انقلاب: تفاوت میان نسخهها
(←مقدمه) |
(←منابع) |
||
(۲۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۸ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[انقلاب در فقه سیاسی]] | پرسش مرتبط = }} | ||
== | == معناشناسی == | ||
انقلاب در لغت بهمعنای بازگشت از جهتی به جهت دیگر<ref>ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، ج۵، ص۱۷.</ref>، دگرگونی چیزی از صورت آن<ref>خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۵، ص۱۷۱.</ref> و تحول<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۹، ص۳۰۳.</ref> است و در اصطلاح [[قرآنی]] یعنی بازگشتن از راه و [[عقیده]]<ref>بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژهنامه، ص۷۲۱.</ref> یا [[ارتجاع]] (بازگشت به گذشته) <ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص:۱۲۹.</ref>. | |||
در اصطلاح جامعهشناسانه انقلاب در موردی به کار میرود که عمل ارادی در آن دخیل باشد، همچنین جزء دیگری هم در مفهوم این کلمه وجود دارد و آن تقدس و تعالی است. به هر دگرگونی انقلاب گفته نمیشود. ممکن است جامعهای عوض بشود به این معنی که از کمال به سمت [[نقص]] برود، یعنی [[سقوط]] کند. در این مورد لغت انقلاب به کار نمیرود. در انقلاب مفهوم کمالیابی و [[تکامل]] مندرج است. مفهوم [[اجتماعی]] انقلاب عبارت است از وضعی که با [[اراده]] از نقصان به کمال طی میشود برای رسیدن به وضعی بهتر. واژگون کردن وضع [[حاکم]] برای برقراری نظمی متعالیتر<ref>[[مرتضی مطهری]]، پیرامون انقلاب اسلامی، ص۱۱۰.</ref>. به عبارت دیگر انقلاب نوعی عصیان و [[طغیان]] است علیه نظم موجود و وضع حاکم به منظور برقراری نظم و وضعی مطلوب، لذا انقلاب مبتنی است بر نارضایتی و [[خشم]] از وضعی و [[آرزو]] و [[طلب]] برای وضعی بهتر. البته صرف نارضایتی و آرزوی وضعی دیگر کافی نیست. بلکه انکار و نفی وضع حاضر ضروری است یعنی تلاش و [[جهاد]] برای وضعی دیگر [[ضرورت]] دارد<ref>[[مرتضی مطهری]]، جمهوری اسلامی، ص۱۴۹.</ref>. | |||
انقلاب در [[فقه]] از مطهرّات محسوب شده است. در باب انقلاب میگویند: {{عربی|کالخمر ینقلب خلا سواء کان بنفسه او بعلاج}}<ref>عروة الوثقی، باب مطهرات.</ref>. [[سید]] در مسأله ۵ مطهرات [[عروه]] میگوید: {{عربی|الانقلاب غیر استحاله، اذا لا تتبدل فیه الحقیقه النوعیه بخلافها و لهذا لا تطهر المتنجسات به و تطهر بها}}<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۱۶۸.</ref>. | |||
{{ | |||
{{ | |||
== انقلاب در [[قرآن]] == | |||
انقلاب در [[قرآن کریم]] عمدتاً به تحول درونی اطلاق شده است و به اقتضای موارد و موضوعات مختلف، بار ارزشی میگیرد. انقلاب منفی همان [[ارتجاع]] به گذشته و [[کفر]] است و انقلاب مثبت مانند: {{متن قرآن|قَالُوا إِنَّا إِلَى رَبِّنَا مُنْقَلِبُونَ}}<ref>«گفتند: (باکی نیست) ما به سوی پروردگارمان باز میگردیم» سوره اعراف، آیه ۱۲۵.</ref> است<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص:۱۲۹.</ref>. | |||
[[ | آیات {{متن قرآن|انْقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ}}<ref>«به (باورهای) گذشته خود باز میگردید؟» سوره آل عمران، آیه ۱۴۴.</ref>، {{متن قرآن|فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَفَضْلٍ}}<ref>«پس با نعمت و بخششی از خداوند بازگشتند» سوره آل عمران، آیه ۱۷۴.</ref>، {{متن قرآن|قَالُوا إِنَّا إِلَى رَبِّنَا مُنْقَلِبُونَ}}<ref>«گفتند: (باکی نیست) ما به سوی پروردگارمان باز میگردیم» سوره اعراف، آیه ۱۲۵.</ref>، {{متن قرآن|وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ}}<ref>«و آنان که ستم ورزیدهاند به زودی خواهند دانست که به کدام بازگشتگاه باز خواهند گشت» سوره شعراء، آیه ۲۲۷.</ref>، {{متن قرآن|وَقَلَّبُوا لَكَ الْأُمُورَ}}<ref>«و کارها را برای تو دگرگون ساختند» سوره توبه، آیه ۴۸.</ref>، {{متن قرآن|فَأَصْبَحَ يُقَلِّبُ كَفَّيْهِ}}<ref>«و میوهاش بر باد رفت و از (حسرت) مالی که در آن هزینه کرده بود دست بر دست میکوفت» سوره کهف، آیه ۴۲.</ref>، {{متن قرآن|قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاءِ فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا}}<ref>«گرداندن رؤیت را به آسمان، میبینیم پس رؤیت را به قبلهای که میپسندی خواهیم گرداند» سوره بقره، آیه ۱۴۴.</ref>، {{متن قرآن|وَتَقَلُّبَكَ فِي السَّاجِدِينَ}}<ref>«و گردش تو را در میان سجدهگزاران (میبیند)» سوره شعراء، آیه ۲۱۹.</ref> در معنای لغوی بهکار رفته است<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۱۶۸.</ref>. | ||
[[رده: | |||
در [[آیه]] {{متن قرآن|أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ وَمَنْ يَنْقَلِبْ عَلَى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئًا وَسَيَجْزِي اللَّهُ الشَّاكِرِينَ}}<ref>«آیا اگر بمیرد یا کشته گردد به (باورهای) گذشته خود باز میگردید؟ و هر کس به (باورهای) گذشته خود باز گردد هرگز زیانی به خداوند نمیرساند؛ و خداوند سپاسگزاران را به زودی پاداش خواهد داد» سوره آل عمران، آیه ۱۴۴.</ref>. مراد از "انقلاب [[علی]] اعقاب" در [[آیه شریفه]] [[رجوع]] به قهقرا و [[کفر]] بعد از [[اسلام]] است <ref>سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۴، ص۳۷.</ref>. و در [[آیه]] {{متن قرآن|لَا يَغُرَّنَّكَ تَقَلُّبُ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي الْبِلَادِ}}<ref>«جنب و جوش کافران در شهرها تو را نفریبد» سوره آل عمران، آیه ۱۹۶.</ref> تقلّب به معنای [[توسعه اقتصادی]] و تغییرات بازرگانی و تجاری مثبت آمده است. [[شأن نزول]] [[آیه شریفه]] [[مشرکان]] [[مکه]] بودند که در آسانی و [[آسایش]] [[زندگی]] میکردند و به [[تجارت]] و بازرگانی سودآور مشغول و از [[نعمت]] و [[ثروت]] بهرهمند بودند<ref>وهبة بن مصطفی زحیلی، التفسیر المنیر، ج۴، ص۲۱۳.</ref>. برخی از [[مؤمنان]] به همین دلیل احساس سرگشتگی و [[حسرت]] میکردند<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص:۱۲۹.</ref>. | |||
خلاصه اینکه در [[قرآن کریم]] کلمه انقلاب مفهوم برگشتن و زیر و رو شدن را میفهماند و با [[رجوع]] فرق دارد. برگشتن سنگ از هوا رجوع هست، ولی انقلاب نیست<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۱۶۸.</ref>. | |||
==[[انقلاب]]<ref>Revolution.</ref>== | |||
«انقلاب» در لغت به معنای برگشتن، بازگردیدن، واژگون شدن و برگشتن از کاری و حالی و... آمده است<ref>علی اکبر دهخدا، لغتنامه، واژه «انقلاب».</ref>. این واژه در [[قرآن]] نیز به همان معانی لغوی به کار رفته است. [[شهید مطهری]] مینویسد: «انقلاب به حسب اصل لغت، به معنای زیرورو شدن یا پشت و رو شدن و نظیر این معانی است. [[قرآن مجید]] هم هرجا این کلمه را به کار برده، به همین مفهوم به کار برده است، نه به مفهوم اصطلاحی رایج آن در امروز»<ref>غلام رضا علی بابایی و بهمن آقایی، فرهنگ سیاسی، ص۱۲۱.</ref>. | |||
معنای اصطلاحی آن اندکی با معانی لغوی تفاوت دارد. واژه Revolution، از اصطلاحات [[اخترشناسی]] و نجومی است که از حرکتی «مکرر» و «دوری» حکایت میکند و به معنای «حرکت دورانی [[منظم]] و [[قانونمند]] [[ستارگان]]» بوده است. این واژه در [[قرن]] هفدهم میلادی برای نخستین بار به صورت یکی از اصطلاحات [[سیاسی]] به کار رفت، در حالی که به همان معنای اصلی خود نزدیک شد. امروزه بیشتر نویسندگان و [[دانشمندان]] سیاسی و [[اجتماعی]] در معنای اصطلاحی این واژه [[اتفاق نظر]] دارند و با تعبیرهای نه چندان متفاوت، مقصود واحدی را از آن در نظر میگیرند. انقلاب، به دو معنا به کار میرود که معنای نخست آن بسیار رایج و مورد اتفاق بوده، پیدایش معنای دوم، پس از معنای نخست است. | |||
در [[فرهنگ]] [[علوم اجتماعی]] در تعریف انقلاب آمده است که بیشتر نویسندگان، آن را در دو معنای اصطلاحی به کار میبرند: | |||
الف) تغییرات ناگهانی و بنیادی که در اوضاع و احوال سیاسی و اجتماعی روی میدهد؛ یعنی زمانی وقوع مییابد که [[حکومتی]] مستقر (و نیز یک [[نظام اجتماعی]] و [[حقوقی]]) به طور ناگهانی و گاه به طرزی خشونتآمیز به وسیله [[حکومت]] یا [[نظام]] جدیدی کنار زده میشود؛ ب) تغییراتی از نوع بنیادی و غیرسیاسی، هرچند تغییرات مورد بحث به کندی و بیخشونت روی داده باشد (اصطلاحهایی مانند انقلاب [[فرهنگی]]، انقلاب [[علمی]]، انقلاب [[هنری]] و حتی [[انقلاب]] جنسی در [[قرن]] ما، غالباً برای توصیف دگرگونیهای همه جانبه در حوزههای مختلف [[زندگی]] [[فرهنگی]] به کار برده میشوند)<ref>جولیوس گولد و ویلیام ل. کولب، فرهنگ علوم اجتماعی، ترجمه جمعی از نویسندگان، ص۱۲۵.</ref>. | |||
اما [[شهید مطهری]] در تعریف خود از انقلاب، به معنای نخست اشاره کرده است: «انقلاب، عبارت است از [[طغیان]] و [[عصیان]] که [[مردم]] علیه [[نظم]] [[حاکم]] موجود برای ایجاد وضع و نظم مطلوب انجام میدهند؛ یعنی انقلاب از مقوله عصیان و طغیان است علیه وضع حاکم برای وضع دیگر»<ref>مرتضی مطهری، مجموعه آثار (آینده انقلاب اسلامی ایران)، ج۲۴، ص۱۳۹.</ref>. | |||
آرتور باوئر با توضیح بیشتر آورده است: | |||
[[انقلابها]] عبارتاند از تلاشهای موفق یا ناموفق که به منظور ایجاد تغییراتی در ساخت [[جامعه]] از طریق [[اعمال]] [[خشونت]] انجام میگیرند. بنابراین: | |||
[[انقلابها]] عبارتاند از تغییرات [[اجتماعی]]؛ | |||
انقلاب، نوع خاصی از [[تحول]] اجتماعی است که به سبب آن، عامل خشونت، در روابط صلحآمیز و عادی جامعه راه مییابد؛ | |||
انقلاب، به عنوان گونهای از [[رفتار سیاسی]] و یک مفهوم [[علمی]]، به ساخت جامعه مرتبط است؛ | |||
انقلاب، موجودیت اجتماعی [[بشر]] را در اساسیترین ارکان آن دستخوش [[تغییر]] میسازد<ref>چالمرز جانسون، تحول انقلابی، ترجمه حمید الیاسی، ص۱۷.</ref>. | |||
با توجه به تعریفهای یاد شده، میتوان گفت انقلاب، در معنای نخست، چند ویژگی به قرار ذیل دارد: | |||
#شامل تغییرات بنیادی یا ساختی و به عبارت دیگر، [[فروپاشی]] ساختارهای نظم موجود است؛ | |||
#این تغییرات، [[سیاسی]] و اجتماعی است؛ | |||
#از شیوه خشونتآمیز استفاده میکند؛ | |||
# تحول آن سریع و شدید است؛ | |||
# [[شورش]] و طغیان مردم یا جنبشی علیه [[نظام حاکم]] است؛ | |||
#جایگزینی نظامی به جای [[نظام]] دیگر است. | |||
انقلاب به معنای دوم (انقلاب فرهنگی، [[اقتصادی]] و...)، به تغییرات ساختی در خردهنظامها باز میگردد و میتواند جزئی از معنای [[اصلاحات]] قرار گیرد؛ چراکه این نوع تغییر همراه با برنامه، تدریجی و معمولاً بدون بهکارگیری خشونت صورت میپذیرد.<ref>[[مهدی محمدی صیفار|محمدی صیفار، مهدی]]، [[اندیشه و روش اصلاح جامعه از دیدگاه امام علی (کتاب)|اندیشه و روش اصلاح جامعه از دیدگاه امام علی]] ص ۲۹.</ref> | |||
== جستارهای وابسته == | |||
{{مدخل وابسته}} | |||
* [[مخالفت]] | |||
* [[شورش]] | |||
* [[اعتراض]] | |||
* [[خروج]] | |||
* [[آشوب]] | |||
{{پایان مدخل وابسته}} | |||
== منابع == | |||
{{منابع}} | |||
# [[پرونده:1379779.jpg|22px]] [[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|'''فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم''']] | |||
# [[پرونده:1100662.jpg|22px]] [[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|'''فرهنگ مطهر''']] | |||
# [[پرونده:IM010602.jpg|22px]] [[مهدی محمدی صیفار|محمدی صیفار، مهدی]]، [[اندیشه و روش اصلاح جامعه از دیدگاه امام علی (کتاب)|'''اندیشه و روش اصلاح جامعه از دیدگاه امام علی''']] | |||
{{پایان منابع}} | |||
== پانویس == | |||
{{پانویس}} | |||
[[رده:اصطلاحات سیاسی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۵ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۰۶
معناشناسی
انقلاب در لغت بهمعنای بازگشت از جهتی به جهت دیگر[۱]، دگرگونی چیزی از صورت آن[۲] و تحول[۳] است و در اصطلاح قرآنی یعنی بازگشتن از راه و عقیده[۴] یا ارتجاع (بازگشت به گذشته) [۵].
در اصطلاح جامعهشناسانه انقلاب در موردی به کار میرود که عمل ارادی در آن دخیل باشد، همچنین جزء دیگری هم در مفهوم این کلمه وجود دارد و آن تقدس و تعالی است. به هر دگرگونی انقلاب گفته نمیشود. ممکن است جامعهای عوض بشود به این معنی که از کمال به سمت نقص برود، یعنی سقوط کند. در این مورد لغت انقلاب به کار نمیرود. در انقلاب مفهوم کمالیابی و تکامل مندرج است. مفهوم اجتماعی انقلاب عبارت است از وضعی که با اراده از نقصان به کمال طی میشود برای رسیدن به وضعی بهتر. واژگون کردن وضع حاکم برای برقراری نظمی متعالیتر[۶]. به عبارت دیگر انقلاب نوعی عصیان و طغیان است علیه نظم موجود و وضع حاکم به منظور برقراری نظم و وضعی مطلوب، لذا انقلاب مبتنی است بر نارضایتی و خشم از وضعی و آرزو و طلب برای وضعی بهتر. البته صرف نارضایتی و آرزوی وضعی دیگر کافی نیست. بلکه انکار و نفی وضع حاضر ضروری است یعنی تلاش و جهاد برای وضعی دیگر ضرورت دارد[۷].
انقلاب در فقه از مطهرّات محسوب شده است. در باب انقلاب میگویند: کالخمر ینقلب خلا سواء کان بنفسه او بعلاج[۸]. سید در مسأله ۵ مطهرات عروه میگوید: الانقلاب غیر استحاله، اذا لا تتبدل فیه الحقیقه النوعیه بخلافها و لهذا لا تطهر المتنجسات به و تطهر بها[۹].
انقلاب در قرآن
انقلاب در قرآن کریم عمدتاً به تحول درونی اطلاق شده است و به اقتضای موارد و موضوعات مختلف، بار ارزشی میگیرد. انقلاب منفی همان ارتجاع به گذشته و کفر است و انقلاب مثبت مانند: ﴿قَالُوا إِنَّا إِلَى رَبِّنَا مُنْقَلِبُونَ﴾[۱۰] است[۱۱].
آیات ﴿انْقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ﴾[۱۲]، ﴿فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَفَضْلٍ﴾[۱۳]، ﴿قَالُوا إِنَّا إِلَى رَبِّنَا مُنْقَلِبُونَ﴾[۱۴]، ﴿وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ﴾[۱۵]، ﴿وَقَلَّبُوا لَكَ الْأُمُورَ﴾[۱۶]، ﴿فَأَصْبَحَ يُقَلِّبُ كَفَّيْهِ﴾[۱۷]، ﴿قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاءِ فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا﴾[۱۸]، ﴿وَتَقَلُّبَكَ فِي السَّاجِدِينَ﴾[۱۹] در معنای لغوی بهکار رفته است[۲۰].
در آیه ﴿أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ وَمَنْ يَنْقَلِبْ عَلَى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئًا وَسَيَجْزِي اللَّهُ الشَّاكِرِينَ﴾[۲۱]. مراد از "انقلاب علی اعقاب" در آیه شریفه رجوع به قهقرا و کفر بعد از اسلام است [۲۲]. و در آیه ﴿لَا يَغُرَّنَّكَ تَقَلُّبُ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي الْبِلَادِ﴾[۲۳] تقلّب به معنای توسعه اقتصادی و تغییرات بازرگانی و تجاری مثبت آمده است. شأن نزول آیه شریفه مشرکان مکه بودند که در آسانی و آسایش زندگی میکردند و به تجارت و بازرگانی سودآور مشغول و از نعمت و ثروت بهرهمند بودند[۲۴]. برخی از مؤمنان به همین دلیل احساس سرگشتگی و حسرت میکردند[۲۵].
خلاصه اینکه در قرآن کریم کلمه انقلاب مفهوم برگشتن و زیر و رو شدن را میفهماند و با رجوع فرق دارد. برگشتن سنگ از هوا رجوع هست، ولی انقلاب نیست[۲۶].
انقلاب[۲۷]
«انقلاب» در لغت به معنای برگشتن، بازگردیدن، واژگون شدن و برگشتن از کاری و حالی و... آمده است[۲۸]. این واژه در قرآن نیز به همان معانی لغوی به کار رفته است. شهید مطهری مینویسد: «انقلاب به حسب اصل لغت، به معنای زیرورو شدن یا پشت و رو شدن و نظیر این معانی است. قرآن مجید هم هرجا این کلمه را به کار برده، به همین مفهوم به کار برده است، نه به مفهوم اصطلاحی رایج آن در امروز»[۲۹]. معنای اصطلاحی آن اندکی با معانی لغوی تفاوت دارد. واژه Revolution، از اصطلاحات اخترشناسی و نجومی است که از حرکتی «مکرر» و «دوری» حکایت میکند و به معنای «حرکت دورانی منظم و قانونمند ستارگان» بوده است. این واژه در قرن هفدهم میلادی برای نخستین بار به صورت یکی از اصطلاحات سیاسی به کار رفت، در حالی که به همان معنای اصلی خود نزدیک شد. امروزه بیشتر نویسندگان و دانشمندان سیاسی و اجتماعی در معنای اصطلاحی این واژه اتفاق نظر دارند و با تعبیرهای نه چندان متفاوت، مقصود واحدی را از آن در نظر میگیرند. انقلاب، به دو معنا به کار میرود که معنای نخست آن بسیار رایج و مورد اتفاق بوده، پیدایش معنای دوم، پس از معنای نخست است.
در فرهنگ علوم اجتماعی در تعریف انقلاب آمده است که بیشتر نویسندگان، آن را در دو معنای اصطلاحی به کار میبرند: الف) تغییرات ناگهانی و بنیادی که در اوضاع و احوال سیاسی و اجتماعی روی میدهد؛ یعنی زمانی وقوع مییابد که حکومتی مستقر (و نیز یک نظام اجتماعی و حقوقی) به طور ناگهانی و گاه به طرزی خشونتآمیز به وسیله حکومت یا نظام جدیدی کنار زده میشود؛ ب) تغییراتی از نوع بنیادی و غیرسیاسی، هرچند تغییرات مورد بحث به کندی و بیخشونت روی داده باشد (اصطلاحهایی مانند انقلاب فرهنگی، انقلاب علمی، انقلاب هنری و حتی انقلاب جنسی در قرن ما، غالباً برای توصیف دگرگونیهای همه جانبه در حوزههای مختلف زندگی فرهنگی به کار برده میشوند)[۳۰]. اما شهید مطهری در تعریف خود از انقلاب، به معنای نخست اشاره کرده است: «انقلاب، عبارت است از طغیان و عصیان که مردم علیه نظم حاکم موجود برای ایجاد وضع و نظم مطلوب انجام میدهند؛ یعنی انقلاب از مقوله عصیان و طغیان است علیه وضع حاکم برای وضع دیگر»[۳۱].
آرتور باوئر با توضیح بیشتر آورده است: انقلابها عبارتاند از تلاشهای موفق یا ناموفق که به منظور ایجاد تغییراتی در ساخت جامعه از طریق اعمال خشونت انجام میگیرند. بنابراین: انقلابها عبارتاند از تغییرات اجتماعی؛
انقلاب، نوع خاصی از تحول اجتماعی است که به سبب آن، عامل خشونت، در روابط صلحآمیز و عادی جامعه راه مییابد؛ انقلاب، به عنوان گونهای از رفتار سیاسی و یک مفهوم علمی، به ساخت جامعه مرتبط است؛
انقلاب، موجودیت اجتماعی بشر را در اساسیترین ارکان آن دستخوش تغییر میسازد[۳۲].
با توجه به تعریفهای یاد شده، میتوان گفت انقلاب، در معنای نخست، چند ویژگی به قرار ذیل دارد:
- شامل تغییرات بنیادی یا ساختی و به عبارت دیگر، فروپاشی ساختارهای نظم موجود است؛
- این تغییرات، سیاسی و اجتماعی است؛
- از شیوه خشونتآمیز استفاده میکند؛
- تحول آن سریع و شدید است؛
- شورش و طغیان مردم یا جنبشی علیه نظام حاکم است؛
- جایگزینی نظامی به جای نظام دیگر است.
انقلاب به معنای دوم (انقلاب فرهنگی، اقتصادی و...)، به تغییرات ساختی در خردهنظامها باز میگردد و میتواند جزئی از معنای اصلاحات قرار گیرد؛ چراکه این نوع تغییر همراه با برنامه، تدریجی و معمولاً بدون بهکارگیری خشونت صورت میپذیرد.[۳۳]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، ج۵، ص۱۷.
- ↑ خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۵، ص۱۷۱.
- ↑ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۹، ص۳۰۳.
- ↑ بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژهنامه، ص۷۲۱.
- ↑ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص:۱۲۹.
- ↑ مرتضی مطهری، پیرامون انقلاب اسلامی، ص۱۱۰.
- ↑ مرتضی مطهری، جمهوری اسلامی، ص۱۴۹.
- ↑ عروة الوثقی، باب مطهرات.
- ↑ زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر، ص ۱۶۸.
- ↑ «گفتند: (باکی نیست) ما به سوی پروردگارمان باز میگردیم» سوره اعراف، آیه ۱۲۵.
- ↑ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص:۱۲۹.
- ↑ «به (باورهای) گذشته خود باز میگردید؟» سوره آل عمران، آیه ۱۴۴.
- ↑ «پس با نعمت و بخششی از خداوند بازگشتند» سوره آل عمران، آیه ۱۷۴.
- ↑ «گفتند: (باکی نیست) ما به سوی پروردگارمان باز میگردیم» سوره اعراف، آیه ۱۲۵.
- ↑ «و آنان که ستم ورزیدهاند به زودی خواهند دانست که به کدام بازگشتگاه باز خواهند گشت» سوره شعراء، آیه ۲۲۷.
- ↑ «و کارها را برای تو دگرگون ساختند» سوره توبه، آیه ۴۸.
- ↑ «و میوهاش بر باد رفت و از (حسرت) مالی که در آن هزینه کرده بود دست بر دست میکوفت» سوره کهف، آیه ۴۲.
- ↑ «گرداندن رؤیت را به آسمان، میبینیم پس رؤیت را به قبلهای که میپسندی خواهیم گرداند» سوره بقره، آیه ۱۴۴.
- ↑ «و گردش تو را در میان سجدهگزاران (میبیند)» سوره شعراء، آیه ۲۱۹.
- ↑ زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر، ص ۱۶۸.
- ↑ «آیا اگر بمیرد یا کشته گردد به (باورهای) گذشته خود باز میگردید؟ و هر کس به (باورهای) گذشته خود باز گردد هرگز زیانی به خداوند نمیرساند؛ و خداوند سپاسگزاران را به زودی پاداش خواهد داد» سوره آل عمران، آیه ۱۴۴.
- ↑ سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۴، ص۳۷.
- ↑ «جنب و جوش کافران در شهرها تو را نفریبد» سوره آل عمران، آیه ۱۹۶.
- ↑ وهبة بن مصطفی زحیلی، التفسیر المنیر، ج۴، ص۲۱۳.
- ↑ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص:۱۲۹.
- ↑ زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر، ص ۱۶۸.
- ↑ Revolution.
- ↑ علی اکبر دهخدا، لغتنامه، واژه «انقلاب».
- ↑ غلام رضا علی بابایی و بهمن آقایی، فرهنگ سیاسی، ص۱۲۱.
- ↑ جولیوس گولد و ویلیام ل. کولب، فرهنگ علوم اجتماعی، ترجمه جمعی از نویسندگان، ص۱۲۵.
- ↑ مرتضی مطهری، مجموعه آثار (آینده انقلاب اسلامی ایران)، ج۲۴، ص۱۳۹.
- ↑ چالمرز جانسون، تحول انقلابی، ترجمه حمید الیاسی، ص۱۷.
- ↑ محمدی صیفار، مهدی، اندیشه و روش اصلاح جامعه از دیدگاه امام علی ص ۲۹.