ابوحازم انصاری: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'رده:صحابه' به 'رده:صحابه پیامبر')
جز (جایگزینی متن - 'توضیح تصویر = تصویر قدیمی مدینه' به 'توضیح تصویر = تصویر کهنی از مدینه')
 
(۱۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = صحابه | عنوان مدخل = ابوحازم انصاری | مداخل مرتبط = [[ابوحازم انصاری در تراجم و رجال]] - [[ابوحازم انصاری در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط  = }}
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
{{جعبه اطلاعات اصحاب
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[ابوحازم انصاری در تراجم و رجال]] - [[ابوحازم انصاری در تاریخ اسلامی]]</div>
| نام = ابوحازم انصاری
| مشهور به =
| نام تصویر = تصویر قدیمی مدینه.jpg   
| عرض تصویر =
| توضیح تصویر = تصویر کهنی از مدینه
| نام کامل = ابوحازم انصاری
| نام‌های دیگر =
| جنسیت = مرد
| کنیه = 
| لقب = 
| اهل =
| از قبیله = [[بنوبیاضه]] 
| از تیره =
| پدر =     
| مادر =     
| همسر =       
| پسر =         
| دختر = 
| خواهر = 
| برادر =
| خویشاوندان = 
| وابستگان =
| تاریخ تولد = 
| محل تولد = 
| محل زندگی = 
| تاریخ درگذشت = 
| محل درگذشت =   
| تاریخ شهادت =   
| محل شهادت = 
| طول عمر =   
| محل دفن = 
| دین =
| مذهب =
| از اصحاب = [[پیامبر خاتم]]
| از طبقه =
| در جنگ =
| نقش‌ها =
| فعالیت‌ها =   
| علت شهرت =
| علت درگذشت = 
| علت شهادت =
| راوی از =
| روایات مشهور = 
| مشایخ او = 
| راویان از او =
| آخرین راوی از او =
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
وی از تیره بنوبیاضه - [[بیاضة بن عامر بن خزرج]] -<ref>ر.ک: کحاله، ج۱، ص۱۱۲.</ref> و هم‌پیمان ([[پیمان]] [[ولاء]]) با [[انصار]] است<ref>ابونعیم، ج۵، ص۲۸۷۳؛ ابن حجر، ج۷، ص۷۰.</ref>. در [[صحابی]] بودن او [[اختلاف]] است. [[بغوی]]<ref>ابن حجر، ج۷، ص۷۰.</ref>، [[ابونعیم]]<ref>ابونعیم، ج۵، ص۲۸۷۳.</ref> و برخی دیگر او را صحابی<ref>مزی، ج۳۰، ص۲۱۷؛ ابن اثیر، ج۶، ص۶۱؛ ابن حجر، ج۷، ص۷۰.</ref> و برخی او را [[تابعی]] دانسته‌اند<ref> مزی، ج۳۳، ص۲۱۷؛ ابن حجر، ج۷، ص۷۰.</ref>. علت این اختلاف نظر، به دو [[روایت]] او مربوط است. بنا بر روایت اول وی می‌گوید: [[پیامبر]]{{صل}} در [[بدر]] زیر سایه بود، در حالی که [[مسلمانان]] زیر [[آفتاب]] می‌جنگیدند.[[جبرئیل]] نزد او آمد و گفت: تو زیر سایه باشی و مسلمانان زیر آفتاب بجنگند؟! [[رسول خدا]]{{صل}} نیز به زیر آفتاب آمد<ref>طبرانی، ج۷، ص۱۵۲؛ ابونعیم، ج۵، ص۲۸۷۳؛ مزی، ج۳۳، ص۲۱۷.</ref>.
وی از تیره [[بنوبیاضه]] ([[بیاضة بن عامر بن خزرج]])<ref>ر. ک: کحاله، ج۱، ص۱۱۲.</ref> و هم‌پیمان ([[پیمان ولاء]]) با [[انصار]] است<ref>ابونعیم، ج۵، ص۲۸۷۳؛ ابن حجر، ج۷، ص۷۰.</ref>. در [[صحابی]] بودن او [[اختلاف]] است. [[بغوی]]<ref>ابن حجر، ج۷، ص۷۰.</ref>، [[ابونعیم]]<ref>ابونعیم، ج۵، ص۲۸۷۳.</ref> و برخی دیگر او را صحابی<ref>مزی، ج۳۰، ص۲۱۷؛ ابن اثیر، ج۶، ص۶۱؛ ابن حجر، ج۷، ص۷۰.</ref> و برخی او را [[تابعی]] دانسته‌اند<ref> مزی، ج۳۳، ص۲۱۷؛ ابن حجر، ج۷، ص۷۰.</ref>. علت این اختلاف نظر، به دو [[روایت]] او مربوط است. بنا بر روایت اول وی می‌گوید: [[پیامبر]] {{صل}} در [[بدر]] زیر سایه بود، در حالی که [[مسلمانان]] زیر [[آفتاب]] می‌جنگیدند. [[جبرئیل]] نزد او آمد و گفت: تو زیر سایه باشی و مسلمانان زیر آفتاب بجنگند؟! [[رسول خدا]] {{صل}} نیز به زیر آفتاب آمد<ref>طبرانی، ج۷، ص۱۵۲؛ ابونعیم، ج۵، ص۲۸۷۳؛ مزی، ج۳۳، ص۲۱۷.</ref>.


روایت دیگری شبیه به روایت یاد شده چنین نقل کرده که از غنیمت‌های بدر پوستی برای پیامبر{{صل}} آوردند و [[اصحاب]] گفتند با آن سایه‌بانی برای پیامبر{{صل}} درست شود. رسول خدا{{صل}} فرمود: آیا [[دوست]] دارید [[روز قیامت]] برای شما سایه‌ای از [[آتش]] فراهم آید؟!<ref>طبرانی، ج۷، ص۱۵۲؛ مزی، ج۳۳، ص۲۱۷.</ref> بغوی و [[ابوداود]] این روایت را مرسل دانسته‌اند<ref>ابن حجر، ج۷، ص۷۰.</ref>. همچنین [[راوی]] این خبر، یعنی [[حسن بن صالح]] به شدت [[تضعیف]] شده است<ref>هیثمی، ج۶، ص۸۳.</ref>.
روایت دیگری شبیه به روایت یاد شده چنین نقل کرده که از غنیمت‌های بدر پوستی برای پیامبر {{صل}} آوردند و [[اصحاب]] گفتند با آن سایه‌بانی برای پیامبر {{صل}} درست شود. رسول خدا {{صل}} فرمود: آیا [[دوست]] دارید [[روز قیامت]] برای شما سایه‌ای از [[آتش]] فراهم آید؟!<ref>طبرانی، ج۷، ص۱۵۲؛ مزی، ج۳۳، ص۲۱۷.</ref> بغوی و [[ابوداوود]] این روایت را مرسل دانسته‌اند<ref>ابن حجر، ج۷، ص۷۰.</ref>. همچنین [[راوی]] این خبر، یعنی [[حسن بن صالح]] به شدت [[تضعیف]] شده است<ref>هیثمی، ج۶، ص۸۳.</ref>.


در روایت دوم که به [[اعتکاف]] و قرائت [[نماز]] مربوط است، [[ابوحازم]] از [[بیاضی]] ۔ مردی از [[اصحاب پیامبر]]{{صل}} - نقل کرده که رسول خدا{{صل}} بر گروهی که با صدای بلند نماز می‌خواندند وارد شد. فرمود: [[نمازگزار]] با [[پروردگار]] خود [[مناجات]] می‌کند. پس باید متوجه آنچه با [[خدا]] [[نجوا]] می‌کند باشد و نباید گروهی با بلند خواند [[قرآن]]، صدایشان را بر گروهی دیگر آشکار کنند<ref>مالک، ج۱، ص۸۰؛ عبدالرزاق صنعانی، ج۲، ص۴۹۸؛ بخاری، خلق أفعال العباد، ص۱۰۷؛ نسائی، ج۲، ص۲۶۴؛ بیهقی، ج۳، ص۱۱.</ref>. در این روایت، ابوحازم با عناوین "التمار"، "[[مولی]] الانصار"، "مولی الغفارین" [[مقید]] شده است. [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۷، ص۷۰.</ref> [[ابوحازم]] [[بیاضی]] و ابوحازم تمار را یکی ندانسته؛ زیرا بیاضی از [[انصار]] است و تمار مولای [[ابو رُهم غفاری]] و [[تابعی]] است، ولی وی معین نمی‌کند که منظور از ابوحازم در این [[روایت]] کدام است. [[ابوداود]] او را بیاضی<ref>ابن حجر، ج۷، ص۲۷۰.</ref> و قریب به [[اتفاق]] [[محدثان]] (منابع پیشین) و تراجم نگاران<ref>ابن حبان، ج۴، ص۲۱۸؛ کشی، ج۱، ص۲۱۶؛ ابن ابی حاتم، ج۳، ص۴۳۱؛ مزی ج۳۵، ص۸؛ مبارکفوری، ج۴، ص۳۲۱.</ref> او را ابوحازم تمار می‌دانند. حتی کسانی که این روایت را ذیل [[ابوحازم انصاری]] آورده‌اند، برای معرفی او می‌گویند وی همان است که [[محمد بن ابراهیم]] از او روایت کرده<ref>ابن حجر، ج۷، ص۷۰.</ref> و این شخص تنها [[راوی]] ابوحازم تمار است<ref>احمد بن حنبل، ج۲، ص۵۵۰؛ ابن ابی حاتم، ج۳، ص۴۳۱؛ مزی، ج۲۴، ص۳۰۳.</ref>.
در روایت دوم که به [[اعتکاف]] و قرائت [[نماز]] مربوط است، [[ابوحازم]] از [[بیاضی]] ۔ مردی از [[اصحاب پیامبر]] {{صل}} - نقل کرده که رسول خدا {{صل}} بر گروهی که با صدای بلند نماز می‌خواندند وارد شد. فرمود: [[نمازگزار]] با [[پروردگار]] خود [[مناجات]] می‌کند. پس باید متوجه آنچه با [[خدا]] [[نجوا]] می‌کند باشد و نباید گروهی با بلند خواند [[قرآن]]، صدایشان را بر گروهی دیگر آشکار کنند<ref>مالک، ج۱، ص۸۰؛ عبدالرزاق صنعانی، ج۲، ص۴۹۸؛ بخاری، خلق أفعال العباد، ص۱۰۷؛ نسائی، ج۲، ص۲۶۴؛ بیهقی، ج۳، ص۱۱.</ref>. در این روایت، ابوحازم با عناوین «التمار»، «[[مولی]] الانصار»، «مولی الغفارین» [[مقید]] شده است. [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۷، ص۷۰.</ref> [[ابوحازم بیاضی]] و ابوحازم تمار را یکی ندانسته؛ زیرا بیاضی از [[انصار]] است و تمار مولای [[ابو رُهم غفاری]] و [[تابعی]] است، ولی وی معین نمی‌کند که منظور از ابوحازم در این [[روایت]] کدام است. [[ابوداوود]] او را بیاضی<ref>ابن حجر، ج۷، ص۲۷۰.</ref> و قریب به [[اتفاق]] [[محدثان]] (منابع پیشین) و تراجم نگاران<ref>ابن حبان، ج۴، ص۲۱۸؛ کشی، ج۱، ص۲۱۶؛ ابن ابی‌حاتم، ج۳، ص۴۳۱؛ مزی ج۳۵، ص۸؛ مبارکفوری، ج۴، ص۳۲۱.</ref> او را ابوحازم تمار می‌دانند. حتی کسانی که این روایت را ذیل [[ابوحازم انصاری]] آورده‌اند، برای معرفی او می‌گویند وی همان است که [[محمد بن ابراهیم]] از او روایت کرده<ref>ابن حجر، ج۷، ص۷۰.</ref> و این شخص تنها [[راوی]] ابوحازم تمار است<ref>احمد بن حنبل، ج۲، ص۵۵۰؛ ابن ابی‌حاتم، ج۳، ص۴۳۱؛ مزی، ج۲۴، ص۳۰۳.</ref>.


نکته اصلی اینکه، چه این دو یک نفر باشند یا دو نفر، ابوحازم از [[پیامبر]]{{صل}} موضوع [[اعتکاف]] را نقل نکرده، بلکه بیاضی نقل کرده است (ابوحازم عن البیاضی) و نام این شخص را برخی [[فروة بن عمر]]<ref>ابن اثیر، ج۴، ص۳۴۱.</ref> [[دینار]]<ref>ابن حبان، ج۴، ص۲۱۸؛ ابن ابی حاتم، ج۳، ص۴۳۱؛ مزی، ج۲، ص۲۷۹.</ref> و برخی [[عبدالله بن جابر]]<ref>کشی، ج۱، ص۲۱۶؛ مزی، ج۳۳، ص۲۱۸.</ref> گفته‌اند. با توجه به این مطالب است که قریب به اتفاق [[منابع حدیثی]] یاد شده این روایت را از ابوحازم التمار نقل کرده و تنها [[بخاری]]<ref>تاریخ الکبیر، ج۳، ص۲۴۵.</ref> با عنوان التمار البیاضی از او نام برده است؛ البته خود او هم در کتاب دیگرش<ref>خلق افعال العباد، ص۱۰۷.</ref>  
نکته اصلی اینکه، چه این دو یک نفر باشند یا دو نفر، ابوحازم از [[پیامبر]] {{صل}} موضوع [[اعتکاف]] را نقل نکرده، بلکه بیاضی نقل کرده است (ابوحازم عن البیاضی) و نام این شخص را برخی [[فروة بن عمر]]<ref>ابن اثیر، ج۴، ص۳۴۱.</ref> [[دینار]]<ref>ابن حبان، ج۴، ص۲۱۸؛ ابن ابی‌حاتم، ج۳، ص۴۳۱؛ مزی، ج۲، ص۲۷۹.</ref> و برخی [[عبدالله بن جابر]]<ref>کشی، ج۱، ص۲۱۶؛ مزی، ج۳۳، ص۲۱۸.</ref> گفته‌اند. با توجه به این مطالب است که قریب به اتفاق [[منابع حدیثی]] یاد شده این روایت را از ابوحازم التمار نقل کرده و تنها [[بخاری]]<ref>تاریخ الکبیر، ج۳، ص۲۴۵.</ref> با عنوان التمار البیاضی از او نام برده است؛ البته خود او هم در کتاب دیگرش<ref>خلق افعال العباد، ص۱۰۷.</ref>  


باز با ابوحازم التمار نقل کرده که معلوم می‌شود کلمه "عن البیاضی" افتاده و ابوحازم التمار البیاضی شده است، باید گفت این روایت، به أبوحازم انصاری بیاضی [[ارتباط]] ندارد و [[ابونعیم]] و [[ابن اثیر]] نیز تنها همان روایت مربوط به [[بدر]] را آورده‌اند. بنابراین، معلوم می‌شود در [[نقل روایت]] اعتکاف از [[بغوی]] و برخی دیگر، دو [[اشتباه]] صورت گرفته است: نخست خلط ابوحازم تمار با ابوحازم انصاری [[بیاضی]]، و دیگر مرسل بودن [[روایت]] آنان که خود [[بغوی]] نیز به این موضوع تصریح کرده بود. در غیر این صورت، چنانچه همانند دیگر [[محدثان]]، بیاضی ([[دینار]] یا [[عبدالله]] با [[فروه]]) از [[سند]] حذف نشده باشد، دلیلی ندارد با این روایت بر [[صحابی]] بودن او استناد شود.
باز با ابوحازم التمار نقل کرده که معلوم می‌شود کلمه «عن البیاضی» افتاده و ابوحازم التمار البیاضی شده است، باید گفت این روایت، به أبوحازم انصاری بیاضی [[ارتباط]] ندارد و [[ابونعیم]] و [[ابن اثیر]] نیز تنها همان روایت مربوط به [[بدر]] را آورده‌اند. بنابراین، معلوم می‌شود در [[نقل روایت]] اعتکاف از [[بغوی]] و برخی دیگر، دو [[اشتباه]] صورت گرفته است: نخست خلط ابوحازم تمار با ابوحازم انصاری [[بیاضی]]، و دیگر مرسل بودن [[روایت]] آنان که خود [[بغوی]] نیز به این موضوع تصریح کرده بود. در غیر این صورت، چنانچه همانند دیگر [[محدثان]]، بیاضی ([[دینار]] یا [[عبدالله]] با [[فروه]]) از [[سند]] حذف نشده باشد، دلیلی ندارد با این روایت بر [[صحابی]] بودن او استناد شود.


[[علی بن یوسف حلی]]<ref>علی بن یوسف حلی، ص۱۸۹-۱۹۹ و به نقل از اون مجلسی، ج۲۹، ص۵۶۷-۵۵۸.</ref> به نقل از [[کتاب]] "الارشاد لکیفیة الطلب فی ائمة العباد" نوشته [[محمد بن حسن صفار]] خطبه‌ای را از [[امیرمؤمنان]]{{ع}} نقل کرده که در آن، [[علی]]{{ع}} از [[قریش]] و ستم‌هایی که بر او رفته، شکوه کرده است. شخصی به نام [[ابوحازم]] [[انصاری]] از او پرسیده که ای [[امیر مؤمنان]]! آیا [[ابوبکر]] و [[عمر]] بر تو [[ستم]] کردند و [[حق]] تو را گرفتند و به [[راه]] [[باطل]] رفتند یا آنان بر حق و صواب بودند یا [[میراث]] تو را [[غصب]] کردند؟ برای ما روشن کن تا باطل ایشان را از حق تفکیک یا حق آن دو را از حق تو بشناسیم. آیا با [[خلافت]] تو خود را برابر دانستند یا اینکه [[امامت]] تو را غصب کردند یا با [[زور]] بر امامت تو [[غالب]] آمدند یا با [[عجله]] بدان شتافتند و [[فتنه]] شد و شما نتوانستید به [[تنهایی]] کاری انجام دهید؟ چرا که [[مهاجران]] و [[انصار]] بر این گمان‌اند که آن دو بر حق‌اند و دلیل و [[حجت]] آشکار دارند. [[امیرمؤمنان]]{{ع}} بر [[حقانیت]] خود و باطل بودن آن دو به ابوحازم انصاری پاسخی طولانی داده است. چنانچه این شخص، فرد مورد بحث ما باشد، [[گرایش]] [[تشیع]] او در این [[پرسش‌ها]] به خوبی آشکار است.<ref>[[محمد رضا هدایت‌پناه|هدایت‌پناه، محمد رضا]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوحازم انصاری»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۲۲۹-۲۳۰.</ref>
[[علی بن یوسف حلی]]<ref>علی بن یوسف حلی، ص۱۸۹-۱۹۹ و به نقل از اون مجلسی، ج۲۹، ص۵۶۷-۵۵۸.</ref> به نقل از [[کتاب]] «الارشاد لکیفیة الطلب فی ائمة العباد» نوشته [[محمد بن حسن صفار]] خطبه‌ای را از [[امیرمؤمنان]] {{ع}} نقل کرده که در آن، [[علی]] {{ع}} از [[قریش]] و ستم‌هایی که بر او رفته، شکوه کرده است. شخصی به نام [[ابوحازم]] [[انصاری]] از او پرسیده که ای [[امیر مؤمنان]]! آیا [[ابوبکر]] و [[عمر]] بر تو [[ستم]] کردند و [[حق]] تو را گرفتند و به [[راه]] [[باطل]] رفتند یا آنان بر حق و صواب بودند یا [[میراث]] تو را [[غصب]] کردند؟ برای ما روشن کن تا باطل ایشان را از حق تفکیک یا حق آن دو را از حق تو بشناسیم. آیا با [[خلافت]] تو خود را برابر دانستند یا اینکه [[امامت]] تو را غصب کردند یا با [[زور]] بر امامت تو غالب آمدند یا با [[عجله]] بدان شتافتند و [[فتنه]] شد و شما نتوانستید به [[تنهایی]] کاری انجام دهید؟ چرا که [[مهاجران]] و [[انصار]] بر این گمان‌اند که آن دو بر حق‌اند و دلیل و [[حجت]] آشکار دارند. [[امیرمؤمنان]] {{ع}} بر [[حقانیت]] خود و باطل بودن آن دو به ابوحازم انصاری پاسخی طولانی داده است. چنانچه این شخص، فرد مورد بحث ما باشد، [[گرایش]] [[تشیع]] او در این [[پرسش‌ها]] به خوبی آشکار است.<ref>[[محمد رضا هدایت‌پناه|هدایت‌پناه، محمد رضا]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوحازم انصاری»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۲۲۹-۲۳۰.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
خط ۲۴: خط ۷۰:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


{{صحابه}}
[[رده:ابوحازم انصاری]]
[[رده:مدخل]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:صحابه پیامبر]]
[[رده:اصحاب پیامبر]]
[[رده:بنوبیاضه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۴ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۲۳:۴۴

ابوحازم انصاری
تصویر کهنی از مدینه
نام کاملابوحازم انصاری
جنسیتمرد
از قبیلهبنوبیاضه
از اصحابپیامبر خاتم

مقدمه

وی از تیره بنوبیاضه (بیاضة بن عامر بن خزرج)[۱] و هم‌پیمان (پیمان ولاء) با انصار است[۲]. در صحابی بودن او اختلاف است. بغوی[۳]، ابونعیم[۴] و برخی دیگر او را صحابی[۵] و برخی او را تابعی دانسته‌اند[۶]. علت این اختلاف نظر، به دو روایت او مربوط است. بنا بر روایت اول وی می‌گوید: پیامبر (ص) در بدر زیر سایه بود، در حالی که مسلمانان زیر آفتاب می‌جنگیدند. جبرئیل نزد او آمد و گفت: تو زیر سایه باشی و مسلمانان زیر آفتاب بجنگند؟! رسول خدا (ص) نیز به زیر آفتاب آمد[۷].

روایت دیگری شبیه به روایت یاد شده چنین نقل کرده که از غنیمت‌های بدر پوستی برای پیامبر (ص) آوردند و اصحاب گفتند با آن سایه‌بانی برای پیامبر (ص) درست شود. رسول خدا (ص) فرمود: آیا دوست دارید روز قیامت برای شما سایه‌ای از آتش فراهم آید؟![۸] بغوی و ابوداوود این روایت را مرسل دانسته‌اند[۹]. همچنین راوی این خبر، یعنی حسن بن صالح به شدت تضعیف شده است[۱۰].

در روایت دوم که به اعتکاف و قرائت نماز مربوط است، ابوحازم از بیاضی ۔ مردی از اصحاب پیامبر (ص) - نقل کرده که رسول خدا (ص) بر گروهی که با صدای بلند نماز می‌خواندند وارد شد. فرمود: نمازگزار با پروردگار خود مناجات می‌کند. پس باید متوجه آنچه با خدا نجوا می‌کند باشد و نباید گروهی با بلند خواند قرآن، صدایشان را بر گروهی دیگر آشکار کنند[۱۱]. در این روایت، ابوحازم با عناوین «التمار»، «مولی الانصار»، «مولی الغفارین» مقید شده است. ابن حجر[۱۲] ابوحازم بیاضی و ابوحازم تمار را یکی ندانسته؛ زیرا بیاضی از انصار است و تمار مولای ابو رُهم غفاری و تابعی است، ولی وی معین نمی‌کند که منظور از ابوحازم در این روایت کدام است. ابوداوود او را بیاضی[۱۳] و قریب به اتفاق محدثان (منابع پیشین) و تراجم نگاران[۱۴] او را ابوحازم تمار می‌دانند. حتی کسانی که این روایت را ذیل ابوحازم انصاری آورده‌اند، برای معرفی او می‌گویند وی همان است که محمد بن ابراهیم از او روایت کرده[۱۵] و این شخص تنها راوی ابوحازم تمار است[۱۶].

نکته اصلی اینکه، چه این دو یک نفر باشند یا دو نفر، ابوحازم از پیامبر (ص) موضوع اعتکاف را نقل نکرده، بلکه بیاضی نقل کرده است (ابوحازم عن البیاضی) و نام این شخص را برخی فروة بن عمر[۱۷] دینار[۱۸] و برخی عبدالله بن جابر[۱۹] گفته‌اند. با توجه به این مطالب است که قریب به اتفاق منابع حدیثی یاد شده این روایت را از ابوحازم التمار نقل کرده و تنها بخاری[۲۰] با عنوان التمار البیاضی از او نام برده است؛ البته خود او هم در کتاب دیگرش[۲۱]

باز با ابوحازم التمار نقل کرده که معلوم می‌شود کلمه «عن البیاضی» افتاده و ابوحازم التمار البیاضی شده است، باید گفت این روایت، به أبوحازم انصاری بیاضی ارتباط ندارد و ابونعیم و ابن اثیر نیز تنها همان روایت مربوط به بدر را آورده‌اند. بنابراین، معلوم می‌شود در نقل روایت اعتکاف از بغوی و برخی دیگر، دو اشتباه صورت گرفته است: نخست خلط ابوحازم تمار با ابوحازم انصاری بیاضی، و دیگر مرسل بودن روایت آنان که خود بغوی نیز به این موضوع تصریح کرده بود. در غیر این صورت، چنانچه همانند دیگر محدثان، بیاضی (دینار یا عبدالله با فروه) از سند حذف نشده باشد، دلیلی ندارد با این روایت بر صحابی بودن او استناد شود.

علی بن یوسف حلی[۲۲] به نقل از کتاب «الارشاد لکیفیة الطلب فی ائمة العباد» نوشته محمد بن حسن صفار خطبه‌ای را از امیرمؤمنان (ع) نقل کرده که در آن، علی (ع) از قریش و ستم‌هایی که بر او رفته، شکوه کرده است. شخصی به نام ابوحازم انصاری از او پرسیده که ای امیر مؤمنان! آیا ابوبکر و عمر بر تو ستم کردند و حق تو را گرفتند و به راه باطل رفتند یا آنان بر حق و صواب بودند یا میراث تو را غصب کردند؟ برای ما روشن کن تا باطل ایشان را از حق تفکیک یا حق آن دو را از حق تو بشناسیم. آیا با خلافت تو خود را برابر دانستند یا اینکه امامت تو را غصب کردند یا با زور بر امامت تو غالب آمدند یا با عجله بدان شتافتند و فتنه شد و شما نتوانستید به تنهایی کاری انجام دهید؟ چرا که مهاجران و انصار بر این گمان‌اند که آن دو بر حق‌اند و دلیل و حجت آشکار دارند. امیرمؤمنان (ع) بر حقانیت خود و باطل بودن آن دو به ابوحازم انصاری پاسخی طولانی داده است. چنانچه این شخص، فرد مورد بحث ما باشد، گرایش تشیع او در این پرسش‌ها به خوبی آشکار است.[۲۳]

منابع

پانویس

  1. ر. ک: کحاله، ج۱، ص۱۱۲.
  2. ابونعیم، ج۵، ص۲۸۷۳؛ ابن حجر، ج۷، ص۷۰.
  3. ابن حجر، ج۷، ص۷۰.
  4. ابونعیم، ج۵، ص۲۸۷۳.
  5. مزی، ج۳۰، ص۲۱۷؛ ابن اثیر، ج۶، ص۶۱؛ ابن حجر، ج۷، ص۷۰.
  6. مزی، ج۳۳، ص۲۱۷؛ ابن حجر، ج۷، ص۷۰.
  7. طبرانی، ج۷، ص۱۵۲؛ ابونعیم، ج۵، ص۲۸۷۳؛ مزی، ج۳۳، ص۲۱۷.
  8. طبرانی، ج۷، ص۱۵۲؛ مزی، ج۳۳، ص۲۱۷.
  9. ابن حجر، ج۷، ص۷۰.
  10. هیثمی، ج۶، ص۸۳.
  11. مالک، ج۱، ص۸۰؛ عبدالرزاق صنعانی، ج۲، ص۴۹۸؛ بخاری، خلق أفعال العباد، ص۱۰۷؛ نسائی، ج۲، ص۲۶۴؛ بیهقی، ج۳، ص۱۱.
  12. ابن حجر، ج۷، ص۷۰.
  13. ابن حجر، ج۷، ص۲۷۰.
  14. ابن حبان، ج۴، ص۲۱۸؛ کشی، ج۱، ص۲۱۶؛ ابن ابی‌حاتم، ج۳، ص۴۳۱؛ مزی ج۳۵، ص۸؛ مبارکفوری، ج۴، ص۳۲۱.
  15. ابن حجر، ج۷، ص۷۰.
  16. احمد بن حنبل، ج۲، ص۵۵۰؛ ابن ابی‌حاتم، ج۳، ص۴۳۱؛ مزی، ج۲۴، ص۳۰۳.
  17. ابن اثیر، ج۴، ص۳۴۱.
  18. ابن حبان، ج۴، ص۲۱۸؛ ابن ابی‌حاتم، ج۳، ص۴۳۱؛ مزی، ج۲، ص۲۷۹.
  19. کشی، ج۱، ص۲۱۶؛ مزی، ج۳۳، ص۲۱۸.
  20. تاریخ الکبیر، ج۳، ص۲۴۵.
  21. خلق افعال العباد، ص۱۰۷.
  22. علی بن یوسف حلی، ص۱۸۹-۱۹۹ و به نقل از اون مجلسی، ج۲۹، ص۵۶۷-۵۵۸.
  23. هدایت‌پناه، محمد رضا، مقاله «ابوحازم انصاری»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص:۲۲۹-۲۳۰.