ربوبیت: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'ه. ق.' به 'ﻫ.ق') |
|||
(۳۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[ربوبیت در لغت]] - [[ربوبیت در قرآن]] - [[ربوبیت در حدیث]] - [[ربوبیت در کلام اسلامی]] - [[ربوبیت در معارف دعا و زیارات]] - [[ربوبیت در عرفان اسلامی]] | پرسش مرتبط = ربوبیت (پرسش)}} | ||
== | == [[وجوب]] ربوبیت ذاتی [[خداوند]] == | ||
* | *"[[رب]]" در لغت به معنای [[اصلاح]] کردن امری و [[قیام]] بر [[مصالح]] آن است که دائماً همراه و ملازم با مربوب خود است و لذا به "مربّی" و [[مصلح]] یک امر، [[رب]] او گفته میشود<ref>معجم المقاییس اللغه (ط. مکتب الاعلام الاسلامی، ۱۴۰۴ ﻫ.ق) ج۲، ص۳۸۱.</ref>. | ||
# | * با توجه به همین نکات است که دو واژه [[رب]] و مربّی، گرچه از دو ریشهاند، ولی از جهت معنا به هم نزدیک هستند؛ امّا تفاوت میان آنها در سه حیطه است: | ||
# در [[تربیت]]، قید [[مالکیّت]] برای مربّی وجود ندارد؛ | |||
# درآن دوام و پیجویی نیست؛ در حالی که در معنای [[رب]]، [[مالکیّت]] و [[سیادت]] و [[سروری]] مربّی نسبت به مورد [[تربیت]] وجود دارد؛ | |||
# [[رب]]، آن [[مالکی]] است که مملوک خود را به سوی کمال لایقش دائماً [[هدایت]] میکند و مخلوق همیشه تحت پوشش [[رحمت]] واسعه [[خالق]] خود قرار دارد<ref>مفردات الفاظ القرآن (ط. دارالقلم- الدار الشامیه، ۱۴۱۲ ﻫ.ق) ص۳۳۶.</ref>. | |||
* بنابراین، [[مقام]] [[ربوبیّت الهی]]، همه موجودات را به مقدار استعداد و ظرفیّتی که دارند، به سوی کمال لایقشان [[هدایت]] میکند:{{متن قرآن|قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى}}<ref>«گفت: پروردگار ما کسی است که آفرینش هر چیز را به (فراخور) او، ارزانی داشته سپس راهنمایی کرده است» سوره طه، آیه ۵۰.</ref><ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص۱۸۱.</ref>. | |||
== | == لوازم ربوبیت علیالاطلاق [[خداوند]] == | ||
* | * ربوبیت ذاتی [[خداوند]] در [[مقام]] فعل، همه ابعاد هستی مخلوقات را تحت پوشش [[تربیت]] خود قرار میدهد<ref>صفات ذات آن دسته از اوصاف الهی است که مستقیماً از ذات باری تعالی بر میخیزد. و چون خداوند کمال مطلق است و صفات ذات با ذات متحد است، علامت این اوصاف آن است که مقابل ندارد؛ مانند علم، قدرت، حیات، بهاء، جمال و... {{عربی|الصفات الذاتيه هي ما یوصف الله بها ولا يوصف بضدّها نحو القدره والعزه والعظمه وغيرها}}. برخلاف اوصاف فعلی که از توجه به مخلوقات، که از افعال الهی هستند، بر میخیزد و در نتیجه، مقابل آنها نیز وصف باری قرار میگیرند: {{عربی|الصفات الفعليه هي ما يجوز أن يوصف الله بضدّه کالرضا والرحمة والسخط والغضب و نحوها}}. (کتاب التعریفات (ط. ناصر خسرو، ۱۴۱۲ ﻫ.ق)، ج۱، ص۵۸.) بنابراین، رابطه بین ربوبیّت ذاتی و فعلی خداوند آن است که خداوند ازلاً و ابداً رب است و از این رو مخلوقات را به تناسب استعداد آنان تربیت میکند و لذا انقطاع و عدم انقطاع و شدّت و ضعف ربوبیّت او در مقام فعل، به استعداد مخلوقات باز میگردد.</ref>، و ضمن آنکه به آنان همه ابزار [[رشد]] و کمال را تا رسیدن به عالیترین حدّ کمال لایق خودشان [[عنایت]] میکند، در مسیر [[رسیدن به کمال]] نهایی نیز آنان را از [[هدایت]] خود [[محروم]] نمینماید. چنانکه در [[زندگی]] [[تکوینی]] نباتات و حیوانات، [[ربوبیّت الهی]] آنها را در طریق لانهسازی، تهیّه [[غذا]]، تولید مثل، محافظت از خود در برابر [[دشمنان]] و... [[هدایت]] میکند؛ مثلاً درباره [[زنبور عسل]] میفرماید: {{متن قرآن|وَأَوْحَى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِي مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا وَمِنَ الشَّجَرِ وَمِمَّا يَعْرِشُونَ ثُمَّ كُلِي مِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ فَاسْلُكِي سُبُلَ رَبِّكِ ذُلُلًا يَخْرُجُ مِنْ بُطُونِهَا شَرَابٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ فِيهِ شِفَاءٌ لِلنَّاسِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ}}<ref>«و پروردگارت به زنبور عسل الهام کرد که بر کوهها و بر درخت و بر داربستهایی که (مردم) میسازند لانه گزین! سپس از (گل) همه میوهها بخور و راههای هموار پروردگارت را بپوی! (آنگاه) از شکمش شهدی با رنگهای گوناگون برمیآید که در آن برای مردم درمانی است، بیگمان در این، نشانهای است برای گروهی که میاندیشند» سوره نحل، آیه ۶۸-۶۹.</ref>. | ||
* و یا درباره [[انسان]] میفرماید: {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ يُخْرِجُكُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ ثُمَّ لِتَكُونُوا شُيُوخًا وَمِنْكُمْ مَنْ يُتَوَفَّى مِنْ قَبْلُ وَلِتَبْلُغُوا أَجَلًا مُسَمًّى وَلَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ}}<ref>«اوست که شما را از خاک سپس از نطفه و آنگاه از خونی بسته آفرید، سرانجام شما را به گونه نوزادی برآورد سپس (توان میدهد) تا به رشد کاملتان برسید، پس از آن تا پیر گردید- و جان برخی از شما پیشتر (از پیری) گرفته میشود- و تا به زمانی معیّن برسید و باشد که شما» سوره غافر، آیه ۶۷.</ref><ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص۱۸۲.</ref>. | |||
* | |||
== | == ربوبیّت [[خداوند]] در ابعاد مادّی و [[معنوی]] [[انسان]] == | ||
* | * در میان موجودات، [[انسان]] از دو بُعد [[جسم]] و [[روح]] تشکیل شده که هر یک نیازها و غایات کمالی خاصّ خود را دارد. [[جسم]] [[انسان]]، مثل سایر حیوانات، از مرحله نطفه تحت [[تربیت]] [[پروردگار]] و [[لطف]] ربوبیّت او قرارگرفته و مراحل مختلف کمالی را طی میکند، تا [[بدن]] کامل میشود و [[زندگی]] خود را تا [[بزرگسالی]] و سپس [[پیری]] ادامه میدهد. بُعد [[روحانی]] [[انسان]] نیز باید در عالم [[دنیا]] تکمیل شود و به سوی [[کمال انسانی]] خویش [[هدایت]] گردد. [[هدایت]] نوع اوّل، [[هدایت تکوینی]] و دومی [[هدایت تشریعی]] نامیده شده است. هر دوی این هدایتها، تحت اسم ربوبیّت [[پروردگار]]، [[انسان]] را به کمال لایق مادّی و [[معنوی]] خویش رهنمون میشوند<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص۱۸۳.</ref>. | ||
==ربوبیّت [[خداوند]] در | == انواع [[هدایت]] [[انسان]] براساس ربوبیّت [[خداوند]] == | ||
*در | * هرچند [[هدایت]] در معنای اصلی یعنی {{عربی|الارشاد إلى المطلوب}}، اما چون امری ذومراتب است، این تعریف ناظر بر ابتداییترین مرتبه [[هدایت]]، یعنی {{عربی|الارشاد إلى المطلوب}} است. [[هدایت]] به [[توحید]] و مدارج کمال [[انسان]] هنگامی محقّق میگردد که [[مهتدی]] در [[هدایت]] ابتدایی، امر [[مولی]] را [[امتثال]] نموده باشد. | ||
* با این توضیحات، میتوان گفت که [[هدایت]]، به معنای [[مظهر]] ربوبیّت و [[لطف]] و [[رحمت الهی]]، در دو مرحله متجلّی میگردد: اوّل به صورت {{عربی|الارشاد إلى المطلوب}} و در مرتبه دوّم به صورت {{عربی|ايصال إلى المطلوب}}. | |||
# '''[[هدایت ارشادی]]:''' [[هدایت]] در این مرحله، فقط به معنای ارائه طریق است؛ مثل آنکه فردی آدرس محلّی را با استفاده از نقشه [[راهنما]] بگیرد و بر اساس آن به سمت مقصد حرکت کند. [[بدیهی]] است که در چنین هدایتی، [[هادی]] هرگز در [[مشکلات]] راه به [[مهتدی]] کمک نمیکند؛ چنانکه در [[امور دینی]]، بعد از [[پیامبر اکرم]] {{صل}}، [[قرآن]] [[هادی]] [[امّت]] از نوع [[هدایت ارشادی]] است و نقشه [[سعادت]] [[انسانها]] را به ایشان ارائه مینماید. | |||
# '''[[هدایت ایصالی]]:''' در این مرحله، [[هادی]] علاوه بر ارائه طریق، [[مهتدی]] را دائماً [[همراهی]] میکند و او را در موانع و [[مشکلات]] [[راه هدایت]] و حتّی در چالشهای میدان عمل و [[کارزار]] مدد میرساند؛ چنانکه [[خداوند]] در [[هدایت تکوینی]] موجودات، نه تنها طریق [[زندگی]] را به آنها میآموزد، بلکه دائماً آنها را تا [[رسیدن به کمال]] نهایی [[خلقت]] [[همراهی]] میکند. [[شاهد]] بر این مطلب، [[آیات]] [[هدایت الهی]] در [[تربیت]] و [[هدایت]] [[زنبور عسل]] و یا [[جسم]] [[انسان]] است. [[خداوند]] در بیان قاعدهای کلّی میفرماید:{{متن قرآن|وَأَوْحَى فِي كُلِّ سَمَاءٍ أَمْرَهَا}}<ref>«و در هر آسمانی کار آن را وحی کرد» سوره فصلت، آیه ۱۲.</ref>. و همچنین: {{متن قرآن|مَا مِنْ دَابَّةٍ إِلَّا هُوَ آخِذٌ بِنَاصِيَتِهَا إِنَّ رَبِّي عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«هیچ جنبندهای نیست مگر که او بر هستیش چیرگی دارد؛ به راستی پروردگار من بر راهی راست است» سوره هود، آیه ۵۶.</ref>. | |||
* '''نتیجه آنکه:''' اگر اصل اوّل در [[سنّت الهی]] بنا بر [[رحمت]] رحمانیّه او، [[هدایت ایصالی]] همه موجودات تا رسیدن به عالیترین مراتب کمال مقرّر در حداکثر ظرفیت [[استحقاق]] آنهاست، همین [[سنّت]] در [[هدایت تشریعی]] و ارائه [[رحمت]] [[هدایت الهی]] ([[رحمت]] رحیمیّه) برای [[مؤمنین]] وجود دارد. بر این مبنا، [[نزول قرآن]] از مصادیق [[هدایت ارشادی]] و [[پیامبر]] و [[امام]] از مصادیق [[هدایت ارشادی]] و ایصالی [[خداوند]] هستند که [[دلیل]] آن ذیلاً [[تبیین]] میگردد<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص۱۸۴-۱۸۵.</ref>. | |||
==[[ | == استمرار [[ربوبیّت الهی]] پس از [[پیامبر اسلام]] {{صل}} == | ||
*با | * با دقّت در قاعده [[عقلی]] [[لطف]]، روشن میشود که آنچه مؤدّای [[برهان]] است، [[اثبات]] [[هادی الهی]] و [[ضرورت]] وجود [[حجج الهی]] برای [[انسانها]] در همه زماناست؛ خواه [[مردم]] آنها را بپذیرند یا نپذیرند. ولی [[رحمت]] و [[ربوبیّت الهی]] ایجاب میکند که آنچه مقتضی [[هدایت]] است برای همه موجود و در دسترس باشد؛ حال اگر موانعی در مسیر [[هدایت مردم]] پدید آید از سوی خود آنهاست؛ چنانکه [[علی]] {{ع}} میفرمایند:{{متن حدیث|اللَّهُمَّ بَلَى لَا تَخْلُو الْأَرْضُ مِنْ قَائِمٍ لِلَّهِ بِحُجَّةٍ إِمَّا ظَاهِراً مَشْهُوراً وَ إِمَّا خَائِفاً مَغْمُوراً لِئَلَّا تَبْطُلَ حُجَجُ اللَّهِ وَ بَيِّنَاتُهُ}}<ref>نهج البلاغه (للصبحی صالح) (ط. هجرت، ۱۴۱۴ ﻫ.ق)، ص۴۹۷.</ref><ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص۱۸۷-۱۸۸.</ref>. | ||
==منابع== | == [[توحید در ربوبیت]] == | ||
* با توجه به معنای لغوی واژه [[رب]]، [[توحید]] در ربوبیت یعنی "[[اعتقاد]] به اینکه تنها [[خدای متعال]] است که میتواند استقلالا و بدون [[نیاز]] به هیچگونه [[اذن]] و اجازهای، در تمام [[شؤون]] مخلوقات و کل [[جهان]] [[تصرف]] کرده، آنها را [[تدبیر]] و اداره کند" <ref>مصباح یزدی، محمد تقی، معارف قرآن (۳ - ۱)، انتشارات مؤسسه در راه حق، ص۲۳.</ref> | |||
* طبق این تعریف، [[انسان]] بعد از [[آفرینش]]، تدبیرش به خود او [[تفویض]] نشده بلکه با [[تدبیر الهی]] زیست میکند. البته این بدان معنا نیست که هیچ عاملی در طول فاعلیت [[خدا]]، از چیز دیگر تأثیر نپذیرد بلکه [[خداوند]] چیزهای دیگر را واسطه سبب قرار میدهد و از راه آنها تأثیراتی در عالم تحقق پیدا میکند که تأثیرات [[حقیقی]] است. | |||
== منابع == | |||
{{منابع}} | |||
* [[پرونده:11424.jpg|22px]] [[غفار شاهدی|شاهدی، غفار]]، [[توحید و حکومت دینی (مقاله)|'''توحید و حکومت دینی''']] | * [[پرونده:11424.jpg|22px]] [[غفار شاهدی|شاهدی، غفار]]، [[توحید و حکومت دینی (مقاله)|'''توحید و حکومت دینی''']] | ||
* [[پرونده:1379151.jpg|22px]] [[محمد تقی فیاضبخش| | * [[پرونده:1379151.jpg|22px]] [[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|'''ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱''']] | ||
{{پایان منابع}} | |||
{{ | |||
== پانویس == | |||
{{پانویس}} | |||
[[رده:ربوبیت]] | [[رده:ربوبیت]] |
نسخهٔ کنونی تا ۳۰ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۰۷
وجوب ربوبیت ذاتی خداوند
- "رب" در لغت به معنای اصلاح کردن امری و قیام بر مصالح آن است که دائماً همراه و ملازم با مربوب خود است و لذا به "مربّی" و مصلح یک امر، رب او گفته میشود[۱].
- با توجه به همین نکات است که دو واژه رب و مربّی، گرچه از دو ریشهاند، ولی از جهت معنا به هم نزدیک هستند؛ امّا تفاوت میان آنها در سه حیطه است:
- در تربیت، قید مالکیّت برای مربّی وجود ندارد؛
- درآن دوام و پیجویی نیست؛ در حالی که در معنای رب، مالکیّت و سیادت و سروری مربّی نسبت به مورد تربیت وجود دارد؛
- رب، آن مالکی است که مملوک خود را به سوی کمال لایقش دائماً هدایت میکند و مخلوق همیشه تحت پوشش رحمت واسعه خالق خود قرار دارد[۲].
- بنابراین، مقام ربوبیّت الهی، همه موجودات را به مقدار استعداد و ظرفیّتی که دارند، به سوی کمال لایقشان هدایت میکند:﴿قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى﴾[۳][۴].
لوازم ربوبیت علیالاطلاق خداوند
- ربوبیت ذاتی خداوند در مقام فعل، همه ابعاد هستی مخلوقات را تحت پوشش تربیت خود قرار میدهد[۵]، و ضمن آنکه به آنان همه ابزار رشد و کمال را تا رسیدن به عالیترین حدّ کمال لایق خودشان عنایت میکند، در مسیر رسیدن به کمال نهایی نیز آنان را از هدایت خود محروم نمینماید. چنانکه در زندگی تکوینی نباتات و حیوانات، ربوبیّت الهی آنها را در طریق لانهسازی، تهیّه غذا، تولید مثل، محافظت از خود در برابر دشمنان و... هدایت میکند؛ مثلاً درباره زنبور عسل میفرماید: ﴿وَأَوْحَى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِي مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا وَمِنَ الشَّجَرِ وَمِمَّا يَعْرِشُونَ ثُمَّ كُلِي مِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ فَاسْلُكِي سُبُلَ رَبِّكِ ذُلُلًا يَخْرُجُ مِنْ بُطُونِهَا شَرَابٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ فِيهِ شِفَاءٌ لِلنَّاسِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ﴾[۶].
- و یا درباره انسان میفرماید: ﴿هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ يُخْرِجُكُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ ثُمَّ لِتَكُونُوا شُيُوخًا وَمِنْكُمْ مَنْ يُتَوَفَّى مِنْ قَبْلُ وَلِتَبْلُغُوا أَجَلًا مُسَمًّى وَلَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ﴾[۷][۸].
ربوبیّت خداوند در ابعاد مادّی و معنوی انسان
- در میان موجودات، انسان از دو بُعد جسم و روح تشکیل شده که هر یک نیازها و غایات کمالی خاصّ خود را دارد. جسم انسان، مثل سایر حیوانات، از مرحله نطفه تحت تربیت پروردگار و لطف ربوبیّت او قرارگرفته و مراحل مختلف کمالی را طی میکند، تا بدن کامل میشود و زندگی خود را تا بزرگسالی و سپس پیری ادامه میدهد. بُعد روحانی انسان نیز باید در عالم دنیا تکمیل شود و به سوی کمال انسانی خویش هدایت گردد. هدایت نوع اوّل، هدایت تکوینی و دومی هدایت تشریعی نامیده شده است. هر دوی این هدایتها، تحت اسم ربوبیّت پروردگار، انسان را به کمال لایق مادّی و معنوی خویش رهنمون میشوند[۹].
انواع هدایت انسان براساس ربوبیّت خداوند
- هرچند هدایت در معنای اصلی یعنی الارشاد إلى المطلوب، اما چون امری ذومراتب است، این تعریف ناظر بر ابتداییترین مرتبه هدایت، یعنی الارشاد إلى المطلوب است. هدایت به توحید و مدارج کمال انسان هنگامی محقّق میگردد که مهتدی در هدایت ابتدایی، امر مولی را امتثال نموده باشد.
- با این توضیحات، میتوان گفت که هدایت، به معنای مظهر ربوبیّت و لطف و رحمت الهی، در دو مرحله متجلّی میگردد: اوّل به صورت الارشاد إلى المطلوب و در مرتبه دوّم به صورت ايصال إلى المطلوب.
- هدایت ارشادی: هدایت در این مرحله، فقط به معنای ارائه طریق است؛ مثل آنکه فردی آدرس محلّی را با استفاده از نقشه راهنما بگیرد و بر اساس آن به سمت مقصد حرکت کند. بدیهی است که در چنین هدایتی، هادی هرگز در مشکلات راه به مهتدی کمک نمیکند؛ چنانکه در امور دینی، بعد از پیامبر اکرم (ص)، قرآن هادی امّت از نوع هدایت ارشادی است و نقشه سعادت انسانها را به ایشان ارائه مینماید.
- هدایت ایصالی: در این مرحله، هادی علاوه بر ارائه طریق، مهتدی را دائماً همراهی میکند و او را در موانع و مشکلات راه هدایت و حتّی در چالشهای میدان عمل و کارزار مدد میرساند؛ چنانکه خداوند در هدایت تکوینی موجودات، نه تنها طریق زندگی را به آنها میآموزد، بلکه دائماً آنها را تا رسیدن به کمال نهایی خلقت همراهی میکند. شاهد بر این مطلب، آیات هدایت الهی در تربیت و هدایت زنبور عسل و یا جسم انسان است. خداوند در بیان قاعدهای کلّی میفرماید:﴿وَأَوْحَى فِي كُلِّ سَمَاءٍ أَمْرَهَا﴾[۱۰]. و همچنین: ﴿مَا مِنْ دَابَّةٍ إِلَّا هُوَ آخِذٌ بِنَاصِيَتِهَا إِنَّ رَبِّي عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ﴾[۱۱].
- نتیجه آنکه: اگر اصل اوّل در سنّت الهی بنا بر رحمت رحمانیّه او، هدایت ایصالی همه موجودات تا رسیدن به عالیترین مراتب کمال مقرّر در حداکثر ظرفیت استحقاق آنهاست، همین سنّت در هدایت تشریعی و ارائه رحمت هدایت الهی (رحمت رحیمیّه) برای مؤمنین وجود دارد. بر این مبنا، نزول قرآن از مصادیق هدایت ارشادی و پیامبر و امام از مصادیق هدایت ارشادی و ایصالی خداوند هستند که دلیل آن ذیلاً تبیین میگردد[۱۲].
استمرار ربوبیّت الهی پس از پیامبر اسلام (ص)
- با دقّت در قاعده عقلی لطف، روشن میشود که آنچه مؤدّای برهان است، اثبات هادی الهی و ضرورت وجود حجج الهی برای انسانها در همه زماناست؛ خواه مردم آنها را بپذیرند یا نپذیرند. ولی رحمت و ربوبیّت الهی ایجاب میکند که آنچه مقتضی هدایت است برای همه موجود و در دسترس باشد؛ حال اگر موانعی در مسیر هدایت مردم پدید آید از سوی خود آنهاست؛ چنانکه علی (ع) میفرمایند:«اللَّهُمَّ بَلَى لَا تَخْلُو الْأَرْضُ مِنْ قَائِمٍ لِلَّهِ بِحُجَّةٍ إِمَّا ظَاهِراً مَشْهُوراً وَ إِمَّا خَائِفاً مَغْمُوراً لِئَلَّا تَبْطُلَ حُجَجُ اللَّهِ وَ بَيِّنَاتُهُ»[۱۳][۱۴].
توحید در ربوبیت
- با توجه به معنای لغوی واژه رب، توحید در ربوبیت یعنی "اعتقاد به اینکه تنها خدای متعال است که میتواند استقلالا و بدون نیاز به هیچگونه اذن و اجازهای، در تمام شؤون مخلوقات و کل جهان تصرف کرده، آنها را تدبیر و اداره کند" [۱۵]
- طبق این تعریف، انسان بعد از آفرینش، تدبیرش به خود او تفویض نشده بلکه با تدبیر الهی زیست میکند. البته این بدان معنا نیست که هیچ عاملی در طول فاعلیت خدا، از چیز دیگر تأثیر نپذیرد بلکه خداوند چیزهای دیگر را واسطه سبب قرار میدهد و از راه آنها تأثیراتی در عالم تحقق پیدا میکند که تأثیرات حقیقی است.
منابع
پانویس
- ↑ معجم المقاییس اللغه (ط. مکتب الاعلام الاسلامی، ۱۴۰۴ ﻫ.ق) ج۲، ص۳۸۱.
- ↑ مفردات الفاظ القرآن (ط. دارالقلم- الدار الشامیه، ۱۴۱۲ ﻫ.ق) ص۳۳۶.
- ↑ «گفت: پروردگار ما کسی است که آفرینش هر چیز را به (فراخور) او، ارزانی داشته سپس راهنمایی کرده است» سوره طه، آیه ۵۰.
- ↑ فیاضبخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۱، ص۱۸۱.
- ↑ صفات ذات آن دسته از اوصاف الهی است که مستقیماً از ذات باری تعالی بر میخیزد. و چون خداوند کمال مطلق است و صفات ذات با ذات متحد است، علامت این اوصاف آن است که مقابل ندارد؛ مانند علم، قدرت، حیات، بهاء، جمال و... الصفات الذاتيه هي ما یوصف الله بها ولا يوصف بضدّها نحو القدره والعزه والعظمه وغيرها. برخلاف اوصاف فعلی که از توجه به مخلوقات، که از افعال الهی هستند، بر میخیزد و در نتیجه، مقابل آنها نیز وصف باری قرار میگیرند: الصفات الفعليه هي ما يجوز أن يوصف الله بضدّه کالرضا والرحمة والسخط والغضب و نحوها. (کتاب التعریفات (ط. ناصر خسرو، ۱۴۱۲ ﻫ.ق)، ج۱، ص۵۸.) بنابراین، رابطه بین ربوبیّت ذاتی و فعلی خداوند آن است که خداوند ازلاً و ابداً رب است و از این رو مخلوقات را به تناسب استعداد آنان تربیت میکند و لذا انقطاع و عدم انقطاع و شدّت و ضعف ربوبیّت او در مقام فعل، به استعداد مخلوقات باز میگردد.
- ↑ «و پروردگارت به زنبور عسل الهام کرد که بر کوهها و بر درخت و بر داربستهایی که (مردم) میسازند لانه گزین! سپس از (گل) همه میوهها بخور و راههای هموار پروردگارت را بپوی! (آنگاه) از شکمش شهدی با رنگهای گوناگون برمیآید که در آن برای مردم درمانی است، بیگمان در این، نشانهای است برای گروهی که میاندیشند» سوره نحل، آیه ۶۸-۶۹.
- ↑ «اوست که شما را از خاک سپس از نطفه و آنگاه از خونی بسته آفرید، سرانجام شما را به گونه نوزادی برآورد سپس (توان میدهد) تا به رشد کاملتان برسید، پس از آن تا پیر گردید- و جان برخی از شما پیشتر (از پیری) گرفته میشود- و تا به زمانی معیّن برسید و باشد که شما» سوره غافر، آیه ۶۷.
- ↑ فیاضبخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۱، ص۱۸۲.
- ↑ فیاضبخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۱، ص۱۸۳.
- ↑ «و در هر آسمانی کار آن را وحی کرد» سوره فصلت، آیه ۱۲.
- ↑ «هیچ جنبندهای نیست مگر که او بر هستیش چیرگی دارد؛ به راستی پروردگار من بر راهی راست است» سوره هود، آیه ۵۶.
- ↑ فیاضبخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۱، ص۱۸۴-۱۸۵.
- ↑ نهج البلاغه (للصبحی صالح) (ط. هجرت، ۱۴۱۴ ﻫ.ق)، ص۴۹۷.
- ↑ فیاضبخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۱، ص۱۸۷-۱۸۸.
- ↑ مصباح یزدی، محمد تقی، معارف قرآن (۳ - ۱)، انتشارات مؤسسه در راه حق، ص۲۳.