بحث:آثار تربیتی انتظار چیست؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۱۱ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۲۸
، ۱۱ سپتامبر ۲۰۲۳جایگزینی متن - ':«' به ': «'
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - ':«' به ': «') |
||
(۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۳: | خط ۳: | ||
[[پرونده:152267.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد صادق حائری شیرازی]]]] | [[پرونده:152267.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد صادق حائری شیرازی]]]] | ||
::::::آیتالله [[محمد صادق حائری شیرازی]] در مقاله ''«[[آثار تربیتی انتظار (مقاله)|آثار تربیتی انتظار]]»'' در اینباره گفتهاست: | ::::::آیتالله [[محمد صادق حائری شیرازی]] در مقاله ''«[[آثار تربیتی انتظار (مقاله)|آثار تربیتی انتظار]]»'' در اینباره گفتهاست: | ||
::::::«در [[انتظار]] هم عمل، هم [[دعا]]، باید باشد. هر کس بگوید من تلاش میکنم برای آن [[حضرت]]، [[دعا]] نمیکنم، اشتباه میکند. هرکس بگوید من [[دعا]] میکنم، کاری از دست ما ساخته نیست، ما فقط نشستهایم. پس آنها [[انتظار]] افراطی و تفریطی و این هم حد وسط، [[حد ]][[اعتدال]]، این نوع [[انتظار]]، اثر [[تربیتی]] اش این است که من میگویم. من برای [[اصلاح]] عالم، هر کاری را مقدورم شد میکنم، هر چه را که نتوانستم او میآید تکمیلش میکند، ما میخواهیم این عالم را بسازیم، هر اندازهاش را که بتوانم میکنم، او میآید تکمیل میکند، من وقتی که بدانم که این کار من دیگر کسی دنبالش را نمیآورد، انگیزه کارکردن از من گرفته میشود، وقتی که من میدانم بالاخره دیگران میآیند و این امور درست میشود، من هیچ نگران نیستم. | :::::: «در [[انتظار]] هم عمل، هم [[دعا]]، باید باشد. هر کس بگوید من تلاش میکنم برای آن [[حضرت]]، [[دعا]] نمیکنم، اشتباه میکند. هرکس بگوید من [[دعا]] میکنم، کاری از دست ما ساخته نیست، ما فقط نشستهایم. پس آنها [[انتظار]] افراطی و تفریطی و این هم حد وسط، [[حد ]] [[اعتدال]]، این نوع [[انتظار]]، اثر [[تربیتی]] اش این است که من میگویم. من برای [[اصلاح]] عالم، هر کاری را مقدورم شد میکنم، هر چه را که نتوانستم او میآید تکمیلش میکند، ما میخواهیم این عالم را بسازیم، هر اندازهاش را که بتوانم میکنم، او میآید تکمیل میکند، من وقتی که بدانم که این کار من دیگر کسی دنبالش را نمیآورد، انگیزه کارکردن از من گرفته میشود، وقتی که من میدانم بالاخره دیگران میآیند و این امور درست میشود، من هیچ نگران نیستم. | ||
::::::اثر دیگرش این است که [[انسان]] در حین [[انتظار]] این حکومتهایی که هست قبول ندارد میگوید اینها طاغوتند، الا یک [[حکومت]] [[انتظار]] که اهل [[انتظار]] باشد، آن [[حکومت]] را قبول دارد. [[بیعت]] با اینها نمیکند چون [[منتظر]] است که با آقا [[بیعت]] کند، ببینید کسی که [[منتظر]] است از آن سفره بخورد، از این سفره نمیخورد، میگوید سفره ما بعد از این هست. خودش را از این ضعیت سیر نمیکند، حالش، حالت مسافر میشود، آن حال [[منتظر]] است، حال [[منتظر]] یک حال [[قائم]] است نه یک حال [[قائد]]، ببینید شما نشسته باشید بخواهید از این طرف اتاق نشسته بروید آن طرف اتاق، چقدر طول میکشد و چقدر زحمت دارد، اما اگر برخیزید چقدر راحت میتوانید کار کنید. [[توان]] [[انسان]] را [[انتظار]] بالا میبرد، ببینید بعضی میپرسند مثلا چه کار میکند؟ {{متن قرآن|جَعَلَ اللَّهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ قِيَامًا لِلنَّاسِ}}<ref>«خداوند، خانه محترم کعبه را (وسیله) برپایی (امور) مردم کرده است» سوره مائده، آیه ۹۷.</ref> این [[کعبه]] را اینطوری نگاهش نکن. هر که به این [[کعبه]] [[معتقد]] باشد از جایش برمیخیزد، میگوید دیگران [[دل]] به [[دنیا]] بستهاند، نشستهاند سر سفره [[دنیا]] همین را کردهاند خانه و مسکن، این بیت [[الله]] [[انسان]] را از [[خاک]] بلند میکند، [[انسان]] را سراپا بلند میکند، [[انتظار]] هم همین طور است، [[انتظار]] [[انسان]] را سرپا میکند، [[روحیه]] به [[انسان]] میدهد، یک اثر دیگر [[انتظار]] این است که به [[انسان]] سنخیت میدهد با آنها، چون به خودش میگوید من [[منتظر]] آنها هستم اما اگر آنها آمدند و گفتند ما تو را قبول نداریم، چه کار کنم؟ [[قرآن]] را مشاهده میکند که [[طالوت]] گفت که {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِيكُمْ بِنَهَرٍ فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَمَنْ لَمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلَّا مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ}}<ref>«خداوند شما را به (آب) جویباری میآزماید، هر که از آن بنوشد از من نیست و هر که نخورد با من است مگر آنکه تنها کفی از آن برگیرد» سوره بقره، آیه ۲۴۹.</ref>. خوب میگوید آقا [[امام زمان]]{{ع}} هم که [[قیام]] میکند اول جنودش ۳۱۳ نفر است، طالوتیها هم که ۳۱۳ نفر بودند پس وقتی که در ۳۱۳ این دو تا مشترکند، [[جنگ بدر]] هم ۳۱۳ تا بوده است، پس یک مشترکات دیگری هم دارد. نه همین شرب که به من بگوید هر کس خورد با ما نیست، هر کس نخورد از ماست. مواظب میشود که از قدرتش سوء استفاده نکند، از آنچه که در اختیارش هست، {{متن قرآن|إِلَّا مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ}} تا {{متن قرآن|مَنْ لَمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي}} بشوی، پس [[انتظار]] این خاصیت را دارد که دریچهای است | ::::::اثر دیگرش این است که [[انسان]] در حین [[انتظار]] این حکومتهایی که هست قبول ندارد میگوید اینها طاغوتند، الا یک [[حکومت]] [[انتظار]] که اهل [[انتظار]] باشد، آن [[حکومت]] را قبول دارد. [[بیعت]] با اینها نمیکند چون [[منتظر]] است که با آقا [[بیعت]] کند، ببینید کسی که [[منتظر]] است از آن سفره بخورد، از این سفره نمیخورد، میگوید سفره ما بعد از این هست. خودش را از این ضعیت سیر نمیکند، حالش، حالت مسافر میشود، آن حال [[منتظر]] است، حال [[منتظر]] یک حال [[قائم]] است نه یک حال [[قائد]]، ببینید شما نشسته باشید بخواهید از این طرف اتاق نشسته بروید آن طرف اتاق، چقدر طول میکشد و چقدر زحمت دارد، اما اگر برخیزید چقدر راحت میتوانید کار کنید. [[توان]] [[انسان]] را [[انتظار]] بالا میبرد، ببینید بعضی میپرسند مثلا چه کار میکند؟ {{متن قرآن|جَعَلَ اللَّهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ قِيَامًا لِلنَّاسِ}}<ref>«خداوند، خانه محترم کعبه را (وسیله) برپایی (امور) مردم کرده است» سوره مائده، آیه ۹۷.</ref> این [[کعبه]] را اینطوری نگاهش نکن. هر که به این [[کعبه]] [[معتقد]] باشد از جایش برمیخیزد، میگوید دیگران [[دل]] به [[دنیا]] بستهاند، نشستهاند سر سفره [[دنیا]] همین را کردهاند خانه و مسکن، این بیت [[الله]] [[انسان]] را از [[خاک]] بلند میکند، [[انسان]] را سراپا بلند میکند، [[انتظار]] هم همین طور است، [[انتظار]] [[انسان]] را سرپا میکند، [[روحیه]] به [[انسان]] میدهد، یک اثر دیگر [[انتظار]] این است که به [[انسان]] سنخیت میدهد با آنها، چون به خودش میگوید من [[منتظر]] آنها هستم اما اگر آنها آمدند و گفتند ما تو را قبول نداریم، چه کار کنم؟ [[قرآن]] را مشاهده میکند که [[طالوت]] گفت که {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِيكُمْ بِنَهَرٍ فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَمَنْ لَمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلَّا مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ}}<ref>«خداوند شما را به (آب) جویباری میآزماید، هر که از آن بنوشد از من نیست و هر که نخورد با من است مگر آنکه تنها کفی از آن برگیرد» سوره بقره، آیه ۲۴۹.</ref>. خوب میگوید آقا [[امام زمان]]{{ع}} هم که [[قیام]] میکند اول جنودش ۳۱۳ نفر است، طالوتیها هم که ۳۱۳ نفر بودند پس وقتی که در ۳۱۳ این دو تا مشترکند، [[جنگ بدر]] هم ۳۱۳ تا بوده است، پس یک مشترکات دیگری هم دارد. نه همین شرب که به من بگوید هر کس خورد با ما نیست، هر کس نخورد از ماست. مواظب میشود که از قدرتش سوء استفاده نکند، از آنچه که در اختیارش هست، {{متن قرآن|إِلَّا مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ}} تا {{متن قرآن|مَنْ لَمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي}} بشوی، پس [[انتظار]] این خاصیت را دارد که دریچهای است بهسوی [[نور]]. [[انتظار]] میگوید اصلا آن حال تو این نیست منتظرش شو، و همین میشود [[نفس]] کش او، زمینه تنفس او، مثل [[نماز]]، [[نماز]] برای [[انسان]] تنفس است، که این همه فانی، این همه کوچک، این هم یکجور دیگر بازی، یک طرفی هست که [[انسان]] با آن بازی نکند، وگرنه این همه عالم را ببیند، اگر این [[نماز]] نباشد، این [[انسان]] دق میکند و [[انتظار]] هم نباشد [[انسان]] [[مؤمن]] دق میکند. پس اثر روحی میگذارد، اثر [[تربیتی]] میگذارد، اثر [[اخلاقی]] میگذارد و بالاتر از همه ایشان گفته اند: شما [[دعا]] کنید برای [[تعجیل فرج]] ما که همین کار، [[فرج]] خود شماست»<ref>[[محمد صادق حائری شیرازی|حائری شیرازی، محمد صادق]]، [[آثار تربیتی انتظار (مقاله)|آثار تربیتی انتظار]].</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
#معنا یافتن [[زندگی]] در پرتو [[پویایی]] در جهت رسیدن به [[هدف]]<ref> ر.ک. شرفی، محمدرضا، مقدمهای بر آثار تربیتی و روانشناختی انتظار، گفتمان مهدویت سخنرانیهای گفتمان سوم، ص ۱۱۶ـ ۱۲۲، ۱۳۴؛ سلیمیان، خدامراد، انتظار و منتظران، ص ۱۹۷ـ ۱۹۸.</ref>، با نگاه تطبیقی به [[زندگی]] بدون [[هدف]] و فرجام آن که تهی شدن از درون و روزمرهگی است<ref> ر.ک. شرفی، محمدرضا، مقدمهای بر آثار تربیتی و روانشناختی انتظار، گفتمان مهدویت سخنرانیهای گفتمان سوم، ص ۱۳۴.</ref>: [[زندگی]] [[انسان]] آن زمان قابل توجیه است که آثار حرکت، [[پویایی]] و [[شادابی]] در تمام زوایای آن به چشم خورد. آن گاه که [[انسان]]، به وضعیت موجود [[راضی]] نیست و در صدد ایجاد شرایطی بهتر است، همانا در [[انتظار]] به سر میبرد<ref> ر.ک. سلیمیان، خدامراد، انتظار و منتظران، ص ۱۹۷ـ ۱۹۸.</ref>. در [[تربیت]]، بر این نکته تاکید میشود که [[زندگی]] بی [[هدف]]، قطعاً به پوچی و به بحران [[هویت]] میانجامد. برای جلوگیری از شیوع این [[روحیه]]، خصوصا در [[جهان]] صنعتی که مشکلات فراوانی را پیش روی [[انسانها]] قرار میدهد، باید به کانونی برای حرکت و تلاش، توجه کرد. اندیشۀ [[مهدویت]] میتواند به [[انسان]] بیاموزد جهت رسیدن به جامعۀ آرمانی به محوریت [[امام مهدی]] {{ع}}، همواره باید به این کانون [[فکر]] کرد و فعالیتهای خود را بدان سو معطوف ساخت. طبیعی است این فعالیت، [[انسان]] را از پوچی میرهاند و به سوی [[زندگی]] مالامال از حرکت و [[نشاط]] سوق میدهد. از دیدگاه چنین انسانی، [[عدالت]]، نه تنها در [[قیامت]] و [[جهان]] واپسین، بلکه در همین [[دنیا]] هم جاری خواهد شد. بدین ترتیب، [[انسان]]، خود را در [[سرنوشت]] [[جهان]]، مؤثر میبیند و میکوشد به دست خود [[بهترین]] [[جهان]] را بسازد<ref>ر.ک: عبدی پور، حسن، تاثیرهای اجتماعی اعتقاد به مهدویت از دیدگاه جامعهشناسی، ص ۲۳۳.</ref>. | #معنا یافتن [[زندگی]] در پرتو [[پویایی]] در جهت رسیدن به [[هدف]]<ref> ر.ک. شرفی، محمدرضا، مقدمهای بر آثار تربیتی و روانشناختی انتظار، گفتمان مهدویت سخنرانیهای گفتمان سوم، ص ۱۱۶ـ ۱۲۲، ۱۳۴؛ سلیمیان، خدامراد، انتظار و منتظران، ص ۱۹۷ـ ۱۹۸.</ref>، با نگاه تطبیقی به [[زندگی]] بدون [[هدف]] و فرجام آن که تهی شدن از درون و روزمرهگی است<ref> ر.ک. شرفی، محمدرضا، مقدمهای بر آثار تربیتی و روانشناختی انتظار، گفتمان مهدویت سخنرانیهای گفتمان سوم، ص ۱۳۴.</ref>: [[زندگی]] [[انسان]] آن زمان قابل توجیه است که آثار حرکت، [[پویایی]] و [[شادابی]] در تمام زوایای آن به چشم خورد. آن گاه که [[انسان]]، به وضعیت موجود [[راضی]] نیست و در صدد ایجاد شرایطی بهتر است، همانا در [[انتظار]] به سر میبرد<ref> ر.ک. سلیمیان، خدامراد، انتظار و منتظران، ص ۱۹۷ـ ۱۹۸.</ref>. در [[تربیت]]، بر این نکته تاکید میشود که [[زندگی]] بی [[هدف]]، قطعاً به پوچی و به بحران [[هویت]] میانجامد. برای جلوگیری از شیوع این [[روحیه]]، خصوصا در [[جهان]] صنعتی که مشکلات فراوانی را پیش روی [[انسانها]] قرار میدهد، باید به کانونی برای حرکت و تلاش، توجه کرد. اندیشۀ [[مهدویت]] میتواند به [[انسان]] بیاموزد جهت رسیدن به جامعۀ آرمانی به محوریت [[امام مهدی]] {{ع}}، همواره باید به این کانون [[فکر]] کرد و فعالیتهای خود را بدان سو معطوف ساخت. طبیعی است این فعالیت، [[انسان]] را از پوچی میرهاند و به سوی [[زندگی]] مالامال از حرکت و [[نشاط]] سوق میدهد. از دیدگاه چنین انسانی، [[عدالت]]، نه تنها در [[قیامت]] و [[جهان]] واپسین، بلکه در همین [[دنیا]] هم جاری خواهد شد. بدین ترتیب، [[انسان]]، خود را در [[سرنوشت]] [[جهان]]، مؤثر میبیند و میکوشد به دست خود [[بهترین]] [[جهان]] را بسازد<ref>ر.ک: عبدی پور، حسن، تاثیرهای اجتماعی اعتقاد به مهدویت از دیدگاه جامعهشناسی، ص ۲۳۳.</ref>. | ||
#استقرار و ایجاد [[وحدت]] و همبستگی و همگرایی: چنانچه [[انتظار]] را [[آرمان]] مشترک بدانیم، این احساس، از حیث فردی موجب تمرکز [[افکار]] و نیروهای [[آدمی]] میشود و از حیث جمعی، موجب [[همدلی]]، هم نوایی و هم اندیشی [[امت]] [[منتظر]] خواهد شد. به عبارت دیگر، میتوان با کوشش برای دست یافتن به مقاصد و رسیدن به [[هدف]] ها، جنبههای شخصیت را یکپارچه ساخت و [[جامعیت]] بخشید. تحقق [[آرمان]] مشترک [[انتظار]] در میان [[امت اسلامی]] [[زمینهساز]] احیای [[امر به معروف و نهی از منکر]] یا [[نظارت]] همگانی میشود<ref> ر.ک. شرفی جم، محمد رضا، آثار تربیتی فرهنگ انتظار در تقابل با چالشهای جدید خانواده، ص ۱۱۶ـ۱۲۲.</ref>. | #استقرار و ایجاد [[وحدت]] و همبستگی و همگرایی: چنانچه [[انتظار]] را [[آرمان]] مشترک بدانیم، این احساس، از حیث فردی موجب تمرکز [[افکار]] و نیروهای [[آدمی]] میشود و از حیث جمعی، موجب [[همدلی]]، هم نوایی و هم اندیشی [[امت]] [[منتظر]] خواهد شد. به عبارت دیگر، میتوان با کوشش برای دست یافتن به مقاصد و رسیدن به [[هدف]] ها، جنبههای شخصیت را یکپارچه ساخت و [[جامعیت]] بخشید. تحقق [[آرمان]] مشترک [[انتظار]] در میان [[امت اسلامی]] [[زمینهساز]] احیای [[امر به معروف و نهی از منکر]] یا [[نظارت]] همگانی میشود<ref> ر.ک. شرفی جم، محمد رضا، آثار تربیتی فرهنگ انتظار در تقابل با چالشهای جدید خانواده، ص ۱۱۶ـ۱۲۲.</ref>. | ||
#احساس حضور و [[مراقبت]] همیشگی: یکی از آثار و پیامدهای غیر قابل تردید و منطقی [[انتظار راستین]]، احساس حضور است. یک [[منتظر | #احساس حضور و [[مراقبت]] همیشگی: یکی از آثار و پیامدهای غیر قابل تردید و منطقی [[انتظار راستین]]، احساس حضور است. یک [[منتظر حقیقی]] و [[راستین]]، با [[اعتقاد]] به اینکه همۀ [[رفتار]] و اعمالش پیوسته در منظر [[امام غایب]] است<ref> ر.ک. شرفی جم، محمد رضا، آثار تربیتی فرهنگ انتظار در تقابل با چالشهای جدید خانواده، ص ۱۱۶ـ۱۲۲؛ سلیمیان، خدامراد، انتظار و منتظران، ص ۱۹۷ـ ۱۹۸.</ref>، هر جا که باشد گویی خود را در خیمۀ آن [[حضرت]] و [[گوش به فرمان]] ایشان احساس میکند<ref> امام صادق{{ع}} فرمودند: «کسی از شما بمیرد در حالی که منتظر امر ظهور باشد، مانند کسی است که در خیمۀ حضرت قائم{{ع}} است»؛ صدرالاسلام همدانی، دبیرالدین، پیوند معنوی با ساحت قدس مهدوی (تکالیف الانام فی غیبة الامام)، ص ٢۵٣؛ ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، ج ٢، ص ۵۴۶.</ref> و لازمۀ انتظار واقعی را تلاش برای جلب [[رضایت]] [[حضرت]] میداند<ref> ر.ک. شرفی جم، محمد رضا، آثار تربیتی فرهنگ انتظار در تقابل با چالشهای جدید خانواده، ص ۱۱۶ـ۱۲۲.</ref>. این احساس حضور، در [[زمینه سازی]] [[ظهور]]، نقشی بس برجسته و انکارناپذیر خواهد داشت<ref> ر.ک. سلیمیان، خدامراد، انتظار و منتظران، ص ۱۹۷ـ ۱۹۸.</ref>. | ||
#[[سلامت]] [[اخلاقی]] [[جامعه]]: از حیث ارتباط منطقی و معنایی، خانوادۀ سالم [[زمینهساز]] جامعۀ سالم و جامعۀ سالم، عامل تداوم و بقای خانوادۀ سالم است و این دو با یکدیگر نسبت تعاملی دارند. بنابراین نوعی [[التزام]] منطقی میان [[سلامت]] [[اخلاقی]] [[خانواده]] و [[سلامت]] [[اخلاقی]] [[جامعه]] وجود دارد. لذا خانوادۀ [[منتظر]] با [[درک]] [[مسؤولیت]] [[اجتماعی]] در برابر [[اصلاح]] [[جامعه]]، تا [[حد ]][[توان]] خود تلاش میکند<ref> ر.ک. شرفی جم، محمد رضا، آثار تربیتی فرهنگ انتظار در تقابل با چالشهای جدید خانواده، ص ۱۱۶ـ۱۲۲.</ref>. | #[[سلامت]] [[اخلاقی]] [[جامعه]]: از حیث ارتباط منطقی و معنایی، خانوادۀ سالم [[زمینهساز]] جامعۀ سالم و جامعۀ سالم، عامل تداوم و بقای خانوادۀ سالم است و این دو با یکدیگر نسبت تعاملی دارند. بنابراین نوعی [[التزام]] منطقی میان [[سلامت]] [[اخلاقی]] [[خانواده]] و [[سلامت]] [[اخلاقی]] [[جامعه]] وجود دارد. لذا خانوادۀ [[منتظر]] با [[درک]] [[مسؤولیت]] [[اجتماعی]] در برابر [[اصلاح]] [[جامعه]]، تا [[حد ]] [[توان]] خود تلاش میکند<ref> ر.ک. شرفی جم، محمد رضا، آثار تربیتی فرهنگ انتظار در تقابل با چالشهای جدید خانواده، ص ۱۱۶ـ۱۲۲.</ref>. | ||
#الگوسازی: [[آدمی]]، فطرتاً به کمال [[گرایش]] دارد؛ لازمۀ نیل به کمال شخصیتهایی است که وی خود را با آنان همانند کند، لذا [[قرآن کریم]] یکی از مصادیق سرمشق [[نیک]] را [[پیامبر اسلام]]{{صل}} و هم چنین [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} میداند؛ لذا [[گرایش]] به [[فرهنگ مهدوی]]{{ع}} موجب میشود، [[آدمی]] الگوی مورد نظر خویش را در شخصیت [[مبارک]] [[امام زمان]]{{ع}} و [[سعادت]] خود را در [[پیروی]] از آن [[حضرت]] بداند<ref> ر.ک. شرفی جم، محمد رضا، آثار تربیتی فرهنگ انتظار در تقابل با چالشهای جدید خانواده، ص ۱۱۶ـ۱۲۲.</ref>. | #الگوسازی: [[آدمی]]، فطرتاً به کمال [[گرایش]] دارد؛ لازمۀ نیل به کمال شخصیتهایی است که وی خود را با آنان همانند کند، لذا [[قرآن کریم]] یکی از مصادیق سرمشق [[نیک]] را [[پیامبر اسلام]]{{صل}} و هم چنین [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} میداند؛ لذا [[گرایش]] به [[فرهنگ مهدوی]]{{ع}} موجب میشود، [[آدمی]] الگوی مورد نظر خویش را در شخصیت [[مبارک]] [[امام زمان]]{{ع}} و [[سعادت]] خود را در [[پیروی]] از آن [[حضرت]] بداند<ref> ر.ک. شرفی جم، محمد رضا، آثار تربیتی فرهنگ انتظار در تقابل با چالشهای جدید خانواده، ص ۱۱۶ـ۱۲۲.</ref>. | ||
#مداومت بر [[دعا]]: [[منتظر]] برای [[تعجیل در فرج]] [[حضرت ولی عصر]] {{ع}}، بر [[دعا]] و به ویژه دعاهایی نظیر [[دعای ندبه]] و [[دعای فرج]] استمرار دارند. بر این اساس میتوان نتیجه گرفت، انس و الفت [[آدمی]] با [[دعای فرج]] یا [[دعای ندبه]] برای به پایان رسیدن دورۀ [[انتظار]] و آغاز دورۀ [[ظهور]] [[محبوب]]، در راستای [[هدف خلقت]] است<ref> ر.ک. شرفی جم، محمد رضا، آثار تربیتی فرهنگ انتظار در تقابل با چالشهای جدید خانواده، ص ۱۱۶ـ۱۲۲.</ref>. | #مداومت بر [[دعا]]: [[منتظر]] برای [[تعجیل در فرج]] [[حضرت ولی عصر]] {{ع}}، بر [[دعا]] و به ویژه دعاهایی نظیر [[دعای ندبه]] و [[دعای فرج]] استمرار دارند. بر این اساس میتوان نتیجه گرفت، انس و الفت [[آدمی]] با [[دعای فرج]] یا [[دعای ندبه]] برای به پایان رسیدن دورۀ [[انتظار]] و آغاز دورۀ [[ظهور]] [[محبوب]]، در راستای [[هدف خلقت]] است<ref> ر.ک. شرفی جم، محمد رضا، آثار تربیتی فرهنگ انتظار در تقابل با چالشهای جدید خانواده، ص ۱۱۶ـ۱۲۲.</ref>. |