل الشیعة، ۱/۸۵–۹۳.</ref> امام خمینی[[اختلاف]] [[اهل]] [[سلوک]] در درجات و احوال نفوس را مبنای [[اختلاف]] در روایات دانسته و [[باور]] دارد اگر نفس شخصی در عبادات و [[ریاضات]] [[قوی]] باشد و توان آن را داشته باشد، لازم است در عبادت جدیت کند. به همین سبب به کسانی که [[دوره جوانی]] را گذراندهاند و [[آتش]] [[شهوت]] در آنان تا اندازهای فروکش کرده است، سفارش میکند قدری به [[ریاضات]] [[نفسانی]] بپردازند و نفس را به [[عبادت]] [[عادت]] دهند؛ به خلاف گروهی که نفوسشان چنین قوتی ندارد و باید در عبادت [[میانهروی]] کنند. بهطور کلی ایشان [[میزان]] را [[نشاط]]، قوت و [[ضعف نفس]] میداند.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۷–۲۸.</ref>.<ref>[[سعید نصیری|نصیری، سعید]]، [[عبادت (مقاله)| مقاله «عبادت»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]] ج۷، ص ۲۰۱ – ۲۱۱.</ref> | |||
== شرایط و [[آداب]] عبادت == | |||
[[اسلام]] برای [[تکلیف]] [[انسان]]، اعم از [[عبادات]] و غیر عبادات، شرایط عامی قرار داده است؛ مانند: | |||
# [[عقل]]<ref>امام خمینی، تهذیب الاصول، ۱/۴۴۵.</ref>؛ | |||
# [[قدرت]] بر تکلیف؛ | |||
# [[علم]] [[مکلف]] به تکلیف<ref>حلی، انوار الملکوت، ۱۴۸؛ فاضل مقداد، ارشاد الطالبین، ۲۷۵.</ref>؛ | |||
# [[بلوغ]].<ref>نجفی، جواهر، ۱۱/۴۷۲؛ امام خمینی، تهذیب الاصول، ۱/۴۴۵.</ref> | |||
افزون بر این شرایط، برای توجه تکلیف در برخی عبادات نیز شرایطی ذکر شده است؛ مانند [[حرّیت]]،<ref>حلی، تحریر الاحکام، ۱/۵۷.</ref> امکان [[تصرف در اموال]] در [[زکات]]،<ref>امام خمینی، نجاة العباد، ۱۷۳.</ref> [[استطاعت]] و بازبودن راه در [[حج]]،<ref>طوسی، الخلاف، ۲/۴۳۳؛ امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۳۵۱.</ref> مسافر نبودن و [[سلامت]] از [[بیماری]] در [[روزه]].<ref>حلی، منتهی المطلب، ۹/۲۷۲، ۲۷۶؛ امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۷۶–۲۷۷.</ref> | |||
همچنین برای [[صحت]] عبادت از نظر [[شرعی]] و نیز قبول و کمال آن، شرایط و آدابی برشمردهاند. ازجمله<ref>[[سعید نصیری|نصیری، سعید]]، [[عبادت (مقاله)| مقاله «عبادت»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]] ج۷، ص ۲۰۱ – ۲۱۱.</ref>: | |||
=== [[اخلاص]] === | |||
از شرایط صحت عبادت، اخلاص است که در تمام عبادات شرط است و در برخی مراتب بالای آن، افزون بر این، جزء شرایط قبول نیز شمرده شده و [[واجب]] است.<ref>حسینی جرجانی، تفسیر شاهی، ۱/۵۴؛ طباطبایی، سیدعلی، ۱/۱۵۲.</ref> از اینرو [[علمای اسلام]] با استناد به [[آیات]] {{متن قرآن|إِنَّ الْمُنَافِقِينَ يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُوا إِلَى الصَّلَاةِ قَامُوا كُسَالَى يُرَاءُونَ النَّاسَ وَلَا يَذْكُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِيلًا}}<ref>«بیگمان منافقان، با خداوند نیرنگ میبازند و او نیز با آنان تدبیر میکند و (اینان) چون به نماز ایستند با گرانجانی میایستند، برابر مردم ریا میورزند و خداوند را جز اندکی یاد نمیکنند» سوره نساء، آیه ۱۴۲.</ref>، {{متن قرآن|فَوَيْلٌ لِّلْمُصَلِّينَ الَّذِينَ هُمْ عَن صَلاتِهِمْ سَاهُونَ الَّذِينَ هُمْ يُرَاؤُونَ}}<ref>«پس وای بر (آن) نمازگزاران، آنان که از نماز خویش غافلند. کسانی که ریا میورزند» سوره ماعون، آیه ۴-۶.</ref> و [[روایات]]، <ref>حمیری، قرب الاسناد، ۲۸؛ ورام، تنبیه الخواطر و نزهة النواظر، ۱/۱۸۷.</ref> به مسئله اجتناب از [[ریا در عبادت]] توجه ویژهای کردهاند و به تبیین جوانب مختلف آن پرداختهاند.<ref>حلی، تحریر الاحکام، ۱/۹؛ فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۶/۱۳۹؛ نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۲/۳۸۴؛ نجفی، جواهر، ۹/۱۸۷.</ref> | |||
[[امام خمینی]] نیز [[اخلاص در عبادت]] را لازم میشمارد و آن را [[تصفیه]] عمل از هر گونه آمیختگی از غیر [[حق]] میداند <ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۳۲۸.</ref>؛ چنانکه [[ریا]] نشاندادن چیزی از [[اعمال]] [[حسنه]]، [[خصلتهای پسندیده]] یا [[عقاید حقه]] به [[مردم]] برای [[منزلت]] پیداکردن نزد آنان است که خود دارای چند [[مقام]] است. یکی از آنها ریای معروف نزد فقهاست که دو نوع دارد: | |||
# انجام عمل و [[عبادت]] [[شرعی]] به قصد نشاندادن به [[مردم]] و جلب [[قلوب]] آنان؛ | |||
# ترک یک عمل به قصد ارائه به مردم و جلب قلوبشان.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۳۵–۳۶.</ref> | |||
به [[باور]] [[امام خمینی]] هر چه [[نیت]] عبادت از آلودگیها و [[شرک]] [[پاک]] باشد، خالصتر است. ایشان [[شرک در عبادت]] را داخلکردن رضای خود یا غیر خود در [[رضای خدا]] میداند و [[معتقد]] است اگر شخص غیر خودش را ملاحظه کند، [[شرک]] ظاهری و ریای [[فقهی]] است و اگر رضای خودش را در نظر داشته باشد، [[شرک خفی]] و [[باطنی]] است که چنین شرکی نیز نزد [[اهل معرفت]] موجب [[فساد]] عبادت میشود<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۳۲۶.</ref> و برای قبولی [[عبادات]]، چارهای جزء [[اخلاص]] نیست.<ref>امام خمینی، سرّ الصلاة، ۷۵.</ref> از اینرو تا زمانی که نفس به عبادت یا [[عابد]] و [[معبود]] توجه میکند، [[خالص]] نیست و باید [[دل]] از همه اغیار خالی کند؛ به گونهایکه در آن غیر [[حق]] راهی نداشته باشد تا خالص شود<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۳۲۶.</ref>.<ref>[[سعید نصیری|نصیری، سعید]]، [[عبادت (مقاله)| مقاله «عبادت»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]] ج۷، ص ۲۰۱ – ۲۱۱.</ref> | |||
=== [[حضور قلب]] === | |||
در [[روایات]]، بر حضور قلب در عبادات، بهویژه در [[نماز]] تأکید شده است.<ref>طوسی، الامالی، ۵۲۶؛ حر عاملی، وسائل الشیعة، ۴/۷۰–۷۵؛ امام خمینی، سرّ الصلاة، ۱۵ و ۲۵–۲۹.</ref> [[علمای اخلاق]] و اهل معرفت نیز به حضور قلب در عبادت توصیه کردهاند.<ref>مکی، قوت القلوب، ۲/۱۶۶؛ ابنعربی، الفتوحات، ۲/۱۳۳؛ غزالی، احیاء علوم الدین، ۲/۲۹۰.</ref> | |||
امام خمینی [[روح]] عبادت و تمام و کمال آن را به حضور قلب و اقبال آن میداند که هیچ عبادتی بدون آن، مقبول درگاه [[احدیت]] نیست و چنین عبادتی مورد نظر [[لطف]] و [[رحمت الهی]] قرار نمیگیرد و از درجه اعتبار ساقط است.<ref>امام خمینی، سرّ الصلاة، ۱۵.</ref> به باور ایشان، بسیاری از [[آداب نماز]]، مقدمه حضور قلب است<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۳۱.</ref> و عبادت بیحضور [[قلب]]، ارزشی ندارد<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۴۲۶ و ۴۳۰.</ref> و [[نورانیت]] و مراتب کمال آن وابسته به [[حضور قلب]] و مراتب آن است<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۴۳۳.</ref>.<ref>[[سعید نصیری|نصیری، سعید]]، [[عبادت (مقاله)| مقاله «عبادت»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]] ج۷، ص ۲۰۱ – ۲۱۱.</ref> | |||
=== [[طمأنینه]] === | |||
[[امام خمینی]] همچنانکه در [[نماز]]، طمأنینه ظاهری را [[واجب]] میداند.<ref>امام خمینی، تعلیقه عروه، ۴۵۲.</ref> طمأنینه [[باطنی]] را نیز یکی از شرایط [[معنوی]] [[عبادت]] میشمارد؛ زیرا سبب میشود [[حقیقت]] عبادت، صورت باطنی [[قلب]] شود. از این جهت بر شخص سالک لازم است عبادت را با [[آرامش]] قلب و طمأنینه بهجا آورد؛ زیرا عبادت با [[اضطراب]] و [[تزلزل]]، اثری در قلب و [[ملکوت]] آن نخواهد داشت.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۱۶–۱۷.</ref> به [[باور]] ایشان، اگر قلب در وقت عبادت، [[غافل]] و ساهی باشد، عبادتش عبادت [[حقیقی]] نخواهد بود و چیزی شبیه به [[لهو]] و [[بازی]] است که با چنین عبادتی نفس تأثیری نمیپذیرد و عبادت از صورت ظاهری، به [[باطن]] و ملکوت بالا نمیرود<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۳۳.</ref>.<ref>[[سعید نصیری|نصیری، سعید]]، [[عبادت (مقاله)| مقاله «عبادت»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]] ج۷، ص ۲۰۱ – ۲۱۱.</ref> | |||
=== [[ورع]] === | |||
در اصطلاح [[اهل معرفت]]، ورع [[پرهیزگاری]] کامل یا سختگرفتن بر نفس برای [[تعظیم]] [[حق]] است<ref>انصاری، خواجهعبدالله، منازل السائرین، ۵۴.</ref> و امام خمینی این را از شرایط کمال عبادت شمرده است؛ به گونهایکه عبادت بدون آن از درجه اعتبار ساقط است؛ پس عبادت، بدون پاککردن نفس از کدورت [[گناه]] فایدهای ندارد<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۴۷۴.</ref>.<ref>[[سعید نصیری|نصیری، سعید]]، [[عبادت (مقاله)| مقاله «عبادت»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]] ج۷، ص ۲۰۱ – ۲۱۱.</ref> | |||
=== توجه به عز [[ربوبیت]] و ذل [[عبودیت]] === | |||
یکی از [[آداب]] عبادت در نگاه امام خمینی، توجه به عز ربوبیت و ذل عبودیت است و کسی که با قدم عبودیت [[سیر]] کند و [[ذلت]] [[بندگی]] را بر پیشانی خود گذارد، به عز ربوبیت راه مییابد<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۷.</ref>؛ | |||
=== [[محافظت]] از تصرفات [[شیطان]] === | |||
امام خمینی با استناد به برخی [[آیات]] {{متن قرآن|وَالَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَوَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ}}<ref>«و آنان که بر نمازهای خویش نگهداشت دارند» سوره مؤمنون، آیه ۹.</ref>، {{متن قرآن|وَالَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ}}<ref>«و آنان که بر نماز خویش نگهداشت دارند» سوره معارج، آیه ۳۴.</ref>، یکی از آداب عبادت را محافظت عبادت از تصرفات شیطان میداند که از مهمترین آداب [[قلبی]] است<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۱۹–۲۰.</ref>.<ref>[[سعید نصیری|نصیری، سعید]]، [[عبادت (مقاله)| مقاله «عبادت»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]] ج۷، ص ۲۰۱ – ۲۱۱.</ref> | |||
== [[آثار عبادت]] == | |||
در [[روایات]] به آثار برخی از [[عبادات]] اشاره شده است؛ ازجمله اینکه ثمره [[روزه]] [[حکمت]] و ثمره حکمت [[معرفت]] و ثمره معرفت [[یقین]]<ref>دیلمی، ارشاد القلوب، ۱/۲۰۳.</ref> و ثمره [[یقین]] رضاست.<ref>آمدی، تصنیف غرر، ۱۰۳.</ref> [[اندیشمندان اسلامی]] نیز ثمره [[عبادت]] را [[اصلاح]] امراض [[قلب]]،<ref>ورام، تنبیه الخواطر و نزهة النواظر، ۱/۹۴.</ref> [[صفا]]، [[طهارت]] و [[رقت قلب]]<ref>ملاصدرا، شرح اصول الکافی، ۲/۲۰۴.</ref> میدانند. | |||
[[امام خمینی]] به برخی از نتایج عبادت اشاره کرده است؛ ازجمله: | |||
# [[تقرب]] [[انسان]] به [[پروردگار]]<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۱/۲۶۷.</ref> و وصول به بارگاه [[قدس]] [[الهی]]<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۳۶۵.</ref>؛ | |||
# حصول [[معارف]]؛ | |||
# [[تذکر]] [[معبود]]<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۲۹۱.</ref>؛ | |||
# به دست آوردن صورت [[اخروی]] [[ملکوتی]] که به وسیله آن [[بهشت]] آباد میشود<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۱۲۶.</ref>؛ | |||
# [[تقویت اراده]] و اینکه نفس صاحب [[عزم]] و [[اقتدار]] شود<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۱۲۶.</ref>؛ | |||
# [[اتحاد]] با [[روح]] عبادت که ثمره تکرار [[عبادات]] و تأثیر آن در قلب است تا قلب [[عابد]] با روح عبادت [[متحد]] شود.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۱۷؛ امام خمینی، چهل حدیث، ۴۹۸–۴۹۹.</ref> | |||
همچنین تکرار عبادت باعث میشود زبان قلب گشوده شود و خود قلب، [[ذاکر]] و عابد گردد.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۹.</ref>.<ref>[[سعید نصیری|نصیری، سعید]]، [[عبادت (مقاله)| مقاله «عبادت»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]] ج۷، ص ۲۰۱ – ۲۱۱.</ref> | |||
== [[سیره]] امام خمینی == | |||
یکی از ابعاد [[شخصیت]] امام خمینی، توجه ویژه ایشان به [[مناجات]] و عبادت بود.<ref>امامی کاشانی، پرتوی از خورشید، ۳۳۹.</ref> ازجمله خصوصیات ایشان در عبادت، [[مداومت]] بر عمل و دقت در انجام عبادات، مطابق دستورهای وارد شده، بدون کم و زیاد بود.<ref>قدیری، خاطره، ۹۳.</ref> امام خمینی از آنجاکه خود را در محضر [[حق]] [[مشاهده]] میکرد، کارهای عادی او، مانند خواندن روزنامه و [[گوشدادن]] به رادیو نیز عبادت بود.<ref>انصاری، حمید، مصاحبه، ۲/۴۹–۵۰.</ref> ایشان در وقت عبادت و [[نماز]] نیز آنچنان قلبش در محضر [[خداوند]] حاضر و منقطع از غیر بود که گویی اصلاً صدای اطراف را نمیشنید<ref>اشراقی، عاطفه، خاطره، ۳/۵۹.</ref> و برای [[نماز اول وقت]]، اهمیت خاصی قائل بود و به آن سفارش میکرد.<ref>اشراقی، تقی، خاطره، ۳/۷۱.</ref> | |||
اهتمام امام خمینی به عبادت، منحصر به عبادات [[واجب]] نبود، بلکه از [[مستحبات]]، مانند [[اذکار]] و [[نوافل]] [[غافل]] نمیماند و ذکر و [[زیارت]] میخواند و روزانه چندین نوبت [[قرآن]] [[تلاوت]] میکرد.<ref>انصاری، حمید، مصاحبه، ۲/۵۲–۵۳.</ref> ایشان در مدت سیزده سال اقامت در [[نجف]]، جز در مواردی که به [[کربلا]] مشرف میشد یا [[بیمار]] بود، [[زیارت]] [[حرم امیرالمؤمنین]]{{ع}} را ترک نکرد و با [[نظم]] کامل در [[کارها]]، زیارت را در ردیف [[نماز جماعت]] و درس نهاده بود.<ref>رحیمیان، در سایه آفتاب، ۳۹.</ref> [[نافله شب]] ایشان نیز از [[زمان]] تحصیل ترک نشده بود<ref>خمینی، خاطره، ۳/۱۱۵.</ref> و این روش حتی در زمان [[بیماری]] ایشان ادامه داشت.<ref>محتشمیپور، خاطره، ۳/۱۱۹–۱۲۰؛ معتمدی، سیمای آفتاب، ۱۸۵.</ref> ایشان همچنانکه خود به [[عبادت]] اهتمام میورزید، دیگران را نیز به عبادت [[خداوند]]، بهویژه در [[دوران جوانی]] سفارش میکرد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۳/۲۱۷؛ میریان، تا مرز عصمت، ۷۳؛ اشراقی، علی، سیمای آفتاب، ۹۶.</ref>.<ref>[[سعید نصیری|نصیری، سعید]]، [[عبادت (مقاله)| مقاله «عبادت»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]] ج۷، ص ۲۰۱ – ۲۱۱.</ref> | |||
== ارکان عبادت == | == ارکان عبادت == | ||
خط ۶۱: | خط ۱۶۰: | ||
=== بررسی اهداف نظام عبادی === | === بررسی اهداف نظام عبادی === | ||
[[امام خمینی]] یادآور میشود که وقتی سالک إلی الله به این [[حقیقت]] توجه کرد که بندهای است که قبلاً هیچ نبوده | [[امام خمینی]] یادآور میشود که وقتی سالک إلی الله به این [[حقیقت]] توجه کرد که بندهای است که قبلاً هیچ نبوده {{متن قرآن|هَلْ أَتَى عَلَى الْإِنْسَانِ حِينٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُنْ شَيْئًا مَذْكُورًا}} <ref>«آیا بر آدمی پارهای از روزگار گذشت که چیزی سزیده یادکرد نبود؟» سوره انسان، آیه ۱.</ref> و فنا و نیستی در وجود او جریان دارد و [[خداوند متعال]] است که به او هستی داده و او را از نشئه عدم به نشئه وجود راه داده؛ چنین سالکی درمییابد که ذاتش فانی و به صورت غیر مستقل و [[عنایت الهی]] است و قابلیت [[تصرف]] ندارد مگر [[باذن الله]]<ref>امام خمینی، تعلیقه بر فصوص الحکم و مصباح الأنس، ص۴۷ {{عربی|اذا فنى عن نفسه ذاتا و صفة و فعلا لا يكون تصرّف و متصرّف و متصرّف فيه الّا من اللّه و للّه و فى اللّه}}.</ref> همچنین سالک باید بداند که او در دار عبادتالله واقع است و به دار جزاءالله خواهد رفت. پس سالک وقتی در دنیاست باید بداند که دار [[طبیعت]]، [[مسجد]] [[عبادت]] [[حق]] است و او برای همین مقصد در این نشئه آمده، چنانچه خداوند متعال میفرماید: {{متن قرآن|وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ}} و چون دار طبیعت را مسجد عبادت یافت و خود را [[معتکف]] در آن دانست، باید به [[آداب]] آن [[قیام]] و از غیر [[تذکّر]] حق صائم شود؛ و از مسجد [[عبودیت]] خارج نشود مگر به قدر [[حاجت]]؛ و با غیر حق انس نگیرد و [[دلبستگی]] به غیر پیدا نکند که اینها خلاف آداب عبادت است<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ص۱۶۴.</ref>. | ||
قابل ذکر است که خداوند متعال [[راز آفرینش]] هستی را دو چیز معرّفی کرد: عبادت [[جن]] و انس که پیشتر اشاره رفت و [[معرفت]] [[انسان]] به [[قدرت]] و [[علم خداوند]]. بر همین اساس میفرماید: «[[خداوند]] کسی است که [[هفت آسمان]] را آفرید و [[زمین]] را نیز مانند آن، [[فرمان]] او در میان آنها نازل میشود تا بدانید که [[خدا]] بر هر چیز تواناست و مسلماً [[علم]] او به همه چیز احاطه دارد» | قابل ذکر است که خداوند متعال [[راز آفرینش]] هستی را دو چیز معرّفی کرد: عبادت [[جن]] و انس که پیشتر اشاره رفت و [[معرفت]] [[انسان]] به [[قدرت]] و [[علم خداوند]]. بر همین اساس میفرماید: «[[خداوند]] کسی است که [[هفت آسمان]] را آفرید و [[زمین]] را نیز مانند آن، [[فرمان]] او در میان آنها نازل میشود تا بدانید که [[خدا]] بر هر چیز تواناست و مسلماً [[علم]] او به همه چیز احاطه دارد» {{متن قرآن|اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَمِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ وَأَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحَاطَ بِكُلِّ شَيْءٍ عِلْمًا}} <ref>«خداوند است که هفت آسمان را و از زمین همانند آنها را آفریده است. فرمان (وی) میان آنها فرود میآید تا بدانید که خداوند بر هر کاری تواناست و اینکه دانش خداوند فراگیر همه چیز است» سوره طلاق، آیه ۱۲.</ref>. این دو [[آیه]]، نشان میدهند که [[هدف از آفرینش]] ([[جن]] و انس) [[شناخت]] [[خداوند متعال]] در مرحله اول و [[عبادت]] خداوند متعال در مرحله ثانی است؛ بنابراین سالک باید خداوند متعال را بشناسد و بداند چگونه و چه کسی را میپرسند<ref>جوادی آملی، تسنیم، ج۱۶، ص۶۲۲.</ref> از همین روی کلمه عبادت در آیه {{متن قرآن|مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ}} به [[معرفت]] [[تفسیر]] شده است<ref>{{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ ذِكْرُهُ مَا خَلَقَ الْعِبَادَ إِلَّا لِيَعْرِفُوهُ فَإِذَا عَرَفُوهُ عَبَدُوهُ}} خدا بندگان خودش را خلق نکرد، جز برای اینکه او را بشناسند؛ وقتی که او را شناختند، عبادتش خواهند کرد. نورالثقلین، ج۵، ص۱۳۲.</ref>. [[امام حسین]] {{ع}} میفرماید: «ای [[مردم]]، به [[درستی]] که [[خداوند]]، [[بندگان]] را جز برای شناخت خود نیافریده است و هنگامی که او را شناختند عبادتش میکنند و زمانی که او را عبادت کردند از [[پرستش]] غیر او [[بینیاز]] میگردند»<ref>{{متن حدیث|أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ ذِكْرُهُ مَا خَلَقَ الْعِبَادَ إِلَّا لِيَعْرِفُوهُ فَإِذَا عَرَفُوهُ عَبَدُوهُ فَإِذَا عَبَدُوهُ اسْتَغْنَوْا بِعِبَادَتِهِ عَنْ عِبَادَةِ مَا سِوَاهُ}}. صدوق، علل الشرایع، ج۱، ص۹، باب ۹، ح۱.</ref>. بنابراین، غرض نهایی از [[خلقت]] همان [[حقیقت]] عبادت است، یعنی این است که [[بنده]] از خود و از هر چیز دیگر [[بریده]]، به یاد [[پروردگار]] خود باشد، و او را ذکر گوید<ref>امام خمینی، شرح چهل حدیث، ص۳۵.</ref>. همچنین [[قرآن کریم]] گستره عبادت برای [[انسان]] را در همه زمانها و مکانها ثابت میکند و بر این [[اندیشه]] [[استوار]] است که انسان تا انسان است نیازمند عبادت است و میفرماید: {{متن قرآن|وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ}}<ref>«و پروردگارت را پرستش کن تا مرگ تو فرا رسد» سوره حجر، آیه ۹۹.</ref> [[یقین]] در [[آیه]] به [[مرگ]] [[تفسیر]] شده و تا زمانی که [[موت]] کلی و فنای مطلق دست نداده [[حقّ]] [[عابد]] است که [[عبادت]] کرده و [[خدا]] را [[پرستش]] کند<ref>امام خمینی، سر الصلادة، ص۸۳.</ref>.<ref>[[قاسم بابایی|بابایی، قاسم]]، [[نظام عبادی اسلام - بابایی (مقاله)| مقاله «نظام عبادی اسلام»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۴۲۰.</ref> | ||
== ساختار [[نظام عبادی]] == | == ساختار [[نظام عبادی]] == | ||
خط ۸۰: | خط ۱۷۹: | ||
انجام عبادت به منظور تحصیل مقاصد دنیوی: این گروه، هدفشان از انجام عبادت رسیدن به درخواستهای دنیوی است؛ گرچه در انجام عمل [[خداوند]] را واسطه قرار میدهند؛ مثل [[خواندن نماز]] شب برای توسعه روزی، و خواندن نماز اول ماه برای [[سلامتی]] از آفات آن ماه، و دادن [[صدقات]] برای [[سلامتی]]، و دیگر مقصدهای [[دنیوی]]. بعضی از [[فقهاء]] این مرتبه از [[اخلاص]] را شرط [[صحت]] [[عبادات]] شمردهاند؛ ولی [[امام خمینی]] [[معتقد]] است که به حسب [[قواعد]] فقهیّه این خلاف تحقیق است؛ زیرا هرچند [[هدف]] از [[خواندن نماز]] شب توسعه روزی است؛ لکن [[داعی]] او و قصد اولیه برای خداست و به عبارتی آنچه که مؤثر در انجام فعل است انجام دستور خداست و [[طلب]] توسعه در روزی به عنوان جزء اصلی در انجام فعل نیست؛ آری اینگونه از مقاصد ثمرهاش تأکید غرض و شدت [[اشتیاق]] است<ref>امام خمینی، کتاب الطهارة (تقریر فاضل لنکرانی)، ص۳۷۱.</ref>. این [[نماز]] هرچند از جهت [[فقهی]] صحیح است؛ ولی دارای کمال نیست و بیارزش است و مثل سایر کسبهای مشروعه است، بلکه شاید از آن نیز کمتر باشد<ref>امام خمینی، آداب الصلوة، ص۱۶۴.</ref>؛ زیرا این [[عبادت]]، عبادت خالصانه نبوده؛ چراکه [[نیت]] صادق و [[اراده]] خالصانه ندارد؛ بلکه این عبادت برای تعمیر [[دنیا]] و رسیدن به مطلوبات نفسانیه دنیویه است<ref>امام خمینی، شرح چهل حدیث، ص۳۲۶.</ref>. | انجام عبادت به منظور تحصیل مقاصد دنیوی: این گروه، هدفشان از انجام عبادت رسیدن به درخواستهای دنیوی است؛ گرچه در انجام عمل [[خداوند]] را واسطه قرار میدهند؛ مثل [[خواندن نماز]] شب برای توسعه روزی، و خواندن نماز اول ماه برای [[سلامتی]] از آفات آن ماه، و دادن [[صدقات]] برای [[سلامتی]]، و دیگر مقصدهای [[دنیوی]]. بعضی از [[فقهاء]] این مرتبه از [[اخلاص]] را شرط [[صحت]] [[عبادات]] شمردهاند؛ ولی [[امام خمینی]] [[معتقد]] است که به حسب [[قواعد]] فقهیّه این خلاف تحقیق است؛ زیرا هرچند [[هدف]] از [[خواندن نماز]] شب توسعه روزی است؛ لکن [[داعی]] او و قصد اولیه برای خداست و به عبارتی آنچه که مؤثر در انجام فعل است انجام دستور خداست و [[طلب]] توسعه در روزی به عنوان جزء اصلی در انجام فعل نیست؛ آری اینگونه از مقاصد ثمرهاش تأکید غرض و شدت [[اشتیاق]] است<ref>امام خمینی، کتاب الطهارة (تقریر فاضل لنکرانی)، ص۳۷۱.</ref>. این [[نماز]] هرچند از جهت [[فقهی]] صحیح است؛ ولی دارای کمال نیست و بیارزش است و مثل سایر کسبهای مشروعه است، بلکه شاید از آن نیز کمتر باشد<ref>امام خمینی، آداب الصلوة، ص۱۶۴.</ref>؛ زیرا این [[عبادت]]، عبادت خالصانه نبوده؛ چراکه [[نیت]] صادق و [[اراده]] خالصانه ندارد؛ بلکه این عبادت برای تعمیر [[دنیا]] و رسیدن به مطلوبات نفسانیه دنیویه است<ref>امام خمینی، شرح چهل حدیث، ص۳۲۶.</ref>. | ||
انجام عبادت به منظور رسیدن به لذتهای بهشتی: این گروه هدفشان از انجام عبادت، رسیدن به لذتهای بهشتی است؛ گرچه در انجام عمل [[خداوند]] را واسطه قرار میدهند. [[روایات شریفه]] اینگونه عبادت را عبادت اجیران نامیدهاند<ref>امام خمینی، آداب الصلوة، ص۱۶۴؛ امام صادق {{ع}}: {{متن حدیث قَوْمٌ عَبَدُوا اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى طَلَباً لِلثَّوَابِ فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْأُجَرَاءِ}}. بحارالانوار، ج۶۷، ص۲۳۶.</ref>،؛ چراکه عبادت این گروه، مثل عبادت کارگر است که اگر در مقابل کارش به او مزدی پرداخت نشود کار نمیکند<ref>{{عربی|اذ حالهم في العبادة مثل حال الاجراء في المعاملة لو لم يكن الاجر لم يعملوا}}. (صالح المازندرانی، شرح أصول الکافی، ج۲۵۱، الحدیث السابع، ص۲۵۱).</ref>. اینگونه عبادت نیز در نظر [[اهل الله]] مثل سایر کسبهاست، با این تفاوت که عمل این کاسب (در صورتی که [[قیام]] به امر کند و از مفسدات صوریّه عمل را تخلیص کند) اجرتش بیشتر و بالاتر است<ref>امام علی {{ع}}: {{متن حدیث|الْعُبَّادُ ثَلَاثَةٌ: قَوْمٌ عَبَدُوا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَوْفاً فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْعَبِيدِ...}}. بحارالانوار، ج۶۷، ص۲۳۶.</ref>. | انجام عبادت به منظور رسیدن به لذتهای بهشتی: این گروه هدفشان از انجام عبادت، رسیدن به لذتهای بهشتی است؛ گرچه در انجام عمل [[خداوند]] را واسطه قرار میدهند. [[روایات شریفه]] اینگونه عبادت را عبادت اجیران نامیدهاند<ref>امام خمینی، آداب الصلوة، ص۱۶۴؛ امام صادق {{ع}}: {{متن حدیث| قَوْمٌ عَبَدُوا اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى طَلَباً لِلثَّوَابِ فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْأُجَرَاءِ}}. بحارالانوار، ج۶۷، ص۲۳۶.</ref>،؛ چراکه عبادت این گروه، مثل عبادت کارگر است که اگر در مقابل کارش به او مزدی پرداخت نشود کار نمیکند<ref>{{عربی|اذ حالهم في العبادة مثل حال الاجراء في المعاملة لو لم يكن الاجر لم يعملوا}}. (صالح المازندرانی، شرح أصول الکافی، ج۲۵۱، الحدیث السابع، ص۲۵۱).</ref>. اینگونه عبادت نیز در نظر [[اهل الله]] مثل سایر کسبهاست، با این تفاوت که عمل این کاسب (در صورتی که [[قیام]] به امر کند و از مفسدات صوریّه عمل را تخلیص کند) اجرتش بیشتر و بالاتر است<ref>امام علی {{ع}}: {{متن حدیث|الْعُبَّادُ ثَلَاثَةٌ: قَوْمٌ عَبَدُوا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَوْفاً فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْعَبِيدِ...}}. بحارالانوار، ج۶۷، ص۲۳۶.</ref>. | ||
انجام [[عبادت]] به قصد [[خوف]] از [[جهنم]]: این گروه در انجام عمل، [[خدا]] را واسطه قرار میدهند؛ ولی هدفشان از انجام عبادت، [[ترس]] از [[عذاب]] جهنم است و برای [[رهایی]] از عذابهای جهنم خدا را عبادت میکنند. [[روایات شریفه]] اینگونه عبادت را عبادت [[عبید]] نامیدهاند<ref>امام خمینی، شرح چهل حدیث، ص۳۲۵.</ref>؛ زیرا همانطور که [[عبد]] به سبب ترس از [[عقوبت]] و [[مجازات]] مولایش کار میکند؛ عبادتکنندگان در این قسم نیز به سبب ترس از عذاب عبادت میکنند<ref>صالح المازندرانی، شرح أصول الکافی، ج۸ ص۲۵۱، الحدیث السابع: {{عربی|اذا لعابد فيها شبيه بالعبد في فعله خوفا من السيد و تحرزا من عقوبته}}.</ref> و این عبادت نیز در نظر [[اصحاب]] [[قلوب]] قیمتی ندارد و در نظر [[اهل معرفت]] فرق نمیکند که [[انسان]] عملی را به سبب خوف از [[حدود و تعزیرات]] در [[دنیا]]، یا خوف از [[عقاب]] و عذاب [[آخرتی]] و یا برای رسیدن به لذتهای [[بهشتیان]] انجام دهد؛ در اینکه هیچیک برای خدا نیست و [[داعی]] بر امری است که مطابق [[قواعد]] فقهیّه عمل را از بطلان خارج میکند؛ ولی در بازار اهل معرفت این متاع را ارزشی نیست<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ص۱۶۶.</ref>. | انجام [[عبادت]] به قصد [[خوف]] از [[جهنم]]: این گروه در انجام عمل، [[خدا]] را واسطه قرار میدهند؛ ولی هدفشان از انجام عبادت، [[ترس]] از [[عذاب]] جهنم است و برای [[رهایی]] از عذابهای جهنم خدا را عبادت میکنند. [[روایات شریفه]] اینگونه عبادت را عبادت [[عبید]] نامیدهاند<ref>امام خمینی، شرح چهل حدیث، ص۳۲۵.</ref>؛ زیرا همانطور که [[عبد]] به سبب ترس از [[عقوبت]] و [[مجازات]] مولایش کار میکند؛ عبادتکنندگان در این قسم نیز به سبب ترس از عذاب عبادت میکنند<ref>صالح المازندرانی، شرح أصول الکافی، ج۸ ص۲۵۱، الحدیث السابع: {{عربی|اذا لعابد فيها شبيه بالعبد في فعله خوفا من السيد و تحرزا من عقوبته}}.</ref> و این عبادت نیز در نظر [[اصحاب]] [[قلوب]] قیمتی ندارد و در نظر [[اهل معرفت]] فرق نمیکند که [[انسان]] عملی را به سبب خوف از [[حدود و تعزیرات]] در [[دنیا]]، یا خوف از [[عقاب]] و عذاب [[آخرتی]] و یا برای رسیدن به لذتهای [[بهشتیان]] انجام دهد؛ در اینکه هیچیک برای خدا نیست و [[داعی]] بر امری است که مطابق [[قواعد]] فقهیّه عمل را از بطلان خارج میکند؛ ولی در بازار اهل معرفت این متاع را ارزشی نیست<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ص۱۶۶.</ref>. | ||
خط ۱۱۴: | خط ۲۱۳: | ||
=== [[معرفت]] به [[اسرار]] و [[حقایق]] عبادت === | === [[معرفت]] به [[اسرار]] و [[حقایق]] عبادت === | ||
یکی دیگر از عوامل حضور قلب در عبادت، فهمیدن اسرار و حقایق عبادت است<ref>امام خمینی، شرح چهل حدیث، ص۴۳۷.</ref>. عبادت دارای اسراری است که [[امام]] در کتاب «سر الصلاة» به بعضی از اسرار و رموز نهفته در عبادت پرداختهاند؛ از جمله اسرار حضور قلب این است که عبادت با حضور قلب، زمینه [[عروج]] انسان را به همراه دارد که براساس [[روایات]] وارده در [[قرب | یکی دیگر از عوامل حضور قلب در عبادت، فهمیدن اسرار و حقایق عبادت است<ref>امام خمینی، شرح چهل حدیث، ص۴۳۷.</ref>. عبادت دارای اسراری است که [[امام]] در کتاب «سر الصلاة» به بعضی از اسرار و رموز نهفته در عبادت پرداختهاند؛ از جمله اسرار حضور قلب این است که عبادت با حضور قلب، زمینه [[عروج]] انسان را به همراه دارد که براساس [[روایات]] وارده در [[قرب نوافل]]<ref>رسول الله {{صل}}: {{متن حدیث|وَ مَا تَقَرَّبَ إِلَيَّ عَبْدٌ بِمِثْلِ مَا اِفْتَرَضْتُ عَلَيْهِ وَ إِنَّهُ لَيَتَقَرَّبُ إِلَيَّ بِالنَّافِلَةِ حَتَّى أُحِبَّهُ فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ كُنْتُ سَمْعَهُ اَلَّذِي يَسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ اَلَّذِي يُبْصِرُ بِهِ وَ يَدَهُ اَلَّتِي يَبْطِشُ بِهَا وَ رِجْلَهُ اَلَّتِي يَمْشِي بِهَا إِنْ دَعَانِي أَجَبْتُهُ وَ إِنْ سَأَلَنِي أَعْطَيْتُهُ وَ مَا تَرَدَّدْتُ فِي شَيْءٍ أَنَا فَاعِلُهُ كَتَرَدُّدِي فِي مَوْتِ اَلْمُؤْمِنِ يَكْرَهُ اَلْمَوْتَ وَ أَنَا أَكْرَهُ مَسَاءَتَهُ}}. هیچ بندهای با وسیلهای که نزد من محبوبتر باشد از آنچه بر او واجب کردم به من نزدیک نشد همانا با او نماز نافله به من نزدیک شد تا آنجا که او را دوست بدارم و چون دوستش دارم گوش او شوم که با آن بشنود و چشم او شوم که با آن ببیند و زبان او شوم که با آن سخن گوید و دست او شوم که با آن ضربه زند اگر مرا بخواند جوابش دهم و اگر از من خواهشی کند به او بدهم. ری شهری، میزان الحکمه، حدیث ۱۶۸۶.</ref> سالکی که [[آداب]] [[باطن]] [[عبادت]] را رعایت کند به جایی میرسد که [[خدای سبحان]] در مجاری ادراکی و تحریکی [[عبد صالح]] سالک میشود، به طوری که [[انسان]] [[صالح]] با زبان [[حقّ]] سخن میگوید و با چشم او میبیند<ref>جوادی آملی، تحریر تمهید القواعد، ج۱، ص۱۲۲.</ref> و به بیانی دیگر در [[قرب نوافل]]، صفات [[بشریت]] محو شده و صفات [[الوهیت]] در انسان ظاهر میشود<ref>سجادی، سید جعفر، فرهنگ معارف اسلامی، ج۳، ص۱۴.</ref>. همچنین از جمله [[اسرار عبادت]] این که انسان میتواند به [[مقامات]] عالی [[عرفانی]] رسیده و [[قلب سلیم]] پیدا کند. قلب سلیم، [[قلبی]] است که در آن غیر [[خدا]] نباشد، و از [[شک]] و [[شرک]] [[خالص]] باشد و اعضاء ظاهره و قوای ملکیّه نیز [[تسلیم]] [[حق]] شوند<ref>امام خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۴۰۷.</ref>. در مجموع [[شناخت]] این [[حقایق]] و [[معرفت]] نسبت به اسرار عبادت، زمینه [[حضور قلب]] در عبادت را فراهم میکند.<ref>[[قاسم بابایی|بابایی، قاسم]]، [[نظام عبادی اسلام - بابایی (مقاله)| مقاله «نظام عبادی اسلام»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۴۳۲.</ref> | ||
=== اقسام حضور قلب در عبادت === | === اقسام حضور قلب در عبادت === | ||
خط ۱۲۶: | خط ۲۲۵: | ||
== [[فقه]] [[عبادت]] == | == [[فقه]] [[عبادت]] == | ||
یکی دیگر از گفتارهای [[نظام عبادی]]، فقه عبادت | یکی دیگر از گفتارهای [[نظام عبادی]]، فقه عبادت است. قابل ذکر است همانگونه که امام درباره [[اسرار نماز]] دارای تألیفات گوناگونی است درباره فقه عبادت نیز آثار [[ارزشمندی]] دارد. مجموعه تألیفات امام در فقه و اصول به دو بخش قابل تقسیم است: بخشی از اصول و فقه که امام به قلم خودشان تقریر کردهاند همانند: [[انوار]] الهدایة فی تعلیقة علی الکفایة، مناهج الوصول الی [[علم]] الاصول، کتاب الطهارة، تحریرالوسیلة و بخشی دیگر از کتب که [[شاگردان]] امام تقریر کردهاند؛ در این میان میتوان به تقریرات [[آیتالله]] [[فاضل لنکرانی]] (کتاب الطهارة، [[معتمد]] الاصول) تقریرات آیتالله اشتهاردی (تنقیح الاصول) و تقریرات آیتالله لنگرودی (جواهر الاصول) اشاره کرد. | ||
=== تقسیم [[واجب]] به توصلی و تعبدی === | === تقسیم [[واجب]] به توصلی و تعبدی === | ||
نخستین نکته در «فقه عبادت»، تقسیمبندی عبادت به توصلی و تعبدی است. [[امام خمینی]] در این بخش نگرش نوینی را ارایه دادهاند که حائز اهمیت است. امام با طرح نقدهایی به تعریف مشهور علمای اصول از توصلی و تعبدی، تقسیم ثنایی را نپذیرفته و به تقسیمبندی چهارگانه پرداختهاند که بدان خواهیم پرداخت. | نخستین نکته در «فقه عبادت»، تقسیمبندی عبادت به توصلی و تعبدی است. [[امام خمینی]] در این بخش نگرش نوینی را ارایه دادهاند که حائز اهمیت است. امام با طرح نقدهایی به تعریف مشهور علمای اصول از توصلی و تعبدی، تقسیم ثنایی را نپذیرفته و به تقسیمبندی چهارگانه پرداختهاند که بدان خواهیم پرداخت. | ||
[[ | [[صاحبنظران]] [[علم اصول]] در تعریف واجب توصلی گفتهاند: توصلی به واجباتی گفته میشود که [[قصد قربت]] در آنها شرط نیست و به صرف انجام عمل، بدون قصد قربت، [[تکلیف]] از عهده [[مکلف]] ساقط میشود. همانند شخصی که معاملهای را انجام میدهد. چنانچه در انجام [[معامله]] قصد قربت نداشته باشد و عمل را به صورت ریایی و برای [[خودنمایی]] انجام دهد، معامله صحیح است (هرچند [[ریا]] [[حرام]] است) و لکن در [[صحت]] معامله اشکالی پیش نمیآید<ref>آخوند خراسانی، کفایة الاصول، ص۷۲.</ref>. امام به تعریف صاحب کفایه اشکال گرفته و آن را نمیپذیرد؛ زیرا این تعریف، همه اقسام توصلی را شامل نمیشود و به بیانی دیگر این تعریف، جامع همه افراد نیست. باید افزود که گونهای از [[واجبات]] توصلی است که در آن قصد قربت شرط نیست و لکن قصد عنوان (اینکه [[مکلف]] در هنگام عمل متوجه کارش باشد و بداند که کارش به چه نیتی است مثلاً اگر [[انسان]] هنگامی که جواب [[سلام]] کسی را میدهد در نیتش صرفاً گفتن الفاظ بوده و قصدش جواب سلام نباشد، [[تکلیف]] از او ساقط نمیشود) شرط است و تعریف آخوند این قسم را شامل نمیشود؛ از این رو، [[امام]] [[واجب]] توصلی را به دو قسم تقسیم میکنند. [[واجبات]] توصلی که در آن انجام عمل به هر شکلی تکلیف را ساقط میکند گرچه در انجام واجب، عنوان و [[قصد قربت]] را به جا نیاورد؛ مثل شستن [[لباس]] [[نجس]]. واجبات توصلی که در آن انجام عمل باید با قصد عنوان باشد؛ ولی احتیاجی به قصد قربت ندارد؛ مثل جواب سلام که در جواب دادن به سلام طرف مقابل باید قصد و عنوانش رد سلام او باشد و گرنه چنانچه قصدش جواب سلام نباشد تکلیف از او ساقط نمیشود<ref>امام خمینی، تنقیح الأصول، ج۱، ص۲۵۳.</ref>. | ||
[[ | [[صاحبنظران]] [[علم اصول]] در تعریف واجب تعبدی گفتهاند: تعبدی که معادل آن در [[زبان فارسی]] «[[پرستش]]» است - به واجباتی اطلاق میشود که قصد قربت در آنها شرط [[صحت]] عمل است و با وجود قصد قربت، عمل صحیح خواهد بود. بنابراین اگر کسی در [[نماز]] که یکی از اقسام واجب تعبدی است، قصد قربت نداشته باشد نمازش [[باطل]] است. امام اشکال میگیرند که این تعریف، تعریف جامعی نیست؛ زیرا قسم دیگری از [[عبادات]] تعبدی است<ref>امام خمینی، تنقیح الأصول، ج۱، ص۲۵۳.</ref> مثل [[خمس]] و [[زکات]] که به آنها اطلاق تعبدی شده و لکن اطلاق پرستش به آنها نمیشود و تعریف علمای اصول، قسم دوم را شامل نمیشود. با توجه اشکال مطرح شده، [[امام خمینی]] تقسیم دیگری ارایه میدهد؛ بدین صورت، عباداتی که در آنها قصد قربت شرط است بر دو قسماند: اول: [[عبادت]] تعبدی: عبادتی است که قصد عنوان و قصد قربت در آن شرط است همچنین اتیان عمل به منظور عبادت و ثناء [[خداوند]] است. مثل [[نماز]] که با انجام آن میتوان گفت او خداوند را [[عبادت]] کرده و در [[فارسی]] به آن [[پرستش]] میگویند. دوم: [[عبادات]] تقربی: عبادتی که قصد عنوان و [[قصد قربت]] در آن شرط است و لکن با این وجود این عمل را عمل [[عبادی]] نمیگویند مثل [[پرداخت خمس]] و [[زکات]] که اگر در [[نیت]]، قصد عنوان و قصد قربت را به جا نیاورد [[تکلیف]] از او ساقط نمیشود و لکن با پرداخت خمس، [[صدق]] نمیکند که [[خدا]] را عبادت کرده بلکه گفته میشود {{عربی|إنها تقرب إلى الله}} یعنی با انجام این عمل به خداوند [[تقرب]] پیدا کرد<ref>امام خمینی، مناهج الوصول إلی علم الأصول، ج۱، ص۲۶۰.</ref>.<ref>[[قاسم بابایی|بابایی، قاسم]]، [[نظام عبادی اسلام - بابایی (مقاله)| مقاله «نظام عبادی اسلام»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۴۳۴.</ref> | ||
=== اقسام عبادات تعبدی و تقربی === | === اقسام عبادات تعبدی و تقربی === | ||
خط ۲۷۴: | خط ۳۷۳: | ||
به [[اعتقاد]] [[رهبر معظم انقلاب]] [[اسلامی]] در زندگی آن [[حضرت]] سه نکته مهم وجود دارد: | به [[اعتقاد]] [[رهبر معظم انقلاب]] [[اسلامی]] در زندگی آن [[حضرت]] سه نکته مهم وجود دارد: | ||
#جمع بین زندگی یک [[زن]] [[مسلمان]] در رفتارش با شوهر و [[فرزندان]] و انجام [[وظایف]] [[خانه]]. | #جمع بین زندگی یک [[زن]] [[مسلمان]] در رفتارش با شوهر و [[فرزندان]] و انجام [[وظایف]] [[خانه]]. | ||
#انجام وظایف سیاسی به عنوان یک [[انسان]] [[مجاهد]] و | #انجام وظایف سیاسی به عنوان یک [[انسان]] [[مجاهد]] و خستگیناپذیر و [[جهادگر]] و موضعگیری و [[سخنرانی]] در [[دفاع از حق]] بعد از [[رسول خدا]]. | ||
#عبادتگر و [[قیام]] کننده برای [[خدا]] و [[خاضع]] و [[خاشع]] برای [[پروردگار]] در [[محراب]] عبادت. | #عبادتگر و [[قیام]] کننده برای [[خدا]] و [[خاضع]] و [[خاشع]] برای [[پروردگار]] در [[محراب]] عبادت. | ||
[[رهبر انقلاب]] پس از تبیین [[زندگی حضرت زهرا]]{{س}} در سه محور یاد شده بر این نکته تأکید میکنند که جمع کردن این سه بعد نقطه درخشان [[زندگی فاطمه زهرا]]{{س}} است، او این سه جهت را از هم جدا نکرد<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با خانوادههای مفقودان و جانبازان فارس و همدان، ۲۲/۹/۱۳۶۸.</ref>. | [[رهبر انقلاب]] پس از تبیین [[زندگی حضرت زهرا]]{{س}} در سه محور یاد شده بر این نکته تأکید میکنند که جمع کردن این سه بعد نقطه درخشان [[زندگی فاطمه زهرا]]{{س}} است، او این سه جهت را از هم جدا نکرد<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با خانوادههای مفقودان و جانبازان فارس و همدان، ۲۲/۹/۱۳۶۸.</ref>. | ||
خط ۲۸۷: | خط ۳۸۶: | ||
# رمضان ماه [[روزه]] است، ماه انس با قرآن و ماه [[مناجات]] و [[دعا]]، [[جهاد با نفس]]. | # رمضان ماه [[روزه]] است، ماه انس با قرآن و ماه [[مناجات]] و [[دعا]]، [[جهاد با نفس]]. | ||
#ماه [[جهاد]] با [[دشمنان خدا]]، [[آمادگی]] و [[ذخیره]] [[تقوا]]، ماه [[صله رحم]]، [[صدق]] با [[برادران دینی]]، [[تدبر در قرآن]]، ذخیره [[سرمایه]] حرکت [[الهی]] در طول یک سال<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در خطبههای نماز جمعه، ۱۶/۱/۱۳۷۰.</ref>. | #ماه [[جهاد]] با [[دشمنان خدا]]، [[آمادگی]] و [[ذخیره]] [[تقوا]]، ماه [[صله رحم]]، [[صدق]] با [[برادران دینی]]، [[تدبر در قرآن]]، ذخیره [[سرمایه]] حرکت [[الهی]] در طول یک سال<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در خطبههای نماز جمعه، ۱۶/۱/۱۳۷۰.</ref>. | ||
# [[شبهای قدر]]: از اول [[مغرب]] تا [[اذان]] [[صبح]] [[شب قدر]] است، در این شب دعا کنید که دعا یکی از علل و اسباب است هر چیزی حتی خواستههای کوچک را از [[خدا]] بخواهید. | # [[شبهای قدر]]: از اول [[مغرب]] تا [[اذان]] [[صبح]] [[شب قدر]] است، در این شب دعا کنید که دعا یکی از علل و اسباب است هر چیزی حتی خواستههای کوچک را از [[خدا]] بخواهید. لکن مهمترین [[دعاها]] دعا برای [[اسلام]]، [[عافیت]]، [[مهربانی]] [[مردم]] با یکدیگر، [[حفظ وحدت]] و خشکیدن بعضی از [[مفاسد]] از [[کشور]] است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با دانشجویان، ۱/۱۱/۱۳۷۶.</ref>. | ||
دوم: [[ماه رجب]]: به عقیده رهبر انقلاب [[رجب]] ماه بهار عبادت و [[تضرع]] و [[توسل]] إلی الله است، ماه تشبه به [[حضرت]] [[امیر المؤمنین]]{{ع}} است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با مردم به مناسبت میلاد امام علی{{ع}}، ۲۶/۴/۱۳۸۷.</ref>. | دوم: [[ماه رجب]]: به عقیده رهبر انقلاب [[رجب]] ماه بهار عبادت و [[تضرع]] و [[توسل]] إلی الله است، ماه تشبه به [[حضرت]] [[امیر المؤمنین]]{{ع}} است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با مردم به مناسبت میلاد امام علی{{ع}}، ۲۶/۴/۱۳۸۷.</ref>. | ||
خط ۳۰۵: | خط ۴۰۴: | ||
# [[پرونده:1100618.jpg|22px]] [[قاسم بابایی|بابایی، قاسم]]، [[نظام عبادی اسلام - بابایی (مقاله)| مقاله «نظام عبادی اسلام»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|'''منظومه فکری امام خمینی''']] | # [[پرونده:1100618.jpg|22px]] [[قاسم بابایی|بابایی، قاسم]]، [[نظام عبادی اسلام - بابایی (مقاله)| مقاله «نظام عبادی اسلام»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|'''منظومه فکری امام خمینی''']] | ||
# [[پرونده:1100619.jpg|22px]] [[ابوالحسن غفاری|غفاری، ابوالحسن]]، [[نظام عبادی اسلام - غفاری (مقاله)|مقاله «نظام عبادی اسلام»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ (کتاب)|'''منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱''']] | # [[پرونده:1100619.jpg|22px]] [[ابوالحسن غفاری|غفاری، ابوالحسن]]، [[نظام عبادی اسلام - غفاری (مقاله)|مقاله «نظام عبادی اسلام»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ (کتاب)|'''منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱''']] | ||
# [[پرونده:IM009875.jpg|22px]] [[سعید نصیری|نصیری، سعید]]، [[عبادت (مقاله)| مقاله «عبادت»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۷ (کتاب)|'''دانشنامه امام خمینی ج۷''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
خط ۳۱۱: | خط ۴۱۱: | ||
[[رده:عبادت]] | [[رده:عبادت]] | ||
[[رده:مدخلهای در انتظار تلخیص]] |