کمال: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
 
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = کمال
| موضوع مرتبط = فضایل اخلاقی
| عنوان مدخل  = کمال
| عنوان مدخل  =  
| مداخل مرتبط = [[گمال در حدیث]] - [[کمال در معارف مهدویت]]
| مداخل مرتبط = [[کمال در معارف مهدویت]]
| پرسش مرتبط  =  
| پرسش مرتبط  =  
}}
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
کمال در مقابل ناقص، معنی دیگری دارد. یک شیء که از نظر اجزاء تمام است و از این نظر نقصی ندارد ولی بالقوّه می‌تواند چیز دیگری بشود، یعنی می‌تواند متحوّل بشود از مرتبه‌ای و درجه‌ای به مرتبه و [[درجه]] بالاتری، مادامی که آن مراتب را طی نکرده به آن می‌گوییم “ناقص”؛ وقتی که مراتب ممکن را طی می‌کند به آن می‌گوییم “کامل”. پس “تمام” در مقایسه با اجزاء است و کمال در مقایسه با مراتب و درجات<ref>فلسفه تاریخ، ج۱، ص۲۴۹.</ref>. در جایی گفته می‌شود که یک [[استعداد]] طبیعی در یک شیء وجود داشته باشد و این استعداد، امکان این را که به فعلیّت برسد دارا باشد. این امر بالقوّه وقتی که به صورت طبیعی به حال بالفعل در می‌آید - یعنی در [[طبیعت]] شیء باشد و به مرحله فعلیت برسد - هر مرحله فعلیّت نسبت به مرحله امکان قبلی کمال است چون همان است که به مرحله وجود و [[واقعیت]] می‌رسد، یعنی قبل از این به صورت بطون و به طور مضمر و ضمن در شیء وجود دارد. [و در این مرحله به فعلیت می‌رسد]<ref>فلسفه تاریخ، ج۱، ص۲۵۱.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۶۷۰.</ref>
«کمال» در مقابل «نقص»، معنی دیگری دارد. یک شیء که از نظر اجزاء تمام است و از این نظر نقصی ندارد ولی بالقوّه می‌تواند چیز دیگری بشود، یعنی می‌تواند متحوّل بشود از مرتبه‌ای و درجه‌ای به مرتبه و [[درجه]] بالاتری، مادامی که آن مراتب را طی نکرده به آن می‌گوییم “ناقص”؛ وقتی که مراتب ممکن را طی می‌کند به آن می‌گوییم “کامل”. پس “تمام” در مقایسه با اجزاء است و کمال در مقایسه با مراتب و درجات<ref>فلسفه تاریخ، ج۱، ص۲۴۹.</ref>. در جایی گفته می‌شود که یک [[استعداد]] طبیعی در یک شیء وجود داشته باشد و این استعداد، امکان این را که به فعلیّت برسد دارا باشد. این امر بالقوّه وقتی که به صورت طبیعی به حال بالفعل در می‌آید - یعنی در [[طبیعت]] شیء باشد و به مرحله فعلیت برسد - هر مرحله فعلیّت نسبت به مرحله امکان قبلی کمال است چون همان است که به مرحله وجود و [[واقعیت]] می‌رسد، یعنی قبل از این به صورت بطون و به طور مضمر و ضمن در شیء وجود دارد. [و در این مرحله به فعلیت می‌رسد]<ref>فلسفه تاریخ، ج۱، ص۲۵۱.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۶۷۰.</ref>


===[[کمالات]] اولیه===
=== کمال مطلق ===
کمالات اولیه، همان [[صور]] نوعیه است<ref>حرکت و زمان، ج۱، ص۱۸۳.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۶۷۰.</ref>
یعنی همه چیز به سوی [[خداوند]] در حرکت است<ref>فلسفه تاریخ، ج۱، ص۳۴۷.</ref>. معنی کمال مطلق و [[علم مطلق]] و [[قدرت]] و [[اراده]] مطلقه این است که محدود و مشروط به چیزی نیست و مستلزم [[بی‌نیازی]] خداوند است<ref>مجموعه آثار، ج۲، ص۹۶.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۶۷۰.</ref>
 
===کمالات ثانویه===
کمالات ثانویه همان اعراضی است که به دست می‌آورد، یعنی چیزهایی که بعد از مرحله وجود به دست می‌آورد<ref>حرکت و زمان، ج۱، ص۱۸۳.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۶۷۰.</ref>
 
===[[کمال مطلق]]===
یعنی همه چیز به سوی [[خداوند]] در حرکت است<ref>فلسفه تاریخ، ج۱، ص۳۴۷.</ref>. معنی کمال مطلق و [[علم مطلق]] و [[قدرت]] و [[اراده]] مطلقه این است که محدود و مشروط به چیزی نیست و مستلزم [[بی‌نیازی]] خداوند است<ref>مجموعه آثار، ج۲، ص۹۶.</ref><ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۶۷۰.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
خط ۲۸: خط ۲۲:
{{سعادت}}
{{سعادت}}


[[رده:کمال]]
[[رده:فضایل اخلاقی]]
[[رده:مدخل موعودنامه]]
[[رده:مدخل موعودنامه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۹ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۴۹

مقدمه

«کمال» در مقابل «نقص»، معنی دیگری دارد. یک شیء که از نظر اجزاء تمام است و از این نظر نقصی ندارد ولی بالقوّه می‌تواند چیز دیگری بشود، یعنی می‌تواند متحوّل بشود از مرتبه‌ای و درجه‌ای به مرتبه و درجه بالاتری، مادامی که آن مراتب را طی نکرده به آن می‌گوییم “ناقص”؛ وقتی که مراتب ممکن را طی می‌کند به آن می‌گوییم “کامل”. پس “تمام” در مقایسه با اجزاء است و کمال در مقایسه با مراتب و درجات[۱]. در جایی گفته می‌شود که یک استعداد طبیعی در یک شیء وجود داشته باشد و این استعداد، امکان این را که به فعلیّت برسد دارا باشد. این امر بالقوّه وقتی که به صورت طبیعی به حال بالفعل در می‌آید - یعنی در طبیعت شیء باشد و به مرحله فعلیت برسد - هر مرحله فعلیّت نسبت به مرحله امکان قبلی کمال است چون همان است که به مرحله وجود و واقعیت می‌رسد، یعنی قبل از این به صورت بطون و به طور مضمر و ضمن در شیء وجود دارد. [و در این مرحله به فعلیت می‌رسد][۲].[۳]

کمال مطلق

یعنی همه چیز به سوی خداوند در حرکت است[۴]. معنی کمال مطلق و علم مطلق و قدرت و اراده مطلقه این است که محدود و مشروط به چیزی نیست و مستلزم بی‌نیازی خداوند است[۵].[۶]

منابع

پانویس

  1. فلسفه تاریخ، ج۱، ص۲۴۹.
  2. فلسفه تاریخ، ج۱، ص۲۵۱.
  3. زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر، ص ۶۷۰.
  4. فلسفه تاریخ، ج۱، ص۳۴۷.
  5. مجموعه آثار، ج۲، ص۹۶.
  6. زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر، ص ۶۷۰.